مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
انگیزش پیشرفت
مقدمه: انگیزش در یادگیری و پیشرفت دارای اهمیت بسیار زیادی است. در واقع هر اقدام فرد، دارای منبعی انگیزشی است که هدف آن تقویت اعمال و احساس های مطلوب فرد است. هدف: هدف از این مطالعه بررسی رابطه بین مؤلفه های شخصیتی با ویژگی روانشناختی انگیزش پیشرفت در دانشجویان دختر بود. روش: روش پژوهش توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه پژوهش را کلیه دانشجویان دختر دانشگاه های آزاد اسلامی واحد شهر ری، واحد سما و دانشگاه امیرکبیر تهران در سال تحصیلی ۱۳۹۹-۱۳۹۸ تشکیل دادند. نمونه تحقیق شامل ۱۷۵ دانشجوی داوطلب دختر بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. آزمودنی ها پرسشنامه های صفات شخصیتی نئو و انگیزش پیشرفت را تکمیل نمودند. جهت تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و با نرم افزار SPSS نسخه ۲۰ تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین ویژگی های شخصیتی روان رنجوری با وظیفه شناسی، برونگرایی و توافق پذیری رابطه معکوس و معنادار (۰/۰۵> P )، بین وظیفه شناسی با توافق پذیری رابطه مستقیم و معنادار (۰/۰۵> P ) و بین برونگرایی با وظیفه شناسی و توافق پذیری رابطه مستقیم و معنادار وجود دارد (۰/۰۵> P ). در نهایت هیچکدام از مؤلفه های شخصیتی با انگیزش پیشرفت ارتباط معناداری نداشت (۰/۰۵< P ). نتیجه گیری: با توجه به نتایج تحقیق حاضر می توان از ویژگی های شخصیتی دختران دانشجو به عنوان عاملی مهم در جهت ارتقای مؤلفه های روانشناختی آن ها نام برد؛ لذا براساس نتایج بدست آمده پیشنهاد می شود در تبیین نتایج مرتبط با ویژگی های روانشناختی دانشجویان دختر، ویژگی های شخصیتی و انگیزش پیشرفت آن ها مد نظر قرار گیرد.
مدل یابی نقش میانجیگری اضطراب ناشی از کرونا در ارتباط بین سبک های هویت و انگیزه پیشرفت دانش آموزان
زمینه و هدف: در هر نظام تعلیم و تربیت میزان انگیزش پیشرفت و پیشرفت تحصیلی دانش آموختگان یکی از شاخص های موفقیت در فعالیت های علمی است. هدف پژوهش حاضر، مدل یابی نقش میانجیگری اضطراب ناشی از کرونا در ارتباط بین سبک های هویت با انگیزه پیشرفت دانش آموزان بود. روش پژوهش: طرح پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم مقطع متوسطه منطقه 3 شهر تهران در سال 1401 بود. شرکت کنندگان 330 دانش آموز بودند که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. همه آنها به پرسش نامه انگیزش پیشرفت هرمنس(1977) ،سبک های هویت بروزنسکی(1989)، و اضطراب کرونا علی پور و همکاران (1400) پاسخ دادند. داده ها با نرم افزار SPSS24 و Smart PLS 4 و با مدلسازی معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد انگیزه پیشرفت با متغیرهای سبک هویت اطلاعاتی، هنجاری و تعهد (01/0 > P ) رابطه مثبت و معنادار نشان داد. انگیزه پیشرفت با متغیرهای سبک هویت اجتنابی(01/0 > P ) و اضطراب جسمانی کرونا (05/0 > P ) رابطه منفی و معنادار نشان داد. سبک هویت اجتنابی با اضطراب روانی کرونا (05/0 > P ) رابطه مثبت و معنادار نشان داد. بین سبک های هویت اطلاعاتی، هنجاری و تعهد و اضطراب جسمانی و روانی کرونا رابطه معنادار مشاهده نشد. اضطراب کرونا نقش میانجی بین سبک های هویت با انگیزش پیشرفت نداشت. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که مدل نقش میانجیگری اضطراب ناشی از کرونا در ارتباط بین سبک های هویت با انگیزه پیشرفت دانش آموزان تایید نشد. به مؤلفه های پرورش سبک های هویت تعهد، اطلاعاتی و هنجاری در پرورش انگیزش پیشرفت توجه شود.
بررسی اثربخشی یادگیری سیار مبتنی بر شبکه های اجتماعی بر راهبردهای یادگیری خودتنظیمی، بهزیستی تحصیلی و انگیزشی پیشرفت دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهرستان مروست
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی یادگیری سیار مبتنی بر شبکه های اجتماعی بر راهبردهای یادگیری خودتنظیم، بهزیستی تحصیلی و انگیزش پیشرفت دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهرستان مروست بود. براین اساس روش پژوهش، آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهرستان مروست است. حجم نمونه شامل 30 نفر دانش آموز دختر بود که به روش در دسترس انتخاب و با تخصیص تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. ابزار پژوهش برای گردآوری اطلاعات، پرسشنامه انگیزش پیشرفت هرمنس (1970)، پرسشنامه استاندارد بهزیستی تحصیلی پیترینن و همکاران (۲۰۱۴) و پرسشنامه راهبردهای یادگیری خودتنظیمی پینتریچ و در گروت (1990) بود. یادگیری سیار مبتنی بر شبکه های اجتماعی، از طریق تلفن همراه و شبکه های مجازی درجلسات منظم به تواتر هفته ای دو بار به دانش آموزان آموزش داده شد. نتایج بررسی فرضیه ها از طریق تحلیل کوواریانس (سطح معناداری 05/0) نشان داد که یادگیری سیار مبتنی بر شبکه های اجتماعی بر راهبردهای یادگیری خودتنظیم، بهزیستی تحصیلی و انگیزش پیشرفت دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهرستان مروست مؤثر است و باعث بهبود آن می شود. بنابراین یادگیری سیار مبتنی بر شبکه های اجتماعی رویکرد جدیدی در آموزش و پرورش است که باید مورد استفاده قرار گیرد.
مقایسه اضطراب امتحان، انگیزش پیشرفت و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزانِ پسر پایه دوازدهم بر اساس شرکت آنان در آزمون های آموزشگاه های خصوصی(مقاله علمی وزارت علوم)
مقدمه و هدف : این پژوهش با هدف مقایسه اضطراب امتحان، انگیزش پیشرفت و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزانِ پسر پایه دوازدهم بر اساس شرکت آنان در آزمون های آموزشگاه های خصوصی انجام شد. روش شناسی پژوهش : روش پژوهش توصیفی از نوع علّی-مقایسه ای و روش نمونه گیری به صورت نمونه گیری در دسترس بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پسر پایه دوازدهم رشته ریاضی-فیزیک شهر مرودشت بود که در سال تحصیلی 1398-1397 مشغول به تحصیل بودند. نمونه آماری شامل 67 دانش آموز شرکت کننده در آزمون ها و 34 دانش آموز غیرشرکت کننده در آزمون ها بودند که از بین دو مدرسه به صورت در دسترس انتخاب شده و مورد بررسی قرار گرفتند. جمع آوری داده ها بر اساس سه پرسش نامه خودکارآمدی تحصیلی (ASEQ)، اضطراب امتحان (TAI) و انگیزش پیشرفت (AMT) صورت گرفت. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از دو دسته آزمون های توصیفی و استنباطی استفاده شد. از آزمون t استودنت (با واریانس های ادغام شده و یا مجزا به تناسب) برای مقایسه میانگین ها و نمودار جعبه باکس پلات (Boxplot) استفاده شد که این تحلیل ها با استفاده از نرم افزار SPSS (نسخه 24) صورت گرفت. یافته ها : یافته های این پژوهش نشان داد میان انگیزش پیشرفت و اضطراب امتحان دانش آموزان با توجه به شرکت آنان در آزمون های آموزشگاه های خصوصی تفاوت معنا داری وجود دارد؛ اما میان خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان شرکت کننده و غیرشرکت کننده تفاوت معناداری وجود ندارد. بحث و نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش، آزمون های آموزشگاه های خصوصی بر انگیزش پیشرفت و اضطراب امتحان دانش آموزان تأثیرگذار هستند و بر خودکارآمدی تحصیلی آن ها تأثیری ندارند.
بررسی رابطه ی احساس تعلق به مدرسه با انگیزه ی پیشرفت و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دوره ی متوسطه نظری شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۲۱ بهار و تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱
151 - 166
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ی بین احساس تعلق به مدرسه با انگیزه ی پیشرفت و عملکرد تحصیلی دانش آموزان مدارس متوسطه شهر اصفهان می باشد. نمونه مورد مطالعه شامل 423 دانش آموز در مقطع متوسطه شهر اصفهان می باشد که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شد اند. برای اندازه گیری احساس تعلق به مدرسه از پرسشنامه ی احساس تعلق به مدرسه ی بتی و بری (2005) استفاده شده است. روایی این پرسشنامه به وسیله ی متخصصان موضوعی مورد تأیید قرارگرفته و پایایی این پرسشنامه توسط آلفای کرانباخ 92/0 به دست آمده است، برای اندازه گیری انگیزش پیشرفت از پرسشنامه هرمنس (1970) فرم 29 سؤالی استفاده شده است. روایی این پرسشنامه توسط متخصصان مورد تأیید قرار گرفته و پایایی این پرسشنامه در تحقیق حاضر 82/0 به دست آمده است. و برای اندازه گیری عملکرد تحصیلی دانش آموزان از معدل کل آن ها استفاده شده است. داده های پژوهش حاضر توسط همبستگی پیرسون و رگرسیون همزمان مورد تحلیل قرار گرفته است و نتایج پژوهش بیان کننده ی رابطه ی قوی بین مؤلفه های احساس تعلق به مدرسه با انگیزش پیشرفت و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دبیرستان های شهر اصفهان می باشد. نتایج حاصله از تحلیل رگرسیونی مبین این است که مؤلفه های ارتباط با مدرسه، احساس رعایت عدالت و احترام در مدرسه و مشارکت در مدرسه دارای قدرت پیش بینی کنندگی انگیزش پیشرفت دانش آموزان مورد بررسی می باشند. همچنین مؤلفه های مشارکت در مدرسه، ارتباط با مدرسه و حمایت معلم پیش بینی کننده ی عملکرد تحصیلی دانش آموزان دبیرستانی شهر اصفهان می باشد.
مقایسه اثربخشی آموزش حضوری، مجازی و تلفیقی در انگیزش پیشرفت و رضایت تحصیلی دانش آموزان هنرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش حضوری، مجازی و تلفیقی در انگیزش پیشرفت و رضایت تحصیلی دانش آموزان هنرستانی بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع علی مقایسه ای بود و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر هنرستان های شهر ایرانشهر به تعداد 2200 نفر بود. از بین این دانش آموزان 400 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. برای گردآوری داده ها از آزمون انگیزش پیشرفت هرمنس(1977) و پرسشنامه رضایت از تحصیل شیخ الاسلامی و احمدی(1390) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون تحلیل واریانس یک راهه و چندمتغیری انجام شد. نتایج نشان داد بین انگیزش پیشرفت و رضایت تحصیلی دانش آموزان هنرستانی شهر ایرانشهر در آموزش های مجازی، حضوری و تلفیقی تفاوت معنی داری وجود دارد؛ این تفاوت به گونه ای بود که میانگین نمرات انگیزش پیشرفت و رضایت تحصیلی برای دانش آموزان با آموزش تلفیقی به طور معناداری بیشتر از میانگین نمرات دو گروه مجازی و حضوری بود. با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت که آموزش تلفیقی می تواند برای هنرستان ها گزینه بهتری باشد.
مدل مفهومی انگیزش پیشرفت در منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف دستیابی به مدل مفهومی انگیزش پیشرفت در منابع اسلامی، صورت گرفته است. روش به کار رفته در این پژوهش، "تحلیل کیفی محتوای متون دینی" بود که برای فهم و استنباط آموزه های روان شناختی از منابع اسلامی کاربرد دارد. بدین منظور ابتدا مفاهیم و گزاره های مرتبط با انگیزش پیشرفت در منابع اسلامی بررسی و گردآوری شد. در مرحله بعد، مفاهیم و گزاره های گردآوری شده با استفاده از اصول پیش پردازش متن،مانند هم معنایی، چندمعنایی و حوزه معنایی مورد بررسی قرار گرفت و سرانجام، 5 مؤلفه برای انگیزش پیشرفت شناسایی شد که شامل "میل به پیشتازی"، "فایده نگری"، "احتمال موفقیت"، "نیرومندی انگیزه" و "حمایت معنوی ادراک شده" است. در مرحله بعد به منظور بررسی روایی محتوایی، مؤلفه ها و مستندات آن ها در قالب یک فرم نظرسنجی در اختیار 13 نفر از کارشناسان حوزه علوم دینی و روان شناسی قرار گرفت و از آن ها خواسته شد تا نظر خود را در مورد برداشت های انجام شده از مستندات و مؤلفه های مفهومی بدست آمده برای انگیزش پیشرفت، در یک مقیاس چهار درجه ای از کاملاً موافقم تا کاملاً مخالفم مشخص کنند. نظر کارشناسان بررسی و یافته ها با دقت بالای 0.85 درصد تأیید شد. بر اساس این پژوهش می توان انگیزش پیشرفت را زیرمجموعه انگیزش درونی دانست که معطوف به اهداف پیش رو در زندگی بوده و جهت گیری رفتار فرد را تعیین می کند.
نقش پیش بینی اضطراب امتحان بر اساس انگیزش پیشرفت و یادگیری خود تنظیمی دانش آموزان دختر دوره ی متوسطه ی اول شهر زرقان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال ۵ بهار ۱۴۰۲شماره ۱
71-82
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف پژوهش حاضر پیش بینی اضطراب امتحان بر اساس انگیزش پیشرفت و یادگیری خود تنظیمی دانش آموزان دختر دوره ی متوسطه ی اول شهر زرقان بوده است. روش شناسی پژوهش: پژوهش حاضر ، از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی و از نوع همبستگی بودجامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره ی متوسطه ی اول شهر زرقان در سال تحصیلی 1401 -1400 بوده است نمونه آماری پژوهش حاضر شامل دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه شهر زرقان می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از بین مدارس متوسطه اول دو مدرسه انتخاب و از هر مدرسه 3 کلاس به عنوان نمونه انتخاب شد. ابزار اندازه گیری در این تحقیق شامل سه پرسشنامه اضطراب امتحان، انگیزه پیشرفت و یادگیری خودتنظیمی است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی(میانگین و انحراف استاندارد) و در سطح استنباطی ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره به روش همزمان استفاده شد. یافته ها: بین اضطراب امتحان با انگیزش پیشرفت کلی (55/0-=r، 01/0>ρ) رابطه معکوس و معناداری وجود دارد. بین اضطراب امتحان با یادگیری خود تنظیمی کلی (41/0-=r، 01/0>ρ) رابطه معکوس و معناداری وجود دارد. بحث و نتیجه گیری: انگیزش پیشرفت و یادگیری خود تنظیمی قادر به پیش بینی اضطراب امتحان دانش آموزان می باشد.ابعاد یادگیری خود تنظیمی قادر به پیش بینی اضطراب امتحان دانش آموزان می باشد. ابعاد انگیزش پیشرفت قادر به پیش بینی اضطراب امتحان دانش آموزان می باشد.
واسطه گری انگیزش پیشرفت در رابطه بین هویت ورزشی با عملکرد ورزشی نوجوانان ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۶ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۴)
406 - 414
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف نقش واسطه ای انگیزش پیشرفت در رابطه بین هویت ورزشی با عملکرد ورزشی نوجوانان ورزشکار انجام شد. پژوهش توصیفی از نوع همبستگی مبتنی بر روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی نوجوانان پسر 15 تا 18 سال شهرستان گرگان تشکیل دادند و تعداد 220 ورزشکار نوجوان به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری داده ها شامل سه پرسشنامه برای بررسی متغیرهای پژوهش بود. یافته ها نشان داد روابط مثبت معناداری بین هویت ورزشی و انگیزش پیشرفت با عملکرد ورزشی وجود دارد و مدل پژوهش تایید شد و به طور کلی 41 درصد از عملکرد ورزشی توسط هویت ورزشی و انگیزش پیشرفت قابل تبیین می باشد. همچنین متغیرهای هویت ورزشی و انگیزش پیشرفت بر عملکرد ورزشی اثر مستقیم معنادار دارند. نتایج این پژوهش بر ضرورت نقش هویت و بر انگیزش و نهایتا عملکرد ورزشی در ورزشکاران تاکید می نماید.
اثربخشی آموزش مدیریت استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر انگیزش پیشرفت و رضایت آموزشی از دانشگاه در دانشجویان پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: انگیزش پیشرفت و رضایت آموزشی پایین نقش مهمی در افزایش استرس و کاهش تمایل به تحصیل دارد و یکی از راهکارهای بهبود آنها آموزش مدیریت استرس است. این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش مدیریت استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر انگیزش پیشرفت و رضایت آموزشی از دانشگاه در دانشجویان پزشکی انجام شد. روش کار: مطالعه حاضر نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال تحصیلی 98-1397 بودند. نمونه پژوهش 50 نفر بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و با روش تصادفی به دو گروه مساوی تقسیم شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای با روش آموزش مدیریت استرس مبتنی بر ذهن آگاهی آموزش دید و گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های انگیزش پیشرفت (هرمانز، 1970) و رضایت آموزشی از دانشگاه (دهقانی و همکاران، 1393) استفاده شد. داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 17 و به روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که گروه های آزمایش و کنترل از نظر انگیزش پیشرفت و رضایت آموزشی از دانشگاه تفاوت معناداری داشتند. یعنی، روش آموزش مدیریت استرس مبتنی بر ذهن آگاهی باعث افزایش انگیزش پیشرفت (001/0 P< ,183/29F=) و رضایت آموزشی از دانشگاه (001/0 P< ,760/36F=) در دانشجویان پزشکی شد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج، پیشنهاد می گردد که روانشناسان و مشاوران تحصیلی برای افزایش انگیزش پیشرفت و رضایت آموزشی از دانشگاه می توانند از روش آموزش مدیریت استرس مبتنی بر ذهن آگاهی در کنار سایر روش های آموزشی استفاده کنند.
بررسی رابطه انگیزش پیشرفت با عملکرد افسران و مدیران ناجا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظارت و بازرسی سال ۲ زمستان ۱۳۸۷ شماره ۶
7 - 26
حوزه های تخصصی:
این پژوهش از آنرو به سامان رسید که اولا : سطح و میزان کنونی انگیزش پیشرفت افسران و مدیران صف و ستاد ناجا را شناسایی کند. ثانیا : رابطه بین انگیزه پیشرفت و میزان عملکرد شغلی آن افسران و مدیران را بررسی کند و ثالثا : رابطه چهار متغیر فردی ( تحصیلات، سن، درجه و سابقه خدمت) افراد مورد بررسی را مورد اندازه گیری قرار دهد. برای این منظور نخست ادبیات موضوع و پژوهشهای صورت گرفته در این قلمرو مرور شدند. آنگاه بر اساس آن ، شاخص های انگیزه پیشرفت تدقیق شدند. سپس یک مقیاس اندازه گیری برای سنجش این ویژگی روان شناختی تهیه و پایایی و روائی آن بر آورد شد . این مقیاس بر روی نمونه ای به حجم 644 نفر از مدیران و افسران صف و ستاد ناجا اجرا ء شد. داده های حاصل به کمک نرم افزار کامپیوتری spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت . نتایج نشان داد که اولا : سطح انگیزش پیشرفت افسران و مدیران ناجا از خیلی زیاد تا متوسط در نوسان است . ثانیا : همبستگی معنا داری بین سطح انگیزش پیشرفت مدیران ناجا و عملکرد شغلی آنان وجود دارد . و ثالثا : بین انگیزش پیشرفت مدیران ناجا و ویژگیهای فردی آنان رابطه مستقیم یا معکوس وجود دارد.
تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر انگیزش پیشرفت و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۲ زمستان ۱۳۹۱ شماره ۴۷
۲۶۵-۲۴۵
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش های پیشین اغلب، اثر آموزش مهارت های زندگی بر متغیرهای روان شناختی را بررسی کرده اند و به اثر این آموزش ها بر متغیرهای تحصیلی کمتر توجه کرده اند. پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر انگیزش پیشرفت و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان کلاس سوم راهنمایی شهرستان پیرانشهر انجام شده است. روش: این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل است. از بین دانش آموزان کلاس سوم راهنمایی شهرستان پیرانشهر در سال تحصیلی ۸۹-۱۳۸۸، ۱۴۵ نفر شامل ۷۷ پسر و ۶۸ دختر، به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب و در دو گروه شامل ۷۴ نفر آزمایش و ۷۱ نفر کنترل جایگزین شدند. پیش و پس از آموزش، هر دو گروه به پرسش نامه «انگیزش پیشرفت هرمنس» (۱۹۷۰) پاسخ دادند؛ سپس مداخله آزمایشی یعنی ارائه آموزش مهارت های زندگی، به گروه آزمایشی ارائه شد. معدل نمرات نوبت اول و دوم دانش آموزان به عنوان شاخص پیشرفت تحصیلی مورد استفاده قرار گرفت. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و تحلیل هم پراکنش تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که آموزش مهارت های زندگی بر انگیزش پیشرفت و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تأثیر معنادار داشته (01/0P<) و تأثیر این آموزش ها بر دانش آموزان دختر و پسر یکسان است. بحث: با توجه به نقش و اهمیت مهارت های زندگی، آموزش این مهارت ها باید به یکی از مؤلفه های برنامه درسی در مدارس و در کل دوره های تحصیلی تبدیل شود.
اثربخشی آموزش چندرسانه ای برانگیزش پیشرفت درس تاریخ دانش آموزان نابینا
حوزه های تخصصی:
براساس مشاهدات حضوری در خصوص دانش آموزانی که به دلایل ژنتیکی و محیطی و بیماری، دچار نابینایی گشته اند، یکی از جذاب ترین دروس در دوره های متفاوت تحصیلی، درس تاریخ است. هدف از این پژوهش، اثربخشی آموزش چندرسانه ای برانگیزش پیشرفت درس تاریخ دانش آموزان نابینا دوره اول متوسطه شهر تهران هست. جامعه آماری شامل همه دانش آموزان پسر نابینای دوره اول متوسطه شهر تهران هست که به شیوه نمونه گیری تصادفی تعداد 20 نفر انتخاب و در دو گروه کنترل و آزمایش به شیوه تصادفی ساده جایگزین شدند. ابزار گردآوری داده ها آزمون انگیزش پیشرفت ولدند (1991) بود. داده ها با استفاده از آزمون t مستقل و تحلیل واریانس چند متغیره مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد بین گروه آزمایش و کنترل در پس آزمون تفاوت معنا داری وجود دارد (P=0/001)؛ همچنین بین گروه ها ازلحاظ انگیزش درونی در خرده مقیاس های انجام کار (008/0 p=) و فهمیدن (006/0 p=)، تنظیم همانندی سازی (p=0/010) و بی انگیزگی (p=0/001) از خرده مقیاس انگیزش پیشرفت، تفاوت معنا دار یافت شد؛ ولی این تفاوت ها در خرده مقیاس انگیزش درونی برای تجربه تحریک و انگیزش بیرونی برای تنظیم درونی شده و بیرونی شده معنا دار نبود. با توجه به ارتباط مثبت معنم دار بین متغیرهای مورد بررسی روش آموزش چندرسانه ای به منظور ارتقای انگیزش پیشرفت پیشنهاد می شود. هنر معلم استفاده از روش ها و دانش های گوناگون تدریس، جهت فهماندن و تلاش حداکثری برای عینی کردن مفاهیم و فصول درس تاریخ به دانش آموزان نابینا می باشدکه بر اساس نتایج این پژوهش، استفاده از تدریس چندرسانه ای همراه بازدید حضوری شده می تواند اثربخشی قابل توجهی در یادگیری درس تاریخ داشته باشد
مقایسه انگیزش پیشرفت، خودکارآمدی و سبک های یادگیری دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی مدارس عادی و غیرانتفاعی شهر سقز در سال تحصیلی 1400-1399
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش «مقایسه انگیزش پیشرفت، خودکارآمدی و سبک های یادگیری دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی مدارس عادی و غیرانتفاعی شهر سقز در سال تحصیلی 1400-1399» بود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و از نظر گردآوری داده ها رویکرد پیمایشی بود. جامعه آماری تحقیق شامل دانش آموزان دختر و پسر پایه چهارم شاغل به تحصیل در مدارس ابتدایی شهر سقز در سال تحصیلی 1400-1399 بود. آزمودنی های پژوهش، 50 نفر (25 دختر و 25 پسر) از دانش آموزان مدارس عادی و 50 نفر (25 دختر و 25 پسر) از دانش آموزان مدارس غیرانتفاعی بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای سنجش خودکارآمدی از مقیاس خودکارآمدی شرر، برای سنجش انگیزش پیشرفت از مقیاس انگیزش پیشرفت هرمنس و برای سنجش سبک های یادگیری از مقیاس سبک های یادگیری کلب استفاده شد داده های مورد نیاز تحقیق با استفاده از 100 پرسشنامه که در بین حجم نمونه منتخب تحقیق توزیع شده بود در نرم افزار SPSS 24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. آزمون های مورد استفاده در این تحقیق شامل آمارهای توصیفی و آمارهای استنباطی (آزمون t بر مبنای جنس و نوع مدرسه و همبستگی و رگرسیون) بود. با توجه به آزمون کولموگراف_اسمیرنوف آماره همگی متغیرها بین ۹۶/۱ ± قرار دارد لذا متغیرهای مورد مطالعه نرمال بودند. یافته های تحقیق نشان دهنده وجود تفاوت معنی دار و رابطه معنی دار بین هر سه متغیر تحقیق به تفکیک مدارس عادی و غیرانتفاعی بود. همچنین نتایج نشان داد که با افزایش میزان خودکارآمدی و سبک های یادگیری دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی میزان انگیزش پیشرفت آنها افزایش پیدا می کند.
رابطه انگیزش پیشرفت تحصیلی با ویژگی های حرفه ای معلمان مدارس هوشمند(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر برای بررسی رابطه انگیزش پیشرفت تحصیلی با ویژگی های حرفه ای معلمان مدارس هوشمند شهرستان بیرجند انجام شد. روش کار: این پژوهش توصیفی به بررسی همبستگی و روابط بین مولفه های متغیر پیش بین (ویژگی های حرفه ای معلمان) با متغیر ملاک (انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان) می پردازد.روش نمونه گیری چند مرحله ای می باشد و تعداد کل معلمان مدارس انتخابی در هر مدرسه 22 نفر بودند . تعداد کل دانش آموزان نیز300 نفر در دبیرستان دخترانه و تعداد 270 نفر در دبیرستان پسرانه بودند .داده ها با استفاده از پرسشنامه انگیزه تحصیلی لپر و همکاران(2005) وپرسشنامه ویژگی های حرفه ای معلمان دولتی و همکاران(1394) جمع آوری شدند. یافته ها: ضرایب همبستگی پیرسون نشان داد که بین متغیرهای مهارت معلم در ایجاد محیط یاددهی و یادگیری مبتنی بر فناوری، مهارت معلم در ایجاد ارتباط مبتنی بر فناوری، مهارت معلم در کاربست فاوا با انگیزه پیشرفت دانش آموزان مدارس هوشمند شهرستان بیرجند همبستگی معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نیز نشان داد انگیزه پیشرفت دانش آموزان بر اساس ویژگی های حرفه ای معلم قابل پیش بینی است. نتیجه گیری: از مدارس هوشمند انتظار می رود بر عوامل تاثیر گذار بر ویژگی ها و وظایف و توانایی معلم به خصوص در سه حیطه ،مهارت های معلم در ایجاد محیط یاددهی و یادگیری مبتنی برفناوری،مهارت های معلم در ایجاد ارتباط مبتنی بر فناوری،مهارت های معلم در کاربست فاوا توجه ویژه داشته باشند.
تاثیر اجرای آزمون های عملکردی بر اشتیاق تحصیلی، خودکارآمدی ادراک شده و انگیزش پیشرفت دانش آموزان پایه ششم ابتدایی
منبع:
آموزش پژوهی دوره ۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
32 - 50
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آزمون های عملکردی بر اشتیاق تحصیلی، خودکارآمدی ادراک شده و انگیزش پیشرفت گروهی از دانش آموزان پایه ششم ابتدایی انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمه تجربی و طرح پژوهش از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ی دانش آموزان دختر و پسر پایه ششم ابتدایی شهر مرودشت بود که در سال تحصیلی 99-1398 مشغول به تحصیل بودند که از بین آن ها 15 نفر برای گروه آزمایش و 15نفر هم برای گروه کنترل به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش پیش آزمون و پس آزمون برای اشتیاق تحصیلی و انگیزش پیشرفت و پرسش نامه خودکارآمدی (موریس، 2001) برای سنجش خودکارآمدی ادراک شده بود که مراحل لازم جهت سنجش پایایی و روایی آزمون ها و پرسش نامه ها انجام شد. داده های حاصل از این پژوهش با روش تحلیل کواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته های اصلی به دست آمده از تحلیل کواریانس (آنکوا) نشان داد که میانگین آزمون های انگیزش پیشرفت، اشتیاق تحصیلی و خودکارآمدی ادراک شده برحسب عضویت گروهی (گروه آزمایش و کنترل) در مرحله پس آزمون تفاوت معناداری وجود دارد (0/01>P). بر اساس یافته ها، نتایج پژوهش نشان داد که اجرای آزمون های عملکردی بر میزان اشتیاق تحصیلی، خودکارآمدی ادراک شده و انگیزش پیشرفت دانش آموزان پایه ششم تأثیر مثبت دارد.
بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی، انگیزش پیشرفت و سبک های یادگیری در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۷ بهار ۱۳۹۳ شماره ۲۵
145 - 158
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی، انگیزش پیشرفت و سبک های یادگیری بوده و طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. نمونه پژوهش شامل 440 دانشجوی دانشگاه کاشان است که به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. به منظور سنجش متغیرهای مورد نظر از آزمون شخصیتی نئو (NEO)، پرسشنامه انگیزش پیشرفت هرمانز (AMQ) و پرسشنامه سبک های یادگیری (LSI) استفاده شد. از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون نیز به منظور تحلیل داده ها استفاده شد. از یافته های پژوهش حاضر این بود که بین ویژگی های شخصیتی، انگیزش پیشرفت و سبک های یادگیری رابطه وجود دارد؛ به این صورت که مفهوم سازی انتزاعی با روان رنجوری رابطه منفی، و با برون گرایی و گشودگی رابطه مثبت دارد. همچنین تجربه عینی و مشاهده تأملی با روان رنجوری رابطه مثبت دارند. آزمایشگری فعال با توافق پذیری رابطه منفی و با وظیفه مداری رابطه مثبت دارد و انگیزش پیشرفت تنها با مفهوم سازی انتزاعی رابطه معنی دار دارد. از دیگر یافته های پژوهش حاضر این بود که ویژگی های شخصیتی، پیش بینی کننده شیوه های یادگیری هستند، اما انگیزش پیشرفت، پیش بینی کننده شیوه های یادگیری نیست.
بررسی تفاوت نگرش تحصیلی و انگیزش پیشرفت دانش آموزان بر اساس حضور یا عدم حضور در کلاس های کنکور مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی حضور یا عدم حضور در کلاس های کنکور مدرسه ها بر میزان نگرش تحصیلی و انگیزش پیشرفت دانش آموزان شهرستان ماکو اجرا شد. روش پژوهش از نوع علی- مقایسه ای و جامعه آماری پژوهش شامل همه دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم در سال تحصیلی 97-1396، به تعداد 1000 نفر بود. حجم نمونه آماری شامل 200 دانش آموز بود که با توجه به شرکت کردن یا شرکت نکردن در کلاس های کنکور با دو روش نمونه گیری تصادفی ساده و خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استاندارد سنجش نگرش به مدرسه (SAAS-R) مک کوچ و سیگل (2003) و پرسشنامه استاندارد پیشرفت (T.M.A) هرمنس (1970) استفاده شد. تحلیل داده ها با روش های آمار توصیفی، تحلیل واریانس چندمتغیری یک راهه و آزمون t مستقل با استفاده از نرم افزار 24SPSS انجام گرفت. نتایج نشان داد میزان نگرش تحصیلی دانش آموزانی که در کلاس های کنکور شرکت داشتند به صورت معنی داری بیشتر از دانش آموزانی بود که سابقه حضور در این کلاس ها را نداشتند. همچنین انگیزش پیشرفت این دانش آموزان به صورت معنی داری بیشتر از دانش آموزانی بود که در کلاس های کنکور مدرسه ها شرکت نداشتند.
اثربخشی آموزش مثبت اندیشی بر سرزندگی تحصیلی و انگیزش پیشرفت دانش آموزان در دوره همه گیری کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
1 - 14
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: دانش آموزان در دوران کرونا به دلیل استفاده زیاد از فضای مجازی، معمولا با کاهش سلامت روانی و انگیزه تحصیلی مواجه می شوند. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش مثبت اندیشی بر سرزندگی تحصیلی و انگیزش پیشرفت دانش آموزان در دوران همه گیری کرونا انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع شبه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزان پسر متوسطه یکم شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1400-1399 بود. تعداد 40 دانش آموز با نمونه گیری هدفمند، انتخاب و با انتساب تصادفی در دو گروه آزمایش وگواه جایدهی شدند. ابزارهای پژوهش شامل آخرین نسخه اعتباریابی شده پرسشنامه های سرزندگی تحصیلی (دهقانی زاده و حسین چاری، 1391) و انگیزش پیشرفت (هرمنس، 1970) بود. گروه آزمایش مداخلات درمانی گروهی 10 جلسه 90 دقیقه ای مربوط به مثبت اندیشی را دریافت کردند؛ در حالی که گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند و آموزش های معمول مدارس را دریافت می کردند. داده های پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با ویرایش 21 نرم افزار SPSS تحلیل شد. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که آموزش مثبت اندیشی بر مؤلفه های متغیرهای سرزندگی تحصیلی (0/01>P) و انگیزش پیشرفت دانش آموزان مؤثر و مثبت بود (01/0>P) و این نتایج به دست آمده در دوره پیگیری نیز تداوم داشت (0/01>P). نتیجه گیری: مثبت اندیشی با مؤلفه عملکردی خود موجب خودکارآمدپنداری تحصیلی شده و همین موضوع در بهبود سرزندگی تحصیلی مؤثر است و موجب چرخه ای از اتفاقات مثبت تحصیلی برای فرد می شود. همچنین بیان تجارب مثبت و دریافت پس خوراند از سایر اعضا از قوی ترین مراحل روش مثبت نگر در شناخت توانایی های قابل اتکا است که در افزایش انگیزش پیشرفت، نقش دارد.
اثربخشی آموزش مهارت های مثبت اندیشی با تاکید بر آموزه های دینی بر انگیزش پیشرفت و خودکارآمدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۵ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
89 - 101
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارت های مثبت اندیشی با تاکید بر آموزه های دینی بر انگیزش پیشرفت و خودکارآمدی دانش آموزان انجام شد. روش: روش تحقیق در این پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش دختر مقطع دوره اول متوسطه دبیرستان پویا در منطقه 4 شهر تهران در سال تحصیلی 98-1397 بودند. گروه نمونه مشتمل بر 30 دانش آموز بود که به صورت تصادفی انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری قرار گرفتند. گروه آزمایش در قالب ۸ جلسه یک ساعته در 4 هفته( هر هفته دو جلسه)برنامه آموزش مهارت های مثبت اندیشی با تاکید بر آموزه های دینی دریافت کردند و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با مقیاس انگیزش پیشرفت هرمنس (1970) و پرسشنامه خودکارآمدی شرر و همکاران (1982) جمع آوری و پس از بررسی و تایید پیش فرض ها با روش تحلیل کوواریانس چند متغیره در نرم افزار SPSS-25 تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد در مرحله پس آزمون انگیزش پیشرفت و خودکارآمدی گروه آزمایش بهبود معنی داری داشت(p<0.05). نتیجه گیری: برنامه آموزش مهارت های مثبت اندیشی با تاکید بر آموزه های دینی بر انگیزش پیشرفت و خودکارآمدی تأثیرگذار بوده است که این یافته، توجه ویژه مسئولین در بخش آموزش و پروش را می طلبد.