مطالب مرتبط با کلیدواژه

کسب عادت


۱.

تحلیل و مقایسه چهار تفسیر از اخلاق نیکوماخوس(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اخلاق نیکوماخوس ارسطو کسب عادت تربیت اخلاقی نسبت عاطفه و شناخت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲۴ تعداد دانلود : ۴۲۸
این مقاله به بررسی چهار رویکرد متفاوت در تفسیر اخلاق نیکوماخوس،در موضوع کسب عادت، می پردازد و در پی یافتن پاسخی برای این پرسش است که چرا و چگونه تکرار اعمال منتسب به یک فضیلت به مرور زمان ملکه فضیلت را در آدمی ایجاد می کند. ابتدا بنا به تقسیم افلاطون از اجزای نفس به جزء همت و اراده، جزء عقلانی و جزء شهوانی (امیال و عواطف)، ادعا می شود اغلب تفاسیر با محور قرار دادن یکی از این اجزاء به تفسیر ارسطو پرداخته اند، و از این رو، در سه دسته طبقه بندی می شوند. از آنجایی که اخلاق نیکوماخوس، مهم ترین منبع اندیشمندان مسلمان در اخلاق فلسفی بوده است، اخلاق ناصریبه عنوان خوانشی از اخلاق نیکوماخوسمنظور، و نشان داده می شود چرا و چگونه نزد خواجه نصیر جزء همت و اراده اولویت می یابد. سپس در تفسیر عاطفی به تفسیر مایلز برنیت و در تفسیر عقلانی به تفسیر ریچارد سورابجی به عنوان نمونه پرداخته می شود و بر این سه رویکرد تفسیری نقدهایی درونی و بیرونی بررسی می شوند. نهایتاً با بهره بردن از تفسیر نانسی شرمن، تلاش می شود تفسیری جامع از ارسطو ارائه شود.  که انتقادهای وارد بر تفاسیر پیشین را تاب آورد. در تفسیر مقبول، ارتباط وثیق میان عاطفه و شناخت محور قرار می گیرد تا کسب عادت به مثابه عملی انتقادی تفسیر شود.
۲.

نقدی بر تفسیر خواجه نصیرالدین طوسی از کسب عادت ارسطویی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اخلاق نیکوماخوس ارسطو اخلاق ناصری خواجه نصیرالدین طوسی کسب عادت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۲ تعداد دانلود : ۱۲۶
هدف از این مقاله نقدی فلسفی بر تفسیر نصیرالدین طوسی از کسب عادت ارسطویی به عنوان برجسته ترین وجه تربیت اخلاقی در اخلاق نیکوماخوس است. از آنجایی که در بسیاری موارد مفسران ارسطو، تفسیر سنتی امثال خواجه نصیرالدین طوسی را تفسیر مکانیکی نام نهاده اند، ابتدا تلاش می شود تفسیر مکانیکی به تفصیل تبیین شود. نگارنده در ابتدا با بررسی نقدهای درونی و بیرونی تلاش دارد نشان دهد که تفسیر مکانیکی مبتنی بر مبانی رفتارگرایی است که انتساب چنین تفسیری نه تنها به ارسطو، بلکه به مفسران سنتی او مانند خواجه نصیر نیز ممکن نیست. در مقابل، ویژگی مهم تفسیر نصیرالدین در اخلاق ناصری ، واسطه بودن اراده و تقویت آن دانسته شده است، به طوری که سایر اجزای نظام تربیتی وی مانند تنبیه و تشویق، ریاضت، الگودهی و ... را می توان از لوازم آن دانست. البته نباید گمان کرد که تبیین مبتنی بر اراده مطابق اخلاق نیکوماخوس است. لااقل دو نقد اصلی بر تفسیر نصیرالدین وارد است. اول آنکه چون اراده حیثیت التفاتی دارد و نیز اعمال فضیلتمندانه را نمی توان از موقعیت های خاص جدا کرد، تقویت اراده ی محض امکان تحقق ندارد. دوم آنکه فرونسیس که در اخلاق نیکوماخوس حائز اهمیت فراوان است و از نظر ارسطو فضیلت بدون آن ممکن نیست، در اخلاق ناصری به اندازه ی کافی مورد التفات قرار نمی گیرد، تا به طور کلی سهم عقل و تربیت عقلانی در تربیت اخلاقی از منظر نصیرالدین کمتر از میزانی باشد که مورد تأکید ارسطو بوده است. در پایان تلاش می شود نشان داده شود که تفسیر خواجه نصیر در جدایی حاد قوای نفس، که متأثر از جدایی عالم ماده از عالم مثل در فلسفه نوافلاطونی است، ریشه دارد و مورد تأیید ارسطو نیست.