مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۸۱.
۱۸۲.
۱۸۳.
۱۸۴.
۱۸۵.
۱۸۶.
۱۸۷.
۱۸۸.
۱۸۹.
۱۹۰.
۱۹۱.
۱۹۲.
۱۹۳.
۱۹۴.
۱۹۵.
۱۹۶.
۱۹۷.
۱۹۸.
۱۹۹.
۲۰۰.
بلاغت
منبع:
پژوهش های ادبی سال هفدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۹
95-111
حوزه های تخصصی:
پرسش اصلی این مقاله این است که آیا اسطوره می تواند حضوری ناخودآگاهانه در فرایند شکلگیری فرم ادبی داشته باشد؛ برای پاسخ به این پرسش ابتدا با رویکردی توصیفی تحلیلی لایه های دوگانه باورهای اساطیری درباره رابطه آب و باران، باروری و نعمت بخشی با خویشکاری اصلی پادشاه در یک نظام سیاسی فرهنگی تشریح شده است. در ادامه یافته های این مقاله نشان می دهد که باور به رابطه شاه و مجموعه عقاید مرتبط با آب و باران منبع مهم و مؤثری در شکلگیری ناخودآگاهانه رایجترین و پربسامدترین خانواده تصویری در شعر مدحی فارسی بوده است. هم چنین این مقاله با توضیح رابطه اسطوره و ادبیت و بررسی روابط متناظر مفهوم شاه با آب و باران و باروری و تحلیل ویژگیهای شاه اسطوره ای، ابعاد تکوین یک کلیشه تصویری متکرر را مورد بررسی قرار می دهد.
پژوهشی در آواشناسی و ساختارهای صرفی و نحوی و بلاغی سوره تکویر
حوزه های تخصصی:
هر زبانی را اسلوبی است که در آن با گزینش و چینش کلمات به روح و جان شنونده یا مخاطب تأثیر می گذارد. بر همین اساس سخنوران و ادیبان و اهل فن در این وادی برای سنجش ارزش سخن، معیارهایی ارائه نموده اند و در این میان قرآن کریم را بهترین و برترین الگوی این مهم برشمرده اند و تمام اسلوب های بکار رفته در آن را نمونه والای فصاحت و بلاغت دانسته اند. موسیقی آیات سوره تکویر دارای نظم شگفت انگیز و ارتباط بسیار دقیق با معانی و مقاصد آیات دارد؛ همنشینی واژه ها، نظام آوایی و معنایی، همچنین انتخاب واژه های به کار رفته در جملات و عبارت های سوره تکویر به گونه ای هدفمند است که هر واژه با ساختار صلی در جایگاه خود در جمله قرار گرفته است که کلمات آن دارای فصاحت و عاری از عیوب بلاغی می باشد و چیدمان کلمات و عبارات و نظم و موسیقی آنها، با معنا و مفهوم آیات، به طوری متناسب و هماهنگ است که باخواندن آن می توان تصویر برخی از حوادث را در آستانه قیامت و بعد از آن دریافت کرد. لذا پژوهش حاضر به بررسی آواشناسی و ساختارهای صرفی و نحوی و بلاغی سوره تکویر می پردازد که اهتمام نوشتار حاضر تحلیل و ارزیابی آوایی و ساختارهای صرفی و نحوی و بلاغی سوره تکویر به صورت توصیفی و کتابخانه ای است.
بررسی و تحلیل کارکردهای بلاغی واژه های قرآنی در غزل عرفی شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم، به مثابه والاترین متن اسلامی، همواره آبشخور شاعران پارسی سخن بوده است. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر قرآن کریم بر تصویرسازی در غزل عرفی شیرازی، از شاعران پیشگام سبک هندی در قرن دهم است. مدعای اصلی پژوهش حاضر این است که عرفی در غزلیات خود از واژه های قرآنی در خلق تصاویر نازک خیالانه و بدیع، سود جسته است و واژه های قرآنی، در غزل او در بسیاری از موارد، از جنبه زیبایی شناسی و تصویرآفرینی قابل بررسی و تحلیل هستند. برای اثبات این مدعا، و نیز بررسی جایگاه قرآن در شعر عرفی، غزلیات او از حیث تأثیرگذاری قرآن بر تصویرآفرینی در حوزه دو علم بیان و بدیع مورد بررسی قرار گرفته است و انواع وام گیری های این شاعر از قرآن کریم در خلق تصاویر شعری، واکاوی شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بیش ترین استفاده عرفی از قرآن کریم در خلق تصاویر، در اغراق نازک خیالانه و نیز در ساخت استعاره صورت پذیرفته است.
رویکرد تمثیلی مهرورزی و خشم در افسانه سیاه گالش
حوزه های تخصصی:
یکی از پر رمز و رازترین باورها در بین مردم دامدار گیلان، اعتقاد به افسانه ای به نام سیاه گالش است که در گذر زمان با واقعیت و خیال درهم آمیخته وجایگاه خاصی در شکل گیریِ هویتِ فرهنگی آنان پیدا نموده است. قهرمان این افسانه در پندار مردم به سبب نامیرایی و قدرت برکت بخشی آن همسان اولیاءِ دین بوده، روایات متفاوتی از کنش های وی در امر نظم بخشیدن به قوانین شکار وتولید مواد لبنی و حفظ محیط زیست نقل می کنند. برهمین اساس پس از گفتاری کوتاه در تبیین هویت اصلی این افسانه زنده و فعال با بیان وجوه افتراق واشتراکات روایتیِ آن در مناطق مختلف گیلان و نیز به جهت دریافت پاسخ های کاربردی نقش تمثیل در روایت های گوناکون آن و این که آیا اصولاً تمثیل می تواند در باز پروری افکار شنوند گان نقش مفیدی داشته باشد و یا درنظم بخشیدن به اجرای قوانین اجتماعی در جامعه دامداری مؤثر عمل نماید؟، درصورت وجود پاسخ مثبت میزان این اثر بخشی چقدر می تواند باشد و نیز با بیان مطالبی کوتاه و مختصر در باره شناخت و چیستیِ تمثیل در علم بلاغت، به بررسی رویکرد تمثیلی مهر و خشم که از جمله عناصر تشکیل دهندهِ اصلیِ شخصیتِ سیاه گالش محسوب شده و نیز از اهداف این پژوهش که تا کنون هیچگونه تحقیقی درباره آن صورت نپذیرفته و کاملاً بکر و منحصر بفرد می باشد، با روش توصیفی تحلیلی پرداخته شده است.
شیوه ها و شگردهای تأکید در شاهنامه؛ با تمرکز بر مطالعه داستان کاموس کشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
1 - 24
حوزه های تخصصی:
در یک متن ادبی برخی از جمله ها اهمیت بیشتری دارند و سخنوران برخی از مفاهیم را با شدت و حدّت بیشتری بیان می کنند یا آنها را به نحوی برجسته می سازند. تأکید این امکان را میسّر می سازد. این پژوهش به بررسی و تحلیل تأکید و روش های آن در داستان کاموس کشانی از شاهنامه خواهد پرداخت. پرسش های مطرح شده پژوهش عبارت اند از: برای ایجاد تأکید در داستان کاموس کشانی چه شگردهایی به کار رفته است؛ شگردهای دستوری ایجاد تأکید در این داستان کدام است و برای نمایش تأکید کدام فنون بلاغی بدیع و معانی بیشتر به کار رفته است. گردآوری نمونه های تحقیق به روش استقرایی و بررسی اطلاعات به شیوه توصیفی تحلیلی انجام گرفته است. این پژوهش نشان می دهد که بخش عمده تأکید در شاهنامه در دو بخش عام و خاص با استفاده از ادات و واژگان خاص مانند اسم، گروه اسمی، صفت، فعل و گروه های گسسته قیدی شکل می گیرد. تکرار معنا شامل ترادف واژگان و مصراع، عطف، وصف، قصر و آرایه های ادبی مثل مبالغه، سیاقه الاعداد و تضاد شکل گرفته است. تأکید خاص اسم از طریق ضمیر، شمول و کلیت و پیوندهای تخصیص و تأکید خاص فعل از راه قید صفت، سوگند، صوت، پیوند و جابه جایی آن امکان پذیر است. همچنین جابه جایی اجزای جمله نیز در این فرایند نقش دارد. برجستگی تأکید در شاهنامه به دلیل همراهی آن با اغراق و مبالغه است.
کارکرد بلاغی و ساختاری آیه 17 سوره انفال در شرح التعرف و مرصادالعباد با رویکرد بینامتنیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
59 - 76
حوزه های تخصصی:
برخی شگردهای بلاغی در متون، به ویژگی های سبکی تبدیل شده اند. یکی از راه های بررسی این ویژگی های سبکی در متون مختلف تحلیل بینامتنی است. این موضوع در متون عرفانی اهمیت ویژه ای دارد؛ زیرا این متون زبانی تمثیلی و تأویلی دارند و با متون دینی و قرآنی در پیوندهای آشکار و پنهان هستند. این پژوهش در پی بررسی بینامتنی کارکرد بلاغی آیه 17 سوره انفال در شرح التعرف و مرصاد العباد است؛ به گونه ای که شگردهای سبکی هنری که نتیجه کارکرد بلاغی و اندیشگانی این آیه است- بررسی شده است. همچنین به دنبال آن بوده است که کارکرد و ساختار صور خیال در دو دوره سبکی متفاوت در متون عرفانی تا چه میزان مشابهت دارند و نوع خوانش عارفانه از این آیه، چگونه سبب شگردهای سبکی مشترک، در بیان آموزه های معرفتی آنان شده است. با تحلیل بُعد ساختاری و عناصر بینامتنی، سعی شد براساس نظریه ژنت، میزان استفاده این دو متن از یکدیگر و تطبیق آنها با بلاغت فارسی نشان داده شود. بر همین اساس درباره آیه مدنظر در دو متن اشاره شده، همه گونه های بینامتنی آشکار و ضمنی به صورت تضمین و تلمیح و تمثیل به کار رفته است.
استخدام پرورده، گونه ای نویافته در بلاغت فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
97 - 114
حوزه های تخصصی:
اهل بلاغت استخدام را دارای سه حوزه استخدام تشبیهی، غیرتشبیهی و استخدام ضمیر می دانند. استخدام ضمیر بیشتر مربوط به زبان عربی است و در زبان فارسی کاربرد چندانی ندارد؛ اما دوگونه دیگر، در متون ادبی فارسی به وفور به کار رفته اند. در این پژوهش به سیر تعاریف استخدام از دیدگاه بلاغیون و چندوچون خلق استخدام تشبیهی و غیرتشبیهی پرداخته ایم و پس از ذکر نمونه هایی از دیوان برخی از شاعران ایهام پرداز، گونه تازه ای از صنعت استخدام را معرفی کرده ایم که در زیرمجموعه استخدام تشبیهی و غیرتشبیهی قرار می گیرد. تفاوت این گونه استخدامی با گونه های دیگر در این است که شاعر در بافت کلام استخدامی، با افزودن یک یا چند مورد ایهام در سطح لغت یا ترکیب، طرفین استخدام را در یک کلمه یا ترکیب جمع می کند و با این شگرد، سطح تأویل پذیری و چندمعنایی شدن جمله را ارتقا می دهد. این گونه نویافته، به لحاظ فشردگی صنایع بلاغی، نسبت به گونه های شناخته شده استخدام، ارزش ادبی بیشتری دارد.
سبک شناسی اشعار آیینی در دوره دفاع مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال سیزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴
59 - 83
حوزه های تخصصی:
شعر آیینی یکی از گونه های شعری رایج در دوره دفاع مقدس است. شاعران متعهد این دوره در قالب های متنوع به توصیف وقایع دینی و مدح و مرثیه اهل بیت (ع) پرداخته اند. با بررسی ویژگی های سبکی این اشعار در سه سطح زبانی (موسیقایی، واژگانی)، ادبی و فکری می توان دریافت که شاعران دوره مذکور برای توصیف وقایع دینی کدام یک از قرائت های حماسی، عاطفی و عرفانی را انتخاب کرده اند. با بررسی ویژگی های سبکی، ضمن مرور اشعار مدایح و مراثی دینی این شاعران می توان به تأثیر دفاع مقدس در سروده های آیینی آنان نیز پی برد. این پژوهش موجب توجه بیشتر به سروده های دینی در شعر معاصر شده و بر ارتباط دوسویه شرایط جامعه و فضای ادبی کشور تأکید می کند. این پژوهش به شیوه کتابخانه ای و تحلیل محتوا انجام شده است. ابتدا شاعران آیینی برجسته دفاع مقدس شناسایی شده اند. سپس ویژگی های سبکی اشعارشان استخراج شده است و در پایان، این ویژگی ها مورد تحلیل قرار گرفته اند. با بررسی ویژگی های زبانی اشعار آیینی این دوره می توان گفت که بسیاری از این اشعار در اوزان سنگین و فاخر سروده شده اند. همچنین شاعران برای افزایش استحکام لحن از تکرار واج های سخت، سایشی و انسدادی بهره گرفته اند. استفاده از واژگان کهن و مربوط به جنگ نیز به ارتقای بار حماسی کلام افزوده است. در حوزه ادبی نیز شاعران از آرایه هایی مانند تشبیه مرکب، اضافه تشبیهی و تشخیص بهره زیادی گرفته اند که موجب پویایی شعر و طمطراق سخن شده است. در زمینه فکری نیز شاهد نگاه افتخارآمیز و حماسی به مفهوم عاشورا و انتظار هستیم. بنابراین می توان دریافت که بسیاری از اشعار آیینی در دوره دفاع مقدس دارای لحن و سبک حماسی است و این مسئله نشان دهنده تأثیر جریان دفاع مقدس بر فکر و کلام شاعران این دوره است.
بررسی لحن فردوسی در دو داستان شاهنامه فردوسی (زال و رودابه) و (رستم و اسفندیار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آنچه درباره شاهنامه و شاهنامه سرایی در کتب مختلف ادبی بیان شده است، گویای برتری هنر حماسه سرایی فردوسی است. از جمله دلایلی که نشان برتری سخن فردوسی بر دیگر شاهنامه سرایان است، توجه به مسائل بلاغی، انسجام و هماهنگی طرح و وحدت لحن شاهنامه است. توجه به بلاغت و به ویژه هنر داستان سرایی، نکته ای است که از دید بیشتر مقلّدان فردوسی دور مانده است.این پژوهش بررسی گفتگوها و لحن فردوسی در دو داستان زال و رودابه و رستم و اسفندیار است و آنچه در نوع بررسی ما گفتنی است، این است که در شاهنامه در همه گفتگوها، اقتضای حال گوینده و مخاطب رعایت شده و با وجود تسلّط یک قالب، بحر و وزن مشخص، فردوسی در موضوعات و قصه های متفاوت، رعایت حال مخاطب کرده و باعث تناسب بین اندیشه و گفتگوها و ذهن خواننده است. در گفتار حاضر که به شیوه کتابخانه ای و با بهره گیری از فنون تحلیل و توصیف محتوا تهیه شده است، به مقایسه بلاغی داستان زال و رودابه و رستم و اسفندیار از دیدگاه لحن و گفتگو می پردازیم و به این نتیجه می رسیم که لحن فردوسی در دو داستان به ویژه در گفتگوهای آن ها مناسب با فضای داستان و اقتضای حال مخاطب است.
استفهام بلاغی در شعر پروین اعتصامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در علم معانی جملات افزون بر معنای ظاهری، یک مفهوم و غرض ثانوی نیز دارند که منظور اصلی گوینده در آن نهفته است. یک دسته از این جملات که قابل صدق و کذب نیستند، جملات استفهامی اند. غرض اصلی از استفهام کسب خبر درباره امر مجهول است، اما علمای بلاغت برای آن اغراض ثانویه متعددی برشمرده اند. در این پژوهش مفاهیم ثانویه جملات پرسشی در دیوان پروین اعتصامی براساس روش توصیفی– تحلیلی بررسی شده است. باید گفت در دیوان پروین، در مجموع 964 مورد پرسش بکار رفته که943 مورد آن از نوع بلاغی محسوب می شود. برای این تعداد استفهام بلاغی می توان 41 مفهوم ثانوی مختلف درنظر گرفت. در این میان مضامینی همچون سرزنش، انکار، نهی و شکایت بیشترین کاربرد را دارند. همه این موارد برای طرح موضوعات اخلاقی مناسب می باشند. از ویژگی های سبکی پروین در کاربرد استفهام، همراه کردن جملات استفهامی با آرایه موازنه است. در این موارد، شاعر یک مضمون اخلاقی را در دو مصراع پیاپی تکرار می کند. این شیوه، علاوه بر افزایش ارزش های موسیقیایی کلام، در القای مضامین مورد نظر شاعر نیز تأثیر بیشتری دارد.
بررسی چگونگی بهره گیری روایات از دانش های زبانی در تفسیر قرآن (مطالعه موردی آیه بسمله از تفاسیر البرهان و نور الثقلین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال سیزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۶
33 - 48
حوزه های تخصصی:
کاوش در دیدگاه های تفسیری اهل بیتk زمینه را برای تبیین ضرورت و سهم هریک از دانش های مقدماتی در تفسیر قرآن فراهم می کند. از جمله مقدمات لازم برای فهم قرآن، دانش های زبانی(اعم از لغت و نحو و بلاغت) است. این مقاله می کوشد با بازخوانی تفاسیر مأثور در ذیل آیه بسمله در آغاز سوره فاتحه و نیز در سوره نمل، رویکرد تفسیری خاندان پیامبر2 را به مثابه نزدیک ترین ها به خاستگاه وحی از منظر دانش های زبانی، بررسی و تحلیل کند. این مقاله گونه های روایات تفسیری آیه بسمله را بر اساس تفاسیر شیعی البرهان و نور الثقلین با روش کتابخانه ای، شیوه اسنادی در نقل روایات و روش تحلیلی توصیفی در ارزیابی داده ها مورد بررسی قرار داده است. یافته ها حاکی از آن است که درصد قابل توجهی از روایات اهل بیتk به مباحث لغوی و تبیین واژگان، و فقط سهم اندکی از روایات تفسیری به مقوله های دستور زبان و بلاغت اختصاص یافته است.
تحلیل نقش موقعیت در دانش های بلاغی و تحلیل انتقادی گفتمان با محوریت خسرو و شیرین نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۹)
1 - 26
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی رویکردی بین رشته ای است که در آن سعی می شود نقش تحولات اجتماعی در مطالعات زبانی برجسته شود. این شیوه در پی آن است که نقش گفتمان را در روابط اجتماعی به ویژه روابطی که قدرت نابرابر را نشان می دهد، آشکار کند. فرکلاف، زبان شناس و پژوهشگر بریتانیایی، با ارائه ی مدل سه بعدی (توصیف، تفسیر و تبیین) چارچوب گسترده تری را برای این نظریه ایجاد کرد، به گونه ای که نقش موقعیت و اجتماع در آن به نحوچشمگیری برجسته شده است. به سبب گسترده بودن مباحث تحلیل گفتمان فرکلاف، در این پژوهش کوشش شده است تا مباحث گفتمان شناسی تنها در بخش واژه ها1 با علوم معانی، بیان و بدیع مقایسه و برای تحلیل خسرو و شیرین نظامی به کار گرفته شود. هدف این پژوهش آن است که با مقایسه ی دانش های بلاغی و رویکرد فرکلاف، تحلیل روشن تری از این رویکرد ارائه شود. نقش موقعیت و مقتضای حال در علم معانی به طورکامل بررسی شده؛ اما در علم بیان و بدیع به جز تعریض موردتوجه قرار نگرفته است. در نظریه ی فرکلاف موقعیت به همراه قدرت در تبیین مسائل مختلف به کار می رود. باتوجه به برجسته بودن نقش موقعیت در علم معانی و تحلیل گفتمان فرکلاف، کوشش شده است که نقش موقعیت در مباحث علم بیان و بدیع نیز تحلیل شود. از دستاوردهای این پژوهش آن است که نظامی در خسرو و شیرین در هر سه حوزه یعنی معانی، بیان و بدیع به نقش موقعیت و مقتضای حال مخاطب توجه داشته است. به بیان دیگر کوشیده ایم تا نشان دهیم بیان و بدیع در منظومه ی خسرو و شیرین در ساخت موقعیت برجسته برای کنش های کنشگران نقش اساسی و بنیادین ایفا می کند.
مراعات النظیر و بازتعریف آن (با رویکرد زبانشناسی نظام مند نقشگرا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فنون بلاغی از آغاز بررسی های ادبی، یکی از ابزارهای سنجش عیار ادبی متن به شمار می آمده است. هرچند کار این صنایع زیبایی شناختی به مقتضای حال مخاطب تعریف شده، اما به دلیل نگاه خالی از تبیین مبانی دقیق و هدفمند «زیبایی شناسی»، صنایع بسیاری بدون ارزش واقعی ادبی برای اثبات زیبایی اثر در ردیف صنایع ادبی قرار داده شد. در پژوهش پیش رو تلاش شده با واکاوی مراعات النظیر در مقام یکی از اصلی ترین صنایع بدیعی و صنایع دیگری که ذیل آن می گنجند، به آسیب شناسی تعاریف و نامگذاری های مختلف آن پرداخته شود. در تعیین وظایف آن افزون بر بدیع سنتی، به علوم ادبی جدید مانند نقد و سبک شناسی توجه شده است. با طرح این سؤال که چه آرایه هایی در تعریف و نقش ادبی با آن اختلاط یافته؟ نسبت میان بازتعریف این صنعت و علوم جدید مانند زبانشناسی چیست و چگونه می توان از این طریق وظایف تازه ای برای بهبود کارکرد آن قائل شد؟ از همین روی تعاریف مراعات النظیر از آغاز بررسی و آسیب شناسی شد. سپس صنایع مشترک با آن در کارکرد و تعریف، شناخته شد. همچنین اصطلاح باهمایی به عنوان پیشنهادی برای تکمیل معنی، تقسیم بندی ها و وظایف مراعات النظیر ارزیابی شد.
اعجاز لفظی قرآن (فصاحت و بلاغت)
در میدانی که اندیشه های مختلف، زمینه ظهور و بروز داشته است و هرکسی از جهتی، جایگاه بلند قرآن را به هجوم می گرفت، متفکران اسلامی هر کدام به گونه ای به تبیین و تفسیر عظمت قرآن پرداختند؛ و از این روی چهره اعجاز آمیز قرآن را رقم می زند، ادیبان و سخنوران از دیدگاه اعجاز بیانی لفظی و قرآن نگریستند، و آن را در اوج بلاغت و فصاحت یافتند، چینش بی نظیر واژه ها، توصیف بی مانند کلمه ها و استواری جمله ها از وجه اعجاز قرآن به شمار می آیند. آنان گفتند؛ این توصیف و چینش به گونه ای است که اگر یک کلمه از جایش برگرفته شود، ساختمان آن به هم نمیریزد.
ساختار هنری نهج البلاغه و پاسخ به ناقدان آن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
ارزش مندی و آوازه کتاب شریف نهج البلاغه از سویی به سبب سخنان پرمغز و زیبا و حیات آفرین امیرالمؤمنین علی(ع) و از سوی دیگر مرهون گزینش و چینش هنرمندانه سید رضی مؤلف حکیم آن است. مقدمه مؤلف بر کتاب به خوبی سبک هنری، انگیزه و نوع نگاه او را بازگو می نماید. از آنجا که رویکرد غالب او در کتاب، نمود بخشی هنرمندانه به زیبایی های سخنان علی(ع) است، لذا تقسیم آگاهانه به سه نوع از سخن، در کنار بهره گیری از انواع دیگر سخن نیز جهت دار است. گزیده نگاری، به میان نکشیدن سخن از سند و تکرارپذیریِ سخنان بخشی از سبک هنری اوست که هدف مندانه انجام شده و در ماندگاری کتاب نقشی بسزا داشته و نه تنها نقاط ضعف کتاب نیست، بلکه از امتیازات آن می باشد. در این پژوهش، سعی شده بین آنچه در ساختار کتاب یافت شده با مقدمه آن، مطابقت داده شود و به برخی از نگره های انتقادی که در فریقین نسبت به آن مطرح شده، پاسخ گفته شود.
تکنیک زبانی و معناسازی تک واژ دستوری «واو» در قرآن کریم و دیوان حافظ شیرازی
منبع:
شفای دل سال چهارم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸
1 - 19
حوزه های تخصصی:
واو در زبان عربی و فارسی بنا بر موقعیت به کاررفته، کارکردهای گوناگون و معانی متفاوتی دارد؛ زیرا واو، واژه ای است که ارتباط و پیوند میان کلمات و جملات را برقرار می سازد و آن ها را به یکدیگر مرتبط می کند. تک واژ مورد بحث مقاله حاضر، واوی است که در نگاه اوّل خلاف قاعده زبانی به نظر می آید؛ چون ارتباط قبل و بعد آن بدون در نظر گرفتن واو کاملاً درست به نظر می رسد و کامل می نماید. ولی واو واقع شده، در اصل ارتباطی میان یک جزء ذکر نشده با ماقبل یا مابعد خود را به عهده دارد و آن را بیان می کند. ذکر نکردن آن جزء در جمله و قرارگیری واو، باعث غافل گیری مخاطب در درجه اوّل و باعث تفکّر او در درجه دوم شده و در درجه سوم علّتی جهت جست و جو برای یافتن جزء ذکر نشده _ به عبارت دقیق تر مقصود متکلّم و ارتباطش در جمله مطرح شده است. از آنجاکه اندیشه و تعقّل، لایتناهی و جزء جدایی ناپذیر وجود آدمی است، ارتباط هر چیزی با آن یا به تعبیری دقیق تر، برخورد همه چیزهای امور عقلانی با آن است که سبب جاودانگی آن می شود. در مقاله حاضر کوشیده شده است بر اساس شیوه تحلیلی- تطبیقی به علّتی از علّت های متعدّد جاودانگی قرآن کریم و دیوان حافظ شیرازی پرداخته شود. مهم ترین دستاورد این مقاله، کشف علّتی از علل متعدّد جاودانگی این دو اثر فاخر بوده است؛ زیرا بیشتر مضامین دیوان حافظ بازتابی از مفاهیم زیبای قرآنی است.
بلاغت پدیده های صرفی در قرآن کریم (فراهنجاری در برخی پدیده های صرفی قرآن کریم)
حوزه های تخصصی:
قرآن به عنوان نیکوترین نماد زبان عربی، سرشار از جلوه های بدیع و بی بدیلی است که برآمده از زیرساخت ها و ارکان اساسی آن همچون صرف، نحو و بلاغت واست. در این میان علم صرف با رویکردهای گسترده ، سهم بسزایی در آرایش این زبان داشته است. …و با ارائه ی شواهد قرآنی به بیان پدیده های صرفی بکار رفته در قرآن مبادرت ورزیده و تأثیری که برخی از افعال و اسماء در لفظ و معنای آیات قرآن کریم داشته است را مورد بررسی قرار دهیم. از وجوه زیبایی آیات قرآن کریم گزینش ساختار و وزن صرفی مناسب برای الفاظ است. این ساختارها و اوزان متنوع همگی در راستای اغراض بلاغی ویژه و در نهایت زیبایی قرار گرفته اندکه شناخت آن جنبه هایی از اعجاز آیات را روشن میکند.ظرافت معنایی، ظرافت آوایی و تناسب با بافت از مهم ترین ظرائف قرآن در کاربرد پدیدهای صرف است که در شبکه ای منسجم و منظم، آیات جای گرفته اند. در این مقاله با بررسی برخی از پدیده های صرفی اثر آن را در سیاق آیات مورد بررسی قرار می دهیم.
روش تحلیل فرآیند و کاربرد آن در طبقه بندی آرایه های شعری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بلاغت کاربردی و نقد بلاغی سال اول بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱
111 - 130
حوزه های تخصصی:
مفهوم فرآیند، ثابت ها و متغیرها را به یک اندازه پوشش می دهد و از دو مفهوم فرم و ساخت که تنها بر ثابت ها تکیه دارند، عام تر است. تحلیل فرآیند تا امروز یک فرضیه بیش نیست، زیرا هرچند در برخی علوم و فنون، کاربرد فزاینده یافته است، هنوز مبانی روش شناختی فراگیری ندارد. بااین حال، به دلیل همخوانی بیشتر مفهوم فرآیند با واقعیت پدیده های جهان که از دو وجه ثابت و متغیر تشکیل شده اند، تحلیل فرآیند امکان دقیق تری برای معرفت این پدیده ها ایجاد می کند و در کنار مفاهیم بنیادینی مانند فرم و ساخت، به کار توسعه و تعمیق معرفت انسان می آید. مقاله حاضر به معرفی روش تحلیل فرآیند اختصاص دارد و طبقه بندی آرایه های شعری را از این چشم انداز پیش می برد. این مقاله سرانجام با کاربرد روش تحلیل فرآیند، تمام این آرایه ها را ذیل بیست طبقه زبانی، منطقی، خیالی، فراروانی، صناعی، حسابی، تقارنی، التزامی، صوتی، تصویری، اقتراحی، مهارتی، اطلاعی، وزنی، قافیه ای (و ردیفی)، قالبی، سبکی، موسیقایی، بینامتنی و نوعی می گنجاند.
ارتباط نظریه بینامتنیت از دیدگاه ژنت با میراث بلاغت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه بینامتنیت پدیده ای است گفتمانی که برای نخستین بار توسط میخائیل باختین با عنوان گفتگوی متون مطرح شد. سپس ژولیا کریستوا آن را گسترش داد ونظریه بینامتنیت را مطرح کرد. این رویکرد در مطالعات ادبیات تطبیقی جایگزین مباحث تأثیر وتأثر شده و در مطالعات نشانه- معنی شناسی از گفتگوی متون مکتوب به سوی مکالمه متون رسانه ای گسترش یافته است. علی رغم اینکه بینامتنیت به طور کلی نظریه جدید محسوب می شود، اما بخشهایی از آن با مفاهیمی در نقد و بلاغت اسلامی شباهت فراوانی دارد. بلاغیون و ناقدان مسلمان از دیرباز با مفاهیمی همچون تضمین، اقتباس، تلمیح وسرقتهای شعری آشنا بودند ودرباره آنها به اظهار نظر می پرداختند، ولی به دلیل فقدان رویکرد ساختاری و گفتمانی نتوانستند این مباحث را به نظریه ای منسجم و روشمند تبدیل کنند. البته باید توجه داشت بینامتنیت بسیار وسیع تر از این مفاهیم است و نباید آن را به این مباحث تقلیل داد، اگرچه این مفاهیم را نیز در بر می گیرد. در میان نظریه پردازان غربی، بخشهایی از دیدگاه ژرار ژنت با میراث ناقدان مسلمان شباتهای فراوانی دارد. در این مقاله می کوشیم رابطه بخشهایی از نظریه ژرار ژنت درباره بینامتنیت را با بلاغت قدیم تبیین نماییم.
فن مبالغه در سنت بلاغت اسلامی و جنبه های بلاغی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مبالغه از همان زمان آغاز سرایش شعر مورد توجه شعرا بوده است و بر همین اساس به زودی مورد توجه شعر شناسان و ادیبان نیز قرار گرفت؛ اما این ابن قتیبه بود که برای اولین بار دقیقا همین اصطلاح را به کار برده است. این فن در میان بلاغیان با نام های افراط، اغراق، مبالغه و غلو شناخته شده است؛ اما آنها در رد و یا قبول آن اختلاف نظر دارند. برخی آن را جزو زیبایی های کلام می شمارند و برخی دیگر آن را دلیل بر ناتوانی شاعر می دانند. مقاله حاضر به تبیین پیشینه پیدایش این فن در سنت بلاغی و ارتباط آن با دیگر شگردهای بلاغی می پردازد. یافته های این پژوهش بیانگر آن است که هر چند که اصطلاحات به کار رفته در مورد این فن در نزد بلاغیان متفاوت بوده است؛ ولی همه ی آنها تقریبا یک مفهوم را از آن برداشت می کردند. همچنین مشخص شد که کاربرد مبالغه در کنار فنون دیگری چون تشبیه، استعاره، کنایه، اطناب، حسن تعلیل، و قصر بر لطف معنی و دلنشینی بیشتر کلام می افزاید. بنابراین فنون بدیعی از جمله مبالغه ضرورتا برای تزیین کلام نیستند بلکه نقش برجسته در دلالت معنایی دارند.