مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۸۱.
۱۸۲.
۱۸۳.
۱۸۴.
۱۸۵.
۱۸۶.
۱۸۷.
۱۸۸.
۱۸۹.
۱۹۰.
۱۹۱.
۱۹۲.
۱۹۳.
۱۹۴.
۱۹۵.
۱۹۶.
۱۹۷.
۱۹۸.
۱۹۹.
۲۰۰.
عراق
حوزه های تخصصی:
تاریخ اقلیت های قومی و اجتماعیِ تابع خلافت اسلامی، از مباحثی است که تاریخ نگاران مسلمان بدان کم تر پرداخته اند. این بخش از زندگی و خواسته های اجتماعی با توجه به رویکرد عربان به تاریخ نگاری اخباری، سیاسی و قبیله ای در تاریخ اسلام به ویژه در عهد امویان، در منابع تاریخ نگاری سده های نخستین بازتاب چندانی نداشته و این کمبود به دشوار شدن کار مورخان و علاقه مندان پژوهش های تاریخی اجتماعی درباره بررسی و چگونگی پیدایی چنین جنبش هایی، انجامیده است. جنبش «کساحین»، «اهل الکلاء» و بردگان، زنگیان و موالی جنوب عراق در عهد خلافت عبدالملک بن مروان، از این دست جنبش های اجتماعی به شمار می رود که در ماجرای روی دادها و جنگ های داخلی مسلمانان در آنزمان فراموش شده و در تاریخ نگاری اسلامی بازتاب فراوانی نداشته است. این مقاله ضمن بررسی اوضاع سیاسی اجتماعی دوره یاد شده برآنست تا جنبشی راکه اقلیت های اجتماعی بردگان، جمعیت زنگیان و سیاه پوستانِ کرانه های رودخانه های بصره و برخی از موالی عراق به راه انداختند بشناساند. بررسی گستره جغرافیای سیاسی، همچنین چگونگی ظهور و زمینه های، اجتماعی، اقتصادی و نحوه ی سرکوب این حرکت بوسیته حجاج بن یوسف ثقفی و ماهیت اجتماعی، چیستی و پی آمدهای این جنبش نیز در این جستار پاسخ می یابد.
جایگاه قبیله و ساختار شهری در همسازگری اجتماعی شام و عراق در عصر امویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکومت عربی-اسلامی امویان، به عنوان اولین سلسله در اسلام، در سال 40 توانست با غلبه بر گفتمان تئوکراسی دینی، گفتمان قبیله ای را بر جهان اسلام مستولی کند. خلفای اموی، با ایجاد نوعی انسجام اجتماعی در جامعه اسلامی، توانستند از غرب تا آندلس و از شرق تا آسیای میانه را به تصرف خود درآورند. این فتوحات در سایه نوعی انسجام صورت پذیرفت. این مقاله با رویکردی توصیفی-تحلیلی و با طرح این سؤال که قبیله و سازمان شهری چه تأثیری در همسازگری اجتماعی عصر اموی داشت، به تبیین و تفسیر انسجام و همسازگری مذکور می پردازد. نتایج تحقیق حاکی از این است که درایت برخی خلفا در ایجاد توازن قبیله ای، جذب قبایل پرنفوذ، و بافت و ساخت شهرهای شام در تحقق انسجام اجتماعی این عصر مؤثر بودند.
تأثیر ایدئولوژی ناسیونالیسم عرب بر گسترش شکاف های اجتماعی عراق (1921-1991م)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ اسلام سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۵
111-135
حوزه های تخصصی:
کشور عراق در سال 1921م، بر اثر تحولات جنگ جهانی اول و دخالت مستقیم استعمار به استقلال رسید. در آن دوره قدرت در دست ناسیونالیست های سنی منادی وحدت عربی بود. مسئله اصلی پژوهش این است که ناسیونالیسم عربی چه تأثیری بر گسترش شکاف های اجتماعی جامعه عراق گذاشت؟ فرضیه پژوهش این است که عامل اصلی گسترش شکاف های اجتماعی در عراق، پذیرش ناسیونالیسم عرب از سوی حاکمان عراق و تلاش آنها برای همگون سازی جامعه در ناسیونالیسم عربی بود. این پژوهش با تحلیل اطلاعات کتابخانه ای نشان می دهد که از آغاز تأسیس حکومت در عراق اقلیت سنی منادی ناسیونالیسم عرب به تدریج بر ساختار حکومت، قدرت و جامعه مسلط شدند. حاکمان عراق برای غلبه بر مشکل هویتی به دنبال جذب سایر گروه های قومی-مذهبی در ناسیونالیسم عرب برآمدند. درنتیجه کردها تحت تأثیر سیاست عربی کردن (تعریب) قرار گرفتند و شیعیان به بهانه عدم تعهد به ناسیونالیسم عربی از قدرت کنار گذاشته شدند. سیاست های حکومت در برابر هویت قبیلگی نیز بر مشکلات جامعه افزود. همچنین توجه به باستان گرایی برای غلبه بر مشکل هویتی جامعه بر شکاف اجتماعی جامعه عراق افزوده است.
پارادیپلماسی ابزار نوین تعامل دولت ایران با مناطق کردنشین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برگزاری همه پرسی از سوی دولت اقلیم کردستان عراق در 25 سپتامبر 2017 از مهم ترین تحولات سیاسی منطقه خاورمیانه بعد از شکل گیری جمهوری مهاباد در میانه جنگ جهانی دوم بود. این همه پرسی نشان داد که علی رغم همه افت وخیزهایی که جنبش استقلال خواهی و ملی گرایی کردها پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی داشته است، میل به تشکیل یک دولت مستقل کردی همچنان در بین کردها وجود دارد و چون این گرایش به استقلال با یکی از اساسی ترین حقوق افراد و ملت ها یعنی اصل حق تعیین سرنوشت ارتباط دارد انتظار می رود گرایش به استقلال خواهی در میان کردها در آینده نیز تداوم داشته باشد. با توجه به این که ایران ازجمله کشورهایی است که دارای جمعیت کردی بوده و با مسئله استقلال خواهی آن ها نیز در داخل مواجه بوده است، این سؤال مطرح می شود که پارادیپلماسی چه نقشی می تواند در تعامل دولت مرکزی با کردهای ساکن در ایران و کردهای منطقه ایفا کند؟ در پاسخ به این سؤال یافته های مقاله نشان می دهند که پارادیپلماسی، برخلاف نگاه امنیتی- سیاسی حاکم بر دیپلماسی سنتی، می تواند فرصت مناسبی برای بهبود تعامل دولت مرکزی ایران با کردها فراهم آورد. همچنین مناطق کردنشین در این سیاست می توانند نقش مهمی در بازتعریف روابط ایران با مناطق کردنشین در دیگر کشورهای منطقه بازی کنند. پارادیپلماسی از طریق افزایش نقش و مشارکت اجتماعی هویت های فروملی نظیر کردها به انسجام اجتماعی منجر می شود. انسجام اجتماعی از مهم ترین عوامل در جلوگیری از اختلافات سرزمینی و مسئله استقلال خواهی است. روش مقاله تبیینی است.
دولت شکننده عراق و دخالت قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای (2018-2011)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیداری عربی که از اواخر سال 2010 پهنه وسیعی از خاورمیانه عربی را در برگرفت، سبب ایجاد تغییرات گسترده ای در حوزه سیاست داخلی و خارجی کشورهای واقع در این منطقه و سایر بازیگران درگیر در این مجموعه امنیتی شده است. این تحولات به جای گسترش دموکراسی در خاورمیانه، زمینه فرسایش بیشتر دولت و گسترش مداخلات خارجی را در کشورهای دستخوش بحران به وجود آورد که البته این وضعیت خود متأثر از ضعف دولت ملت سازی و بحران های عدیده سیاسی- اجتماعی در این منطقه بوده است. در پژوهش حاضر تلاش شده تا دولت شکننده در عراق و تأثیر آن بر مداخله قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای در این کشور پس از بیداری عربی مورد واکاوی قرار گیرد. دراین ارتباط، این پرسش اصلی مطرح می شود که دولت شکننده در عراق پس از بیداری عربی چه تأثیری بر گسترش مداخله قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای در این کشور داشته است؟ برای پاسخ به پرسش فوق از الگوی دولت شکننده با روش تبیین علی استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که شکنندگی دولت در عراق که در مقطع زمانی پس از بیداری عربی تشدید شده باعث گسترش مداخله قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای در عراق شده است که با حمایت از جریانات همسو، با هدف کسب جایگاه هژمونی منطقه ای، ایجاد بازدارندگی و گسترش حوزه نفوذ ژئوپلیتیک را دنبال می کنند. این سیاست ها بر فرسایش بیشتر دولت در عراق تأثیر گذارده است.
تحلیل بازیگر در پژوهشهای راهبردی : مطالعه موردی کردستان عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۲ (پیاپی ۶۲)
155 - 186
حوزه های تخصصی:
این مقاله در پی بررسی مساله استقلال کردستان عراق از منظر منافع و راهبرد بازیگران اثرگذار با بهره گیری از رویکرد تحلیل بازیگر و روش مکتور است. پرسش اصلی این است که در خصوص مساله استقلال کردی در عراق چه همگرایی ها و هم پوشانی هایی در منافع و راهبردهای بازیگران کلیدی وجود دارد و این وضعیت به چه نحوی استقلال کردی را متاثر می سازد؟ در روش مکتور به تحلیل روابط بین بازیگران و ارزیابی روابط بین بازیگران و راهبردها پرداخته می شود. در این مقاله ابتدا بازیگران و راهبردهای اصلی در مساله استقلال کردی شامل 11 بازیگر اصلی و 14 راهبرد کلیدی شناسایی شد و سپس نمودارها و گراف های تولیده شده مورد تحلیل قرار گرفت. مهمترین نتایج بدست آمده در خصوص مساله استقلال کردستان شامل اثرگذارترین و اثرپذیرترین بازیگران، رقابت پذیری بازیگران در مساله استقلال کردی؛ و بیشترین حساسیت و میزان همگرایی و واگرایی بازیگران درباره راهبردهاست. نتیجه مهم اینکه حساسیت بازیگران اثرگذار و اجماع نسبی در مخالفت با تشکیل دولت کردی، تجزیه عراق و نگرانی از شکل گیری کردستان بزرگ و تشدید بی ثباتی و وخامت امنیت منطقه ای در روند شکل گیری دولت کردی به مفهوم وجود موانع جدی در مقابل کردهای عراق است.
تبیین مراحل و عوامل زمینه ساز بحران ژئوپلیتیکی کردستان عراق بر مبنای مدل مایکل برچر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحران ژئوپلیتیکی کردستان عراق با اعلام همه پرسی استقلال در سوم مهر 1396 شکل گرفته است. مدل ژئوپلیتیکی مایکل برچر درباره مراحل و عوامل زمینه ساز بحران های ژئوپلیتیکی است و در این مقاله مراحل و عوامل زمینه ساز شکل گیری بحران کردستان عراق براساس مدل یادشده بررسی و واکاوی شده است. بنابراین، هدف از این مقاله شناخت و تبیین مراحل و عوامل شکل گیری بحران کردستان عراق براساس مدل مایکل برچر است. فرضیه تحقیق این است که مراحل بحران عبارت اند از: پیدایش، گسترش، کاهش. و تأثیرات بحران و عوامل زمینه سازی بحران عبارت اند از: جغرافیا، وضعیت منازعه، عمر بازیگر بحران، نظام سیاسی، سطح نظام بین الملل، قطب بندی، و مداخله قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای.پژوهش از نوع نظری است و با استفاده از روش توصیفی انجام شده است. ابزار گردآوری داده ها اسناد و مدارک است و داده های گرد آوری شده به روش تحلیل محتوا تجزیه و تحلیل شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد مراحل شکل گیری بحران کردستان عراق عبارت اند از: سقوط صدام و شکل گیری حکومت فدرال در کردستان؛ حمله داعش به سوریه و عراق و تقویت ناسیونالیسم کردی و استقلال طلبی؛ تسلط پیش مرگه ها بر مناطقی از کرکوک، نینوا، و دیالی؛ حمله ارتش عراق و نیروهای حشدالشعبی به کرکوک و عقب نشینی نیروهای پیش مرگه از کرکوک. عوامل زمینه ساز بحران عبارت اند از: برجستگی جغرافیایی - راهبردی منطقه کردستان به ویژه منطقه کرکوک؛ تقارن منافع ایران و ترکیه در سطح بالا و مخالفت بسیار شدید و همراه با تهدید این دو کشور با همه پرسی و همراهی نکردنِ ایالات متحده واتحادیه اروپا با همه پرسی.
بنیان های ژئوپلیتیکی روابط ایران با عراق نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله تلاش شده است مناسبات تهران با عراق جدید در سه حوزه متفاوت (مناسبات با شمال عراق، مناسبات با شیعیان و مناسبات با اهل تسنن) مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. نتایج نشان می دهد دولتمردان ایران سعی دارند از یک طرف طی توسعه مناسبات با شیعیان و دولت مرکزی با استفاده از عنصر مذهب و ایدئولوژی در سیاست خارجی، قدرت سیاسی و نظامی خود را به عنوان بازیگر اول ژئوپلیتیک شیعه در منطقه و جهان افزایش دهند و از سوی دیگر با توسعه مناسبات با اقلیم کردستان عراق طی تنظیم مناسبات دوجانبه و چندجانبه با اکراد، ترکیه در این حوزه سوپاپی برای امنیت ملی خود فراهم نمایند تا اولاً از میزان تهدیدات ناشی از این منطقه بر امنیت ملی ایران بکاهند و ثانیاً با حلقه وصل شدن بین اکراد و شیعیان و تعمیق روابط آنها میزان تأثیرگذاری ایران بر صحنه عراق و منطقه را افزایش دهند. نتایج نشان می دهد ایران در توسعه مناسبات با اهل تسنن به علت ماهیت ساختاری، استفاده از عنصر مذهب در سیاست خارجی، سابقه تاریخی چالش های مذهبی در منطقه و... به سان دو عرصه دیگر موفق نبوده است و از تحکیم پیوند های شیعی سنی در جهان اسلام بر محوریت منزلت ژئوپلیتیکی ایران به خصوص پس از تحولات سوریه طی سه سال گذشته موفقیت چندانی حاصل ننموده است.
جایگاه نفت در بستر روابط دوجانبه ایران و عراق در دوران احیای تحریم های پسابرجام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خروج آمریکا از برجام و بازگشت مجدد تحریم های ایران موضوع روابط اقتصادی ایران با کشورهای همسایه را در هاله ای از ابهام قرار داد. با توجه به بازگشت تحریم های نفتی ایران و هم زمان جایگاه بااهمیت این نوع از انرژی در سیاست های اقتصادی ایران و عراق، هدف این مقاله واکاوی روابط دو کشور در دوران تحریم های پسابرجام حول متغیر نفت است. به رغم فروپاشی رژیم صدام و راه یابی گروه های شیعی در ساختار قدرت عراق و افزایش نفوذ ایران، متغیر نفت صرفاً زمینه ساز همکاری نبوده است و در وضعیت تحریم های پسابرجام می تواند زمینه های واگرایی دو کشور را نیز مهیا کند. این مقاله با اتکا به روش توصیفی تبیینی به این پرسش پاسخ می دهد که جایگاه نفت در روابط ایران و عراق در دوران احیای تحریم های پسابرجام چگونه ارزیابی می شود؟ در قالب فرضیه، نویسندگان این مقاله معتقدند که با وجود نقش مهم نفت در ایجاد زمینه هایی برای همگرایی و واگرایی میان دو کشور، در نهایت این مؤلفه نقشی ثانوی دارد و می تواند تحت تأثیر منافع امنیتی دو طرف قرار گیرد و کارکرد علّی خود را از دست دهد. یافته های این مقاله نشان می دهد که با وجود تأثیر نفت در ایجاد برخی بسترهای همکاری مانند میادین نفتی مشترک بین دو کشور، ارائه آموزش های فنی مهندسی ایران به عراق، انتقال خطوط نفتی عراق به ایران به منظور تسهیل صادرات نفت این کشور، و نیز زمینه هایی برای رقابت مانند میادین نفتی مشترک، مغفول ماندن ایران از جایگاه نفت عراق، افزایش جایگاه نفتی عراق در عرصه بین المللی در دوره پساصدام، و کاهش قدرت چانه زنی و دیپلماسی نفتی ایران، نفت نمی تواند جایگاه منافع امنیتی موازی دو طرف را بگیرد.
بررسی نقش عراق در تحولات آتی بازار جهانی نفت(مقاله علمی وزارت علوم)
کشور عراق در جمع پنج کشور دارنده بیشترین ذخایر نفت خام و 15 کشور دارنده ذخایر گاز جهان قرار دارد. برنامه 10 ساله توسعه میادین نفت و گاز این کشور از سال 2008 آغاز شده و تاکنون 4 دور مناقصه طی سال های 2009 تا 2012 برگزار نموده است. تولید نفت این کشور در سال 2012 به 2/3 میلیون بشکه در روز رسید و این کشور با پیشی گرفتن از ایران به سومین صادرکننده نفت جهان تبدیل شد. نااطمینانی جدی در خصوص حجم ذخایر و تولید نفت خام عراق وجود دارد و منابع مختلف، آمار متفاوتی را ارائه می کنند. عراق برای توسعه میادین نفتی خود با چالش های جدی روبرو است که برخی از آن ها عبارتنداز: کمبود پایانه های صادراتی، کمبود برق، کمبود آب برای تزریق به میادین نفتی، ناامنی، محدودیت های حفر چاه و سایر تأسیسات بالادستی، ابهامات حقوقی و قانونی، محدودیت های نیروی انسانی متخصص و عدم تأمین مالی کافی.حضور مؤثر و متعدد شرکت های چینی در میادین عراق به خوبی نشان دهنده توجه ویژه و راهبردی چین به منابع هیدروکربوری عراق برای تأمین مصارف آینده این کشور است. این مسأله می تواند موجب شود تا به تدریج نفت عراق جایگزین نفت ایران در چین گردیده و راهبرد انرژی چین از ایران به سمت عراق متمایل شود. به عبارت دیگر شرایط برای تداوم و افزایش گستره تحریم نفتی ایران به خوبی فراهم شده است.
تحلیل وضعیت «اکوسیستم ارتباطی» عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه رسانه بین الملل سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵
281 - 298
حوزه های تخصصی:
عراق یکی از کشورهای در حال توسعه و تأثیرگذار در غرب آسیا است. با توجه به شرایط ژئوپلتیکی این کشور در حال گذار، فضای رسانه ای و ارتباطی ویژه ای در آن به وجود آمده است. این مقاله با هدف تحلیل «اکوسیستم ارتباطی» کشور عراق نگاشته شده و در پی تبیین سه ضلع اکوسیستم ارتباطی یعنی «وضعیت توسعه فناوری ارتباطی در عراق»، «تناسب هنجارهای ارتباطی عراق با یک دولت کارآمد» و «پیام های توده شده در این کشور» است. این مقاله بر اساس نظریه اکوسیستم ارتباطی و با روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است. طبق یافته های این نوشتار، سپهر رسانه ای عراق علیرغم ظرفیت های ژئوپلتیکی مناسب این کشور، نتوانسته است کارکردهای قابل قبولی از خود ارائه دهد. بر اساس آمار، فناوری ارتباطی در این کشور توسعه چشمگیری نداشته است، هنجارهای ارتباطی و رسانه ای، متناسب با یک حکمرانی کارآمد نبوده و پیام های انبوه شده اسلامی علیرغم ظرفیت های دینی ویژه این کشور، به دلیل شکاف های مذهبی و قومیتی، اندک محسوب می شود. در مجموع می توان گفت عراق در ابتدای مسیر تحقق اکوسیستم ارتباطی مطلوب خود قرار دارد.
مواضع یهودیان عراق و شامات در مواجهه با حمله اعراب مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با آغاز فتوحات اعراب در منطقه عراق و شامات، زرتشتیان، مسیحیان و یهودیان ساکن در این سرزمین ها، واکنش های متفاوتی نشان دادند. در این پژوهش وضعیت جامعه یهودیان و مواضع ایشان در موقعیت حمله اعراب بررسی شود. براساس یافته های این پژوهش که مبتنی بر رویکرد توصیفی تحلیلی است، یهودیان در زمان فتوحات مسلمانان در مناطق مختلف با توجه به شرایط و موقعیت مکانی، میزان جمعیت مدافع در برابر اعراب و استحکاماتی که در آن سکونت داشته اند، واکنش های مختلفی نشان داده اند، از جمله جنگ، مقاومت در مقابل محاصره طولانی مدت، صلح و همکاری با اعراب. یهودیان در جامعه مسلمانان از نظر موقعیت اجتماعی، کمابیش وضعیت مشابهی همچون مسیحیان داشتند و با پرداخت جزیه به دولت اسلامی به حیات اجتماعی خود ادامه می دادند.
مجلس شورای اسلامی و مسئله حمله عراق به کویت (11مرداد 1369- 9 اسفند 1369)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مجلس شورای اسلامی به واسطه قانون اساسی، دارای برخی اختیارات در سیاست خارجی کشور است. بنابراین مجلس می تواند در کنار نهادهایی چون رهبری، شورای عالی امنیت ملی و دولت در سیاست خارجی تأثیرگذار باشد. یکی از مهم ترین رخدادهای سیاسی که پس از پایان جنگ ایران و عراق، کشور و بخصوص مجلس را درگیر جریانات خود نمود، حمله عراق به کویت در 2 اوت 1990/ 11مرداد 1369 است. با توجه به اهمیت این موضوع برآنیم به نقش و رویکرد مجلس شورای اسلامی در این زمینه بپردازیم و به این پرسش پاسخ دهیم که مجلس چه تأثیری در نحوه تصمیم گیری ایران در قبال جنگ بر عهده داشته است؟ در پژوهش حاضر تلاش شده است تا با رویکردی توصیفی تحلیلی، مواضع مجلس در این خصوص مورد بررسی قرار گیرد. یافته ها حکایت از آن دارد که وجود نهادهایی چون شورای عالی امنیت ملی و دولت با اختیارات ویژه در سیاست خارجی، تخصصی بودن مسائل سیاسی و قلت نیروهای کارآزموده و کندی روال تصمیم گیری در مجلس به واسطه ویژگی های ساختاری و همچنین انفصال بین مجلس و دولت در بررسی موضوع، منجر به عدم تأثیرگذاری جدی مجلس گردید.
تحلیلی بر تأثیرات جنگ سرد و نظام دوقطبی بر روابط ایران و عراق در دوره پهلوی دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با پایان یافتن جنگ دوم جهانی، دگرگونی های عمده ای در روابط بین المللی بوجود آمد و زمینه های شکل گیری نظام دو قطبی فراهم گردید. آمریکا و شوروی به عنوان رهبران دو بلوک شرق و غرب، دریک رقابت همه جانبه مقابل یکدیگر قرار گرفتند. خاورمیانه نیز یکی از مناطق رقابت دو ابرقدرت بود. ابرقدرت ها در دوران جن گ س رد ت لاش کردن د ب ا عضوگیری از میان کشورهای منطقه خاورمیانه، اهداف خود را دنبال نمایند. دولتهای منطقه از جمله ایران و عراق نیز ب ا پیوستن ب ه یک ی از دو ابرقدرت عملاً در یکی از این دو اردوگاه قرارگرفتند. رهبران دو بلوک همچنانکه خود را متعه د ب ه حمایت از متحدان منطقه ای خود می دانستند، در مقابل انتظ ار دنباله روی آنها از سیاست های خود را داشتند، بر این اساس مدیریت اوضاع، عملاً در دست ابرقدرت ها بود، و اقدامات متحدان منطقه ای، صرفاً در راستای منافع آن کشورها دنبال می شد. بنابراین روابط و مناسبات کشورهای ضعیف با یکدیگر به اراده و خواست کشورهای بزرگ، هدایت وکنترل می شد و آنها را از هم دور یا نزدیک می کرد، به گونه ای که این کشورها در چهارچوب منافع قدرتهای مسلط، با یکدیگر به منازعه پرداخته و درگیر جنگ نیابتی می شدند. در پژوهش پیش روی با تکیه بر روش توصیف همراه با تحلیل و گردآوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای تأثیرات جنگ سرد بر روابط ایران و عراق بررسی و تحلیل شده است.
عامل های مؤثر بر شکل گیری صف آرایی روسیه و عراق (2011 تا 2018)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روابط عراق و اتحاد شوروی از دهه 1970 گسترش یافت و عراق به عنوان یکی از مهم ترین متحدان این ابرقدرت در خاورمیانه (غرب آسیا) محسوب می شد. فروپاشی نظام شوروی و پایان جنگ سرد، منجر به پایان اتحاد میان عراق دوران صدام حسین و روسیه نشد و این دو کشور در دهه 1990 با وجود فرازونشیب ها به همکاری ادامه دادند؛ اما حمله ایالات متحد آمریکا به عراق و سرنگونی رژیم بعث در سال 2003 نقطه پایانی بر اتحاد روسیه و عراق بود. بدین ترتیب در سال های 2003 تا 2011 شاهد ایفای نقش حداقلی روسیه در عراق پس از صدام بودیم. به نظر می رسد با شروع خیزش های عربی و سرایت ناآرامی ها به سوریه و سپس عراق و به دنبال آن اشغال بخش وسیعی از سرزمین عراق توسط داعش، صف آرایی جدیدی میان روسیه و عراق شکل گرفته است. بنابراین این پرسش مطرح می شود که چه تحول هایی بر شکل گیری صف آرایی میان روسیه و عراق بین سال های 2011 تا 2018 تأثیر گذشته است. فرضیه نوشتار این است که خیزش های عربی (2011) و به دنبال آن تحول های منطقه خاورمیانه، به ویژه بحران سوریه موجب شکل گیری تهدیدهای داخلی و خارجی علیه امنیت وجودی دولت مرکزی عراق شد؛ در برابر چنین تهدیدهایی ایالات متحد آمریکا (در دوره اوباما) به عنوان مهم ترین و قدرتمندترین متحد عراق، بی میل به همکاری و حمایت حداکثری از دولت عراق بود؛ بنابراین در شرایطی که ادراک رهبران روسیه نسبت به جایگاهشان در نظام بین الملل در مقایسه با دهه 1990 و 2000 تغییر یافته است، تحول های منطقه خاورمیانه و نظام بین الملل فرصتی مناسب را پیش روی روسیه نهاد تا بار دیگر در عراق نقش آفرینی کند.
بازنمایی دشمن در متن خاطرات زنی در اسارت: بررسی موردی کتاب خاطرات من زنده ام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بازنمود دشمن در متن خاطرات خودنوشته یک زن از جنگ عراق با ایران است. با گذشت چند دهه از این جنگ هنوز کسانی که درگیر جنگ بوده اند تصویری از دشمن دارند که با مرزبندی های ذهنی و فرهنگی آن هایی که تجربه حضور در جنگ و برخورد با دشمن را نداشته اند، متفاوت است. از طرفی نوع نگاه یک زن به دشمن تصویری متفاوت از آن به دست می دهد. بدین منظور از میان آثاری که در رابطه با جنگ نوشته شده اند و نویسند ه خانم دارند کتاب من زنده ام اثر معصومه آباد انتخاب شد. این اثر به قلم فردی که در اسارت بوده نگاشته شده و متن تحت تأثیر احتمالی ذهنیت خاطره نگار قرار نگرفته است. به همین دلیل متن مستقیم و دست اول به شمار می آید. با به کارگیری نظریه «سپهر نشانه ای» لوتمان، نظری ه «خلق دشمن» اکو و «مربع نشانه شناختی» گریماس متن موردنظر تحلیل شد. بررسی متن نشان داد که برای بازنمود دشمن از قطبی سازی، تصویرسازی، و دشمن ایدئولوژیک استفاده شده است. شکل دشمن و میزان دشمنی در این اثر ثابت نیست. نویسنده برای هر دیگری میزان دشمنی متفاوتی قائل است؛ یعنی با پیوستاری از دشمن با درجات دشمنی متفاوت روبه روییم. در برخی موارد بنا به اقتضای شرایط مانند احساس خطر یا درماندگی، دشمن نیز خودی تلقی می شود.
تحلیل چند سطحی علل ژئوپلیتیکی عدم تاسیس دولت کردی در شمال عراق
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳
116 - 130
حوزه های تخصصی:
کشور عراق قبل از هر چیز مخلوق سیاست ژئوپلیتیکی فرامنطقه ای است بنابراین رهبران این کشور همواره در ایجاد هویت ملی فراگیر با مشکل رو به رو بوده و تنها ابزارهای سخت را به کار برده است. مهم ترین بحران هویتی و تهدید کننده یکپارچکی سرزمین این کشور واگرایی کردها در شمال این کشور است. استقلال خواهی کردها به عنوان پدیده ای مطرح در سطح فروملی که در مقیاس های گوناگون از محلی تا جهانی نقش آفرینی کرده است به دلایل گوناگون ژئوپلیتیکی امکان تحقق پیدا نکرده است؛که این امر به دلیل تاثیر چند سطحی نیروهای فعال نظام ژئوپلیتیک جهانی و منطقه ای و همچنین عوامل و عناصر ژئوپلیتیکی تاثر گذار بر رفتار دولت عراق در سطح ملی و کردها در سطح محلی و فروملی است که از قضا همگی آنها در خلاف جهت آرمان کردها حرکت می کنند. این مقاله به روش توصیفی _تحلیلی در پی بررسی دلایل ژئوپلتیکی عدم تحقق تاسیس دولت کردی در شمال عراق می باشد و اینکه بین سطوح تاثیر گذار کدام سطح بیش ترین تاثیر را به جا گذاشته است. یافته های پژوهشگر نشانگر حساسیت بالای این منطقه و نقش آفرینی تمامی بازیگران در سطوح گوناگون از خرد تا کلان می باشد که این امر به دلیل ویژگی های ژئوپلیتیک شکننده خاورمیانه، تلاقی منافع قدرت های بزرگ و موقعیت ژئواستراتژیک این منطقه می باشد. نتایج تحقیق نشانگر تاثیر گذاری بیشتر نقش عوامل محلی در عدم توفیق کردها در رسدن به استقلال می باشد، هرچند که این به معنای کم اهمیت بودن سایر سطوح تاثیرگذار بر رخدادهای این منطقه نیست.
نقش متغیرهای جغرافیایی ایران و عراق در جنگ تحمیلی
حوزه های تخصصی:
جنگ تحمیلی در 31 شهریور سال 1359 به رهبری صدام، به منظور ایجاد رعب و وحشت و گرفتن تلفات انسانی و تلاش برای اشغال خوزستان در جهت پیشبرد یک هدف سیاسی و نظامی طراحی شده بود؛ از همین رو رژیم بعث عراق با حمایت و هدایت دول غربی برای مقابله با شکوفایی انقلاب اسلامی با راه اندازی جنگ تحمیلی و بهره گیری از موقعیت خاص ژئوپلیتیکی ایران تلاش نمود تا با هجوم سراسری به مرزهای جغرافیایی ایران به هر شکل ممکن با این انقلاب مقابله کرده و از قدرت آن بکاهد. سؤال اصلی این پژوهش این است که متغیرهای جغرافیایی دو کشور ایران و عراق چه نقشی در جنگ تحمیلی ایفا نموده است؟ هدف پژوهش، بررسی متغیرهای جغرافیایی و میزان اثرگذاری آن در فرجام عملیات های نظامی می باشد. این مطالعه با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده و دستاورد اصلی آن این است که: رژیم بعثی صدام با توجه به خلأ ژئوپلیتیکی و عدم دسترسی به آب های آزاد و با عنایت به شرایط اقلیمی ناهموار و سخت در جوار مرزهای ایران با حمایت آشکار و نهان دولت های غربی و همسایه، درصدد اشغال نظامی ایران برآمد که با هدایت حضرت امام خمینی و ایستادگی مردم و ایدئولوژی انقلابی و اسلامی مردم ایران در دستیابی به اهداف شوم خود ناکام شد و اینگونه حاکمیت و مرزهای جغرافیایی ایران در پایان جنگ از دستبرد و چپاول غارتگران محفوظ ماند.
راهبردهای ایران و ترکیه در عراق پس از سقوط صدام
حوزه های تخصصی:
جمهوری اسلامی ایران و ترکیه به عنوان دو قدرت منطقه ای، از دیرباز به عنوان دو رقیب اصلی در خاورمیانه شناخته شده اند. در طی سال-های اخیر روابط ایران و ترکیه همواره آمیخته ای از تعامل و رقابت بوده است. در این میان، یکی از مسائلی که در سال های اخیر به نحوی نمایانگر بُعد رقابتی میان جمهوری اسلامی ایران و ترکیه بود، عراق و تحولات سیاسی در این کشور است. در جریان تحولات سیاسی عراق، جمهوری اسلامی ایران و ترکیه در بسیاری از موارد رفتار متناقضی را در قبال تحولات سیاسی این کشور در پیش گرفتند. از همین رو، هدف این نوشتار حاضر، تبیین راهبردهای جمهوری اسلامی ایران و ترکیه در قبال کشور عراق و تحولات سیاسی این کشور در دوران پسا صدام می-باشد. در این راستا، نویسنده با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی و با رویکردی مقایسه ای، به دنبال پاسخ گویی به این پرسش اساسی بوده است که جمهوری اسلامی ایران و ترکیه چه رویکردی را در قبال تحولات سیاسی عراق اتخاذ کرده اند؟ فرصیه ای که در پاسخ به این پرسش مطرح می شود این است که ترکیه سعی کرده است تا با حمایت از گروه های عرب سنی و کرد، موازنه را به نفع خویش تغییر دهد. جمهوری اسلامی ایران نیز تلاش کرده است تا با حمایت از گروه های شیعی و کرد، موازنه را به نفع خویش حفظ کند.
رویکرد دولت های عربی در آغاز و پایان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران
منبع:
پژوهش ملل آبان ۱۳۹۹ شماره ۵۸
27-45
حمله نظامی عراق به ایران که از آن بعنوان جنگ تحمیلی یاد می شود در 31 شهریور 1359آغاز و به مدت هشت سال به درازا کشید. این جنگ که به دلایل مختلفی روی داد منافع دولت های مختلفی را تحت تأثیر خود قرار داد. دولت های عربی که در پیرامون کانون این نزاع قرار داشتند با تأثیرگذاری و تأثیرپذیری بر این کانون، در آغاز و پایان آن دخیل بودند. تبیین عملکرد و مواضع دولت های عربی در طی جنگ تحمیلی از مهمترین اهداف این پژوهش می باشد. شیوه گردآوری منابع با استفاده از متون تخصصی مرتبط با مقاله حاضر و با روش توصیفی و تحلیلی مورد بحث و کنکاش قرار گرفته است. لذا این تحقیق با واشکافی رویکرد دولت های عربی در طی جنگ تحمیلی به دنبال پاسخ به این پرسش اصلی است؛ رویکرد دولت های عربی چه تأثیری در آغاز و پایان جنگ تحمیلی داشت؟ یافته ها نشان می دهند رویکرد اکثر دولت های عربی در آغاز و پایان جنگ تحمیلی با تأثیرپذیری از تحولات میدانی جنگ، ناسیونالیسم عربی و سیاست های غرب و شرق همواره به صورت مستقیم و غیرمستقیم در همراهی با حزب بعث عراق بود که این امر بیشتر ناشی از مولفه هویتی می باشد لذا این امر سبب ترغیب به جنگ، تداوم جنگ و تحمیل خسارات فراوان مالی و جانی برای ایران شد.