مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
دانش آموزان ابتدایی
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: درس ریاضی به دلیل نقش و اهمیت انکارناپذیرش چنانچه مورد توجه واقع نشود، ضعف های زیادی متوجه یادگیری دانش آموزان خواهد شد و دانش آموزانی که دارای ضعف در این رشته هستند، در ادامه تحصیل خود و مسائل مربوط به انتخاب رشته و همچنین حیطه کاری خود دچار مشکل خواهند شد. بر این اساس این مطالعه با هدف اثربخشی بازی آموزشی تعاملی بر مهارت ارتباطی و حل مسأله ریاضی دانش آموزان ابتدایی شهرکرمانشاه، انجام شده است. روش ها: روش این مطالعه از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ شیوه اجرا، جزء پژوهش های نیمه آزمایشی دارای طرح پیش آزمون- پس آزمون می باشد. جامعه این مطالعه، شامل کلیه دانش آموزان پایه اول دبستان شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1403-1402 بود. روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی بود؛ بدین صورت که از میان مدارس شهرکرمانشاه، مدارس ابتدایی و از میان مدارس ابتدایی، یک مدرسه و از میان کلاس های ابتدایی، یک کلاس و از میان آنها، 30 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند و در دو گروه 15نفره (آزمایش وکنترل) قرارگرفتند. به منظورگردآوری داده ها، از آزمون حل مسئله ریاضی و پرسشنامه مهارت های ارتباطی کودکان بارتون جی (1990) استفاده شد و روایی بر اساس روش روایی صوری و پایایی بر اساس آلفای کرونباخ 87% گزارش شده است. یافته ها: نتایج نشان داد، بازی آموزشی تعاملی بر مهارت ارتباطی و حل مسئله ریاضی دانش آموزان ابتدایی شهر کرمانشاه، اثربخش بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده، بازی آموزشی تعاملی، بر مهارت ارتباطی و حل مسئله ریاضی دانش آموزان ابتدایی شهرکرمانشاه مؤثر بود و بر همین اساس پیشنهاد می شود که از بازی های تعاملی در آموزش دانش آموزان استفاده شود.
مقایسه اثربخشی مداخلات مبتنی بر ذهن آگاهی و بازی محور بر مهارت های اجتماعی و خلاقیت دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان گرمسار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ زمستان (بهمن) ۱۴۰۳ شماره ۱۴۳
۲۳۳-۲۱۷
حوزههای تخصصی:
زمینه: مداخله های ذهن آگاهی شامل خودنظم جویی و توجه به تجربیات حال که به بازشناسی وقایع ذهنی کمک می کند مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. از طرف دیگر بازی درمانگری به عنوان فعالیت لذت بخش جسمی و ذهنی خود خواسته به افزایش مهارت های اجتماعی و خلاقیت می انجامد، با این وجود در زمینه بازی درمانگری مبتنی بر ذهن آگاهی جهت افزایش مهارت های اجتماعی و خلاقیت در جامعه مورد تحقیق شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر ذهن آگاهی و بازی محور، بر مهارت های اجتماعی و خلاقیت دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان گرمسار انجام شد. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی دانش آموزان دوره ابتدایی در شهرستان گرمسار (7620 نفر) در سال تحصیلی 1400-1401 بود. شرکت کنندگان بر اساس روش نمونه گیری هدفمند از نوع در دسترس در دو گروه آزمایش (هر گروه 15 نفر) و یک گروه گواه 15 نفره با توجه به معیارهای ورود به صورت تصادفی در سه گروه همتاسازی شد. در این مطالعه از پرسشنامه مهارت اجتماعی (ماتسون، 1983) و پرسشنامه خلاقیت (تورنس، 2001) استفاده شد. به منظور انجام پژوهش پروتکل بازی درمانی (جانسون و پارسون، 2023) در قالب 8 جلسه 60 دقیقه ای و پروتکل ذهن آگاهی (سیگال و همکاران، 2002) در قالب 8 جلسه 60 دقیقه ای بر روی دو گروه آزمایش اجرا شد. تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در نرم افزار Spss انجام شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون تفاوت معناداری ببن پس آزمون گروه آزمایش و گواه در مهارت های اجتماعی و خلاقیت دانش آموزان وجود دارد. براساس نتایج این پژوهش می توان گفت آموزش های مذکور منجر به ارتقای مهارت های اجتماعی و خلاقیت دانش آموزان شده است (001/0 >p). نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد ذهن آگاهی و بازی درمانی قابلیت تأثیرگذاری بر مهارت های اجتماعی و خلاقیت دانش آموزان را دارد. باتوجه به نتایج مثبت روش آموزشی ذهن آگاهی می تواند به عنوان یک روش مؤثر پیشگیری اولیه، جهت بهتر نمودن عملکرد تحصیلی دانش آموزان و تأمین بهداشت روانی آنان باشد و به عنوان یک واحد درسی یا فصلی از کتاب های آموزشی در دوره های مختلف تحصیلی اعم از دبستان، راهنمایی و دبیرستان تدریس شود.
بررسی تاثیر تحمل ابهام بر میزان خودآگاهی و راهبردهای خود تنظیمی در دانش آموزان دوم ابتدایی شهرستان رفسنجان
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش بررسی تاثیر تحمل ابهام بر میزان خودآگاهی و راهبردهای خودتنظیمی در دانش آموزان دوم ابتدایی است. روش کار: روش این پژوهش نیمه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دوم ابتدایی شهرستان رفسنجان در سال تحصیلی 1403-1402 بود. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه های خودآگاهی نستورم و داویس (2002) و راهبردهای خودتنظیمی پینتریچ و درگروت (1990) بود. نتایج: میانگین نمره برآورد شده متغیر خودآگاهی و راهبردهای خودتنظیمی در آزمودنی های گروه آزمایش در مرحله پس آزمون بیشتر از آزمودنی های گروه گواه است، به عبارت دیگر می توان گفت که تحمل ابهام موجب بهبود خودآگاهی و راهبردهای خودتنظیمی آزمودنی های گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل می شود. نتیجه گیری: نتیجه گیری کلی پژوهش نشان داد که در دنیای امروز که با سرعت زیادی در حال تغییر است، توانایی تحمل ابهام به عنوان یک مهارت کلیدی برای دانش آموزان محسوب می شود، که این مهارت به آنها کمک می کند تا با شرایط مبهم و چالش برانگیز کنار بیایند و به طور موثرتری یاد بگیرند.
تعیین اندازه اثر هوش هیجانی و پرخاشگری در سازگاری اجتماعی دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۱۱۷-۱۱۰
حوزههای تخصصی:
سازگاری اجتماعی از مهم ترین شاخص های رشد اجتماعی و سلامت روان می باشد؛ بنابراین توجه به آن در تمامی گروه های سنی حائز اهمیت می باشد. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف پیش بینی سازگاری اجتماعی بر اساس هوش هیجانی و پرخاشگری انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی شهر بوکان در سال 1401-1400 بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و جدول کرجسی و مورگان 300 نفر به عنوان نمونه موردمطالعه قرار گرفتند. برای سنجش متغیرهای موردمطالعه از پرسشنامه های سازگاری اجتماعی بل (1961)، هوش هیجانی برادبری و گریوز (2004) و پرخاشگری باس و پری (1992) استفاده شد. پس از تأیید نرمال بودن داده ها با استفاده از آزمون کولموگروف اسمیرنوف تجزیه وتحلیل داده های پژوهش با استفاده از روش های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام و با نرم افزار SPSS نسخه 23 صورت گرفت و سطح معناداری آزمون ها 0/05 در نظر گرفته شد. یافته ها نشان داد که همبستگی مثبت معنی داری بین هوش هیجانی و سازگاری اجتماعی و همچنین همبستگی منفی معنی داری بین پرخاشگری و سازگاری اجتماعی وجود داشت (0/001p<). همچنین 42/1 درصد از واریانس سازگاری اجتماعی توسط هوش هیجانی و درمجموع 60/8 درصد از واریانس سازگاری اجتماعی توسط هوش هیجانی و پرخاشگری تبیین شد. بر اساس یافته های این پژوهش هوش هیجانی و پرخاشگری می توانند پیش بین مناسبی برای سازگاری اجتماعی دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی باشند.
آموزش فلسفه در مدارس ابتدایی و تأثیر آن بر خلاقیت و پیشرفت تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
253 - 271
حوزههای تخصصی:
یکی از دغدغه های مهم فلاسفه در قرون اخیر، کاربرد فلسفه در زندگی و برقراری رابطه بین آن و جامعه بشری است. در همین راستا با توجه به تأثیر ماندگار آموزش فلسفه بر پرورش قدرت استدلال و قضاوت کودکان، توانایی آن ها در مواجهه با مسائل، توسعه تعاملات سازنده، پرورش فضائل اخلاقی، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش حساس آموزش فلسفه بر خلاقیت و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مدارس ابتدایی اجرا شد. روش مورد استفاده در این پژوهش کمی و رویکرد آن نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان پایه ششم ابتدایی مدارس دوره اول ابتدایی دولتی پسرانه شهرستان مهاباد در سال تحصیلی 1399-1398 بودند. حجم نمونه 50 نفری به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. سپس نمونه ها ﺑﻪﺻﻮرت ﺗﺼﺎدﻓی در دو ﮔﺮوه آزﻣﺎیﺶ و کﻨﺘﺮل قرار گرفتند. برای اندازه گیری خلاقیت از آزمون سنجش خلاقیت تورنس (فرم B)، و جهت بررسی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان از میانگین (معدل) آخر سال تحصیلی نمرات دروس (ریاضی، علوم، فارسی، مطالعات اجتماعی) استفاده شد. در ادامه داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره نشان داد که، آموزش فلسفه توانسته است منجر به ایجاد تفاوت معنادار میانگین نمرات متغیرهای پیشرفت تحصیلی و خلاقیت و نیز ایجاد تفاوت معنادار میانگین نمرات سطوح متغیر خلاقیت (سیالی، بسط، ابتکار و انعطاف پذیری) در مرحله پس آزمون در سطح خطای 05/0 گردد. طبق نتایج این پژوهش آموزش فلسفه به کودکان می تواند بر پرورش تفکر خلاق و به موازات آن پیشرفت و ارتقای عملکرد تحصیلی دانش آموزان تأثیر سازنده بگذارد.
بررسی عوامل موثر بر افزایش انگیزه مطالعه دانش آموزان ابتدایی شهرستان کلیبر درسال تحصیلی 1403-1402
حوزههای تخصصی:
مقدمه : هدف از پژوهش حاضر بررسی عوامل موثر بر افزایش انگیزه دانش آموزان ابتدایی شهرستان کلیبر در سال تحصیلی 1403-1402 بود. روش کار: جامعه آماری پژوهش حاضر را 1261 نفر از دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان کلیبر تشکیل دادند. حجم نمونه این پژوهش شامل 300 نفر بود که از طریق نمونه گیری خوشه ای بدست آمد. ابزار جمع آوری داده ها در این تحقیق پرسشنامه محقق ساخته و تحلیل واریانس بود. نتایج : تحلیل داده های آماری این تحقیق نشان داد که همه عوامل مورد بررسی (محیط آموزشی، حمایت خانواده،روش های تدریس، و امکانات مدرسه) تاثیر معنی داری بر افزایش انگیزه تحصیلی دانش آموزان ابتدایی شهرستان کلیبر دارند.همچنین، تفاوت های معنی داری در میانگین نمرات این عوامل درگروه های مختلف دانش آموزان مشاهده شد که بیانگر نیاز به توجه ویژه به شرایط خاص هر گروه و بهبود مستمر در تمامی عوامل موثر می باشد. نتیجه گیری : نتیجه گیری کلی پژوهش نشان داد که با تقویت عوامل موثر در بین دانش آموزان می توان به افزایش انگیزه مطالعه آنها کمک فراوانی نمود.
تاثیر یادگیری مغز محور در محیط یادگیری تلفیقی بر راهبردهای یادگیری خودتظیمی، خودکارآمدی تحصیلی و درگیری تحصیلی دانش آموزان ابتدایی در درس ریاضی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یادگیری مغز محور یک الگوی جدید و هیجان انگیز است که در دو دهه اخیر به دلیل چالش های موجود در فرآیند آموزش و یادگیری در کلاس درس، توجه بسیاری از محققین را به خود جلب کرده است. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر یادگیری مغز محور در محیط یادگیری تلفیقی بر راهبردهای یادگیری خودتنظیمی، خودکارآمدی تحصیلی و درگیری تحصیلی دانش آموزان ابتدایی در درس ریاضی انجام گردید. روش کار: این مطالعه با روش، نیمه آزمایشی با مراحل پیش آزمون و پس آزمون و گروه های آزمایش و کنترل انجام شد. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی مدارس دولتی شهر بابلسر در سال تحصیلی 1403-1402 که به روش تصادفی ساده، تعداد 40 نفر در دو گروه آزمایش (15نفر) و گروه کنترل (15نفر) گمارش شدند. ابزار اندازه گیری، راهبردهای یادگیری خودتنظیمی بوفارد و همکاران (1995)،خودکارآمدی تحصیلی جینک و مورگان(1999) و درگیری تحصیلی زرنگ (۱۳۹۱) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های توصیفی مانند میانگین، انحراف معیار و آزمون تحلیل کواریانس چند متغیره استفاده شد. یافته: یافته ها نشان داد که تمام آزمون های چند متغیره حاکی از معنی داری واریانس عامل تعامل گروه و عامل مکرر است، مقدار اثر پیلایی برابر با 74/0 است که (F2,37=52.62 P<.01) با توجه به اندازه اثر 74/0 مشخص شد که جلسات یادگیری مغز محور در محیط یادگیری تلفیقی بر راهبردهای یادگیری خودتنظیمی،خودکارآمدی تحصیلی و درگیری تحصیلی دانش آموزان در درس ریاضی تاثیر دارد. نتیجه گیری: یادگیری مغز محور در محیط یادگیری تلفیقی یکی از شیوه ها و روش های مؤثر در افزایش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی،خودکارآمدی تحصیلی و درگیری تحصیلی دانش آموزان ابتدایی در درس ریاضی است.
بازنمایی تجارب زیسته معلمان از چگونگی نهادینه سازی هویت ملی در دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۱)
79 - 96
حوزههای تخصصی:
نظام تعلیم و تربیت در هر جامعه ای وظایف متعددی دارد که یک ی از آن ها ت لاش در جهت تحقق و تقویت هویت ملی است. این پژوهش با هدف بازنمایی و واکاوی تجارب زیسته معلمان از چگونگی نهادینه سازی هویت ملی در دانش آموزان دوره ابتدایی صورت گرفته است. طرح این پژوهش، کیفی و با استفاده از روش پدیدارشناسی انجام شده است. داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته گردآوری شدند. مشارکت کنندگان در این پژوهش هشت نفر از آموزگاران مدارس دوره ابتدایی شهر تهران بودند که از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. تحلیل مصاحبه ها با استفاده از الگوی کلایزی انجام شد. با واکاوی تجارب زیسته معلمان از چگونگی نهادینه سازی هویت ملی در دانش آموزان مقطع ابتدایی در ابتدا 29 مضمون پایه شناسایی و دسته بندی شد. سپس این مضامین پایه در یک دسته کلی تر مضامین سازمان دهنده اول (ابعاد فرهنگی، تاریخی، جغرافیایی، آموزشی، دینی، زبان و ادبیات فارسی و اجتماعی) دسته بندی شدند. براساس بررسی هویت در این پژوهش و تحلیل عمیق تجارب زیسته معلمان عوامل مختلفی بر چگونگی نهادینه سازی هویت ملی دانش آموزان تأثیرگذارند که برخی از آنان عبارت اند از: ایجاد تمهیداتی جهت جلوگیری از جذب در فرهنگ بیگانه، آشنایی و ایجاد حس تعلق نسبت به تاریخ کشور، توجه به نوآوری و خلاقیت در تقویت هویت ملی، توجه به آموزش تعهد و وجدان کاری، لزوم توجه به ارائه جذاب فرهنگ و ادبیات فارسی، همکاری و مشارکت دیگر نهادهای اجتماعی و تأثیرگذاری رسانه.
اثربخشی مداخله روانی- تربیتی هوش متبلور ماهر بر افزایش هوش سیال در دانش آموزان دوره دوم ابتدایی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی بسته مداخله روانی- تربیتی هوش متبلور ماهر بر هوش سیال دانش آموزان دوره دوم ابتدایی شهر تهران بود. روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها در زمره پژوهش های شبه آزمایشی با الگوی پیش آزمون پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان دوره دوم ابتدایی (10 تا 12 سال) شهر تهران در سال تحصیلی 1403-1402 بود. تعداد 40 نفر از این دانش آموزان با روش خوشه ای مرحله ای انتخاب شده و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گردآوری داده ها با آزمون چندوجهی هوش سیال ماهر (MMFIT) صورت گرفت. گروه آزمایش بسته مداخله روانی- تربیتی هوش متبلور ماهر را طی 14 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند. گروه کنترل در این فاصله مداخله ای دریافت نکردند. تجزیه و تحلیل داده ها با تحلیل واریانس آمیخته چندمتغیره و نرم افزار SPSS نسخه 27 انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که بسته مداخله روانی-تربیتی هوش متبلور ماهر بر ابعاد هوش سیال (22/0=h2 تا 83/0=h2) تأثیر معناداری دارد (001/0>P). نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش بسته مداخله روانی- تربیتی هوش متبلور ماهر بر افزایش هوش سیال (ادراک، استدلال، توجه، حافظه و سرعت پردازش) کودکان 10 تا 12 سال موثر است و می تواند به عنوان یک مداخله اثربخش در این گروه سنی مورد استفاده قرار گیرد.