مطالب مرتبط با کلیدواژه

ن‍ق‍اش‍ی ای‍ران‍ی


۴۱.

پژوهشی پیرامون شیوه های متأثر از نگارگری در آثار نقاشان معاصر ایران

تعداد بازدید : ۱۹۳ تعداد دانلود : ۲۰۵
دوران معاصـر، بـا ارج نهـادن اقتبـاس از سـنت، بسـتری مناسـب را جهـت خلـق آثـار هنـری، بـرای هنرمنـدان کشـورهای بـا غنـای سـنتی، مهیـا کـرده اسـت. نقاشـان ایرانی نیـز در همین راسـتا، بـا اقتباس از نگارگـری، بـه خلـق آثـار معاصـر پرداخته انـد. پژوهـش حاضـر، در تـاش اسـت تـا بـا شـناخت ویژگیها و کارکـرد نگارگـری و راهکارهـای هنـر معاصـر جهـت برقـراری ارتبـاط بـا سـنت، بـه ایـن پرسـش پاسـخ دهـد کـه هنرمنـد چگونـه از شـیوههای متأثـر از نگارگـری در بیـان هنـری معاصر خـود اسـتفاده می کند؟ ایـن پژوهـش بـه شـیوه توصیفی-تحلیلـی، بـه بررسـی شـاخصههای نگارگـری و خصلتهـای آفرینـش هنـری معاصـر پرداختـه؛ بـا روش اسـتقرایی و مطالعـه مـوردی آثـار هنرمنـدان معاصر ایـران، بسـتر فراهم آمـده، جهـت خلـق اثـر معاصـر مبتنـی بـر سـنت و ارتبـاط آنهـا را روشـن میسـازد. نتایـج ایـن پژوهش نشـان میدهـد کـه، شـناخت قابلیتهـای سـنتی نگارگـری و امکانـات هنـر معاصـر، میتوانـد منجـر بـه خلـق اثـر هنـری در تعامـل مناسـب بـا مخاطـب بومـی و غیـر بومـی گـردد. فضـای چندسـاحتی، رنگ گـذاری تخـت، ساده سـازی فـرم، قلمگیـری، کادربنـدی، پیکرسـازی خـاص و تکـرار الگوواره هـا، از خصلتهـای سـاختاری نگارگـری هسـتند، کـه نقاشـان میتواننـد از دگرگونـی آنهـا، در راسـتای اهـداف و بیـان مفاهیـم شـخصی، بـا راهکارهایـی، جهـت بیـان معاصـر خویـش در خلـق آثـار بهـره ببرنـد.
۴۲.

بازتاب دین الهی بر نقاشی هند در عصر اکبرشاه

کلیدواژه‌ها: دین الهی وحدت ادیان نقاشی هند ن‍ق‍اش‍ی ای‍ران‍ی نقاشی اروپایی اکبرشاه گورکانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸ تعداد دانلود : ۱۳۴
پژوهش حاضر به تحلیل جهان بینی حاکم بر دین الهی و تاثیر آن بر نقاشی هند در دوره اکبرشاه می پردازد. اکبرشاه با هدف تسامح و یکپارچگی جامعه ی هند «دین الهی» را بنیاد نهاد. این رویکرد اکبر شاه به همبستگی و اتحاد سیاسی و عقیدتی شبه قاره انجامید و به موازات این تحولات، تعریفی نو از مفهوم فرهنگ و هنر در سرزمین هند شکل گرفت. با توجه به شرایط حاکم بر این دوره، فضای آزاد برای تأثیرپذیری مکتبهای مختلف نقاشی از یکدیگر به وجود آمد و نقطه ی عطفی در نقاشی و تصویرگری هند پدیدار گشت؛ لذا از آثار مصور شده در این دوره به عنوان یک مکتب مستقل هنری در تاریخ هنر هند یاد می شود. این پژوهش برآن است تا به این پرسش پاسخ دهد: دین الهی چه بازتابی بر عناصر دیداری و محتوایی نقاشی هند در دوره اکبرشاه گذاشت؟ از این رو هدف این پژوهش بررسی بازتاب اندیشه ی حاکم بر دین الهی در عناصر دیداری و محتوای نقاشی هند در دورهی اکبرشاه گورکانی است. با عنایت به نتایج بدست آمده در تحلیل آثار مصور شده در این دوره، ویژگی های بومی نقاشی هند به همراه خصوصیات ایرانی- اسلامی و عناصر غربی به شکلی مأنوس و هماهنگ با یکدیگر آمیخته گشت، به طوری که درونمایه های فرهنگ ایرانی، نمادگرایی هندی و ژرفنمایی و طبیعت‌پردازی غربی، یکپارچگی قابل قبولی را در نگاره ها به منصه ی ظهور رساند و مکتب منحصر بفرد و هویتمندی را شکل داد. ضرورت انجام چنین پژوهشی بدین سبب است که هنر به عنوان زبان جهانی میتواند رابطی باشد تا همبستگی جهان را در شکلهای مختلف آشکار سازد، همانطور که اکبرشاه نیز در جهت نیل به یکپارچگی و همبستگی شبه قاره از ظرفیت هنر به بهترین شکل بهره برد. روش این پژوهش مبتنی بر رویکرد توصیفی – تحلیلی میباشد و تحلیل خصوصیات دیداری و محتوایی و بررسی فرضیه ی پژوهش به روش کیفی صورت گرفته است.
۴۳.

الگوی ساختاری حاکم بر نگاره های «آب تنی شیرین» در سنت نقاشی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ن‍ق‍اش‍ی ای‍ران‍ی الگوی ساختاری آب تنی شیرین خمسه نظامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰ تعداد دانلود : ۲۰۳
روایت آب تنی شیرین از خمسه نظامی، یکی از موضوعات ادبی است که در دوره ها و مکاتب مختلف نقاشی ایرانی، هنرمندان متعددی در به تصویر کشیدن آن دست به قلم برده و آثار بزرگی خلق کرده اند. از سوی دیگر، به نظر می رسد که در سنت نقاشی ایرانی برای هر موضوع یا روایت ادبی، قراردادهای بصری از پیش تعیین شده و تعریف شده ای مفروض بوده است و نگارگران در هر دوره و مکتبی در آثار خود به همان ساختار وفادار و متعهد بوده اند. تداوم این قراردادها، آن ها را به الگوی ساختاری در همان موضوع ادبی تبدیل می کرد. هدف این مقاله یافتن الگوی ساختاری حاکم بر تصویرگری روایت آب تنی شیرین در سنت نقاشی ایرانی است؛ و درصدد پاسخ به این سؤال است که نگاره ها با موضوع «آب تنی شیرین» به لحاظ ساختاری چه شباهت ها و تفاوت هایی با یکدیگر دارند؟ این مطالعه به روش توصیفی-تحلیلی و با رویکرد تطبیقی انجام شده است و شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و مشاهده مستقیم تصویر نگاره هاست. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات کیفی می باشد.شباهت ساختاری نگاره ها در تصویرگری روایت آب تنی شیرین شامل «خطوط رهنمون گر و نقطه تمرکز نگاره»، «گردش چشم در نگاره و شکل دیدگانی» و «جهت نگاه پیکره ها» است. نگارگران از دو خط رهنمون گر موربِ موازی که هر یک با قطر کادر اصلی نگاره، زاویه 90 درجه تشکیل می دهند، برای جاسازی عناصر نگاره، به ویژه پیکره خسرو و شیرین بهره برده اند. گردش چشم در نگاره با مثلث دیدگانی منطبق است. همچنین از آنجا که گروهی از نگاره ها دارای تقارن محوری با گروه دیگر هستند، از این رو جهت حرکت چشم بر سطح اثر متفاوت است. امتداد جهت نگاه خسرو به شیرین، مانند دیگر نگاره های نظرگاه در سنت نقاشی ایرانی، به صورت مایل و از بالا به پایین است. از طرف دیگر، اگرچه نگارگران در تصویرگری این روایت کمتر دست به ساختارشکنی زده اند، اما نگاره ها در مؤلفه «تناسبات کادر» با یکدیگر تفاوت ساختاری دارند.
۴۴.

شیوه قزلباش مکتب شیراز

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ن‍ق‍اش‍ی ای‍ران‍ی دوره صفوی مکتب شیراز شیوه قزلباشی روزبهان شیرازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰ تعداد دانلود : ۱۴۶
شیوه صفوی مکتب شیراز تابعی از جریان های هنری پایتخت صفویان در تبریز، قزوین و اصفهان بود. این شیوه که می توان بدان شیوه قزلباشی مکتب شیراز اطلاق کرد، اندکی پس از استقرار امیران طایفه ذوالقدر در فارس پدید آمد و هنرمندی چون قاسم بن علی (ملک قاسم شیرازی) در پدیداری آن سهمی در خور داشت و همو بود که ویژگی های شیوه قزلباشی پایتخت صفویان را در نسخه نگاره های شیراز وارد کرد و هنرمندان دیگر به تبعیت از او، این شیوه را ادامه دادند و آن را جایگزین شیوه ترکمانی مکتب شیراز کردند. تأکید بر عناصر معماری، حضور جامه های صفوی و از جمله تاج حیدری پیکره ها، ورود جلو ه هایی از زندگی روزمره مردم که بازتابی از مشارکت مردم در آداب و سنن مذهبی و اجتماعی عصر صفوی بود، وجود تذهیبی پرمایه به ویژه در سرلوح ها و بخش های تزئینی نسخه ها و حواشی و تشعیرهای غنی از خصوصیات شیوه صفوی مکتب شیراز بود. بیشتر نسخه ها را شاهنامه فردوسی، خمسه نظامی، یوسف و زلیخای جامی، ظفرنامه علی یزدی، کلیات سعدی، دیوان حافظ و در نیمه دوم قرن دهم هجری نسخه های مجالس العشاق در برمی گرفت. انتخاب این نسخه ها با توجه به تحولات هنری پایتخت صورت می گرفت. مثلاً با کناره گیری شاه طهماسب از حمایت هنری و پرداختن به امور مذهبی و اخلاقی، در شیراز کتاب آرایی نسخه های مجالس العشاق که متنی عارفانه و اخلاقی بود، رواج یافت. به نظر می رسد که امیران طایفه ذوالقدر چندان علاقه ای به حمایت هنری نشان ندادند چون نامی از آنها در کتابت نسخه ها دیده نمی شود. در این مقاله، شکل گیری و فراز و فرود شیوه صفوی مکتب شیراز فحص می شود و عوامل پدیدآور آن از نسخه نگاره ها تا مذهبان، نقاشان و کاتبان با روش توصیفی و تحلیلی که برآمده از روش استقرایی است، تتبع شده است.
۴۵.

تبیین و بررسی تصویر بهرام گور در نگاره های شاهنامه بزرگ ایلخانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بهرام گور شاهنامه بزرگ ایلخانی ن‍ق‍اش‍ی ای‍ران‍ی مشروعیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۰ تعداد دانلود : ۱۳۵
شاهنامه بزرگ ایلخانی، تأثیرات سیاسی و اجتماعی این دوره را به خوبی نشان می دهد و مغولان با به تصویر کشیدن خود در هیئت پادشاهان و قهرمانان اسطوره ای ایران باستان عرصه جدیدی از مقبولیت و مشروعیت ایلخانان را فراهم کردند و دیوان سالاران، وزراء و مستوفیان ایرانی با حمایت و قرار دادن شاهان مغول در قالب شاهان اسطوره ای ایرانی بر آن شدند تا حاکمان غاصب و سفاک را فّره ایزدی ببخشند و آن ها را قدرت الهی داده و اطاعت از آنان را واجب و تسلط و چیرگی آن ها را بر تمدن ایرانی مشروع جلوه دهند. در این شاهنامه پنج نگاره به موضوع بهرام گور در موقعیت های گوناگون پرداخته است و با توجه به همنامی بهرام گور با ایزد بهرام، خدای جنگ در ایران باستان به نظر می رسد که استفاده از این ایزد با قصد و منظور خاص سیاسی مورد استفاده قرار گرفته است. در این راستا هدف پژوهش: پیدا کردن علت حضور مغولان در هئیت بهرام در نگاره های شاهنامه بزرگ ایلخانی است. سوال اصلی این پژوهش این است که: مغولان از به تصویر کشیدن بهرام گور در شاهنامه چه هدفی را دنبال می کنند و علت حضور حکمرانان مغول در هیئت بهرام چیست؟ با بررسی های صورت گرفته بر روی موضوعات این نگاره ها به این نتیجه می رسیم که مغولان با قرار دادن خود در هیئت بهرام قصد ایجاد اینهمانی در ذهن ایرانیان را داشتند تا با بهره گیری از چهره پادشاهانی همچون بهرام به مقبولیت، محبوبیت و مشروعیت آنها کمک کنند. این پژوهش توصیفی- تحلیلی و به روش کتابخانه ای صورت گرفته است.
۴۶.

مطالعه تطبیقی آرای سنت گرایان و تاریخی اندیشان در تبیین فضا و ترکیب بندی در نقّاشی ایرانی

کلیدواژه‌ها: ن‍ق‍اش‍ی ای‍ران‍ی فضا ترکیب بندی سنت گرایی تاریخی اندیشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵ تعداد دانلود : ۸۳
نقّاشی به معنای مشخّص آن و به طور مستمر پس از اسلام در زمان حکومت عبّاسیان، به منظور مصوّرکردن کُتب به خدمت گرفته شد و در دوران سلجوقی به ایران وارد شد و پس از آن در دوره تیموری به شکوفایی رسیده است. طی قرن ها، شیوه های کلّی و اصول مشخصی بر نقّاشی ایرانی حاکم بوده که باعث تمایز آن از نقّاشی دیگر ممالک شده است. یکی از مشخص ترین تمایزات نقاشی ایرانی، استفاده از فضای غیرواقعی و دوبعدی و هم چنین پرهیز از نمایش فضا های واقعی و ترکیب بندی به شیوه غربی است. تبیین این مقوله، یعنی فضا و ترکیب بندی در نقاشی ایرانی همواره محلّ بحث و اختلاف نظر بین سنت گرایان و تاریخی اندیشان بوده است. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، یافتن نقاط اشتراک و افتراق این دو دیدگاه فکری درمورد علل شکل گیری فضا و ترکیب بندیِ خاصِ در نقّاشی ایرانی است. این مقاله، که به روش توصیفی- تحلیلی و با رویکرد تطبیقی انجام می پذیرد، بر آن است تا آرای دو طیف فکری مذکور را درمورد ماهیت فضا در نقاشی های ایرانی مورد تطبیق قرار داده و تفاوت آنها را بررسی و تبیین نماید. سؤالی که در اینجا مطرح می شود این است که متفکّران سنّت گرا و تاریخی اندیش فضای نقّاشی ایرانی را چگونه تبیین کرده اند. با بررسی های انجام شده این نکته مشخّص شده است که این دو جریان فکری در پرداختن به نقّاشی ایرانی زاویه دید مختلف و مبنای بررسی متفاوتی دارند. سنت گرایان هنر متعالی را در در بستر سنت بررسی می کنند و هنرمند را دارای شأنی عرفانی دانسته و شیوه خلق آثار، در این هنر را کاملاً آگاهانه ارزیابی می کنند. در مقابل تاریخی نگران بر اساس مستندات و مدارک تاریخی و عوامل مرعی و قابل ارزیابی به ارائه فرضیات در مورد نقاشی ایرانی مبادرت می ورزند.
۴۷.

بازخوانی سنت کپی سازی در نقاشی ایرانی دوره گذار بر اساس رویکرد «از آن خودسازی»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ن‍ق‍اش‍ی ای‍ران‍ی فرنگی سازی تجددخواهی کمال الملک از آن خودسازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۳ تعداد دانلود : ۱۲۸
دوره هایی از نقاشی ایرانی، که شامل نقاشی واقع گرای اواخر دوره صفوی و بخش زیادی از دوره قاجار و اوایل دوره پهلوی است، پس از ظهور نقاشی مدرن در ایران واپس زده شده و رو نگاری از آثار پیشینیان، که از شیوه های بارز استادان این دوره ها به شمار می آمد، بسیار مورد نکوهش قرارگرفته است. امروزه، علی رغم ظهور رویکردهای نوین در هنر معاصر و شیوه های پست مدرنیستی ای از قبیل «از آن خودسازی»، همچنان مقاومت بسیاری در پذیرش و درک آثار تولیدشده طی آن دوره ها وجود دارد. هدف این نوشتار برقراری پیوند میان سنت کپی سازی در نقاشی ایرانی با رویکرد «از آن خودسازی» در هنر معاصر است. بنابراین هدف این تحقیق این بوده که ضمن مطالعه و بررسی آثار کپی شده در دو دوره فرنگی سازی و تجددگرایی، مبانی و کارکردهای مشابه کپی سازی و «از آن خودسازی» را نشان دهد. سؤالات اصلی این پژوهش عبارت اند از 1. نقاشان این دوره ها چرا و چگونه دست به کپی آثار پیشینیان زده اند؟ و 2. آیا می توان خوانش جدیدی از آثار ایشان بر پایه مفاهیم و کارکردهای شیوه نوین «از آن خودسازی» ارائه کرد؟ بدین منظور در این پژوهش از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی استفاده شده و اطلاعات موردنیاز به روش کتابخانه ای گردآوری شده است. درنهایت، بر اساس نتایج پژوهش کنونی مشخص شد آثار کپی سازی شده ایرانی در دوره های موردنظر این پژوهش به طرز چشمگیری با اهداف و کارکردهای رویکرد «از آن خودسازی» مطابقت دارند. ازاین رو و با توجه به حضور امضای این هنرمندان در پای آثار کپی شده از یک سو و به رسمیت شناخته شدن این قبیل آثار از سمت نهادهای هنری و نگهداری آنان در موزه ها از سوی دیگر می توان خوانشی نو از این آثار در قالب آثاری از آن خودسازی شده ارائه کرد.
۴۸.

پیدایی خط افق در نقاشی با نگاه به سفال نگاره های سلجوقی تا نسخه نگاره های ایلخانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ن‍ق‍اش‍ی ای‍ران‍ی سفال نگاره های سلجوقی مکتب بغداد نقاشی ایلخانی خط افق فضای تصویر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳ تعداد دانلود : ۸۸
خط افق به ویژه در طبیعت نمایی، همچون شیرازه ای آسمان را به زمین می پیوندد و هرآنچه را در این فضاست، به شیوه ای منطقی، جای گیر می سازد. گرچه امروز، بازنمایی خط افق در نقاشی آسان می نماید؛ بررسی نسخه نگاره های پیشاتیموری، تکاپوهای هنرمندان را در رسیدن به چهارچوبی برای بازنمایی روشمندِ عناصر بصری، بدون سردرگمی در فضای آسمان زمین بازمی نماید. پژوهش کنونی با کنکاش در آثار سده های 5 8ه می کوشد روند پیدایی و چهارچوب های ترسیمی خط افق، نیز جنبه هایی از کارآمدی آن را در نقاشی ایرانی آشکار سازد. بازخوانی نگاره های ایرانی برپایه چهارچوب های منطقی و فهم پذیر هندسی، چگونگی صورت یابی و معناپذیری آن ها را دست یافتنی می سازد و این هنر را از پدیده ای دیگرجهانی به سپهر ادراکی بیننده امروز می آورد. پژوهش نشان می دهد در نخستین آثار، مرزبندی فضای آسمان و زمین صورت نمی گرفته و فضای تصویر، معلق بوده است. سپس، هنرمندان کوشیده اند این فضا را با ترسیم مرز آسمان(خط آسمان) و گاه مشخص نمودن حدود آبگیرها (ترازهای آبگیر) به سامان آورند. بهره گیری از کادرهای پایین نقاشی در جایگاه تراز (کادر ترازها) و سپس پرداخت پهنه زمین (خط زمین) گام های بعدی ایشان بود؛ تا سرانجام در نسخه های ایلخانی، خط افق پدیدار شد و سامان یابی و گسترش ژرفناکی نقاشی ایرانی را ممکن ساخت. پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی و با جستجویِ افزون بر 30 نمونه سفالینه و 300 نسخه نگاره از 40 نسخه برجسته سده های یادشده، پیش می رود.
۴۹.

ترجمه بینانشانه ای داستان گریز یوسف (ع) از زلیخا در نگاره کمال الدین بهزاد و سریال تلویزیونی یوسف پیامبر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ترجمه بینانشانه ای بینامتنیت ن‍ق‍اش‍ی ای‍ران‍ی یوسف و زلیخا کمال الدین بهزاد سریال تلویزیونی یوسف پیامبر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸ تعداد دانلود : ۱۰۳
شناخت رابطه میان متون کلامی و آثار هنری خلق شده بر اساس آن ها، گامی اساسی در راستای داوری، تفسیر، تبیین و فهم این دسته از آثار است. مفهوم ترجمه بینانشانه ای، به معنای برگردان نشانه های کلامی با استفاده از نشانه هایِ نظام هایِ غیرکلامی، می تواند به عنوان راهکاری در تحلیل رابطه مذکور، گره گشا باشد. در این پژوهش باهدف شناخت و دستیابی به سازوکارهای موجود در فرایند ترجمه بینانشانه ای و همچنین عوامل اثرگذار در خلق یک اثر هنری بصری از مبدأ متون کلامی، بر مبنای روشی توصیفی - تحلیلی، بامطالعه تطبیقی دو اثر بصری خلق شده بر مبنای موضوعی مشترک، سازوکارهای اصلی در فرایند ترجمه بینانشانه ای پیشنهاد شده است. با تطبیق نگاره گریز یوسف از زلیخا اثر کمال الدین بهزاد و سکانس گریز یوسف از زلیخا در مجموعه تلویزیونی یوسف پیامبر، در پاسخ به این سؤال که سازوکارهای رایج در فرایند ترجمه بینانشانه ای کدام است؛ سازوکارهای چهارگانه تکرار، بازآفرینی خلاقانه، نوآفرینی خلاقانه و حذف ارائه گردیده است. علاوه برآن در پاسخ به این سؤال که عوامل اثرگذار بر فرایند ترجمه بینانشانه ای چیست؛ روابط بینامتنی، خلاقیت هنرمند و رسانه اثر هنری خلق شده به عنوان مهم ترین عوامل اثرگذار بر سازوکارهای چهارگانه مذکور مطرح است که نقش مستقیمی بر خلق آثار هنری بصری از مبدأ متون ادبی دارد. دو اثر انتخاب شده در این پژوهش که بر مبنای اطلاعات کتابخانه ای مورد تحلیل قرار گرفته است، اگرچه درباره موضوع واحدی هستند اما ازنظر گونه هنری و دوره تاریخی اختلاف دارند که این امر سبب فهم جنبه های پیدا و پنهان مسئله خواهد شد. نتایج حاصل از این پژوهش و سازوکارهای پیشنهادی، می تواند به عنوان الگویی در پژوهش های مشابه مورداستفاده قرار گیرد.
۵۰.

مطالعه ساختار هندسی نقاشی کشته شدن ارجاسب به دست اسفندیار در رویین دژ (نسخه شاهنامه بایسنقری 833 ق)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هندسه ن‍ق‍اش‍ی ای‍ران‍ی شاهنامه بایسنقری کشته شدن ارجاسب به دست اسفندیار در رویین دژ فن خط کشی سنتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹ تعداد دانلود : ۹۶
هندسه یکی از مهمترین عوامل طرح ریزی ساختار اثر در نقاشی ایرانی بوده است؛ و به عنوان یک عنصر هویت پرداز، زمینه سازکیفیتی منحصر به فرد در نقاشی ایرانی شده است. در حقیقت ما در نقاشی ایرانی شاهد زبان تصویری ویژه ای هستیم که از تعامل میان فرم و محتوا شکل گرفته است؛ و برحسب روابط و تناسبات هندسی و از طریق محاسبه سازمان یافته است، این مقاله با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی موردی و با فنون جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای تلاش می کند با مطالعه دقیق نقاشی "کشته شدن ارجاسب به دست اسفندیار در رویین دژ" به آشکار ساختن ساختار هندسی نقاشی مذکور بپردازد. لذا هدف از این پژوهش مطالعه ساختار هندسی حساب شده و هدفمند در راستای مضمون روایت در نقاشی مذکور می باش د. بدین منظور سوال های اصلی پژوهش عبارتند از: ساختار هندسی در نقاشی مورد نظر کدام است؟ آیا نقاش از هندسه به صورت هدفمند و در جهت مضمون روایت در نقاشی استفاده نموده است؟ حاصل تطبیق و نتیجه بررسی ها نشان می دهد: 1. هنرمند در نقاشی کشته شدن ارجاسب به دست اسفندیار در رویین دژ، سازمانی دقیقاً محاسبه شده از عناصر هندسی و نظامی از روابط خطی و فرمی را کشف و آن را در جهت مضمون نقاشی استفاده نموده است. 2. با کاهش عناصر تجسمی به شکل های هرچه بنیادی تر (دایره، مثلث، مربع، پنج ضلعی) و نزدیک سازی این اشکال به خلوص هندسی و چند رنگ اصلی روی سطح تصویر، ساختار هندسی معماری فضا را بازسازی کرده است. 3. نقاش در جانمایی عناصر سازنده اثر از فن خط کشی سنتی و تناسبات ریاضی و روابط عددی استفاده نموده است.
۵۱.

مطالعه امکان وجودیِ پرسپکتیو در نقاشی ایران و اروپا

کلیدواژه‌ها: پرسپکتیو نقاشی رنسانس اومانیسم ن‍ق‍اش‍ی ای‍ران‍ی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹ تعداد دانلود : ۶۲
تصویرگرانِ قرون وسطی در مدتی بسیار طولانی و با سبکی تقریباً ثابت نقاشی هایی را پدید می آوردند که فاقد پرسپکتیو و ژرف نمایی بود. اما از حدود سده پانزدهم میلادی آن سبک کارایی خود را از دست داد و تحول نقاشی ضروری شد. زیرا برآمدن رنسانس، به مرور تقریباً تمام شئون زندگی را دگرگون کرد و هنر نیز نمی توانست از تحول برکنار بماند. در رنسانس با به صدر آمدن اندیشه های اومانیستی، انسان از نو زاده شد و معیارِ همه چیز ازجمله هنر قرار گرفت. هنرِ نقاشی نیز اقتضائات خاص خود را طلب می کرد ؛ تکنیکی که بتوان به واسطه آن انسان و طبیعت را باورپذیر و همانند جهان مرئی (دارای بُعد) نمایش داد. به بیان دیگر، مقتضیات تاریخی رنسانس، ژرف نمایی را برای نقاشی آن دوره به یک مسئله تبدیل کرد و قواعد علمیِ آن نیز توسط جمعی از هنرمندان کشف شد. نقاشی کلاسیک ایران هم فاقد پرسپکتیو است. از این نگاه شاید بتوان نقاشی ایرانی را شبیه نقاشی قرون وسطی دانست. اما برخلاف نقاشی اروپا که با رنسانس متحول شد، در نقاشی ایران چنین تحولی هرگز رخ نداد. پرسش اساسی مقاله آن است که چگونه فضای فکری و ارزش های فرهنگی دو تمدن موجب شده تا حضور تکنیک نقاشانه ای همچون پرسپکتیو، برای یکی به الزام تبدیل شود و در دیگری جایگاهی نداشته باشد. هدف از نگارش مقاله تبیین چراییِ موجه بودن پرسپکتیو در نقاشی غرب و عدم موجه بودن آن در نقاشی ایرانی است. روش مقاله توصیفی تحلیلی است و بر اساس تطبیق مؤلفه های اساطیری، فرهنگی و فکری دو تمدن یونان (اروپا) و ایران، دغدغه مطروحه واکاوی شده است. نتیجه مقاله نشان داد پرسپکتیو با این که در ابتدا مسئله ای کاملاً تکنیکی می نماید، اما اساساً پدیده ای فرهنگی و محصول تحولات فکری است. درواقع اگر پرسپکتیو را ترجمان ارزش های اومانیسم در نقاشی اروپا بدانیم، این تکنیک در نقاشی ایران به دلیل فضای فرهنگی و فکری متفاوت و حتی متضاد با اومانیسم هرگز ضروری نشد.
۵۲.

بازنمایی روسیاهی کی کاووس در شاهنامۀ تهماسبی با نگاه به جنگ های ایران و عثمانی در دورۀ صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جنگ های ایران و عثمانی حماسه ملی ایران شاهنامه تهماسبی کی کاووس ن‍ق‍اش‍ی ای‍ران‍ی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰ تعداد دانلود : ۶۲
ساخت وپرداخت شاهنامه از دوره ایلخانی، تکاپویی در پیوند با قدرت سیاسی بود. حاکمان می دانستند که یکی از راه های پابرجایی پادشاهی، همانندسازی خود با دودمان های پیشدادی و کیانی در حماسه ملی است؛ ازاین رو، تشکیلاتِ نقاشی ایرانی در مصورسازی شاهنامه با سیاست هماهنگ شد. با همه آگاهی ها از ویژگی های کاووس در حماسه ملی، چهره، دستان و پاهای کی کاووس را تنها در نگاره های شاهنامه تهماسبی سیاه کردند. ازآنجاکه این اثر سرانجام به دربار عثمانی پیشکش شد؛ پرسیدنی است که سیه رویی کی کاووس برآمده از چه نگرشی به حماسه ملی است، این نگرش در پیوند با عملکرد دولت عثمانی چه کارکردی داشت و دربار ایران با اهدای شاهنامه به عثمانی چه پیامی را فرستاد؟ پژوهش حاضر به روش تاریخی تطبیقی با کاوش در دگرگونی نگرش به تاریخ حماسی و بازسازی پیوندها میان کاووس کیانی و سلطان عثمانی می کوشد به خاستگاه سیه رونمایی کی کاووس راه برد. روش گردآوری داده ها (سفرنامه ها، تاریخ نگاری ها و مکاتبات) و تصاویر، کتابخانه ای اسنادی و تحلیل آن ها، کیفی است.بر پایه یافته ها با چرخش از نمادهای ایرانی - ترکی، به ترکی - ترکی در دوره تیموری، اسماعیل و سلیم در پی تسخیر نمادهای حماسه ملی، بر جایگاه نمادهای حماسی ناایرانی(تورانی)- ایرانی نشستند؛ بنابراین، هنرمندان ایرانی که ظرفیت های نقاشی در فراروی از متن را می شناختند، با سیه رویی کی کاووس، اعتراض صفویان را به جنگ افروزی عثمانی نمایاندند.
۵۳.

نقاشی خودآگاه در عصر صفوی (نمونهٔ مطالعاتی: آثار صادقی بیگ کتابدار)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ن‍ق‍اش‍ی ای‍ران‍ی نقاشی صفوی خودآگاهی صادقی بیگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۱۸
در تاریخ نقاشی ایرانی نقاط عطفی وجود دارد که در آن ها تحولات شایان توجهی در نقاشی ایرانی پدید آمده و اغلب در سایهٔ تاریخ تحولات سیاسی، یا مطالعات توصیفی و زیبایی شناسانه  واکاوی شده اند. حال آن که توجه به مفاهیم سوبژکتیو دخیل در خلق آثار هنری و رویکردهای میان رشته ای می تواند درک تحولات این بستر را به نحو بهتری فراهم کند. در این پژوهش که حول یکی از نقاط عطف نقاشی ایرانی یعنی دورهٔ صفوی انجام شده، با تمرکز بر مفهوم خودآگاهی سعی بر آن بود که فرضیه خودآگاهی به مثابه یکی از دلایل تحول نقاشی صفوی و شکل گیری ژانرهای تصویری نو در این دوره به عنوان یکی از ثمرات آن مورد آزمایش و بررسی قرار گیرد. به همین منظور صادقی بیگ کتابدار، یکی از پیشروترین هنرمندان دورهٔ صفوی، به عنوان نمونهٔ مطالعاتی این نوشتار انتخاب شد تا با راهبردی کیفی و با روش تحقیق توصیفی، تاریخ نگارانه و موردپژوهی مطالعه شود. پرسش این مطالعه عبارت بود از این که صادقی بیگ به عنوان یکی از متفاوت ترین و شاخص ترین هنرمندان دورهٔ صفوی در زمینهٔ خلق آثار بصری، خودآگاهی خویش نسبت به کنش هنرمندانه اش را چگونه تبیین می کرد؟ که درنهایت به این نتیجه رهنمون شد که صادقی بیگ از راه های مختلفی چون تغییر سجع رقم، شیوهٔ ارائه آن، شرح نویسی بر آثار و درگیرکردن مخاطب با اثر، بهره گیری از سبک واقع گرایانه به خاطر تأثیرگذاری عمیقش در فرهنگ ایرانی، واردکردن موضوعات انسانی، فانی و آن چه در فرهنگ سنتی در سمت مقابل الهیات قرار می گرفت، و با کسب جایگاه حامی هنری که به دربار و بزرگان تعلق داشت، خودآگاهی نسبت به هنر و هنرمندی خویش را نشان می داد.
۵۴.

تحلیل نسبت هندسه با ساختار بصری و محتوایی نقاشی معراج حضرت محمد (ص) نسخه خمسه نظامی 659 ه.ق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هندسه ن‍ق‍اش‍ی ای‍ران‍ی نقاشی معراج حضرت محمد (ص) ساختار بصری ساختار محتوایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۱۲
هندسه یکی از مهمترین عوامل طرح ریزی ساختار اثر در نقاشی ایرانی بوده است؛ در حقیقت ما در نقاشی ایرانی شاهد زبان تصویری ویژه ای هستیم که از تعامل میان فرم و محتوا شکل گرفته است؛ و برحسب روابط و تناسبات هندسی و از طریق محاسبه سازمان یافته است، لذا هدف از این پژوهش مطالعه ساختار هندسی حساب شده و هدفمند در راستای مضمون روایت در نقاشی معراج حضرت محمد (ص) می باش د. بدین منظور سوال های اصلی پژوهش عبارتند از: درلایه های پنهان نقاشی معراج حضرت محمد (ص) نسبت هندسه با ساختار بصری و محتوایی چگونه ایجاد شده است؟ آیا نقاش از هندسه به صورت هدفمند و در جهت مضمون نقاشی استفاده نموده است؟ روش تحقیق در این مقاله توصیفی-تحلیلی موردی و با فنون جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و اسنادی اس ت. حاصل تطبیق و نتیجه بررسی ها نشان می دهد: 1-هنرمند در نقاشی معراج حضرت محمد (ص)، سازمانی دقیقاً محاسبه شده از عناصر هندسی و نظامی از روابط خطی و فرمی را کشف و آن را در جهت مضمون نقاشی استفاده نموده است. 2-نشانه های هندسی بکار رفته در این اثر فارغ از مجموع شرایط زمانی، مکانی و تکنیکی در جهت بیان مضامین جهانشناختی بکار رفته است 3-نقاش در جانمایی عناصر سازنده اثر از فن خط کشی سنتی و تناسبات ریاضی و روابط عددی استفاده نموده است.
۵۵.

تأملی در مؤلفه های بصری پنج اثر گل و مرغ از استاد حاج میرزا آقا امامی

کلیدواژه‌ها: گل پرنده میرزاآقاامامی گل مرغ ن‍ق‍اش‍ی ای‍ران‍ی مؤلفه های بصری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۱۹
در دوره قاجار هنر کتاب آرایی و نگارگری افول یافت و شیوه هایی همچون نقاشی های رنگ روغن، مینایی، لاکی، در این عصر رواج پیدا کرد. ازجمله هنرهایی که در این عصر روبه رشد بود، نقاشی هایی با موضوع گل ومرغ است. اولین ذهنیتی که از با شنیدن این موضوع گل ومرغ پدیدار می شود، وجود دو عنصر بصری گل ومرغ در طبیعت است. هنرمندان در اعصار گوناگون به شیوه های مختلف از این دو عنصر بصری بهره برده اند و آثار ارزشمندی خلق کرده اند. ازجمله هنرمندان برجسته این حوزه در عصر قاجار می توان به میرزا آقا امامی اشاره کرد. میرزا آقا امامی در رشته های مختلف هنری چون گل ومرغ، تذهیب، تشعیر، جلد سوخت، طراحی فرش، نقاشی قلمدان، تزئینات درهای چوبی آثار ماندگاری آفریده است. این پژوهش در تلاش است ضمن معرفی پنج اثر از گل مرغ ایشان به بررسی تطبیقی فرم گل ها و پرندگان و ساختار بصری موجود در عناصر بصری آثار منتخب بپردازد و مؤلفه های بصری آثار مطالعاتی را مورد تفحص قرار دهد. روش این تحقیق به صورت توصیفی-تحلیلی و به شیوه کیفی انجام شده است و جمع آوری داده ها بر مبنای اطلاعات کتابخانه ای استوار است. لذا این پژوهش در پی پاسخ به دو پرسش اساسی است: گل ها و پرندگان در پنج اثر منتخب مطالعاتی دارای چه شباهت و تفاوت هایی با عناصر بصری در طبیعت هستند؟ آثار گل و مرغ میرزا آقا امامی واجد چه مؤلفه های بصری هستند؟ برآیند پژوهش نشان داد، گل ومرغ های میرزا آقا امامی بیشتر متمایل به سبک طبیعت گرایانه انجام شده است یعنی مشابه عناصر طبیعی است. از گل هایی همچون شکوفه گیلاس، گل پامچال، صدبرگ، کوکب، یاسمن بهره برده است. پرندگان کبوتر و قمری و کبک نیز در آثارش قابل مشاهده هستند. آثار گل ومرغ میرزا آقا امامی به لحاظ ساختار ترکیب بندی، فرم، رنگ بسیار متمرکز بوده، پرندگان و یا گل ها نیز از ترکیب بندی مثلثی برخوردارند. تعادل، عدم قرینگی، هماهنگی، قاطعیت، یکپارچگی، تنوع، تکرار از مؤلفه های بصری این نقاشی محسوب می شود.
۵۶.

نقش هنر در مشروعیت بخشی به قدرت (نمونه پژوهشی: مصورسازی و نظیره نویسی شاهنامه فردوسی)

کلیدواژه‌ها: شاهنامه فردوسی ن‍ق‍اش‍ی ای‍ران‍ی نظیره نویسی گفتمان قدرت میشل فوکو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۸
بررسی نسخه های مصور تاریخ نقاشی ایران نشان می دهد که شاهنامه فردوسی همواره یکی از مهم ترین گزینه های کتابخانه های سلطنتی برای مصورسازی بوده و در تمام مکاتب مهم نقاشی ایرانی دست کم یک نسخه از این حماسه به تصویر در آمده است. مطالعه تاریخ ادبیات ایران هم آشکار می کند که شاعران بسیاری به ویژه شاعران نزدیک به دربارهای سلطنتی بر مبنای کتاب فردوسی نظیره سروده اند. مسئله گزینش شاهنامه برای مصورسازی و نظیره نویسی زمانی بیشتر قابل تأمل می شود که بدانیم پس از اسلام در دوره های طولانی، حاکمانی غیرِفارسی زبان و گاه حتی غیرِایرانی بر ایران مسلط بوده اند. توجه حکومت ها به شاهنامه موضوعی تنها مربوط به سده های گذشته نیست، بلکه کمتر از صد سال پیش نیز در پروژه ساخت دولت - ملت مدرن از قابلیت های این اثر استفاده شده است. مهم ترین پرسش پژوهش پیشِ رو این است که شاهنامه واجد چه ویژگی ها یا ارزش هایی است که از زمان سرایش آن تا عصر حاضر، همیشه در کانون توجه قدرت های حاکم قرار داشته است. روش گردآوری داده ها در این مقاله کتابخانه ای است. روش انجام پژوهش توصیفی تحلیلی است و برای تحلیل یافته ها از نظریات میشل فوکو درباره گفتمان و قدرت و همچنین چگونگی استخدام دانش توسط قدرت استفاده شده است. نتیجه پژوهش حاکی از آن است که شاهنامه با تأکید بر ارزش هایی ویژه از فرهنگ اسطوره ای و تاریخ ایران، امکانات گفتمانی قابل توجهی برای گسترش سلطه و مشروعیت بخشی به قدرت حاکم فراهم می آورد. درواقع مصورسازی و نظیره نویسی شاهنامه توسط نقاشان و شاعران، با انتساب امتیازات پادشاهان باستانی ایران به سلاطین پس از اسلام می توانست این حاکمان را به گذشته ایران پیوند داده و به این ترتیب برای آنها کسب مشروعیت کند.
۵۷.

تبیین جایگاه تک نگاره های مکتب قزوین در نقّاشی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ن‍ق‍اش‍ی ای‍ران‍ی دوره صفویه مکتب قزوین تک نگاره ها پیکره نگاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۱۴
تک نگاره ها نوعی از نگارگری نقاشی ایرانی در قرن دهم هجری است. طراحی در این سبک اغلب با تمرکز بر یک شخص یا چند شخص و یا ترکیب حیوان با شخص با هدف ترسیم ویژگی های شخصی، ظاهر جسمانی و حتّی خصلت های مختص به آن فرد، صورت می گیرد. در قزوین دوره صفوی، شاهد تغییر در ترسیم تک پیکره نگاره ها هستیم که باعث ایجاد نگرش واقع-گرایانه به آن شده است. طبقِ اسناد به جا مانده از این عصر، شیوه ای جدید و ابداعی مکتب قزوین سهم بسزایی در ایجاد تحول در نقاشی ایرانی دارد. به همین منظور مقاله پیش رو به شیوه توصیفی- تحلیلی و با مشاهده آثار و اسناد و تحلیل محتوایی آن ها درصددِ تبیین تک پیکره ها و تک نگاری مکتب قزوین در دوره صفوی است. نتایج پژوهش نشان می دهد که هنرمندان در ساختار و شاخص فرآیند تولید آثار هنری در فرم ظاهری، پرداخت به مضامین و موضوعات و سبک هنری نقاشان تک نگاره ها به صورت عام یا خاص در مکتب قزوین تحولی به وجود آوردند و همین عوامل در نقاشی ایرانی جایگاه خاصی را شکل داده و بعدها در بخارا، شیراز، ترکیه، هند و اصفهان تاثیرگذار می شود.