اثربخشی آموزش چندرسانه ای برانگیزش پیشرفت درس تاریخ دانش آموزان نابینا
حوزه های تخصصی:
براساس مشاهدات حضوری در خصوص دانش آموزانی که به دلایل ژنتیکی و محیطی و بیماری، دچار نابینایی گشته اند، یکی از جذاب ترین دروس در دوره های متفاوت تحصیلی، درس تاریخ است. هدف از این پژوهش، اثربخشی آموزش چندرسانه ای برانگیزش پیشرفت درس تاریخ دانش آموزان نابینا دوره اول متوسطه شهر تهران هست. جامعه آماری شامل همه دانش آموزان پسر نابینای دوره اول متوسطه شهر تهران هست که به شیوه نمونه گیری تصادفی تعداد 20 نفر انتخاب و در دو گروه کنترل و آزمایش به شیوه تصادفی ساده جایگزین شدند. ابزار گردآوری داده ها آزمون انگیزش پیشرفت ولدند (1991) بود. داده ها با استفاده از آزمون t مستقل و تحلیل واریانس چند متغیره مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد بین گروه آزمایش و کنترل در پس آزمون تفاوت معنا داری وجود دارد (P=0/001)؛ همچنین بین گروه ها ازلحاظ انگیزش درونی در خرده مقیاس های انجام کار (008/0 p=) و فهمیدن (006/0 p=)، تنظیم همانندی سازی (p=0/010) و بی انگیزگی (p=0/001) از خرده مقیاس انگیزش پیشرفت، تفاوت معنا دار یافت شد؛ ولی این تفاوت ها در خرده مقیاس انگیزش درونی برای تجربه تحریک و انگیزش بیرونی برای تنظیم درونی شده و بیرونی شده معنا دار نبود. با توجه به ارتباط مثبت معنم دار بین متغیرهای مورد بررسی روش آموزش چندرسانه ای به منظور ارتقای انگیزش پیشرفت پیشنهاد می شود. هنر معلم استفاده از روش ها و دانش های گوناگون تدریس، جهت فهماندن و تلاش حداکثری برای عینی کردن مفاهیم و فصول درس تاریخ به دانش آموزان نابینا می باشدکه بر اساس نتایج این پژوهش، استفاده از تدریس چندرسانه ای همراه بازدید حضوری شده می تواند اثربخشی قابل توجهی در یادگیری درس تاریخ داشته باشد