مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۰۱.
۳۰۲.
۳۰۳.
۳۰۴.
۳۰۵.
۳۰۶.
۳۰۷.
۳۰۸.
۳۰۹.
۳۱۰.
۳۱۱.
۳۱۲.
۳۱۳.
۳۱۴.
۳۱۵.
۳۱۶.
۳۱۷.
۳۱۸.
۳۱۹.
۳۲۰.
عراق
کشور عراق در مقایسه با سایر همسایگان ایران، بیشترین تأثیرگذاری را بر امنیت و منافع ملی ایران داشته است. به ویژه بعد از برون رفت از بحران داعش به سمت تقویت هویت ملی جدید و کاهش نفوذ قدرت های خارجی گام برداشته و در نتیجه بازیگران منطقه ای و بین المللی را به تکاپو واداشته تا به یارگیری در عراق جدید بپردازند. بنابراین تحولات آینده عراق نقش مهمی در ترسیم خطوط قدرت در این منطقه بازی خواهد کرد. در این دوره بازیگران داخلی، منطقه ای و فرامنطقه ای به دنبال افزایش نقش و نفوذ بیشتر در معادلات این کشور و در نهایت ترسیم سناریوی مطلوب خود هستند. مقاله حاضر بر اساس روش سناریونویسی قصد دارد به بررسی تاثیر سناریوهای محتمل آینده عراق بر امنیت ملی ج.ا.ایران بپردازد. در این راستا نگارنده به شناسایی فاکتورهای کلیدی موثر بر تحولات عراق اقدام و سپس با شناسایی پیش ران ها، عدم قطعیت های موجود در عراق را شناسایی و در نهایت شش سناریوی محتمل آینده عراق را مورد شناسایی قرار داده است. این سناریوها بر اساس احتمال وقوع، اهمیت و مطلوب بودن به ترتیب عبارتند از: سناریوی تغییر ساختار سیاسی در عراق از طریق تغییر قانون اساسی، کودتای ارتش، جنگ داخلی، تجزیه عراق، اتحاد و انسجام میان احزاب و افزایش قدرت ملی عراق(عدم همراهی با ایران) و در نهایت: سناریوی تقسیم عادلانه و دمکراتیک قدرت (همراه با ایران). به اعتقاد نگارنده سناریوی تقسیم عادلانه قدرت در همراهی با ایران با توجه به وقایع اخیر محتمل تر و برای امنیت ملی ج.ا.ایران نیز مطلوب تر می نماید.
منافع آمریکا در قرارداد الجزایر (1975)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روابط بین الملل دوره دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۳۸)
197 - 227
مرزهای ایران و عراق از دیرباز، محل اختلاف و درگیری بین دو کشور بوده است. وجود ده ها عهدنامه مرزی در دوران معاصر، نشان از عمق مشکلات دو کشور در این باره است. آخرین عهدنامه منعقد شده بین دو سرزمین، قرارداد الجزایر (1975) است. این قرارداد با تمام فراز و نشیب هایی که از سر گذرانده، بعد از گذشت حدود نیم قرن هنوز هم معتبر است. این عهدنامه در حالی بسته شده که به نظر می رسید که دو کشور در اوج اختلاف هستند و چشم اندازی برای صلح متصور نیست. در جهان دو قطبی آن سال ها، عراق وابسته به بلوک شرق بود و به علت جنگ با کردها و مسائل داخلی در آستانه فروپاشی. از آن سو ایران هم پیمان غرب بود و به واسطه افزایش قیمت نفت، در حال قدرت گرفتن در منطقه. بنابراین به نظر می رسید که آمریکا با هدف پشتیبانی از ایران، واسطه چنین قراردادی شده است. در شمار زیادی از تحلیل هایی که پیرامون این قرارداد انجام شده، چنین نظری غالب است. اما این مقاله تلاش دارد با روش تحلیلی_توصیفی بر طبق اسناد به جا مانده، نشان دهد که منافع ایران و آمریکا در آن مقطع در حال فاصله گرفتن از هم بود و سیاست هر دو کشور در حال تغییر. بنابراین آمریکا با توجه به منافع خود، شرایط را به گونه ای مهیا کرد تا ایران راضی به بستن قرارداد شود.
آب و راهبرد هیدروهژمون گرایی ترکیه در بین النهرین(مقاله علمی وزارت علوم)
موقعیت ممتاز ترکیه در شمال بین النهرین و برخورداری از منابع بالادستی رودخانه های بزرگ آن یعنی دجله و فرات که به کشورهای پایین دست(سوریه، عراق و ایران) سرریز می شوند، سبب شده برنامه های آبی این کشور که در قالب پروژه هایی مانند "گاپ" و "داپ" جهت مدیریت و تامین انرژی و توسعه کشور پیگیری می شود، تاثیرات فراسرزمینی و تبعات سیاسی روزافزونی یابد. این درحالی است که اغلب کشورهای منطقه با چالش های جدی آبی مواجه بوده و لذا بررسی سیاست ها و تبیین نیات و راهبردهای ترکیه پیرامون نحوه مدیریت آب این دو رود فراسرزمینی می تواند نقش مهمی جهت شناخت راهبردهای کلان این کنشگر فعال در معادلات میان مدت و بلندمدت منطقه-ای داشته باشد. مقاله حاضر درصدد است با شیوه توصیفی-تحلیلی و بهره گیری چارچوب نظری رئالیسم، به این پرسش پاسخ دهد که ترکیه چه اهدافی را از سیاست کنترل آب و هیدروهژمون گرایی در بین النهرین تعقیب می کند؟ فرضیه اصلی: سیاست بیشینه سازی قدرت منطقه ای موجب شده تا آنکارا به دنبال ابزارسازی سیاسی منابع آبی جهت پیاده کردن راهبرد هیدروهژمون گرایی برآید تا بتواند در بزنگاه های سیاسی تغییرات دلخواه را بر رفتار همسایگان و در نهایت معادلات و قواعد منطقه ای تحمیل نماید. یافته پژوهش: هیدرروهژمون گرایی بخشی از پازل هژمون گرایی منطقه ای ترکیه در کنار برنامه هایی نظیر تبدیل شدن به هاب انتقال انرژی، قطب تولیدات فنی-تکنولوژی و مرکز تبادلات اصلی منطقه ای آنکارا است تا بتواند به اتکاء آن الگوهای آینده معادلات کلان منطقه ای در برابر کنش گران اصلی همچون ایران را تغییر دهد.
بررسی عوامل گسترش جریانات تکفیری در خاورمیانه (2015- 2011)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره چهارم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴ (پیاپی ۱۴)
128 - 103
با شروع قیام های عربی، بسیاری از محققان به شکل گیری دموکراسی و قدرت گیری جریانات دموکراتیک مسلمان در جهان عرب امیدوار بودند و از آن سخن می گفتند با این حال دیری نپایید که خوش بینی ها عملا رنگ باخت و جریانات دموکراتیک اسلام گرا در کوران حوادث و تحولات جا ماندند و در عوض گروه های تکفیری موفق به گسترش و بسط حوزه نفوذ خود شدند به گونه ای که در کمتر از چهار سال پس از آغاز بیداری عربی، ده ها گروه نظامی و شبه نظامی تکفیری شکل گرفتند طوری که هم اکنون بخشهای وسیعی از سوریه و عراق در دست جریاناتی مانند داعش و النصره و یا گروههای تکفیری همسو قرار دارد. پرسشهای اصلی که این پژوهش مطرح می کند، چنین است: چه عواملی زمینه گسترش جریانات تکفیری و افراط گرایی مذهبی را پس از آغاز جنبش های موسوم به بهار عربی ایجاد نمود؟ البته با توجه به این که مهد جریانات تکفیری در عراق و سوریه قرار دارد، این پژوهش به علل گسترش جریانات تکفیری در منطقه عراق و سوریه می پردازد. نویسنده برای پاسخ به پرسش تحقیق از رویکرد سطح تحلیل بهره گرفته و علل این پدیده را در سه سطح ملی، منطقه ای و بین المللی واکاوی می نماید. یافته های پژوهش حاکی از آن است که فرقه گرایی و بحران دموکراسی در سطح ملی، رقابت های ژئوپولیتیکی و هویتی در سطح منطقه ای و انفعلال نسبی قدرت های بزرگ به ویژه ایالات متحده در سطح بین المللی زمینه گسترش یافتن جریانات تکفیری در عراق و سوریه را فراهم نموده است. گسترش یافتن جریانات فوق نیز عملا باعث گسترش بحران ها و منازعات در خاورمیانه و تسری پیامدهای آن به جهان غرب شده و لذا زمینه نقش آفرینی و تحرک بیشتر بازیگران بین المللی را فراهم می آورد.
تاثیر تحول سیاست داخلی آنکارا نسبت به مساله کردها بر روابط ترکیه و عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ششم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
195 - 224
از بدو تاسیس جمهوری ترکیه در 1923، دولت ملی در ترکیه با چالش مساله کردها مواجه بوده است. در طول دوره حدودا هشتاد ساله تسلط کمالیست ها بر مراکز قدرت سیاسی در ترکیه، آنکارا سیاست انکار و ادغام کردها را در ناسیونالیزم ترکی پی گیری می کرد. پیدایش سازمان حزب کارگران کردستان (پ ک ک)، پاسخ کردها به سیاست انکار و ادغام به مثابه سیاستی در جهت دولت سازی مدرن در ترکیه بوده است. در طول دو دهه پایانی قرن بیستم، ترکیه شاهد کشمکشی خشونت بار مابین دولت مرکزی و سازمان پ ک ک بوده است به گونه ای که برآورد می شود که بیش از سی هزار نفر در طول این کشمکش خشونت بار جان باخته اند. به طور کلی در دوره تسلط کمالیست ها، مساله کردها در کنار مساله اسلام سیاسی توسط نخبگان در قدرت به عنوان تهدیداتی موجودیتی بر علیه تمامیت ارضی و مشخصه سکولار حکومت برساخته شده بودند، پس از به قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه از اوایل قرن جدید، آنکارا سیاست امنیتی سازی مساله کردها را تعدیل نموده و در صدد راه حل هایی جدید برای این مساله برآمده است و با توجه به ساختارهای دموگرافیکی و ژئوپولیتیکی عراق، و پایگاههای پ ک ک در کوهستان قندیل در اقلیم خودمختار کردستان عراق، مساله کردهای ترکیه و سیاست آنکارا بویژه در پیوند با عراق بعدی بین المللی نیز یافته است. در این مقاله به روش تبیینی و از چشم انداز رهیافت نظری امنیتی سازی و غیر امنیتی کردن، به تحول سیاست ترکیه در دوره سلطه حزب عدالت و توسعه نسبت به مساله داخلی کردها و تاثیر آن بر روابط ترکیه و عراق پرداخته شده است.
تبیین اهداف حکومت اقلیم کردستان عراق در اتحاد با ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره هفتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۲۳)
81 - 106
دستاوردهای سیاسی و امنیتی در کنار رشد اقتصادی باعث شده است که حکومت اقلیم کردستان عراق بتواند به عنوان الگویی موفق برای دیگر جنبش های کرد در منطقه خاورمیانه مطرح شود. حکومت اربیل برای حفظ جایگاه و هژمونی خود بر منطقه شمال عراق رویکرد اتحاد با بازیگران منطقه ای نظیر ترکیه را اتخاذ نموده است. در این میان سوالی که مطرح است این است که حکومت اقلیم کردستان عراق از طریق اتحاد با ترکیه چه اهدافی را پی گیری نموده است؟ با توجه به حصر ژئوپلیتیک اقلیم کردستان عراق به نظر می رسد هدف اصلی اربیل تامین بقای دولت نیمه مستقل اقلیم کردستان عراق و کاهش مخالفت های آنکارا با مسئله استقلال احتمالی آن بوده است. در کنار آن می توان به بهره مندی از طرفیت های اقتصادی و ارتباطی ترکیه برای ایجاد صنعت نفت مستقل و مقابله با نفوذ فزاینده پ.ک.ک. در منطقه نیز اشاره نمود. مقاله حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با استفاده از چارچوب نظری ژئوپلیتیک دلایل حکومت اقلیم کردستان عراق برای اتحاد با ترکیه را مورد بررسی قرار داده است.
هیدروپلیتیک ایران و عراق و بهینه کردن مصرف آب های مشترک مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره هفتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۲۴)
233 - 259
مصرف آب در سال های اخیر به علل رشد جمعیت، گسترش شهرها و توسعه کشاورزی از افزایش چشم گیری برخوردار بوده است. در کل منشأ 12 درصد از حجم آب های سطحی کشور عراق از ایران است که 10 درصد از کل حجم آب های سطحی کشور ایران را شامل می شود. هدف اصلی این مقاله که به صورت اسنادی و با شیوه توصیفی-تحلیلی تهیه شده، بررسی چالش ها و فرصت های هیدروپلیتیک ایران در قبال عراق است. عراق و ایران از حیث توازن ژئوپلیتیکی تقریبا برابرند و به همین علت نوعی رقابت علنی و پنهان در زمینه های مختلف نسبت به هم دارند. اگر عراق از قدرت بالایی برخوردار باشد تهدیدی برای ایران به حساب می آید، چون همیشه از طرف زمامداران عراق عنوان شده که مرز آبی و دسترسی عراق به آبهای آزاد با محدودیت زیادی مواجه است. بنابراین عراق در صورت برخورداری از قدرتی بالاتر به طور قطع اقدام به حل مشکل ژئوپلیتیکی خود خواهد کرد و بحران ژئوپلیتیکی را با بدست گرفتن ارزش و منفعت جغرافیایی (اروندرود) و تسلط بر آن، به نفع خود کنترل خواهد کرد. براساس یافته های این مقاله می توان به این نتیجه رسید که هیدروپلیتیک ایران در برخورد با عراق باید رویکردی تنش زدا و هیدرودیپلماسی داشته باشد و چشم انداز آینده هیدروپلیتیک ایران و عراق می بایست برمحور مدیریت مشترک دو کشور در اروند رود باشد .
گسل ها و چالش یکپارچگی عراق: آثار و پیامدهای امنیتی برای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
107 - 138
عراق پس از صدام از مهم ترین حوزه های سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران محسوب می شود. در حالی که شکاف های داخلی، رقابت های سیاسی و چالش های امنیتی در عراق جدید افزایش یافته، تشکیل کشور کردی در مرزهای غربی ایران و تجزیه عراق به عنوان یکی از سناریوهای محتمل در مورد آینده این کشور بیش از پیش تقویت شده است. هدف از این پژوهش بررسی این مسأله است که تجزیه عراق چگونه می تواند بر امنیت ملی ج.ا.ایران تأثیر بگذارد؟ برای سنجش این موضوع از لحاظ نظری، از رهیافت ترکیبی امنیت ملی لی نور جی مارتین بهره گرفته شده و از لحاظ روشی، برای فهم رابطه بین متغیرها، از روش علّی، استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد، گسل های حاصل از تجزیه ی عراق با فعال ساختن موضوع اقلیت ها و دامن زدن به شکاف های قومی-مذهبی مختلف، ایجاد دولت های جدید در مجاورت ایران و تقویت جریان های معارض و بازیگران رقیب، منجر به شکل گیری تهدیدات امنیتی گسترده ای علیه تمامیت ارضی، انسجام اجتماعی و نظام سیاسی ایران می گردد. لذا به رغم اینکه ایران سیاست ها و کنش های موثری برای حمایت از وحدت و ثبات عراق اتخاذ کرده است، کاهش تهدیدات ناشی از تجریه عراق، نیازمند تمرکز بیشتر بر ابعاد و جوانب احتمالی چنین سناریویی است.
تاثیر دولت شکننده عراق بر امنیت زیست محیطی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
291 - 322
در طول یک دهه اخیر، مفهوم دولت های شکننده به یکی از مفاهیم مهم سیاست بین الملل تبدیل شده است. این پدیده از جمله ویژگی های برخی کشورهای خاورمیانه است. این دولت ها مؤلفه هایی از قبیل مداخله نظامی بیگانه، انتقال قدرت سخت و خشن، بحران مشروعیت، مشکلات زیست محیطی، ناکارآمدی نظام قضایی و اقتصادی و گسترش تروریسم دارند. دولت عراق پس از سال 2003، در گروه دولت های شکننده قرار گرفته و در طول این سال ها همواره در سطح نامطلوبی از ثبات ارزیابی شده است. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و بهره گیری از شاخص های شکنندگی دولت در پی بررسی تأثیر دولت شکننده ی عراق در بروز تهدیدهای زیست محیطی نسبت به ج.ا. ایران است. یافته های پژوهش نشان می دهد با توجه به شاخص های دولت شکننده؛ وجود دولت شکننده عراق در همسایگی ج.ا. ایران سبب ساز بروز تهدیدهای زیست محیطی در جنوب غرب ایران می گردد.
تاثیر ناامنی هویتی ملی بر گسترش نئوتروریسم در خاورمیانه با تاکید بر کشور عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۳۰)
31 - 60
در عصر حاضر، همچنان نئوتروریسم مهمترین عامل شکل گیری ناامنی در نقاط مختلف خاورمیانه است. طی سالیان گذشته پژوهش های متنوعی با موضوع شناسایی دلایل شکل گیری و تشریح اشکال و ابعاد تروریسم انجام شده اما پژوهش ها و اقدامات موجود برای مهار تروریسم، همچنان از ورود به موضوع ناامنی هویتی کم بهره بوده اند. پژوهش حاضر به روش کیفی و با رویکرد توصیفی و تحلیلی به دنبال یافتن پاسخ این سوال است که؛ ناامنی هویتی ملی چه تاثیری بر گسترش نئوتروریسم در خاورمیانه داشته است؟ به نظر می رسد؛ به دلیل نقش بنیادین هویت به ویژه هویت «مذهبی» در طراحی پلان های هویتی در خاورمیانه، میان ناامنی هویتی، خلل در استمرار روایت های مذهبی و گسترش نئوتروریسم رابطه مهمی برقرار است. برای آزمایش این فرضیه، کشور عراق به عنوان عرصه پژوهش انتخاب شده است. این رابطه بیان می دارد که انتخاب گزینشی اجزاء روایت بیوگرافیک و ره گیری مطلق آن توسط کنشگران مذهبی در داخل عراق، ضمن ایجاد ناامنی هویتی، موجب آغاز یا تشدید اضطراب ناشی از شرم در باور و رفتار بازیگران داخلی، ره گیری سیاست کسب شرافت و در اثری به نظر ناخواسته، سبب گسترش نئوتروریسم در عراق شده است.
نقش ساختارهای سیاسی-فرهنگی بر بازتولید خشونت در عراق (2003 تا 2020)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳۱)
152 - 188
سوال اصلی پژوهش حاضر این است که ساختارهای سیاسی – فرهنگی دولت صدام چگونه باعث ظهور و گسترش خشونت در عراق پس از صدام گشته است؟ فرضیه پژوهش به این نکته اشاره می کند که کنش گروه های خشونت گرایی که در قالب اقدامات رادیکال و افراطی در جامعه عراق مشاهده می گردد، ریشه در ساختارهای استبدادی و فراگیر دولت صدام دارد. برای پاسخ به سوال پژوهش از روش توصیفی-تحلیلی و مفهوم تعیّن چند جانبه آلتوسر استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد دولت صدام برای بازتولید قدرت خود از دو دستگاه سرکوب گر دولت و ایدئولوژی حزب بعث استفاده نموده است. این کار باعث گردید شهروندان عراقی در فضایی آکنده از ترس و دلهره به سوژه های منفعل و ناخودآگاه تبدیل شوند که چاره ای جز تبعیت از ایدئولوژی غالب نداشتند. سوژه ها در حکومت صدام چنان با حزب بعث و ایدئولوژی آن عجین گشتند که نه تنها به پروسه بازتولید قدرت بعثی یاری رساندند؛ بلکه روش بازتولید آن را که عمدتا از طریق خشونت انجام می پذیرد درونی کردند. این درونی شدن خشونت به همراه عقده های فروخورده سرکوب در دوران صدام موجب گردید تا کنش شهروندان عراقی در دوران پساصدام شکل خشن به خود گیرد.
تحلیل بافت سیاست های تبلیغاتی در جنگ، پروپاگاندا یا جنگ روانی مورد مطالعه: جنگ ایران و عراق (1358- 1367)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۳۸)
207 - 238
تجزیه و تحلیل تبلیغات در منازعات معاصر بدون درک مفهوم و ابعاد دو قالب تبلیغات جنگی شامل "روش های جنگ روانی" و یا مقوله "روش های پروپاگاندایی" امکان پذیر نیست. جنگ 8 ساله ایران و عراق نمونه ای از این منازعات است که تبلیغات جنگی در دو قالب جنگ روانی و پروپاگاندا، نقش مهمی را در آن ها ایفاء کرده است. پرسش محوری پژوهش اینست که روند تبلیغات جنگی در جنگ هشت ساله عراق و ایران در کدامیک از قالب ها شامل روش های جنگ روانی و یا روش های پروپاگاندایی قابل ارزیابی است؟ تببین نظری ابعاد و روش های جنگ روانی از یکسو و روش های پروپاگاندایی از سوی دیگر چارچوب نظری این تحقیق را تشکیل می دهد. فرضیه تحقیق بر این نکته اذعان دارد که سیاست های تبلیغاتی طرفین منازعه از روش های هر دو قالب یعنی جنگ های روانی و پروپاگاندا بهره برده اند. در این راستا دولت عراق در دوره جنگ، توفیق بیشتری در عرصه کاربرد روش های جنگ روانی و پروپاگاندا علیه طرف خصم خود داشته است. پژوهش حاضر تلاش دارد تا با روش توصیفی – تحلیلی و تحلیل محتوای اسناد و با گردآوردی داده ها و اطلاعات لازم به شیوه کتابخانه ای، تحولات تبلیغات جنگی را طی جنگ مزبور مورد بررسی قرار دهد و تجربه گذشته را برای مسیر آینده روشن سازد.
بسترهای تضاد و مقاومت گفتمان شیعی در عراق معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
با دیدی تحلیلی به کنش های سیاسی و وقایع تاریخی عراق معاصر به وضوح می توان دید که گفتمان شیعی مهم ترین نیروی اجتماعی فعال در عرصه سیاسی عراق است که می تواند موقعیت های اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی را با تکیه بر اصول و اجزای گفتمانی خود به وجود آورد. مقاله حاضر با استفاده از روش تحلیل گفتمان لاکلا و موفه ضمن توصیف و تحلیل گفتمان امر سیاسی با هویتی شیعی، درصدد تحلیل این است که این گفتمان چگونه در دوره های مختلف با دال های مرکزی خاص آن دوره به معنا بخشی به مدلول ها یا دال های شناور پرداخته و این معنا دهی تبدیل به کنش های گفتمانی و اجتماعی شده است. همچنین مقاله در صدد پاسخ به این سؤال است که چگونه گفتمان سیاسی شیعی در عراق تمام کنش های گفتمان های رقیب و قدرت را شناسایی و در حد امکان در چارچوب نظام دانایی خود پاسخ می دهد. با توصیف شش دوره جامعه شناختی در عراق معاصر، ضمن ایضاح بسترهای تضاد و مقاومت و غیریت سازی، چگونگی معنادهی گفتمان شیعی به سایر مدلول ها تحلیل می گردد.
تأثیرات گفتمان فرهنگی جمهوری اسلامی ایران بر کشور عراق
منبع:
پژوهش ملل شهریور ۱۴۰۱ شماره ۷۹
45-65
حوزه های تخصصی:
جمهوری اسلامی ایران سعی کرده با استفاده از ابزار فرهنگی مختص خود، کشورهای منطقه و اسلامی را تحت تأثیر قرار داده و به نوعی از آنها در گفتمان دیپلماسی فعال استفاده نماید. یکی از محیط های جغرافیایی مهم و تأثیرپذیر برای ایران، کشور عراق می باشد. این کشور به دلیل ماهیت سیاسی، دینی و فرهنگی خود، قرابت خاص با ایران دارد. در طول تحولات تاریخی این کشور، اندیشمندان زیادی از جمله صدر و حکیم با تأثیرپذیری از فرهنگ و اندیشه های سیاسی ایران، نقش عمده ای در تحولات کشور خود ایفا کردند. دغدغه اصلی مقاله حاضر در قالب این سوال مطرح می شود که: نقش گفتمان فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در عراق چگونه می باشد و از چه ابزارهایی بر جامعه هدف خود در عراق استفاده می کند؟ سعی گردیده با روش تحلیلی-توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای به سوال فوق پاسخ داده شود. فرضیه اصلی که: باتوجه به قرابت بالای فرهنگی و مذهبی ایران و عراق، جمهوری اسلامی سعی کرده با استفاده از ابزار فرهنگی و اشتراکات دینی، نوعی گفتمان سازی مطلوب در جهت تحقق سیاست های منطقه ای خود ایجاد کند. به همین منظور محقق شاخص های فرهنگی مشترک دو کشور را مورد تبیین و تحلیل قرار می دهد.
نقش فرایند دولت – ملت سازی بر تفوق ایران بر عراق در بحران هاو برخوردهای مرزی سال های 1975 -1971 م.(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال ششم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۲۱)
47 - 61
حوزه های تخصصی:
بحران در روابط ایران – عراق در دوران حاکمیت بعثی ها حدفاصل سال های 1975-1971 م. به اوج خود رسید ولی با این وجود سطح تنش ها در حد درگیری های لفظی و برخوردهای مرزی باقی ماند و هیچ گاه به جنگی تمام عیار نینجامید. در اینجا این پرسش ها مطرح می شوند که چرا علی رغم بحران در روابط، این تنش ها هیچ گاه منجر به حادثه ای همچون جنگ تحمیلی نگردید؟ و چه علل و یا عواملی موجب شد که ایران بتواند در قرارداد 1975 م. الجزیره دست بالا را داشته باشد و خواسته های خود را به طرف عراقی تحمیل کند؟ دولت ایران به دلیل کسب موفقیت در حوزه های مادی فرایند «دولت – ملت سازی» و احراز شاخص ها موضع برتری پیدا نمود و توانست در عرصه های دیپلماتیک و میدان های نبرد خواسته های خود را به دولت عراق دیکته کند. این پژوهش با اتکای به اطلاعات موجود در منابع تاریخی و با رویکردی توصیفی – تحلیلی تلاش دارد به بررسی این موضوع بپردازد. یافته های این پژوهش نشان می دهند که موفقیت ایران در اجرای نسبی این شاخص ها سرشت و سرنوشت روابط دو کشور را در طی این سال ها تغییر داد و این از مهم ترین دلایل کامیابی ایران در رقابت با عراق محسوب می شود.
تداوم و تغییر در سیاست گذاری روابط خارجی عراق از 1920 تا 2020(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۴۱)
89 - 106
حوزه های تخصصی:
پس از تشکیل عراق جدید طی یک قرن اخیر، این کشور سه نوع متفاوت از نظام سیاسی را تجربه کرده و در سطح داخلی و خارجی دچار دگرگونی های مهمی شده است. در بعد سیاست گذاری خارجی، سؤال این است که با هر تغییر در نظام سیاسی عراق اولویت های سیاست خارجی این کشور چگونه ترسیم شد؟ عراق در سال 1920، پس از فروپاشی عثمانی تحت سرپرستی پادشاهی متحد بریتانیا قرار گرفت. در سال 1921 نظام مشروطه سلطنتی عراق با قیمومیت انگلستان شکل گرفته و در سال 1932 از قیمومیت انگلستان خارج شد. در این زمان حفظ ثبات و کسب استقلال، از مهم ترین مؤلفه های سیاست خارجی عراق بود. پس ازاین با سه کودتای نظامی در دهه 50 و 60 میلادی، سیاست گذاری این کشور بر مبنای ایجاد حکومت سوسیالیستی و وحدت عربی شکل گرفت. پیگیری این هدف به دلیل سرکوب داخلی و تهاجم خارجی علیه همسایگان با شکست روبه رو شد. در دوره بعد، با سرنگونی حکومت بعثی طی حمله آمریکا به عراق در سال 2003، مجدداً نظام سیاسی این کشور تغییر کرده و مجموعه جدیدی از اولویت ها طرح شد که به دور از قرائت های هویتی و ایدئولوژیک صرفاً بر مبنای اصالت بخشیدن بر مفاهیم دموکراسی و منافع ملی تنظیم یافت.
مقایسه مضامین اجتماعی در اشعار پروین اعتصامی و احمد صافی النجفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهارم زمستان ۱۳۸۹ شماره ۱۶
75 - 98
حوزه های تخصصی:
در جهان معاصر و در طی یک قرن گذشته سرنوشت برخی ملت ها شباهت زیادی به هم داشته و مسائل اجتماعی آنها نیز به همین خاطر شبیه هم شده است. مقاله حاضر با هدف مقایسه مسائل اجتماعی در اشعار دو شاعر معاصر، پروین اعتصامی و احمد صافی النجفی تدوین شده است هر چند که ممکن است این دو شاعر در بسیاری از جهات اثر مستقیمی در یکدیگر نداشته اند، اما آن دو با وجود تفاوت در جنس یعنی در زن و مرد بودن، به مسائلی از قبیل وطن پرستی، دفاع از آزادی و آزادی خواهی و بیان درد فقرا و یتیمان پرداخته و نیز دردهای اجتماعی ، سکوت ، خفقان و استبداد حاکم بر زمان خویش را بیان کرده اند.
نقش آداب و رسوم اجتماعی ایران در ادبیات معاصر عراق با تکیه بر اشعار جواهری، نجفی، سیّاب و بیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دهم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳۹
119 - 153
حوزه های تخصصی:
هر شاعر و نویسنده با خلق اثر ادبی، علاوه بر آنکه برگ زرّینی به تاریخ ادب و فرهنگ جامعه و کشور خویش می افزاید، تصویری به کمال از دو دنیای بیرون و درون خویش برای خوانندگان به نمایش می گذارد. شاعران زبان فارسی نیز در دوره ای به شرق و سرزمین هند روی آورده بودند؛ اما سفر به غرب جایگاهی دیگر داشت. پس از تسلّط صفویان بر ایران و ترویج مذهب رسمی شیعه، بسیاری از شاعران به سمت غرب و سرزمین عراق امروزی روی آوردند. توجه به عراق در اندیشه بسیاری از شاعران وجود داشته است؛ در مقابل، بسیاری از شعرا و ادبای عراقی نیز به ایران و ادبیات و برخی آداب و رسوم آن توجه کرده اند. در این گفتار، سعی و تلاش نویسندگان آن است تا جلوه هایی از نفوذ فرهنگ، نمادها، زبان و ادبیات فارسی که همگی زیرمجموعه های آداب و رسوم هستند را در شعر چهار شاعر معاصر عراقی یعنی جواهری ، نجفی ، سیّاب و بیاتی مورد بررسی قرار گیرد.
بررسی تطبیقی نمودهای اندیشه فروغ فرخزاد و نازک الملائکه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال یازدهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۱
121 - 138
حوزه های تخصصی:
این مقاله به شیوه تحلیلی و کتابخانه ای در صدد پاسخگویی به این سؤال اصلی است که چه تفاوت ها و شباهت هایی در حوزه اندیشه فروغ و نازک الملائکه است؟ فروغ را نماینده تمام عیار شعر ادبیات زنانه دوره معاصر ایران می شناسند و نیز؛ نازک الملائکه به عنوان پایه گذار شعر نو در ادبیات عرب و نوع خاص آن، یعنی ادبیات زنانه شناخته شده است. علاوه بر زبان و احساس زنانه، مهم ترین ویژگی شعر فروغ و نازک ، پژواک و انعکاس زمانه هر دو شاعر در شعرشان است که به صورت استعمار ستیزی، فقر ستیزی، تقدیر گرایی، حدیث نفس، روایتگری، مرد ستیزی، حیرت، اسطوره، گرایش به شب، آنیمیسم، آرمان گرایی نمود پیدا کرده است. هرچند که در بیان برخی مسائل تفاوت هایی در اندیشه و بیان آن ها مشاهده شد.
بررسی تطبیقی اندیشه های مقاومت در شعر یحیی السماوی و محمدرضا شفیعی کدکنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
115 - 144
حوزه های تخصصی:
یحیی سماوی ، به عنوان یکی از شاعران برجسته معاصر عراق، و محمدرضا شفیعی کدکنی ، از شاعران معاصر ایران، می کوشند تا با سلاح قلم، زبان هنر و بهره گیری از شگردهای گوناگون ادبی، در افشای ماهیت استعمار و نیروهای اشغالگر، نفش بارزی داشته باشند. پژوهش حاضر گذشته از تبیین جایگاه ادبی این دو شاعر، می کوشد، با رویکردی تطبیقی بر اساس مکتب آمریکایی، به صورت تفصیلی و استقرایی اشتراکات و افتراقات شاعران مورد نظر را در مفاهیم مقاومت مورد مطالعه قرار داده و عوامل ظهور اندیشه های پایداری و مقاومت در شعر سماوی و شفیعی بررسی نماید. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که رد پای استعمار آمریکا در هر دو کشور پیامدهای ناگواری به دنبال داشته است. بنابراین دو شاعر، با تکیه بر ارزش های والای قرآن و اسلام و به پشتوانه فرهنگ غنی و تاریخ شکوهمند سرزمینشان، ضمن بهره گیری از اساطیر ملی- مذهبی به صورت نمادین و گاه آشکار، سهم بسزایی در بیداری ملت خویش داشته و با ایجاد همبستگی در میان آن ها، گام های استواری در مسیر پایداری برداشته اند.