مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
پیکربندی
حوزه های تخصصی:
این مقاله در پی بیان منطق یکی از مهم ترین و پرکاربردترین روش های پژوهشی در عرصه علوم اجتماعی کلان است که با پرسش هایی بزرگ سروکار دارد و واحدهای مشاهده و تحلیل خود را واحدهای میانی و کلان اختیار می کند. در آغاز، با طرح موضوع درصدد شرح اهمیت و جایگاه این روش برآمده ایم و بر این ایده تاکید کرده ایم که علوم اجتماعی در پی بررسی تفاوت در بین کل ها و ترتیبات اجتماعی است. دشوار است به تحلیلی در علوم اجتماعی بیاندیشیم که تطبیقی نباشد. تحلیل تطبیقی به معنای توصیف و تبیین مشابهت ها و تفاوت های شرایط یا پیامدها در بین واحدهای اجتماعی بزرگ مقیاس مانند مناطق، ملت ها، جوامع و فرهنگ هاست. گذار از نظریه های عمومی به نظریه های ساختاری در حوزه جامعه شناسی انقلاب وتحولات اجتماعی توجه به روش و تحلیل تطبیقی را دو چندان ساخته است. گزینش واحدهای کلان و بزرگ در این روش، ئکه معمولاً حجم محدودی دارند، مسئله حجم واحدها یا نمونه های بررسی را به نکته ای اساسی و مهم بدل کرده است. به حدی که گفته میشود مطالعه تطبیقی کمی با موارد زیاد N) بزرگ) و مطالعه تطبیقی کیفی با موارد محدود (N کوچک) سروکار دارند. این نوع مطالعات ممکن است در قالب طرح های پژوهشی شبیه ترین و در عین حال متفاوت ترین نظام با روش های توافق و اختلاف صورت گیرند. منطق پژوهش تطبیقی در درجه نخست بر این نکته تاکید دارد که اندیشه مکانیکی و ساده انگارانه به جهان اجتماعی با ماهیت واقعیت های این جهان سازگاری ندارد، زیرا الگوهای متفاوت توسعه و تحول موید الگوهای محتمل و تصادفی است تا الگوهای جبری و تعین گرای تاریخی - اجتماعی. این منطق بر پیکربندی و درک روابط زنجیره ای و واکنشی در قالب رویکرد مسیر وابسته برای تحلیل های اجتماعی و تاریخی تاکید و این باور را دنبال می کند که آثار و پیامدهای بزرگ را همیشه نمیتوان برحسب فرایندهای کوتاه-مدت یا منحصر به فرد، متوازن و پیش بینی پذیر تبیین کرد، بلکه سیر تحول را باید زنجیره ای و احتمال گرایانه بررسی کرد و از نگاه تفریدی و انقطاعی پرهیز داشت.
فضا و محرومیت از دیدگاه GIS و SPACESYNTAX : آیا مورفولوژی شهری نقشی در محرومیت اجتماعی دارد ؟
علاقه مندی روبه رشدی نسبت به علل فضایی شکل گیری فقر و به ویژه ماندگاری ان، رایج است. این مقاله بدعتی روش شناسانه را ارائه می دهد که برای تحقیق درباره ارتباط بین جداسازی کالبدی و حاشیه گرایی اقتصادی در محیط شهری توسعه یافته است. با استفاده همزمان از gis برای طبقه بندی داده های تاریخی فقر، شاخصهای محرومیت و روش اندازه گیری جداسازی کالبدی در ....
ارزیابی اثرات استقرار سیستم برنامه ریزی منابع سازمانی بر نوآوری سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با شتاب روزافزون تحولات و دگرگونی ها در عصر ارتباطات و اطلاعات و بی ثبات و غیرقابل پیش بینی بودن تغییرات، آن چه کشورها را جهت افزایش بهره وری و پیشرفت مدد می رساند، استفاده از فرصت ها در رقابت با سایرکشورهاست که با بهبود، خلاقیت و نوآوری درسازمان ها میسر می گردد. با رشد چشم گیر تکنولوژی، بحث فناوری اطلاعات با کاربردی گسترده تر، از جمله استفاده از بسته های نرم افزاری متناسب با سازمان و فعالیت آن، مورد استقبال تمامی بخش های صنعتی و خدماتی قرار گرفته است. ERP یکی از بسته های نرم افزاری مدیریتی است که با جمع آوری تمامی داده های موجود سازمان در یک پایگاه داده، باعث یکپارچگی جریان اطلاعات در واحدهای مختلف سازمان می شود. بنابراین این تحقیق با هدف کلی ارزیابی آثار استقرار سیستمERP بر نوآوری سازمانی شکل گرفته است. لذا با تعیین یکپارچه سازی، پیکربندی، انطباق و آموزش کارکنان به عنوان مؤلفه های استقرار سیستمERP و مؤلفه هایی در سه حوزه ی مدیریت و رهبری، ساختار و نیروی انسانی به منظور سنجش نوآوری، پرسشنامه ای با روایی مناسب و پایایی 85/0 تهیه و بین جامعه ی آماری متشکل از اعضای یک واحد تولیدی کف پوش صنعتی به تعداد 110 نفر توزیع گردید. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها توسط نرم افزار SPSS و روش های همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی و رگرسیون چندگانه، نشان داد که به طورکلی استقرار سیستم ERP بر نوآوری سازمانی تأثیرگذار است و سایر فرضیه ها نیز مبنی بر تأثیرگذاری هرکدام از مؤلفه های استقرار سیستم ERP بر نوآوری سازمانی مورد تأیید قرار گرفت. به علاوه در سازمان مورد مطالعه پیکربندی و انطباق سیستم ERP، به عنوان تأثیرگذارترین مؤلفه ها بر نوآوری سازمانی تشخیص داده شد.
توسعه یک چارچوب مفهومی جدید از سیستم های کنترل سازمانی مبتنی بر نگاه بسته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باوجود مطرح شدن ایده مفهوم سازی سازوکارهای کنترلی به عنوان یک بسته از چندین دهه پیش، پژوهش های نظری و تجربی اندکی در این مورد انجام شده است. در ادبیات برای توسعه چارچوب های مفهومی با نگاه بسته ای، سه مسئله یا چالش شناسایی شده است. هدف اولیه این مطالعه شفاف سازی در مورد این چالش ها و شناسایی چالش های دیگری است که در ادبیات مورد توجه قرار نگرفته اند. در ادامه سه چارچوب مفهومی بسته ای از کنترل که در پژوهش های قبلی معرفی شده اند بر مبنای چالش های شناسایی شده و از طریق تحلیل انتقادی پیش فرض های بنیادین این چارچوب ها نقد شده و درنهایت یک چارچوب نوع شناسی کل نگرانه جدید از بسته کنترل ارائه می شود که مبتنی بر سه دسته ساز و کار کنترل و شش بعد اضافی شناسایی شده در ادبیات توسعه داده می شود. در آخر نیز پیشنهاد هایی برای پیشبرد پژوهش های تجربی در این خصوص به منظور توسعه نظریه های پیکربندی جدید در این مورد ارائه می شود. Abstract There has been little explicit theoretical and empirical research on the concept of control mechanisms as a package despite the existence of the idea in control literature for decades. There are three issues in the literature about developing control package framework. The initial purpose of this paper is to clarify a number of other issues that not considered in past researches. Then three control package frameworks which introduced in past researches have been criticized based on issues identified and By Critical analysis of fundamental Assumptions of these frameworks. We provide a new typology for control package structured around three control mechanisms and six extra dimensions which identified in literature in a more holistic manner. Finally we provide suggestions on how control research could proceed to produce better configurational theories in this regard. t
تحلیل پراکنده رویی شهری با استفاده از فن تحلیل عاملی (مورد مطالعه: نواحی شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و مدیریت شهری سال هفتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۶
59-78
حوزه های تخصصی:
پراکنده رویی، یکی از معضلات شهرهای سراسر جهان است که اثرات منفی فراوانی بر زندگی شهری داشته است. به طور کلی، این پدیده به گسترش افقی و چندپاره شهرها ناشی از تمایل شهروندان برای خروج از ناحیه مرکزی شهر و اسکان در حومه اطلاق می شود. اولین گام در مواجهه با این معضل، شناسایی مکان و عوامل مؤثر بر این پدیده در پهنه های شهری است. از همین رو، مقاله حاضر به تحلیل پدیده پراکنده رویی در نواحی شهر قزوین می پردازد. با تکیه بر متون نظری مرتبط، شاخص های مختلف برای سنجش این پدیده، معرفی شده و ۱۳ شاخص منتخب، استخراج گردید. این شاخص ها با توجه به شرایط ایران، بومی سازی شده و داده های مرتبط با هر یک از آن ها با استفاده از آمار سرشماری و سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) استخراج شدند. سپس با استفاده از تحلیل عاملی داده ها به کمک نرم افزار SPSS، شاخص ها در ذیل چهار عامل تراکم، پیکربندی، کاربری و دسترسی قرار گرفتند. هر یک از این عوامل به ترتیب ۸/۲۷، ۶/۲۱، ۳/۱۱ و ۵/۹ درصد از واریانس پدیده پراکنده رویی را تبیین می کنند. بر این اساس مشخص شد که شاخص شکل و بعد فرکتال به عنوان شاخص های جدید معرفی شده برای سنجش پراکنده رویی، به میزان بالایی بر پراکنده رویی اثرگذار هستند. همچنین نتایج نشان می دهند که نواحی ۴، ۵، ۷، ۱۱ و ۱۲ بیشترین پراکنده رویی و نواحی ۱۷، ۲۸، ۳۸ و ۳۹، کمترین پراکنده رویی را دارند. این دو شاخص جدید، در مطالعات ایران می توانند در سایر مطالعات مربوط به پراکنده رویی در شهرهای کشور نیز به کار گرفته شوند. همچنین نتایج این پژوهش می توانند هدایت گر مدیریت شهری قزوین برای هدایت جهات توسعه شهر باشند.
بررسی تأثیر رؤیت پذیری بر الگوهای مکث در میدان های شهری (مطالعه موردی: میدان نبوت نارمک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استفاده فراگیر افراد از فضا به منظور فعالیت های اختیاری و اجتماعی بیانگر میزان موفقیت فضاهای شهری است. الگوهای استفاده از فضا شامل الگوهای مکث و حرکت استفاده کنندگان، عوامل تعیین کننده کارآمدی این فضاها محسوب می شود. بررسی رابطه پیکربندی فضایی و الگوهای رفتاری استفاده کنندگان نشان می دهد این عوامل از ساختار فضایی بستر پیرامونی فضا و میدان های دید ناشی از پیکربندی فضا متأثر هستند. در این میان، کارآمدی فضاهای شهری از دو عامل جذابیت فضا برای حضور و مکث و پشتیبانی ویژگی های بصری از فعالیت های افراد تأثیر می پذیرد. این نوشتار بر یافتن ارتباط ویژگی های بصری پیکربندی فضایی و کیفیت حضور انتخابی و ایستای افراد در میدان ها متمرکز است. این رابطه به کمک داده های حاصل از جریان طبیعی حرکت افراد، میزان دسترس پذیری و وضوح فضا در محدوده نارمک شهر تهران سنجش می شود. در این راستا، پس از مقایسه تطبیقی میدان های شهری شناخته شده محدوده و انتخاب میدان نبوت به عنوان نمونه مطالعه، با تقسیم فضای میدان به ریزفضاهای کوچک تر، رابطه میان ویژگی های پیکربندی فضایی شامل شاخص های ارتباط پذیری، هم پیوندی بصری، آنتروپی بصری، کنترل و کنترل پذیری بصری و کیفیت حضور انتخابی و ایستای افراد در فضا مطالعه شده است. به منظور دستیابی به این هدف، این نوشتار بر هم زمانی مشاهدات و مطابقت نتایج حاصل تأکید دارد و از تکنیک های مشاهده، ثبت الگوهای رفتاری و تحلیل بصری در روش نحو فضا با استفاده از نرم افزار Depthmap بهره می گیرد. نتایج این پژوهش بیان کننده رابطه شاخص های کنترل و کنترل پذیری بصری و الگوهای حضور ایستا در بخش میانی میدان نبوت است.
به کارگیری الگوریتم بهینه یابی چیدمان پلان در طراحی مرکز آموزشی
منبع:
رف سال اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
75 - 93
حوزه های تخصصی:
فضا و فعالیت انسانی را می توان دو جلوه ظهور متفاوت از یک ماهیت واحد دانست. در ساختمان مدرسه، ارزش آموزشی فضا متناسب با عملکرد فضاها برای نیل به اهداف آموزشی تعریف می شود. پیکربندی فضایی این پتانسیل را دارد که موقعیت دانش آموزان و معلمان را تعیین و مسیری که یادگیری در آن صورت می گیرد را تنظیم کند. اگر چیدمان فضایی به عنوان یکی از جنبه های اساسی طراحی معماری که بر روی عملکرد اجتماعی فضا تأثیر می گذارد در نظر گرفته شود پرسشی که در این میان مطرح می شود این است که چگونه می توان با استفاده از روش های جدید طراحی و استفاده از کامپیوتر مناسب ترین چیدمان را برای این فضاها به دست آورد که به بهینه ترین نحو پاسخگوی نیازهای عملکردی آنها باشد. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش، راهبردی ترکیبی دارد که آمیزه ای از استراتژی های استدلال منطقی، مبانی نظری، بررسی نمونه های موردی و مدل سازی دیجیتالی می باشد. این پژوهش با استفاده از بستر الگوریتمیک به دنبال راه حلی برای دستیابی به مناسب ترین پاسخ طراحی برای فضاهایی مانند مدرسه است که در آن ها نحوه چیدمان فضاها از اهمیت بسیاری برخوردار است. الگوریتم تدوین شده با استفاده از ورودی های اولیه مانند عرصه بندی، مساحت حدودی هر عرصه، روابط بین عرصه ها و الزامات جهت گیری فضاها آغاز شده و همین ورودی ها اساس الگوریتم را شکل می دهند. در ادامه الگوریتم انواع حالات ممکن قرارگیری فضاها در کنار هم بررسی شده و باتوجه به داده ها بهترین حالت چیدمان پیشنهاد می گردد که بهینه ترین پاسخ برای طراحی پلان فضای موردنظر محسوب می شود. دستیابی به الگوریتمی واحد بر مبنای داده های مرتبط با اصول چیدمان فضاها در یک ساختمان هدف اصلی این پژوهش است. در ساختمان هایی که از فضاهای متنوع تشکیل شده اند که هرکدام کاربری مختص به خود را داشته و ارتباط بین کاربری ها نظم فضایی مجموعه را شکل می دهند، یافتن بهینه ترین چیدمان بر اساس اصول حاکم بر طراحی امری مهم تلقی می شود که با استفاده از روند الگوریتمیک می توان این امر دشوار را ساده تر کرد.
خوانش فیلمنامه های سوررئالیستی تری گیلیام بر اساس رویکرد پدیدارشناسی هرمنوتیک پل ریکور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش قصد دارد به بررسی تاثیر نمادها و استعاره ها در فیلمنامه های سوررئالیستی تری گیلیام با رویکرد پدیدارشناسی هرمنوتیک پل ریکور بپردازد. گیلیام بنا به منِ مفسرش این امکان را به کاراکترهایش می دهد در دلِ مباحثی چون کهن الگوها، روایات، تاریخ، زمان و مکان شناور باشند، تا از جانب گیلیام به عنوان پدیده ای منحصر به فرد، بازتعریف شوند. هدف محقق کشف معانی ثانویه جهان متون فیلمنامه های تری گیلیام در یک فرآیند دیالکتیکی است و قصد دارد فیلمنامه های گیلیام را بر مبنای آرای هرمنوتیک پل ریکور تفسیر نماید. پل ریکور معتقد است برای پَر و بال دادن به قوه ی خیال باید واقعیت را به حالت تعلیق درآورد، تا با بازگشت به ماهیت اشیاء و پُر رنگ کردن نقش استعاراتِ درون متنی، بتوان معنای اولیه ی آنها را کنار زد و معانی جدیدی به آنها افزود. با این تعریف کارکرد قدرت خیال انسان ها در آثار گیلیام برگ برنده ای برای اوست تا قهرمانان آثارش بتوانند پیش برنده ی داستان در جهانی غیرواقعی باشند. از نمونه هایی که گیلیام در فیلمنامه های مونتی پونتی، زمان به اسارت گرفته شده، برزیل، ماجراهای بارون مایچوزن، به آن ها پرداختی هرمنوتیک داشته است میتوان به بازشناخت حکایات، بازتعریف روایات، شوخی با اساطیر، بازتعریف قصص با رویکردی فراتاریخ نگارانه اشاره کرد. الگوی تحقیق در این پژوهش پدیدارشناسی شهودی است که به جای پرداختن به صرف واقعیت، به مفاهیم نهفته و چگونگی پدیده ها توجه دارد. محقق با شیوه ی توصیفی، تحلیلی قصد دارد به سمتِ ماهیت پدیده ها و تفسیرِ مفاهیم ثانویه ی فیلمنامه های گیلیام حرکت کند تا با خوانشی پدیدارشناختی بتواند به شناخت بهتر این رویکرد هنری با مانیفست سوررئالیسم دست یابد.
تحلیل تطبیقی روابط و چیدمان (نحو) فضا در ادراک پیکره بندی فضایی مسکن در خانه های ایرانی (نمونه موردی: خانه های دوره پهلوی و معاصر شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال هفتم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۳
191 - 219
هدف از این پژوهش تحلیل تطبیقی روابط و چیدمان (نحو) فضا در ادراک پیکره بندی فضایی مسکن در خانه های دوره پهلوی و معاصر شهر ارومیه می باشد. روش پژوهش حاضر، به دلیل استخراج معیارهای قابل اندازه گیری و کمی شدن، تلفیقی از راهبردهای کمی و کیفی می باشد که با تحلیل نحوی شش نمونه از پلان های خانه های دوره پهلوی و پلان های معاصر ارومیه صورت گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که عمق فضایی در پلان های معاصر، بیشتر از عمق نسبی سه پلان دوره پهلوی می باشد. میزان هم پیوندی در پلان های معاصر کم می باشد به این مفهوم که این بناها به صورت متراکم می باشند. فضاها در سه مجموعه دوره پهلوی دارای هم پیوندی بالاتری هستند و در سه نمونه پلان دوره معاصر، افتراق فضاها از سیستم بیشتر است. فضاها در سه مجموعه دوره پهلوی دارای هم پیوندی بالاتری هستند و در سه نمونه پلان دوره معاصر، افتراق فضاها از سیستم بیشتر است و میزان کنترل کل مجموعه در 6 نمونه مطالعاتی تقریباً در یک تراز است، به جز نمونه پلان 1 معاصر که از سطح کنترل بیشتری برخوردار است.
تحلیل پراکنده رویی شهری با استفاده از فن تحلیل عاملی موردپژوهی: نواحی شهر قزوین
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۴ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱۴
162 - 189
حوزه های تخصصی:
از زمان انقلاب صنعتی به این سو با افزایش کیفیت زندگی در شهرها، مردم بسیاری از روستاها مهاجرت کرده و به شهرها پیوسته اند. این هجوم جمعیت به شهرها اثرات فراوانی بر زندگی شهری داشته است. یکی از این اثرات پراکنده رویی شهری است که به طور کلی به گسترش افقی و چندپاره شهرها ناشی از تمایل شهروندان برای خروج از ناحیه مرکزی شهر و اسکان در حومه اطلاق می شود. مقاله حاضر به تحلیل پدیده پراکنده رویی در نواحی شهر قزوین می پردازد. در این راه ابتدا مبانی نظری مرتبط با این پدیده در سه دسته «تعاریف پراکنده رویی»، «دلایل وقوع پراکنده رویی» و «نتایج و مظاهر پراکنده رویی» ارائه می شوند. سپس با مرور متون نظری ، شاخص های مختلف برای سنجش این پدیده معرفی شده و 13 شاخص منتخب استخراج می گردند. سپس داده های مرتبط با هر یک از شاخص ها با استفاده از سرشماری سال 1390 و سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) استخراج می شوند. سپس با استفاده از تحلیل عاملیِ داده ها به کمک نرم افزار SPSS، شاخص ها در ذیل چهار عامل (تراکم، پیکربندی، کاربری، دسترسی) قرار گرفتند که در تناسب کامل با مبانی نظری است. هر یک از این عوامل به ترتیب 8/27، 6/21، 3/11 و 5/9 درصد از واریانس پدیده پراکنده رویی را تبیین می کنند. بر این اساس مشخص می شود که «شاخص شکل» و «بعد فرکتال» به عنوان شاخص های جدید معرفی شده برای سنجش پراکنده رویی، به میزان بالایی بر پراکنده رویی اثرگذار هستند. نتایج همچنین نشان می دهند که نواحی 4 5، 7، 11 و 12 دارای بیشترین پراکنده رویی و نواحی 17، 28، 38 و 39 دارای کمترین پراکنده رویی هستند.
واکاوی پیکربندی فضایی حوض خانه خانه های تاریخی اصفهان با استفاده از روش نحو فضا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
37 - 56
حوزه های تخصصی:
در معماری خانه های تاریخی ایرانی، ابعاد مختلف زندگی همچون جنبه های اجتماعی و فرهنگی در نظر گرفته شده است. فضاهای موجود در یک خانه جهت کارکردهای خاص، برای استفاده کنندگان آنها در کنار یکدیگر شکل گرفته اند. تعاملات اجتماعی موجود در یک محیط را می توان در نحوه چیدمان آن محیط مورد سنجش قرار داد. یکی از روش های کمک کننده به خوانش و فهم معماری، شناخت پیکربندی فضایی است. این پژوهش با هدف پاسخگویی به این سوال انجام شده است که، وضعیت پیکربندی فضایی حوض خانه در خانه های تاریخی اصفهان دوره های صفوی و قاجار چگونه است؟ پژوهش حاضر به صورت ترکیبی (کمی- کیفی)، با هدف کاربردی و با رویکرد توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است. بدین منظور در گام اول 10 خانه تاریخی اصفهان به عنوان نمونه موردی انتخاب شدند، در گام بعدی پارامترهایی چون دسترسی فیزیکی (عمق، عمق نسبی، اتصال، انتخاب و هم پیوندی) و دسترسی بصری با استفاده از نرم افزار اسپیس سینتکس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که تفاوت هایی به لحاظ پیکربندی فضایی در حوض خانه ها وجود دارد؛ به طوری که با توجه به نقشه ها و اعداد به دست آمده از نرم افزار یاد شده، فضای حوض خانه ها دارای کمترین و یا بیشترین میزان هر متغیر مشاهده شد. گروهی از حوض خانه ها دارای ارتباط، انتخاب و هم پیوندی بیشتر و عمق کمتر و گروه دیگر کاملا متفاوت هستند و دارای ارتباط، انتخاب و هم پیوندی کمتر و عمق بیش تری می باشند. از نظر دسترسی بصری تعدادی از حوض خانه ها به واسطه داشتن پنجره ارسی به فضای حیاط دید دارند.