مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
قزوین
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین فرآیندهای حرکات دامنه ای زمین لغزش می باشد. زمین لغزش جابجایی حجم زیادی از توده های خاک ، سنگ ویا ترکیبی از آنها به طرف پایین شیب ، در اثر نیروی ثقل می باشد و علاوه بر تلفات جانی بسیار ، موجب زیان های اقتصادی فراوانی خواهد شد. چون پیش بینی زمان و محل دقیق وقوع زمین لغزشها مشکل می باشد شناسایی نقاط حساس و پهنه بندی این مناطق بر اساس پتانسیل خطر ناشی از زمین لغزش اهمیت فراوانی دارد . تهیه نقشه پهنه بندی زمین لغزش به شناسایی مناطق آسیب پذیر در برنامه ریزی های محیطی کمک فراوانی می نماید. حوضه ی آبریز الموت رود ، در شمال شرقی استان قزوین واقع شده است و به علت کوهستانی بودن ،اختلاف ارتفاع بسیار زیاد ، لیتولوژی و سازند های مختلف زمین شناسی ، استعداد بسیار زیادی در ایجاد حرکات دامنه ای ، خصوصا زمین لغزش را دارا می باشد. هدف از این پژوهش شناسایی عوامل موثر و پهنه بندی پتانسیل این خطر در حوضه ی آبریزالموت رود استان قزوین با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی ( ANN) می باشد. برای انجام این تحقیق ابتدا از طریق عکس های هوایی55000/1و 40000/1 و تصاویر ماهواره سنتینل2 زمین لغزشها شناسایی و با بازدید های میدانی وتصاویر گوگل ارث مختصات وصحت آنها بررسی ونقشه پراکنش زمین لغزشها تهیه شد و با توجه به موقعیت زمین لغزشها ، 7 عامل موثر در وقوع آنها بررسی و به کمک GIS لایه های اطلاعاتی تهیه شد و در محیط متلب ساختار مناسب برای پهنه بندی زمین لغزشهای حوضه با استفاده از مدل شبکه عصبی مصنوعی با ساختار پرسپترون چند لایه نوشته شد. بر اساس نتایج حاصله از این مدل به ترتیب 84/26، 36/31، 32/21، 91/16و 49/3 درصد از مساحت منطقه در کلاس های خطر خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد قرار دارند. همچنین ضریب کاپای 72/ محاسبه شد که مورد قبول می باشد.
سه یار هم پیاله در روستای خزّاق راوند (گزارشی از حضور چند سپاهی مسلمان در کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
در برخی منابع تاریخی و جُنگ های ادبی به زبان عربی، داستانی درباره همنشینی و رفاقت سه تن از سپاهیان حجاج بن یوسف در مسیر فتح بخش هایی از سرزمین های شمالی ایران می خوانیم. این داستان درباره سه رفیق است که همواره در کنار یکدیگر بوده و باده نوشی می کرده اند. وقتی این سپاه در راه فتحِ یکی از سرزمین های شمالی ایران به کاشان و روستای خزّاق می رسد، دو تن از سه رفیق، از دنیا می روند و در آنجا به خاک سپرده می شوند و آن دیگری در کنار قبرشان، ناله و زاری و جرعه افشانی کرده، بیت هایی را زمزمه می کند تا اینکه خود نیز از دنیا می رود و در کنار آن ها دفن می شود. اهمیت این ماجرا برای کاشان، تنها به زمان و دوره تاریخی اش، یعنی پایان سده نخست هجری برمی گردد. اگرچه در همه منابع پیشِ روی ما، جای این رویداد را کاشان و روستای خزّاقِ نزدیک راوند کنونی ندانسته اند و در برخی گزارش ها به جای خزاق از «خزازی» و «جواثی» و به جای راوند، از «قزوین»، «سیستان» و «سمعان» یاد شده، به دلایل و قراینی که در متن پیشِ رو می آید، کمابیش با یقین می توان گفت محل این رویداد، همین خزّاقِ کاشان است. اکنون خزاق، نه روستایی از راوند، بلکه بخشی مستقل به شمار می آید ولی به دلیل اینکه در منابع مورد بررسی ما جزء راوند به شمار آمده، ما نیز به همین شکل در عنوان این جستار آورده ایم.
تحلیل جامعه شناختی تاثیرات صنعت گردشگری بر توسعه ی شهری قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
159 - 191
حوزه های تخصصی:
نحوه تصمیم گیری و سیاستگذاری مدیران و برنامه ریزان شهری به توسعه پایدار شهری از مهم ترین سیاست های گردشگری پایدار شهری است. پژوهش حاضر با هدف تحلیل جامعه شناختی تاثیرات صنعت گردشگری بر توسعه شهری قزوین می باشد. روش پژوهش: توصیفی و تحلیلی است و چهارچوب نظری پژوهش، توسعه پایدار گردشگری و حکمرانی مطلوب می باشد. با استفاده از آماره رگرسیون چند متغیره و تکنیکSWOT، از140نفر گردشگر نوروزی و 120نفر از مدیران مراکز اقامتی و پذیرایی و ... جمع آوری داده ها انجام شده است. اعتبار پژوهش تایید نظر متخصصان و با آلفای کرونباخ 70 صدم به تایید رسید. نتایج یافته ها نشان می دهد: بالاترین میانگین موثر از نظر ذی نفعان، در ابعاد، قوت ها: موافقت مردم با توسعه گردشگری83/4، رضایت از زندگی در شهر09/4 و افزایش درآمد گردشگری80/3 و فرصت ها: پتانسیل ها و تعدد آثار در شهر64/4 و جذابیت های تاریخی23/4 و حضور فعال زنان در مشاغل گردشگری4 .ضعف: کمبود دسترسی و کیفیت مراکز اقامتی به ترتیب8/3 و5/3، ناکافی بودن امکانات مورد نیاز گردشگران 45/3. تهدید: عدم برنامه ریزی منسجم گردشگری شهر63/3 عدم سرمایه گذاری گردشگری شهر58/3، تغییر کاربری باغستان سنتی قزوین79/2. بالاترین میانگین موثر از نظر گردشگران در ابعاد، قوت ها: تنوع چشم اندازهای گردشگری 08/4، احساس امنیت05/4، پاکیزگی آب و هوا04/4، فرصت ها: پتانسیل های متعدد28/4، توصیه به دوستان20/4، انگیزه دیدار دوباره14/4. ضعف: کیفیت نامناسب مراکز اقامتی20/3، ترافیک بافت تاریخی16/3 ، عدم دسترسی به اطلاع رسانی19/3. تهدید: عدم استفاده درست از منابع03/3، عدم انسجام مدیریت گردشگری3، عدم سرمایه گذاری گردشگری58/2. بنابراین توانمندسازی حکومت با مسئولیت پذیری اجتماعی و فرهنگی در گردشگری با محوریت صنایع فرهنگی و صنایع خلاق مورد تاکید است.
بررسی رابطه بین باورهای هوشی و سازگاری فردی اجتماعی با استناد به نقش واسطه ای سبک رهبری مدیران
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین باورهای هوشی و سازگاری فردی اجتماعی با استناد به نقش واسطه ای سبک رهبری مدیران انجام گرفت. طرح پژوهش حاضر، از نوع کاربردی می باشد. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل دانش آموزان متوسطه دوم شهر قزوین می باشد که تعداد آنها 28661 نفر بوده و حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 378 نفر انتخاب شد. روش نمونه گیری در این تحقیق به صورت طبقه ای تصادفی می باشد. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه استاندارد استفاده شد که دارای روایی محتوایی بوده و پایایی ان از طریق ضریب آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از طریق نرم افزارهای Spss و PLS صورت گرفت. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که آماره معنی داری بین متغیر سبک رهبری مدیران و سازگاری فردی-اجتماعی دانش آموزان برابر (657/4) می باشد و ضریب مسیر مابین این دو متغیر برابر (369/0) است، همچنین آماره معنی داری بین متغیر سبک رهبری مدیران و باورهای هوشی برابر (339/20) می باشد و ضریب مسیر مابین این دو متغیر برابر (725/0) است و میزان تاثیر مثبت متغیر سبک رهبری مدیران بر باورهای هوشی را نشان می دهد. آماره معنی داری بین متغیر باورهای هوشی و سازگاری فردی-اجتماعی دانش آموزان برابر (242/3) می باشد و ضریب مسیر مابین این دو متغیر برابر (263/0) است و بررسی ضرایب غیر مستقیم نشان می دهد که سبک رهبری مدیران بر سازگاری فردی-اجتماعی دانش آموزان با توجه به نقش میانجیگری باورهای هوشی تاثیر دارد. براین اساس کلیه فرضیه های تحقیق مورد تایید قرار می گیرد.
واکاوی اسنادی دوره سوم حکمرانی عبدالصمد میرزا در قزوین با محوریت الموت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ولایت قزوین از دیرباز ضمن برخورداری از موقعیت برجسته جغرافیایی و عواید سرشار مالی مورد توجه شاهزادگان قاجاری بوده؛ ازبین این شاهزادگان عبدالصمدمیرزا عزالدوله برادر ناصرالدین شاه در سه دوره به حکمرانی قزوین منصوب می شود؛ دوره اول که مصادف با نوجوانی او بود و دوره دوم که با کمبود نان و شورش مردم علیه وی به پایان می رسد و دوره سوم، که دغدغه اصلی پژوهش پیش روست به منازعاتی بین مردم الموت و عزالدوله منجر می گردد که تنها با رجوع به اسناد منتشر نشده این دوره قابل ردیابی است؛ بنابراین سئوال محوری پژوهش این چنین خواهد بود: عملکرد عزالدوله در دوره سوم حکمرانی در قزوین چه مصالح و منافع پیدا و پنهانی را تعقیب می کرده است؟ مدعای ما نیز براساس اسناد و منابع موجود این چنین نضج یافته است: نحوه انتصاب شاهزادگان، عواید بالقوه اقتصادی قزوین و الموت، تنگناهای اقتصادی عزالدوله در دوره سوم حکمرانی ودر نهایت رقابت با خوانین همجوار در چگونگی و چرایی عملکرد وی نقش اساسی داشته است.روش تحقیق در این مقاله روش توصیفی و تحلیلی بوده که با بهره مندی از اسناد منتشر نشده آن دوره و نیز آثار و منابع کتابخانه ای به سامان رسیده است.
تحلیل رابطه پیاده مداری شهری و سلامت عمومی جوانان با تأکید بر ابعاد کالبدی- فضایی (مطالعه موردی: مناطق سه گانه شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
463 - 486
حوزه های تخصصی:
امروزه سلامت یکی از شاخص های اصلی توسعه یافتگی جوامع به حساب می آید. شهرهای کنونی ایران نسبت به گذشته پیاده مداری کمتری دارند و این به ویژه در مناطق شهری جدید، بر بسیاری از ابعاد زندگی شهرنشینان حتی جوانان تأثیر منفی گذاشته است. هدف این پژوهش بررسی ارتباط پیاده مداری مناطق شهری بر سلامتی قشر جوان است. روش تحقیق به لحاظ ماهیت، آمیخته است. سلامت عمومی شامل چهار حوزه جسمی، اضطراب و اختلال خواب، کنش اجتماعی و افسردگی می شود. برای سنجش سلامت عمومی ساکنان، از پرسشنامه جی اچ کیو استفاده شد. روش نمونه گیری تصادفی هدفمند بود و پرسشنامه بین جوانان توزیع شد. از سوی دیگر، به لحاظ کالبدی-فضایی، دو مؤلفه اصلی کاربری زمین و شبکه ارتباطی برای سنجش پیاده مداری در این پژوهش درنظر گرفته شدند که به روش میدانی مورد سنجش قرار گرفتند. مهم ترین یافته های پژوهش بیانگر آن است که با توجه به رتبه های مناطق در زمینه پیاده مداری و سلامت عمومی، مشاهده می شود که این یک ارتباط کاملاً مستقیم نیست و متغیرهای پنهانی در این میان وجود دارد و در هر چهار مقیاس سلامت عمومی، این رابطه تفاوت دارد. پیاده مداری مناطق شهری بیش از اینکه بر سلامت جسمی جوانان تأثیرگذار باشد، بر سلامت روان آن ها اثرگذار است؛ به طوری که مناطقی که دارای بیشترین حد پیاده مداری هستند، جوانان آن ها در بالاترین درجه سلامت روان تنی هستند. با وجود این، ارتباط مستقیمی بین پیاده مداری کالبدی-فضایی مناطق شهری و سلامت عمومی وجود ندارد.
پهنه بندی آسیب پذیری فرسایش کناره ای (مطالعه موردی: رودخانه هفت چشمه قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۵۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۵)
123 - 140
حوزه های تخصصی:
رودخانه ها سیستمی پویا بوده و برای رسیدن به تعادل بستر در مسیر خود برداشت، حمل، و رسوب گذاری می کنند. به همین دلیل، مشخصه های مورفولوژیک آن ها به طور پیوسته در طی زمان تغییر می کند. در این پژوهش از روش پهنه بندی آسیب پذیری فرسایش کناره برای بررسی عوامل مؤثر (شیب کناره، الگوی پیچانرودی، شیب طولی رودخانه، فرسایش خاک، پوشش گیاهی، فعالیت های انسانی، و تنش برشی نزدیک کرانه) در ناپایداری و فرسایش کناری رودخانه هفت چشمه در روستای رزجرد از توابع استان قزوین بخش رودبار الموت (معلم کلایه) و به طول تقریبی 11 کیلومتر استفاده شده است. با استفاده از نقشه های توپوگرافی، تصاویر گوگل ارث، و بازدیدهای میدانی، پارامترهای هر بازه بررسی شد و سپس پهنه بندی رودخانه از نظر مخاطره آمیزبودن آن به پنج منطقه خیلی زیاد، زیاد، متوسط، کم، و خیلی کم تقسیم شد. نتایج نشان داد بیشتر بازه ها در رودخانه هفت چشمه از نظر حساسیت به فرسایش در وضعیت متوسط قرار دارند. اما در بازه های 8 و 9 به دلیل فعالیت انسانی زیاد در حریم رودخانه در طبقه متوسط تا زیاد از نظر مخاطره قرار گرفته اند. همچنین، در همه بازه ها به جز بازه 10 به دلیل حساسیت مواد کناره نسبت به فرسایش در طبقه متوسط تا زیاد قرار گرفته اند.
تبیین تاثیر تداعی های برند مؤثر بر شکل گیری تصویر مقصد گردشگری در بین گردشگران داخلیبر اساس برندسازی مقصد گردشگری (مطالعه مقایسه ای قزوین و اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال پنجم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱ (پیاپی ۷)
64 - 83
حوزه های تخصصی:
قزوین از جمله شهرهایی است که با وجود قابلیت های فراوان در صنعت گردشگری، هنوز موفقیت های لازم را در جذب گردشگر پیدا نه نموده است. یکی از علل این مسئله می تواند فقدان تصویر گردشگری در ذهن مسافران و گردشگران باشد. این مقاله با روش توصیفی و تحلیلی به دنبال بررسی تصویر مقصد شهر قزوین در مقایسه با شهر اصفهان به عنوان یک مقصد گردشگری موفق می باشد. سئوالات اساسی این است که تصاویر کلی از قزوین و اصفهان در ذهن گردشگران چگونه می باشد؟ و چه متغیرهایی در به وجود آوردن برند مقصد گردشگری از شهر قزوین در مقایسه با شهر اصفهان موثر می باشند؟ مقاله حاضر با بکارگیری تکنیک تحلیل عاملی اکتشافی، تاییدیو مدل سازی معادلات ساختاری در پی پاسخ به سئوالات اساسی و آزمون فرضیه های آن شد. نتایج تحقیق نشان می دهد در حالیکه تصویر منحصر به فرد داشتن از شهر قزوین تعیین کننده اصلی برای دیدن این شهر می باشد لیکن تصاویر شناختیو عاطفی عوامل اساسی دیدار از شهر اصفهان را تشکیل می دهند. همچنین نقش عامل تصویرکلی به عنوان واسطه میان تصاویر منحصر به فرد و عاطفی با تمایلات رفتاری گردشگران در رابطه با مدل قزوین، و نقش آن به عنوان واسطه میان تداعی های شناختی و عاطفی با تمایلات رفتاری گردشگران در رابطه با مدل اصفهان مورد تایید قرار گرفت. همچنیننتایج نشان می دهد که میزان تأثیر تداعی های برند بر تصویر کلی مقصد در یک مقصد برند شده ( اصفهان) متفاوت از یک مقصد فاقد برند ( قزوین) می باشد.ضمن اینکهتصویر مقصد، نقش مهمی در شکل گیری رفتارهای آتی گردشگران دارد. بالاخره, اینکه بین هویت و تصویر برند در شهر قزوین شکاف معنی داری وجود دارد. این یافته نشان می دهد که مسئولین در امر گردشگری به دلیل عدم سیاستگذاری مطلوب, ضعف روابط عمومی و تبلیغات نتوانسته اند تصویر قوی وبرند مناسباز قزوین را ارایه دهند. حل این مشکل در گرو اتخاذ یک راهبرد اساسی است تا در کنار تقویت تصاویر منحصر به فرد از قزوین موضوع تقویت تصاویر شناختی و عاطفی نیز در دستور کار قرار گیرد تا تداعی های برند افزایش یابد. بر این اساس انجام تبلیغات موثر در کنار برپایی انواع اقدامات عملی از قبیل برگزاری جشنواره ها و میزبانی مسابقات ملی و بین المللی در قزوین توصیه می گردد.
پی جویی معماری کریم طاهرزاده بهزاد در تاریخ و کالبد دبیرستانی در شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسناد تاریخی نشان می دهد در دهه اول قرن چهاردهم هجری شمسی، کریم طاهرزاده بهزاد از معماران نامدار و پرکار نسل اول دوره معماری معاصر، دو مدرسه در شهر قزوین طراحی کرده که یکی از آن ها، دبیرستان پسرانه بود. سیر تاریخی پیدایش بنای این دبیرستان، سبب شکل گیری این فرض شد که احتمال دارد بنای یادشده همان ساختمان «دبیرستان محمدرضاشاه پهلوی» باشد که امروزه قسمتی از آن در خیابان هلال احمر قزوین باقی مانده است؛ بنابراین تلاش شد با مطالعه مستندات تاریخی و تطبیق الگوی طراحی مدارس طاهرزاده بهزاد با کیفیت کالبدی ساختمان یادشده، درستی یا نادرستی فرض تحقیق ارزیابی شود. هدف از پژوهش حاضر، شناخت دبیرستان مورد نظر به مثابه یکی از آثار معماری معاصر قزوین و بررسی احتمال طراحیِ آن به دست کریم طاهرزاده بهزاد است. برای نیل به این هدف، در فرایند پژوهشی تاریخی با رویکردی توصیفی تفسیری، رهیافتی تاریخ نگارانه و معمارانه و بر بنیان پارادایم تفسیرگرایی برای تاریخ نگاری تطبیقیِ ساختمان دبیرستان تلاش شد. روش گردآوری شواهد نیز میدانی و آرشیوکتابخانه ای است. نتایج این پژوهش که در دو بخشِ اصلیِ معرفی و شناخت دبیرستان، و بررسی انتساب طرح بر مبنای اخبار و معماری تدوین شده است، نشان می دهد اگرچه تحولات کالبدی پی درپی سبب مخدوش شدن اصالت بنا شده و به نظر می رسد بنای ساخته شده با طرح اولیه آن تفاوت هایی دارد، میان مدارس طراحی شده به دست طاهرزاده بهزاد در قزوین و ساختمانِ موضوع این پژوهش، پیوند زمانی دیده می شود؛ به علاوه، رابطه معناداری میان الگوی طراحی مدارس طاهرزاده بهزاد و کالبد دبیرستان یادشده وجود دارد؛ بر این اساس، احتمال ایفای نقش طاهرزاده بهزاد در طراحی دبیرستان قوّت می یابد.
بررسی چالش های توسعه پایدار شهر قزوین از منظر عدالت فضائی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
37 - 54
حوزه های تخصصی:
یکی از ایده های اصلی توسعه پایدار، استقرار عدالت فضائی به منظور تامین رفاه، آزادی و امنیت برای همه شهروندان است. این مقاله برای بررسی چالشهای توسعه پایدار شهر قزوین از منظر عدالت فضائی از تکنیکهای تاپسیس، AHPو تاکسونومی عددی بهره می گیرد و تلاش می کند به این سوال پاسخ دهد : آیا توزیع فضائی شاخصهای توسعه پایدار در سطح نواحی و مناطق شهر قزوین همگن است؟ این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته و اطلاعات مورد نیاز از منابع کتابخانه ای گرد آوری شده است. آنالیز تاکسونومی شش ناحیه شهر قزوین را در رتبه کمتر توسعه یافته ارزیابی می کند و ناحیه 9 با 0/199 =Fi در رتبه نخست، 3/8 برابر توسعه یافته تر از ناحیه سه با 0/759 =Fi می باشد. در رتبه بندی مناطق شهری نیز منطقه سه با 0/762=Fi وضعیت مطلوبتری نسبت به مناطق 1 و 2 دارد. نتایج فوق چالشهای توسعه پایدار شهر قزوین را از منظر عدالت فضائی گزارش می کند.
تبیین سیر تکامل الگوی میدان شاه در پایتخت های صفوی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال هشتم بهار ۱۳۹۳ شماره ۱۷
77 - 86
حوزه های تخصصی:
میدان نقش جهان اصفهان، الگوی تکامل یافته میادین شاه در پایتخت های دوره صفوی ایران است. دستیابی به الگوی مذکور یکباره نبوده و ریشه های شکل گیری و تکامل آن در پایتخت های اول و دوم صفوی وجود داشته است. روش تحقیق در پژوهش حاضر تفسیری–تاریخی است؛ به طوری که تبیین نتایج حاصل از مطالعه تطبیقی بین ویژگی های میادین شاه، پس از شناخت، استنتاج و تحلیل از اسناد و متون تاریخی انجام یافته است. سیر ویژگی های کالبدی و عملکردی میادین شاه، دارای روندهایی ثابت، متغیر و تکاملی بوده اند. کاربری های میدان و دسترسی های آن روندی ثابت و زمان شکل گیری، اسامی و ابعاد میادین شاه، روندی متغیر داشته است. طرح اولیه، محدود شدن تعدد و تنوع عناصر معماری کناره ای و شکل گیری همزمان آنها با میدان، جداره سازی، نسبت هندسی یکسان و طراحی عناصر طبیعی از ویژگی های تکاملی این سیر است. تحلیل روند این ویژگی ها نشان دهنده آن است که سیر تکاملی در الگوی میادین شاه پایتخت های صفوی وجود داشته است.
سنجش میزان تطابق توسعه شهر قزوین با سیاست های توسعه درونی شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال نهم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۲۳
27 - 36
حوزه های تخصصی:
توسعه درونی شهر (میان افزا) به زمین های خالی، کاربری های منسوخ و ناسازگار و بافت فرسوده درون شهر و زیر ساخت آنها، به عنوان سرمایه و فرصت هایی برای توسعه می نگرد که با رشد پیرامونی و پراکنده شهر از جریان توسعه بدور مانده است. این شیوه با امکان افزایش جمعیت و کاربری های مورد نیاز به منظور توازن سرانه های کاربری، سبب توسعه و ارتقاء تعاملات اجتماعی و سرمایه های محلات می گردد. پژوهش حاضر با دستیابی به شاخص هایی به بررسی میزان تطابق توسعه شهر قزوین با رویکرد توسعه درونی پرداخته است. آن گاه تأثیر هریک از شاخص ها و وضعیت آنها به لحاظ استفاده حداکثر از ظرفیت های توسعه درونی، با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی[1]مورد سنجش قرار گرفت. نتایج پژوهش گویای این امر است که در توسعه شهر قزوین اگرچه امکان توسعه از درون وجود دارد، از ظرفیت های یاد شده در توسعه درونی شهر به خوبی بهره گرفته نشده است.
سنجش ظرفیت توسعه فضاهای بدون استفاده در مرکز شهر قزوین؛ با تأکید بر رویکرد توسعه میان افزا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پی افزایش روزافزون جمعیت و کالا و فعالیت ها در شهرها، راه حل های متفاوت و گاه متناقضی برای توسعه شهرها مطرح شد، که بهره گیری از این راه حل ها به شکل گیری حومه ها، حاشیه نشینی، مهاجرت گسترده روستاییان به شهرها و پیامدهایی از این دست، به ویژه در اواخر قرن بیستم، دامن زد. ادامه این روند، ضمن آنکه رشد پراکنده شهرها را در اراضی و محیط زیست اطراف شان موجب شد، زمینه بازماندن نواحی مرکزی شهرهای سنتی را نیز از جریان توسعه فراهم آورد؛ اما با مطرح شدن رویکردهای جدید توسعه شهری نظیر توسعه میان افزا، نگرش توسعه پایدار و استفاده از امکانات موجود در دستور کار قرار گرفت. بنابراین سطوح میان افزا سطوحی که به رغم دارا بودن تأسیسات، تجهیزات زیرزمینی و روزمینی، و دسترسی مناسب به مراکز خدماتی شهر از جریان توسعه بازمانده و متروک و بی استفاده باقی مانده اند طی سال های اخیر به سبب پتانسیل بالایی که دارند، بیش از پیش مورد توجه دلالان و بساز و بفروش ها قرار گرفته اند. بررسی دلایل شکل گیری چنین سطوحی در مرکز شهر قزوین، نشان داد که بالاترین قابلیت توسعه، به محدوده هایی مربوط می شود که بیشترین مشکلات را از لحاظ شاخص های کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی دارند و پلاک هایی که از لحاظ ضوابط و قوانین منطقه بندی شرایط مناسبی دارند، دارای بیشترین ظرفیت توسعه اند.
پالت رنگ در خانه های دوره قاجار قزوین، نمونه موردی: خانه امینی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱۲
97 - 115
حوزه های تخصصی:
این پژوهش تلاشی است جهت شناسایی و تشکیل پالت رنگ در خانه های دوره قاجار قزوین؛ آخرین حلقه از آداب و رسوم ساخت و ساز در شهری که یکی از دروازه های اصلی ورود زندگی مدرن به ایران بوده، در مکانی که بازتاب مستقیم زندگی در مکان است و در فرهنگی که صاحب یکی از رنگین ترین معماری های جهان است. بازسازی رنگی از حیاتی ترین بخش های بازسازی مکان های تاریخی است و نیازمند تشخیص دقیق پالت های رنگی. کاربرد دیگر این پالت ها در ترکیب بندی های جدید رنگی در فضاهای داخلی امروزی است. اما آیا پیشینه رنگین معماری ایران می تواند پشتوانه رنگ های معماری معاصر ایران باشد؟ آیا معمار می تواند در فضاهای داخلی از این رنگ ها بهره جوید و هنوز امروزی و هنوز ایرانی باشد؟ در همین راستا، روش تحلیلی-توصیفی و مطالعات کتابخانه ای جهت شناخت نقش رنگ در معماری و پیشینه روش های شناسایی پالت رنگ مورد استفاده قرار گرفته است. تحقیقات میدانی شامل شناسایی رنگ در خانه های قاجار در قزوین و متمرکز بر یک نمونه موردی یعنی خانه امینی ها بوده و شناسایی رنگ های پالت های عمومی و نقطه ای در فضاهای باز، بسته و نیمه باز صورت گرفته است. ترکیب بندی ها و تناسبات بین رنگ های مکان یا به بیان ایتن کانترست وسعت در آنهاست که رنگ های فضاهای ایرانی را می سازد و تمامی این رنگ ها قابلیت استفاده در فضاهای امروزین را دارند.
سنجش کیفیت زندگی کالبدی- محیطی در شهرهای میانی ایران؛ بررسی موردی: قزوین، کاشان و گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال نهم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۱۷
117 - 137
حوزه های تخصصی:
رشد و گسترش زندگی شهری در دهه های اخیر موجب پیدایش دیدگاه جدید و تخصصی کیفیت زندگی شهری شده است. این مقوله که بیشتر بر جنبه های زندگی شهری تکیه دارد، جایگاهی متفاوت با خاستگاه های اجتماعی و روانی اولیه شکل گیری مفهوم کیفیت زندگی دارد. در تحقیق حاضر جهت اندازه گیری کیفیت زندگی ذهنی ساکنان در ابعاد کالبدی- محیطی که اهمیت زیادی در مباحث شهرسازی دارد، 30 متغیر پیشنهاد شده و میزان رضایت نسبت به آنها از طریق پرسش نامه در سه شهر میانی قزوین، کاشان و گرگان اندازه گیری شده است. روش جمع آوری پرسش نامه ها از طریق مصاحبه و مجموع تعداد نمونه ها در سه شهر 1078 عدد بوده است. با استفاده از تحلیل عاملی، پنج عامل اصلی شناسایی شدند. این عوامل در هر سه شهر یکسان بودند و می توان آنها را تحت عناوین محیطی، دسترسی به خدمات، دسترسی به کاربری آموزشی، حمل ونقل و مسکن نامگذاری نمود. نتایج حاصل از این تحقیق بیانگر آن است که کیفیت زندگی کالبدی- محیطی در هر سه شهر بیش از هر چیز تحت تأثیر عامل محیطی و کمتر از همه تحت تأثیر عامل مسکن قرار دارد. در مجموع کیفیت زندگی کالبدی- محیطی شهر کاشان از شهرهای قزوین و گرگان بیشتر است. مقایسه امتیازات عوامل مختلف نشان از آن دارد که اگرچه میزان رضایت از عوامل مختلف در شهرها تا حدودی با یکدیگر تفاوت دارد، اما در مجموع دامنه رضایت ساکنان از ابعاد گوناگون کیفیت کالبدی- محیطی در حد میانه ای قرار دارد.
بهره گیری از دیوارنگاری در جه ت ارتق ای کیفی فضاهای عمومی شهری بر پایه ترجیحات مردمی (نمونه موردی: شهر قزوین)
منبع:
پژوهش های معماری نوین دوره اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱
85 - 108
حوزه های تخصصی:
هنرهای عمومی یکی از کم هزینه ترین، و در عین حال مؤثرترین ابزارها برای خلق و ارتقای کیفی فضاهای شهری است. همچنین در جوامع دموکراتیک امروز هنرهای عمومی از جنبه سفارشی و زیبایی شناختی صرف فاصله گرفته است و در کنار تحولات فناورانه موجود، به عنوان ابزاری مهم برای ارتقای کیفیت فضاهای شهری مود توجه قرار دارند. در این بین، دیوارنگاره ها یکی از ملموس ترین انواع هنری عمومی است که در چرخه ای دیالکتیکی، از تمایلات و ترجیحات مردمی، یا حداقل قشر روشن فکر، اثر گرفته و در طول زمان بر ادراک و ارزش های فرهنگی آنها اثر می گذارد. هدف این پژوهش که کشف ترجیحات مردمی در حوزه دیوارنگاره های شهری و استفاده از آن برای تدوین یک چارچوب اولیه طراحی شهری برای دیوارنگاری ها در شهر قزوین است؛ را می توان ذیل رویکردهای قدرتمند مشارکتی به طراحی و ساماندهی فضاهای عمومی در شهرسازی امروز قلمداد کرد. مقاله حاضر مبتنی بر رویکردی تحلیلی-تجویزی، از روش های جمع آوری اطلاعات بر پایه مطالعات اسنادی، پیمایش میدانی و مصاحبه بهره می گیرد و می کوشد در سه گام به مرور مبانی نظری متأخر پیرامون دیوارنگاری، اخذ ترجیحات شهروندان قزوینی و در نهایت تفسیر داده ها و ارائه تجویزی راهبردی بپردازد. یافته های پژوهش بر مبنای ترجیحات مردمی نشان می دهد شهروندان قزوینی از حیث موضوع و محتوا، به گونه های طبیعت محور و حماسی- اساطیری و از حیث سبک و طرح به کاشی نگاری و دیوارنگاری های نورپردازانه تمایل دارند. هم چنین بر پایه توجه توأمان به کاستی ها و قابلیت های موجود چارچوبی راهبردی برای اقدام تدوین شده که مشتمل بر اهداف کلان سه گانه، شاخص های یازده گانه و راهبردهایی برای خلق فضاهای شهری مطلوب تر با استفاده از دیوارنگاری در قزوین است.
تحلیل ارتباط پراکنده رویی شهری و آسیب پذیری اجتماعی (مورد پژوهی: نواحی شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴
15-34
حوزه های تخصصی:
ایران کشوری است زلزله خیز که بسیاری از شهرهای آن وقوع زلزله را تجربه کرده اند. میزان آسیب رسانی زلزله تنها به مسائل کالبدی بستگی ندارد؛ بلکه یکی از ابعاد مهم مخاطرات زلزله، آسیب پذیری اجتماعی است که یکی از آن ها پراکنده رویی شهری براثر افزایش جمعیت است. د ر پژوهش حاضر پس ا ز مرو ر متون نظری، شاخص های منتخب برای سنجش پراکند ه رویی و داده های مربوط برای شهر ،(GIS) آسیب پذیری اجتماعی انتخاب و با کمک آمار سرشماری ایران و سیستم اطلاعات جغرافیایی این شاخص ها برای پراکنده رویی در 4 عامل ،SPSS قزوین استخراج گردید. سپس با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی با نرم افزار 70 درصد) و برای آسیب پذیری اجتماعی در 1 عامل (با تبیین واریانس / تراکم، پیکربندی، کاربری و دسترسی (با تبیین واریانس 22 66/9 درصد) قرار گرفتند و نقشه های مربوط به هر یک تهیه شد. سپس با انجام تحلیل همبستگی بر روی 4 عامل پراکنده رویی، پدیده پراکنده رویی و تنها عامل آسیب پذیری اجتماعی، مشخص شد که از میان 4 عامل پراکنده رویی، تنها تراکم است که رابطه 0) را با آسیب پذیری اجتماعی نشان می دهد. پدیده پراکنده رویی نیز همبستگی ضعیف تر اما همچنان معناداری / معناداری ( 801 67 درصد از / 0/440 ) با آسیب پذیری اجتماعی نشان می دهد. تحلیل رگرسیون نشان داد که عوامل پراکنده رویی، می توانند 6 ) آسیب پذیری اجتماعی را تبیین نمایند. رابطه آسیب پذیری با تراکم/ پراکنده رویی مثبت/منفی است، بدین معنا که با افزایش تراکم/کاهش پراکنده رویی، آسیب پذیری اجتماعی افزایش می یابد. در پایان نقشه های پراکنده رویی و آسیب پذیری اجتماعی و نقشه پتانسیل توسعه نواحی شهر قزوین بر اساس رابطه میان این دو پدیده ارائه شده است.
تحلیل جغرافیایی- فضایی جرم و مکان های جرم خیز با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS (مطالعه موردی: بزه سرقت در شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گسترش روزافزون جمعیت در نقاط شهری کشورهای در حال توسعه به همراه ناکارآمدی برنامه های اجتماعی، اقتصادی و به ویژه عدالت اجتماعی پیامدهایی را به دنبال دارد که افزایش جرایم و بزهکاری ها یکی از مهمترین آنها محسوب می شود. به همین دلیل تلاش برای افزایش امنیت شهری و روش های ارتقاء آن به یکی از چالش های فراروی برنامه ریزان، مسئولین و محققان رشته های مرتبط با مسائل شهری تبدیل شده است. هدف پژوهش حاضر شناسایی و تحلیل فضایی- زمانی جرایم مرتبط با سرقت در بخش مرکزی شهر قزوین برای دوره زمانی 1388 تا 1391 می باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده که با استفاده از GIS و ﻧﺮم اﻓﺰار ﺟﺎﻧﺒی( Crime Analysis ) صورت گرفته است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که در زمینه جرایم امنیتی؛ کلانتری 17 با بیشترین جرایم در مرتبه اول و کلانتری های 13، 11، 12 و 14 به ترتیب در مرتبه های بعدی قرار دارند، در زمینه جرایم اقتصادی؛ کلانتری11 با بیشترین و کلانتری های 17، 12، 13 و 14 دارای بیشترین جرایم است و در نهایت در زمینه جرایم اجتماعی؛ بیشترین مورد در کلانتری 11 و کلانتری های12، 17،13 و 14 در مرتبه های بعدی قرار دارند.
شناسایی و ارزیابی خطاهای انسانی در کارکنان فوریت های پزشکی شهر قزوین با استفاده از تکنیک CREAM(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
Journal of Rescue and Relief (امداد و نجات) دوره دهم بهار ۱۳۹۷ (۲۰۱۸ م) شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
۱۱۰-۹۸
مقدمه: از آنجا که در فوریت های پزشکی تصمیم های زیادی در یک نوبت کاری گرفته می شود، مطالعه خطای انسانی بسیار اهمیت دارد. در کار با بیمار، خطای درمانی تهدیدی جدّی و اجتناب ناپذیر برای ایمنی بیمار محسوب می گردد. لذا هدف این مطالعه شناسایی و ارزیابی خطاهای انسانی در کارکنان فوریت های پزشکی استان قزوین با استفاده از روش تجزیه و تحلیل خطا با تأکید بر قابلیت اطمینان شناختی (CREAM)[1] است. روش: این مطالعه به صورت توصیفی و مقطعی در سال 1396 با استفاده از تکنیک CREAM انجام گرفت. در این مطالعه پس از آنالیز وظایف فوریت های پزشکی، برگه کار تکنیک CREAM از طریق مشاهده و مصاحبه با کارکنان فوریت پزشکی تکمیل گردید. اطلاعات به دست آمده در نرم افزار 20-SPSS تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: در این مطالعه 4 وظیفه و 24 زیروظیفه تجزیه وتحلیل شد. بالاترین احتمال رخداد خطای کلی در وظیفه تکنسین (01771/0) پیش بینی شد. همچنین از کل خطاهای شناسایی شده، کارکرد شناختی اجرا با 69/39 درصد و خطای تفسیر با 33/33 درصد نسبت به سایر کارکردهای شناختی بالاترین مقادیر را به خود اختصاص دادند. تشخیص نادرست در معاینه بالینی و گرفتن شرح حال و ارائه آن به پزشک از طریق بی سیم با احتمال خطای شناختی 03169/0 بالاترین مقدار را به خود اختصاص داد. نتیجه گیری: طبق نتایج، زمان انجام کار، توانمندسازی، شرایط کار و انجام دو یا چند کار به طور هم زمان از عوامل مؤثر بر کاهش عملکرد می باشند. بهبود شرایط کاری، افزایش توانمندی، انجام دو یا چند کار به طور هم زمان توسط افراد با توانایی بالا، تنظیم شیفت های کاری منظم برای کارکنان، تنظیم برنامه های آموزشی مدون بر اساس نیازسنجی کارکنان، برگزاری جلسات مشترک برای افزایش عملکرد، ازجمله راهکارهای پیشنهادی در بهبود شرایط و بهره وری بیشتر کارکنان فوریت های پزشکی و کاهش خطاهای انسانی در این گروه می باشد. [1] Cognitive Reliability Error Analysis Method
عوامل مؤثر بر بازآرایی الگوی مدیریت خدمات روستایی با تاکید بر مؤلفه های اقتصادی، مورد: استان قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت روستایی در ایران پس از طی نمودن فراز و فرودهای بسیار، با تصویب قانون شوراها و شکل گیری شوراهای اسلامی در آبادی های بالای 20 خانوار و در ادامه با تصویب قانون تاسیس دهیاری های خودکفا در روستاهای کشور (14 تیرماه 1377) و استقرار نهاد دهیاری به عنوان بازوی اجرایی شورای اسلامی، تجربه جدیدی را آغاز نمود. اکنون که حدود دو دهه از آغاز فعالیت مدیریت روستایی کشور در الگوی نوین خود می گذرد، در راستای تحقق مدیریت روستایی مطلوب و توسعه پایدار روستایی، بازبینی فرآیندها، اصلاح رویه های جاری و ارتقای مطلوبیت عملکرد این نهاد بسیار حایز اهمیت است. تحقیق حاضر که با هدف ارزیابی و تحلیل عوامل موثر بر بازآرایی الگوی مدیریت خدمات روستایی انجام شده است، از لحاظ ماهیّت توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف کاربردی می باشد. داده ها به دو روش میدانی و کتابخانه¬ای جمع آوری شده اند. جامعه آماری آن مشتمل برتمامی شهرستان های استان قزوین می باشد. در ادامه به صورت خوشه ای بخش ها، دهستان ها و روستاهای هدف انتخاب شده اند. در مجموع تعداد 427 پرسشنامه از اهالی 40 روستای منتخب استان قزوین تکمیل شده است. براساس نتایج تحقیق در بعد محیطی- کالبدی، مولفه هایی همچون؛ اتخاذ رویکرد پهنه ای به جای نقطه ای، پیوند فضایی و ویژگی های جغرافیایی منطقه و پوشش حداکثری خدمات، در بعد ساختاری-نهادی مولفه های؛ اصلاح قوانین و مقررات، ایجاد سازمان های عمرانی و خدماتی مشترک، افزایش ساعات فعالیت دهیار و امکان ارایه خدمت به روستاهای همجوار، در بعد اجتماعی- فرهنگی مولفه های؛ توزیع عادلانه خدمات، پاسخگویی، شفافیت عملکرد، افزایش تعاملات و توجه به اقشارآسیب پذیر، در بعد اقتصادی نیز مولفه های؛ رعایت صرفه و صلاح اقتصادی، کاهش هزینه خدمات، افزایش بهره وری، منابع درآمدی پایدار، خدمات اشتراکی و نهایتا در بعد انسانی نیز مولفه هایی همچون؛ مشارکت مردم، بخش خصوصی و تعاونی، اصلاح فرآیند انتخاب دهیار و آموزش شهروندی، از نظر پاسخگویان بیشترین نقش را در فرآیند بازآرایی الگوی مدیریت خدمات روستایی داشته اند.