مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
خواجه نصیرالدین طوسی
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۱ مهر و آبان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۸۴)
39 - 50
حوزه های تخصصی:
سلسله مقالاتی که زیر عنوان «اشارات و تنبیهات» منتشر می شود مجالی است برای طرح و تحریر جستارهای گونه گونِ انتقادی و کتابگزارانه و تُراث پژوهانه که هر یک از آن جستارها نوشتاری است کوتاه و مستقل در باب موضوعی مشخّص و ممتاز. بخش دوم از این مقالات مشتمل است بر سه نوشته و یادداشت. در «گفتاوردی از ترجمه خواجه نصیرالدّین طوسی از زبده الحقائقِ عین القضاه همدانی» با اشاره به گفتاوردی از ترجمه فارسی زبده الحقائقِ خواجه نصیرالدّین طوسی شاهدی بر درستی انتساب این اثر به خواجه ارائه شده است. «ستایش فخر رازی از شریف مرتضی» نوشتاری است در بازگفت عباراتی شایان توجّه از فخر رازی در توصیف و ستایشِ شریف مرتضی. یادداشت «انتشار مجموعه رسائل علوم عقلی شمس الدّین محمّد خَفری» نیز به معرّفیِ مختصر مجموعه ای نوانتشار از رساله های فلسفی و کلامی و منطقی خَفری اختصاص دارد.
تبیین مبانی زیباشناسانه اندیشه های خواجه نصیر و روسو در تربیت هنری کودکان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۳
77 - 98
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی از انجام این پژوهش، تبیین مفهوم زیباشناسانه اندیشه های خواجه نصیر و روسو در تربیت هنری کودکان است. روش مورد استفاده به منظور گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای است. نتیجه به دست آمده از مطالعه حاضر مبنی بر آن است که تربیت هنری از عناصر مهم در رشد و نمو کودکان به عنوان یکی از قشر های مهم جامعه می باشد. بر این اساس پوشش تربیت هنری با اندیشه های زیباشناسانه اندیشمندان جهان اسلام و غرب مانند روسو و خواجه نصیرالدین طوسی سبب می گردد تا مجموعه آداب، تهذیب و اخلاقیات هنری از دو قطب جهانی در تربیت کودکان مورد توجه قرار بگیرد و به عنوان یک الگوی مستحکم در فضای آموزش و نظام آموزش و پرورش تقویت و مورد استفاده قرار بگیرد. لذا لازم است تا متولیان امور آموزشی بر نوع تربیت کودکان واقف بوده و تلاش نمایند با محور هنر و زیبایی (و نه مجموعه الگو های تربیتی سنتی و از پیش تعیین شده) کودکان را مورد تعلیم و تربیت قرار دهند تا از این طریق جامعه ای پایدار بر محور اخلاق و انسانیت ایجاد و مورد توجه هر چه بیشتر قرار بگیرد.
نقش خواجه نصیرالدین طوسی در توسعه علم ریاضی و علم نجوم در جهان اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم و تمدن در اسلام سال دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۷
89 - 109
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با عنوان«نقش خواجه نصیر طوسی در توسعه علوم» با هدف کشف و توصیف نحوه و چگونگی تاثیرخواجه نصیرالدین(م.۶۵۳)، درعلوم ریاضی و نجوم صورت گرفته است. خواجه از مشهورترین دانشمندان شیعی که در حوزه های مختلف علمی پیشرفت های فراوانی را ایجاد کرد. بدون تردید نقش وی در حوزه ریاضی و نجوم بسیار برجسته است. رصد خانه مراغه تنها بخشی از از سازمان علمی خواجه بود که اعتبار جهانی یافت.کتاب «شکل القطاع» او تحولی شگرف در حوزه علوم ریاضی خصوصاً هندسه بوجود آورد. وی با تبدیل هندسه سه بُعدی به هندسه دوبُعدی در علم هندسه توانست در حوزه ریاضیات(هندسه) گام های اساسی بردارد. طبق یافته ها می توان گفت مهم ترین تحول در علم نجوم قبل از کپرنیک توسط خواجه صورت پذیرفت. خواجه با طرح جفت های طوسی انتقاد جدی به نظریه زمین محوری بطلمیوس کرد واثبات کرد که خورشید مرکز است و زمین به دور خورشید می چرخد؛ کاری که بعدها اساس تحولات نجوم جدید شد. این پژوهش با طرح این سؤال که خواجه به عنوان یک دانشمند شیعی، چه تحولی در علم ریاضیات و نجوم ایجاد کرد؟ این فرضیه را مطرح می نماید که انتقادات جدی خواجه به نظریات ریاضی و نجوم یونانی و طرح نظریات جدید، مبنای تحولات علمی در اروپا شد.
مقایسه شخصیت علمی علامه مصباح و خواجه نصیرالدین طوسی؛ با رویکرد تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال سی ام آبان ۱۴۰۰ شماره ۲۸۷
91-104
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با عنوان «بررسی و مقایسه شخصیت علمی علامه مصباح و خواجه نصیرالدین طوسی با رویکرد تربیتی» به منظور تبیین برخی امتیازات آن دو عالم بین المللی شیعی تدوین شده است. این نوشتار به دلیل ارتباط مستقیم با متون دینی و آثار مکتوب شخصیت های مورد بررسی، باروش توصیفی تحلیلی انجام شده است. با وجود فاصله زمانی طولانی زندگی علامه مصباح با خواجه نصیر الدین طوسی، مشابهت آن دو بزرگوار در تحصیل، جایگاه علمی، فعالیت های علمی، تربیت شاگرد و آثار تألیفی نسبتاً زیاد است. همان گونه که خواجه نصیرالدین در قرن هفتم در موارد یادشده، سرآمد و پرآوازه بود؛ علامه مصباح در عصر حاضر در تنوع آثار، تربیت شاگرد و راه اندازی مراکز مؤثر علمی کم نظیر است. افزون براین امتیازات، علامه مصباح از ویژگی هایی همچون انگیزه دینی قوی، اندیشه جهانی نشر علوم اسلامی و نیز مدیریت اثربخش برخوردار بوده، که نتایج آن در اکثر مراکزعلمی کشورهای مخلف، به روشنی مشاهده می شود.
تبیین اهداف تربیتی کودکان با تأکید بر رویکرد فضیلت گرایانه از منظر خواجه نصیرالدین طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه به حوزه تربیت اخلاقی کودک در آثار خواجه نصیرالدین طوسی حائز اهمیت است. مهم ترین منبعِ عهده دار تبیین مسائل اخلاقی کودکان، کتاب اخلاق ناصری است. خواجه در این کتاب در مقاله دوم یعنی تدبیر منزل و سیاست اهل و اولاد به تربیت کودک پرداخته است. او با در نظر گرفتن اهداف عالی و متوسط در تربیت نفوس روش تربیتی خود را تبیین می کند. وی با تبیین رویکرد فضیلت گرایانه، تهذیب سه قوه شهویه، غضبیه و عاقله را به عنوان اهداف واسط تربیتی بیان می کند. مهم ترین چالش پیش روی این دیدگاه، نحوه تحقق این اهداف با توجه به اقتضای سنی کودک است. در رویکرد فضیلت گرایی، عقل با معتدل ساختن قوای سه گانه مذکور، اهداف میانی تربیت اخلاقی کودکان را محقق و به سعادت سوق می دهد. این مقاله به بررسی بخشی از راهکار های خواجه برای عملیاتی ساختن چنین دغدغه ای می پردازد.
عملکرد رصدخانه مراغه در گسترش دستاوردهای علم نجوم در عصر ایلخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم و تمدن در اسلام سال سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۱
55 - 79
حوزه های تخصصی:
رصدخانه مراغه از مهم ترین رصدخانه های دوره اسلامی است که در سده هفتم هجری قمری و در زمان سیطره ایلخانیان بر ایران ساخته شد. پایه گذاری رصدخانه مراغه به مثابه مرکزی آموزشی و پژوهشی؛ زمینه های گردهمایی دانشمندان، گردآوری اسناد و کتب علمی معتبر و انجام پژوهش در فضایی آزاد به همراه امکانات لازم را فراهم ساخت. نتیجه آنکه ارائه دستاوردها و کشفیات این مرکز علمی در جهان آن روز است. آوازه و شهرت این مرکز علمی باعث گردید تا توجه بسیاری از سرزمین ها را به سوی خود جلب سازد تا جایی که بعضی حکمرانان، آرزو می کردند تا بتوانند نظیر چنین مرکزی را در سرزمین خویش برپا ساز ند. حال با توجه به اهمیت این مجموعه پر ارزش از نظر تاریخ علم ایران و جهان، سؤالی که ضرورت پاسخ گویی به آن وجود دارد، این است که عملکرد رصدخانه مراغه به عنوان مهم ترین مرکز علمی پژوهشی دوره ایلخانان<strong> </strong>در گسترش علم نجوم چگونه بوده که به الگویی برای ساخت رصدخانه های دیگر تبدیل شده است؟ پژوهش حاضر قصد دارد با روش توصیفی-تحلیلی و با اتکا به منابع کتابخانه ای به این سؤال پاسخ بدهد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که رصدخانه مراغه به تمام معنی یک مرکز علمی پژوهشی و آموزشی بود. این بنیاد علمی بی نظیر همچون فرهنگستان های پیشرفته امروزه، فضای بسیار وسیعی را در جای مناسبی در مراغه به خود اختصاص داده بود که باعث گردید این رصدخانه به عنوان مهم ترین مرکز علمی پژوهشی و نجومی دوره ایلخانان در سده هفتم هجری قمری شناخته شود.
بررسی تحلیلی ویژگی های دانش آموز در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و نقد آن با استفاده از « آداب المتعلمین» خواجه نصیر الدین طوسی
منبع:
ایده های نو در تعلیم و تربیت دوره دوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲
15 - 26
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی ویژگی های دانش آموز از دیدگاه اسناد آموزش وپرورش و نقد آن بر اساس کتاب «آداب المتعلمین» خواجه نصیرالدین طوسی است. روش به کاررفته در این پژوهش تحلیل اسناد و انتقادی بوده است. براین اساس ابتدا بخش مبانی انسان شناسی سند تحول بنیادین آموزش وپرورش موردبررسی قرار گرفت و با توجه به آن ویژگی های دانش آموز صورت بندی شد. سپس با مراجعه به کتاب «آداب المتعلمین» خواجه نصیرالدین طوسی به مشخصات دانش آموز اشاره شد و در پایان با معیار قرار دادن کتاب «آداب المتعلمین»، ویژگی های دانش آموز در سند موردنقد قرار گرفت یافته های تحقیق نشانگر آن است که علی رغم وجود ویژگی های مشترک، برخی از ویژگی های دانش آموز از دیدگاه خواجه نصیرالدین طوسی وجود دارد که در سند تحول بنیادین آموزش وپرورش کمتر به آن توجه شده یا اصلاً وجود ندارد. در اسناد آموزش وپرورش، به طورکلی تأکید مناسب و کافی بر مبانی و اصول صورت گرفته و اشاره اندکی به روش های مشخص شده است و این در حالی است که خواجه نصیرالدین طوسی در کتاب «آداب المتعلمین» به معرفی خصوصیات و روش های تربیتی مبتنی بر اصول و بنیادهای دینی می پردازد.
پژوهشی در باب مقالت اول اخلاق ناصری و تهذیب الاخلاق مسکویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه میراث دوره ۱۷ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۶۵)
145 - 164
اخلاق ناصری ، تألیف خواجه نصیرالدین طوسی در باب علم اخلاق، متشکّل از سه بخش یا مقالت است که به ترتیب عبارتند از: تهذیب اخلاق، تدبیر منزل، سیاست مدن. خواجه طوسی در بخش اول عمدتاً مطالب مطرح شده در تهذیب الاخلاقِ ابوعلی مسکویهرا به فارسی ترجمه کرده است. لیکن این گونه نبوده است که بخواهد عبارات آن کتاب را به همان ترتیب و بدون هیچ کاست و افزودی، عیناً تکرار کند، بلکه بنا به تشخیص خویش هر کجا لازم دانسته مطالبی را به منظور تفهیم و ایضاح مسائل، به متن کتاب مسکویه افزوده است. ما در مقاله حاضر این موارد را برشمرده و درباره آن توضیحاتی داده ایم. نتیجه پژوهش این است که خواجه طوسی در بخش اولکتاب، افاضات خویش را کاملاً منطبق با شیوه فلسفی مسکویه مطرح کرده و از چارچوبی که او برای کتاب خود تعریف کرده خارج نشده است.
تأثیر گفتمان های ارسطو، خواجه نصیرالدین طوسی، و ملاصدرا در نابرابری های جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأثیر زبان و گفتمان در ایجاد نابرابری های جنسیتی موضوعی قابل توجه و کنکاش است که لازم است بیش از پیش بدان پرداخته شود. در این میان نقش اندیشمندان قطعاً تأثیرگذارتر و بسا حساس تر است؛ چرا که عملاً فرهنگ، آداب و رسوم و قوانین با الهام از همین اندیشه ها شکل می گیرد، گسترش می یابد و پایدار می شود. پس لازم است با بررسی مداوم اندیشه ها و قرار دادن آنها در بوته ی نقد به پالایش آنها همت گماشت. روش های تحلیل انتقادی گفتمان در این راستا ابزارهایی مؤثر و کارگشایند که در به دست آوردن تحلیلی علمی از این متون پژوهشگر را یاری می کنند. این مقاله در نظر دارد با نقد و تحلیل اندیشه های ارسطو، خواجه نصیرالدین طوسی و ملاصدرا در مورد زنان، به بیان این نکته بپردازد که زبان ما و نوع گفتمانی که به کار می بریم در ایجاد تغییرات در جهان و شکل یابی هویت افراد تأثیر گذار است؛ گفتمانی که در سخنان برخی از فیلسوفان ظهور یافته و پایه گذار بسیاری از نابرابری های جنسیتی موجود در جهان شده است.
مقایسه هستی شناسی اخلاق از دیدگاه جورج ادوارد مور و خواجه نصیرالدین طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متافیزیک سال سیزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۲
107 - 120
حوزه های تخصصی:
اخلاق یکی از ساحت های شاخص زندگی انسان است. هستی شناسی اخلاق به عنوان یکی از زیرمجموعه های فرااَخلاق، عهده دار تبیین این مسئله است که آیا بایدها و نبایدهای اخلاقی مبتنی بر حقایقی عینی در جهان خارج اند و نقش انسان تنها اکتشاف و حکایت گری از آنهاست، یا اینکه اموری ابداعی و برساخته ذهن انسان اند و حقایقی مستقل از آرای اخلاقی ما در جهان خارج وجود ندارد. به عبارت دیگر، میان ذهنی انگاری اخلاقی (سابژکتیویسم) و عینی گرایی اخلاقی (ابژکتیویسم) تقابل اساسی وجود دارد. اخلاق پژوهان دراین باره، مواضع متقابلی اتخاذ کرده اند. فیلسوف اخلاق معاصر، جورج ادوارد مور، جانب دار عینیت اصول اخلاقی است و ذهنی انگاری اخلاقی را نقد می کند. او در نقد ذهنی انگاران تأکید می کند که عینی انگاری اصول اخلاقی را نباید با ذاتی دانستن آنها یکسان در نظر گرفت.فیلسوف و متکلم جهان اسلام، خواجه نصیرالدین طوسی که در زمینه اخلاقْ آرا و آثار بسیاری از خود به جای گذاشته است، معمولاً با اصطلاحات امروزی در زمره طرفداران اخلاق فضیلت محور شناخته شده است. نوشتار حاضر بر آن است تا ضمن اشاره به دو رویکرد ذهنی گرایی و عینی گرایی اخلاق، به تبیین موضع واقع گرایانه خواجه و مقایسه آن با واقع گرایی مور بپردازد. عناوین موجود در فرااَخلاق در زمان حیات علمی خواجه نصیر مطرح نبوده است؛ اما با کاوشی در مبانی و مباحث اخلاقی وی می توان چنین نتیجه گرفت که او نیز به عینیت اصول اخلاقی معتقد بوده و درنتیجه ذهنی گرایی را نمی پذیرد.
درآمدی بر اندیشه سیاسی خواجه نصیرالدین طوسی، با محوریت آثار کلامی او(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
173 - 153
حوزه های تخصصی:
خواجه نصیرالدین طوسی را می توان جزو هر دو گروه فلاسفه و متکلمان به شمار آورد؛ در عین حال که گاه صبغه کلامی او چیره می شود. فهمی همه جانبه و جامع از اندیشه سیاسی و اجتماعی خواجه در صورتی ممکن است که افزون بر توجه به آثار و آرای فلسفی او، و مهم ترین اثر او در حوزه سیاسی- اجتماعی، یعنی اخلاق ناصری، آثار و آرای کلامی او هم مورد مداقه قرار گیرد. هدف اصلی این پژوهش، تمرکز بر آثار کلامی خواجه است تا جوهر و ماهیت اندیشه سیاسی او آشکار شود. روش پژوهش استوار بر تحلیل و تفسیر کیفی متون است؛ و به خوانش آثار خواجه در پرتو مفاهیم محوری در منظومه فکری-کلامی شیعه، چون تکلیف، لطف، نبوت و امامت پرداخته می شود. در کلام اسلامی، غایت و هدف انسان و راه سعادت او در مفهوم تکلیف نهفته است؛ و این اندیشه، در تمام ابعاد آن تکلیف محور است. انسان در درجه نخست موجودی مکلف در برابر خالق، الله یا واجب الوجود است. فضیلت و سعادت حقیقی یک مسلمان در آن است که تا جایی که می تواند حق عبودیت را ادا کند؛ در این صورت است که به هدف خلقت خود دست یافته است. پرسش پژوهش این است که شاخصه های اساسی اندیشه کلامی-سیاسی خواجه نصیرالدین طوسی چیست؟ پیوند بنیادین میان دیانت و سیاست، محوریت تکلیف (با تمام ملزومات آن)، در نگاه به انسان و جامعه انسانی و طرح سیاست متعالی به عنوان غایت سیاست، از یافته های این پژوهش در خصوص شاخصه های محوری کلام سیاسی خواجه است.
تأثیر خیزش راست افراطی بر آینده سیاسی فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۷۱)
267 - 249
حوزه های تخصصی:
تأثیر خیزش راست افراطی بر آینده سیاسی فرانسه چکیده سیاست در اروپا در حال حاضر روز به روز شاهد ظهور فزاینده احزاب سیاسی است که به عنوان راست افراطی،یا راست رادیکال درنظر گرفته می شوند.مسائل اجتماعی و اقتصادی همراه با افزایش نارضایتی های اجتماعی منجر به افزایش محبوبیت جنبش های راست افراطی شده است.اخیرا ظهور راست افراطی در اروپا در زمینه های مختلف آشکار شده است که چالش های اساسی برای حفظ صلح و ثبات در اروپا ایجاد می کند.در اینجا در قلب اروپای غربی یعنی فرانسه جبهه ملی سابق را نشان می دهد.فرانسه به دلیل داشتن بحران بدهی اروپا و همچنین داشتن تعداد زیادی پناهجو و روبه رو شدن با پدیده یورو اسپکتیسیم،گفتمان راست افراطی از جذابیت زیادی در این کشور برخوردار است.هدف از انجام این پژوهش بررسی شناخت ویژگی های راست افراطی و این که چرا این ایدئولوژی های افراطی به طور فزاینده ای صلح و ثبات در فرانسه را با چالشی جدی مواجه کرده است.بر این اساس سؤال اساسی پژوهش حاضر این است که تأثیر خیزش راست افراطی بر فضای سیاسی فرانسه چه می باشد؟روش تحقیق در این پژوهش تحلیلی-توصیفی و گردآوری اطلاعات آن کتابخانه ای و بر اساس بررسی اسناد و مدارک،آراء و نظرات مشورتی و تفسیری،کتب،مقالات،دکترین های موجود و بررسی مقررات می باشد.یافته های پژوهش نشان می دهدکه تقویت نقش و جایگاه راست افراطی در نظام آتی سیاسی و تصمیم گیری فرانسه می تواند به معنای فاصله گرفتن فرانسه از اتحادیه اروپا، استقلال از دیگر سازمان های بین المللی و تضعیف روند همگرایی در این اتحادیه باشد واژگان کلیدی:راست افراطی،پوپولیسم،فرانسه،بحران،احزاب
الگوی تربیت زمامدار در اندیشه خواجه نصیرالدین طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
در اندیشه خواجه نصیرالدین طوسی، زمامداران نقش و جایگاه خاص دارند، به طوری که او قوام مُدن را به مَلِک می داند و حاکم، طبیب جامعه است و مردم به سیره ملوک خود اقتدا می کنند. از اهمیت و جایگاه زمامدار در اندیشه خواجه نصیر می توان به اهمیت و ضرورت تربیت زمامدار رسید چرا که اگر زمامدار، تربیت یافته باشد، موجب صلاح و سلامت جامعه می گردد، در غیر این صورت می تواند جامعه و حکومت را به تباهی بکشاند. بدون صلاح حاکمان، مردم صالح نخواهند شد و چون دین، قاعده و بنیان است و مُلک، رکن و اساس؛ پس اگر رکن، شایسته نباشد، دین نیز نمی تواند باشد. بر این اساس پژوهش حاضر با روش اسنادی که جزو روش های کیفی محسوب می گردد، در پی تحلیل الگوی تربیت زمامداران در اندیشه خواجه نصیر است و می خواهد به این سؤال اصلی پاسخ دهد که «الگوی تربیت زمامدار در اندیشه خواجه نصیرالدین طوسی چیست؟» در این پژوهش که فرضیه آزما نیست، الگوی تربیت زمامدار در اندیشه وی در ابعاد مبانی، اصول، ویژگی های زمامدار مطلوب، روش ها، عوامل و موانع تربیت زمامدار احصاء شده است و در نهایت به این نتیجه ختم می گردد که الگوی تربیت زمامدار در اندیشه وی بر پنج رکن استوار است: فضیلت، امامت، حکمت، عدالت و محبت. فضیلت را می توان محور سه رکن حکمت، عدالت و محبت در نظر گرفت. به عبارت دیگر تربیت زمامدار در نگاه او «فضیلت مدار» است و از آن جا که در نگاه او ارتباط تنگاتنگ بین «فضیلت» و «امامت» مشهود است، می توان گفت حکمت، عدالت و محبت با مرکزیت فضیلت، به سمت قله امامت، نظام اندیشه ای وی در زمینه تربیت زمامدار را شکل می دهند.
بررسی انتقادی دیدگاه خواجه نصیرالدین طوسی درباره «کلام الهی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث مهم اعتقادی که متکلمان اسلامی اهتمام جدی به آن داشته اند بحث «کلام الهی» است. در باب حقیقت کلام الهی دیدگاه های متفاوتی ارائه شده است. ازجمله آنها دیدگاه خواجه نصیر الدین طوسی است. پرسشی که این پژوهش بدان پرداخته این است که آیا تبیین خواجه نصیرالدین از حقیقت کلام الهی، براساس تفسیر شارحان او، می تواند پاسخی قانع کننده نسبت به حقیقت کلام الهی به شمار آید؟ این نوشتار پس از اشاره به دیدگاه های گوناگون در باره حقیقت کلام الهی، با روش توصیفی تحلیلی و همچنین کتابخانه ای، دیدگاه ایشان را براساس تفسیر شارحان آثارش (علامه حلی و محقق لاهیجی) بررسی و ارزیابی کرده و به این نتیجه رسیده است که تفسیر علامه حلی از، دیدگاه خواجه نصیرالدین کامل به نظر نمی رسد؛ و تفسیر محقق لاهیجی از آن افزون بر اینکه ایشان سخن خواجه نصیرالدین را طبق دیدگاه و مذاق خودش تفسیر نموده با اشکالاتی مواجه است. سپس دیدگاه کامل و جامعی که از این اشکالات مبرا باشد پیشنهاد داده است.
الگوی سیاست امنیت نیروی انتظامی در چارچوب فلسفه سیاسی خواجه نصیر با تکیه بر گام دوم انقلاب
منبع:
راهبرد سیاسی سال پنجم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۷
131 - 146
حوزه های تخصصی:
اندیشمندان مسلمان از قدیم الایام بر وجود رابطه مستحکم دین و سیاست در اندیشه سیاسی اسلام تأکید کرده اند و حتی برخی از آنان، معتقدند که پیوندی ذاتی بین دین مبین اسلام به عنوان برنامه ای جامع برای تنظیم زندگی انسانی و سیاست به عنوان ابزاری لازم جهت تحقق این برنامه وجود دارد، البته بایستی اذعان داشت که اشتراک نظر اندیشمندان مسلمان درباره وجود سیاست و دین در اسلام ، لزوماً به معنی توافق آنها درباره همه جزئیات مربوط نیست. در حقیقت، می توان گفت که تعدد تعابیر و تفاسیر از همان زمان رحلت پیامبر اسلام آغاز شد که تاکنون هم ادامه دارد ، برخی دیدگاه موافق دموکراسی و بعضی تفسیری مخالف آن از اسلام ارائه می کنند. یکی از این دانشمندان خواجه نصیرالدین طوسی می باشد که به سیاست با نگاه عملی در زمان مغول و تبدیل نمودن وحشی گری آنان به آرامش جامعه عمل پوشانده است .در این نوشتار ما سعی داریم با توجه به موارد مطروحه در بخش سیاست ملک و آداب ملوک خواجه در کتاب اخلاق ناصری به ارائه یک الگوی سیاسی امنیتی در نیروی انتظامی پرداخته و آن را با گام دوم انقلاب اسلامی ایران و کلید واژه عدالت از سوی مقام معظم رهبری در کشور روزآمد نماید
دوری بودن یا نبودن تعریف ماهیت و حقیقت زمان در اندیشۀ ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابن سینا درباره ماهیت زمان دو تعریف ارائه کرده که خواجه نصیر معتقد است مشتمل بر دور هستند. تعریف نخست در کتاب اشارات آمده و زمان بمعنای تقدّم و تأخّر غیرمجامع در نظر گرفته شده است. برخی از حکما همانند آقاحسین خوانساری معتقدند دوری بودن تعریف ابن سینا از ماهیت زمان در این کتاب، اشکالی بدنبال ندارد زیرا تصور زمان امری بدیهی است و وجود دور در تعریف امر بدیهی، ایرادی ندارد. تعریف دیگر وی در بخش طبیعیات کتاب شفا ارائه شده است. در این کتاب، ماهیت زمان بمعنای عدد حرکت، آنگاه که به اجزاء متقدم و متأخر تقسیم شود، دانسته شده است. این تعریف شیخ الرئیس بگونه یی است که زمان علاوه بر آنکه شامل کمّ متصل میشود ( یعنی مقدار حرکت) است، کمّ منفصل را نیز در بر میگیرد (یعنی زمان عدد حرکت خواهد بود). هدف نوشتار حاضر ارائه تصویری روشن از تعریف ماهیت زمان در دیدگاه ابن سینا بر اساس دو کتاب اشارات و طبیعیات شفا میباشد. نگارنده پس از جستجو در آثار ابن سینا با روش تحلیلی تطبیقی، به این نتیجه رسیده که برداشت خواجه نصیر از تعریف ابن سینا در مورد ماهیت زمان در کتاب شفا، دچار دور نبوده بلکه او درصدد ارائه تحلیلی دیگر از حقیقت زمان میباشد.
جامعه شناسی اخلاق در اندیشه خواجه نصرالدین طوسی(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۶ (پیاپی ۶۹)
94 - 119
جامعه شناسی اخلاق به بررسی روابط دیالکتیک زیست اخلاقی و بافت اجتماعی می پردازد؛ لذا اخلاق در جامعه شناسی اخلاق، گاهی به عنوان متغیر مستقل و گاهی نیز به عنوان متغیر وابسته بررسی می شود. خواجه نصیرالدین، اندیشمند مسلمانی است که در برخی از آثار خود، از منظر جامعه شناسى اخلاق به بررسی مناسبات میان اخلاق و ساختار جامعه می پردازد. بازخوانی آثار اندیشمندان مسلمان، زمینه تولید معرفت علمی جدیدی را در حوزه جامعه شناسی اخلاق فراهم می آورد. بررسی روابط بین اخلاق و ساختار اجتماعی در اندیشه خواجه نصیرالدین طوسی، محور اصلی این تحقیق است. آثار خواجه نصیرالدین با روش توصیفی تحلیلی مطالعه و تحلیل شد تا پاسخ پرسش تحقیق استخراج شود. این پژوهش، به چگونگی استفاده از معانی و ارزش های اخلاقی برای ایجاد تمایزات اجتماعی در اندیشه خواجه نظر دارد. این اندیشمند از یک سو، به شکل گیری هم بستگی اجتماعی، تیپ بندی جوامع و کنترل اجتماعی، نگاهی اخلاقی دارد و از سوی دیگر، نظام اخلاقی را متأثر از زیست اجتماعی، ساختار حاکمیتی، تقسیم کار، آسیب شناسی اجتماعی و... می داند.
نقدی بر تفسیر خواجه نصیرالدین طوسی از کسب عادت ارسطویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۲۵ بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
65 - 86
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله نقدی فلسفی بر تفسیر نصیرالدین طوسی از کسب عادت ارسطویی به عنوان برجسته ترین وجه تربیت اخلاقی در اخلاق نیکوماخوس است. از آنجایی که در بسیاری موارد مفسران ارسطو، تفسیر سنتی امثال خواجه نصیرالدین طوسی را تفسیر مکانیکی نام نهاده اند، ابتدا تلاش می شود تفسیر مکانیکی به تفصیل تبیین شود. نگارنده در ابتدا با بررسی نقدهای درونی و بیرونی تلاش دارد نشان دهد که تفسیر مکانیکی مبتنی بر مبانی رفتارگرایی است که انتساب چنین تفسیری نه تنها به ارسطو، بلکه به مفسران سنتی او مانند خواجه نصیر نیز ممکن نیست. در مقابل، ویژگی مهم تفسیر نصیرالدین در اخلاق ناصری ، واسطه بودن اراده و تقویت آن دانسته شده است، به طوری که سایر اجزای نظام تربیتی وی مانند تنبیه و تشویق، ریاضت، الگودهی و ... را می توان از لوازم آن دانست. البته نباید گمان کرد که تبیین مبتنی بر اراده مطابق اخلاق نیکوماخوس است. لااقل دو نقد اصلی بر تفسیر نصیرالدین وارد است. اول آنکه چون اراده حیثیت التفاتی دارد و نیز اعمال فضیلتمندانه را نمی توان از موقعیت های خاص جدا کرد، تقویت اراده ی محض امکان تحقق ندارد. دوم آنکه فرونسیس که در اخلاق نیکوماخوس حائز اهمیت فراوان است و از نظر ارسطو فضیلت بدون آن ممکن نیست، در اخلاق ناصری به اندازه ی کافی مورد التفات قرار نمی گیرد، تا به طور کلی سهم عقل و تربیت عقلانی در تربیت اخلاقی از منظر نصیرالدین کمتر از میزانی باشد که مورد تأکید ارسطو بوده است. در پایان تلاش می شود نشان داده شود که تفسیر خواجه نصیر در جدایی حاد قوای نفس، که متأثر از جدایی عالم ماده از عالم مثل در فلسفه نوافلاطونی است، ریشه دارد و مورد تأیید ارسطو نیست.
مبانی تمدن ساز اندیشمندان شیعی در گذار تاریخی (خواجه نصیر و شهید مطهری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش درصدد است براساس تبیین و تعریف علامه جعفری از مفهوم تمدن، مبانی و مؤلفه های تمدن ساز را در دیدگاه خواجه نصیرالدین طوسی و شهید مطهری به عنوان دو متکلم برجسته شیعی با مشابهت های زمانه، بازشناسی کند. بازاندیشی عالمانه در مبانی اجتماعی اندیشه شیعه می تواند روح واقعی این مذهب را به گونه ای اصیل بازنمایی کند. علامه جعفری، تمدن را تشکل انسان ها با روابط عالی و اشتراک همه افراد و گروه های جامعه در پیشبرد اهداف مادی و معنوی آن در همه ابعاد ممکن می داند. بر این اساس سه مبنای اخلاقی (با مؤلفه های روابط عالی و اشتراک همه افراد) و سیاسی (با مؤلفه های تشکل انسان ها و پیشبرد اهداف) و اجتماعی (در قالب اهداف مادی و معنوی) برای تمدن وجود دارد. دستیابی به همبستگی اجتماعی در نتیجه رشد فضایل اخلاقی و برقراری عدالت اجتماعی با وجود حاکمان الهی و قوانین دینی امکان پذیر است. همبستگی و عدالت اجتماعی افراد جامعه را به سوی پیشبرد اهداف مادی و معنوی سوق می دهد. چنین فرآیندی سازنده تمدن متعالی است. نوشتار حاضر با روش عقلی-تحلیلی و با رویکرد اجتماعی به بررسی این موضوع با ابزار مطالعات کتابخانه ای می پردازد.
اراده الهی از دیدگاه خواجه نصیرالدین طوسی و فخر رازی
منبع:
کلام حکمت سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۹
9 - 20
حوزه های تخصصی:
بحث از اسماء و صفات خداوند، یکی از مسائل مهم در فلسفه و کلام اسلامی است. در این میان یکی از صفاتی که از دیرباز ذهن اندیشمندان اسلامی را به خود معطوف داشته، صفت اراده الهی است. از منظر خواجه نصیرالدین طوسی اراده الهی صفتی موجود، ذاتی و عین ذات خداوند است. وی معتقد است اراده نوعی از علم و آن هم علم به مصلحت نهفته است. فخر رازی نیز به پیروی از مکتب اشعری، اراده را صفتی قدیم و ازلی و غیر از علم و قدرت دانسته است. وی از طریق نیاز فعل الهی به مخصص برای وقوع در زمان معین، به اثبات اراده می پردازد. این پژوهش که با هدف مقایسه و تبیین دیدگاه دو اندیشمند مهم شیعه و سنی یعنی خواجه نصرالدین طوسی و فخر رازی صورت گرفته، به روش کتابخانه ای و به شیوه تحلیلی-توصیفی نگارش شده است.