مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
دانش آموزان ابتدایی
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
179 - 207
حوزه های تخصصی:
گفت وگو به مثابه یک کنش مهم ارتباطی، ازجمله موضوعاتی است که در رشته علوم ارتباطات کمتر به آن توجه شده است و اغلب پژوهش های انجام شده، مربوط به حوزه ارتباطات جمعی بوده اند. دراین میان، انجام پژوهشی در حیطه ارتباطات انسانی و میان فردی، با نگاه موردی و خُرد روش کیفی که در پی فهم و توصیف واقعیت ناب باشد، در حوزه پژوهش های علوم ارتباطات، مهجور است؛ ازاین رو، هدف این پژوهش، مطالعه نحوه تعامل کلاسی در جلسه های گفت وگومحورِ کلاس درس، به منظور مشخص کردن ساختار، ابعاد، و مؤلفه های گفت وگوی کندوکاوی است. تحلیل گفت و شنود، ترتیب انجام کار، سازماندهی، و نظم کنش های اجتماعی را که بخشی از تعاملات روزمره هستند، با روشی استدلالی و در گفتن ها و شنیدن های اعضای جامعه مطالعه می کند؛ بنابراین، یکی از نتایج اصلی تحقیقِ با روش تحلیل گفت وشنود، شناسایی این نظام با الگوهای زنجیره ای است که در حین تعامل، به رفتارهای شفاهی ساختار می بخشد. تحلیل گفت وشنودهای کلاس درس تفکر نشان می دهد، ساختار کلی این گفت وگوها پیش برنده است، به این معنا که هنگامی که ایده ای در پاسخ به یک پرسش بیان می شود، شرکت کنندگان، خود را ملزم به واکنشِ «موافقت» یا «مخالفت» با آن ایده می دانند. این واکنش اغلب، سبب تصحیح و تکمیل ایده اولیه یا شفاف کردن آن می شود. افراد، بین ایده های مطرح شده پیوند برقرار کرده و استنباط خود را از روند بحث مطرح می کنند. این نوع گفت وگو، نه تنها موضع گیری های فکری خوب را می طلبد، بلکه مستلزم تعهد به نتیجه یابی و جهت گیری منطقی است.
تأثیر آموزش مهارت های مثبت اندیشی بر بهزیستی ذهنی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش، بررسی تأثیر آموزش مهارت های مثبت اندیشی بر بهزیستی ذهنی دانش آموزان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه پژوهش شامل ٥٤ نفر از دانش آموزان پسر پایه ششم منطقه یک شهر تهران بود که به صورت نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به طور تصادفی در گروه آزمایش (٢٧ نفر) و گروه کنترل (٢٧ نفر) جایگزین شدند. پیش از اجرای متغیر مستقل (آموزش مهارت های مثبت اندیشی)، میزان بهزیستی ذهنی گروه ها با کمک پرسشنامه بهزیستی ذهنی دانش آموزان رن شاو اندازه گیری شد. سپس گروه آزمایش در نه جلسة آموزش مهارت های ثبت اندیشی شرکت نمودند و آزمودنی های گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. پس از اتمام جلسات، پس آزمون برای هر دو گروه اجرا شد. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون های آماری تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که آموزش مثبت اندیشی بر بهزیستی ذهنی دانش آموزان تأثیر مثبت دارد (٠٠١/٠ P
اثر بخشی آموزش مبتنی بر الگوی مفهوم محور بر تفکر خلاق و یادگیری خود تنظیمی در درس علوم پایه ششم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۸
161 - 182
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر الگوی مفهوم محور بر تفکر خلاق و خود تنظیمی یادگیری بود. روش مطالعه شبه آزمایشی و با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پایه ششم دوره ابتدایی در دبستان های شهر کامیاران در سال تحصیلی 98-1397 بودند که با روش نمونه گیری تصادفی، نمونه منتخب در دو گروه تقسیم شدند (24 نفر گروه آزمایش و 21 نفر گروه کنترل). آموزش الگوی تدریس مفهوم محور در قالب 8 جلسه نیم ساعته در 4 هفته (هر هفته 2 جلسه) به گروه آزمایش داده شد و گروه کنترل، تدریس سنتی و مرسوم را دریافت نمودند. ابزارهای گردآوری داده ها نیز شامل پرسشنامه تصویری سنجش خلاقیت تورنس(2002) فرم الف و پرسشنامه راهبردهای یادگیری خود تنظیمی سواری و عرب زاده(1392) بودند. نتایج تحقیق با تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد، دانش آموزانی که از طریق الگوی مفهوم محور آموزش دیده بودند نمرات تفکر خلاق و یادگیری خود تنظیمی بالاتری در مقایسه با دانش آموزانی که این آموزش را دریافت نکرده بودند کسب کردند(001/0>p). با توجه به اثربخشی آموزش الگوی مفهوم محور، باید در دوره ابتدایی به خصوص در درس علوم تجربی بیش از پیش به این روش توجه نمود و به معلمان اینگونه روش ها را توصیه کرد.
بررسی شیوع نافرمانی مقابله ای در بین دانش آموزان ابتدائی شهرستان سنندج و عوامل مرتبط با آن در سال 1393
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال نافرمانی مقابله ای شامل کودکانی است که در طول یک دوره حداقل ۶ ماهه، منفی گرا، دارای رفتار خصمانه، دمدمی مزاج و نسبت به مراجع قدرت نافرمان هستند. با توجه به دشواری تغییر الگوی رفتاری در بزرگ سالی، تشخیص زود هنگام آن ها می تواند سبب پیشگیری از خطرات بالقوه آن در آینده شود. هدف: تعیین شیوع اختلال نافرمانی مقابله ای و عوامل مرتبط با آن در بین دانش آموزان ابتدایی شهرستان سنندج در سال ۱۳۹۳ بود. روش: مطالعه حاضر، یک مطالعه مقطعی بوده و جامعه موردمطالعه شامل دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان سنندج در سال ۱۳۹۳ بود. تعداد نمونه براساس جدول مورگان ۳۷۷ نفر بود که از طریق روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. دانش آموزانی که اختلالات روان پزشکی دیگر داشتند و یا رضایت آگاهانه ندادند از مطالعه حذف شدند. ابزار موردمطالعه شامل پرسشنامه استاندارد علائم مرضی کودکان استفاده شد. این پرسشنامه، دارای دو چک لیست والد و معلم است. برای آنالیز داده ها از T-test و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته ها : از تعداد ۳۷۷ دانش آموز موردمطالعه ۶۲/۶ درصد پسر و ۳۷/۴ درصد دختر بودند. نتایج مطالعه نشان داد شیوع اختلال نافرمانی مقابله ای در جمعیت موردمطالعه ۲/۹ درصد بود. بین اختلال نافرمانی با سن (۰/۸= P ) و تحصیلات پدر (۰/۱۴ P ≥ ) در افراد مورد مطالعه رابطه معنی دار آماری مشاهده نشد. درحالی که بین تحصیلات مادر و اختلال نافرمانی افراد مورد مطالعه رابطه معنی داری وجود داشت (۰/۰۰۱> P ). نتیجه گیری : با توجه به شیوع ۲/۹ درصدی این اختلال و اهمیت آن در شکل گیری شخصیت و رفتار کودکان، برنامه ریزی در جهت کاهش خطرات ناشی از آن و همچنین عوامل به وجود آورنده آن، ضروری به نظر می رسد.
اثربخشی برنامه بازسازی مهارت های ادراکی بر بهبود بدخط نویسی در دانش آموزان ابتدائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مشکلات بدخط نویسی یکی از مهم ترین مشکلات حوزه اختلال های یادگیری محسوب می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر برنامه بازسازی مهارت های ادراکی بر بهبود بدخط نویسی دانش آموزان ابتدائی بود. روش : طرح پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی، پیش آزمون- پس آزمون، پیگیری با گروه گواه بود. جامعه پژوهش حاضر را دانش آموزان ابتدائی استان خراسان رضوی در سال تحصیلی 97- 96 تشکیل دادند.روش نمونه گیری به صورت هدفمندبود، به این صورت که ابتدا دانش آموزان ابتدائی در پایه سوم در مدرسه کمیل شهرمشهد به وسیله سیاهه محقق ساخته از نظر مشکلات دستخط بررسی شدند. پس ازشناسایی دانش آموزان با مشکلات بدخط نویسی 20 نفر انتخاب و باگمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابتدا آزمودنی های گروه آزمایش در 16جلسه(45 دقیقه ای) تحت برنامه آموزش بازسازی مهارت های ادراکی قرارگرفتند در پایان هر دو گروه مجددامورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد برنامه بازسازی مهارت های ادراکی بر کاهش مشکلات خط دانش آموزان ابتدائی تأثیر دارد (025/0 p< ). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر،علاوه بر ابعاد جسمی و آموزشی مؤثر بر کاهش مشکلات خط، باید به عوامل دیگری از جمله ویژگی های شخصیتی دانش آموز نیز توجه نمود و طبق مشاهداتی که در هنگام آموزش و ارزیابی انجام شد، بُعدادراکی فرد در آموزش نقش بسزایی دارد، بنابراین می توان برنامه بازسازی مهارت های ادراکی را برای بهبود بدخط نویسی در دانش آموزان ابتدائی به کار برد.
تأثیربازی شطرنج بر فرایند تصمیم گیری و پیشرفت تحصیلی در درس ریاضیات: نقش تعدیل کننده جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازی های فکری نقش اساسی در پرورش مهارت های تفکری، حل مسئله، تصمیم گیری و شناخت کودکان دارند. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر بازی شطرنج بر تصمیم گیری و پیشرفت تحصیلی درس ریاضی با توجه به نقش تعدیل کنندگی جنسیت در دانش آموزان مقطع ابتدایی به شیوه علی مقایسه ای انجام گرفت. نمونه پژوهش شامل 100 نفر (50 دختر و 50 پسر) از دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر شیراز بودند، که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و مقیاس تصمیم گیری تأملی و شهودی وولف را تکمیل کرده و آزمون ریاضی محقق ساخته را پاسخ دادند. برای تعیین پایایی و روایی مقیاس تصمیم گیری تأملی و شهودی به ترتیب از روش های آلفای کرونباخ و تحلیل عاملی به شیوه اکتشافی با چرخش وریمکس و برای تعیین پایایی و روایی آزمون ریاضی محقق ساخته به ترتیب از روش های بازآزمایی و روایی محتوایی استفاده شد. شواهد مؤید پایایی و روایی مطلوب پرسش نامه ها بود. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیری و تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر یک طرفه، با نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافته ها نشان دادند که در فرایندهای تصمیم گیری تفاوت معنی داری بین دانش آموزان شطرنج باز و غیرشطرنج باز دختر و پسر مشاهده نشد. اما دانش آموزان شطرنج باز در نمره ریاضی نسبت به دانش آموزان غیرشطرنج باز میانگین معنی دار بالاتری دارند و فرایند تصمیم گیری غالب در بین دانش آموزان شطرنج باز فرایند تأملی است. بنابراین، با توجه به یافته های پژوهش حاضر لازم است برنامه ریزان آموزشی و والدین به استفاده از شطرنج برای ایجاد مهارت های تصمیم گیری، همچنین کمک به پیشرفت تحصیلی درس ریاضی دانش آموزان و فرزندانشان توجه داشته باشند.
ساخت وهنجاریابی آزمون هوش بین فردی برای دانش آموزان ابتدایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ساخت وهنجاریابی آزمون هوش بین فردی گاردنر برای دانش آموزان ابتداییانجام شد. روش شناسی: روش تحقیق حاضر از لحاظ نحوه گرداوری داده ها در زمره تحقیقات توصیفی از نوع همبستگی بود و از لحاظ روش از نوع تحقیقات آمیخته - بود بود و به لحاظ هدف در زمره تحقیقات کاربردی بود . جامعه پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان مقطع ابتدایی سال پنجم و ششم مدارس ابتدایی منطقه 5 شهر در سال تحصیلی 98-97 تهران بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش های حاضر که محقق ساخته بودند عبارت بودند از پرسشنامه هوش بین فردی که دارای 23 سوال و چهار خرده متغیر (فهم از رابطه، سازگاری ، یاری رسانی و کارگروهی) بود که روایی و پایایی ابزارهای فوق با استفاده از روش تحلیل عامل تاییدی و اکتشافی انجام شد و مورد تایید قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که شاخص های برازش مدل برای 4 بعد پرسشنامه هوش بین فردی حائز برازش مناسب بود. نتیجه گیری: افرادی که دارای هوش بین فردی قوی تری هستنددرک بالایی از رابطه دارند و قواعد و هنجار های یک رابطه را بیشتر حفظ می کنند و بیشتر تمایل به مشارکت و کار گروهی وجود دارد و انگیزه ای برای رقابت های فردی و تحقیر و تمسخر دیگران وجود ندارد.
تأثیر صدای سفید بر اضطراب امتحان دانش آموزان مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم مهر ۱۳۹۹ شماره ۷ (پیاپی ۵۲)
147-154
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر صدای سفید بر میزان اضطراب دانش آموزان مقطع ابتدایی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی همراه با پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانش آموزان دوره دوم ابتدایی شهرستان باوی در نیم سال تحصیلی اول 99-1398 تشکیل دادند که از بین آنها 40 نفر ، با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر) و گواه (20 نفر) گمارده شدند. افراد گروه آزمایش، در 7 جلسه امتحان 45 دقیقه ای از دروس مختلف با توجه پخش صدای سفید شرکت کردند. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه اضطراب امتحان (ابوالقاسمی و همکاران، 1375) استفاده شد جهت تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از تحلیل کواریانس تک متغیره استفاده شد. یافته های حاصل از تحلیل داده های پژوهش نشان داد که با اثر پیش آزمون، بین میانگین نمرات پس آزمون گروه آزمایش در متغیر اضطراب امتحان، تفاوت معناداری وجود داشت ( 05/0 > P ). با توجه به نتایج پژوهش پیشنهاد می شود که از صدای سفید در کاهش میزان اضطراب امتحان دانش آموزان ابتدایی و همچنین در جهت ایجاد آرامش ذهنی در موقعیت های آموزشی استفاده گردد.
بررسی رابطه ی سبک های یادگیری دانش آموزان با پیشرفت تحصیلی آن ها، با پیش فرض تعدیل کننده های جنسیت و پایه، در مقطع ابتدایی آموزش و پرورش ناحیه دو کرج
حیاتی ترین و مؤثرترین دوره ی یادگیری، دوره ی ابتدایی است، چرا که این دوره را دوره ی کاشت نامیده اند و در واقع بذر تقوا، تعهد، خلاقیت، نوآوری، مسئولیت پذیری، خودشکوفایی و ... در این دوره نهادینه می شود. به بیان دیگر بدون تردید کاربست سبک مؤثر یادگیری در این دوره منجر به تعمیق و بست یادگیری در فراگیران می شود. نگاهی گذرا به کشورهای پیشرفته ی جهان بیانگر این مطلب است که در دوره ی ابتدایی از سبک های منحصر به فردی استفاده می کنند. یکی از این سبک ها، سبک های یادگیری کُ لب است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر سبک های یادگیری بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره ی دوم ابتدایی با پیش فرض تعدیل کننده های جنسیت و پایه، در مقطع ابتدایی آموزش و پرورش ناحیه دو کرج انجام شد. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نظر داده ها کمّی و از نظر ماهیت و نوع مطالعه همبستگی می باشد. جامعه ی آماری را در این پژوهش، کلیه ی دانش آموزان دوره ابتدایی ( سه ساله دوم ) آموزش و پرورش ناحیه دو کرج، به تعداد 19,891 نفر تشکیل می دهد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کورکان محاسبه گردید و بر اساس روش تصادفی خوشه ای و طبقه ای، نمونه ای شامل 388 نفر دانش آموز (205 نفر پسر و183 نفر دختر )، جهت اجرای تحقیق انتخاب شد. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه ی سبک های یادگیری (کُ لب) و نتایج آزمون هماهنگ پیشرفت تحصیلی استفاده شد. داده ها با روش های آماری همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس یک راهه مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که بین سبک های یادگیری و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره دوم ابتدایی رابطه ای وجود ندارد. این یافته ها نشان می دهد که بیشتر دانش آموزان از بین چهار روش یادگیری، روش های آزمایشگری فعال و مشاهد ی تأملی را ترجیح داده اند. همچنین آزمودنی ها از چهار سبک یادگیری، به سبک های جذب کننده و واگرا گرایش بیشتری نشان داده اند.
رابطه سبک های یادگیری با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مقطع ابتدایی
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر سبک های یادگیری بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره ی دوم ابتدایی انجام شد. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نظر داده ها کمّی و از نظر ماهیت و نوع مطالعه همبستگی می باشد. زیرا بدون آن که متغیر مستقل را دست کاری کنیم، می خواهیم رابطه ی آن را با متغیر وابسته بسنجیم. جامعه ی آماری را در این پژوهش، کلیه ی دانش آموزان دوره ابتدایی ( سه ساله دوم ) آموزش و پرورش ناحیه دو کرج، به تعداد 19,891 نفر تشکیل می دهد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کورکان محاسبه گردید و بر اساس روش تصادفی خوشه ای و طبقه ای، نمونه ای شامل 388 نفر دانش آموز (205 نفر پسر و183 نفر دختر )، جهت اجرای تحقیق انتخاب شد. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه ی سبک های یادگیری (کُ لب) و نتایج آزمون هماهنگ پیشرفت تحصیلی استفاده شد. داده ها با روش های آماری همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس یک راهه مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که بین سبک های یادگیری و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره دوم ابتدایی رابطه ای وجود ندارد. این یافته ها نشان می دهد که بیشتر دانش آموزان از بین چهار روش یادگیری، روش های آزمایشگری فعال و مشاهد ی تأملی را ترجیح داده اند. همچنین آزمودنی ها از چهار سبک یادگیری، به سبک های جذب کننده و واگرا گرایش بیشتری نشان داده اند.
تأثیر آموزش فلسفه برای کودکان با استفاده از داستان های بومی در رشد اخلاقی دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هفتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
68 - 53
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش فلسفه برای کودکان (فبک) در رشد اخلاقی دانش آموزان دوره ابتدایی شهرستان مریوان در سال تحصیلی 96-1397 انجام گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان مریوان بودند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس از دو مدرسه ابتدایی پسرانه و دخترانه تعداد 316 دانش آموز انتخاب و به روش تصادفی ساده (هر گروه 158 دانش آموز) در گروه های آزمایش و کنترل قرار داده شدند. به تعداد 17 جلسه آموزش فلسفه برای کودکان ارایه گردید. داده های رشد اخلاقی با استفاده از پرسشنامه مهارت های اخلاقی (Naevaez, 2008) گردآوری شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس و تحلیل واریانس تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که آموزش فلسفه برای کودکان در رشد اخلاقی دانش آموزان دختر و پسر تأثیر مثبت و معناداری دارد (f(1,314)=16/47, p
رابطه مدیریت کلاس مبتنی بر یادگیری اجتماعی- هیجانی و تعامل معلم-دانش آموز با سواد هیجانی دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
79 - 59
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر بررسی رابطه مدیریت کلاس مبتنی بر یادگیری اجتماعی- هیجانی معلمان و تعامل معلم-دانش آموز با سواد هیجانی دانش آموزان ابتدایی در سال تحصیلی 98-1397 انجام شد. روش: روش تحقیق توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کل معلمان ابتدایی شهرستان ملایر بود (548=N). حجم نمونه 247 معلم ابتدایی بود که به روش طبقه ای تصادفی انتخاب شدند؛ هر معلم به صورت تصادفی، پرسشنامه های مربوط به 3 دانش آموز کلاس خود را تکمیل می کرد. داده ها با استفاده از مقیاس مدیریت کلاس اجتماعی- هیجانی، مقیاس ارتباط معلم-دانش آموز و ابزار ارزیابی سواد هیجانی نسخه معلم گردآوری شد. ضریب آلفای کرونباخ مقیاس مدیریت کلاس اجتماعی- هیجانی، ارتباط نزدیک معلم-دانش آموز، تعارض معلم-دانش آموز و سواد هیجانی به ترتیب برابر با 89/0، 71/0، 77/0 و 79/0 بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری به روش گام به گام استفاده شد. یافته ها: حاکی از رابطه مثبت مدیریت کلاس مبتنی بر یادگیری اجتماعی- هیجانی و ابعاد آن با سواد هیجانی بود. همچنین بین نزدیکی معلم-دانش آموز با سواد هیجانی رابطه مثبت و بین تعارض معلم-دانش آموز با سواد هیجانی رابطه منفی وجود داشت (۰۱/۰>p). براساس نتایج رگرسیون سهم مدیریت کلاس مبتنی بر یادگیری اجتماعی- هیجانی (258/0=بتا) و نزدیکی معلم-دانش آموز (113/0=بتا) در پیش بینی سواد هیجانی مثبت و معنی دار بوده است (۰۱/۰>p). با توجه به یافته ها پیشنهاد می شود که مدیریت کلاس مبتنی بر یادگیری اجتماعی- هیجانی به معلمان آموزش داده شود و ارتباط معلم-دانش آموز نیز در برنامه های ضمن خدمت معلمان گنجانده شود.
تاثیر آموزش فلسفه ورزی بر تفکر مراقبتی دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره شانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
69 - 88
حوزه های تخصصی:
تفکر مراقبتی، اندیشه ای است که به ارزش های مستتردر تم ام ام ور م ی پ ردازد، و ب ه چرایی ارزشمندی یک امر و تاثیر این ارزشها در قضاوتها و تصمیمات اخلاقی انسانها اهمیت می دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش فلسفه ورزی بر رشد تفکر مراقبتی دانش آموزان پسر پایه ششم منطقه سنگر از توابع شهرستان رشت در ایران انجام شده است. این پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پایه ششم منطقه سنگر بود که از میان آنها 60 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای انتخاب شدند و در دوگروه 30 نفره آزمایش و کنترل جایگزین شدند، جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه تفکر مراقبتی هدایتی (1396) استفاده شد. به منظور اجرای متغیر مستقل، هشت داستان از کتب کهن پارسی، مذهبی و متون بین المللی برای گروه آزمایش انتخاب شد که در هشت جلسه 70 دقیقه ای و هر جلسه یک داستان مورد کندوکاو قرار گرفت. داده ها با استفاده از روش آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس ANCOVA و نرم افزار SPSS21مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که برنامه های آموزش فلسفه ورزی (فبک) بر میزان بر رشد تفکر مراقبتی دانش آموزان تاثیرمثبت و معناداری می گذارد .میزان اندازه اثر آموزش ها در تفکر مراقبتی 64 درصد بود. از آنجا که داشتن ذهن فلسفی می تواند انس ان را ب ه درک صحیح وعمیق ارزشها وادارد، رویکرد فلسفه برای کودکان م ی توان د بعن وان رویک ردی راهبردی در این برنامه محسوب گردد.
اثربخشی برنامه ترکیبی آموزش فلسفه به کودکان و همدلی بر شایستگی اجتماعی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه، اثربخشی برنامه ترکیبی آموزش فلسفه به کودکان و همدلی بر شایستگی اجتماعی دانش آموزان ابتدایی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه پنجم و ششم ابتدایی شهر تهران که در سال 1398-1397 مشغول به تحصیل بودند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 30 نفر از افرادی که نمره پایین تری در شایستگی اجتماعی کسب نمودند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. در مرحله بعد گروه آزمایش به مدت 10 جلسه 60 دقیقه ای در معرض آموزش ترکیبی فلسفه برای کودک و همدلی قرار گرفت، در پایان جلسات، دانش آموزان هر دو گروه در دو مرحله، یک مرحله بلافاصله پس از پایان آموزش و یک مرحله بعد از گذشت دو ماه از آموزش مجدداً پرسشنامه شایستگی اجتماعی فلنز و همکاران (1990) تکمیل نمودند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس تک متغیری (آنکوا) استفاده شد. نتایج نشان داد که اجرای این برنامه می تواند بر ارتقا شایستگی اجتماعی دانش آموزان تأثیر معناداری بگذارد (01/0P> ) و موجب افزایش شایستگی اجتماعی دانش آموزان گردد.
اثر بخشی آموزش گروهی حل مسئله برکاهش خصومت و طرحواره های ناسازگار دانش آموزان ابتدایی
حوزه های تخصصی:
هدف انجام پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی آموزش گروهی حل مسئله بر کاهش خصومت و طرحواره های ناسازگار دانش آموزان ابتدایی بود. روش پژوهش شبه آزمایشی در قالب پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعهء آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دوره دوم ابتدایی شهرستان کرمان در سال تحصیلی 97- 1396 بود، روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی متناسب با حجم جامعه بوده، حجم نمونه 30 نفر (15 نفر به عنوان گروه کنترل و 15 نفر به عنون گروه آزمایش) بود. ابتدا با استفاده از پرسشنامه مقیاس مهار افراطی – خصومت و پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ،30 دانش آموز ابتدایی که در مقیاس مهار افراطی – خصومت و طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ، نمرات پایین تر از میانگین را کسب کردند به عنوان نمونه پژوهشی انتخاب و سپس گروه آزمایش به مدت 8 جلسه تحت آموزش گروهی حل مسئله قرار گرفتند و در پایان دوره مجددا پس آزمون بر روی هر دو گروه اجرا شد و نتایج با استفاده از نرم افزار spss21 در سطح معنی داری 05/0 و از طریق آزمون کوواریانس یک طرفه، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که آموزش گروهی حل مسئله، در کاهش خصومت و طرحواره های ناسازگار اولیه موثر بوده است.
بررسی تاثیر عشق به مدرسه بر یادگیری دانش آموزان ابتدایی با استفاده از مدل وانگ و همکاران
حوزه های تخصصی:
یکی از روابطی که دانش آموزان با مدرسه برقرار می کنند، احساس عشق به مدرسه است. عشق به مدرسه می تواند با ایجاد حالات روحی/روانی خاص در ذهن دانش آموز و ایجاد رابطه ای قوی میان دانش آموز و مدرسه، شرایط را به سمتی ببرد که دانش آموز بدون مدرسه، احساس کمبود نموده و به شیوه های مختلف اعم از توجه، تمکین، تعلق به مدرسه، ارزش گذاشتن به آموزش مدرسه ای، خودتنظیمی و کاربرد راهبردشناختی بر میزان یادگیری خود بیافزاید. لذا تحقیق حاضر تلاش نموده است تا اهمیت عشق به مدرسه را بر یادگیری دانش آموزان ابتدایی تبیین نماید. جامعه آماری در این تحقیق را دانش آموزان دختر چهارم ابتدایی شهر اصفهان تشکیل داده اند. روش نمونه گیری خوشه ای و ابزار مورد استفاده پرسش نامه استاندارد بوده است. برای اطمینان از کسب محتوای روایی از نظر اساتید و صاحب نظران و برای اطمینان از پایایی ابزار اندازه گیری، از روش های آلفای کرونباخ و بازآزمایی استفاده شده است. داده های جمع آوری شده به کمک نرم افزارهایSPSS و Lisrel تجزیه وتحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد که خرده مقیاس توجه و تمکین از جنبه رفتاری عشق به مدرسه، خرده مقیاس تعلق به مدرسه و ارزش گذاشتن به آموزش مدرسه ای از جنبه هیجانی عشق به مدرسه، خرده مقیاس خودتنظیمی و کاربرد راهبردشناختی از جنبه شناختی عشق به مدرسه؛ منجر به یادگیری بهتر دانش آموزان ابتدایی شده است.
بررسی نقش باورهای انگیزشی در پیش بینی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دبیرستانی با میانجیگری کمال گرایی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش باورهای انگیزشی در پیش بینی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دبیرستانی با میانجیگری کمال گرایی بود. روش این پژوهش از نوع همبستگی چندمتغیره و مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 94-93 تشکیل می دادند. نمونه پژوهش 207 نفر از دانش آموزانی بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای از بین مدارس منطقه هفت این شهر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس باورهای انگیزشی پینتریج، مقیاس کمال گرایی هیل و نمره پیشرفت تحصیلی سال گذشته دانش آموزان استفاده شد. برای تحلیل داده ها، با استفاده از نرم افزار آموس AMOS، روش معادلات ساختاری به کار رفت. یافته ها نشان داد که ارتباط مثبت و معنی داری بین باورهای انگیزشی و پیشرفت تحصیلی وجود دارد (001/0>P ). همچنین، مشخص شد که بین باورهای انگیزشی و کمال گرایی ارتباط منفی وجود دارد که این رابطه منفی نقش تعدیل کننده و کاهنده در همبستگی بین باورهای انگیزشی و پیشرفت تحصیلی دارد و باعث می شود مقدار رابطه مستقیم از 15/0 به 08/0 با واسطه گری کمال گرایی کاهش یابد. باتوجه به برازندگی شاخص های موردنظر در مدل، می توان گفت که همبستگی های مستقیم و غیرمستقیم می توانند با اطمینان 99 درصد تغییرات مربوط به پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را پیش بینی کنند. بنابراین، باورهای انگیزشی می تواند کلید مهم درک رفتارهای مختلف دانش آموزان، مانند عملکرد تحصیلی، افت تحصیلی و پیشرفت تحصیلی در دوران تحصیل آن ها باشد که دراین میان کمال گرایی از نقش آن می کاهد و بهتر است به آن توجه شود.
تاثیر برنامه درسی P4C (فلسفه برای کودکان) بر عشق به یادگیری و قضاوت اخلاقی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین تأثیر برنامه آموزش فلسفه به کودکان بر عشق به یادگیری و قضاوت اخلاقی در دانش آموزان بود. روش تحقیق توصیفی از نوع شبه آزمایشی بود که از طرح پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه آزمایش و کنترل استفاده شد. جامعه ی پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی خراسان رضوی بودند که به صورت تصادفی انتخاب و 2۰ نفر درگروه آزمایش و 2۰ نفر درگروه گواه گمارش تصادفی شدند. گروه آزمایش در 12 جلسه 45 دقیقه ای و به روش حلقه کندوکاو برگزار گردید. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه عشق به یادگیری مک فلند 2003 و قضاوت اخلاقی سینهاو وارما(1998) بود. روایی محتوایی مورد تایید خبرگان قرار گرفت و پایایی آن به ترتیب 0.78 و 0.87 برآورد شد. جهت تحلیل داده ها از کوواریانس (ANCOVA) با نرم افزار spp22 استفاده شد. نتایج نشان داد که برنامه آموزش فلسفه به کودکان بر عشق به یادگیری (P<0.05, F=25.153)تاثیر مثبت دارد. میزان تفاوت نمرات گروه آزمایش و کنترل (0.5870= 2η) بود؛ یعنی58.7 درصد واریانس نمرات کل باقی مانده متأثر از آموزش فلسفه به کودکان می باشد و بر رشد قضاوت اخلاقی دانش آموزان ابتدایی(P>0.05, F=0.052) تأثیری نداشته است بدین معنی که آموزش فلسفه به کودکان بر قضاوت اخلاقی دانش آموزان تأثیر ندارد. میزان تفاوت نمرات گروه آزمایش و کنترل یا اندازه تأثیر آموزش فلسفه نیز(0.001= 2η) است؛ یعنی 0.1درصد واریانس متأثر از آموزش فلسفه به کودکان می باشد.
الگوی نظری اقدامات جاری معلمان برای شخصی سازی یادگیری دانش آموزان ابتدایی با استفاده از نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۹
253 - 287
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی فعالیت های جاری معلمان برای شخصی سازی یادگیری دانش آموزان در دوره دوم ابتدایی نظام آموزشی ایران در سال تحصیلی 98-1397 بود. این پژوهش از نوع پژوهش کیفی و با روش نظریه داده بنیاد انجام شد. جامعه آماری شامل معلمان دوره دوم ابتدایی شهر بیرجند هستند که شیوه انتخاب آنها هدفمند بود. در مجموع با 22 نفر از معلمان مصاحبه شد و به اشباع نظری رسید. ملاک انتخاب 22 نفر اصل اشباع نظری بوده است. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختارمند در طی سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و انتخابی صورت گرفت و با استفاده از نرم افزار مکس کیودا تحلیل شد. یافته ها در قالب مدل مفهومی به این صورت شکل گرفت: شرایط علی (موجبات و فرصت ها)؛ عوامل محوری (عناصر شخصی سازی یادگیری)؛ راهبردها (اقدامات کاربردی معلمان)؛ عوامل زمینه ای (زیرساخت-ها)؛ عوامل مداخله گر: تسهیلگرها (پشتیبان کننده ها) و محدودکننده ها (فاصله معلمان با عملکرد حرفه ای)، و در نهایت پیامدها (نتایج شخصی-سازی یادگیری) می باشد. برای روایی و پایایی از روش لینکلن و گوبا که شامل: اعتبار، اعتماد، تأییدپذیری و انتقال پذیری است، استفاده شد. و از نظر روایی و پایایی مورد تأیید قرار گرفت. در پایان یافته های پژوهش نشان داد معلمان دوره دوم ابتدایی، با عملکرد حرفه ای برای شخصی سازی یادگیری دانش آموزان، فاصله زیادی دارند و همچنین معلمان آموزش های لازم را در این زمینه دریافت نمی کنند.
بررسی اثربخشی روان درمانی بدنی بر بهبود و ارتقاء سطح بازداری و توجه دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی روان درمانی بدنی بر بهبود و ارتقاء سطح بازداری و توجه دانش آموزان ابتدایی انجام شده است. روش: طرح پژوهش از نوع شبه آزمایشی همراه با پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان ابتدایی 4 مدرسه دولتی (دو پسرانه- دو دخترانه) در ناحیه 6 شهر مشهد بود که در سال تحصیلی 98-1397 مشغول به تحصیل بودند. 44 نفر از دانش آموزان به شیوه ی نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه (12نفر پسر و 10 نفر دختر در گروه آزمایش، 11 نفر پسر و 11 نفر دختر در گروه کنترل) به صورت تصادفی قرار گرفتند. دوره ی روان درمانی بدنی برای گروه آزمایش در 36 جلسه 60 دقیقه ای به مدت 3 ماه ارائه گردید و در این مدت گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. ابزارهای سنجش مورد استفاده در این پژوهش آزمون های رایانه ای کلمه- رنگ استروپ (word-color Stroop) و عملکرد پیوسته (CPT) بود. داده ها با آزمون آماری تحلیل کوواریانس چند متغیری وt مستقل و به کمک نرم افزار SPSS-23 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که دانش آموزان گروه آزمایش در مؤلفه های آزمون های رایانه ای استروپ و عملکرد پیوسته، نسبت به گروه کنترل به شکل معناداری عملکرد بهتری داشته اند (05/0p<). یافته ها حاکی از آن است که روان درمانی بدنی روشی مؤثر برای بهبود و ارتقاء سطح بازداری و توجه دانش آموزان ابتدایی است.