جمعیت

جمعیت

جمعیت بهار و تابستان 1400 شماره 115 و 116 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

تأثیر اپیدمی کووید- 19 بر وضعیت باروری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۴۱ تعداد دانلود : ۱۵۷
بیماری همه گیر کووید-19 نه تنها زندگی فردی، بلکه ساختارهای اقتصادی - اجتماعی، فرهنگی و روندهای جمعیت شناختی را تحت تأثیر قرار داده است. هدف از این مقاله بررسی تأثیر ویروس کرونا بر وضعیت باروری در ایران می باشد. روش مطالعه تحلیل داده های ثانویه است و از داده های ثبتی سازمان ثبت احوال و مرکز آمار ایران استفاده شده است. مقایسه تعداد موالید ثبت شده طی پنج سال اخیر نشان داد که تعداد موالید در دو سال اخیر کاهش چشمگیری داشته است؛ البته در 6 ماه نخست سال 1399 فرزندانی متولد شدند که قبل از شیوع کرونا شکل گرفته اند و تنها متولدین پنج ماه آخر سال 1399 بعد از شیوع کرونا و آشکارشدن آن در کشور شکل گرفته اند. به هر حال شمار موالید شش ماهه دوم سال 1399 و موالید شش ماهه اول سال 1400 نشان دهنده تداوم روندهای کاهشی باروری است. در شش ماهه دوم سال 1400 افزایش اندکی در تعداد موالید رخ داده که ممکن است ناشی از افزایش تعداد ازدواج در دو سال اخیر باشد. شاخص میزان باروری کل به تفکیک استان در سال های 1398 و 1399 نیز حاکی از این است که روند کاهشی باروری در همه استان ها به استثناء استان سیستان و بلوچستان، ادامه یافته است. استان سیستان و بلوچستان در موج چهارم یعنی در خرداد سال 1400 عمدتاً درگیر کووید- 19 شد، لذا ممکن است اثر کووید-19 بر باروری این استان در سال آتی نمایان شود. اتخاذ سیاست های حمایتی مالی از زوجین جوانی که قصد باروری دارند و همچنین ارائه خدمات مراقبت از بارداری و اطلاع رسانی در مورد آن ها به منظور کاهش نگرانی های افراد از عدم دسترسی به مراکز بهداشتی و بیمارستانی مناسب در دوران اپیدمی کرونا، می تواند از اثرات کاهشی کرونا بر تصمیمات باروری بکاهد.
۲.

اثرات اقتصاد کلان سالخوردگی جمعیت در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۳۶ تعداد دانلود : ۱۶۸
در سال های اخیر به دلیل افزایش امیدزندگی و کاهش مداوم در باروری، جمعیت بسیاری از کشور ها از جمله ایران با تغییرات مهمی در ساختار سنی روبه رو شده است. ایران یکی از چند کشور جهان، از نظر سرعت سالمندی جمعیت است، لذا این وضعیت یک نگرانی جدی برای سیاست گذاران کشور محسوب می شود. هدف این مقاله بررسی اثرات اقتصاد کلان سالخوردگی جمعیت در ایران با تأکید بر اثر ویژه آن برپایداری مالی و سیستم تأمین اجتماعی است. برای این منظور الگوی نسل های همپوشان 60 دوره ای برای اقتصاد ایران شبیه سازی گردید. نتایج نشان می دهد که سالخوردگی جمعیت تأثیر منفی بر رشد اقتصادی می گذارد، سبب ایجاد اختلال در ثبات بودجه دولت و تحریف قیمت های عوامل در بازار کار می شود و تضعیف عملکرد حمایتی سیستم تأمین اجتماعی را به همراه دارد. همچنین، برای بررسی پایداری مالی این اقتصاد سالخورده چهار طرح اصلاحاتی؛ یعنی، اصلاحات مالیات بر درآمد، اصلاحات مالیات بر مصرف، اصلاحات با هدف کاهش هزینه های دولت و اصلاحات همزمان در مالیات بر دستمزد و نظام بازنشستگی پیشنهاد گردید. نتایج شبیه سازی با توجه به اصلاحات مالیاتی نشان می دهد که افزایش مالیات بر مصرف، نسبت به گسترش پایه مالیات مستقیم، سود کمتری خواهد داشت. اصلاحات مالیات بر درآمد کمترین ضرر را برای رشد اقتصادی داراست و هیچ تأثیر قابل توجهی در بهبود بودجه ندارد. اصلاحات با هدف کاهش هزینه های دولتی نیز به تنهایی باعث بهبود پایداری مالی عمومی نمی شود، اما تأثیر اقتصادی منفی بر رشد اقتصادی دارد. اصلاحات همزمان در سیستم مالیاتی و بازنشستگی، می تواند تأثیر مثبتی بر روی امور مالی عمومی ایجاد کند، اما این بهبود با کاهش رشد اقتصادی و مصرف سرانه حاصل می شود.
۳.

سالخوردگی جمعیت و افزایش هزینه های بازنشستگی عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۱۰ تعداد دانلود : ۱۶۵
از سال 1950، میانه سنی جمعیت در کشورهای توسعه یافته - آمریکای شمالی، ژاپن، اروپا، و استرالیا / نیوزلند - از 29 سال به 37 سال افزایش یافته است و انتظار می رود که این سن در سال 2050 به 45 سال برسد. با این حال، باروری و مرگ و میر در این مناطق کاهش می یابد و به طور اجتناب ناپذیری منجر به سالخوردگی سریع خواهد شد. سالخوردگی جمعیت نگرانی هایی را در مورد پایداری سیستم های بازنشستگی عمومی ایجاد کرده است. با این حال، هزینه های مستمری های عمومی پرداختی که به طور گسترده اجرا می شوند و متکی به انتقال از نسل های جوان تر به مسن تر هستند، به طور فزاینده ای بر دوش مشارکت کنندگان(صندوق های بازنشستگی) سنگین تر می شوند و در نهایت با افزایش «نرخ وابستگی» سالمندان به سطوح بالا، ناپایدار می شوند. نیاز به شناسایی و اجرای اصلاحات سیستم های بازنشستگی عمومی تحت این شرایط در حال تغییر جمعیتی، چالشی فوری برای سیاست عمومی است. بخش اول این مطالعه به بررسی تغییرات بین کشوری در سطوح فعلی وابستگی سالمندی و هزینه ها و مزایای مستمری عمومی می پردازد. بخش دوم پیش بینی هایی را تا سال 2050 در روندهای جمعیتی و هزینه های بازنشستگی در صورت عدم تغییر در مزایای بازنشستگی یا مشارکت نیروی کار ارائه می کند. این پیش بینی ها مبنایی را برای ارزیابی تأثیر بالقوه گزینه های سیاستی با هدف بهبود پایداری سیستم های تأمین اجتماعی فراهم می کنند. هدف اصلی این مطالعه نشان دادن ناپایداری روندهای فعلی و محاسبه حساسیت به گزینه های سیاستی است. اگرچه پاسخ های مرسوم به این موضوع مهم داده می شود، اما توجه ویژه ای به گزینه های جمعیت شناختی تشویق باروری بالاتر و اجازه مهاجرت بیشتر شده است. این تجزیه و تحلیل بر مبنای داده های هفت کشور بزرگ OECD (کانادا، فرانسه، آلمان، ایتالیا، ژاپن، بریتانیا، و ایالات متحده) انجام شده است. گزینه های سیاستی: دولت های کشورهای صنعتی بزرگ با حمایت قوی صندوق بین المللی پول،OECD و بانک جهانی به فوریت اصلاحات در سیستم بازنشستگی را بررسی می کنند. اجتناب از اقدام، دیگر یک گزینه عملی نیست، زیرا منجر به انباشت بی سابقه و مضر بدهی می شود. در گذشته، افزایش هزینه مزایای بازنشستگی عمومی، اغلب با افزایش نرخ مالیات بازنشستگی عمومی پوشش داده می شد. این رویکرد افزایش درآمد، در بسیاری از کشورها ناپایدار شده است. طیف وسیعی از گزینه های سیاستی برای کاهش یا پایان دادن به رشد مخارج بازنشستگی عمومی در دسترس است. این گزینه ها را می توان به چهار گروه که مربوط به چهار عامل تعیین کننده مخارج بازنشستگی عمومی است، تقسیم کرد: 1) مقابله با سالخوردگی جمعیت، از آنجایی که سالخوردگی جمعیت عامل اصلی بدتر شدن تراز مالی سیستم های بازنشستگی عمومی در آینده است، طبیعی است که راه های مقابله با سالخوردگی را به عنوان یک راه حل مطلوب در نظر بگیریم. دو گزینه جمعیت شناختی برای مقابله با این پدیده در دسترس است: الف) تشویق باروری بالاتر و ب) اجازه مهاجرت بیشتر. 2) افزایش مشارکت نیروی کار 3) افزایش سن در زمان بازنشستگی و 4) کاهش مزایای بازنشستگی عمومی. نتیجه گیری: این مطالعه تأییدی است بر یافته های تحقیقات قبلی مبنی بر اینکه ساختار سیستم های بازنشستگی عمومی فعلی در بزرگترین کشورهای OECD در درازمدت ناپایدار هستند. بدون اصلاحات اساسی، سالخوردگی سریع جمعیت، منجر به افزایش زیادی در هزینه های بازنشستگی در چند دهه آینده خواهد شد. کاهش در ارایه مزایای سخاوتمندانه بازنشستگی عمومی، در آینده اجتناب ناپذیر به نظر می رسد. حفظ استانداردهای نسبی زندگی برای بازنشستگان آینده، مستلزم یافتن منابع درآمد دیگری است. گزینه های جمعیتی، معمولاً در بحث اصلاحات در سیستم های بازنشستگی نادیده گرفته می شوند. بسیاری از دولت ها، تمایلی به حمایت از سیاست های موافق افزایش جمعیتی ندارند. علاوه براین، آن ها ممکن است امیدوار باشند که باروری به زودی دوباره بدون مداخله افزایش یابد. با این حال، به نظر می رسد که نگرانی های فزاینده در مورد پیامدهای سالخوردگی جمعیت، علاقه بیشتری به تلاش ها برای تشویق باروری بالاتر به طور مستقیم یا غیرمستقیم برانگیزد. گزینه مهاجرت، اغلب به دلایل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مشکل ساز در نظر گرفته می شود. علی رغم این نگرانی ها، گزینه های جمعیتی می توانند کمک قابل توجهی به هدف ایجاد تعادل مالی در سیستم های بازنشستگی عمومی به عنوان بخشی از بسته جامع اصلاحات، داشته باشند. بنابراین به نظر می رسد، توجه بیشتر به گزینه های جمعیتی و بررسی بیشتر مقرون به صرفه بودن آن ها در مقایسه با اقدامات رایج تر، مطلوب به نظر می رسد. اکثر دولت های کشورهای OECD از چالش های ناشی از سالخوردگی جمعیت آگاه هستند و برخی اصلاحات با هدف بازگرداندن تعادل مالی ب
۴.

متابولیسم جمعیتی و نقش آن در تحوّلات ساختار و بُعد خانوار در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۸۵ تعداد دانلود : ۱۴۰
متابولیسم جمعیتی یا فرآیند جایگزینی افراد که به واسطه آن نسل های جوان تر که دارای ارزش ها و هنجارهای جدید و مدرن هستند به مرور جایگزین نسل های مسن تر می شوند، می تواند منشأ تحوّلات عمده ای در ساختارهای خانواده و خانوار باشد. مطالعه حاضر به بررسی تغییرات و تفاوت های نسلی در ساختار و بُعد خانوار در ایران در طی دوره 1398-1363 پرداخته است. به این منظور داده های طرح هزینه و درآمد خانوار طی چهار دهه گذشته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که تفاوت های معناداری بین نسل های مختلف به لحاظ وضع سواد و سطح تحصیلات وجود دارد که این امر، میزان های ازدواج در نسل ها و کوهورت های مختلف را تحت تأثیر قرار داده است. تفاوت های نسلی در میانگین بُعد خانوار نیز چشمگیر است. شکل گیری خانوار توسط نسل های جوان تر در مقایسه با همتایان شان در گذشته، با میانگین بعُد خانوار کمتری شروع می شود و همچنین بالاترین میانگین بُعد خانواری که نسل های مختلف به آن رسیده اند رو به کاهش گذاشته است. روندهای نسلی همچنین آشکار ساخت که تعداد خانوارهای تک نفره در بین نسل های جوان نسبتاً بالا است، در حالی که روندهای دوره ای این رقم را بسیار اندک نشان می دهد. نکته مهم اینکه فرآیند جایگزینی نسل ها می تواند روند تغییرات خانوار را تسریع کند. این یافته ها مشخّص می سازد که تغییرات خانوار در ایران علاوه بر تحت تاثیر قرار گرفتن توسط وقایع دوره ای (همچون شرایط اقتصادی و اجتماعی)، از جایگزینی کوهورت ها نیز متأثر است. از این رو مطالعات طولی و تحلیل های نسلی می تواند شناخت جامع تری از تغییرات خانوار و خانواده در ایران برای سیاست گذاران و برنامه ریزان فراهم کند.
۵.

تبیین کننده های فرزندآوری ایده آل زنان همسردار: واگرایی یا هم گرایی؟(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۷۶ تعداد دانلود : ۱۰۷
باروری ایده آل، تعداد فرزند دلخواهی است که یک زن در طول دوران بارداری خود می خواهد به آن تعداد فرزند برسد. معمولاً این فرزندآوری ایده آل تحت تأثیر برخی از موانع و موقعیت های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است. هدف مقاله این است تا تعداد فرزند ایده آل زنان همسردار را در ارتباط با برخی متغیرهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آنان قرار دهد تا از این طریق بتوان به واگرایی یا هم گرایی رفتار باروری زنان رسید. در پیمایش این تحقیق، 760 نفر از زنان همسردار 18 الی 50 ساله ساکن در نقاط شهری و روستایی شهرستان اهر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. یافته ها نشان داد، به طور متوسط هریک از زنان مورد بررسی 2.3 فرزند را به عنوان فرزند دلخواه خود عنوان داشتند که باتوجه به انحراف استاندارد به دست آمده (0.75= S)، دو فرزندی الگوی غالب باروری ایده آل زنان مورد بررسی است. از مجموع متغیرهای مورد بررسی، تنها دو متغیر محل سکونت و سطح تحصیلات پدر اثر معناداری بر باروری ایده آل دارند و مجموع متغیرهای مستقل تنها پنج درصد واریانس باروری ایده آل را تبیین کرده اند. در جامعه مورد مطالعه، نگرش زنان به رفتار باروری تقریباًً یکسان بوده و زنان با ویژگی های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی متفاوت، رفتار باروری مشابهی را از خود بروز داده و در این زمینه به یک هم گرایی رسیده اند.
۶.

بررسی سهم مهاجرت در تغییر نرخ رشد جمعیت استان های کشور طی دوره زمانی 95- 1385(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۹۷ تعداد دانلود : ۱۶۰
همگرایی روندهای مرگ ومیر و موالید، ثبات آن ها در سطوح پایین، افزایش شدت مهاجرت داخلی و عدم توازن الگو و شدت آن در مناطق مختلف، مهاجرت داخلی را به تعیین کننده ای مهم در میزان رشد جمعیت در مقیاس استانی تبدیل کرده است. هدف مطالعه حاضر، تعیین تأثیر مهاجرت بر نرخ رشد جمعیت است. روش تحقیق، تحلیل ثانویه داده های مهاجرت استانی طی دوره زمانی 95-1385 است. نتایج نشان داد، مهاجرت در اکثر استان ها تأثیر کاهشی بر نرخ رشد جمعیت داشته است. در هر دو دوره، بسیاری از مناطق به دلیل مهاجرفرستی، کاهش نرخ رشد جمعیت را داشته اند. این کاهش از 62/1- درصد برای استان خراسان شمالی و 18/1 درصد برای استان البرز نوسان داشته است. میزان مهاجرت در برخی از استان ها موجب تبدیل نرخ رشد جمعیت مثبت، به نرخ رشد منفی شده است (استان همدان و خراسان شمالی در دوره 95-1390). استان های کرمانشاه، لرستان، خوزستان، همدان، ایلام و خراسان شمالی بالاترین تأثیر کاهشی و استان های البرز، سمنان، بوشهر بالاترین تأثیر افزایشی از مهاجرت را داشته اند. استمرار این روند ضمن برهم زدن تعادل سنی و جنسی جمعیت در مقصد و مبدأ، مشکلات اجتماعی-فرهنگی زیادی در زمینه اشتغال، آلودگی های محیطی، تراکم جمعیتی و ... را به دنبال دارد که مدیریت و حل آنان نیازمند برنامه ریزی و سرمایه گذاری های بلندمدت خواهد بود.
۷.

مقایسه تفاوت های رفتارها و نیات باروری در بین زنان مهاجر و بومی در شهر مهاجران شازند (استان مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۶۲ تعداد دانلود : ۱۲۰
مقاله حاضر به بررسی و مقایسه رفتارها و نیات باروری و تعیین کننده های آن بین زنان سنین باروری (49-15ساله) مهاجر و بومی در شهر مهاجران شازند، در سال 1399 می پردازد. مبانی نظری تحقیق شامل: وقفه مهاجرتی، نظریه انطباق مهاجرتی و نظریه مشخصه ها و تبیین های هنجاری-فرهنگی است. روش تحقیق در این مطالعه، پیمایش است. برای این منظور با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، 358 نفر از زنان همسردار 15-49 ساله شهر مهاجران شازند (192نفر مهاجر و 192نفر بومی) مورد بررسی قرار گرفتند و پرسش نامه محقق ساخته توسط آن ها پر شد. نتایج مطالعه نشان داد که، افراد دارای یک فرزند، تمایل به فرزندآوری داشتند، اما در افراد دارای دو فرزند، تمایلی به داشتن بیشتر از دو فرزند مشاهده نشد. میانگین به دست آمده از طریق آزمون تی دو نمونه مستقل نشان داد، که تعداد فرزندان بومیان حدود 5/2 فرزند و مهاجران حدود 2 فرزند می باشد و از نظر آماری این تفاوت معنادار است. ارزش فرزندان، ترجیحات جنسی، سن زن در اولین بارداری در تعیین تفاوت های باروری زنان بومی و مهاجر از نظر آماری معنادار شد. در این مقاله فرضیات مبتنی بر نظریه وقفه مهاجرتی و نظریه مشخصه ها مورد تأیید قرار گرفت، اما فرضیات نظریه انطباق رد شد.
۸.

بررسی سازوکارهای پیراشهرنشینی از منظر تحولات جمعیتی مورد پژوهی: بخش مرکزی شهرستان اسلامشهر(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۳ تعداد دانلود : ۱۱۱
تحرکات و جابجایی های جمعیتی در منطقه کلانشهری و گسترش شهرها به سوی نواحی پیراشهری و فرافکنی جمعیت مهاجر و گروه های کم درآمد به این نقاط، و شدت گرفتن روند پیراشهرنشینی، لزوم توجه به مطالعات جمعیتی و ویژگی های جمعیت شناختی نقاط پیراشهری را آشکار می سازد. بنابراین، در این پژوهش تلاش شده است با مدد گرفتن از روش توصیفی – تحلیلی، سازوکارهای پیراشهرنشینی از منظر تحولات جمعیتی در بخش مرکزی شهرستان اسلامشهر مورد تحلیل قرار گیرد. نتایج تحقیق نشان می دهد که در طی دوره های 1395-1385 بالاترین میزان مهاجرت به اسلامشهر، از سایر شهرستان های استان صورت گرفته است. گزینه های پیروی از خانوار، جستجوی کار و دستیابی به مسکن مناسب تر از مهمترین دلایل مهاجرت به اسلامشهر به شمار می آید. در مجموع، روند جمعیت پذیری و جمعیت گریزی اسلامشهر با عواملی همچون انتخاب تهران به عنوان قطب فعالیت های صنعتی و خدماتی، سیاست ها و طرح های بالادستی و روند حکمروایی زمین، نقایص برنامه ریزی های مسکن در چشم پوشی از گروه های کم درآمد، اعمال ضوابط طرح های جامع و تفصیلی در برخی دوره ها و هزینه های زمین و مسکن در ارتباط است. با توجه به هزینه های بالاتر زمین و مسکن در مرکز شهر و نقاط شهری همان روند فرافکنی جمعیت از کلانشهر تهران به سوی نواحی پیراشهری، از اسلامشهر به سوی سکونتگاه های پیرامونی نیز تکرار می شود. به عبارت دیگر مهاجران که توانایی تأمین زمین و مسکن در مرکز شهر و نقاط شهری را ندارند، به سوی هاله های پیرامونی سوق داده می شوند. وجود همگونی بالای قومی در برخی نقاط نیز به جذب مهاجران و سازگاری آن ها با محیط جدید یاری می رساند.
۹.

عوامل پیش بینی کننده سبک زندگی ارتقاءدهنده سلامت زنان در سنین باروری شهرخاش(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۳۳ تعداد دانلود : ۹۸
زمینه و هدف: با توجه به تحولات عمده اجتماعی و احتمال بیشتر ابتلای زنان به بیماری های مزمن، مطالعه سبک زندگی ارتقاءدهنده سلامت زنان به ویژه در سنین باروری از اهمیت زیادی برخوردار است، چرا که زنان محور اساسی سلامت، پویایی و اعتلای خانواده و جامعه محسوب میشوند. مطالعه حاضر با هدف تعیین عوامل پیش بینی کننده سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت زنان در سنین باروری شهر خاش براساس مدل ارتقاءء سلامت پندر(Pender) انجام شد. مواد و روش ها: این مطالعه توصیفی- تحلیلی به صورت مقطعی با حجم نمونه 200 نفر از زنان 49-15 ساله شهر خاش به روش نمونه گیری چندمرحله ای در سال 13۹۸ انجام شد. روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و ابزار مورد استفاده شامل فرم مشخصات فردی و پرسشنامه های خودکارآمدی درک شده، حمایت اجتماعی درک شده، عواطف درک شده، موانع درک شده و سبک زندگی ارتقاءدهنده سلامت، بود. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار (spss(v25 و بهره گیری از روش های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تی مستقل، آنالیز واریانس یک طرفه و رگرسیون خطی چندگانه تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: میانگین سنی زنان مورد مطالعه 11/10 + 94/33 میباشد. 78% پاسخگویان متاهل، اکثراً خانه د ار(5/%65) و از نظر تحصیلات بیشتر دیپلم (5/%45) بودند. میانگین و انحراف معیار نمره کلی سبک زندگی ارتقاءدهنده سلامت 63/72 از محدوده نمره قابل دستیابی 128-32 بود. بیشترین میانگین مربوط به زیر مقیاس تغذیه 08/22 و کمترین میانگین مربوط به زیر مقیاس ورزش 90/13 بود. سبک زندگی ارتقاءدهنده سلامت ارتباط معنی دار مثبت با خودکارآمدی درک شده، حمایت اجتماعی درک شده و عواطف درک شده (001/0=p) و ارتباط معنادار منفی با موانع درک شده داشت(0.005= p). براساس مدل رگرسیون خطی چند گانه متغیرهای خودکارآمدی درک شده (001/0=p)، حمایت اجتماعی درک شده و عواطف درک شده از پیش بینی کننده های سبک زندگی ارتقاءدهنده سلامت در زنان سنین باروری بودند(0.05=p, (001/0=p) و 37 درصد تغییرات نمره سبک زندگی ارتقاءدهنده سلامت وابسته به سه متغیر فوق بود. نتیجه گیری: سبک زندگی زنان مطلوب نمی باشد و خودکارآمدی درک شده، مهمترین متغیر تاثیرگذار و مهمترین عامل پیش بینی کننده سبک زندگی ارتقاءدهنده سلامت زنان مورد مطالعه بود. لذا پیشنهاد می شود، مداخلاتی جهت بهبود سبک زندگی ارتقاءدهنده سلامت زنان سنین باروری و افزایش خودکارآمدی آنان طراحی و اجرا شود.
۱۰.

بررسی ارتباط فرزندآوری با سطح رفاه و توسعه اقتصادی کشور از منظر بیانات مقام معظم رهبری(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۴۱۳ تعداد دانلود : ۲۳۶
در پژوهش حاضر، اندیشه های مقام معظم رهبری درباره فرزندآوری و ارتباط آن با سطح رفاه و توسعه اقتصادی کشور با روش تحلیلی با تکیه بر بیانات ایشان بررسی شده است. براساس یافته های پژوهش، وی به پدیده فرزندآوری اهمیت فراوان داده و به طور مستقیم و غیرمستقیم، به بحث درباره آن پرداخته است. گاهی اوقات ایشان در بحث درباره پدیده هایی که به فرزندآوری مرتبط است، آمار و ارقامی را بیان کرده اند، اما بیشتر به صورت نظری به بیان اندیشه هایشان پرداخته اند. حاصل سخن این است که ایشان معتقد به رابطه مستقیم بین رشد جمعیت و رشد اقتصادی هستند که به رفاه اجتماعی می انجامد.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۴