مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
دانش آموزان ابتدایی
حوزه های تخصصی:
کووید 19 یکی از بیماری هایی است که در سرتاسر دنیا از جمله ایران گسترش یافته و باعث تغییرات قابل توجهی در همه جوانب زندگی روزمره شده است. این تغییرات، والدین را بیشتر در معرض خطر فرسودگی والدینی و بدرفتاری با فرزندان قرار می دهد. هدف از پژوهش حاضر، بازبینی مفهوم کلی فرسودگی والدینی و بحث بر روی آن در زمینه همه گیری فعلی کووید 19 است و تمرکز آن مخصوصا روی اثرات آن بر کودک آزاری در خصوص دانش آموزان ابتدایی است. روش پژوهش حاضر مروری و جامعه آماری آن شامل کلیه مقالاتی بود که در زمینه فرسودگی والدینی، دانش آموزان، بدرفتاری با فرزندان و کووید-19 بوده و در عین حال از ویژگی های پژوهشی مناسب مانند روایی و پایایی معین و مناسب، روش نمونه گیری و جامعه آماری مطلوب، فرضیه ها و سئوالات متناسب با موضوع برخوردار بودند. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد کووید 19 می تواند فرسودگی والدینی را تشدید کند، احتمال کودک آزاری و غفلت والدینی که فرسودگی والدینی را تجربه کرده اند بیشتر است و این مساله می تواند کودکان را در معرض خطرات زیان آور کوتاه مدت و بلندمدت قرار دهد. بر اساس یافته های پژوهش پیشنهاد می شود والدین در معرض آموزش هایی قرار گیرند که از میزان فرسودگی والدینی کاسته و در نتیجه به کاهش بدرفتاری با فرزندان در همه گیری کووید-19 بیانجامد.
رواسازی پرسشنامه هیجان های تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی (AEQ-ES)
حوزه های تخصصی:
هیجان های تحصیلی آن دسته از هیجان هایی هستند که دانش آموزان به طور خاص در جریان فعالیت های تحصیلی خود تجربه کرده و بر ابعاد مختلف یادگیری آنان آثار مهمی می گذارند. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی روایی عاملی و پایایی پرسشنامه سنجش هیجان های تحصیلی دانش آموزان ابتدایی (AEQ-ES)[1] است. به این منظور، 386 نفر از دانش آموزان دختر و پسر از میان دوره دوم مدارس ابتدایی شهر سنندج به شیوه خوشه ای دو مرحله ای انتخاب شدند و به پرسش های پرسشنامه در زمینه هیجان های مرتبط با درس علوم تجربی جواب دادند. سپس روایی ابزار با استفاده از روش تحلیل عاملی تأییدی و پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ و پایایی بازآزمایی مورد سنجش قرار گرفت. یافته های تحلیل تأییدی نشان داد که ساختار عاملی تعیین شده برای ابزار برازش قابل قبولی با داده ها دارد و تمامی شاخص های نیکویی برازش، مدل را پشتیبانی می کنند. همچنین، بررسی پایایی نشان داد هم ضرایب آلفای کرانباخ و هم ضرایب بازآزمایی زیرمقیاس های ابزار از 70/0 تا 89/0 متغیر هستند که نشان دهنده همسانی درونی مناسب آن است. بنابراین، به نظر می رسد این پرسشنامه ابزار مناسبی برای سنجش هیجان های تحصیلی دانش آموزان در دوره ابتدایی در درس علوم تجربی و سایر دروس است.
بررسی تاثیر آموزش های زیست محیطی بر نگرش و رفتار دانش آموزان نسبت به مساله حفاظت از محیط زیست در شهرستان گرمسار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی تاثیر آموزش های زیست محیطی بر رفتار و نگرش دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان گرمسار نسبت به مساله محیط زیست در سال 96-97 است. روش تحقیق حاضر، از نظر هدف، کاربردی بوده و بر حسب روش، نیمه تجربی با استفاده از پیش آزمون و پس آزمون دردو گروه آزمایش و کنترل می باشد. جامعه آماری پژوهش دانش اموزان مقطع ابتدایی شهرستان گرمسار بوده و تعداد نمونه 120 نفر از دانش آموزان دختر و پسر پایه پنجم ابتدایی شهرستان گرمسار بوده است که برای انتخاب آنها از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای استفاده شده است. ابزار جمع آوری داده ها آزمون رفتار زیست محیط و آزمون نگرش زیست محیطی بوده و داده های جمع آوری شده از طریق نرم افزار SPSS و آزمون های اسمیرنف – کلموگروف ، آزمون t ، آزمون ANOVA و ضریب همبستگی پیرسون مورد بررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش حاکی از این است که آموزش زیست محیطی منجر به تغییر نگرش دانش اموزان ابتدایی شده است. آموزش زیست محیطی منجر به تغییر رفتار دانش آموزان ابتدایی می شود. تاثیر آموزش زیست محیطی بر تغییر نگرش دانش آموزان دختر بیشتر از تاثیر آموزش زیست محیطی برنگرش دانش آموزان پسر بوده است همچنین تاثیر آموزش زیست محیطی بر تغییر رفتار دانش آموزان دختر بیشتر از تاثیر آموزش زیست محیطی بر رفتار دانش آموزان پسر بوده است.
نقش معلمان در سازگاری تحصیلی دانش آموزان در دوره شیوع ویروس کرونا: مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم دی ۱۴۰۰ شماره ۱۰ (پیاپی ۶۷)
۱۱۸-۱۰۹
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی نقش معلمان در سازگاری تحصیلی دانش آموزان در دوره شیوع ویروس کرونا، به انجام رسید. پژوهش حاضر از نوع کیفی و با روش پدیدارشناختی توصیفی انجام شد. مشارکت کنندگان این پژوهش، 11 نفر از دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی (پایه پنجم) منطقه 18 شهر تهران در سه ماه پاییز 1399 بودند. شرکت کنندگان براساس معیارهای ورود با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و نمونه گیری تا حد اشباع اطلاعات، ادامه یافت. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود و برای تحلیل داده ها از روش کُلایزی استفاده شد. یافته های حاصل از تحلیل داده ها، منجر به استخراج سه مضمون اصلی شد که شامل مضامین زیر بودند: حمایت آموزشی، حمایت رفتاری و حمایت روانی. نتایج این پژوهش، حاکی از اهمیت نقش معلم در سازگاری تحصیلی دانش آموزان در دوران بیماری های همه گیر از جمله کووید-19 است؛ معلمان و سایر کادر آموزشی می توانند از یافته های این پژوهش برای اعمال روش هایی برای سازگاری بهتر دانش آموزان بهره گیری نمایند.
مقایسه اثربخشی هنر- بازی درمانی و آموزش ذهن آگاهی بر خلاقیت دانش آموزان پسر دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال نهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
325 - 301
حوزه های تخصصی:
پرورش خلاقیت یکی از محورهای اساسی نظام های آموزشی برای تصمیم گیری مناسب و حل مسائل پیچیده در دانش آموزان است. هدف پژوهش حاضر، مقایسه تأثیر هنر-بازی درمانی و آموزش ذهن آگاهی بر خلاقیت دانش آموزان پسر ابتدایی بود. این پژوهش با روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه انجام گرفت. جامعه آماری شامل دانش آموزان سال ششم ابتدایی پسر شهر بوکان در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ بود. روش نمونه گیری به شیوه تصادفی چندمرحله ای بود. ابتدا سه مدرسه ابتدایی شهر بوکان انتخاب شدند و از بین کلاس های ششم هر مدرسه، تعداد ۴۵ دانش آموز انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هر گروه ۱۵ نفر) گمارش شدند. گروه های آزمایش تحت آموزش دو برنامه مداخله متفاوت هنر- بازی درمانی و آموزش ذهن آگاهی قرار گرفتند. پرسشنامه خلاقیت عابدی به عنوان ابزار پژوهش برای اجرای پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. برای تحلیل داده ها، از روش های آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیری و تک متغیری و آزمون مقایسه های زوجی بنفرونی استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد بین گروه های آزمایشی و گروه گواه از لحاظ خرده مقیاس های خلاقیت (ابتکار، انعطاف پذیری، سیالی و بسط) در مرحله پس آزمون تفاوت معنی داری وجود دارد (۰۵/۰≥ P).
تدوین الگوی افزایش انگیزش تحصیلی دانش آموزان مدارس ابتدایی بر اساس نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبردهای نوین تربیت معلمان سال ششم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۱
137 - 162
حوزه های تخصصی:
مقدمه: یکی از دلایل اصلی سرعت پیشرفت و توسعه در کشورهای گوناگون، توجه به فرآیند انگیزش تحصیلی در آن کشورها بوده است. هدف پژوهش حاضر تدوین الگوی افزایش انگیزش تحصیلی دانش آموزان مدارس ابتدایی بود. روش: برای ارائه این الگو و به دست آوردن داده های متناسب با زمینه مورد مطالعه، از روش کیفی نظریه داده بنیاد استفاده شد. شرکت کنندگان در پژوهش حاضر، صاحبنظران و متخصصان حوزه روانشناسی و مشاوره حوزه ابتدائی بودند که تعداد 21 نفر از میان آن ها به صورت نمونه گیری نظری جهت انجام مصاحبه عمیق انتخاب شدند و مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. اعتبار یافته ها با روش تطبیق توسط اعضا و مصاحبه های آزمایشی انجام شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده های کیفی از کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده شد. یافته ها: نتایج گویای آن است که 725 گزاره مفهومی اولیه با 24 مقوله اصلی و 83 مقوله فرعی در قالب ابعاد 6 گانه مدل پارادایمی شامل: موجبات علی (4 مقوله)، پدیده اصلی (افزایش انگیزش تحصیلی)، شرایط زمینه ای (4 مقوله)، شرایط محیطی (8 مقوله)، راهبردها (4 مقوله) و پیامدها (4 مقوله) شناسایی شدند. نتیجه گیری: یکپارچه سازی مقوله ها بر مبنای روابط موجود بین آن ها پیرامون محور افزایش انگیزش تحصیلی، شکل دهنده مدل پارادایمی است که الگوی افزایش انگیزش تحصیلی دانش آموزان مدارس ابتدایی را منعکس می کند.
اثربخشی آموزش راهبردی تفکر بر سرزندگی تحصیلی دانش آموزان ابتدایی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش راهبردی تفکر بر سرزندگی تحصیلی دانش آموزان ابتدایی اجرا شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی و طرح آن پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر مشتمل بر کلیه دانش آموزان دختر پایه پنجم مقطع ابتدایی شهر مرند بود. گروه نمونه، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شد. آزمودنی های این تحقیق 64 نفر بودند که به روش تصادفی به گروه آزمایش (32 نفر) و کنترل (32 نفر) تخصیص داده شدند. محتوای آموزشی مورد نظر، بسته آموزش تفکر غریبی و همکاران بود. گروه آزمایشی 16 جلسه 50 دقیقه ای آموزش راهبردی تفکر را دریافت کردند و گروه کنترل هیچ گونه آموزشی در مورد تفکر دریافت نکردند و جریان عادی کلاس را طی کردند. سرزندگی تحصیلی دانش آموزان با پرسشنامه سرزندگی تحصیلی حسین چاری و دهقانی زاده ارزیابی شد. سرزندگی تحصیلی دانش آموزان در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون ارزیابی شد. یافته های تحقیق نشان داد بین میانگین نمرات سرزندگی تحصیلی دانش آموزان در گروه های آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد. به صورت کلی می توان چنین عنوان کرد که آموزش تفکر به دانش آموزان می تواند موجب تقویت سرزندگی تحصیلی آنان شود. این نتایج، آموزش راهبردی تفکر را به مثابه یک روش یاددهی- یادگیری کارآمد در تربیت دانش آموزان خودگردان، که مهم ترین هدف تعلیم و تربیت است، پیشنهاد می کند.
مقایسه نتایج آموزش هنر(نقاشی) با رویکرد انسان گرایی و رویکرد رفتارگرایی (روش سنتی) در مدارس ابتدایی شهر تهران
حوزه های تخصصی:
هدف:این پژوهش به منظور مقایسه نتایج روش های آموزش هنر(نقاشی) در مدرسه مشارکتی به عنوان نمونه ای از روش آموزش انسان گرایی و مدرسه غیر انتفاعی پیشاهنگ به عنوان نمونه ای از روش آموزش رفتارگرایی (سنتی) در تهران صورت گرفته است. روش:پژوهش حاضر یک پژوهش توصیفی ازنوع علّی مقایسه ای با پس آزمون است. با روش نمونه گیری در دسترس کلیه دانش آموزان دو مدرسه فوق شامل کلاسهای اول تا پنجم درمجموع 129 نفرانتخاب شده اند.در پایان سال تحصیلی از کلیه دانش آموزان دو مدرسه پس آزمون (امتحان نقاشی) بعمل آمد. سپس برگه های نقاشی جمع آوری شده را بدون آگاهی داوران از روش آموزش آنها ، دراختیار سه نفر از اساتید نقاشی بعنوان داوران آثارهنری گذاشته و از آنان خواسته شد براساس ملاک های ارزیابی کیفیت نقاشی به هر نقاشی نمره ای ازصفر تا بیست اختصاص دهند.معدل سه نمره بدست آمده برای هر نقاشی بعنوان شاخص کیفیت نقاشی مورد تجزیه و تحلیل آماری قرارگرفت. یافته ها:نتایج حاصل از جداول و نمودارهای آماری حاکی از آن است که تفاوت محسوس و معنی داری بین روش آموزش انسان گرایانه و روش آموزش رفتارگرایانه (سنتی) وجود دارد بعبارت دیگر ، این نتایج نشان داد که روش انسان گرایانه تاثیر بیشتری نسبت به روش رفتارگرایانه در بهبود عملکرد نقاشی دانش آموزان داشته است. بحث و نتیجه گیری:تبیین یافته های پژوهش حاضر نیاز به تامل و تعمق بیشتری دارد اما چنین به نظر می رسد که اگر آموزشهای هنری با روش انسان گرایی را جایگزین روشهای متداول رفتارگرایی کنیم موجب بروز نشانه های مثبت آن در نگرش دانش آموزان به موضوعات هنری خواهد شد و همچنین افزایش خلاقیت دانش آموزان نه تنها در هنر بلکه در سایر جنبه های زندگی در حال وآینده را مهیا خواهد کرد.
بررسی تجربه زیسته والدین از دلایل افت تحصیلی دانش آموزان ابتدایی شهرستان اردبیل منطقه هیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال چهارم تابستان ۱۴۰۱شماره ۲
49 - 57
حوزه های تخصصی:
افت تحصیلى امروزه یکى ازنگرانی هاى مهم خانواده ها ودست اندرکاران تعلیم و تربیت می باشد. همه ساله تعداد زیادى از دانش آموزان با پدیده اى به نام افت تحصیلى مواجه می شوند. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تجربه زیسته والدین از دلایل افت تحصیلی دانش آموزان ابتدایی شهرستان اردبیل منطقه هیر انجام شده است. روش: این مطالعه کیفی با مشارکت و همراهی 14 نفر از والدین (مرد و زن) دانش آموزان مقطع ابتدایی در شهر اردبیل منطقه هیر با روش نمونه گیری هدفمند و مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت و جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است. یافته ها: یافته های حاصل از پژوهش نشان دادند که دلایل افت تحصیلی دانش آموزان ابتدایی عبارت اند از: عوامل فردی، خانوادگی، اقتصادی، حاکمیتی، اجتماعی و فرهنگی. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد؛ ویژگی ها و عواملی که عملکرد تحصیلی دانش آموزان ابتدایی را با مشکل مواجه ساخته اند مجموعه ای از عوامل فردی و محیطی است، بنابراین بی توجهی یا نادیده گرفتن هرکدام از این عوامل و ویژگی ها می تواند آن ها را از ادامه تحصیل و داشتن یک آینده بهتر محروم سازد.
روایتی سه سویه از برنامه درسی مقطع ابتدایی در دوران کرونا
حوزه های تخصصی:
شیوع ویروس کرونا در سال ۲۰۲۰ تعطیلی مدارس و به دنبال آن آموزش با استفاده از فضای مجازی را گسترش داد. در این میان دانش آموزان، والدین و معلمان که بیشترین تاثیر و ارتباط را با نظام آموزشی دارند با چالش های مختلفی در آموزش مجازی در دوران کرونا مواجه بودند. این پژوهش با هدف درک مزایا و معایب ، چالش ها و همچنین دریافت نظرات و پیشنهادات این سه گروه در خصوص آموزش های مجازی انجام گرفت. جامعه پژوهش تمامی معلمین، والدین و دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان کلات بودند. ابتدا مدارس ابتدایی به دو گروه نیمه برخوردار و نا برخوردار تقسیم و سپس از هر دسته ۶ دانش آموز ۶ معلم 6 ولی انتخاب و از طریق مصاحبه نیمه ساخت مند داده ها گردآوری گردید. مصاحبه ها با روش تحلیل مضمون تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشانگر مزایایی همچون همسو شدن با پیشرفتهای فناوری، بهره مندی از شیوه های متنوع تدریس و ارتقای خود راهبری دانش آموز و معایبی همچون نبود امکانات، ناآگاهی از شیوه های صحیح آموزش در فضای مجازی بود. چالش های عمده سه گروه مد نظر در پژوهش، مشکلات اینترنت و نبود تجهیزات کافی، عدم آشنایی با فرآیند کار در فضای مجازی، ارزشیابی در فضای مجازی و عدم بازخورد کافی جهت رفع اشکال دانش آموزان عنوان شد. همچنین راهکارهایی همچون استفاده از آموزش معکوس، آگاه نمودن اولیا وفراهم نمودن فرصت مشارکت فعال آنان، جذاب نمودن محتواهای تولیدی نیز جهت اثربخشی آموزش های مجازی مطرح گردید.
ارائه الگوی مدیریت اجرای آموزش مهارت های زندگی دانش اموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف : این مقاله به ارائه الگوی اجرایی آموزش مهارت های زندگی به دانش آموزان ابتدایی بر اساس مدل 4H با استفاده از پژوهش ترکیبی پرداخته است. با مطالعه ادبیات پژوهش، ابعاد، مولفه ها و شاخص ها شناسایی شده و نتیجه در قالب الگوی اجرایی ارائه شده است. روش شناسی پژوهش : جامعه آماری در بخش کمی معلمان ابتدایی شاغل به تدریس در شهرستان رفسنجان شامل 1457 نفر هستند که با استفاده از فرمول کوکران تعداد نمونه حداقل 304 نفر برآورد شد و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. به منظور تبیین بهتر نتایج و آشکار شدن موارد مغفول در فاز کمّی، 13 مصاحبه عمیق در بخش کیفی با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و به صورت گلوله برفی انجام شد. ابزار جمع آوری داده ها در خصوص مولفه های آموزش مهارت های زندگی و عوامل سه شاخگی، پرسشنامه محقق ساخته است که روایی آن به وسیله تحلیل عاملی تاییدی و هم چنین روایی صوری و پایایی توسط محاسبه آلفای کرونباخ بترتیب با مقادیر 830/0 و 81/0 سنجیده و الگوی اجرایی تحقیق با استفاده از داده های جمع آوری شده از طریق پرسشنامه و هم چنین بهره گیری از فنون آمار توصیفی، استنباطی و مدلسازی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها : الگوی پژوهش با 15 مولفه مهارت زندگی و 10 مولفه از عوامل سه شاخگی ارائه گردید. بحث و نتیجه گیری: یکی از مهم ترین مولفه های تاثیرگذار بر مهارت های زندگی، کتاب درسی یکی از عوامل زمینه ای است که میتواند 6 مولفه از مهارت های زندگی را شامل: ارتباطات، مهارت های قابل عرضه، خود مسوولیتی، اخلاق کاری، مدیریت، مهارت های زندگی سالم را پیش بینی کندو مهم ترین مولفه تاثیرگذار بعدی بر مهارت های زندگی، جامعه از عوامل رفتاری است که قابلیت پیش بینی 5 مولفه از مهارت های زندگی از جمله: تصمیم گیری، تفکر خلاق، هدف گذاری، حل مساله و خودآگاهی را دارد و مولفه های تاثیرگذار بعدی از عوامل سه شاخگی خانواده، تلویزیون و مدرسه هر کدام با قابلیت پیش بینی 3 مولفه از مهارت های زندگی هستند.
بررسی اثربخشی آموزش مجازی بر مهارت های حل مسئله دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش مجازی بر مهارت های حل مسئله دانش آموزان پسر ششم ابتدایی بود. پژوهش با روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه گواه انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان سال ششم ابتدایی پسر شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بود. از این جامعه آماری، به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای تعداد 30 دانش آموز انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) گمارش شدند. گروه آزمایش تحت آموزش مجازی قرار گرفت. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه حل مسئله (PSI) در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون جمع آوری شدند. برای تحلیل داده ها، از روش های آماری آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که بین گروه های آزمایشی و گواه از لحاظ مهارت های حل مسئله در مرحله پس آزمون تفاوت معنی داری وجود دارد (0.05). بنابراین، آموزش مجازی به عنوان یک روش مداخله ای مؤثر در رشد و پرورش مهارت های حل مسئله برای دانش آموزان می تواند مورد استفاده مربیان و دست اندرکاران آموزش و پرورش قرار گیرد.
بررسی تأثیر مشکلات خانوادگی به ویژه طلاق عملکرد تحصیلی کودکان و دانش آموزان ابتدایی
کودکان به عنوان عضوی از خانواده، قادر به درک مسائل خانواده در حد فهم خود هستند. مسائل خانواده مانند شرایط اقتصادی، شرایط شغلی، شرایط اجتماعی-روانی، ارتباط اعضاء خانواده با یکدیگر و سلامت ذهنی و جسمی آن ها، بی سوادی والدین و... .یکی از مهم ترین و تأثیرگذارترین مشکلات، که بیشترین تأثیر خود را بر کودکان می گذارند، جدایی و طلاق والدین است. متأسفانه در سال های اخیر، به دلایل مختلف، آمار طلاق های ثبت شده در کشور رو به افزایش است و به تبع آن تعداد فرزندان طلاق نیز سیر صعودی داشته است. طلاق والدین و برآورده نشدن خواسته ها و نیازهای فرزندانی که دانش آموز مقطع ابتدایی هستند، مشکلات فراوانی را، هم در موضوع پیشرفت در تحصیل و هم درمورد شخصیت آن ها ایجاد می کند و بسیار تأثیرگذار و مخرب است. از طرفی گاهی دیدگاه های جامعه درمورد این کودکان و نوجوانان بسیار منفی و اشتباه است؛ که خود باعث انزوای بیشتر و طردشدن آن ها از جامعه می شوند. پس باید توجه داشت که قضاوت های از پیش انجام شده، خود باری بر فشارها و مشکلات آن هاست. این وظیفه همگانی ست که از این دیدگاه دوری کنند. پژوهش حاضر، حاصل تحقیقات مطالعاتی و گردآوری اطلاعات از منابع معتبر می باشد و هدف آن اطلاع رسانی و آگاهی بخشی به والدین، مربیان، معلمان و تمامی افرادی است که در امر پرورش، نگهداری و آموزش کودکان و دانش آموزان (در گروه های سنی مختلف، به ویژه ابتدایی)، فعالیت می کنند.
رابطه راهبردهای انضباطی معلمان با عاطفه دانش آموزان دختر ابتدایی نسبت به معلم و نگرش آن ها به یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه راهبردهای انضباطی معلمان با عاطفه دانش آموزان نسبت به معلم و نگرش آن ها به یادگیری تدوین شده است. برای پیگیری این هدف، در قالب یک طرح همبستگی، 391 نفر از جامعه آماری دانش آموزان مدارس دولتی دوره دوم ابتدایی منطقه 15 شهر تهران به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. داده های موردنیاز به وسیله سه پرسشنامه گردآوری شد: پرسشنامه راهبردهای انضباطی، پرسشنامه نگرش به یادگیری و پرسشنامه عاطفه نسبت به معلم. طبق یافته های حاصل از پژوهش، کاربرد راهبردهای انضباطی تنبیه و پرخاشگری توسط معلمان با نگرش دانش آموزان نسبت به یادگیری رابطه منفی دارد؛ کاربرد راهبردهای انضباطی گفتگو، اشاره غیر مستقیم، پاداش دهی و تصمیم گیری مشارکتی با عاطفه دانش آموزان نسبت به معلم و نگرش به یادگیری رابطه مثبت دارد؛ و نگرش دانش آموزان به یادگیری با عاطفه آن ها نسبت به معلم رابطه مثبت دارد. همچنین طبق تحلیل رگرسیون، کاربرد راهبردهای انضباطی توسط معلمان پیش بینی کننده عاطفه دانش آموزان نسبت به معلم و نگرش آن ها به یادگیری است. بر اساس این نتایج، دانش آموزانی که با روش تنبیهی و پرخاشگری معلم در انضباط کلاسی مواجه هستند، معلم شان را دوست ندارند و به یادگیری درس نیز علاقه ندارند و اهمیت نمی دهند؛ اما در مقابل، دانش آموزانی که راهبردهای انضباطی مثبت و مشارکتی را تجربه می کنند، معلم شان را بیشتر دوست دارند و نسبت به یادگیری درس نگرش مثبت دارند. این مسئله ضرورت بازاندیشی بر عمل تربیتی را برای معلمان ابتدایی دوچندان می کند.
اثربخشی آموزش راهبردی تفکر بر باورهای انگیزشی و ادراک از محیط کلاس دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۵
182 - 194
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش راهبردی تفکر بر باورهای انگیزشی و ادراک از محیط کلاس دانش آموزان ابتدایی اجرا شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی و طرح آن پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. گروه نمونه، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شد. ازمودنی های این تحقیق 64 نفر از دانش آموزان دختر پایه ی پنجم ابتدایی شهر مرند بودند. آزمودنی ها به گونه ای تصادفی به گروه آزمایش (32 نفر) و کنترل (32 نفر) تخصیص داده شدند. محتوای آموزشی مورد نظر، بسته ی آموزش تفکر غریبی و همکاران بود. گروه آزمایشی 15 جلسه ی 50 دقیقه ای آموزش راهبردی تفکر را دریافت کردند و گروه کنترل هیچ گونه آموزشی در مورد تفکر دریافت نکردند و جریان عادی کلاس را طی کردند. برای سنجش باورهای انگیزشی دانش آموزان از پرسشنامه ی راهبردهای یادگیری خودتنظیمی پینتریچ و دی گروت و برای سنجش ادراک دانش آموزان از محیط کلاس از مقیاس ادراک از محیط کلاس جنتری، گیبل و ریزا استفاده شد.. باورهای انگیزشی و ادراک از محیط کلاس دانش آموزان در دو مرحله ی پیش آزمون و پس آزمون مورد ارزیابی قرار گرفتند. فرضیه های تحقیق به وسیله ی آزمون تحلیل کوواریانس تحلیل گردید. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که آموزش راهبردی تفکر تاثیر معنی داری بر باورهای انگیزشی دانش آموزان و ادراک آنان از محیط کلاس دارد.
طراحی و اعتباریابی الگوی آموزش مهارت های زندگی به دانش آموزان ابتدایی
منبع:
آموزش و پرورش متعالی دوره اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
62 - 77
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش طراحی و اعتباریابی الگوی آموزش مهارت های زندگی به دانش آموزان ابتدایی بوده است. این پژوهش از نظر اهداف، کاربردی توسعه ای و از نظر نوع مطالعه و ماهیت پژوهش در بعد کیفی، اکتشافی و از بعد کمّی، پیمایشی مقطعی و جامعه آماری در بخش کمّی معلمان ابتدایی شاغل به تدریس در شهرستان رفسنجان شامل 1457 نفر می باشند که با استفاده از فرمول کوکران تعداد نمونه حداقل 304 نفر برآورد گردیدو با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند. به منظور تبیین بهتر نتایج و آشکار شدن موارد مغفول در فاز کمّی، 13 مصاحبه عمیق در بخش کیفی با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و به صورت گلوله برفی انجام شده است. ابزار جمع آوری داده ها در خصوص مؤلفه های آموزش مهارت های زندگی و عوامل سه شاخگی، پرسشنامه محقق ساخته است که روایی آن به وسیله تحلیل عاملی تأییدی و همچنین روایی صوری و پایایی توسط محاسبه آلفای کرونباخ به ترتیب با مقادیر 830/0 و 81/0 سنجیده و الگوی تحقیق با استفاده از داده های جمع آوری شده از طریق پرسشنامه و همچنین بهره گیری از فنون آمار توصیفی، استنباطی و مدلسازی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفتند. الگوی پژوهش با 15 مؤلفه مهارت زندگی شامل مهارت های ارتباط، مهارت های قابل عرضه، خود مسئولیتی، اخلاق کاری، مدیریت، مهارت های زندگی سالم، تفکر انتقادی، همکاری، تصمیم گیری، تفکر خلاق، خودآگاهی، هدف گذاری، حل مسأله، توجه به دیگران، عزت نفس و 10 مؤلفه از عوامل سه شاخگی شامل کتاب درسی، تلویزیون، کارگاه آموزشی، خانواده، همسالان، جامعه، فضای مجازی، مشاور، کتاب غیردرسی و مدرسه ارایه شده است. آموزش مهارت های زندگی باعث ارتقای عزت نفس، سلامت، خودمسئولیتی، خودآگاهی و تفکر انتقادی در دانش آموزان ابتدایی می گردد.
تاثیر آموزش هنر بر خلاقیت، قدرت تحلیل و یادگیری دانش آموزان ابتدایی از دیدگاه معلمان و مدیران
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف : در پژوهش حاضر تأثیر آموزش هنر بر خلاقیت و قدرت تحلیل و یادگیری دانش آموزان ابتدایی از دیدگاه معلمان و مدیران در قالب یک مدل علّی مورد بررسی قرار گرفته است روش شناسی پژوهش : جامعه آماری این تحقیق متشکل از معلمان و مدیران مقطع ابتدایی مدارس دخترانه اول تا ششم شهر بجنورد بود که در سال تحصیلی 1400-1399 به تعداد 705 نفر که از این تعداد 254 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند.. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بود . بعد از تأیید روایی توسط متخصصین در این حوزه، پایایی کل سؤالات 89/0 محاسبه گردید. تجزیه وتحلیل داده ها از طریق پردازش و مدل ساختاری و با استفاده از نرم افزار spss26 و Amos24 در دوبخش توصیفی و استنباطی صورت گرفت. یافته ها : نتایج حاصل از روابط مستقیم متغیرهای پژوهش در مدل پیشنهادی نشان داد که در کل نمونه تمامی ضرایب مسیر از لحاظ آماری معنی دار بودند. نتایج حاصل از روابط مستقیم متغیرهای پژوهش در مدل پیشنهادی نشان داد که در کل نمونه تمامی ضرایب مسیر از لحاظ آماری معنی دار بودند. بحث و نتیجه گیری: در مدل نهایی پژوهش، آموزش هنر بر قدرت تحلیل، خلاقیت و یادگیری اثر مثبت و معنی داری دارد.
بررسی رابطه نشاط اجتماعی و مولفه های آن با سازگاری اجتماعی دانش آموزان
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم شهریور ۱۴۰۱ شماره ۵۱
234 - 266
حوزه های تخصصی:
خلاء شادی و نشاط در جامعه می تواند ریشه بسیاری از مشکلات روحی و روانی من جمله افسردگی و خودکشی و.... گردد، جامعه شاد جامعه پویا و فعالی در همه زمینه های روحی و روانی اقتصادی ، اجتماعی و .... می باشد از طرفی نشاط اجتماعی ریشه ایجاد سازگاری اجتماعی و ایجاد شهروند خوب در جامعه می باشد .ایجاد شهروند خوب در شرایط کنونی زندگی های آپارتمانی و شهری موجب ایجاد باید ها و نباید های زندگی شهری می گردد .در این پژوهش سعی داریم به بررسی رابطه نشاط اجتماعی و مولفه های آن با سازگاری اجتماعی دانش آموزان شهر زهک بپردازیم در شهر زهک از جامعه آماری معین و روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی از 120 نفر از دانش آموزان ابتدایی (دوره دوم )پایه های چهارم و پنجم و ششم با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای گزینش نموده و مورد بررسی قرار گرفتند فرض اصلی پژوهش بر این بود که نشاط اجتماعی و مولفه های آن با سازگاری اجتماعی دانش آموزان ابتدایی دوره دوم شهر زهک رابطه معناداری دارد در این پژوهش برای دریافت اطلاعات نشاط اجتماعی از پرسشنامه نشاط اجتماعی (تمیزی فر و عزیزی مهر، 1396) و برای دریافت اطلاعات سازگاری اجتماعی ازپرسشنامه سازگاری اجتماعی دانش آموزان سینها و سینگ (1993) استفاده شد.
اثربخشی برنامه روانی آموزشی گام دوم بر ارتقای شایستگی های هیجانی اجتماعی دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف آزمون اثربخشی برنامه آموزش گام دوم بر افزایش کفایت هیجانی اجتماعی دانش آموزان ابتدایی انجام شد. در این پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه و همراه با پیگیری، 48 دانش آموز پسر پایه ششم ابتدایی در دو گروه آزمایش (25 دانش آموز) و گواه (23 دانش آموز)، قبل و بعد از آموزش به سیاهه بیانگری خشم حالت/ صفت نسخه کودک و نوجوان (باریو، آلوجا و اسپیلبرگر، 2004)، سیاهه سازگاری دانش آموزان (سینها و سینگ، 1993) و مقیاس هوش هیجانی بار آن (بار آن، 2004) پاسخ دادند. برنامه گام دوم طی 6 هفته و هر هفته دو ساعت، به صورت گروهی و از طریق سامانه شاد اجرا شد. نتایج روش آماری تحلیل واریانس آمیخته ساده نشان داد که اثر اصلی عامل درون گروهی و بین گروهی و اثر تعاملی عوامل درون برون گروهی بر افزایش همدلی، مسئولیت پذیری اجتماعی، کنترل تکانه و کنترل خشم از نظر اماری معنادار و اثر اصلی و کنش متقابل عوامل بر سازگاری تحصیلی از نظر آماری غیرمعنادار بود. نتایج این پژوهش نشان داد که برنامه آموزشی گام دوم به مثابه یک مداخله روانی آموزشی با تأثیرپذیری از منطق مفهومی مدل پردازش گری شناختی اطلاعات اجتماعی و نظریه یادگیری اجتماعی، موافق با دیگر نسخه های زبانی آن، در تعمیق خزانه مهارتی و سرمایه روانی دانش آموزان ابتدایی از نقش تعیین کنند ه ای برخوردار بود.
مقایسه اثربخشی آموزش ذهن آگاهی و هنر-بازی درمانی بر عزت نفس دانش آموزان پسر دوره ابتدایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی هنر-بازی درمانی و آموزش ذهن آگاهی بر عزت نفس دانش آموزان پسر سال ششم ابتدایی بود. روش: این پژوهش با روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه گواه انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان پسر سال ششم ابتدایی شهر بوکان در سال تحصیلی 1400-1399 بود. روش نمونه گیری در پژوهش حاضر، به شیوه تصادفی چندمرحله ای بود. ابتدا با روش نمونه گیری تصادفی سه مدرسه ابتدایی شهر بوکان انتخاب شدند و از بین کلاس های ششم هر مدرسه، یک کلاس به صورت تصادفی برگزیده شد. سپس، تعداد 45 دانش آموز انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هر گروه 15 نفر) گمارش شدند. گروه های آزمایش تحت آموزش دو برنامه مداخله متفاوت هنر-بازی درمانی و آموزش ذهن آگاهی قرار گرفتند. پرسشنامه عزت نفس (SEI) به عنوان ابزار پژوهش برای اجرای پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. برای تحلیل داده ها، از روش های آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیری و آزمون مقایسه های زوجی بنفرونی استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد بین گروه های آزمایشی و گروه گواه از لحاظ متغیر عزت نفس در مرحله پس آزمون تفاوت معنی داری وجود دارد (.05≥P). نتایج دیگر پژوهش نشان داد که بین آموزش ذهن آگاهی با هنر-بازی درمانی تفاوت معنی داری بین دو گروه وجود ندارد و اثربخشی هر دو مداخله به یک میزان بوده است. نتیجه گیری : براساس یافته ها، آموزش ذهن آگاهی و هنربازی درمانی به عنوان روش های مداخله ای مؤثر در رشد و بهبود عزت نفس کودکان دبستانی می تواند مورد استفاده مربیان و دست اندرکاران تعلیم و تربیت قرار گیرد.