مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۴۱.
۲۴۲.
۲۴۳.
۲۴۴.
۲۴۵.
۲۴۶.
۲۴۷.
۲۴۸.
۲۴۹.
۲۵۰.
۲۵۱.
۲۵۲.
۲۵۳.
۲۵۴.
۲۵۵.
۲۵۶.
۲۵۷.
۲۵۸.
۲۵۹.
۲۶۰.
عراق
منبع:
مطالعات حقوق عمومی دوره ۵۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
485 - 505
حوزه های تخصصی:
پذیرش قطعنامه 598 از جانب ایران، هرچند پایان مخاصمه مسلحانه بین دولت های ایران و عراق بود، اما برای بسیاری از مردم ایران به ویژه در مناطق مرزی غرب کشور پایان جنگ و خونریزی نبود. مصیبت های دست و پنجه نرم کردن هر روز مردم این مناطق با مین های کاشته شده توسط عراق در طول جنگ تحمیلی، مصائبش کمتر از زمان جنگ نبود. ازاین رو الزام حقوقی دولت عراق به اعلام مناطق مین گذاری شده در طول جنگ با ایران و پاکسازی آنها از مهم ترین دغدغه های دولت و مردم ایران است. پس از الحاق دولت عراق به پروتکل دوم کنوانسیون منع یا محدودیت استفاده از سلاح های متعارف خاص که به شدت آسیب رسان فرض شده یا آثار کورکورانه دارند و کنوانسیون اتاوا، راه برای الزام دولت عراق به پاکسازی میادین مین ایران بسیار بیشتر از پیش مهیا شده است، اما به نظر می رسد گام ابتدایی در این زمینه، با وجود تعهدات عرفی، الحاق دولت ایران به این کنوانسیون ها باشد.
روند بازیگری و کنش عملیاتی حشد الشعبی در عراق (2014-2021)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
571 - 595
حوزه های تخصصی:
«حشد شعبی» در سال ۲۰۱۴ در واکنش به ظهور نشانه های بارز اضمحلال دو شاخصه اصلی دولت ملی، یعنی کنترل سرزمین و انحصار بهره مندی از قدرت نظامی فائقه و ارتش منظم وارد صحنه معادلات عراق شد. این تشکیلات در صحنه میدانی مبارزه علیه داعش موفقیت های قابل توجهی را به دست آورد و به رغم مخالفت های داخلی و خارجی، ضمن ادغام در نیروهای مسلح عراق مأموریت های جدیدی را نیز برای خود تعریف کرد. پرسش اصلی مقاله حاضر این بوده که «چرا روند کنشگری حشد شعبی از زمان تأسیس تا سال 2020 از یک بازیگر شبه نظامی غیردولتی به بازیگر دولتی چندبعدی تغییر یافته است؟» در این ارتباط، این فرضیه به آزمون گذاشته شده است که تحت تأثیر تشدید ضعف و فروماندگی دولت در عراق و دخالت دو عنصر تعارض گروه های قومی- مذهبی، انشعابات درونی حشد شعبی و ایفای نقش بازیگران منطقه ای و بین المللی روند بازیگری و کنشگری عملیاتی حشد شعبی تغییر یافته است. مقاله حاضر از نوع تبیینی بوده و اطلاعات موردنیاز به روش کتابخانه ای و مراجعه به منابع اینترنتی معتبر گردآوری شده است.
تبیین ژئوپلیتیکی عوامل تنش و منازعه در بروز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تنش و منازعه میان دو کشور و یا واحدهای سیاسی در ابعاد مختلف داخلی، ملی، منطقه ای و جهانی قدمتی طولانی و سابقه ای به درازای عمر بشر دارد. بدون تردید یکی از عوامل مهم تنش و منازعه میان واحدهای سیاسی، جغرافیا و ژئوپلیتیک است. دولت مردان کشورهایی که با محدودیت های ژئوپلیتیکی روبه رو هستند؛ برای تغییر این وضعیت، غالباً دیدگاه های توسعه طلبانه داشته و مستعد وقوع تنش و منازعه هستند. جنگ هشت ساله عراق علیه ایران نیز یکی از مهم ترین جنگ های دوره معاصر است که تا حد زیادی متأثر از ژئوپلیتیک و عامل جغرافیا بوده است. هدف این پژوهش، بررسی و تبیین عوامل ژئوپلیتیکی تنش و منازعه در بروز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بر طبق نظریات تنش و منازعه است. در واقع، پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این سؤال است که مهم ترین عوامل ژئوپلیتیکی تنش و منازعه میان ایران و عراق براساس نظریات تنش و منازعه کدامند؟ این پژوهش براساس ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی محسوب می شود. اطلاعات مورد نیاز به شیوه اسنادی و با مراجعه به منابعی چون کتب، مقالات و گزارش های معتبر گردآوری شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که براساس نظریات تنش و منازعه پیتر هاگت، جان ام کالینز، ادوارد لوتواک، ساموئل هانتینگتون و محمدرضا حافظ نیا؛ عوامل سرزمینی و قلمرویی، ژئواکونومیک، ژئوکالچر، هیدروپلتیک، سیاسی و ژئواستراتژی مهم ترین عوامل تنش و منازعه میان ایران و عراق بوده و باعث بروز جنگ تحمیلی شده است.
بررسی عوامل و زمینه های مؤثر بر امکان ظهور دوباره داعش در عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۷۰)
101 - 119
حوزه های تخصصی:
تروریسم یکی از تهدیدات بزرگ دنیا در قرن بیست و یکم است که با استفاده از روش های متنوع، همچون اقدامات مسلحانه، تبلیغات کاذب رسانه ای و نفوذ در عقاید و ارزش های جامعه می تواند؛ باعث اخلال در نظم و امنیت جامعه مورد نظر شود. جریان تروریستی داعش، یکی از مهمترین دغدغه های جهانی و تهدید بزرگ منطقه ای، به خصوص در کشور عراق است. علی رغم شکست این گروه در عراق، اما هیچگاه نمی توان از ظهور مجدد این گروه تروریستی غافل شد. باید در نظر داشت با وجود بحران هایِ مختلف اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در عراق، ممکن است به مانند گذشته زمینه و فرصت برای ظهور دوباره این گروه تروریستی فراهم شود. لذا سوال اصلی این مقاله این است که: «آیا علی رغم نابودی داعش، امکان ظهور مجدد آن در کشور عراق وجود دارد؟» هدف این پژوهش نیز «شناخت و بررسی مهمترین عواملِ زمینه ساز ظهور مجدد داعش، در بستر بحران های سیاسی، امنیتی، اقتصادی و اجتماعی عراق است.» در این پژوهش از روش تحقیقِ توصیفی _تحلیلی استفاده شده است و نتیجه کلی پژوهش نشان می دهد؛ ادامه یِ بحران های مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و امنیتی در عراق، می توانند زمینه یِ ظهور مجدد داعش را در این کشور فراهم آورند.
جایگاه کشور عراق در جبهه مقاومت
منبع:
شاهد اندیشه دوره جدید پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴)
133 - 153
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با رویکرد تلفیقی (توصیفی تاریخی و رئالیسم تدافعی) به بررسی جایگاه کشور عراق در جبهه مقاومت می پردازد و سعی دارد با تأکید بر ویژگی ها و شاخصه های مهم کشور عراق جایگاه مهم این کشور را در اتخاذ سیاست و خط مشی تصمیم گیرندگان امر به اثبات برساند. این نوشته اذعان می دارد که عراق به دلیل موقعیت خاص ژئوپلیتیکی ذخایر نفت و گاز و از همه مهم تر شرکت داشتن در جبهه مقاومت و همسایگی با کشور ایران همواره موردتوجه قدرت های فرامنطقه ای و کشورهای همسایه بوده است. این مقاله در ادامه با اشاره به جایگاه عراق و ایران به عنوان بخشی از محور مقاومت در نظریه های جهانی ژئوپلیتیک ویژگی های ژئوپلیتیکی ایران و عراق را برمی شمارد و در پایان با اشاره به جایگاه و توانایی های جبهه مقاومت برای ایجاد همگرایی در منطقه و کاهش تنش را برمی شمارد. یافته ها حاکی از آن است که کشور عراق با اکثریتی مسلمان و شمار بالای شیعیان، از زمان سقوط صدام حسین تاکنون، جایگاهی ویژه در جبهه مقاومت داشته است اگرچه به نظر می رسد که محور مقاومت هنوز امکان بهره گیری گسترده و هماهنگ از این کشور را نداشته است؛ اما پتانسیل هایی مانند اهمیت ژئوپلیتیکی، داشتن مراجع تأثیرگذار شیعی و گروه های شیعی مختلف، در عراق نشان می دهد که این کشور جایگاهی مهم در تلقی محور مقاومت دارد. چه اینکه اگرچه در عراق گروه هایی مانند حشد الشعبی و کتائب از دیدگاه مقاومت در این کشور دفاع می کنند.
تبیین ژئوپلیتیکی بحران های مذهبی در جنوب غرب آسیا (مطالعه موردی: عراق 2003-2016)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عوامل شکل دهنده به کم و کیف معادلات سیاسی و امنیتی عراق امروزه به ترتیب اولویت در سطوح سه گانه ی داخلی ، منطقه ای و منطقه ای قابل بررسی است. با توجه به این که اولین و مهم ترین سطح شکل دهنده به حیات سیاسی و اجتماعی هر کشوری سطح داخلی است و اگر بپذیریم که مؤلفه های داخلی سبب آغاز بحران و تداوم آن است، باید گفت مؤلفه های منطقه ای و فرامنطقه ای، دارای نقش تشدید کننده و تسریع کننده ی بحران و تداوم آن هستند. بر این مبنا، هدف این پژوهش تبیین ژئوپلیتیکی بحران های مذهبی در جنوب غرب آسیا (مطالعه موردی عراق ) بود که برای این منظور و آزمون فرضیه های پژوهش، از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی با استفاده از تحقیقات میدانی و استانی و مصاحبه و پرسشنامه با اساتید و کارشناسان ارشد ژئوپلیتیکی و متخصص در حوزه پژوهش استفاده گردید و برای تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده پژوهش از آمار توصیفی و برای نشان دادن اطلاعات به صورت جداول فراوانی و درصد و نمودارها و آزمون T تک نمونه ای برای رد یا تائید فرضیه های پژوهشی استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که ژئوپلیتیک بحران های مذهبی در قدرت یابی گروه های سیاسی و مذهبی در عراق مؤثر است. همچنین خلأ قدرت ایالات متحده امریکا در عراق منجر به بحران های ژئوپلیتیکی توسط قدرت های منطقه ای در آن کشور شده است. علاوه بر این بحران های مذهبی در عراق منجر به متزلزل شدن قدرت سیاسی در سطح ملی و منطقه ای شده است.
تأمین مالی تروریسم در حقوق بین الملل با تأکید بر گروه تروریستی داعش در عراق و سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بی شک حیات گروه های تروریستی در همه مناطق جهان در گروه حمایت های مالی پیدا و نهانی است که از سوی منابع دولتی و غیردولتی روانه آن ها می شود. سوای شناخت جزئیات و نحوه انجام این مسئله موضوعی که در حوزه مبارزه با تروریسم از اهمیت ویژه ای برخوردار است نگاه حقوق بین الملل به موضوع تأمین مالی تروریسم است. هدف این مقاله تحلیل و بررسی جرم تأمین مالی تروریسم در حقوق بین الملل با تأکید بر گروه تروریستی داعش در عراق و سوریه است. سؤال اصلی مقاله حاضر این است که در حقوق بین الملل تأمین مالی گروه های تروریستی مانند مورد داعش در سوریه و عراق چگونه نگریسته شده است؟ فرضیه پژوهشگران تحقیق حاضر این است که در حقوق بین الملل ایجاد کنوانسیون مبارزه با تأمین مالی تروریسم(1999) و صدور قطعنامه های مختلف به ویژه قطعنامه 1373(2001) شورای امنیت سازمان ملل نشان می دهد که موضوع مورد بررسی این مقاله مورد توجه کشورها و نهادهای حقوقی بین المللی قرار داشته است. نتایج این مقاله نیز نشان می دهد که علی رغم وجود محدودیت های حقوقی بین المللی در زمینه ممانعت از تأمین مالی تروریسم اما فعالیت گروه تروریستی داعش گویای این حقیقت است که رصد، کنترل و مبارزه با پدیده تأمین مالی که بی شک نقش اساسی را در گسترش اقدامات گروه های تروریستی دارد بایستی به شکل دقیق تر و وسیع تری از سوی نهادهای بین المللی و با همکاری نزدیک با دولت های ملی انجام شود.
بررسی دلایل حمایت ایالات متحده از گروهک منافقین پس از 2003 مهار جمهوری اسلامی ایران بر مبنای راهبرد آشوب سازنده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله سعی دارد دلایل افزایش حمایت آمریکا از سازمان تروریستی منافقین (سازمان مجاهدین خلق) علیه جمهوری اسلامی ایران که هم اکنون وارد مرحله جدیدی شده را پس از تحولات سال 2003 میلادی و اشغال عراق توسط آمریکا بررسی نماید. این سازمان که یکی از جریان های انحرافی پدید آمده در سپهر سیاسی ایران در اواسط دهه چهل شمسی است ، با مبانی فکری و سیاسی التقاطی به واسطه اقدامات و خط مشی خود به گروهک منافقین شهرت یافت. پس از سال 2003 میلادی با توجه به سقوط صدام (مهمترین حامی سازمان) ، افزایش نفوذ ج.ا.ا در عراق و قرار داشتن همزمان نام سازمان در لیست گروه های تروریستی آمریکا و اتحادیه اروپا بسیاری از کارشناسان فروپاشی سازمان را نزدیک می دانستند. اما اعضای این گروهک تروریستی توانستند به عنوان کارگزار ایالات متحده در پرتو راهبرد «آشوب سازنده» جهت مهار ج.ا.ا با جلب حمایت های سیاسی، امنیتی ، مالی و نظامی آمریکا به بقاء بخشی از ساختار فروپاشیده خود کمک رساند. بر اساس فرضیه اصلی این پژوهش ، ایالات متحده در چارچوب نظریه آشوب سازنده و مدیریت گروه های تروریستی به منظور مهار ج.ا.ا و تغییر رژیم آن از این سازمان تروریستی استفاده می نماید.
چالش های تحقق دموکراسی در عراق با تاکید بر اقلیم کردستان ( 2003 الی 2019)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقق دموکراسی در عراق به ویژه در اقلیم کردستان با چالش های عدیده ی فرهنگی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی امنیتی مواجه است که به سدی در مسیر دموکراتیزاسیون بدل شده اند. مقاله ی حاضر در تلاش است تا به این سوال بپردازد که «چالش های تحقق دموکراسی در عراق با تمرکز بر اقلیم کردستان کدامند و چگونه به مانعی در مسیر دموکراتیزاسیون بدل شده اند؟» در پاسخ اولیه می توان اذعان کرد که «عراق و به ویژه اقلیم کردستان از 2003 تا 2019 طیفی از چالش ها در مسیر گذار به دموکراسی از قبیل خشونت علیه اقلیت ها، ظهور رادیکالیسم اسلامی، غلبه ی فروملی گرایی، بحران رانتیریسم، شکاف در لایه های نخبگان ملی و نیز مداخلات خارجی مواجه بوده است». یافته های مقاله نیز صحت این مولفه ها را در کنار موضوعاتی از قبیل نظام قضایی نا عادلانه و توسعه ی اقتصادی نامتوازن به عنوان موانع تحقق دموکراسی در این کشور را تایید می نماید. این پژوهش از روش ترکیبی کمی و کیفی در یک مطالعه واحد به طور همزمان بهره می برد تا ضمن تفسیر تاریخی با بررسی روندها، ابعاد و کمیت ها به تشریح و تبیین سوال اصلی بپردازد. روش جمع آوری داده ها از نوع اسنادی و از منابع کتابخانه ای و اسناد و آمارهای معتبر است؛ بعلاوه در این مقاله از منابع کردی با رویکرد چند علتی به جای رویکرد تک علتی – تقلیلی استفاده شده است تا درک عمیق تری از وضعیت چالش عدم تحقق دموکراسی در عراق با تمرکز بر اقلیم ارائه شود
رقابت های ژئوپلیتیکی قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای در عراق و تاثیر آن بر امنیت ملی کشور ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش عبارت است از تبیین رقابت های ژئوپلیتیکی قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای در عراق و تاثیر آن بر امنیت ملی ایران. سوال اصلی پژوهش حاضر این است که چالش های امنیت ملی ایران در عراق بعد از سقوط صدام حسین در سال 2003 تا 2019 چه بوده است؟ روش تحقیق از نظر نوع، آمیخته (دو فاز کیفی و کمی) است. بخش کیفی مبتنی بر کدگذاری چند مرحله ای است. بخش کمی از نظر نوع توصیفی پیمایشی، از نظر هدف کاربردی خواهد بود. جامعه آماری شامل متخصصان و صاحب نظران فعال در حوزه علوم سیاسی و روابط بین الملل خواهد بود. نمونه آماری برابر 371 نفر از اساتید علوم سیاسی و دانشجویان علوم سیاسی و روابط بین الملل و به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب خواهند شد. ابزار پژوهش شامل روش های مصاحبه (رونوشت)، روش دلفی و پرسشنامه است. جهت روایی ابزار پژوهش ابتدا از کارشناسان علوم سیاسی و روابط بین الملل جهت ارزیابی محتوایی و صوری نظرخواهی خواهد شد. سپس پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ در مرحله مقدماتی (مطالعه راهنما) و پایانی ارزیابی خواهد شد. نهایتاً ساختار پرسشنامه و سازه پژوهش با استفاده از روش تحلیل عاملی خواهد شد
تحلیل ژئوپلیتیکی سیاست های آبی ترکیه(پروژه گاپ) و پیامدهای آن
حوزه های تخصصی:
آب اثرات اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی بر توسعه فضایی می گذارد لذا این پدیده روز به روز رقابتی تر سیاسی تر و امنیتی تر می شود. یکی از مناطقی که کمبود منابع آب در آن پررنگ است جنوب غرب آسیا می باشد و این وضعیت در کشور عراق و سوریه با توجه به پایین دستی نسبت به رودخانه مرزی دجله و فرات برجسته تر است. یکی از کشورهای پر آب با توجه به میزان بارش و شرایط اقلیمی مناسب که رودخانه های دجله و فرات از آن سرچشمه می گیرند کشور ترکیه است و بیشتر منابع آب کشور عراق و سوریه از کشور ترکیه سرچشمه گرفته و این کشورها بشدت در ابعاد کشاورزی، زیست محیطی و شرب وابسته به منابع آب ورودی از کشور ترکیه هستند. کشور ترکیه با ایجاد پروژه های کلان آبی(پروژه گاپ) در جنوب شرق ترکیه درصدد کنترل آب های مرزی در سرشاخه های دجله و فرات و دنبال کردن اهداف ژئوپلیتیکی خود مبتنی بر هیدروهژمون[1] و هیدروپاور[2] است. با توجه به وابستگی عراق و سوریه به آبهای مرزی مشترک با کشور ترکیه به نظر می رسد در آینده نزدیک کشورهای پایین دست رودخانه های دجله و فرات با تنش های آبی گسترده رو به رو خواهد کرد. این پژوهش با ماهیت توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، اینترنتی، در صدد تحلیل ژئوپلیتیکی سیاست های آبی ترکیه و پیامدهای آن در کشورهای پایین دست رودخانه های دجله و فرات(عراق و سوریه) است. نتایج تحقیق نشان می دهد که اهداف راهبردی ترکیه و سیاست های آبی این کشور در زمینه استحصال و کنترل آبهای مرزی، بهره برداری از این عنصر ژئوپلیتیکی قدرت ساز در راستای اهداف ژئواکونومیک(توسعه متوازن داخلی و رسیدن به استاندارهای مورد نظر اروپا، همسو کردن کردها با هسته مرکزی، بالارفتن قدرت چانه زنی در معاملات انرژی در منطقه) و ژئواستراتژیک(تضعیف پ ک ک و همسایگان حامی آنها، عملیاتی کردن گفتمان نئوعثمانی گرایی در قلمروهای عثمانی) می باشد
تغییرات ژئوپلیتیک در عراق و تحول در راهبرد سیاست خارجی ایران
منبع:
سیاست کاربردی سال اول بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
113-139
حوزه های تخصصی:
حمله امریکا به عراق در سال 2003 و فروپاشی رژیم بعث از مهمترین تغییرات در محیط پیرامونی جمهوری اسلامی ایران در طول دهه های اخیر بوده است. این تحول باعث ایجاد تغییرات ژئوپلیتیک مهمی در این کشور شد که از منظر رهبران سیاسی و مجریان سیاست خارجی ایران به عنوان فرصتی راهبردی نگریسته شد. هدف این مقاله بررسی تاثیر این تغییرات بر راهبرد سیاست خارجی ایران در عراق است. در حالی که شکل گیری روند سیاسی دموکراتیک، حضور امریکا در عراق، فدرالیسم کردی و تشدید افراط گرایی و تروریسم به عنوان اصلی ترین ویژگیهای عراق پس از صدام بوده است در این نوشتار استدلال می شود که ایران پس از اتخاذ راهبردهای موقتی بی طرفی مثبت و انتظار و احتیاط به سمت راهبرد توسعه نفوذ و گسترش روابط حرکت کرده است. راهبردی که هدف آن افزایش اثرگذاری بر تحولات محیط پیرامونی و ممانعت از تبدیل شدن دوباره عراق به تهدیدی برای امنیت ملی کشور است. در این چهارچوب ضمن اشاره به ابعاد این راهبرد به بررسی متغیرهای میانجی اثرگذار در اتخاذ این راهبرد، پرداخته شده است.
نشانه شناسی عملیات انتحاری در گروه های تکفیری اسلامی (مطالعه موردی: داعش در عراق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۰ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۷۷)
127 - 144
عملیات انتحاری کشتار گسترده ای را در جهان اسلام حدود سه دهه به راه انداخته است. امروز عملیات انتحاری به یکی از تاکتیک های رایج و خشونت بار در رویارویی مذهبی به ویژه از سوی تکفیری ها تبدیل شده و مرگ ناشی از عملیات انتحاری، شکلی سیاسی معطوف به قدرت یافته است. در مطالعه موردی داعش در عراق که در این پژوهش بررسی شده عوامل انتحاری رابطه ی جدیدی با مرگ به تصویر کشیده و با اشتیاق، مرگ را به تعجیل می اندازند. مقاله حاضر، با هدف رمزگشایی حملات انتحاری در گروه های تکفیری، برای پاسخ به این سؤال که مرگ خواهی عناصر داعش که در حملات انتحاری متبلور می شود، «نشانه » چیست؟ با تکیه بر «نشانه شناسی تصویری» و با تحلیل تصاویر منتشره از عاملان انتحاری داعش، به این نتایج رسیده که میل به مرگ، نشانه ی «هویت جویی» عناصر داعش از طریق «جاودانگیِ» ناشی از مرگِ اختیاری و انکار هویت های رقیب است.
تبیین مولفه های تاثیر گذار بر ژئوپلیتیک مرز ایران وعراق(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال هفدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۶۶)
93 - 108
حوزه های تخصصی:
روابط کشور- ملت های همسایه حول محور عوامل سرزمینی و غیر سرزمینی همواره بخشی از واقعیت های تاریخ سیاسی جهان را به خود اختصاص داده است. در این بین جغرافیا و ژئوپلیتیک هر منطقه نقش مهمی را در کیفیت روابط میان واحدهای سیاسی- فضایی هم جوار ایفا نموده است.عراق از منظر ژئوپلیتیک، مهم ترین همسایه ایران به شمار می رود چنانکه بیشترین طول مرز مشترک ایران با این کشور می باشد و مسائل مرزی یکی از زمینه های ژئوپلیتیکی همیشگی مناسبات دو کشور را تشکیل می دهد. لذا نگارندگان در این مقاله با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و به شیوه کتابخانه ای به گردآوری اطلاعات پرداخته و با ارائه نقشه های GIS درصدد تبیین مولفه های تاثیر گذار بر ژئوپلیتیک مرز ایران وعراق بر آمده اند. یافته های تحقیق که در سه محور "مولفه های طبیعی، انسانی و اقتصادی" مورد تحلیل قرار گرفته حاکی از آن است، مولفه های طبیعی در قالب توپوگرافی و رودخانه های مرزی، مولفه های انسانی در قالب تاریخ و قدمت،تحولات هویتی و نژادی و پراکنش مذهب و مولفه های اقتصادی در قالب بازارچه های مرزی، گمرکات و توریسم، بر ژئوپلیتیک مرز ایران و عراق تاثیرگذار می باشند.
ارزیابی ساختار ثبات و امنیت منطقه ای فضاهای جغرافیایی و ژئوپلیتیکی پسا داعش در منطقه غرب آسیا (مطالعه موردی عراق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منطقه ﻏﺮب آﺳیﺎ از ﻟﺤﺎظ ﺗﺎریﺨی ﻣﺤﻞ ﺗﻼﻗی ﺗﻤﺪن ویژگی ها و ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺑﻮده و از ویژگی های ﻣﻨﺤﺼﺮ ﺑﻪ ﻓﺮد ﺗﺎریﺨی، ﻓﺮﻫﻨﮕی و اﺟﺘﻤﺎﻋی ﺑﺮﺧﻮردار اﺳﺖ. از آﻧﺠﺎیی کﻪ ایﻦ ﻣﻨﻄﻘﻪ دارای اﻫﻤیﺖ ﺳﻮق اﻟﺠیﺸی است، ﺻﻠﺢ، اﻣﻨیﺖ و ﺛﺒﺎت آن ﭘیﺶ ﺷﺮط دﺳﺘیﺎﺑی ﺑﻪ ﺻﻠﺢ، اﻣﻨیﺖ و ﺛﺒﺎت ﺟﻬﺎﻧی ﻣﺤﺴﻮب می شود. این منطقه در چند سال گذشته کانون اصلی بحران های جهانی و محل اصلی رقابت قدرت های منطقه ای و فرا منطقه ای بوده است. غرب آسیا از مهم ترین مناطق ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی جهان است، با تبدیل شدن این منطقه به جولانگاه گروه های تروریستی نوظهور و سپس حرکت به سوی ساختار پسا داعش عرصه ای پیچیده و پر بحران را در برابر تمامی قدرت های منطقه ای و جهانی قرار داده است. ائتلاف های ضد داعش ابزاری برای موازنه ژئوپلیتیک و تغییرات در جغرافیای سیاسی و ساختار ژئوپلیتیکی منطقه به ویژه در عراق بوده است. برآیند تغییرات ژئوپلیتیک جریان سلفی تکفیری برآوردهای ج.ا.ا را در منطقه مشخص تر و دقیق تر می کند و فرصتی است برای بازسازی شناختی خود از روندها و آینده تحولات در برهه زمانی 2003 تا 20017. رقابت های ژئوپلیتیک منطقه و جنگ داخلی عراق با گروه تروریستی داعش منجر به شکست حاکمیت داعش در منطقه شده است. با شکست داعش تحلیل فضای ژئوپلیتیکی پسا داعش بسیار سخت خواهد بود، با شروع پسا داعش رقابت و چالش میان جبهه مقاومت به رهبری ایران با جبهه غربی، عربی و عبری به رهبری آمریکا در منطقه، تنش ها و قطب بندی هایی را در فضای پسا داعش شکل داده که می تواند این رقابت های ژئوپلیتیکی حرکتی به سوی حذف کامل داعش و پوست اندازی منطقه از محور ژئوپلیتیک وابسته به سمت محور ژئوپلیتیک غیر وابسته (مقاومت) باشد. فضای منطقه در پسا داعش با ساختار خاص سیاسی، امنیتی بین کشورها حاضر در مبارز با داعش و کشورها جبهه مقاومت منجر به کنترل تهدیدات گردیده است. امنیت ژئوپلیتیکی و فضای ژئوپلیتیکی در این فضا تنش های و قطب بندی هایی را شکل داده است. با توجه به اشتراکات ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژی میان کشورهای این منطقه بخصوص عراق با همسایگان، تبیین سناریوهای احتمالی تحولات عراق و ارزیابی تأثیرات فضاهای جغرافیایی در پسا داعش در منطقه غرب آسیا موضوع اصلی این تحقیق هست.
بنیان های ژئوپلتیک بی ثباتی سیاسی کشور عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شواهد تاریخی نشان می دهد بخش مهمی از عوامل ثبات و بی ثباتی واحد های سیاسی-فضایی ناشی از برآیند مسائل ژئوپلتیکی آن محسوب می شود که این مسائل نقش موثری را در شکل گیری فرهنگ سیاسی و سیاست خارجی واحد های سیاسی - فضایی ایفا می کند. در این میان کشور عراق متاثر از موقعیت ژئوپلتیک و ناکارآمدی روند دولت – ملت سازی و نظام های سیاسی غیر دموکراتیک از بدو شکل گیری تاکنون دچار بی ثباتی بوده است و این بی ثباتی نقش موثری در بازتولید رویکرد نظامی و پرخاشگری سیاسی در این کشور داشته است. این واقعیت یعنی آسیب پذیری ژئواستراتژیک عراق از نظر دسترسی مناسب به دریا ، به عنوان بزرگترین تنگنای جغرافیایی این کشور طی نیم سده گذشته باعث شده که این کشور بارها با ارائه تعریف جدیدی از مرزهایش با ایران و کویت ،این مشکل را به نوعی حل و فصل کند، ولیکن در مقاطعی از تاریخ موجب بروز تنش و حتی جنگ با همسایگان خود شده است. شواهد نشان می دهد تا زمانی که این چالش های ژئوپلتیکی حل نشود زمینه های بی ثباتی و تنش در عراق ادامه خواهد یافت. از این رو این مقاله بر این فرض است که بی ثباتی سیاسی کشور عراق متاثر از موقعیت جغرافیایی ،ناکارآمدی روند دولت-ملت سازی و نظام های سیاسی غیر دموکراتیک بوده است و روش شناسی حاکم بر آن نیز سرشتی عقلانی دارد و روش پژوهش آن نیز توصیفی –تحلیلی است و داده های مورد نیاز آن به شیوه کتابخانه ایی گرد آوری شده است.
واکاوی هنجارگریزی نوشتاری و دلالت های آن در شعر سعدی یوسف بر اساس الگوی زبان شناختی جفری لیچ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خروج از هنجار رایج نوشتار یکی از گونه های هنجارگریزی است. هنجارگریزی نوشتاری که در تقسیم بندی لیچ یکی از هشت گونه هنجارگریزی محسوب می شود، هنگامی مورد استفاده شاعر قرار می گیرد که کلمات به تنهایی بار معنایی کافی برای انتقال پیام را نداشته باشند؛ ضمن این که این فرصت را به خواننده می دهد تا در تعامل با متن، برداشت آزادی داشته باشد. سعدی یوسف از شاعرانی است که هنجارگریزی نوشتاری در شعر او جایگاه برجسته ای را به خود اختصاص داده است؛ به گونه ای که می توان استفاده از هنجارگریزی نوشتاری را ویژگی سبکی او به شمار آورد. در پژوهش پیش رو سعی بر آن است تا با شیوه توصیفی- تحلیلی و با استناد به شواهدی که نشان دهنده آشنایی زدایی نوشتاری است، ابتدا نمونه های این نوع هنجارگریزی درشعر این شاعر عراقی مشخص شده و سپس توضیح داده شود که هنجارگریزی مورد بحث، در شعر او تا چه اندازه رویش طبیعی و بی تکلّف داشته است. در نهایت یافته های پژوهش نشان می دهد که مهم ترین مصادیق هنجارگریزی نوشتاری در شعر سعدی یوسف عبارتند از: جدا نویسی حروف واژه ها و استفاده از جای خالی، نوشتن پلکانی و عمودی سطرهای شعری، استفاده از اشکال هندسی و شکل تصویری اعداد، تکرارکلمات و ایجاد هماهنگی بین مفهوم واژه و شکل نوشتاری آن و تغییر اندازه قلم و به کارگیری واژه هایی از زبان انگلیسی. هدف ازکاربست این نشانه های دیداری، جلب توجه خواننده و تأثیر گذارتر کردن کلام شعری در حوزه عاطفه و برجسته تر کردن عینیّت معنا و همچنین تکامل پیام شعری است.
مقایسه جرایم مستوجب اعدام در قانون مجازات ایران و عراق
منبع:
فقه جزای تطبیقی دوره اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
1 - 13
حوزه های تخصصی:
کیفر اعدام، سخت ترین واکنش اجتماعی و قانونی به جرایمی است که مغایر مصلحت و امنیت جامعه است. این مجازات نقطه پایان حیات یک انسان است. اگرچه سیاست جنایی حاکم بر جوامع، بر اساس اصل تناسب جرم و مجازات، به تشریع این کیفر پرداخته است اما این نگرش، با سایر سیاست های کیفری از جمله اثربخشی مجازات و جنبه اصلاحی و تربیتی کیفر در مورد مجرم در تضاد کامل می باشد و صرفاً جنبه ارعابی و ترهیبی برای سایر افراد اجتماع دارد. در فقه اسلامی جرایم مستوجب اعدام، معدود می باشد و بیشتر شامل قصاص و برخی از حدود می شود . اگرچه مبنای قانون گذاری در ایران مبتنی بر فقه شیعی است اما مقنن ایران به دلیل اقتضائات اجتماعی به ویژه در اوایل تشکیل حکومت اسلامی، در مورد برخی از تعزیرات، نیز به تشریع این مجازات پرداخته است و برخلاف قاعده «التعزیر بما دون الحد» عمل نموده است. در عین حال، رویکرد فعلی قانون گذار، در راستای تجارب تقنینی و تعهدات و تحولات بین المللی در جهت کاهش موارد اعدام است. نظام حقوقی عراق، بیشتر مبتنی بر عرف است. موارد قانونی اعدام در اصلاحات قانون جزایی این کشور بعضاً تقلیل یافته است و شامل مواردی چون مجازات قتل نفس و جرایم مرتبط با امنیت (داخلی و بین المللی) و جرایم تروریستی است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی بوده و اطلاعات به دست آمده به صورت توصیفی- تحلیلی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
تجربه زیسته زنان رزمنده در جنگ ایران و عراق و بازاندیشی در نقش های سنتی سیاسی و اجتماعی آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه علوم سیاسی سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۴)
145 - 180
حوزه های تخصصی:
مسئله این نوشتار تجربه زیسته زنان رزمنده در جنگ و تاثیر آن بر زندگی روزمره آنان و تحول در ذهنیت و مطالبات سیاسی- اجتماعی آنان است. جنگ ایران و عراق و مشارکت زنان در آن، عامل بزرگی برای بازاندیشی زنان نسبت به نقش سیاسی- اجتماعی خود در ایران پس از انقلاب اسلامی بوده است. اساس پژوهش نویسندگان، مصاحبه با چند تن از زنان رزمنده و روش این پژوهش تحلیل محتوای این مصاحبه ها بوده است. این زنان بیشتر از خانواده های سنتی برخاسته اند و حضورشان در جبهه های جنگ بسیاری از هنجارهای سنتی شان را با چالش روبه رو ساخته است. آنها از بایدها و نبایدها در مورد جنسیت، در دوره هشت ساله جنگ و در جامعه پساجنگی ازتبعیض میان زنان رزمنده و مردان در نهادهای رسمی، سخن گفته اند. پرسش اصلی نویسندگان این نوشتار این است که: "حضور زنان رزمنده در جنگ ایران و عراق در بازاندیشی در نقش های سنتی آنان چه تاثیری داشته است؟ پس از تحلیل محتوای مصاحبه ها نتایج بدست آمده نشان داده که مشارکت آنان درجنگ و موفقیت شان در انجام وظایفشان در جبهه های جنگ، عاملی برای بازاندیشی در نقش های سنتی شان و چالش در گفتمان سنتی بوده است. این شرایط آنان را برای ورود به عرصه عمومی آماده کرده و مطالبات شان را در حوزه های سیاسی– اجتماعی گسترده و متفاوت ساخته است.
آیت الله سید علی سیستانی، واقع گرایی اسلامی، صلح و امنیت در عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال هجدهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳۵)
151 - 172
حوزه های تخصصی:
نقش مرجعیت در جوشش و اعتلای حوزه نجف اشرف و همچنین تحولات عراق بسیار پُررنگ بوده است. در این میان به ویژه آیت الله سیستانی به خاطر داشتن شخصیتی کاریزماتیک، عملگرا بودن، واقع گرایی و مصلحت گرایی، موقعیتی راهبردی داشته اند که در دوره اخیر کاملاً برجسته است. سؤال اصلی این پژوهش ناظر بر نقش ایشان در برقراری صلح، وفاق و امنیت ملی در داخل عراق و همچنین در سیاست خارجی صلح آمیز این کشور با دیگر کشورها است. برای این منظور محققان از نظریه و الگوی تحلیلی برآمده از واقع گرایی اسلامی بهره برده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد که آیت الله سیستانی به ترکیبی مؤثر و هدفمند از اصول اسلامی و هنجارهای پذیرفته شده جامعه جهانی برای تحقق آرمان سیاسی دست یافته اند که امکان تأسیس و تقویت اصل صلح را در گستره داخلی عراق و مناسبات خارجی این کشور فراهم ساخته است.