مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
قزوین
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۹ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۷۴
۴۱۸-۳۶۹
حوزه های تخصصی:
مقدمه: دستاوردهای مورد انتظار از برنامه ریزی شهری در ایران، با وجود سابقه طولانی آن، تحقق نیافته و بازتاب رفاهی آن در زندگی شهروندان مشهود نیست؛ حتی جدیدترین روش های برنامه ریزی شهری که اغلب بر الگوهای مشارکتی نیز مبتنی هستند، پاسخگوی نیاز شهروندان نبوده است. تحقق نیافتن این برنامه ها متأثر از عوامل متعددی است که مشارکت گریزیِ ناشی از الگوهای رفتاری شهروندان، ازجمله موانع مهمِ آن تلقی می شود. هدف پژوهش، شناسایی موانع اجتماعی- رفتاری عدم استقبال ساکنان شهرها از رویکردهای مشارکتی، با تأکید بر محله تاریخی بُلاغی قزوین است. روش: پارادایم این پژوهش تفسیرگرایی است؛ این گونه از شناخت شناسی نیازمند فنون «کیفی» در فرایند پژوهش است تا مفاهیم موردبررسی که عمدتا ماهیت ذهنی دارند، به نحو مناسب تری موردسنجش قرار گیرند؛ لذا تکنیک مورداستفاده در گردآوری داده ها از طریق «مصاحبه عمیق» با 20 نفر از ساکنان محله بلاغی قزوین بوده است. یافته ها: این پژوهش منجر به تولید فهرستی شامل حدوداً 70 مانع در مسیر مشارکت در یک دسته بندی 14 گانه، برخاسته از الگوهای رفتاری شهروندان با ریشه های عمدتاً فرهنگی-تاریخی شده است. همچنین در یک بررسی تطبیقی، مشخص شد که استفاده از الگوی برنامه ریزی محله ای دارایی محور در پروژه محله یاری ایران (میا)، به شرط فراهم کردن زیرساخت ها، می تواند حدود 35 تا 40 درصد از موانع مشارکت ناشی از الگوهای رفتاری ساکنان محله بلاغی را حذف کند. بحث: بازنگری و مناسب سازی فرایند برنامه ریزی مشارکت مبنا، از طریق ارتقای شناخت نسبت به وضعیت موجود جامعه شهری ایران و با در نظر داشتن الگوهای رفتاری شهروندان امری ضروری است؛ رفتارهایی که عمدتا ماهیت واکنشی دارد و در ساختاری پیچیده و آمیخته با سیاست های حاکمیت، نیازمند ریشه یابی و تدوین الگوهای برنامه ریزی مناسب است. تجربه نشان داده است که استفاده از مدل های مشارکت مبنا به تقلید از جوامع غربی، نمی تواند پاسخگوی امر مشارکت در برنامه های توسعه شهری ایران باشد.
مشایخ قزوینی شیخ صدوق و نقش آنان در شکلگیری منظومه روایی وی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های قرآن و حدیث سال ۵۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
237 - 258
حوزه های تخصصی:
نوشتار پیش رو سعی دارد با استخراج مشایخ صدوق از قزوین و روایات و نظرات آنان به نقشی که محدثان این دیار در شکل گیری آثار حدیثی صدوق دارد بپردازد. صدوق با تلمذ نزد محدثانِ قزوینی در ری و بلخ و قم از میراث حدیثی این حوزه استفاده نموده است. نتایج این مقاله روشنگر آن است که کمترین میزان استفاده از اخبار این بلد در کتب فقهی صدوق شده است؛ اما در عوض کتب علل الشرایع و معانی الاخبار ؛ روایات بیشتری از راویان قزوینی را به خود اختصاص داده. در بین محدثان قزوینی حمزه العلوی نقل بیشتری را در کتب صدوق به خود اختصاص داده. نقل های صدوق از این محدثان؛ داده های رجالی و تاریخی قابل توجه و گاه منحصر به فردی از آنان را خصوصاً در شناسایی مشایخشان به ما ارائه می دهد. این مطالعه همچنین بیش از 150 روایت صدوق از مشایخ قزوینی و نقش این روایات در شکل گیری منظومه روایی و فکری صدوق را شناسانده است.
ارزیابی و تحلیل رضایت مندی روستاییان از عملکرد دهیاری در راستای بازارایی الگوی مدیریت خدمات روستایی مورد مطالعه: استان قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۰ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۳
۱۲۰-۱۰۱
حوزه های تخصصی:
مدیریت روستایی در ایران پس از فراز و فرودهای بسیار، با شکل گیری شوراهای اسلامی و استقرار نهاد دهیاری، تجربه جدیدی را آغاز نمود. اکنون که حدود دو دهه از آغاز فعالیت الگوی نوین مدیریت روستایی می گذرد، با توجه به تعدد و پراکندگی روستاها از یک سو و مسایل و مشکلات مرتبط با تجهیز، توانمندسازی، صرفه اقتصادی ارایه خدمات و . . . از سوی دیگر، بازآرایی الگوی جاری ضروری بوده و در این فرآیند نیز سنجش رضایت روستاییان به عنوان ذی نفعان اصلی حائز اهمیت است. پژوهش حاضر از لحاظ ماهیّت کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی می باشد. داده ها به دو روش میدانی و کتابخانه ای جمع آوری شده اند. جامعه آماری آن مشتمل بر تمامی شهرستان های استان قزوین می باشد. از هر شهرستان یک یا دو بخش با مد نظر قرار دادن شاخص های گستردگی فضایی و تعداد روستاهای دارای دهیاری انتخاب،در سطح هر بخش نیز، یک دهستان انتخاب و در هر دهستان نیز متناسب با تعداد روستاهای دارای دهیاری، روستاهای هدف براساس شاخص های موصوف انتخاب شده اند. در مجموع تعداد 427 پرسشنامه از اهالی 40 روستا تکمیل شده است. رضایت روستاییان از عملکرد دهیاری ها در سه بعد؛ الزامات عملکردی، الزامات اساسی و الزامات انگیزشی و در هشت مولفه مرتبط با این ابعاد، با استفاده از مدل کانو، ارزیابی شکاف کیفیت خدمات و نرم افزار Spss مورد تجزیّه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحقیق گویای آن است که، بیشترین میزان رضایت در ابعاد سه گانه موصوف، مربوط به بعد عملکردی بوده است. همچنین در بین 9 بخش مورد مطالعه از شش شهرستان استان قزوین، بالاترین میزان رضایت از عملکرد دهیاری ها، به ترتیب مربوط به بخش دشتیابی شهرستان بویین زهرا و بخش طارم سفلی شهرستان قزوین و کمترین میزان رضایت نیز به ترتیب مربوط به بخش بشاریات شهرستان آبیک و بخش رامند شهرستان بوئین زهرا بوده است.
بررسی تحولات نهاد آموزشی (1320-1299 ش) و انعکاس آن بر هنر معاصر در قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
335 - 354
حوزه های تخصصی:
نهادسازی جامعه ایران در ابعاد مختلف فرهنگی و اداری که با انقلاب مشروطه آغاز شد، در مقطع زمانی 1320 – 1299 شتابی تازه گرفت و با جدیت دنبال شد. در بازده زمانی مذکور بنیاد نهادهای جدید فرهنگی قزوین نیز ریخته شد. یکی از محورهای اساسی سیاست فرهنگی حکومت رضاشاه در راستای سیاست مدرن سازی، نوسازی در حوزه آموزشی است که در نظام آموزشی قزوین در مقطع مذکور دگرگونی های گسترده ای ایجاد کرد و بخش عمده آن به بعد کمّی (احداث مدارس جدید و افزایش تعداد دانش آموزان) مربوط بود ضمن اینکه در بعد محتوایی نیز (مواد درسی و سرفصل های آموزشی که بیشتر جهت نهادینه کردن حس میهن پرستی و... بود) شاهد تغییراتی هستیم. با وجود تحول در ساختار آموزشی، به واسطه سیاست آمرانه و شتاب زده که با بافت سنتی در تقابل بود، باعث شد مطالبات مورد انتظار به طور کامل محقق نشود. نهاد فرهنگی آموزش در قزوین محور مطالعه در پژوهش حاضر است که در این تحقیق با روش توصیفی – تحلیلی مورد بررسی قرار می گیرد. یافته های پژوهش حاکی از گسترش نظام آموزش و مدرسه سازی در دوره پهلوی است، بقایای معماری برخی از این مدارس حاکی از تأثیر این تحول بر معماری قزوین در دوره معاصر است.اهداف پژوهش:بررسی تحولات نظام آموزشی قزوین در دوره معاصر.بررسی تأثیر مدرسه سازی قزوین در دوره پهلوی بر هنر معماری این دوره.سؤالات پژوهش:تحولات نظام آموزشی دوره پهلوی در نهضت مدرسه سازی در شهر قزوین چه بازتابی داشت؟هنر معماری شهر قزوین چگونه در مدرسه سازی دوره پهلوی چه بازتابی یافته است؟
تعامل و تقابلِ شهرنشینان، کوه نشینان و صحراگردان در قزوین دوره سلجوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۲
275 - 294
حوزه های تخصصی:
در طول تاریخ، قزوین و نواحی اطراف آن به سبب برخورداری از شرایط سه گانه جغرافیایی اقلیمی (کوهستان، شهر و دشت) و به واسطه استقرار در شاه راه شرق غرب و شمال جنوب ایران و محل تلاقی راه های ارتباطی همواره مورد هدف مهاجرت و آمد و شد گروه های مختلف اجتماعی اقتصادی بوده است. در سده های چهارم و پنجم، تحولات تاریخی سرزمین های شرق خلافت اسلامی بر بستر این موقعیت جغرافیایی اقلیمی، سبب شد علاوه بر کوه نشینان و شهرنشینان این منطقه، شاهد حضور صحراگردان ترک نیز باشد. این مساله به تدریج، تغییرات قابل توجهی در وضعیت عمومی قزوین ایجاد کرد. بنابراین قزوین عصر سلجوقی از نظر سیاسی و اجتماعی اقتصادی شاهد تعامل و تقابل سه گروه بود: شهرنشینان، کوه نشینان و صحراگردان. با این وصف در مقاله پیش رو تلاش بر آن است تا ضمن بررسی این تعامل و تقابل، به این پرسش اصلی پاسخ داده شود که مناسبات این سه گروه با یکدیگر چگونه بود و چه تأثیری بر فضای عمومی شهر داشت. یافته های پژوهش نشان می دهد مناسبات کوه نشینان با شهرنشینان و صحراگردان بیشتر تقابلی و مناسبات مردم شهرنشین و صحراگردان بیشتر تعاملی بوده است و این تعامل ها و تقابل ها هر کدام پیامدهای مثبت و منفی قابل توجه ای برای شهر به همراه داشت.
بررسی و کاربست بازآفرینی پایدار بافت تاریخی شهرها (محله پیغمبریه شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۸۶
129 - 147
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در دنیای مدرن امروز که مردم در پیچ و خم خیابان ها و پل های گسترده و عظیم گم می شوند و در تو در توی لایه های شهر های آهنی و سرد و بی روح زندگی سخت را پشت سر می گذارند در برخی از شهر ها مناطقی از ساختار های قدیمی وجود دارد که گام برداشتن در این مناطق آرامش و کند بودن روند گذر زمان را به همراه دارد.هدف پژوهش: کاربست بازآفرینی پایدار شهری در بافت تاریخی محله پیغمبریه شهر قزوینروش شناسی تحقیق: تحقیق حاضر ترکیبی از روش های کمی و کیفی است و جنبه های کاربردی نیز دارد. در روش کمی، بررسی شاخص های مسکن به منظور شناخت وضع موجود مسکن در بافت تاریخی است. روش کیفی با تکنیک مصاحبه عمیق می باشد. تشکیل پنل 15 نفره متخصصین به منظور کاربست بازآفرینی پایدار شهری در بافت تاریخی شهر قزوین.قلمروجغرافیایی پژوهش: محدوده مورد مطالعه، بافت تاریخی شهر قزوین محله پیغمبریه ، پهنه بازار و بافت مسکونی هم جوار آن را در برمی گیرد. این محله از شمال به خیابان امام خمینی، از شرق به خیابان پیغمبریه، از طرف جنوب به انصاری و از طرف غرب به مولوی محدود می گردد. یافته ها و بحث: در مرحله بررسی شاخص های مسکن در بافت تاریخی شهر قزوین محله پیغمبریه می توان تحلیل نمود: مسکن این بافت نیاز به بهسازی لرزه ای به منظور استحکام، توانمندسازی اقتصادی، هویت بخشی از طریق احیای گونه های مسکن تاریخی بافت دارد. مرحله دوم به موجب کاربست بازآفرینی پایدار شهری با روش مصاحبه عمیق از متخصصین مهترین ابعاد بازآفرینی در بافت تاریخی شهر قزوین محله پیغمبریه جمع بندی گردید.نتایج: نتیجه اصلی این پژوهش " کاربست مکانیزم های نهادی برای حرکت به سمت کاربست مدیریت یکپارچه بافت در گام نخست سپس استقرار بازآفرینی پایدار شهری در این بافت می باشد
سنجش عدالت فضایی به منظور دسترسی برابر به فرصت های اجتماعی )نمونه مطالعه: بافت قدیم شهر قزوین(
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۴ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱۴
53 - 74
حوزه های تخصصی:
دستیابی به توسعه، مستلزم برقراری تعادل و ترکیب در درون شهر می باشد که در قالب عدالت فضایی در شهر امکان بروز می یابد. فرصت های اجتماعی برابر، از مهم ترین مؤلفه های سازنده ی عدالت در شهر است که اجازه می دهد شهروندان از فرصت های متناسب با شایستگی هایشان برخوردار شوند. در صورت تحقق این ممکن، می توان شاهد ارتقاء حس عدالت در بین ساکنین شهر و در نهایت توسعه هویتمند آن بود؛ توسعه ای که همه اقشار با تمامی ویژگی های متفاوتشان را تحت پوشش قرار خواهد داد. هدف این تحقیق، سنجش عدالت فضایی به منظور دسترسی به فرصت های اجتماعی در منطقه یک شهر قزوین، که دربرگیرنده بافت قدیمی شهر است، می باشد. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و توسعه ای و روش آن، توصیفی- تحلیلی می باشد که در آن از ابزارهای مشاهده، پرسشنامه، مصاحبه برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. برای تحلیل اطلاعات و سنجش میزان عدالت از روش های تحلیل محتوای کیفی و تحلیل سلسله مراتبی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که میزان عدالت در دسترسی به نیازهای اولیه تا حدی مطلوب بوده ولی پایین بودن دسترسی به فرصت های اجتماعی در شاخص های حق حضور در شهر و حق متفاوت بودن، تا حدودی از میزان عدالت فضایی در محدوده مورد مطالعه کاسته است.
تحلیل پراکنده رویی شهری با استفاده از فن تحلیل عاملی موردپژوهی: نواحی شهر قزوین
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۴ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱۴
162 - 189
حوزه های تخصصی:
از زمان انقلاب صنعتی به این سو با افزایش کیفیت زندگی در شهرها، مردم بسیاری از روستاها مهاجرت کرده و به شهرها پیوسته اند. این هجوم جمعیت به شهرها اثرات فراوانی بر زندگی شهری داشته است. یکی از این اثرات پراکنده رویی شهری است که به طور کلی به گسترش افقی و چندپاره شهرها ناشی از تمایل شهروندان برای خروج از ناحیه مرکزی شهر و اسکان در حومه اطلاق می شود. مقاله حاضر به تحلیل پدیده پراکنده رویی در نواحی شهر قزوین می پردازد. در این راه ابتدا مبانی نظری مرتبط با این پدیده در سه دسته «تعاریف پراکنده رویی»، «دلایل وقوع پراکنده رویی» و «نتایج و مظاهر پراکنده رویی» ارائه می شوند. سپس با مرور متون نظری ، شاخص های مختلف برای سنجش این پدیده معرفی شده و 13 شاخص منتخب استخراج می گردند. سپس داده های مرتبط با هر یک از شاخص ها با استفاده از سرشماری سال 1390 و سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) استخراج می شوند. سپس با استفاده از تحلیل عاملیِ داده ها به کمک نرم افزار SPSS، شاخص ها در ذیل چهار عامل (تراکم، پیکربندی، کاربری، دسترسی) قرار گرفتند که در تناسب کامل با مبانی نظری است. هر یک از این عوامل به ترتیب 8/27، 6/21، 3/11 و 5/9 درصد از واریانس پدیده پراکنده رویی را تبیین می کنند. بر این اساس مشخص می شود که «شاخص شکل» و «بعد فرکتال» به عنوان شاخص های جدید معرفی شده برای سنجش پراکنده رویی، به میزان بالایی بر پراکنده رویی اثرگذار هستند. نتایج همچنین نشان می دهند که نواحی 4 5، 7، 11 و 12 دارای بیشترین پراکنده رویی و نواحی 17، 28، 38 و 39 دارای کمترین پراکنده رویی هستند.
تحلیل عوامل ریخت شناسانه ی شبکه ی دسترسی در ارتقای کارکرد نمادین مساجد محلی (منطقه دو و سه شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری دوره ۱۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۴
37 - 59
حوزه های تخصصی:
تحلیل ریخت شناسی یا ساختار شکل شهر الگوی پخشایش کاربری و نظام دسترسی را تفسیر و فرایند توسعه در سطح خرد یعنی شبکه ی درون محلات شهری را سمت وسو می دهد. تحلیل نظام دسترسی مبتنی بر هم خوانی فرم و کارکرد است. به این معنا که نحوه اثرگذاری شکل شبکه بر ارتقای کارکرد مکان ها مطلوبیت الگوهای ریخت شناسی را مورد ارزیابی قرار می دهد. در این راستا پژوهش حاضر با هدف تحلیل کیفیت اثرگذاری عوامل ریخت شناسانه ی نظام دسترسی های شهری بر ارتقای کارکرد نمادین مساجد محلی انجام گرفته است. سؤال تحقیق آن است که شیوه پیکربندی شبکه ی دسترسی چه اثرات مثبت یا منفی بر کارکرد نمادین مساجد محلی دارد. کدام عوامل ریخت شناسانه در شبکه ی دسترسی محلی بر کارکرد نمادین ابنیه ی شاخص (مساجد) مؤثر است. روش تحقیق شامل ترکیبی از راهبرد کیفی به صورت تحلیل و تفسیر اطلاعات کتابخانه ای پیرامون شاخص های رویکرد ریخت شناسی شهری و کیفیات دسترسی و نیز راهبرد کمی/کیفی و نرم افزاری برمبنای مطالعه ی موردی است که به صورت مشاهده و تحلیل با ابزار Space Syntax و نرم افزار تخصصی UCL Depthmap جهت بررسی چیدمان فضایی هشت نمونه بافت شهری منتخب و متمایز به لحاظ شکلی، درون دو منطقه از شهر قزوین (منطقه 2و3) انجام گرفته است. نوع داده ها با توجه به مشاهدات میدانی و تحلیل نرم افزاری از دو نوع کمی و کیفی و خروجی تحلیل شامل نقشه های شبیه سازی و مقادیر عددی است. عوامل ریخت شناسانه ی شبکه ی دسترسی مؤثر بر ارتقای کارکرد نمادین مساجد محلی از طریق بررسی تطبیقی و روش استدلال منطقی ارزیابی و استنتاج شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که از بین 4 گونه شبکه ی دسترسی مورد مطالعه ی هندسه آزاد، شبکه متراکم و انسداد معابر فرعی متعدد منجر به حداقل مقادیر شاخص های نمایانی و درمقابل، هندسه نسبتاً منظم و معابر مستقیم و متوالی منشعب از محور اصلی موجب بالاترین حد خوانایی و نفوذپذیری خواهد بود. همچنین جهت گیری و هندسه معابر بافت زمینه و تعداد گذرهای ارتباطی بین میدان و بافت، عامل تعیین کننده در مقادیر شاخص هاست.
نقد سند آمایش سرزمین استان قزوین با رویکرد حکمرانی منطقه ای
منبع:
حکمرانی متعالی سال ۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۱
127 - 154
حوزه های تخصصی:
تدوین سند آمایش سرزمین استان قزوین از سال 1386 شروع و مطالعات اولیه آن در سال 1392 به اتمام رسید. در این مطالعات، وضع موجود، توان اکولوژیک، آینده نگری و سیاست گذاری آمایش و ساختار اجرایی استان آمده است. پیشتازی استان قزوین در تدوین سند، عدم شکل گیری گفتمان علمی، نبود نمونه های انجام شده قبلی و نیز عدم تصریح در سیاست های ملی، منجر به ایجاد مسائل و مشکلات مختلفی در سند شده است. بدین سبب ازآنجایی که اسناد آمایش سرزمین در توسعه بلندمدت هر منطقه و سرنوشت مردم آن تأثیر بسزایی دارند، لازم است همواره موردنقد کارشناسان و خبرگان قرار گرفته و به روزرسانی گردد. لذا این مطالعه در مباحث نظری از روش اسنادی و برای نقد سند از مصاحبه عمیق با خبرگان و متخصصین (روش کیفی) بهره برده است و در نهایت برای تحلیل و جمع بندی آن از نرم افزار مکس کیودا استفاده کرده است. نتایج مطالعه در دو بخش ارائه شده است. یکی نقد سند بر اساس مؤلفه های اصلی حکمرانی منطقه ای و دیگری سایر مسائل در خصوص تدوین اسناد استانی. در بخش اول به برنامه ریزی یکپارچه چندبخشی، تمرکززدایی، توسعه پایدار، مشارکت عمومی، ثبات سیاسی، آمار و اطلاعات منطقه ای، توجه به ظرفیت های طبیعی و در بخش دوم به منطقه بندی طبیعی، تعارض اسناد، ظرفیت مناطق در تحقق الگوی حکمرانی منطقه ای پرداخته شده است.
پیامدهای اشغال قزوین توسط متفقین در جنگ جهانی دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قزوین از جمله شهرهایی است که در هر دو جنگ جهانی مورد اشغال متفقین قرار گرفت. در جنگ جهانی دوم نیروهای هر سه کشور شوروی، بریتانیا و آمریکا در این شهر حضور یافتند و قزوین به عنوان یکی از مراکز فرماندهی نیروهای شوروی و پایگاه اصلی آنها برای کنترل پایتخت مورد استفاده قرار گرفت. حضور نیروهای متفقین در قزوین، مشکلات زیادی را برای ساکنان آن به وجود آورد که آثار و نشانه های آن در اسناد و منابع تاریخی قابل مشاهده است. هدف پژوهش حاضر که با روش تحلیلی و با تکیه بر اسناد و منابع کتابخانه ای انجام می شود بررسی وضعیت قزوین در جنگ جهانی دوم است و می خواهد به این سوال پاسخ دهد که اشغال قزوین توسط نیروهای متفقین چه پیامدهایی را برای این شهر و ساکنان آن داشته است؟ نتیجه پژوهش حاضر نشان می دهد حضور متفقین در قزوین که از اولین روزهای ورودشان به ایران تا ماه های بعد از اتمام جنگ جهانی ادامه یافت، سبب بروز ناامنی، هرج و مرج، قتل، غارت، دزدی، قحطی، گرانی، قاچاق، احتکار، بیماری، اختلاف و درگیری در قزوین و اطراف آن شد. هر چند با اتمام جنگ و خروج متفقین از ایران وضعیت در ظاهر به حالت عادی برگشت، اما برخی از پیامدهای آن همچون تشکیل حزب توده و دخالت های آن در امور داخلی و اختلافاتش با گروه های دیگر سیاسی همچنان ادامه یافت.
انجمن ها و تشکل های سیاسی- مذهبی شهر قزوین در جریان انقلاب اسلامی
حوزه های تخصصی:
نهضت اسلامی ایران به عنوان یکی از بزرگ ترین انقلاب های اجتماعی قرن بیستم به رهبری آیت الله خمینی به پیروزی رسید. در جریان این نهضت ایدئولوژیک و دینی، روحانیت و دیگر اقشار کنشگر جامعه همچون بازاریان و قشر تحصیل کرده در نقاط مختلف کشور نقش پررنگی در پیش راندن مبارزات و اجرای پیام های انقلابی داشتند. شهر قزوین یکی از مراکزی به شمار می رفت که هم دارای صبغه مذهبی فراوان بود و هم مبارزان سرشناسی در آنجا به فعالیت بر ضد حاکمیت پهلوی اشتغال داشتند، لذا انجمن های مختلفی در دو دهه پایانی این رژیم در این شهر تأسیس و به فعالیت پرداختند. هدف این مقاله، معرفی این نهادها، نحوه شکل گیری و محل برگزاری جلسات و نوع عملکرد آنها در سال های نهضت اسلامی است. این نوشتار با روش اسنادی و کتابخانه ای و مصاحبه درصدد پاسخ به این سؤال است که علل و روند تشکیل محافل سیاسی- مذهبی شهر قزوین در سال های نهضت اسلامی چه بود و در دو دهه پایانی حکومت پهلوی چه اقداماتی کردند؟ فرض بر آن است که در پی سختگیری های حکومت پهلوی بر مخالفان، در شهرهای مختلف ازجمله قزوین انجمن ها و هیأت های مذهبی با گام نهادن در مسیر انقلاب، انجام کارکردهای فرهنگی و آشنا کردن نسل جوان با جنبه هایی از آموزه های مذهبی به حمایت از نهضت اسلامی و جذب بسیاری از مردم به جرگه مخالفان با رژیم پهلوی یاری رساندند.
سیر تاریخی حدود شهر قزوین در قرن ششم و هفتم ه .ق (با تأکید بر داده های تاریخی بارو و حصار شهر و جانمایی آثار آن)
منبع:
مطالعات ایران شناسی سال ۷ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۱
53 - 68
حوزه های تخصصی:
داده های تاریخی بسیاری درباره سیر تحول موقعیت جغرافیایی و نیز احوال برج و باروی شهر سوق الجیشی قزوین موجود است که با بررسی و مطابقت آنها با محدوده های فعلی شهر، حدود و موقعیت تاریخی آن قابل ترسیم است. نکته قابل توجه دوقلو بودن حصار پیرامونی شهر است، به خصوص آنکه با به فراموشی سپرده شدن و تخریب بقایای حصار اولیه و ثانویه در اطراف شهر تاکنون این مسئله مسکوت مانده است. در این مقاله کوشش شده است تا با گردآوری داده های توصیفی زمان بندی شده تاریخی و نیز مقایسه آنها با شواهد باستان شناختی و داده های میدانی، حدود و جانمایی حصار شهر در ادوار مختلف و به ویژه در سده هفتم ه .ق ترسیم شود. این پژوهش با بهره گیری از روش تحلیلی-تاریخی و همچنین با جمع آوری و بررسی داده های میدانی به بررسی سیر تاریخی حصار و باروی قزوین پرداخته است. در این راستا می توان نتیجه گرفت حصار و حدود شهر قزوین از موقعیتی دوقلو برخوردار بوده است. همچنین با بازخوانی و مقایسه دو نسخه از تاریخ گزیده مستوفی حدود و جغرافیای تاریخی قزوین ارائه شده که احتمالاً تاریخ نویسان محلی در شناسایی دیه نرجه و ابهررود در جغرافیای تاریخی قزوین دچار اشتباه شده اند و این دو موقعیت جغرافیایی نه در منطقه تاکستان قزوین بلکه دو موقعیت کمتر شناخته شده در اطراف خود شهر قزوین است.
بررسی عوامل مؤثر بر پایداری در شهرهای کوچک و میانی با کاربست معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
42 - 57
حوزه های تخصصی:
مقدمه طی دهه های گذشته، مفهوم پایداری به طور فزاینده ای توجه عمومی را با برجسته کردن آشتی دشوار بین نیازهای جمعیت جهانی و باری که این نیازها بر محیط زیست وارد می کند، به خود جلب کرده است. پایداری شهری «فرایند توسعه یک محیط ساخته شده است که با اجتناب از تأثیرات غیرقابل قبول اجتماعی یا زیست محیطی در صدد رفع نیاز های اساسی مردم است. امروزه سنجش وضعیت پایداری در شهرها و حرکت شهرها به سمت پایدار شدن، یکی از اصول مهم شهرسازی است، اما این امر به علت ماهیت پویا و چندوجهی پایداری و ویژگی های متمایز هر یک از گونه های شهری می تواند در هر شهر متفاوت باشد و شاخص های مؤثر بر پایداری که موجب حرکت شهرها به سمت پایداری می شود ممکن است در هر شهر متفاوت باشد. از این رو هدف این پژوهش تبیین عوامل مؤثر بر پایداری و تحلیل آن ها در شهر های کوچک و میانی استان قزوین است.
مواد و روش هاروش تحقیق، کاربردی و مبتنی بر روش های کمی است. در راستای تحلیل داده ها و نیل به هدف پژوهش پس از استخراج شاخص های پایداری شهری و تهیه پرسشنامه، شاخص های پایداری شهری مستخرج از مبانی نظری در نرم افزار PLS از طریق مدل سازی به روش تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم هر یک از شهرهای میانی و کوچک، شناسایی یا تأیید می شوند و سپس عوامل مؤثر بر شاخص های پایداری در هر یک از شهرهای میانی و کوچک تعیین و تحلیل می شوند. بررسی پایداری شهری در ارتباط با اندازه و جمعیت شهر به خصوص در شهرهای کوچک و میانی، تا کنون مورد توجه پژوهشگران این حوزه قرار نگرفته و بکر باقی مانده است، از این رو این موضوع نوآوری مهم پژوهش حاضر در حوزه پایداری است. نمونه گیری در این تحقیق از روش نمونه گیری تصادفی ساده که در آن همه اعضا از شانسی برابر برای انتخاب برخوردارند، استفاده شده و با استفاده از فرمول کوکران که فرمولی رایج در جهت به دست آوردن حجم نمونه در مطالعات شهری و اجتماعی است، حجم نمونه برای هر یک از نمونه های مطالعاتی تخمین زده شده است.
یافته هایافته های پژوهش نشان می دهد بر اساس تحلیل داده ها، در شهر قزوین عوامل مسکن، حمل ونقل و عامل اجتماعی و فرهنگی دارای بیشترین و عامل زیست محیطی دارای کمترین تأثیر بر وضعیت پایداری و حرکت شهر میانی به سمت پایداری است. در سال های اخیر تحولات اقتصادی بی سابقه در حوزه مسکن موجب شده است که تمامی جنبه های این حوزه تحت تأثیر این موضوع قرار گیرد. افزایش قیمت مسکن و دشوار شدن تهیه آن برای شهروندان، کوچک تر شدن ابعاد مسکن و استفاده از مصالح و پلان های غیر پایدار همه و همه موجب شده اند که موضوع مسکن یکی از مسائل مهم در تبیین پایداری در شهرهای میانی باشد. از سوی دیگر غالب شدن حمل ونقل موتوری و غیر پایدار در روند آمد و شد شهر ها موجب بروز مشکلات بسیار زیادی برای شهرها شده است که شهر قزوین نیز از این موضوع جدا نیست و زیرساخت ها و بستر های حمل ونقل پایدار و پاک در این شهر فراهم نشده است. در مقابل، در شهر ضیاءآباد به عنوان شهر کوچک پژوهش عامل امکانات و زیرساخت ها دارای بیشترین تأثیر بر وضعیت پایداری است. در مقابل، عامل اقتصادی و مدیریتی و عامل زیست محیطی دارای رابطه معناداری با پایداری شهرهای کوچک نیستند. امروزه، در بسیاری از شهرهای کوچک بر اثر عوامل متعدد مدیریتی و سازمانی امکانات و زیرساخت وضعیت مطلوبی ندارند، همین امر موجب بروز مشکلات و دشواری های فراوانی برای شهروندان این گونه از شهرها شده است. شهر ضیاءآباد نیز از این موضوع جدا نیست. با توجه به اهمیت امکانات و زیرساخت ها و زیرشاخص های آن مانند فضای سبز در مفهوم پایداری و وضعیت نامطلوب این شاخص در شهرهای کوچکی مانند ضیاءآباد می توان بیان کرد که حوزه امکانات و زیرساخت های شهری از اهمیت بسزایی در حرکت شهر های کوچک به سمت پایداری برخوردار است.نتیجه گیرینتایج تحلیل داده ها در مورد شاخص های مؤثر بر پایداری نشان می دهد در شهر های میانی عامل مسکن، حمل ونقل و عامل اجتماعی و فرهنگی دارای بیشترین تأثیر بر تبیین و نیل به سمت پایداری هستند و در بطن این عوامل نیز شاخص های هزینه های تأمین زمین و مسکن و شاخص فرصت های تفریح دارای بیشترین نقش بر عوامل مؤثر و پیرو آن، پایداری شهر ها هستند. لذا برای حرکت شهرهای میانی به سمت پایداری باید به حوزه مسکن و حمل ونقل و حوزه اجتماعی بیش از پیش مورد توجه برنامه ریزان شهری قرار گیرد. از سوی دیگر، در شهر های کوچک عامل امکانات و زیرساخت ها و عامل مسکن و حمل ونقل دارای بیشترین تأثیر و سطح تبیین کنندگی بر وضعیت پایداری و نیل به سمت پایداری است و در بطن این عوامل زیرشاخص های وضعیت فضاهای سبز، دسترسی به خدمات و کیفیت مسکن دارای بیشترین تأثیر درونی بر عامل ها و پیرو آن، بر پایداری در شهرهای کوچک هستند. در نهایت، می توان بیان کرد که در شهرهای میانی حوزه مسکن و حمل ونقل و در شهر های کوچک حوزه امکانات و زیرساخت ها دارای بیشترین نقش در حرکت شهرها به سمت پایداری و تبیین پایداری هستند. از این رو این حوزه ها و زیرشاخص های مؤثر بر آن ها می تواند در جریان تدوین طرح ها و برنامه های شهری مورد توجه برنامه ریزان شهری قرار گیرد.
سیر تحول کالبدی، عملکردی و ادراکی فضا در گونه شناسی مساجد تاریخی قزوین (دوره های اوایل اسلام، سلجوقی، صفوی و قاجار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش هنر سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
91 - 109
حوزه های تخصصی:
تاریخ پیدایش مساجد مترادف است با تاریخ ظهور اسلام، و گسترش آن، تابع توسعه و نفوذ این بنای مقدس در جوامع مختلف بوده است. بی شک در طول تاریخ ترکیب مساجد با فنون، فرهنگ ها و نگرش های غنی جوامع گوناگون، معماری آن را به عنوان نماد معماری اسلامی رقم می زند، به گونه ای که می توان ادعا کرد تحول در سایر بناهای اسلامی به تبعیت از تطور معماری مساجد آغاز شده است. در اینجا پرسش اصلی این است که آیا در پژوهش حاضر، با توجه به اهمیت معماری مساجد شهر تاریخی قزوین چه به لحاظ ویژگی های کالبدی و چه به لحاظ دگردیسی های تاریخی، می توان به قواعد و چهارچوب هایی دست یافت که منتج به سیر تحول گونه های فضایی مساجد این شهر از منظر کالبدی، عملکردی و ادراکی شود؟ براین اساس، مطالعه حاضر عواملی چون فهم چیستی و چگونگی ساخت و توجه به مفاهیم اخذشده در نمونه های موردمطالعه در دوره های اوایل اسلام، سلجوقی، صفوی و قاجارِ شهر تاریخی قزوین را نیز در بر می گیرد. روش پژوهش کیفی است که به کمک روش های تفسیری تاریخی نگاشته و اطلاعات آن به صورت میدانی و اسنادی گردآوری شده است. درواقع، این پژوهش به بازخوانی سیر تحول در یازده گونه برقرار و ارزشمند در دوره های مذکور در شهر قزوین می پردازد و چگونگی سازماندهی فضایی و نحوه ارتباط فضای نیایشی و شیوه های تعریف فضای باز و بسته را در الگوی فضایی این مساجد از منظر کالبدی، عملکردی و ادراکی مورد بررسی قرار می دهد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان می دهد سیر تحول مساجد موردپژوهش در دوره های فوق در شهر تاریخی قزوین بیان کننده اشتراکات و تمایزات مختلف و دگرسانی در چگونگی سازماندهی فضایی و نحوه ارتباط فضای نیایشی و شیوه های تعریف فضای باز و بسته در الگوی فضایی این مساجد بوده و در هر دوره قابل شهود است.
ارزیابی تطبیقی میزان عدالت جنسیتی با رویکرد ارتقاء توانمندسازی زنان در بهره گیری از فضای شهری با تأکید بر مفهوم سقف شیشه ای (مطالعه موردی: شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۲
71 - 90
حوزه های تخصصی:
شهر و فضای شهری به عنوان یکی از فراگیرترین پدیده های اجتماعی است. بهره وری و مطلوبیت فضاهای شهری، موضوع مهمی است که باید در هر مطالعه ای که زندگی روزمره زنان و مردان را مدنظر قرار می دهد، مورد توجه قرار گیرد. نیاز به حضور در فضا برای همه گروه ها فارغ از جنسیت، سن، سطح درآمد، شغل و... امری ضروری است. حضور زنان در فضای شهری، به اندازه مردان، یکی از مهم ترین شاخص های عدالت شهری است. بنابراین در این مقاله با هدف ارزیابی میزان عدالت جنسیتی در فضای شهری، از روش توصیفی- تحلیلی و نرم افزار Spss در تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده و همچنین با به کارگیری آزمون های آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون توکی در گروه بندی مؤلفه ها به ارزیابی هرکدام پرداخته شده است و تعداد 368 پرسش نامه (در قالب طیف لیکرت) در هر یک از مناطقه سه گانه شهر قزوین توزیع شده است. در طراحی پرسش نامه ها به طور ضمنی مفهوم سقف شیشه ای و هنجارهای فضای شهری برای زنان در نظر گرفته شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد بهره برداری از فضای شهری در سطح منطقه دو شهر قزوین برای زنان در نسبت با سایر مناطق بیشتر است.
شاخصه ها و عوامل معماری پدیدآرنده نمای حیاط میانی خانه های تاریخی قاجاریه، بررسی موردی: خانه های قاجاری شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۳
131 - 148
حوزه های تخصصی:
نما یا پوسته معماری ساختمان، لباس و بُعد دیداری بیرونی آن است که مرز بین فضای درون و بیرون را تعریف می کند. نما در معماری خانه های تاریخی قاجاریه فلات مرکزی ایران به واسطه فرهنگ و معماری درون گرا، بیشتر در حیاط میانی شان جلوه گر شده است. «شاخصه» ها و «عوامل معماریانه» گوناگونی در پدیدآوری این نما مؤثر بوده اند. در این پژوهش با مطالعه کتابخانه ای و متونی که به معماری نما و یا نمای خانه یا خانه تاریخی ایرانی پرداخته اند، «شاخصه»ها و «عوامل معماریانه» زیرمجموعه آن ها شناسایی شد. پس از پیمایش، یک چارچوب نظری به عنوان سامانه پیشنهادی دربرگیرنده همه عوامل معماری معماریانه نمای حیاط میانی خانه تاریخی قاجاریه ارائه شد. این چارچوب نظری مورد بازخوانی، استدلال منطقی و ارزیابی قرار گرفت تا کارآیی و جامعیت آن محک بخورد و در صورت نیاز کامل شود. «شاخصه» های مؤثر در پدیدآوری نمای خانه ها به ترتیب عبارت اند از: اقلیم، عملکرد، شکل و فناوری ساخت. هر یک از این «شاخصه» های کلان، در زیر مجموعه خود دارای «عوامل معماریانه» چندی هستند. چهار «شاخصه» و شانزده «عامل معماریانه» شناسایی شده در چارچوب نظری، با پژوهش میدانی آزمون و اثبات شد و الگوی ارائه شده، کارآیی خود را در خوانش معماری نمای حیاط میانی خانه های تاریخی قاجاریه و یا احتمالاً دوره تاریخی و شاید برای خانه های امروزین در فلات مرکزی یا دیگر نقاط اقلیمی و جغرافیایی ایران، نشان داد.