مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
جهت
حوزه های تخصصی:
نظام هیئت بطلمیوسی بر مبنای اعتقاد به وجود هشت فلک شکل گرفته بود که محاسبات علم هیئت و نجوم مورداستفاده قرار می گرفت فیلسوفان نخستین مسلمان ( فارابی و ابن سینا) فلک دیگری بر این مجموعه افزودند که بر آن نام محدد الجهات نهادند براهین فیلسوفان در بحث افلاک جمله مربوط به این فلک است و در اثبات وجود سایر افلاک برهانی اقامه نکرده اند به نظر می رسد که ابطال نظام بطلمیوسی خللی به وجود این فلک وارد نمی سازد زیرا اساسا این فلک در آن نظام وجود نداشته است و فلاسفه به علل فلسفی قائل به وجود چنین فلکی شده اند پرسشی که در این مقاله در پی یافتن پاسخ آن هستیم این پرسش است که فیلسوفان چه نیازی به این فلک داشته اند و چرا قائل به آن شده اند ؟ در حقیقت در فلسفه این فیلسوفان این فلک دارای دو وظیفه اصلی است اولا: تعیین کننده جهات اصلی یعنی فراز و فرود( فوق وتحت ) به شمار می آید جهات اصلی در بحث مکان طبیعی و حرکت طبیعی اشیا مورد استفاده قرار می گیرند ثانیا: این فلک حافظ زمان مطلق است و زمان از حرکت آن پدید می آید در این مقاله با بررسی دلایل فیلسوفان بر وجود این فلک و ذکر نظرات جدید در مورد زمان و مکان به نقد و بررسی فلک محدد الجهات پرداخته ایم و نشان داده ایم که چگونه می توان احیانا همچنان از دیدگاه آنان دفاع کرد و نیز چرا و چگونه با توجه به نظریات جدید علمی و نظریه نسبیت دیدگاه آنان قابل دفاع نخواهد بود
تحلیل فضایی عوامل مؤثر بر عملکرد آژانس های مسافرت هوایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دفترهای آژانسهای مسافرت هوایی، یکی از زیرساخت های اساسی برای توسعة گردشگری محسوب می شوند و میزان عملکرد آنها بیانگر وضعیت توسعة گردشگری و خدمات وابسته به آن در هر جامعه است. بر این اساس، در پژوهش حاضر به تحلیل فضایی عوامل مؤثر بر عملکرد دفترهای مورد مطالعه در ایران می پردازیم. اهداف ما در پژوهش، علاوه بر تعیین عوامل مؤثر بر عملکرد آژانس ها، ارزیابی درجة گسترش عملکرد آنها در استان های کشور و اولویت بندی عاملها برای متعادل تر شدن منافع حاصل از عملکرد آژانس هاست. روش پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است و تحقیق با استفاده از الگوهای تحلیل عاملی، ضریب توزیع، تحلیل خوشه ای و فرایند تحلیل سلسله مراتبی و با به کارگیری نرم افزارهای SPSS و Arc view صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که از 51 نماگر اولیه، 32 نماگر انتخابی- که به شش عامل معنادار کاهش یافته اند و در مجموع، 15/66 درصد واریانس جامعه را تبیین میکند، بر عملکرد آژانس های هوایی کشور مؤثر هستند. به لحاظ توسعة عملکردی آژانس ها، استان تهران در سطح بالا (عملکرد مطلوب)، هشت استان در سطح دوم (عملکرد نیمه مطلوب به بالا)، یازده استان در سطح سوم (عملکرد نیمه مطلوب به پایین) و ده استان در پایین ترین سطح (عملکرد نامطلوب) قرار دارند. برای بهبود عملکرد آژانس ها، فرایند تحلیل سلسله مراتبی، نقش عامل کارکردی- نهادی را مؤثرتر از دیگر عامل ها پیش گویی میکند.
عدم ضرورت «قضیّه ضروریّه بتّاته سهروردی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سهروردی در منطق حکمة الاشراق در یک نوآوری تمام جهات را به ضرورت برمیگرداند. وی جهات سه گانه ضرورت، امتناع، و امکان را جزء محمول قرار داده و بر آن است که در این صورت جهت در همهی قضایا ضرورت میشود. از آن جا که بحث از جهت در دیگر مباحث منطقی، مانند تناقض، عکس، و قیاس ها نیز به میان میآید، طبعاً این نوآوری در این مباحث تأثیرگذار است. سهروردی بدین نکته واقف بوده و این تأثیرها را نشان داده است. به فرض تمامیّتِ این نوآوری، این نوشتار بر آن است که خواه مراد سهروردی اختصار در بحث باشد یا ضروری کردن قضایا در علوم حقیقی یا برهانی، اساساً نیازی بدین ضروریسازی و فرو کاستن همهی جهات در ضرورت نیست و این نوآوری مشکلی را حلّ نمیکند. لذا از سوی اکثریّت منطق دانان بعد از سهروردی مورد غفلت قرار گرفته است.
گزاره هاى موجّه؛ بحثى منطقى یا فلسفى؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحث درباره مواد ثلاث (وجوب، امکان و امتناع) و گزاره هاى موجّه، هم در منطق و هم در فلسفه مطرح است. منطق دانان مسلمان در آثار منطقى خویش، اغلب ضمن بحث درباره اقسام گزاره ها، گزاره هاى حملى را به گزاره هاى موجّه و غیرموجّه (مطلق) تقسیم، و سپس اقسام و احکام گزاره هاى موجّه را به تفصیل بررسى مىکنند. فیلسوفان نیز مفاهیم یا ماهیات را به سه دسته واجب الوجود، ممکن الوجود و ممتنع الوجود تقسیم، و درباره احکام فلسفى هریک بحث مىکنند. اکنون این مسئله درخور طرح است که چه تفاوتى میان معناى منطقى و معناى فلسفى مواد و جهات هست و آیا این بحث اصالتا بحثى فلسفى است یا منطقى؟ اندیشمندان مسلمان در پاسخ به این مسئله، دستکم سه دیدگاه را مطرح کرده اند که به ترتیب عبارت اند از: 1. تمایز معنایى؛ 2. وحدت معنایى و اختلاف حیطه اى؛ 3. وحدت معنایى و تساوى حیطه اى.
در این مقاله پس از طرح و نقد دو دیدگاه نخست، دیدگاه سوم به منزله رأى مختار ملّاصدرا بررسى مى شود. یکى از پیامدهاى این دیدگاه آن است که بحث درباره مواد و جهات، اصالتا بحثى فلسفى است، نه منطقى، و اگر در منطق درباره آن بحث شود استطرادى است. در بخش دیگر مقاله، دیدگاه سوم نیز نقد، و نشان داده مى شود که این دیدگاه با چالش هایى روبه روست؛ براى نمونه، لزوم اختصاص موجّهات به اقسام ویژه اى از گزاره هاى حملى. در پایان دیدگاه چهارمى به اختصار پیشنهاد مى شود که بر پایه آن، تمایز معنایى میان جهات منطقى و جهات فلسفى بنابر تمایز میان جهات راجع به صدق و جهات راجع به وجود تبیین مى شود.
رابطه قوه و امکان در Θ3(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارسطو در Θ3 در مقابل مگاریان که قائل بودند پیش از فعل قوه وجود ندارد و تنها زمانی که چیزی در حال فعلیت است «قادر» است، قوه را از فعل متمایز می کند و چهار استدلال در اثبات وجود قوه می آورد. ارسطو همچنین صراحتاً قوه را با امکان مربوط می سازد. حال در اینجا این سئوال پیش می آید که ارسطو چگونه از قوه به امکان عبور کرده است؟ در این مقاله سعی شده است رابطه قوه و امکان توضیح داده شود. تحلیل حرکت، ارسطو را به قوه می رساند و امکان، مفهوم ملازم قوه است. ارسطو ابتدا قوه را مستقل از امکان توضیح می دهد و در نهایت توضیح دیگری از قوه بر اساس مفهومی که ملازم با آن است، یعنی امکان، ارائه می دهد. عبارات او در Θ3 و Θ4 می تواند این گونه تفسیر شود که ارسطو فهمی زمانی از ضرورت، امکان و امتناع دارد. در مقابل در اینجا این گونه استدلال شده که تفسیر زمانی از جهات سه گانه نمی تواند درست باشد و ارسطو تنها تعابیری زمانی از آنها داشته است، بدون آنکه لزوماً بخواهد آنها را به زمان تحویل دهد. علت تعابیر زمانی ارسطو از جهات می تواند این باشد که امکان در اینجا در ارتباط با قوه و حرکت طرح شده است.
صورت بندی گزاره های موجهه نزد خونجی در منطق موجهات زمانی جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگر به دسته بندی بی نظیر گزارة موجهة خونجی در کتاب کشف الأسرار، مراجعه کنیم با مجموعه ای 34 عضوی مواجه خواهیم شد. 15 گزاره از این مجموعه توسط منطق دانان پیش از خونجی بیان شده، اما 19 گزارة دیگر را او افزوده است. پیگیری چگونگی صورت بندی این گزاره ها توسط خونجی این گونه می نماید که وی در صورت بندی خود 2 گزاره را از قلم انداخته و 32 گزارة دیگر را که به دو دستة اصلی(دارای 13 عضو) و فرعی ( دارای 19 عضو) دسته بندی می شوند، صورت-بندی کرده است. در بخش نخست این مقاله، به شرح و توضیح این گزاره ها پرداخته شده است.
منطق دانان جدید پس از مواجهه با گزارة موجهه، سعی کردند جهت گزاره را به صورت نمادین نمایش دهند. از جمله تلاش های صورت گرفته در این راستا، مساعی نیکولاس رشر است. اینکه می گوییم ""تقریباً موفق بوده"" به دلیل وجود کاستی هایی است که در این صورت بندی و دیگر صورت بندی ها وجود دارد؛ زیرا در گزارة موجهه علاوه بر ""جهت""، قید دیگری نیز وجود دارد ( در این مقاله آن را ""قید زمانی"" نامیده ایم) که این صورت بندی ها در نمایش آن ناموفق بوده اند. در این مقاله طرحی نو درانداخته و با نظر به اینکه "" زمان در قیود زمانی متغیر است، پس از تعریف متغیر""t"" ، صورت بندی ای به مراتب گویاتر از دیگران ارائه کرده ایم.
مفهوم و ماهیّت حقوقی «صدقه»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در منابع فقهی، صدقه، هم در باب عبادات و هم در باب معاملات مورد اشاره قرار گرفته و در هر دو حوزه، دارای مصادیق و طبعاً پاره ای احکام ویژه است. اما صدقه موضوع ماده 807 قانون مدنی، مشخصاً ماهیت عقدی دارد؛ عقدی غیر معوّض که از سایر عقود حتی هبه نیز ممتاز بوده و قبض، شرط لزوم آن است. تحقق صدقه، منوط به جهت معاملی خاص یعنی قصد قربت است و با فقدان این داعی، ممکن است عقد، توصیف حقوقی دیگری یابد.
نگاهی به فرایند تبدیل در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده پژوهش حاضر به مطالعه فرایند تبدیل در زبان فارسی در چارچوب کی فر(2005) می پردازد. هدف از این پژوهش توصیف انواع فرایند تبدیل در زبان فارسی است. بدین منظور ابتدا فهرستی از واژه هایی که به بیش از یک مقوله تحوی تعلق دارند از فرهنگ لغت صدری افشار و همکاران (1381) استخراج شده و بر اساس نوع مقوله نحوی شان گروه بندی می شوند. پس از قرار دادن واژه ها در 6 گروه، هر گروه به صورت جداگانه مورد بررسی قرار می گیرد تا مشخص شود آیا حضور این واژه ها در بیش از یک مقوله نحوی حاصل فرایند تبدیل است یا خیر؟ برای این منظور از معیارهای سه گانه کی فر(2005) با نام های طبقه، واژگانی شدگی، و جهت استفاده می کنیم. بررسی شش گروه واژه های استخراج شده نشان می دهد که در زبان فارسی می توان به وجود سه نوع تبدیل قائل شد: 1) تبدیل صفت به اسم 2) تبدیل صفت به قید 3) تبدیل فعل به اسم. واژه های کلیدی: فرایند تبدیل، طبقه، واژگانی شدگی، جهت
ساخت ناگذرا در فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افعال فارسی در موارد سه گانة زیر با یکدیگر در تقابل قرار دارند:
الف) متعدی بودن[1] : که به تقابل میان افعال لازم و متعدی می پردازد. فعلی که نیاز به مفعول دارد فعل متعدی و در غیر این صورت لازم است. همة افعال ناگذرا[2] و مجهول لازم هستند و همة افعال سببی نیز متعدی هستند.
ب) جهت[3] : که به تقابل میان معلوم و مجهول در فارسی اشاره دارد. تفاوت این دو ساخت در ظرفیت نحوی آنهاست و از حیث ظرفیت معنایی تفاوتی با یکدیگر ندارند.
ج) سببی بودن[4] : که به تقابل میان افعال سببی، غیرسببی و ناگذرا (ضدسببی) اشاره دارد. این ساخت ها از حیث ظرفیت معنایی با یکدیگر تفاوت دارند و البته این تفاوت در ساخت نحوی آنها نیز منعکس است. افعال سببی حتماً دارای عاملی[5] هستند که به ساخت غیرسببی یا ناگذرا افزوده شده است؛ افعال غیرسببی دارای عاملی هستند که در ظرفیت معنایی فعل خود آن را دارند و حاصل سببی شدن نیست و افعال ناگذرا هیچ گاه دارای عاملی در ظرفیت معنایی خود نیستند.
گروهی از زبان شناسان بر این عقیده اند که افعال فارسی دارای دو جهت معلوم و ناگذرا هستند (معین، 1974 و کریمی، 2005) و گروهی دیگر علاوه بر این دو، وجود جهت مجهول را نیز در فارسی پذیرفته اند (جباری، 1382 و حق بین، 1383 و روشن، 1377). طبیب زاده (1385) افعال فارسی را دارای دو جهت معلوم و مجهول می داند و منکر جهتی به نام ناگذرا یا میانه است. در این مقاله به بررسی ساخت ناگذرا در فارسی پرداخته ایم و نشان داده ایم که ناگذرا بودن در فارسی یک جهت نیست و در واقع افعال ناگذرا در تقابل با معلوم و مجهول نیستند؛ بلکه باید آن را در تقابل با سببی بودن قرار داد؛ یعنی فعل ناگذرا با افعال سببی در تقابل است. این ساخت در فارسی دارای انواع مختلفی است که به تفصیل معرفی شده است.
گروه فعلی شکافته در فارسی: تمایز هسته جهت و فعل کوچک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بیش از دو دهه گذشته، این فرضیه که گروه فعلی متشکّل از دو فرافکن گروه فعلی کوچک یا گروه جهت و گروه فعل واژگانی است، فرضیه پذیرفته شده ای در میان زبان شناسان چامسکیایی محسوب می شود؛ امّا پژوهش های اخیر درباره ساختار گروه فعلی، براساس فرضیه گروه فعل کوچک شکافته، هسته جهت را متفاوت از هسته فعل کوچک و گروه فعلی را متشکّل از سه فرافکن می دانند که عبارت اند از: گروه فعلی کوچک، گروه جهت و گروه فعل واژگانی. در این تحلیل، فعل کوچک، فعل ساز است و نوع رویداد را نشان می دهد. جهت، موضوع بیرونی را معرّفی می کند و هسته گروه فعل واژگانی، ریشه ای بی مقوله است. تعامل تکواژ سببی و فعل سبک در ساخت های سببی مرکّب و حضور موضوع بیرونی در ساخت های دارای فعل سبک، نمونه مواردی هستند که طرح دولایه ای گروه فعلی را در زبان فارسی به چالش می کشند. پژوهش حاضر با ارائه شواهدی از ساخت های سببی در زبان فارسی نشان می دهد که گروه فعلی، سه لایه ای بوده و هسته جهت و فعل کوچک به طور مستقل و متفاوت از یکدیگر در گروه فعلی ایفای نقش می کنند.
مقایسه جهت ترسیم اشکال متحرک توسط کودکان پیش دبستانی و دبستانی با توجه به دست برتری آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش تعیین و مقایسه جهت ترسیم اشکال متحرک در کودکان پیش دبستانی و دبستانی با توجه به دست برتری آن ها بود روش پژوهش علی مقایسه ای و جامعه آماری 459294 نفر دانش آموز دختر و پسر پیش دبستانی و دبستانی مشغول به تحصیل شهر تهران در سال تحصیلی 88-1387 بود. از میان آن ها به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای 160 کودک (83 دختر و 77 پسر) با میانگین سنی 7/96 انتخاب شد. ابزارهای پژوهش آزمون دست برتری چاپمن (1987) و مقیاس جهت گیری ترسیم اشکال متحرک (محقق ساخته بر مبنای مقیاس اشکال استدگراس و اندروارت،1980) نتایج نشان داد که جهت ترسیم اشکال نتحرک در کودکان راست دست و چپ دست و نیز در کودکان پیش دبستانی با دبستانی تفاوت دارد،اما تحت تاثیر دست برتری نیست. این نتایج موید تاثیر جهت نگارش فارسی بر ترسیم اشکال متحرک است و می تواند کاربردهای مهمی در آموزش نقاشی و طراحی کودکان چپ دست و راست دست ایرانی داشته باشد.
جهات جلب ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دیدگاه های حقوق قضایی بهار ۱۳۹۸ شماره ۸۵
201-216
حوزه های تخصصی:
دعوای جلب ثالث یکی از دعاوی طاری بوده که به اصحاب دعوای اصلی اجازه می دهد شخص ثالثی را به دادرسی جلب و او را تبدیل به یکی از اصحاب دعوا نمایند. قانون آیین دادرسی مدنی ایران ، برخلاف بعضی از کشورها مثل لبنان، هیچ اشاره ای به اهداف و جهات جلب ثالث نکرده و در ماده 135 موضوع را به طور مطلق بیان کرده است. با توجه به اطلاق این ماده و با استناد به پاره ای از قواعد دیگر هم چون خوانده محسوب شدن مجلوب ثالث و جلوگیری از تجدید و تکرار دعاوی و در نتیجه از بین بردن زمینه ی صدور آراء متعارض ، می توان مدعی شد که برای طیف وسیعی از موارد امکان استفاده از جلب ثالث وجود دارد . بدین ترتیب ، خواهان دعوای اصلی می تواند ثالثی را جلب و تقاضای محکومیت او را برای خواسته ای همانند خواسته دعوای اصلی و یا مرتبط با آن بنماید. هم چنان که خوانده نیز می تواند با جلب ثالث وی را در برابر خواهان دعوای اصلی و یا در برابر خود در معرض محکومیت قرار دهد. به علاوه ، جلب ثالث می تواند وسیله ای کمکی و مقدماتی برای جالب جهت پیروزی در دعوای اصلی باشد که گاهی از آن به جلب ثالث کمکی یاد می شود.
درآمدی به خاستگاه و قابلیت های مقوله «حیثیت» در منطق و فلسفه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۹
145-168
حوزه های تخصصی:
هرچند مفهوم «حیثیت» برای مخاطبان و پژوهشگران فلسفه اسلامی ناآشنا نیست، اما به نظر می رسد تا کنون ظرفیت این مفهوم چنان که باید و شاید مورد توجه قرار نگرفته است. در این مقاله پس از بیان خاستگاه حیثیت، گزارشی جامع از جایگاه و گره گشایی های آن در قلمرو منطق و فلسفه اسلامی، به خصوص در حکمت متعالیه، عرضه شده است. همچنین نسبت میان حیثیت با مقید بودن و اعتباریات نیز در حد امکان مورد بررسی قرار گرفته است. برای این کار مثال های فراوانی آورده شده است تا از این حیث ابهامی در کار نباشد. سپس نشان داده شده است که این بحث چه قابلیتی دارد و در عین حال برای آنکه به درستی از قابلیت آن استفاده شود به شروطی بایستی مراعات شود. همچنین در پایان به اختصار این ایده مطرح شده است که توجه به مقوله حیثیت می تواند میان جزمیت و نسبی گرایی، راهی میانه و مطلوب بگشاید.
واکاوی اثر رشته کوه های زاگرس بر تغییرات بارش های سودانی در غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشته کوه های زاگرس به مثابه مهم ترین چهره ناهمواری در غرب ایران علاوه بر اثر کوهساری بر وقوع بارش ها، بر فعالیت سامانه های بارشی نیز تأثیرگذارند. هدف اصلی مقاله حاضر، تحلیل اثر تقویت کننده کوه های زاگرس بر سامانه سودانی است. برای این منظور با روش تحلیل عاملی از بین بارش های یک روزه سودانی در طول دوره 1996 تا 2017، سه نمونه بارش یک روزه 2 دسامبر 1999، 30 مارس 2012 و 20 مارس 2015 انتخاب و بررسی شد. روش مطالعه شده، استفاده از تحلیل همدیدی عناصر جوّی و مدل درون یابی بارش در محیط GIS بوده است. این مطالعه نشان داد وزش دمایی گرم و برخورد سامانه سودانی به دامنه های غربی و جنوب غربی زاگرس سبب کاهش ارتفاع ژئوپتانسیل و شکل گیری میدان تاوایی مثبت شده است. وزش تاوایی مثبت به سمت دامنه های جنوب شرقی و داخلی زاگرس نیز موجب تقویت حرکات صعودی در این دامنه ها شده است. در ترازهای بالاتر جوّ، وزش دمایی سرد در مجاورت با منطقه وزش دمایی گرم سطوح زیرین به کاهش ارتفاع ژئوپتانسیل تراز میانی جوّ انجامیده و حرکات صعودی هوا را تقویت کرده و شرایط مناسب ترمودینامیکی برای رشد و تقویت ابرهای همرفتی و بارش شدید بر سطح ناهمواری های منطقه فراهم شده است. در این پژوهش مشخص شد در همه نمونه ها جهت ورود سامانه و رطوبت به منطقه از دامنه و طول موج ناوه میانی جوّ پیروی کرده است. نتایج نشان داد بیشینه بارش ها در دامنه های واقع در مسیر ورود سامانه دیده شده است. همچنین تغییرات بارش بر شیب های تند زاگرس بیشتر از سطوح دیگر بوده است.
بررسی تأثیر جهت مناسب استقرار ساختمان و نوع بازشو بر تهویه طبیعی در شهر جدید پردیس
حوزه های تخصصی:
در چند دهه گذشته و با شروع بحران های زیست محیطی، تلاش ها در جهت کاهش مصرف انرژی افزایش یافته است .امروزه سعی بر این شده تا یک ساختمان تا حد امکان از پتانسیل های موجود در طبیعت مانند امکانات محیطی و انرژی های تجدید پذیر، انرژی ها ی پاک استفاده کند. باد یکی از انرژی های پاک است می توان از آن به عنوان جایگزینی بسیار مناسب به جای استفاده از انرژی های تجدید ناپذیر و... استفاده کرد هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر جهت مناسب استقرار ساختمان و نوع بازشو بر تهویه طبیعی ساختمان است که با روش تحقیق کیفی و به صورت توصیفی انجام شده است. در این پژوهش در ابتدا به بررسی جهت مناسب استقرار بنا در شهر جدید پردیس و در آخر اصول تهویه طبیعی و پس از آن انواع بازشو و موقعیت بازشو پرداخته شده است . نتایج به دست آمده نشان می دهد که هنگامی که جهت وزش باد نسبت به بازشو مایل باشد، تقریبا تمام نقاط اتاق تحت تاثیر جریان هوا قرار می گیرد. بنابراین قرار گیری مناسب بازشو در ساختمان بر تهویه هوا خیلی موثر است که بهترین حالت برای تهویه طبیعی مطلوب در ساختمان های شهر جدید پردیس ،جبه جنوب شرقی با 60 درجه انحراف به سمت شرق می باشد.
شرط حصانه غایه المشرّع(مقاله علمی وزارت علوم)
من اختلافات آراء حقوقی الجمهوریه الاسلامیه الایرانیه جداره أو عدم جداره «الحافز والدافع» فی الحقوق المدنیه. حیث یعتبر عددُ من هؤلاء أن وجود «الدافع والحافز» وحسب تفسیر وتوضیح الماده 217 من القانون المدنی غیر منطقی، وعدها البعض الآخر خطاً أو هفوهً، فی الوقت الذی نرى «الحافز والدافع» فی القرآن والسُنه والحقوق الاسلامیه شریعه سائده یعمل بها؛ کما اتّخذت مکانها فی حقوق کافه الأقطار الاسلامیه. لهذا واستناداً الى الأدله والشواهد والبراهین المقدّمه یکون «الحافز» عملیه اجرائیه مناسبه ومطابقه لحقوق الدین الاسلامی. ویمکننا أن نعتبر رجوع دوائر القضاء الفرنسیه الى الشرعیه فی تنفیذ المعاملات متأثّر بالحقوق الاسلامیه.
بررسی قالب های معنایی و روش های بیان جهت در فعل های حرکتی فارسی: آمدن و رفتن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با تمرکز بر دو مسیر بالا و پایین و ترکیب این دو با فعل های حرکتی رفتن و آمدن، کوشیده است تا قالب های معنایی فعل های ساخته شده از این دو مسیر را در دو زبان فارسی و انگلیسی با یکدیگر مقایسه کند و به این ترتیب، کارایی پایگاه شبکه قالبی را برای توصیف زبان فارسی بررسی نماید. بدین منظور، تعداد (120) جمله شامل فعل های مسیرنمای پیش گفته از پیکره اصلی بی جن خان استخراج و سپس سعی شد با استفاده از پایگاه شبکه قالبی، قالب های معنایی هرکدام از این افعال با معادل انگلیسی آن مقایسه شود. درنهایت نگارندگان با مقایسه قالب ها به این نتیجه رسیدند که شبکه قالبی برای آن دسته از فعل های مسیرنمای فارسی که مسیر یا جهت را در قید پیشوندی فعل کدگذاری می کنند، قالب متفاوتی با معادل انگلیسی آن دارد؛ ازسوی دیگر، در نوشتار پیش رو به روابط استعاری این افعال با قالب های معنایی دیگر نیز اشاره شد و به طور کلّی این نتیجه به دست آمد که زبان ویژه بودن این نوع رابطه و همچنین بازنمود نحوی متفاوت افعال و کدگذاری مختلف جهت در آن ها، بیان گر لزوم درنظرگرفتن تفاوت های زبانی به منظور کارایی بیشتر شبکه قالبی برای توصیف زبان های دیگر است.
تجزیه و تحلیل روش های برآورد ارتفاع برف مرز دائمی یخچال های کواترنری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۳
239-262
حوزه های تخصصی:
تغییرات اقلیمی کواترنری موجب جابه جایی ارتفاع برف مرز در نواحی کوهستانی ایران شده است. با توجه به گستردگی ایران در عرض های جغرافیایی مختلف و امتداد متنوع ناهمواری های آن، بررسی تغییرات این ارتفاع به صورت یک واحد امکان پذیر نیست. بر این اساس در حوضه های آبریز درجه 2 ایران به تفکیک، آثار یخچال های کواترنری شناسایی شد. ارتفاع برف مرز به روش های رایت، ارتفاع کف سیرک پورتر، نسبت پنجه به دیواره رایت و پورتر و نسبت های ارتفاعی برآورد گردید. نتایج حاکی از آن است که ارتفاع برف مرز برآورد شده با روش رایت در بسیاری از حوضه های آبریز با روش های دیگر همخوانی ندارد. از اعمال این روش در برآورد ارتفاع برف مرز دائمی در چنین حوضه های آبریزی صرف نظر شد. در مجموع از 21 حوضه آبریز دارای آثار سیرک یخچالی کواترنری، ارتفاع برف مرز 9 حوضه آبریز با روش نسبت های ارتفاعی، 6 حوضه آبریز با روش ارتفاع کف سیرک پورتر، 5 حوضه آبریز با روش نسبت پنجه به دیواره رایت و 1 حوضه آبریز با روش نسبت پنجه به دیواره پورتر همخوانی بیشتری دارد. بالاترین ارتفاع برف مرز کواترنری برآورد شده، در حوضه آبریز کویر درانجیر در واحد ژئومورفیک ایران مرکزی 3098 متر و پایین ترین آن در حوضه آبریز تالش- مرداب انزلی در واحد ژئومورفیک شمال 2033 متر است. اختلاف ارتفاع برف مرز دائمی کواترنری ناهمواری های ایران، 1065 متر بوده است. این ارتفاع بین 2030 تا 3100 متر متغیر بوده است. در بین واحدهای ژئومورفیک بالاترین ارتفاع برف مرز کواترنری متعلق به ایران مرکزی (2853 متر) و پایین ترین آن در واحد ژئومورفیک شمال شرق (2424 متر) بوده است.
طرحواره های تصویری قدرتی وجهتی در حبسیه های محمد جواد جزایری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
17 - 32
حوزه های تخصصی:
طرحواره های قدرتی و جهتی از گونه های طرحواره تصویری اند و این تصاویر فرایند شناختی را که در اثر تجربه های فیزیکی انسان در برخورد با جهان خارج شکل می گیرند فراهم آورده است و امکان درک مفاهیم انتزاعی را به وجود می آورند. این پژوهش در چهارچوب نظریه طرحواره، اشعار حبسیه دارای طرح واره قدرتی و جهتی محمدجواد جزایری را با رویکرد زبان شناسی شناختی مورد تحلیل قرار می دهد. براین مبنا پژوهش حاضر باهدف تحلیل انواع استعاره های مفهومی جهتی و قدرتی در اشعار محمدجواد جزایری به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است که تاکنون از این دیدگاه اشعار وی مورد تحلیل قرار نگرفته است. نتیجه بررسی اشعار محمدجواد جزایری چنین بوده که مفاهیم انتزاعی طرحواره های قدرتی در حبسیه های این شاعر درکنار زدن مشکلات و سد های پیش روی مقاومت و پایداری و طرحواره های جهتی برای تلاش و مبارزه، عزم و اراده و ثبات عمل که همگی احساس مثبت را القا می کنند، جای می گیرند و شاعر به کمک آن ها و الگوبرداری از حوزه مبدأ(عینی و تجربی) و تعمیم آن به حوزه مقصد(باطنی و انتزاعی) در تبیین این مفاهیم سود می جوید که همگی جهت ملموس تر نمودن مفاهیم ذهنی و عینیت بخشی مفاهیم بوده است.
اختلاف متناقضان در جهت و محذور آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منطقدانان مسلمان دو قضیه ی موجهه را در صورتی متناقض می دانند که در کم، کیف و جهت، اختلاف و در سایر اجزاءِ تشکیل دهنده ی قضیه، وحدت داشته باشند. از نظر این متفکران اگر دو قضیه ی متناقض دارای جهت واحد باشند، محذور امتناع (اجتماع یا ارتفاع) نقیضین پیش خواهد آمد. راه احتراز از این محذور از نظر این منطقدانان، اختلاف جهت قضایا در متناقضان است. در نوشتار حاضر نشان داده خواهد شد که وحدت متناقضان در جهت، هیچ محذوری ندارد و برخلاف آنچه منطقیان مزبور پنداشته اند، اتفاقا این اختلاف در جهت است که محذور ارتفاع نقضین (کذب متناقضان) را پیش خواهد آورد. از نظر این نوشتار، ریشه ی اشتباه منطقدانان قدیم، خلط ضرورت نفی با نفیِ ضرورت (و نیز دوام نفی با نفی دوام)بوده است. و باید وحدت در جهت را از وحدت های معتبر در تناقض دانست و نه از مواردِ اختلاف در متناقضان. بنابراین قضایای موجهه ی متناقض نیز همانند قضایای مطلقه فقط در کم و کیف با هم اختلاف دارند و نیازی به اختلاف در جهت نیست.