مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
قزوین
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۳
79 - 99
حوزههای تخصصی:
واکاوی مفهوم حق به شهر به خصوص در تولید و بازتولید فضاهای شهری، علاوه بر اینکه ضرورتی برای جامعه جدید است، نیازی اساسی نیز به شمار می رود؛ چرا که بدون قائل شدن این حق برای شهروندان، فضاهایی تولید خواهند شد که بنده قدرت و جریان های سرمایه داری می باشد، اتفاقی که در طرح های توسعه شهری ایران بدون نگاه جدی به شهروندان و با تصمیمات یک طرفه و نخبه گرایانه در حال وقوع است. هدف اصلی واکاوی مفهوم حق به شهر و تبیین جایگاه شهروندان و حقوق اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی آن ها، در طرح های توسعه شهری قزوین می باشد. در این پژوهش، طرح های توسعه شش گانه شهر تاریخی قزوین که شامل چهار طرح جامع و دو طرح توسعه راهبردی است، به عنوان جامعه و نمونه انتخاب گردیده است. برای گردآوری داده ها، روش مطالعات اسنادی و به منظور تحلیل داده ها، روش تحلیل محتوا و نرم افزار MAXQDA2020 به عنوان ابزار تحلیل و مدیریت داده ها، به کار بسته شد. بازنمایی فضایی تاکنون، با رویکردی بیشتر انتزاعی و کالبدی بوده که خود منجر به دامن زدن به قطب بندی شهری و دخل و تصرف بدون مطالعه در منابع پایدار شهری بوده است و نتوانسته حق به شهر را در ابعادی چون احقاق حقوق مالکانه، مشارکت شهروندی، حفظ و ارتقاء کیفیت محیط زیست، ارتقاء جایگاه اقتصادی و اجتماعی شهروندان، فراهم نماید. مهم ترین ابعادی که در فرایند تهیه و اجرای بازنمایی فضایی طرح های توسعه در ارتباط با حق به شهر نیازمند توجه است، همه شمولی و احترام به تفاوت های شهری و منطقه ای، توجه به هویت تاریخی، جلوگیری از قطب بندی شهری و توجه به منابع پایدار در شهرها می باشد.
بررسی تطبیقی عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی با توجه مقیاس شهرها مطالعه موردی: شهرهای تهران، قزوین و ضیاءآباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی مفهومی چندبعدی است که به زمینه و شرایط زندگی مردم یک کشور یا منطقه تنیده است به همین علت تفاوت در ویژگی های شهرها می تواند موجب تفاوت در ادراک و مفهوم کیفیت زندگی شود. یکی از مهم ترین مفاهیمی که موجب تفاوت در ویژگی ها و خصوصیات شهرها می شود موضوع مقیاس و اندازه شهرها است. در سال های اخیر بسیار مشاهده شده است که سنجش کیفیت زندگی و انتخاب شاخص های کیفیت زندگی در شهرها بدون توجه به مقیاس و اندازه شهرها انجام شده است. با توجه به اهمیت مقیاس و اندازه شهرها در شهرسازی، هدف این پژوهش بررسی ارتباط میان مقیاس شهرها و تبیین و نحوه سنجش مفهوم کیفیت زندگی می باشد. جهت نیل به هدف پژوهش از روش تحلیلی رگرسیون گام به گام استفاده شد. پیرو همین امر شهرهای ضیاءآباد، قزوین و تهران با توجه به مقیاس و اندازه متفاوت آن ها به عنوان نمونه های مطالعاتی پژوهش انتخاب شدند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بسیاری از مظاهر و مناسبات شهری می تواند بر مفهوم کیفیت زندگی تأثیرگذار باشد که یکی از مهم ترین این مفاهیم موضوع مقیاس و اندازه شهرها می باشد. این مفهوم با تأثیرگذاری بر بسیاری از جنبه های شهری می تواند موجب تغییر در ویژگی ها و به طورکلی هویت شهرها شود. تغییر در مقیاس و اندازه شهرها می تواند منجر به تغییر در ادراک افراد از مفهوم کیفیت زندگی و تفاوت در شاخص های مؤثر بر کیفیت زندگی شود. درنهایت می توان بیان نمود که مقیاس و اندازه شهر با موضوع کیفیت زندگی و نحوه سنجش آن دارای رابطه تنگاتنگی می باشد و تغییر در آن می تواند موجب تغییر در شاخص های مؤثر بر کیفیت زندگی و به دنبال آن سنجش کیفیت زندگی در شهرها شود.
عوامل شکل دهنده به معماری نمای حیاط خانه های تاریخی قاجاریه (مورد پژوهی: شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مرمت و معماری ایران سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۸
۵۰-۳۳
حوزههای تخصصی:
معماری نمای خانههای تاریخی درونگرای فلات مرکزی ایران بیشتر در حیاط میانی جلوهگر شده است. به نظر میرسد در شکلگیری معماری نمای حیاط خانههای تاریخی قاجاریه، عوامل موثر گوناگونی وجود دارد که ضروریست به گونهای همه جانبه شناسایی و از جهت تاثیر بالا تا اندک، ردهبندی شوند.
پژوهش به دنبال این است که چه عاملها و زیرعاملهایی در شکلگیری معماری نمای حیاط میانی خانههای تاریخی دوره قاجار در آب و هوای گرم و خشک فلات مرکزی ایران (با مطالعه موردی شهر قزوین) تاثیرگذارند؟ ردهبندی این عاملها و زیرعاملها در شکلگیری معماری نمای حیاط بر حسب میزان تاثیر چیست؟
این پژوهش بنیادی در پاسخ به پرسش کلان به صورت پیمایش نظریههای پایه و بازدید میدانی از خانههای تاریخی قاجاریه شهر قزوین و گفتگوی محلی و گفتگو با نخبگان صورت گرفته است. در پاسخ به پرسش جزیی برای ردهبندی میزان تاثیر هر یک از عوامل و زیرعاملها از روش دلفی و بر پایه دیدگاه کارشناسان و متخصصان آشنا با معماری خانه قاجاریه و نما بهره گرفته شده است. در ادامه یک الگوی نظری پیشنهاد شد و در مورد پژوهی ده خانه تاریخی قاجاری قزوین این الگو مورد بازخوانی و آزمون قرار گرفت.
در شکلگیری معماری نمای حیاط خانههای قاجاریه ایران، هشت عامل اصلی و سی و سه زیرعامل شناسایی شد. هشت عامل اصلی به ترتیب تاثیرگذاری شامل: اقتصادی، اقلیمی، فناوری ساخت، فرهنگی-اجتماعی، زیباییشناسانه، فضایی، سیاسی و شهرسازی میشود. هر یک از این عوامل به نسبتی در شکلگیری معماری نمای حیاط میانی موثر بودهاند. با توجه به دیدگاه متخصصین و نظریههای پایه و آزمون الگوی نظری ارائه شده، موثرترین، «عامل اقتصادی» و کم تاثیرترین، «عامل شهرسازی» است. در ردهبندی سی و سه زیرعامل موثر، موثرترین زیرعامل «تابش» و کم تاثیرترین زیرعامل، «معماری شهری» تشخیص داده شد.
تبیین ارتباط مهم ترین معیارهای برنامه ریزی فضایی و هویت شهری در محلات جدید و تاریخی با روش مدل رگرسیون چندگانه (نمونه موردی: محلات تاریخی و جدید شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در دهه های اخیر برنامه ریزی فضایی با هدف اصلی مدیریت خردمندانه فضا در شکل دادن به کالبد و معنا دهی به مکان ها، توجه محققان را به خود جلب نموده است. مولفه های این نوع برنامه ریزی می تواند نقش اثرگذاری در تغییر نگرش شهروندان به محل زندگی خود داشته باشد. بنابرین منطقی به نظر می-رسد که از ابزارهای این نوع برنامه ریزی در ارتقای هویت محلات استفاده گردد.هدف پژوهش: هدف اساسی ارزیابی نقش برنامه ریزی فضایی در تقویت هویت شهری می باشد و با بررسی ارتباط بین مهم ترین معیارهای برنامه ریزی فضایی به عنوان متغیر مستقل و هویت شهری به عنوان متغیر وابسته دنبال می گردد.روش شناسی تحقیق: پژوهش حاضر روشی توصیفی- تحلیلی دارد. ابتدا با تحلیل محتوا تعداد ۷۶ مولفه شناسایی و سپس با روش دلفی پرسشنامه خبرگان تهیه و در سه دور رفت و برگشت شد. در نهایت ۲۱ مولفه باقی ماند که برای تهیه پرسشنامه شهروندان در محلات تاریخی و جدید استفاده گردید. ارزیابی این مؤلفه ها با پرسشنامه منضم به طیف های پنجگانه لیکرت از نمونه آماری به تعداد ۳۶۴ نفر در محلات تاریخی و ۳۵۱ نفر در محلات جدید توزیع شد. تحلیل داده ها با استفاده از مدل رگرسیون چندگانه در نرم افزار SPSS انجام گرفت. قلمرو جغرافیایی پژوهش: محله های ملک آباد قزوین به عنوان نمونه ای از بافت تاریخی و ملاصدرا به عنوان نمونه ای از بافت جدید محدوده جغرافیایی این تحقیق هستند که به ترتیب ۵/۲۳ و ۵/۵۱ هکتار مساحت و ۴۱۵۶ و ۷۲۵۴ نفر جمعیت دارند. یافته ها و بحث: از بین مولفه های شناسایی شده تعداد ۲۱ مولفه (معیار) در پنچ گروه مدیریتی، فضایی-کالبدی، اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و زیست-محیطی به عنوان متغیرهای مستقل در نهایت انتخاب گردید. متغیر وابسته نیز هویت شهری بوده است. برای مولفه های تحقیق به ترتیب ۲۱، ۱۲، ۱۶، ۱۵ و ۱۲ زیر معیار شناسایی شد. مشخص گردید که ارتباط مستقیمی بین متغیرهای مستقل و وابسته تحقیق وجود دارد. همچنین در بافت جدید رابطه بین برنامه ریزی کالبدی و احساس هویت محلی و رابطه بین برنامه ریزی اجتماعی-فرهنگی با احساس هویت محلی قوی تر از بافت قدیم می باشد. نتایج :در بافت تاریخی مشکلاتی از جمله عدم توجه به ابعاد کالبدی، اقتصادی و اجتماعی-فرهنگی که نقش اساسی در هویت شهری ایفا می کنند، وجود دارد. برنامه ریزی فضایی در محلات جدید که از پیش برای آن اندیشیده شده هم نتوانسته است باعث ایجاد هویت شهری شود و ساکنان با مشکلات اجتماعی، هویتی و فرهنگی رو به رو هستند. برای بهبود وضعیت هویت محلات قزوین لازم است با اراده مدیران شهری و مشارکت شهروندان راهکارها و پیشنهادات مطرح شده مورد توجه قرار گیرد.
ارزیابی مؤلفه های زیبا یی شناسانه منظر شهری (نمونه موردی: سبزه میدان قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه فضای شهری سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۲۷)
133 - 151
حوزههای تخصصی:
منظر شهرها تبلور کالبدی ویژگی های ملموس و ناملموس محیط است. درک و شناخت نظام پیچیده ی زیبایی شناسی ویژگی های محیط بر مبنای تعامل میان انسان و محیط پایه گذاری می شود. این موضوع در میدان های شهری به عنوان کانون تجمع عملکردی، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. با توجه به موقعیت قرارگیری سبزه میدان قزوین در محدوده تاریخی و فرهنگی شهر و دسترسی مناسب، بررسی و ارزیابی ویژگی های محیطی و زیبایی شناسی آن مورد توجه است. روش در این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی است. در این راستا به منظور ارزیابی و تحلیل مؤلفه های تأثیرگذار در زیبایی شناسی منظر سبزه میدان شهر قزوین در این پژوهش، مجموعه ی 25 مؤلفه ی شناسایی شده در هر دو بعد عینی و ذهنی با استفاده از روش دلفی، با مشارکت 20 نفر از خبرگان بررسی و تأیید شده است. در ادامه وزن دهی مؤلفه ها با استفاده از روش انتروپی شانون انجام شده و با استفاده از مدل تصمیم گیری چندمعیاره تاپسیس، مؤلفه ها رتبه بندی و ارزیابی شده اند. در نتیجه «سرزندگی»، «خاطرات جمعی»، «حس مکان»، «غنای حسی»، «حضور پذیری» و «اصالت و هویت» به ترتیب به عنوان مهم ترین مؤلفه ها شناسایی و رتبه بندی شده اند. مؤلفه های ذهنی از بالاترین درجه اهمیت برخوردار هستند. در دیدگاه زیبایی شناسانه منظر، مؤلفه های بعد عینی به عنوان عناصر تشکیل دهنده بستر منظر سبزه میدان شهر قزین نیز حائز اهمیت هستند. بنابراین در فرآیند ادراک و ارزیابی منظر سبزه میدان، همواره دو بعد ذهنی و عینی به صورت مکمل یکدیگر وجود دارند.
ارائه الگوی برنامه ریزی راهبردی توسعه پایدار شهر قزوین با استفاده از تکنیک متاسوآت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر برنامه ریزی توسعه پایدار شهری با کاربست رویکردها و ابزارهای نوینی همراه شده است که یکی از آنها برنامه ریزی راهبردی با استفاده از تکنیک متاسوآت است. بدیهی است اتخاذ رهیافتی راهبردی مستلزم توجه به ابعاد و جنبه های مختلفی است که پژوهش حاضر برآن شد به ارائه الگوی برنامه ریزی راهبردی توسعه پایدار شهر قزوین بپردازد. بدین منظور روش شناسی این پژوهش از نظر هدف می توان جزو پژوهش های کاربردی- توسعه ای و از نظر روشی در دسته روش های توصیفی- تحلیلی قرار داد که با رویکردی اکتشافی نسبت به ارائه برنامه راهبردی شهر قزوین مبادرت نموده است. داده های مورد نیاز با استفاده از روش کتابخانه ای- اسنادی و روش دلفی از نمونه 30 نفری متخصصان و خبرگان جمع آوری شده است. شناسایی متغیرها نیز با استفاده از تکنیک های پویش محیطی(شامل جست وجو در اسناد فرادست، مقالات علمی و طرح های پژوهشی) و تکنیک دلفی(استفاده از نظرات متخصصان و خبرگان منتخب) انجام شده است و سپس با تکنیک متاسوآت و نرم افزار MetaSWOT تجزیه و تحلیل شده است. نتایج حاصله نشان داد که نیروی انسانی متخصص، وجود ظرفیت های زیست محیطی و انطباق و تأکید اسناد فرادست بر توسعه پایدار به عنوان مهمترین عوامل راهبردی در نقشه راهبردی توسعه پایدار شهر قزوین مسئله شهر هوشمند، استفاده از ظرفیت های خلاقانه و نوآورانه در اقتصاد شهری و مسئله بافت های فرسوده و ناکارآمد به عنوان مهمترین عواملی است که در حوزه توسعه پایدار شهر قزوین حائز اهمیت ویژه ای است و به منزله عوامل راهبردی در راستای بهبود وضعیت فعلی شناخته می شود.