مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
بلاغت
حوزه های تخصصی:
رتوریک اصطلاحی است که از زمان افلاطون تا کنون دستخوش تغییرات بسیاری شده است. این اصطلاح که در ترجمه های فارسی کمتر به پیچیدگی های مفهومی آن توجه شده، دارای معانی گسترده ای است که با وجود تمایزات و اختلافاتی که با یکدیگر دارند بسیار در هم تنیده اند، به گونه ای که عموماً نمی توان کاربردهای متفاوت این اصطلاح را از یکدیگر تفکیک کرد. عموماً در زبان فارسی رتوریک را خطابه یا بلاغت ترجمه کرده اند و همین موضوع گاه سبب شده است که مفهوم این واژه به درستی به مخاطبان عرضه نشود و زمینه ساز درک نادرست مخاطبان گردد. نگارنده در این مقاله اصطلاح رتوریک را در چهار مفهوم متفاوت بررسی می کند که عبارتند از خطابه، بلاغت، سبک پست و نازل/لفاظی و ارتباطات/اقناع و به بیان تفاوت های معنایی این واژه در بافت های مختلف می پردازد. این تحقیق می تواند به محققان کمک کند تا در بافت های مختلف، معانی رتوریک را به درستی دریابند و در هنگام ترجمه در معادل گذاری ها دقت بیشتری داشته باشند.
بلاغت نام گذاری در کتابهای شعر فارسی معاصر (1300 تا 1395): تحلیل بوطیقای ساختاری، بلاغی و محتوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال دهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳۹
125-150
حوزه های تخصصی:
عنوان هر کتاب نخستین دریچه آشنایی خواننده کتاب با محتوا و نویسنده آن است. پر واضح است که بین حوادث تاریخی و جریان های سیاسی و اجتماعی هر دوره با جریان های ادبی، رابطه متقابل وجود دارد و بر ذهن و زبان شاعران اثر مستقیم می گذارد. در این نوشتار، سعی شده است با ارایه تعداد زیادی از کتب شعر معاصر و همچنین بیان حوادث مهم تاریخی و جریان های سیاسی و اجتماعی و ادبی هر دوره، بین عناوین کتب شعر- بدون توجه به محتوای کتاب- و جریان های حاکم رابطه ای را کشف کرده و این تأثیر متقابل، در سه حوزه ساختار و بلاغت و محتوا نشان داده شود. به طور کلی در حوزه ساختار، عناوین از ساختارهای یک کلمه ای، و گروه های اسمی به ساختارهای چند جمله ای و حتی حروف تغییر شکل می دهند. در حوزه بلاغت، با گسترش مجلات و تحت تأثیر بیانیه های شعری و متغیر ترجمه، عناوین کتاب از حالت خشک و بی روح به عناوین شاعرانه، عاطفی و خلاق بدل می شوند که نهایتاً به انتزاع و ابهام می انجامد. در حوزه محتوا هم، محتوای عناوین از ایستایی و وطن دوستی افراطی به آرمان خواهی اجتماعی و سیاسی و آرمان خواهی مذهبی و انقلابی تغییر شکل می دهد و نهایتاً به تکثر و بی معنایی و تفنن و بازی با کلمات کشیده می شود.
پیوند تشبیه و کنایه در یک گونه بلاغی نادر در ادب عامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه های جدید زبان شناسی با مجازی دانستن زبان، ذاتی دانستن مسایل بلاغی در آن و انکار انحصار تعلق این مسایل به زبان ادبی، باب تازه ای در پژوهش های بلاغی گشوده اند. موضوع پژوهش حاضر بررسی گونه ای از تشبیه در زبان فارسی است که تاکنون بدان پرداخته نشده است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. داده ها به شیوه ی کتابخانه ای و با استقرای تام از «امثال و حکم دهخدا» انتخاب شده است و با استفاده از شگردهای بلاغی رایج تجزیه و تحلیل شده است. دلیل انتخاب این منبع، بسامد تشبیهات در این اثر در مقایسه با آثار مشابه در این زمینه است. نتیجه نشان می دهد نشانه های بلاغی موجود در این تشبیه با تعلیق معنای اصلی، به القای معنای دیگری می پردازد، زیرا این نوع تشبیه روساختی تشبیهی و ژرف ساختی کنایی دارند؛ به عبارت دیگر، وجه شبه در این تشبیه خلاف تمامی تشبیهات شناخته شده، لازمی است در خدمت یک ملزوم و بیان معنی کنایی آن.
بازخوانی قاعده بلاغی «تقدیم ما حقه التأخیر یفید الحصر»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین قاعده های بلاغت عربی، قاعده ای است که از آن با عنوان «تقدیم ما حقه التأخیر یفید الحصر» یاد می شود. بر پایه این قاعده، چنانچه واژه ای در یک جمله از مکان «ب» به مکان «الف» نقل داده شود، در سیاق حصر قرار گرفته و به اصطلاح، «مقصور علیه» به شمارمی آید. این قاعده بلاغی در دانش هایی چون تفسیر، فقه و کلام کاربرد دارد و نیز نقش مهمی در شکل گیری فهم خواننده از متن ایفا می کند. وجود این قاعده بلاغی گاه این تصور را به ذهن مخاطب القا می کند که هر گاه کلمه ای که در رتبه «ب» جای داشته باشد، به جایی پیشتر از جایگاه خود آورده شود، می توان بی درنگ معنی حصر از آن برداشت کرد؛ اما آیا به راستی چنین است؟ چرا که این روش قصر روشی مبتنی بر ذوق و وجود قراین کلام بوده و نیز با سبک و سیاق کلام درارتباط است؛ زیرا گاهی ممکن است ضرورت شعری یا حفظ موسیقی لفظی کلام، موجب تقدیم شود؛ بنابراین با در نظر گرفتن جایگاه قاعده یادشده در علوم اسلامی و تأثیر آن بر فهم درست از متن، شایسته است مطالعه دقیقی درباره مفاد و شرایط به کارگیری آن صورت گیرد.این مقاله برآن است تا با روش وصفی تحلیلی میزان اعتبار و صدق این قاعده را در امهات کتب نحو و بلاغت و تفسیر، مانند الکتاب، مغنی اللبیب، مفتاح العلوم، الإیضاح، الکشاف و ... بررسی کرده، شرایط به کار گیری آن را از دید منطق زبانی مطالعه کند. به نظر می رسد بر خلاف رویکرد قالب به قاعده تقدیم و با وجود کاربرد آن در علوم اسلامی، این قاعده در رساندن معنی حصر کلیت ندارد و نمی توان از آن به طور مطلق استفاده کرد.
بررسی و نقد کتاب أسلوب علی بن أبی طالب علیه السلام فی خطبه الحربیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعاتی که ارتباطی تنگاتنگ با مسایل زبان شناسی دارد و ناقدان در بررسی و تحلیل متون به آن توجهی ویژه دارند، سبک شناسی است که بین روش علمی در مطالعات زبانی و روش نقدی در مطالعه متن ادبی توازن ایجاد کرده است. از سوی دیگر، وجود تألیفاتی در تطبیق این روش بر متون خلأیی بزرگ در این زمینه به حساب می آید که کتاب أسلوب علی بن أبی طالب(ع) فی خطبه الحربیه گامی در راستای پر کردن خلأ موجود بوده است. بدون شک هر نگاشته ای دارای جنبه های ارزشمند و احتمالاً کاستی هایی است که مطرح نمودن و بررسی و نقد آنها می تواند زوایایی را برای نویسنده آشکار کند که از دید وی مخفی بوده و، از این رهگذر، مسیر برای ارایه هر چه بهتر تألیفات هموار شود. با این توصیف و برای تحقق چنین هدفی در مقاله حاضر به بررسی و نقد کتاب أسلوب علی بن أبی طالب(ع) فی خطبه الحربیه اثر علی احمد عمران پرداخته شده و، بعد از ذکر مقدمه و تعریف کتاب و اشاره به نقاط قوت آن، کاستی های کتاب در چند محور اساسی بیان شده است. مهم ترین یافته های پژوهش، که یافتن همان کاستی ها و محاسن و جنبه های نوآورانه کتاب است، در متن مفصلاً ذکر شده و همه آنها حاکی از آن است که هر چند اثر با سرفصل وزارت علوم خیلی متناسب نیست، اما می تواند به عنوان کتاب کمک درسی، که به تطبیق نظریه ای جدید بر متنی ارزشمند چون نهج البلاغه پرداخته، مورد استفاده دانشجویان قرار گیرد.
بررسی و نقد کتاب البلاغه و تحلیل الخطاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه نقد ادب عربی دوره ششم بهار و تالستان ۱۳۹۵ شماره ۱۲ (پیاپی ۷۰)
87-108 صفحه
حوزه های تخصصی:
ظهور دانش هرمنوتیک یا تأویل متن در دو سده اخیر باز بودن قرآن کریم را در برابر تفسیرهای نو بیش از پیش به میدان بحث آورده و چالش میان محافظه کاران و اصلاح طلبان را در فهم اسرار آن دو چندان کرده است. از دستاوردهای این تحقیق، گذار از جمله محوری در تحلیل استعاره های زبانی و گشودن چشم انداز متن در فضای استعاره و مجاز است. این دستاورد نتیجه ژرف نگری دوره معاصر در پژوهش های زبان شناختی با رویکرد متن محوری است. همچنین، بر اساس نتایج به دست آمده، استعاره نه فقط آرایه ای ادبی، بلکه فرایندی است که تمام ابعاد زندگی بشر را فرا گرفته و آدمی در استعاره به زندگی خود ادامه می دهد و به آن معنا می بخشد. فکر، رؤیا، بازی و ... همه استعاره اند و با استعاره است که موجودیت آدمی معنا پیدا می کند. کتاب البلاغه وتحلیل الخطاب اثر حسین خالفی، که در این کتاب در صدد بررسی و نقد آن هستیم،در تلاش است، با استفاده از شگرد گفتمان کاوی، عدم تقابل مجاز با حقیقت را اثبات کند و دیدگاه تأویلی را در خدمت فهم بهتر قرآن کریم و سایر متون مقدس قرار دهد.
تصویر کتاب البیان فی مرآه الأدب العربی والفارسی در آینه نقد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه نقد ادب عربی دوره ششم بهار و تالستان ۱۳۹۵ شماره ۱۲ (پیاپی ۷۰)
203-230 صفحه
حوزه های تخصصی:
ماده درسی یکی از چهار رکن اصلی آموزش هر دانشی به شمار می رود که در قالب کتاب، نوشته و یا هر ابزار آموزشی دیگری پا به عرصه وجود گذاشته و در پرتو پیشرفت و تخصصی شدن علوم رشد و تحول یافته است و سطح های مختلف و نیازهای متفاوت فراگیران به آن نوآوری و تنوع مبتنی بر اوضاع آموزشی واحوال مخاطبان را می طلبد. علم بلاغت پس از گذر از دوران ابتدایی حیات خود به دوره بلوغ و شکوفایی خود رسید و وارد زبان فارسی شد که، پس از آن، زبان پژوهان بیش تر به جنبه آموزشی آن توجه کردند و در هر عصری کتاب ها و رساله های آموزشی گوناگونی را به خود اختصاص داده است که این آثار ضمن تکمیل این علم با شیوه های مختلف سعی در آسان سازی آموزش آن، به ویژه برای غیر عرب زبانان، داشته و دارد. کتاب البیان فی مرآهالأدب العربی والفارسی نوشته دکتر علی پیرانی شال با هدف و رویکرد آموزشی کردن بخشی از علوم بلاغت یعنی علم بیان نگارش یافته است. این مقاله سعی کرده است، در راستای بررسی و نقد منابع آموزشی زبان قرآن، به زعم خود با نگاهی منصفانه کتاب مذکور را پژوهش و واکاوی کند و ضمن بیان برجستگی ها و امتیازهای آن نسبت به دیگر آثار مکتوب در زمینه علم بیان به ذکر پاره ای از کاستی های موجود در بخش های مختلف کتاب بپردازد.
بلاغت همزه استفهام در تفسیر الکشاف
حوزه های تخصصی:
استفهام از مهم ترین اسالیب طلب در قرآن و از مباحث علم معانی در بلاغت بوده و همواره در تفاسیر به ویژه تفسیر الکشاف به ساختار لفظی و مفهومی آن پرداخته شده است. حرف همزه اساس اسلوب استفهام و بیشترین تکرار را در قرآن دارد. زمخشری در تفسیر خود به استفهام حقیقی و مجازی اشاره داشته و فراتر از پیشینیان خود برای «همزه»، معانی بلاغی در نظر گرفته که بالغ بر شانزده مورد می باشد که جز در موارد اندکی برای آنها شاخصی تعریف نکرده است. علاوه بر معنای یک وجهی همزه استفهام، معانی دو و یا چند وجهی نیز گفته شده است. زمخشری از ترکیب همزه با حرف نفی گاهی معنای تقریر و گاهی معنای تحقق یافتن را اراده کرده است. زمخشری به تقدیر همزه قبل از هل و ترکیب «ألا» ی تنبیه از همزه استفهام وحرف نفی «لا» نیز اشاره دارد، و حرف (همزه) را عامل استفهام در دیگر ادوات استفهام به شمار آورده که همواره در تقدیر است. بیشترین نوع کاربرد استفهام از نظر زمخشری انکار، سپس تقریر و در مرتبه بعد تعجب است که در قرآن به کار رفته است. در باب تمامیت تصدیر حرف (همزه) نیز زمخشری از اولین کسانی است که با رای سیبویه و جمهور علما مخالفت کرده است. همچنین زمخشری از حذف و ذکر و تخفیف و اشباع همزه در اختلاف قراءتها در تفسیر بلاغی خود بهره برده. و در خصوص حرف (أم) متصله و یا منقطعه معتقد است که جمله دلالت بر (همزه) محذوف دارد.
فنّ براعت استهلال در خطبه های نهج البلاغه
حوزه های تخصصی:
یکی از فنون بلاغی نگارش و سخنوری شروع نیکوی کلام است. این صنعت در علم بلاغت عربی براعت استهلال یا حسن ابتدا یا براعت مطلع نام دارد. از آنجا که مهارت متکلم در شیوه های بیان یکی از عوامل فزونی زیباییهای ادبی و بلاغی کلام است این جستار به براعت استهلال در خطابه های امیرالمؤمنین(ع) اختصاص یافته است. پژوهش حاضر با هدف نشان دادن گوشه ای از مهارتهای کلامی حضرت علی(ع) و بر اساس فن براعت استهلال به بررسی شیوه های بیانی در آغاز 21 خطبه می پردازد. این جستار ابتدا به تعریف صنعت بلاغی براعت استهلال از نظر لغوی و اصطلاحی پرداخته و سپس با نگاهی گذرا بر سیر خطابه از عصر جاهلی تا پایان دوره اموی و بیان شیوه های فن سخنوری به بررسی نمودهای این فن در خطبه های نهج البلاغه با تکیه بر شیوه توصیفی تحلیلی پرداخته است. یافته های پژوهش نشان می دهد امام در آغاز خطابه ها اسلوبهای متنوعی از قبیل: ندا، استفهام، امر، تعجب، قسم و مانند آن را به کار برده اند و این شگرد بیانی، تأثیر بسزایی در جلب نظر و آماده سازی ذهنی مخاطب برای ورود به متن اصلی و جلوگیری از ملالت وی داشته است.
بررسی بلاغی التفات معرفه و نکره در کلمات مشابه و متضاد قرآن کریم
حوزه های تخصصی:
مبحث تعریف و تنکیر همواره مورد توجه اهل بلاغت قرار گرفته و برای این مبحث علاوه بر اغراض اصلی، اغراض فرعی نیز ارائه شده است. در این پژوهش سعی شده است تا با روش توصیفی – تحلیلی و با استناد به تفاسیر و کتب بلاغی و لغوی، بحث التفات تعریف و تنکیر در کلمات مشابه (اشتراک لفظی) و کلمات متضاد موجود در یک آیه، از دریچه علم بلاغت در قرآن کریم بررسی گردد. این پژوهش نشان می دهد که در آیات بررسی شده، معرفه و نکره در اغراض فرعی خود بیش تر به کار برده شده اند. کلمات نکره در بین اغراض فرعی خود، بیشتر بار معنایی کثرت و تعظیم و تقلیل را به دوش می کشد و کلمات معرفه که در این آیات، تماماً با (ال) تعریف همراه هستند، بیشتر بار معنایی کمال و تعظیم را به همراه دارد. در مواردی التفات میان معرفه و نکره بیانگر نوع نگرش موجود در یک مسأله است به این معنی که خداوند متعال با به کارگیری بجای مباحث زبانی و ادبی و التفات معرفه و نکره میان کلمات متضاد، از نگرش و اعتقاد درست پرده برداشته و نگرش و عقیده نادرست دیگران را نیز افشا نموده است.
جایگاه تصویر در شعر غنایی (با نگاهی به منظومه های عاشقانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال دهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۳۸)
1 - 22
حوزه های تخصصی:
تصاویر شعری، حاصل پیوند تجربه های عاطفی شاعر با پدیده ها و وقایع پیرامون او است. به بیان دیگر، احساسات و همچنین مفاهیمی که شاعر در صدد انتقال آنها به مخاطب است، ناگزیر در کالبدی از جنس واژگان و عبارات مطرح می شود و شاعر به مثابه یک هنرمند، با ورود عنصر تخیّل، که برجسته ترین ویژگی کلام ادبی شناخته می شود؛ آن را چونان تابلو نقّاشی عرضه می نماید. بدیهی است که این اثر فاخر می تواند با انبوهی از صناعات بلاغی، رنگی از تکلّف و تصنّع بگیرد و یا با عباراتی ساده و عاری از آرایه های ادبی بیان شود. بی شک تصویری که در عینیت بخشیدن به مضامین درونی و حسّی شاعر موفّق تر است، نسبت به تصویری که مانند یک عکس، به محاکات دقیق دنیای اطراف شاعر پرداخته و قادر نیست احساس و گاه مفاهیم انتزاعی شاعر را بیان نماید، هنری تر خواهد بود. بنابراین از یک سو میزان تصرّف خیال انگیز شاعر در زبان و برجسته کردن آن از رهگذر هنجارگریزی و آشنایی زدایی و از سوی دیگر شیوه ی چیدمان کلمات در بیت و میزان نزدیکی مضامین شعری با تجربه ی شاعر، در زیبایی تصویر اهمیّت زیادی دارد. این تصاویر بنابر شرایط گوناگون از قبیل: سبک فردی و تاریخی شاعر، مخاطبان، محتوا و نوع ادبی اثر، دارای ساختار ویژه ای است. در شعر غنایی، مضامین عاشقانه با پوششی از آرایه ها و بر مبنای احساس فردی شاعر مطرح می شود. در این گونه ی ادبی، ساختار تصاویر شعری به طور ویژه ای با تعریف تصویر در زبان ادبی قرابت دارد. این پژوهش کوشیده است ویژگی های تصاویر شعری و جایگاه آنها در شعر غنایی، با نگاهی به پنج منظومه ی عاشقانه تحلیل شود. این آثار عبارت است از: خسرو و شیرین نظامی، شیرین و خسرو امیرخسرو دهلوی، خسرو و شیرین هاتفی، فرهاد و شیرین وحشی بافقی و خسرو و شیرین شهاب ترشیزی.
کارکردهای هنری و زیباشناختی تنازع در شعر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی پاییز ۱۳۹۷ شماره ۷۷
235 - 252
حوزه های تخصصی:
تنازع یکی از مباحث علم دستور است که بر اساس آن بخشی از جمله همزمان چند نقش مختلف نحوی می گیرد. هدف این مقاله، تعیین و بررسی نقش های زیباشناختی این تمهید زبانی در شعر است. هنگام ایجاد تنازع در شعر، شاعر ساختار جمله را به گونه ای تنظیم می کند که واژگان، ترکیبات و جملات مختلفی، متنازعٌ فیه را برای تکمیل ساختار نحوی خود به سمت خود جذب می کنند و به تعبیری، برای تصاحب آن به نزاع می پردازند. این خصوصیت موجب ساخت خلاقیت های هنری مختلفی در شعر می شود و جملات و بخش های مختلف شعر را مانند لولا به هم متصل می سازد و به آن ها عمق و ژرفا می بخشد. ایجاد ابهام و چندمعنایی، ساخت برخی صنایع بدیعی، انسجام، ساخت زبان خاص شعری و رعایت ایجاز و دوری از اطناب از جمله کارکردهای هنری تنازع در شعر محسوب می شود. شاعر در بیشتر مواقع، آگاهانه از تنازع بهره می برد تا بتواند زبان شعری خود را برجسته و بلیغ تر سازد.
تحلیل بلاغی عناصر چندمعنایی در شعر فروغ فرخزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی زمستان ۱۳۹۷ شماره ۷۸
148 - 125
حوزه های تخصصی:
یکی از شاخصه های هنر مدرن و به طور اخص شعر، معنی گریزی و ابهام است. از مهم ترین ابزارهای ایجاد ابهام در شعر، بهره گیری از ظرفیت چندمعنایی واژه هاست. در کاربرد هنری، چندمعنایی برخی از فنون بلاغی و ادبی کلاسیک و مدرن ادبیات را در بر می گیرد؛ فنونی مانند استعاره، مجاز، کنایه، نماد و ایهام. بررسی کمّی و کیفی نحوه کاربرد این عناصر در کنار یکدیگر نقش عمده ای در تعیین اصالت سبکی شاعردر خلق ابهام دارد. از این رو، نگارندگان در این مقاله با اذعان به اینکه فروغ فرخزاد یکی از شاگردان ممتاز مکتب نیما در حیطه نوگرایی است و بسیاری از شاخصه های مدرن هنری را در شعر او می توان یافت، کوشیده اند سبک شعر وی را در دو مجموعه «تولدی دیگر» و «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» در بهره گیری از عناصر چندمعنایی تبیین و میزان نقش هر یک از این عناصر را در ایجاد ابهام در شعر او مشخص کنند.
مفهومِ بلاغیِ «تأکید و تشخّص» در ترکیبات آثار سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرایندِ جابه جایی اجزا که برای بیانِ معانی و اغراضِ بلاغی یکی از اصلی ترین کانال های بلاغت در زبانِ فارسی است، افزون بر واحدِ بزرگی چون جمله، در انواعِ ترکیبات نیز کاربرد دارد. «تأکید و تشخّص» به عنوانِ یکی از مهم ترین اغراضِ بلاغی، عاملِ اصلی در تغییراتی است که در جایگاهِ اجزای ترکیبات رخ می دهد. انواعِ ترکیبات (اضافی، وصفی، عطفی و متمّمی) که اجزای آنها در حالتِ عادی جایگاه ثابت و مشخّصی دارند، هنگامی که جزء دومِ آنها مورد تأکیدِ گوینده باشد، برای نمایشِ تشخّص آن جزء، با ظرفیت هایی که در زبان فارسی برای دستکاری در ترکیبات وجود دارد، تغییراتی در ساختار آنها ایجاد می شود که با شکلِ معمول و متداولِ آنها متفاوت است. در این مقاله با تکیه بر کلام سعدی و با روشِ تحلیلی تشریحی، انواع ترکیبات را با رویکردِ بلاغی و از منظرِ «تأکید و تشخّص» بررسی می کنیم تا شگردهایی که در گذشته برای نمایشِ تشخّص در انواع ترکیبات استفاده شده است، نمایان گردد. حاصلِ کار نشان می دهد که در گذشته برای تأکید و تشخّص در هریک از انواعِ ترکیبات از ظرفیت های زبانیِ خاصی استفاده می شده است و از طریق نشانه های زبانی می توان حالتی را که یک ترکیب در مرکزِ توجّه است، از صورتِ عادیِ آن متمایز کرد.
نگرشی به تلمیح ادبی براساس رویکردهای نوین در نقد ادبی و مطالعات بینارشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۳
7-37
حوزه های تخصصی:
گسترش مطالعات میان رشته ای در سال های اخیر سبب ایجاد تنوع در نگرش به مباحث ادبی به ویژه در زمینه نقد ادبی در ایران شده است. حال آنکه در این پژوهش ها توجه به استفاده از این ظرفیت های بینا رشته ای برای شناخت دقیق تر و ایجاد تحول در سایر زمینه های ادبی، همچون بلاغت و زیبایی شناسی کلاسیک شعر فارسی، تاحد زیادی مغفول مانده است. ازاین رو پژوهش حاضر درصدد است به شیوه توصیفی تحلیلی به مبحث تلمیح در بلاغت بپردازد و این عنصر بلاغی را براساس رویکردهای مطالعاتی نوین بینا رشته ای و نقد ادبی واکاوی و معرفی کند. نتایج پژوهش بیانگر آن است که تلمیح، علی رغم سادگی ظاهری خود، یکی از پیچیده ترین و چندلایه ترین عناصر بلاغی است که می توان آن را با استفاده از دستاوردهای نوین رشته های مختلفی همچون زبان شناسی، نشانه شناسی، جامعه شناسی و برخی دیگر از نظریه ها و مباحث نقد و نظریه ادبی جدید بررسی و واکاوی کرد.
وجه استعاری فهم در هرمنوتیک ضد دکارتی ویکو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به نظریه های ضد دکارتی ویکو، به ویژه دیدگاه نقادانة او در برابر مفهوم حقیقت در نزد دکارت، و همچنین به سیر تطور مفهوم استعاره در نزد وی، که در دو مرحلة تاریخی شکل گرفته است، خواهیم پرداخت. اسلوب دکارتی که مبین استنتاج حقایق عدیده از یک حقیقت بنیادین و تردیدناپذیر است از نظر ویکو محل تردید دارد. ویکو در مقابل تلاش خود را بر گسترش امر محتمل می گمارد. امری که که از دید وی منتج شده از حس مشترک و خرد جمعی است و نه ادراکات روشن و مستقیم، آنگونه که دکارت مدعی آن است. در این اثنا درک استعاری حقیقت با استعاری بودن بنیادی زبان و قابلیت قرائت از جهان پیوند می خورد. تفاوت و تطابق نظریه ویکو در باب استعاره با نظریات ارسطو حائز اهمیت است چون با التفات به این امر می توان از دو ویکو متقدم و متاخر سخن به میان آورد.
وجه استعاری فهم در هرمنوتیک ضد دکارتی ویکو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به نظریه های ضددکارتی ویکو، به ویژه دیدگاه نقادانة او در برابر مفهوم حقیقت در نزد دکارت و هم چنین به سیر تطور مفهوم استعاره در نزد وی، که در دو مرحلة تاریخی شکل گرفته است، خواهیم پرداخت. اسلوب دکارتی که مبین استنتاج حقایق عدیده از یک حقیقت بنیادین و تردیدناپذیر است از نظر ویکو محل تردید است. ویکو در مقابل، تلاش خود را بر گسترش امر محتمل می گمارد. امری که از دید وی منتج شده از حس مشترک و خرد جمعی است و نه ادراکات روشن و مستقیم، آن گونه که دکارت مدعی آن است. در این اثنا درک استعاری حقیقت با استعاری بودن بنیادی زبان و قابلیت قرائت از جهان پیوند می خورد. تفاوت و تطابق نظریه ویکو در باب استعاره با نظریات ارسطو حائز اهمیت است، چون با التفات به این امر می توان از دو ویکو متقدم و متأخر سخن به میان آورد.
تبیین کارکرد مقاربه «خواستن» به عنوان معادلی گویا برای فعل مقاربه «کاد» در ترجمه فارسی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ترجمه های فارسی قرآن کریم برای فعل «کاد» و صیغه های مختلف آن که مسئله ای بحث برانگیز در آثار نحوی، تفسیری و تحقیقی است، معادل های متعددی برگزیده شده است. یکی از این معادل ها، ساخت های فعلی مصدر «خواستن» است که در برخی از ترجمه های کهن و معاصر انتخاب شده است. پژوهش حاضر با بررسی ترجمه های مذکور و با دامنه ای محدود در 60 ترجمه منثور، به این مسئله می پردازد که آیا « خواستن » می تواند بار معنایی « کاد » را در ترجمه آیات قرآن انتقال دهد و کارکرد دقیق آن را عهده دار شود یا خیر؟ برای پاسخ به این پرسش، پس از بیان ویژگی های نحوی و بلاغی فعل «کاد» در زبان عربی، ویژگی های «خواستن» در دستور زبان فارسی ارزیابی و کارکرد بلاغی آن بررسی می شود. سپس با رویکردی تحلیلی- تطبیقی، آیاتی که «خواستن» را به عنوان برابر فارسی «کاد» می پذیرد، شناسایی و با اقامه دلایل نحوی- بلاغی، کارکرد مقاربه «خواستن» به عنوان یکی از برابرهای معنایی مناسب برای فعل «کاد» در ترجمه قرآن، تبیین می شود. یافته های پژوهش حاضر دال بر این است که فعل «کاد» با احتوای مفهوم کلی مقاربه الامر، در برخی آیات، حامل معنای اراده کردن، میل داشتن و قصد داشتن برای انجام دادن فعلی دیگر است و در برخی آیات، حامل معنای پیش بینی، توقع، انتظار، امکان و احتمال وقوع فعلی دیگر که در هر دو مورد، «خواستن» با احتوای مفاهیم مشابه و متعارف در زبان فارسی، می تواند بار معنایی «کاد» در آیات مورد نظر را انتقال دهد و کارکرد آن را متناسب با ساختار زبان فارسی، بر عهده گیرد.
واکاوی دلالت صیغه امر از منظر ادبیات عرب و اصول فقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صیغه امر یکی از مسائل بحث برانگیز علوم ادبی و اصول فقه است؛ این مسئله، به ویژه در باب معناشناسی، تا بدانجا اهمیت دارد که تنوع در قرائتها، باعث شده است معنای اولیه امر در استنباط احکام دایر بر دو حکم وجوب و استحباب باشد. در علوم ادبی، بلاغت بیشترین سهم را در تصریح به معنای اولیه و تبیین معنای ثانویه اسلوبها دارد. عالمان اصول فقه نیز با استفاده از دستاوردهای علم بلاغت به تبیین معانی اوامر شارع پرداخته اند؛ اما به تبع تفاوت کارکرد این دو علم، اصولیان نگرش زیباشناختی ادیبان در بیان مباحث را به نگرش معطوف بر استنباط احکام تغییر داده و به ظرافتهای بحث افزودند. ازاین رو با توجه به اهمیت صیغه امر به عنوان یکی از افعال سه گانه در ادبیات عرب و به عنوان بستری برای ابلاغ احکام شارع در قالب امر، این پژوهش می کوشد با روش تحلیلی تطبیقی به بررسی ابعاد آن در دو علم مورد نظر بپردازد و همچنین نگاهی تطبیقی به این موضوع در آرای اصولیان داشته باشد. اصولیان در اصلِ وضع این صیغه در زبان اختلاف نظر دارند اما آنچه به نظر صحیح می رسد این است که تبیین و تحدید دلالت صیغه، بر شیوع استعمال آن تکیه دارد. درباره نوع طلب نیز واقعیت این است که آنچه از لغت فهمیده می شود فقط جزم و جدّیت در طلب است؛ برای همین صیغه امر، برای جزم در طلب، حقیقی است و در غیر آن مجازی به شمار می آید. بحث وجوب و غیر آن نیز از کاربرد شرع فهمیده می شود.
واکاوی نقش اقناعی واژگان وصفی قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«وصف» به مثابه ابزار پردازش سخن و بهترین وسیله تصویر هنری، زمینه ساز بسیاری از آرایه های ادبی مانند تشبیه، مجاز و استعاره است. در آفرینش اغراض ادبی ازجمله: مدح، رثاء و غزل نقش آفرین بوده است و در نقد و تحلیل های صرفی، نحوی و بلاغی متون مدّنظر قرار می گیرد. علاوه براین بسامد تعابیر وصفی در آیات شریفه قرآن سبب برخی پژوهش های قرآنی شده است. در این جستار به شیوه توصیفی تحلیلی نمونه هایی از این تعبیرها در آیات شریفه قرآن واکاوی و معلوم شد که وصف های قرآن مجید علاوه بر نقش بلاغی خود یکی از ابزارهای سخن وحی برای اقناع مخاطبان است. این وصف ها در قالب تصویرهای دیداری یا شنیداری و از نوع متقابل و متنوع آن به رسایی سخن کمک کرده است. وصف های قرآن با «محسوس ساختن امور معنوی و غیبی» آنها را به ذهن مخاطب نزدیک ساخته و در اقناع وی ایفای نقش کرده است. اقناعی که سرانجامش با هدف غایی قرآن یعنی هدایت مردم سازواری دارد.