مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
بلاغت
حوزه های تخصصی:
یکی از اهداف شالوده شکنی، براندازی و ایجاد تشکیک در مفاهیم پایه ای ایدئولوژی های سیاسی است چرا که زیربنای ایدئولوژیهای سیاسی، معانی برساخته ای تصور می شود که عوامل زبانی، محیطی و تاریخی موجب شده اند آنها را تثبیت یافته فرض کنیم. پل دومان در کسوت یکی از این شالوده شکنان برای شناورسازی معانی مستتر در ایدئولوژیهای سیاسی و پاسخ به چرایی مقبولیت آنها، زبان ادبی را مطمح نظر قرار داده و خصایص زبان ادبی را دلیلی قاطع برای بی اعتباری مضامین و مفاهیم ایدئولوژی های سیاسی می داند. با توجه به این فرض، مقاله حاضر درصدد پاسخ به این سوال است که مقبولیت ایدئولوژی های سیاسی نزد مخاطبین آن، نتیجه چه روندی در ساحت زبان بوده و نقد ادبی پساساختارگرا چگونه اعتبارزدایی از این روند را قابل توجیه می سازد؟ در این جستار تلاش شده است که به مراحل این روند در اندیشه پل دومان، پرداخته شود ضمن اینکه، برای فهم بهتر آن، دیدگاه اندیشمند مارکسیست فردریک جیمسون که منتقد نگاه دومان است ، مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
چ یستیِ «مصاحَبَه یا هم ایی لفظی» و مطالعه آن در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
حوزه های تخصصی:
«مصاحبه» در اصطلاح، همراهی دو واژه است که اکثراً عادت بر همراهی دارند و پیوند مفهومی بین آنها جریان دارد. در زبان شناسی معاصر از این مقوله با نام «روابط هم نشینی» یاد می شود؛ اما در نوشته های عالمان متقدم مانند سیبویه، ابن هشام، ابن عقیل، جاحظ و ابوهلال در این باره مطالب توجه برانگیزی یافت می شود. در پژوهش حاضر کوشش شده است تا با روش تحلیلی- توصیفی سابقه مصاحبه و انواع آن از حیث انحصار و از حیث پیش بینیِ واژه ها، ضوابط مصاحبه و اَشکال آن و اهمیت و جایگاه مصاحبه تبیین شود، همچنین اثر محیط و تطور زبان در پیدایش و تغییر مصاحبات دقت شود. زان پس انواع مصاحبه در قرآن در دو سطح مطالعه می شود: ابتدا در سطحِ اُسْلُوبِ اسمی که مشتمل بر سه بخش وصفی، اضافی و عطفی است و قسم اخیر، خود شامل مصاحبه عُکُوس و مُتَکاملات است. سپس در سطحِ اسلوبِ فعلی با دو بخشِ باهمایی بین فعل و اسم، فعل و حرف جرّ، که مختص و غیر مختص انواع آن هستند.
بررسی تطبیقی تعاریف فاصله قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فاصله، پدیده ای قرآنی در پایان آیات است. سخن درباره آن از دوران سیبویه (د 180ق) آغاز گردید، اما رمّانی (د 384ق) اولین کسی بود که به تعریف و بررسی آن پرداخت. از آن زمان تا کنون تعاریف زیادی از علمای فریقین درباره فاصله ارائه گردیده است، اما تعریف جامع و مانعی که به همه ابعاد فاصله پرداخته باشد، یافت نمی شود. به دلیل اهمیّت و ضرورت وجود تعریف دقیق، لازم است ضمن بازخوانی و بررسی تطبیقی تعاریف «فاصله قرآنی» آنها را در محک ارزیابی قرار داد، تا شرایط برای ارائه تعریفی صحیح تر فراهم گردد. در این راستا پرسشهایی مطرح است که عبارتند از: فاصله قرآنی چیست؟ چرا به این نام خوانده شده است؟ چرا محققان در تعریف فاصله هم داستان نیستند؟ چه نقدهایی بر تعاریف آنان وارد است؟ سهم عالمان دو مذهب بزرگ اسلامی در تعریف فاصله چقدر است؟ در این مقاله به بازخوانی، بررسی، تحلیل و نقد تعاریف فاصله پرداخته شده و دلایل تنوع و گوناگونی آنها نیز روشن گردیده است. در نهایت سعی شده است تعریفی دقیق تر و جامع تر که کاستیها و نقایص تعاریف گذشته را ندارد، ارائه گردد.
ارزش بلاغی قصر در قصاید سنایی غزنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی ارزش های بلاغی قصاید سنایی از دیدگاه علم معانی می پردازد تا جنبه ای مهمّ از ارزش های ادبی آن را روشن کند. یکی از مباحث مهمّ علم معانی، مبحث قصر یا حصر است که بلاغت کلام را به ویژه در بحث قصر اضافی و ادّعایی تبیین می کند. در این جستار بر اساس قواعد مدوّن علم معانی، موضوع قصر و حصر در اشعار سنایی، ازجمله انواع آن، از چند زاویه بررسی و پس از سنجش آنها بر پایه قواعد و مباحث مطرح در علم معانی، بسامدهای مربوط و عوامل اثرگذاری و بلاغت ابیات مربوط در قصاید او از دیدگاه مورد بررسی تبیین می گردد. سنایی از انواع قصر و حصرِ صفت بر موصوف، موصوف بر صفت، اِفراد، قلب، تعیین، حقیقی، و اضافی یا ادّعایی و با روش های گوناگونِ ایجاد مفهوم حصر، هم با استفاده از ادات قصر و هم بدون آن به طور مؤثّر استفاده کرده است. بسامد استفاده از ادات قصر در قصاید وی شامل بیش از 110 مورد و بسامد شیوه های دیگر درحدود 45 مورد است. هم چنین سنایی قصر صفت بر موصوف را حدوداً در 120 بیت و قصر موصوف بر صفت را در 25 بیت به کارگرفته است. ازجملة مقاصد قصر و حصر در قصاید مورد بحث همان است که برای انواع قصر و حصر به اعتبار اعتقاد مخاطب در متن مقاله ذکر شده است. هم چنین به مواردی همچون مبالغه در وصف یا مدح و منقبت، ترغیب و شوق انگیزی، نفی غیر موصوف، مفاخره، منحصر کردن طریق یا وسیلة رسیدن به هدف (رستگاری، کمال، عزّت، و...) در یک طریق یا وسیلة خاصّ، تحقیر غیر موصوف، هشدار، ایجاد نفرت نسبت به چیزی، تعریض و کنایه به غیر موصوف، و امثال آن می توان اشاره کرد.
جلوه های هنری و تصویری در رباعیات مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جلوه های هنری و تصویری در رباعیات مولوی تصاویر شعری از عوامل مهمّ ایجاد زیبایی، گیرایی و تأثیرگذاری، کلام به ویژه در شعرند که سخن را بلاغت و تازگی می بخشند. این نوع زیبایی ها نظیر تشبیه، استعاره، کنایه و نماد در رباعیات مولانا به شیوه ای طبیعی و متناسب با نیاز سخن و نیز به دور از نگرش های صرفاً شاعرانه و صنعت گرایانه به کار رفته اند. با توجه به بعد معنی گرایی شعر مولانا و گرایش او به ساده سازی و پرهیز از ابهام در سخن در رباعی های او تشبیه و استعاره نسبت به کنایه و نماد از بسامد بیشتری برخوردارند. زیرا قدرت این دو تصویر در تبیین مفاهیم مجرّد و غیرمحسوس بیش از تصاویر دیگر است. در این جستار ضمن بررسی و تحلیل رباعیات مولانا بر مبنای جنبه های تصویری و بلاغی، میزان بهره گیری شاعر از هریک از انواع تصویرهای شعری در قالب جدول های آماری بررسی و تبیین شده است. همچنین سعی گردیده که تا حدّ امکان دلایل میزان کاربرد هریک از تصاویر با توجّه به ابعاد شخصیتی مولانا مورد تحلیل و نقد و بررسی قرار گیرد.
نگاهی تازه به «تضمین» و تطوّر تاریخی آن در آثار بلاغی عربی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تضمین، یکی از شگردهای زبانی است که همانند بسیاری از فنون ادبی، در ادوار تاریخ بلاغت مورد بی توجهی محققان و ناقدان قرار گرفته است، به گونه ه ای که در شناسایی این آرایة بدیعی تنها به یک جنبه از آن، یعنی آوردن مصراع، بیت یا ابیاتی از دیگری در شعر خویش اکتفا شده است. از این رو، این پژوهش بر آن است با نگاهی به سیر تاریخی صنعت تضمین و جایگاه آن در مباحث بلاغی عربی و فارسی، ضمن شرح و تفسیر دیدگاه های بلاغیون، به اقسام و نام های آن نیز اشاره نماید و در نهایت، با توسل به اصل توسعة معنایی، تعریف و عنوانی نو برای تضمین ارائة دهد تا آن را از تنگنا و محدودیت معنایی بلاغت سنتی تاحدودی خارج سازد. حاصل تحقیق، نشان از آن دارد که تعریف تضمین در تمامی کتب بلاغی، بیانگر بخشی از اقسام و انواع آن است که با عناوینی چون استقبال، تتبع، تملیط، استعانت، ایداع، تفصیل و... در حوزه های گسترده ای چون علم بدیع علم بیان، عروض و قافیه و سرقات شعری کاربرد دارد؛ بنابراین، با درنظرداشتن این آمیختگی و عدم تناسب میان مفهوم تضمین و انواع آن، می توان تضمین را هرگونه مشارکت و تبادل عناصر لفظی و معنایی، اعم از بیت، مصراع، آیه، حدیث، مثل و مضمون میان سخنوران و گویندگان به شمارآورد که متناسب با مقتضای حال و مقام و به قصد زینت و تأکید معنا صورت می گیرد و سبب برجسته سازی، مرجعیت بخشی، مفهوم زایی، ایجاد ابهام هنری و ایجاز کلام می گردد.
اندیشه انتقادی و بیان آیرونیک در «بیان نامه وارثان زمین»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از سقراط و افلاطون بحث های فراوانی در مورد آیرونی صورت گرفته اما تاکنون تعریف واحدی که حد و مرز آن را مشخص کند انجام نشده است، اما تمامی محققان بر این نکته اتفاق نظر دارند که آیرونی با نوعی پنهان کاری مطلبی را برخلاف نظر حقیقی شاعر ارائه می دهد. آیرونی در واقع نوعی از نگاه و جهان بینی است که صناعات ادبی دیگری چون کنایه، هجو، طعنه، تضاد و پارادوکس را نیز در درون خود جای داده است. آیرونی به شکل متمایزی خنده و گریه را به هم پیوند می دهد چنانکه سایر شگردهای ادبی از انجام آن ناتوانند. مقاله پیش رو معرفی واصف باختری یکی از شاعران معاصر افغانستان است که به شکل چشمگیری از شگرد آیرونی استفاده کرده است، واصف در منظومه «بیان نامه وارثان زمین» صدای دردها و آمال مردم افغانستان است که دچار دگم اندیشی و جزمیت ویرانگر حاکمیت طالبان شده است، او در این منظومه با درآمیختن عواطف متناقض و نگاهی آیرونیک به بیان مسایل اجتماعی، فرهنگی و عقیدتی افغانستان می پردازد. این مقاله با تحلیل آیرونی های این منظومه نشان می دهد تا چه اندازه شاعر در بیان وضعیت تاریخی، سیاسی و اجتماعی کشور خود با موفقیت از شگرد آیرونی بهره برده و شعر آیرونیک خود را به یکی از مصادیق موفق شعر معاصر فارسی در افغانستان تبدیل کرده است.
بررسی تأویل و سطوح مختلف آن در حدیقة سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأویل از ویژگی های مشترک زبان قرآن و متون عرفانی است. در این مقاله با تمرکز بر تأویلات حدیقة سنایی، تقسیم بندی های متنوعی برای تأویل ارائه می گردد. تأویل های حدیقه را می توان در دو گروه کلی تأویل مستقیم و غیرمستقیم بررسی کرد. همچنین این تأویل ها با توجه به اقتضای حال مخاطب، گوینده و متن به سه نوع مخاطب محور، گوینده محور و متن محور تقسیم می شود. در بررسی سطح باطنی تأویل های حدیقه می توان دریافت گاه این سطوح، چندلایه و تودرتوست. به همین سبب از مبحثی با عنوان سطوح مختلف تأویل یاد می شود. تمثیل در حدیقه از جایگاه ویژه ای برخوردار است. سنایی بیشتر در قالب تأویل مستقیم، معنای باطنی (تأویلی) بسیاری از تمثیل های حدیقه را بیان کرده است اما گاه وسعت معنایی تمثیل به گونه ای است که خواننده نیز می تواند با توجه به اقتضای متن و حال خود سطوح دیگری از تأویل را ارائه کند. بررسی تأویلات حدیقه از منظر علم معانی و با توجه به مقتضای حال، همچنین بررسی سطوح مختلف تأویل از اهداف و نوآوری های این پژوهش است. تأویل آیات الهی، تأویل داستانهای پیامبران، احادیث و سخنان بزرگان، مفاهیم و اصطلاحات عرفانی، نکات اخلاقی، برجسته ترین موضوعات تأویلی در حدیقه است.
تبیین ظرافت های بلاغی سوره قیامت و دلالت های تفسیری آن با رهیافت سبک شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ظرافت های بلاغی آیات قرآن کریم که از جنبه های اعجاز این کتاب جاودانه به شمار می آید، از دیرباز مورد بررسی دانشمندان علوم قرآنی بوده است. یکی از مباحث بلاغی قرآن کریم، سبک شناسی ( Stylistics ) است که به عنوان یک حوزه نوین، ضمن بهره گیری از دست آوردهای علم بلاغت، با معیارهای جدید به بررسی جلوه های سبکی قرآن می پردازد. مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی و بر اساس معیارهای سبک شناسی، به بررسی زیبایی های ادبی سوره قیامت، در چهار سطح آوایی، معنایی، ترکیبی و تصویرپردازی پرداخته است. پژوهش حاضر بیان گر آن است که اسالیب ادبی تکرار، تقدیم و تأخیر، حذف و التفات، از برجسته ترین ویژگی های سبکی این سوره است و هر یک از این اسلوب ها دلالت های تفسیری مهمی در راستای اهداف کلّی سوره دارند. تناسب و انسجام آیات با یکدیگر و همگامی موسیقی و نغمة عبارات با تصاویر، از دیگر ظرائف بلاغی این سوره مبارک است.
تازی سروده های خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان فارسی در طول حیات خود فراز و نشیب های بسیاری را پشت سر گذاشته است. یکی از آنها رویارویی با زبان عربی است. استفادة نویسندگان از این زبان در آثار فارسی، به سبب گسترش نفوذ آن، نوعی برجستگی ادبی به شمار می آمد و حتی برخی شاعران به تازی سرایی می بالیدند. خاقانی شروانی ازجملة این شاعران است. او به دو زبان فارسی و تازی شعر سروده است و چنان که خود بیان می کند دیوانی به زبان تازی داشته است. برخلاف سخنان برخی پژوهشگران امروزی، تازی سرایی خاقانی در بعضی منابع تاریخی و تذکره ها آمده است؛ تاریخ گزیدهمستوفی، نفحات الانسجامی و مجالس النفائسامیرعلی شیر نوایی از این جمله است. این جستار برخی از ویژگی ها و شگردهای تصویرگری اشعار خاقانی را بررسی می کند که ناآشنایی بعضی محققان با آنها به ترجمه، شرح و تفسیر نادرست اشعار عربی وی انجامیده است. خاقانی در اشعار عربی خود از صنعت های بلاغی بسیاری استفاده کرده است. بیشترین صنعت های کاربردی در اشعار عربی خاقانی عبارت است از: جناس، اغراق، تلمیح و حروف گرایی. کاربرد صنعت های متعدد بلاغی، تصاویر گاه پیچیده و اصطلاحات علوم مختلف، اشعار عربی او را نیز همانند قصایدش جزو اشعار فنی قرار داده است.
بررسی تطبیقی ترجمان البلاغه و محاسن الکلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترجمان البلاغه عمر رادویانی، به منزله کهن ترین کتاب در زمینه نقد و بلاغت فارسی، جایگاه ممتازی در میان آثار بلاغی دارد و منبع اصلی و محل رجوع مؤلفان کتاب های بلاغی مهم بعد از آن، چون حدایق السحر و المعجم بوده است. با عنایت به این مسئله که ترجمان البلاغه نشان دهنده نخستین کوشش برای تثبیت و ادراک صنایع ادبی زبان فارسی است، این پژوهش به بررسی ساختار ترجمان البلاغه، میزان الگوبرداری و نوآوری در آن اختصاص دارد. به این منظور، ابتدا به معرفی و بررسی مأخذ اصلی این کتاب، یعنی محاسن الکلام فی النظم و النثر، اثر مرغینانی پرداخته ایم و کتاب را ازمنظر پیکره بندی، تعاریف، عنوان های صنایع ادبی، فهرست ها و شاهدمثال ها بررسی کرده ایم و فصول محاسن الکلام را با مرجع اصلی آن یعنی کتاب البدیع ابن معتز نیز مطابقت داده ایم؛ سپس، به ساختار ترجمان البلاغه، چگونگی تنظیم صنایع آن، شیوه الگوبرداری آن از محاسن الکلام و جنبه های مشترک و متمایز آن با محاسن الکلام پرداخته ایم، تا درکنار آشنایی با فهرست بندی صنایع طبق منبع اصلی آن، بتوان تغییرات و افزونی های صنایع را در تقسیم بندی های جدید و شاهدمثال های فارسی شناخت و بدین وسیله سیر تحول و شکل گیری بلاغت فارسی را از ابتدا مشاهده و تبیین کرد. یافته ها نشان داد که رادویانی ضمن تأثیرپذیری مستقیم از محاسن الکلام، صنایعی را افزوده و نیز شاخه بندی کرده است که در محاسن الکلام نیست، به طوری که بلاغیون پس از او اثر او را الگوی تدوین آثار خود قرار داده اند. از ابداعات رادویانی، آوردن اشعار فارسی با تلاش شخصی خویش است، که گنجینه ای از نام ها و اشعار ایرانی است. رادویانی، درعین اقتباس از کتاب محاسن الکلام، در ترجمان البلاغه شیوه ای نو برگزیده است و اثرش درعین سادگی و روانی، شکل فارسی مطلوبی به خود گرفته است.
دولت قرآن (تأمّلی نو بر معانی ثانوی استفهام با تکیه بر غزلیات حافظ و آیاتی از قرآن کریم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقالة حاضر با بررسی مقولة «استفهام» و معانی ثانوی آن در بلاغت عربی و فارسی به این حقیقت دست یافته است که نتایج بررسی و حتّی گاهی شاهد مثال های بسیاری از این آثار تکراری می باشد؛ به گونه ای که پس از جمع بندی و حذف موارد تکراری به این نتیجه می رسیم که معانی ثانوی استفهام در کتب بلاغی عربی در 35 عنوان مشترک و در کتب بلاغی فارسی در 32 عنوان مشترک مطرح شده اند. این در حالی است که با مطالعه و بررسی شعر و ادب فارسی می توان به شواهدی از سؤال دست یافت که قابلیت دسته بندی در هیچ کدام از عناوین مطرح شده در آثار بلاغی عربی و فارسی را ندارد و عنوانی جدید برای آن می بایست وضع نمود؛ از این میان، حافظ به واسطة دولت قرآن در این زمینه نیز دستاوردهای متفاوتی را کسب نموده است؛ به عبارت دیگر، حافظ با اشراف بر اسلوب های بلاغی قرآن کریم و تأسّی از شگرد های پرسش سازی آن، به این توانمندی دست یافته است که سؤالات خود را در معانی و عناوینی به کار ببرد که در دیگر کتب بلاغی و ادب فارسی پیشینة کاربرد ندارد؛ از این رو، بر مبنای غزل او می توان به تعداد معانی ثانوی استفهام افزود و در نهایت، ضمن رعایت اسلوب عنوان گذاری علمی و با مسمّی به ارائة عنوان های جدید و تعریف آن ها پرداخت. در این تحقیق با مطالعة غزلیات حافظ به 615 سؤال دست یافته ایم که از این تعداد 4 سؤال در معنای حقیقی به کار رفته است و دیگر سؤالات آن را در 59 عنوان تقسیم نموده ایم و به منظور تبیین و تطبیق شگرد پرسش سازی حافظ با قرآن، در هر عنوان به ذکر یک آیه از قرآن و یک بیت از حافظ پرداخته ایم.
شیوه های تخلّص به مدح و ملاک های نقد آن در قصیده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تخلّص در قصیده به معنی گریز زدن از مقدمه به متن اصلی است. تخلّص از خش های مهم قصیده به شمار می رود و از کاربرد ادبی آن در بلاغت با عنوان «حسن تخلّص» یاد شده است. قصیده سرایان نیز از اهمیّت آن آگاه بوده، در گریز به مدح از شیوه های متعدّد و متنوّع ادبی بهره برده اند. در این تحقیق ابتدا با بررسی کامل اشعار قصیده سرایان برجسته قرن 5 و 6 از جمله فرخی سیستانی، عنصری، منوچهری و انوری و با توجه به قصاید دیگر قصیده سرایان برجسته ادب فارسی، شیوه های تخلص به مدح معرفی شده تا روشن گردد که قصیده-سرایان با چه شگردهایی مقدمه را به مدح پیوند زده اند. همچنین ملاک های نقد تخلّص به مدح، در کتب بلاغت بررسی شده تا روشن گردد دیدگاه بلاغیون درباره نقد تخلص به مدح چه بوده است. نتیجه این تحقیق که به شیوه تحلیل و توصیف انجام شده است، نشان داد که علمای بلاغت در نقد تخلّص قصیده، به حفظ شأن و مقام ممدوح، مناعت طبع شاعر و بلاغت کلام، به ویژه انسجام سخن، توجه فراوان داشته اند. مهم ترین شیوه های تخلّص به مدح نیز بهره گیری از صنعت های بیانی از جمله تشبیه و حسن تعلیل و امکانات روایی به ویژه فضاسازی بوده است. همچنین معلوم شد که موضوع مقدمه در کیفیت تخلص به مدح مؤثر است؛ چنان که قصایدی که با شکوه و شکایت شروع شده اند تخلّص به مدح آن جلوه ای ندارد و اغلب با تقاضا و خواهش به مدح انجامیده است.
حصر و قصر در بلاغت عربی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قصر یکی از مباحث علم معانی است که به آن «حصر»، «تخصیص» و «اختصاص» هم می گویند. در اصطلاح، اثبات حکم است برای آنچه در کلام ذکر شده و نفی حکم از ماسوای او است. این شگرد دو طرف دارد: یکی مقصور ودیگری مقصور علیه . مهمترین شیوه های قصر در زبان عربی 4 نوع است: 1-حرف نفی واستثناء که مقصور علیه بعد از حرف استثناء ذکر می شود 2-آوردن انّما در اوّل جمله 3-عطف کردن: به وسیله کلمات بل، لکن، لا که مقصور علیه بعد از کلمة بل ولکن واقع شده است. 4-مقدّم داشتن کلمه ای که استحقاق تاخیر داشته باشد. در زبان فارسی هم مهمترین شیوه های قصر عبارتند از: با اسباب و ادواتی چون جز، مگر، الا، بس و فقط؛ تقدیم، ذکر ضمیر با فعل رابطه استن، تکیه دادن آهنگ تلفظ، پسوند و پیشوندهای تخصیص. از آنجا که قصر در متون ارزشمند عربی و فارسی در نهایت بلاغت و فصاحت و رعایت مقتضای حال به کار رفته است، در این گفتار مبحث قصر در 16 کتاب بلاغت عربی و فارس بررسی تطبیقی و تحلیل آماری می گردد.
بلاغت طنز در آثار ادیب قاسمی کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادیب قاسمی (1238- 1308ه.ش)، نویسنده و شاعر طنزپرداز کرمانی در زمان قاجاریه بود. تدریس در دارالفنون و حشر و نشر با مشروطه خواهان را از ویژگی های بارز حیات او دانسته اند. وی نیستانو خارستانرا با نظیره گویی از بوستانو گلستانسعدی تألیف کرد. این نظیره گویی طنزآمیز با ابتکار شخصی مؤلّف خویش همراه گشته و مجموعه ای متنوّع و مفرّح را فراهم نموده است. بلاغت طنز در آثار ادیب قاسمی با شگردها وصنعت های خاصّی در دو شاخة علم معانی و بیان برجسته شده که افزون بر معرّفی سبک وی، یافته های ارزشمندی را در زمینة پیوند طنز و بلاغت سنّتی ارائه نموده است. این پژوهش به شیوه ای تحلیلی- توصیفی، شگردهای بلاغی طنزپردازی در آثار ادیب قاسمی کرمانی و کارکردهای هریک را در پیوند با مخاطب و کلّ متن تحلیل نموده است. یافته ها نشان داده که کاربرد صنعت های ادبی با محوریّت تشبیه، در شکل گیری سبک ادیب و برجسته سازی طنز وی نقشی مؤثّر داشته است.
رهیافتی به رابطه فاصله با قافیه و سجع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«فاصله قرآنی» را به قافیه و سجع تشبیه کرده اند. آیا فاصله همچون قافیه و سجع است؟ این مقاله در صدد بررسی ارتباط این سه اصطلاح و شباهت ها و تفاوت های آن هاست. فاصله و قافیه هر دو در پایان مقطع سخن آمده و به آن ضرب آهنگ می دهند؛ با این تفاوت که آنچه برای قافیه عیب به حساب می آید، در فاصله عیب نیست. فاصله و سجع نیز در طول تاریخ، سه ارتباط تباین، اتحاد، و عام و خاص را تجربه کرده اند. عالمان کلام در ابتدا وجود هر گونه سجع را در قرآن منتفی دانسته و رابطه آن را با فاصله، تباین معرفی کرده اند. معدودی نیز به اتحاد عقیده دارند. اما بسیاری از عالمان بلاغت، فواصل دارای حروف همسان را با سجع ممدوح که در آن الفاظ به پیروی از معنا می آیند، یکسان می دانند. اینان بر این باورند همان طور که قرآن از زبان عربی استفاده کرده، از صنایع ادبی آن نیز بهره برده است؛ پس می توان به وجود سجع در قرآن باور داشت.
ترکیبات اضافی محل تلاقی دستور زبان با دانش بلاغت و سبک شناسی(بر پایة کلیله و دمنه)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
یکی از امکانات چشمگیر زبان فارسی، در ترکیبات اضافی یعنی در رابطة مضاف و مضاف الیه تظاهر می کند. به این معنی که از ترکیب مضاف و مضاف الیه، همیشه مفهوم واحد و یکسانی به دست نمی آید، بلکه روابط مختلفی از قبیل مالکیت، اختصاص، تشبیه و... میان آنها برقرار است و این باعث شده دستور نویسان از دیدگاه های گوناگون و ملاک های متنوع تقسیم بندی هایی از اضافه و انواع آن ارائه دهند که آشفته و نامنظم است و با معیارها و حوزه های زبانی و دستوری همخوانی ندارد. در این پژوهش ابتدا به بررسی ماهیّت و ارزش انواع ترکیبات اضافی و همچنین رابطة آنها با دانش هایی نظیر بلاغت و سبک شناسی پرداخته شده و سپس این ترکیبات در شاخص ترین کتاب نثر فنی، یعنی کلیله و دمنه مورد بررسی قرار گرفته است. نتیجة این پژوهش بیانگر آن است که تقسیم بندی زبان شناسان از اضافه، بر اساس ملاک ها و معیارهای معنایی و ادبی است نه صوری و ساختاری که صرفاً به دستور زبان مربوط شود. همچنین کاربرد آنها در شعر و متون ادبی بیشتر و بارزتر است تا در زبان روزمره مردم که دستور زبان به آن می پردازد.
کارکردهای زیباشناختی ویژگی های فرهنگی سرزمین هند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ویژگی های کمتر سرزمینی است که مانند هند در شعر فارسی انعکاس یافته باشد به گونه ای که در کهن ترین اشعار فارسی و در همه ادوار و انواع مختلف ادبی خصوصیات این سرزمین پرشگفتی دست مایه شاعران در ساخت تصاویر و مضامین شعری بوده است. هدف این مقاله بررسی تصاویر و مضامینی است که شاعران از خصوصیات سرزمین هند خلق کرده اند. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی ضمن نشان دادن سیر و تاریخچه کاربرد ویژگی های سرزمین هند، به بررسی سیر تحول تصاویر و مضامینی پرداخته که شاعران با کارکردی هنری از خصوصیات این سرزمین خلق کرده اند. از ابتدای شعر فارسی، ویژگی های متنوع هند ذهنیت و تخیل شاعران را به سمت کاربرد هنری آنها واداشته است. در دوره غزنویان به صورت چشم گیری هند در شعر فارسی انعکاس یافته و بعد از آن ویژگی های هند به عنوان پشتوانه شعر جای خود را در شعر فارسی مستحکم ساخته است. این ویژگی ها در دسته هایی مانند نام شهرهای هند و خصوصیات آنها، ابزار و محصولات هند، دین و مذاهب، اعمال و رفتار، خصوصیات ظاهری هندیان و امثالهم جای می گیرد که بعدی ادبی یافته و موجب خلق کنایات، ترکیبات، استعارات، تشبیهات، مضامین و شبکه منسجم تناسباتی شده که بدون شناخت حوزه فرهنگی هند نمی توان آنها را کامل درک کرد.
سبک شناسی سوره نازعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ظرافت های بلاغی در آیات قرآن کریم، از جمله جنبه های اعجاز این کتاب جاودانه دارد، که از دیر باز مورد توجه دانشمندان علوم قرآنی بوده است. یکی از مباحث بلاغی قرآن کریم، سبک شناسی است که در ضمن آن با بهره گیری از دستاوردهای علم بلاغت به بررسی جلوه های سبکی موجود در قرآن کریم می پردازد. پژوهشِ پیش رو با روش توصیفی – تحلیلی و بر اساس معیارهای سبک شناسی، به بررسی زیبایی های ادبی سوره نازعات در چهار سطح آوایی، معنایی، ترکیبی و تصویر پردازی پرداخته است. پژوهش حاضر می کوشد تا نشان دهد که ویژگی های ادبی موجود در سوره نازعات از قبیل تقدیم و تأخیر، حذف، التفات و زمان افعال از ویژگی های برجسته سبکی موجود در این سوره است؛ لذا با کاربست این ویژگی ها به تناسب مفاهیم و مضامین موجود در سوره با موسیقی عبارات آیات پی برده که این نشان از ظرافت بلاغی موجود در این سوره مبارکه است.
تشبیه تاریک: گونه ای از تصویر در شعر منثور معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نویسندگان این مقاله مدعی ظهور گونه ی جدیدی از تشبیه به نام «تشبیه تاریک» در شعر منثور معاصر فارسی هستند که متأثر از ترجمه به وجود آمده است. در تشبیه تاریک تصور وجه شباهت برای دو سوی تشبیه یا یکی از طرفین، با توجه به اجزای کلام، قابل توجیه و درک نیست، از این رو فهم روشنی از تشبیه حاصل نمی شود. ابتدا، موضوع تأثیرپذیری و جریان ترجمه ی شعر به اختصار توضیح داده شده است. در بخش بحث و بررسی، پس از ارائه ی تعاریفی از تشبیه، «تشبیه تاریک» معرفی و نمونه های شعری مرتبط نیز بررسی شده است. سپس نسبت تشبیه تاریک با ابهام و مسأله ی معنا، بلاغت و زیبایی شناسی بحث شده است. وجه مشترک تمام این بخش ها، عدم توجه به معنا و اولویت ندادن به آن است که در تشبیه تاریک نمود دارد. این سه بخش، به منظور روشن شدن ابعاد تشبیه تاریک و نیز تقویت فرض تأثیرپذیری است. به زعم نویسندگان مقاله، دریافت و فهم نادرست شاعران از این بخش ها، فرایند تأثیرپذیری را تقویت و تسهیل کرده است. شخصی نویسی، ترجمه ی نامناسب و توجه نکردن مترجم به ارجاعات برون متنی در ترجمه از جمله عوامل زمینه ساز شکل گیری تشبیه تاریک بیان شده است.