مطالب مرتبط با کلیدواژه

خاورمیانه


۴۲۱.

رقابت های ایران و عربستان در خاورمیانه در چارچوب نظریه موازنه منافع شوئلر (2017-2015)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۰۳ تعداد دانلود : ۱۵۵
رقابت ایران و عربستان در منطقه خاورمیانه در دوران حکومت پهلوی آغاز شد، اما پس از انقلاب اسلامی ابعاد این رقابت با توجه به تغییر نظام سیاسی در ایران و شیعه محور شدن آن اشکال تازه ای به خود گرفته است. رقابت و البته روابط آنها همواره تحت تأثیر عوامل داخلی و محیطی، فراز و نشیب های زیادی را طی کرده است و بسته به نوع سیاست خارجی دو کشور، رویکرد آنها رقابتی، تهاجمی و گاه همکاری جویانه بوده است. از سال 2015 نیز تحولاتی در محیط داخلی و خارجی دو کشور اتفاق افتاده است که بی شک بر رقابت های دو کشور در خاورمیانه تأثیر گذار بوده است. از این نظر، سؤال پژوهش این است که دلایل رقابت های منطقه ای ایران و عربستان در منطقه خاورمیانه در دوره سالهای 2015 تا 2017 چیست؟ فرضیه نیز چنین است که؛تحولات داخلی و منطقه ای موجب تثبیت رویکرد «سیاست خارجی همراهی» در دو کشور شده و همراه سازی کشورهای منطقه با سیاست های خود، در صدر اولویت اهداف سیاست خارجی قرار گرفته است. با عنایت به نظریه موازنه منافع راندل شوئلر، این فرضیه مورد آزمون قرار می گیرد که بر اساس آن و به عنوان برآیند مقاله، رقابت دو کشور برای همراهی کشورهای خاورمیانه با سیاست های خود، به ویژه قطر و عراق شکل تازه ای از رقابت دو کشور در منطقه است. ایران توانسته است همراهی ترکیه، قطر، سوریه و عراق را در این مقطع به دست آورد و عربستان نیز همراهی مصر، امارات و بحرین را کسب کرده است، ضمن آنکه کانون رقابت رفته رفته به سمت عراق کشانده می شود. روش پژوهش نیز توصیفی- تحلیلی است.
۴۲۲.

شکل گیری سیاست خارجی در عربستان سعودی: عوامل درونی تاثیرگذار(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۶۵ تعداد دانلود : ۱۲۶
با توجه به فضای رقابت آمیز بازار نفت ، تحولات پی در پی  در خاور میانه و منطقه جنوب غرب آسیا، سیاست خارجی عربستان سعودی بنا به دلایل عدیده به ویژه  پس از به قدرت رسیدن  ملک سلمان  و افزایش قدرت بن سلمان ولیعهد پادشاهی، اهمیتی فوق العاده و تاثیر گذار در معادلات منطقه ای پیدا کرده است. تحلیل ریشه ای شکل گیری سیاست خارجی عربستان سعودی کمک مهمی به مطالعات منطقه ای خاور میانه و آسیای جنوب غربی ، و مطالعات سیاسی  جهان اسلام  می کند. سوال محوری این مقاله پیرامون ریشه یابی نحوه شکل گیری سیاست خارجی عربستان سعودی با تاکید بر عوامل داخلی تاثیر گذار می باشد. روش مطالعه، تحلیل محتوای اسناد و داده ها و تکیه بر اسناد و گزارش های مراکز رسمی و نظرات صاحب نظران در موضوع می باشد.   در نتیجه گیری مشخص شده است که عربستان سعودی  در چنبره عوامل متضاد داخلی، بجای ترجیح منافع ملی در دراز مدت ، مستمرا رویکرد افزایش وابستگی به غرب را در سیاست خارجی دنبال می کند.مسئله امنیت و حفظ حاکمیت  خانواده سلطنتی هدف اصلی سیاستگذاران ریاض است و تحقق آنرا صرفا با غوطه ور شدن افزون در تکیه به غرب  می دانند. غرب  و به طور خاص ایالات متحده آمریکا نیز با توجه به منافع اقتصادی و استراتژیک خود در منطقه حامی این رویکرد ریاض است. از آنجا که نقطه توجه ما، بررسی عوامل داخلی است، الگوی جعبه تصمیم سازی محور نظری تحقیق قرار گرفته است. تکیه بر گزارش های  میدانی و محافل بی طرف محور این تحقیق بوده است.
۴۲۳.

سیاست گذاری منطقه ای ایران در حوزه ی دیپلماسی انرژی : در چارچوب اقتصاد سیاسی منطقه ای (2003- 2019)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۸۹ تعداد دانلود : ۹۳
اقتصاد سیاسی خاورمیانه برای بیش از یک قرن است که بر منطق و محور تحولات بین المللی و منطقه ای انرژی و دیگر مولفه های مضاف بر آن می چرخد. تکیه ی زیاد بر منابع انرژی خام در عین ایجاد محدودیت های همه جانبه بر کشورهای دارنده ی آن، اما زمینه را برای پویایی های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و دیپلماتیک بر محور انرژی ایجاد کرده است. در این میان، یکی از فاکتورهای پویایی نقش انرژی بر سیاست خارجی منطقه را، دیپلماسی انرژی شکل می دهد، که شاید بتوان آن را از مهم ترین و در عین حال پیچیده ترین حوزه های دیپلماتیک در روابط بازیگران منطقه ای، خصوصاً دو غول انرژی منطقه، یعنی ایران و عربستان و دیگر بازیگران مهم چون کشورهای حاشیه ی جنوبی خلیج فارس به حساب آورد. از همین منظر، مقاله ی حاضر در تلاش است تا به تحقیق پیرامون این سوال بپردازد که «تحولات دیپلماسی انرژی جمهوری اسلامی ایران در بستر اقتصاد سیاسی منطقه ای از 2003 تا 2019، از چه الگویی از رفتار سیاست خارجی پیروی نموده است؟» نتایج و یافته های تحقیق نشان می دهد که الگوهایی کلیدی روابط ایران با خاورمیانه از دو مولفه های کلیدی تعامل ناچیز و تقابل شدید و حداکثری در حوزه ی دیپلماسی انرژی و در بستر اقتصاد سیاسی منطقه ای در طول سال های 2003 تا 2019 پیروی نموده است. در این مقاله از روش تحقیق تحلیلی توسیفی و آماری موردی با استناد به منابع دسته اول انرژی و دیپلماسی استفاده می شود.
۴۲۴.

اسلام و خشونت درجهان اسلام؛ از زمینه های نظری تا اقدامات عملی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۸۰ تعداد دانلود : ۱۲۰
جهان اسلام و بخصوص خاورمیانه یکی از نقاط منازعه خیز جهان است. منازعات در این منطقه دلایل مختلفی دارد اما در تمام انگیزه ها یا رنگ و بوی دینی حضوری پررنگ دارد. یکی از مهمترین دلایل ارتباط این منازعات با مذهب، به رویکردهای متعدد و گاهی متناقضِ مسلمانان به اسلام، و در نتیجه به زمینه های علمی و نظری باز می گردد. ریشه های معرفت شناختیِ خشونت ها در جهان اسلام به طور کلی به تفسیرها و خوانش های مختلف دانشمندان مسلمان از اسلام باز می گردد که طی بیش از هزار سال، حوزه های علمی و معرفتی مختلفی را در قالب سنت های علمیِ مشخص شکل داده است. شش رویکرد یا حوزه مطالعاتی و معرفتی در جهان اسلام وجود دارد که سه رویکرد از آنها می توانند زمینه ساز خشونت باشند یا زمینه های تفسیر های خشونت آمیز در آنها وجود دارد که عبارتند از رویکردهای نقلی، فقهی و کلامی. سه رویکرد دیگر شامل فلسفی، اخلاق و عرفانی، صلح جویانه و مداراگرانه هستند. هدف این مقاله بررسی و تحلیل رویکردهای مختلف علمی و معرفتی به دین اسلام، و نشان دادن زمینه های خشونت یا صلح در هرکدام از آنهاست.
۴۲۵.

حمایت از داعش و موازنه در برابر ایران (2018- 2014)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۲۲ تعداد دانلود : ۱۳۹
منطقه خاورمیانه طی دو دهه اخیر با تحولات و چالش های عمده ای مواجه بوده است. یکی از این تحولات افزایش قدرت منطقه ای و گسترش نفوذ ژئوپلیتیک ایران در بین کشورهای منطقه به ویژه از سال 2005 تاکنون است. در مقابل تشکیل و قدرت گیری گروه های تروریستی تکفیری که داعش به عنوان مهم ترین آنها محسوب می شود نیز از چالش های عمده این منطقه است. هدف اصلی در پژوهش حاضر بررسی ایجاد توازن از سوی کشورهای منطقه ای به وسیله حمایت از داعش در برابر افزایش قدرت منطقه ای ایران است. بر این اساس این پژوهش در قالب روش توصیفی – تحلیلی و با بکارگیری نظریه نوواقع گرایی تهاجمی این سوال اصلی را مطرح نموده است که مهم ترین رویکرد بازیگران منطقه ای عربستان، ترکیه، اسرائیل در قبال داعش چیست و چگونه می توان آن را تبیین نمود؟ در مقابل این فرضیه را مطرح می کند که از آنجا که شرایط کلی منطقه خاورمیانه در فضای موازنه قرار دارد، به نظر می رسد یکی از اهداف بازیگران فوق در این فضا، موازنه در مقابل ایران بوده و به داعش به عنوان ابزاری برای دستیابی به منافع خود در این چارچوب می نگرند. یافته های پژوهش نشان می دهد که به نظر می رسد بازیگران فوق در روند توازن منطقه ای به حمایت از داعش به عنوان ابزاری در جهت افزایش قدرت در ایجاد توازن در برابر ایران می نگرند.
۴۲۶.

بررسی حضور ناتو در خلیج فارس در پرتو سیاست تمرکز زدایی آمریکا از خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۶ تعداد دانلود : ۱۴۷
پس از پایان جنگ سرد و تحول کارکردی و مأموریتی ناتو، این سازمان بین المللی، در اقصی نقاط دنیا ازجمله خاورمیانه و خلیج فارس حضور پیدا نمود. ناتو در سال ۱۹۹۴ به وسیله برنامه گفت وگوی مدیترانه و در سال ۲۰۰۴ به وسیله برنامه ابتکار همکاری استانبول حضور خود را در منطقه تحکیم نمود. بر این اساس ناتو دارای علل و انگیزه های فراوانی برای حضور در منطقه است که ازجمله آن ها می توان به تأمین امنیت انرژی دنیای غرب، مبارزه با تروریسم، ارتباط با رژیم صهیونیستی و در نهایت محصور نمودن ایران اشاره نمود. در این پژوهش تلاش می شود تا اهداف و دلایلی که موجب افزایش حضور ناتو در خلیج فارس از سال ۲۰۱۱ میلادی و در پرتو سیاست تمرکززدایی آمریکا و چرخش به شرق گردیده است، بر اساس روش توصیفی تحلیلی در قالب نظریه واقع گرایی تحلیل و ارزیابی شود. در راستای تحقق هدف پژوهش این سؤال مطرح می شود که حضور ناتو در خلیج فارس به دنبال سیاست تمرکززدایی از خاورمیانه بر مبنای چه اهدافی قابل تحلیل و ارزیابی می-باشد؟، در پاسخ به این سؤال باید گفت که افزایش حضور ناتو در منطقه خلیج فارس در پرتو سیاست تمرکززدایی آمریکا از خاورمیانه در راستای تحقق اهداف مشترک آمریکا و ناتو نظیر استمرار حضور نیابتی آمریکا، احاله مسئولیت به متحدین بین المللی، مشارکت ناتو در تأمین امنیت جهانی، تضمین امنیت انرژی و حمایت از متحدین منطقه ای و قابل تحلیل و ارزیابی می باشد.
۴۲۷.

واکاوی علل توسعه نیافتگی سیاسی کشورهای مسلمان درگیر پدیده تروریسم در خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۲۸ تعداد دانلود : ۱۴۵
سطح پایین توسعه یافتگی سیاسی کشورهای مسلمان نشین درگیر پدیده تروریسم در منطقه خاورمیانه به معنای عدم مشروعیت نظام های حاکم و کاهش مشارکت سیاسی مردمی همراه با نارضایتی عمومی می باشد. که تأثیر فراوانی در بروز خشونت های سیاسی داشته و فعالیت های تروریستی را به گزینه ای جذاب برای افراد آن جامعه تبدیل می سازد. هدف اصلی پژوهش حاضر ضمن بررسی علل زیربنایی توسعه نیافتگی سیاسی کشورهای مسلمان منطقه خاورمیانه، به تحلیل نقش پدیده تروریسم به عنوان یکی از مهمترین مؤلفه های توسعه نیافتگی در این کشورها می پردازد. مقاله حاضر به لحاظ روش، توصیفی-تحلیلی می باشد و براساس الگوی نظریات اندیشمندانی چون: ساموئل هانتنگتون و لوسین پای به عنوان دو اندیشمند مطرح در بحث توسعه کشورها به صورت ترکیبی به عنوان چارچوب نظری بهره گرفته شده است. ساختار متنوع و متکثر قومی، مذهبی و موزائیکی بودن این جوامع و انجام دولت ملت سازی ناقص و مصنوعی از عوامل مهم و تأثیرگذار در شکل گیری و تکوین پدیده تروریسم بوده و تروریسم نیز با ایجاد چالش ها و موانع زیرساختی تأثیرگذار، فرآیند توسعه سیاسی در کشورهای مسلمان منطقه خاور میانه را دچار مشکلات عدیده ای می نمایند. توسعه سیاسی یک دگرگونی اساسی در باور سیاسی افراد و در نهادهای این کشورهاست که پیش فرض های آن را تغییر در فرهنگ، اقتصاد و جامعه تشکیل می دهد. تغییرات در حوزه های نام برده عاملی برای تغییر در حوزه سیاسی یا تحکیم آن می شود.
۴۲۸.

موانع فزاینده منطقه گرایی درون زا در خاورمیانه از منظر مکتب کپنهاگ(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۹۳ تعداد دانلود : ۸۳
این مقاله در نظر دارد با بهره از نظریه امنیتی کپنهاگ به عوامل مؤثر بر منطقه گرایی درون زا بپردازد و از آن زاویه، دو روند منطقه گرایی درون زا و برون گرا در خاورمیانه را آسیب شناسی نماید. راهکار اصلی نویسنده برای آغاز منطقه گرایی درون زا، آغاز سیاست همسایگی از جانب قدرت های مؤثر منطقه ای است که مستظهر به قدرت فرهنگی و تمدنی هستند. ایران همان قدرت منطقه ای است که اولأ مستظهر به قدرت فرهنگی و تمدنی است و ثانیأ آزادشدن قدرت آن در گرو کاهش تنش های منطقه ای، کاهش مداخلات قدرت های برون منطقه ای و آغاز فرایند منطقه گرایی درون زا و یا درون نگر است. پرسش اصلی مقاله عبارت است از: مهمترین موانع منطقه گرایی درون زا در غرب آسیا چیست و جمهوری اسلامی ایران چگونه می تواند سیاست همسایگی به منظور تحقق منطقه گرایی درون زا در غرب آسیا را فعال کنند؟ در پاسخ به این سوال این فرضیه را در محک آزمون قرار داده ایم که: تعارضات ساختاری فعال در منطقه، اقتصاد غیر مکمل، سبک زندگی متعاکس و الگوی دوستی و دشمنی متناقض مهمترین موانع منطقه گرایی درون زا در خاورمیانه است. همچنین اعتماد به نفس الیت سیاسی قدرت های منطقه ای، مستهظر به فرهنگ و تمدن قوی برای آغاز سیاست همسایگی، ظرفیت های مادی و معنوی لازم برای اعتماد سازی و مشارکت طلبی و تلاش برای کاهش تنش های منطقه ای در یک فرآیند بطیئیی، کاهش مداخلات منفی قدرت های خارجی در غرب آسیا را فرآهم می کند و زمینه های لازم را برای تحقق منطقه گرایی درون زا فراهم می کند. در این مقاله به پیامدهای روند عادی سازی اعراب با اسرائیل برای منطقه گرایی نیز پرداخته می شود
۴۲۹.

گسترش همکاری های فرامنطقه ای اسرائیل با قدرت های نوظهور در دهه دوم قرن بیست و یکم(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۴ تعداد دانلود : ۱۳۲
سیاست خارجی اسراییل تحت تأثیر نحوه شکل گیری این رژیم، تلاش آن برای بقا و جبران خلأهای ناشی از فقدان روابط منطقه ای متوازن و معمول به ویژه با همسایگان مهم ترین حوزه سیاست گذاری این کشور از بدو شکل گیری تاکنون بوده است. بر همین مبنا نیز یکی از ویژگی های مهم سیاست خارجی اسرائیل در سده جدید تلاش برای توسعه روابط با قدرت-های نوظهور ازجمله اعضای گروه بریکس بوده است. پژوهش حاضر، ضمن توصیف و تبیین ابعاد مختلف روابط اسرائیل با قدرت های نوظهور و توضیح سیاست خارجی فرا منطقه ای اسرائیل در چارچوب روابط آن با این دسته از قدرت ها به این پرسش پاسخ می دهد که چرا بعد از سال 2010 نقش قدرت های نوظهور در سیاست خارجی فرا منطقه ای اسرائیل رو به افزایش بوده است؟ در قالب فرضیه و با بهره گیری از روش توصیفی-تبیینی این اعتقاد وجود دارد که افزایش نقش قدرت های نوظهور در سیاست خارجی فرامنطقه ای اسرائیل متأثر از مجموعه ای از عوامل در سطوح گوناگون داخلی، منطقه ای و بین المللی است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که در سطح داخلی عواملی مانند اهمیت رشد و توسعه اقتصادی به عنوان منبع نوین امنیت و ذهنیت تاریخی رهبران اسرائیل مبنی بر لزوم کسب حمایت قدرت ها؛ در سطح منطقه ای مؤلفه هایی همچون معمای انزوای محیطی در خاورمیانه و ناکارآمدی دکترین پیرامونی و درنهایت در سطح جهانی، اهمیت نقش و جایگاه قدرت های نوظهور در نظام بین الملل از یک سو و نا اطمینانی تل آویو از حمایت قدرت های غربی در اتخاذ این رویکرد در سیاست خارجی اسرائیل مؤثر بوده است.
۴۳۰.

واکاوی چرخش جدید سیاست خارجی ترکیه در قبال خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۷۳ تعداد دانلود : ۱۱۰
با جلوس حزب عدالت و توسعه ترکیه به صندلی قدرت در سال 2002، لاجرم سیاست خارجی این کشور هم گام در مسیر نویی گذاشت که بر دو دکترین «تنش صفر با همسایگان» و «عمق استراتژیک» استوار بود. اما از سال 2012 و همگام با قیام های مردمی در منطقه و جهان اسلام، ترکیه بتدریج از سیاست خارجی پیشین در خاورمیانه عدول کرده و با افزایش درک تهدیدات، رقابت با سایر قدرت های منطقه ای، افزایش استفاده از نیروی نظامی، رفتارهای پرخطر و و اولویت دادن به سیاست یک جانبه گرایی همراه بوده است. این رویکرد جدید منجر به تمرکز شدید بر امنیت ملی، تلاش برای استقلال استراتژیک بیشتر و نظامی شدن سیاست خارجی شده است. در باب این تحول، برخی پژوهش ها بر رویکرد توسعه طلبی نوعثمانی گری تاکید کرده، بعضی دیگر بیداری اسلامی و تحولات متعاقب آن را عامل چرخش سیاست خارجی ترکیه می دانند. تحقیقات دیگر بر کودتای سال 2016 و رقابت نخبگان سیاسی به عنوان ریشه های این تغییر می نگرند. اما این پژوهش ، با کاربست روش توصیفی-تحلیلی و اتخاذ نظریه پیوستگی جیمز روزنا، اقتدارگرایی اردوغان، دیوان سالاری حکومتی، محیط پرتنش جامعه، باز تعریف نقش ترکیه در منطقه و تحول قدرت در نظام بین الملل را پنج مولفه اصلی و تاثیرگذار بر تغییر سیاست خارجی این کشور نسبت به منطقه خاورمیانه می داند. از میان مولفه های فوق، تغییر موازنه قدرت در سطح بین الملل و منطقه و افزایش جایگاه شخص اردوغان در ساختار قدرت، بیشترین تاثیر را بر سیاست خاورمیانه ای ترکیه داشته است.
۴۳۱.

واکاوی رفتارهای اسرائیل در سوریه در چهارچوب فرهنگ راهبردی (2020- 2013)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۸۳ تعداد دانلود : ۱۴۰
بحران سوریه طی سال های 2013 تا 2020، به یکی از مهم ترین بحران های خاورمیانه تبدیل شد و این بحران در سطوح مختلف ازجمله ریشه های داخلی، نقش عوامل منطقه ای و قدرت های بزرگ قابل تأمل است. اسرائیل ازجمله بازیگران منطقه ای است که اهداف متفاوتی در مقایسه با سایر قدرت ها برای خود در این بحران تعریف کرده بود. هدف این مقاله تبیین بنیان های فرهنگی حضور اسرائیل در بحران سوریه است. سؤال اصلی مقاله عبارتست از: «کنشگری اسرائیل در بحران سوریه از سال 2013 تا 2020 بر چه مبنایی انجام شد؟» فرضیه مقاله اینگونه صورت بندی شده است: «رفتارهای راهبردی اسرائیل در بحران سوریه متأثر از برخی مؤلفه های فرهنگ راهبردی از جمله منزوی بودن در محیط امنیتی، بقا تحت تهدید و جزم اندیشی تقابلی بود». یافته های مقاله نشان می دهد مؤلفه های فرهنگ راهبردی موجب شکل دهی به منافع راهبردی و سپس کردارهای راهبردی اسرائیل شد. حاصل کردارهای راهبردی که به طور عمده در قالب حملات گسترده پیشگیرانه و پیشدستانه صورت گرفت، برای موازنه سازی و برتری نظامی در قلمرو حاکمیت سوریه علیه اهداف متحدین سوری بویژه ایران انجام شد. داده های این مقاله به شیوه کتابخانه ای گردآوری و با روش کیفی پردازش شده است.
۴۳۲.

بررسی بحران های عراق و سوریه در پرتو نظریه های امنیتی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۰۹ تعداد دانلود : ۶۹
صلح و امنیت از دیرباز در زمره مهمترین موضوعات در عرصه روابط بین الملل بوده و نظریات متنوعی درباره چگونگی دست یابی به آن مطرح شده است. در این میان باید توجه داشت که چالش های صلح و امنیت در مناطق مختلف جهان متفاوت است به عنوان مثال در شرایطی که اتحادیه اروپا در چارچوب امنیت دسته جمعی و وابستگی متقابل اقتصادی به عرصه پساوستفالیا پای گذارده است و چالش هایی چون تروریسم و جرایم سازمان یافته را مهم ترین چالشهای امنیتی خود تعریف می کند، ماهیت چالشهای امنیتی در مناطق دیگر جهان مانند خاورمیانه یا شاخ آفریقا کاملاً متفاوت است. این مقاله به دنبال آن است که با نگاهی اجمالی به چالش های صلح و امنیت در منطقه خاورمیانه، به بررسی دقیق تر بحران های سیاسی عراق پس از سقوط صدام حسین و جنگ داخلی جاری در سوریه در پرتو نظریه های امنیتی بپردازد. بر این اساس پرسش اصلی مقاله چنین است: چالش های امنیتی در عراق پس از سقوط صدام و سوریه پس از آغاز خیزش عربی جدید چیست و در پرتو چه نظریه هایی قابل تبیین است؟ مهم ترین یافته های پژوهش حاکی از آن است که در عراق و سوریه ترکیب پیچیده و چندلایه ای از بحرانهای امنیتی داخلی و خارجی به چشم می خورد که تاثیرات تقویت کننده ای بر یکدیگر دارند و تنها با بهره گیری از رویکردهای تلفیقی قابل تبیین هستند.
۴۳۳.

علل شکل گیری و تداوم اتحاد ایران سوریه (2000- 1979)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۶۰ تعداد دانلود : ۸۲
اتحاد ایران سوریه یکی از مولفه های شکل دهنده نظم منطقه ای خاورمیانه است. دو کشور با وجود عدم تشابه در زبان، نژاد، مذهب و در ساختار سیاسی، اتحاد مستحکمی را در منطقه خاورمیانه تشکیل داده و تاثیرات ژرفی را در این منطقه برجای گذاشته اند. این مقاله دو پرسش را در دستور کار خود قرار داده است: نخست علل شکل گیری و تداوم اتحاد ایران سوریه طی سالهای 20001979 چه بوده است؟ دوم: تاثیرات این اتحاد در موازنه تهدید منطقه ای طی سالهای فوق چه بوده است؟ در پاسخ به پرسشهای بالا این فرضیه مطرح می شود که اتحاد ایران سوریه به منظور موازنه تهدید در مقابل تهدیدات مشترک منطقه ای یعنی عراق، اسرائیل، آمریکا در دهه هشتاد و آمریکا، اسرائیل، ترکیه و عراق در دهه نود بوده است. روش تحقیق در این مقاله تبیینی و روش گردآوری داده ها، کتابخانه ای و اینترنتی است. یافته های این مقاله براین مبناست که با توجه به چهار اصل؛ قابلیت کلی، مجاورت جغرافیایی، قابلیتهای تهاجمی، و نیات تهاجمی مطروحه در نظریه موازنه تهدید استیون والت، عراق، اسرائیل و آمریکا در دهه هشتاد و به ترتیب شدت و اهمیت تهدید، آمریکا، اسراییل، ترکیه و عراق در دهه نود به عنوان تهدیدات مشترک منطقه ای فراروی جمهوری اسلامی ایران و سوریه، عامل شکلگیری و تداوم اتحاد این دو کشور طی سالهای 20001979 بوده است.
۴۳۴.

ائتلاف سه گانه ایران، سوریه و حزب الله و تاثیر آن بر منافع آمریکا درخاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۱ تعداد دانلود : ۹۵
محور ایران، سوریه و حزب الله تنها اتحاد مقابله جویانه در خاورمیانه است که بر منافع و اهداف ایالات متحده در این منطقه تاثیر گذاشته است. حال با توجه به گستردگی و اهمیتی که ایالات متحده برای منافع خود در منطقه خاورمیانه تعریف کرده است، مقاله حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که محور ایران، سوریه و حزب الله تا چه میزان بر منافع آمریکا در خاورمیانه پس از11، سپتامبر اثر گذاشته است؟ دستاورد پژوهش حاکی از این است که محور مذکور به عنوان تنها مخالف جدی حضور آمریکا در منطقه با در پیش گرفتن سیاست ها و اقداماتی همچون ضدیت با اسراییل، مخالفت با محافظه کاری عربی و شکل پوسیده حکومت داری آن، مخالفت با حضور آمریکا در منطقه، تکیه به ابزار نفت برای فشار بر غرب، حمایت از آرمان فلسطین، پذیرش نقش فراموش شده مردم در تعیین سرنوشت خود، قدرت گرفتن اقلیت های شیعه در دموکراسی های جایگزین و احیای تفکرات دین محور و رشد حرکت های اسلام گرایانه در قالب ترویج بیداری اسلامی در سطح افکار عمومی مردم منطقه در افزایش هزینه ها و کاهش منافع آمریکا در منطقه تاثیر بسزایی داشته است.
۴۳۵.

نقش بازیگران منطقه ای در رادیکالیزه شدن نیروهای اجتماعی خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۲۷ تعداد دانلود : ۸۹
نیروهای اجتماعی خاورمیانه در سال های بعد از جنگ سرد، از تحرک امنیتی و کنش ژئوپلیتیکی برخوردار گردیده اند. این جنبش های اجتماعی نوین در بسیاری از کشورها ماهیت اتوپیاگرا دارند. براساس چنین ادراکی، هر نیروی اجتماعی می تواند بر معادله قدرت راهبردی تأثیرگذار باشد. نقش یابی نیروهای اجتماعی زمینه لازم برای تحرک بازیگران منطقه ای را به وجود آورده است. بازیگران منطقه ای همانند ایران، عربستان، ترکیه و اسرائیل را می توان در زمره بازیگرانی  دانست که نقش رقابتی در سیاست منطقه ای ایفا می کنند. نقش رقابتی بازیگران منطقه ای در ائتلاف با رقابت قدرت های بزرگ به ویژه آمریکا، روسیه و اتحادیه اروپا منجر به تشدید رقابت های منطقه ای در خاورمیانه شده است. هر گروه از بازیگران تلاش دارند تا رقابت های سیاسی و راهبردی خود را در قالب «جنگ نیابتی» سازماندهی نمایند. برخی از بازیگران همانند عربستان و اسرائیل در صدد رادیکالیزه کردن نیروهای اجتماعی خاورمیانه می باشند. علت آن را باید در تلاش آنان برای تغییر در موازنه قدرت منطقه ای دانست. در این فرآیند، زمینه برای اثربخشی بازیگران منطقه ای در بحران های منطقه ای به وجود آمده است. چنین فرآیندی را باید بخشی از سازوکارهای کنش نامتقارن نیروهای اجتماعی براساس مداخله و اثربخشی نیروهای منطقه ای و بین المللی دانست. در این فرآیند، نشانه هایی از رادیکالیزه شدن نیروهای اجتماعی در برابر تهدیدات متعارف شکل می گیرد
۴۳۶.

تسری رقابت های ژئوپلیتیکی به تضادهای هویتی در خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۰۹ تعداد دانلود : ۷۰
تحولات اجتماعی در کشورهای حوزه خلیج فارس، آسیای جنوب غربی، شرق مدیترانه و شمال آفریقا به عنوان اصلی ترین نشانه دگرگونی در ساختار اجتماعی، سیاسی و راهبردی کشورها تلقی می شود. این منطقه به عنوان «منطقه کمربند شکننده» در اندیشه "سائول کوهن" شناخته می شود. دگرگونی های اجتماعی در این حوزه جغرافیایی نه تنها منجر به تصاعد بحران و جابه جایی قدرت شده، بلکه زمینه های لازم برای تبدیل رقابت سیاسی به منازعه اجتماعی و جنگ داخلی را به وجود آورده است. علت اصلی تصاعد بحران در خاورمیانه را می توان تبدیل رقابت های ژئوپلیتیکی به تضادهای هویتی دانست. تحولات سیاسی خاورمیانه در سال های بعد از جنگ سرد تحت تاثیر ظهور پدیده هویت گرایی سیاسی و ایدئولوژیک قرار گرفته است. کشورهای خاورمیانه به دلیل تضادهای تاریخی گذشته بار دیگر در معرض جدال های امنیتی قرار گرفته اند. در این مقاله تلاش شده تا نقش رقابت های هویتی و ایدئولوژیک در روند رادیکالیزه شدن تحولات سیاسی و امنیتی خاورمیانه مورد بررسی قرار گیرد. به طور کلی، رادیکالیزه شدن خاورمیانه تابعی از نقش آفرینی گروه های هویتی، سیاسی و امنیتی تلقی می شود. رقابت های ایران، ترکیه و عربستان را می توان در فضای تضادهای هویتی و ایدئولوژیک خاورمیانه مشاهده نمود. بحران یمن، مصر، عراق و سوریه انعکاس تضادهای هویتی است که آثار خود را در تضادهای امنیت منطقه ای متبلور ساخته است. هر یک از بازیگران منطقه ای و قدرت های بزرگ، رقابت های ژئوپلیتیکی خود را از طریق بازتولید مفاهیم و تحرک گروه های ایدئولوژیک دنبال می کنند.
۴۳۷.

روابط ایران و ترکیه در سازمان همکاری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۸۹
سازمان همکاری اسلامی، از سازمان های فرا منطقه ای اسلامی است که از ابتدای تشکیل، موجد برخی از مواضع مستقل از سوی کشورهای اسلامی در قبال مسائل بین الملل و جهان اسلام بوده است. این سازمان که از ابتدا با هدف حمایت از ملت فلسطین اعلام موجودیت نمود، به تدریج با افزایش اعضای آن مسائل جدید و موضوع های مهمی را در دستور کار خود قرارداد. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش قدرت محور ترکیه و ایران در تعیین رویکرد های سازمان در قبال مسائل مهم کشورهای اسلامی و نیز رقابت دو کشور در این فرآیندها است . شایان ذکر است که نقش محور ترکیه و ایران در این سازمان بعد از روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه در ترکیه و افزایش توجه آن دولت به مسائل  جهان اسلام و خاورمیانه مورد بررسی قرار می گیرد. فرض پژوهش ذیل بر این است که در عرصه سیاست منطقه ای در خاورمیانه یکی از حوزه های قدرت نمایی دو کشور صحنه سیاسی سازمان فوق است  که بر روابط دوجانبه دو کشور و ساختار امنیتی منطقه تأثیر می گذارد. پژوهش ذیل معتقد است بر خلاف محور ایران- عربستان در سازمان همکاری های اسلامی که مبتنی بر رقابت صرف است  محور ایران-ترکیه در آن سازمان ترکیبی از همکاری و رقابت برای کسب هژمونی منطقه ای است.
۴۳۸.

بررسی عوامل گسترش جریانات تکفیری در خاورمیانه (2015- 2011)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۸۳ تعداد دانلود : ۷۵
با شروع قیام های عربی، بسیاری از محققان به شکل گیری دموکراسی و قدرت گیری جریانات دموکراتیک مسلمان در جهان عرب امیدوار بودند و از آن سخن می گفتند با این حال دیری نپایید که خوش بینی ها عملا رنگ باخت و جریانات دموکراتیک اسلام گرا در کوران حوادث و تحولات جا ماندند و در عوض گروه های تکفیری موفق به گسترش و بسط حوزه نفوذ خود شدند به گونه ای که در کمتر از چهار سال پس از آغاز بیداری عربی، ده ها گروه نظامی و شبه نظامی تکفیری شکل گرفتند طوری که هم اکنون بخشهای وسیعی از سوریه و عراق در دست جریاناتی مانند داعش و النصره و یا گروههای تکفیری همسو قرار دارد. پرسشهای اصلی که این پژوهش مطرح  می کند، چنین است: چه عواملی زمینه گسترش جریانات تکفیری و افراط گرایی مذهبی را پس از آغاز جنبش های موسوم به بهار عربی ایجاد نمود؟ البته با توجه به این که مهد جریانات تکفیری در عراق و سوریه قرار دارد،  این پژوهش به علل گسترش جریانات تکفیری در منطقه عراق و سوریه می پردازد. نویسنده برای پاسخ به پرسش تحقیق از رویکرد سطح تحلیل بهره گرفته و علل این پدیده را در سه سطح ملی، منطقه ای و بین المللی  واکاوی می نماید.  یافته های پژوهش حاکی از آن است که  فرقه گرایی و بحران دموکراسی در سطح ملی، رقابت های ژئوپولیتیکی و هویتی در سطح منطقه ای و انفعلال نسبی قدرت های بزرگ به ویژه ایالات متحده در سطح بین المللی زمینه گسترش یافتن جریانات تکفیری در عراق و سوریه را فراهم نموده است. گسترش یافتن جریانات فوق نیز عملا باعث گسترش بحران ها و منازعات در خاورمیانه و تسری پیامدهای آن به جهان غرب شده و لذا زمینه نقش آفرینی و تحرک بیشتر بازیگران بین المللی را فراهم می آورد.
۴۳۹.

امکان سنجی شکل گیری اقلیم کُردی در شمال سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۶ تعداد دانلود : ۱۱۶
خاورمیانه ای که در سال 1916میلادی  براساس معاهده "سایکس-پیکو" ترسیم شد؛ در شرایطی وارد هزاره سوم میلادی می شود که هنوز هم مانند جزیره ای توسعه نیافته و ناامن در جهان باقی مانده است. در این میان، اکراد به عنوان بزرگترین ملت بدون دولت جهان، همواره هم تأثیرگذار  و هم تأثیرپذیر از این بحران ها بوده اند. وقوع بهار عربی باعث ایجاد شرایط جدیدی شده است که کُردها را نیز وارد دوران جدیدی از زندگی سیاسی و اقتصادی کرده است. این شرایط جدید ضرورت انجام پژوهش هایی مستقل و علمی در باب جایگاه اکراد در ژئوپلیتیک جدید خاورمیانه را بیش از پیش پر اهمیت کرده است.  در این پژوهش که با استفاده از روش تبیینی به رشته تحریر درآمده و روش گردآوری داده های آن بصورت کتابخانه ای است؛ با استفاده از رویکرد سازه انگاری، به دنبال اثبات این ارزیابی این فرضیه است که به رغم تشکیل کانتون سه گانه(جزیره، عفرین وکوبانی) و باتوجه به موانع ساختاری داخلی و خارجی و نقش مؤثر بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای، تشکیل اقلیم کُردی در سوریه در وضعیت کنونی مبهم است اما در عین حال بازگشت به وضعیت قبل از2010 میلادی نیز  غیرممکن است.
۴۴۰.

خشونت هویتی و سیر تطور اندیشه های جهادی- تکفیری در خاورمیانه(2015- 1980)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۱۳ تعداد دانلود : ۱۰۲
ظهور جریان های جهادی-تکفیری بعنوان قرائتی سیاسی از اسلام سلفی، تحولات عظیمی را در منطقه شکل داده اند. در دهه 80 میلادی موج اولیه این جریانات جدید از ائتلاف وهابی های عربستان سعودی در غرب و جریان های بنیادگرای اسلامی عربی در شرق دنیای عرب بر علیه اشغال افغانستان شکل گرفت. حوالی خروج نیروهای شوروی سابق از افغانستان، القاعده بعنوان موج دوم گروه های جهادی-تکفیری اعلام موجودیت نمود.  بعد از اشغال عراق در سال 2003، موج سوم گروه های تکفیری تشکیل و وارد مرحله جدیدی از حیات سیاسی-نظامی خود گردیدند. انقلاب های عربی به احیای این جریانات و ایجاد موج چهارم گروه های تکفیری در عراق و سوریه انجامید که داعش یا خلافت اسلامی مهمترین نماینده آن است. در این مقاله سعی گردیده است با بررسی این سیر تطور و تغییرات ایدئولوژیک، عوامل ساختاری اجتماعی، سیاسی و به ویژه هویتی ناشی از عوامل داخلی یا دخالت خارجی که به تقویت خشونت و تسهیل عضوگیری گروه های تکفیری و همچنین تغییر دیدگاه های آنها انجامیده است، مورد بررسی قرار گیرد. در این راستا با بهره گیری از مفاهیم تئوری «خشونت ساختاری» و «خشونت هویتی» و همینطور «امپریالیسم ساختاری» یوهان گالتونگ به عوامل تشدید کننده این نوع از خشونت با تکیه بر مباحث هویتی و ساختاری از جمله چگونگی ساخت مفاهیم «ما» در مقابل  «دیگری»  و تشدید بحران های ناشی از خشونت هویتی و نیز نقش تحریک خارجی در آن پرداخته ایم.