مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
جهت
حوزه های تخصصی:
بحث مشروعیت جهت از مباحث مهم واصلی فقه و حقوق است. به طوری که قانون مدنی یکی از شرایط اساسی صحت معامله را مشروع بودن جهت آن معرفی کرده است. منظور از جهت، قصد و انگیزه ای است که فرد را به انجام معامله ترغیب می کند. بر این اساس، جهت امری شخصی و درونی است که نسبت بره افراد و معاملات گوناگون، متغیّر است. بحث مشروعیت جهت در فقه گرچه با همان تعابیری که در حقوق به آن پرداخته شده، موردبررسی قرار نگرفته است، اما فقها از دیرباز اهمیت این مبحث را ازنظر دور نداشته و در کتب خود به بررسی آن پرداخته اند. قانون مدنی معامله ای را که جهت نامشروع متعاملین در آن تصریح شده باشد، باطل دانسته است. در کتب فقهی نیز در مورد حرمت یا عدم حرمت و به تبع آن، صحت یا فساد معامله ی دارای جهت نامشروع سخن به میان آمده و در این مسئله بین فقها اختلاف نظر وجود دارد که منجر به شکل گیری نظرات فقهی متفاوتی شده است. می توان گفت، اکثریت فقهای متقدّم، قائل به حرمت و فساد چنین معامله ای شده اند. و در بین فقهای معاصر برخی بر حرمت و فساد معامله و بعضی بر عدم حرمت و صحت آن نظر داده اند.
تفسیر هایدگر از رأی کانت درباب «وجود» به عنوان «وضع»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متافیزیک سال چهاردهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۳
89 - 108
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، سیر پدیدارشناختیِ هایدگر درباره رأی کانت درباب «وجود» مورد مداقه قرار می گیرد. هایدگر معتقد است Realität و Dasein در کانت، ریشه در تمایز مشهور ماهیت و وجود (reality and existence) در سنّت فلسفی دارد؛ اما کانت براساس مبنای فلسفی خود و برخلاف خاستگاهشان درنهایت این دو را به عنوان مقولات قوه شناخت بازتعریف می کند؛ بنابراین، در پژوهش حاضر، فروکاست «وجود» به مقوله در کانت به تفسیر هایدگر دنبال خواهد شد. وجود از مقولات جهت (modality) است. ضمن بررسی این دسته از مقولات در ادامه اهمیت perception به عنوان سازونهاد دریافتِ کثرات شهودِ مکانی و زمانی (ماده معرفت) روشن می شود. بدین ترتیب، در نظرگاه کانت، منِ ادراک نفسانی به همراه مقولاتش تألیف بخش این کثرات شهود است که حاصل آن وضع (position) شیء خواهد بود. برای کانت مقولات محمولات هستی شناسانه ای هستند که در نسبت با مُتعلَق قرار می گیرند و با وحدت بخشی به داده های اولیه موجب پدیدارشدن هستندگان می شوند. درنهایت، این نتیجه حاصل می شود که وجود برای کانت ابژ گی یا برابرایستایی است. به عبارت دیگر، هر آن چیزی که اکنون پیش روی ما است، به عنوان حاصل وحدت کثرات، یعنی به عنوان نتیجه تألیف سوژه ثابت می شود و موجب می شود که شیء یا به معنای عام آن یعنی ابژه در مقابل ما بایستد و این همان معنای وضع ابژه توسط سوژه است.
بررسی میزان انطباق جهت سطوح و حرکت چشم انسان در درک تصویر بر اساس روانشناسی گشتالت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۱۸ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴
75 - 84
حوزه های تخصصی:
کیده محیط پیرامون گونه ای از تصویر می باشد که درک آن بر اساس فرآیندی پیچیده انجام می شود. سیستم بینایی انسان تعداد بیشماری داده را از هم تفکیک و حتی عناصری با شباهت نزدیک به هم را از یکدیگر تشخیص می دهد. در قوانین گشتالت، نقش، جهت، حرکات و خطوط عمده در درک تصویر، مهم و اثرگذار هستند که رابطه مستقیمی نیز با عناصر جلب توجه دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی اهمیت و نقش خطوط جهت تصویر و سنجش مساحت بازه های رنگی در تشکیل یک نقش بر اساس عامل جلب توجه در فرآیند ادراکی می باشد. در این خصوص، دو آزمون الف) جهت و ب) نقش-زمینه با شرکت پنجاه دانشجو برگزار گردید. در آزمون اول، رابطه ادراک تصویر بر اساس خطوط جهتی پنهان در یازده تصویر و در آزمون دوم، رابطه عناصر جلب توجه و بازه های رنگی در 33 تصویر، هر دو از طریق پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفتند. بر پایه نتایج ضمن تعریفی از نقش و زمینه، به بررسی مجدد این عوامل و جایگاه و اهمیت آن در طراحی بصری به ویژه طراحی ارتباطات پرداخته شده است. تحقیق حاضر نشان داد که لایه ها، خطوط پنهان و غیرآشکار تصویر می توانند به خوبی در هدایت چشم انسان مؤثر باشند.
بررسی فرایند تبدیل در کردی کلهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبدیل فرایندی است که مقوله واژگانی[1] واژه را بدون هیچ تغییری در صورت آن تغییر می دهد. در پژوهش حاضر فرایند تبدیل در کردی کلهری مطالعه می شود. اهدافی که در این پژوهش به آن پرداخته می شود؛ تعیین مقوله های واژگانی شرکت کننده در فرایند تبدیل و تعیین جهت[2] آن ها است؛ همچنین نشان خواهیم داد کدام یک از رویکردهای مجاز طرح واره های رویداد[3] دیرون[4] (1999) و بازفهرست[5] لیبر[6] (2005، 2004، 1992) قادر است داده های کردی کلهری را تببین کند. داده ها از دو فرهنگ کردی «خوه رهه لات» کریم پور (1380) و «باشور» جلیلیان (1385) استخراج شده است؛ برای تعیین مقوله های واژگانی شرکت کننده در فرایند تبدیل، ابتدا فرایندهای مشابه این فرایند شناسایی و کنار گذاشته شدند؛ بعد از تعیین مقوله های واژگانی، جهت آن ها بر اساس معیار معنایی تعیین گردید؛ سپس داده ها در چارچوب دو رویکرد مجاز و بازفهرست تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان دهنده وجود فرایند تبدیل در سه مقوله اسم، صفت و فعل است؛ جهت آن هم به صورت تبدیل اسم به فعل، تبدیل صفت به فعل و تبدیل فعل به اسم است. علاوه براین، از دو رویکرد مذکور، رویکرد مجاز قادر است که داده های این گویش را تبیین کند. <br clear="all" /> [1] lexical category [2] directionality [3] event schema metonymy [4] Dirven [5] relisting [6] Lieber
روش های مختلف صورت بندی سور شرطی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جاویدان خرد پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
109 - 130
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر روش های مختلف صورت بندی سور شرطی در منطق سینوی بررسی شده است. بهره گیری از نمادهای معمول سور در منطق جدید، بررسی سور شرطی به عنوان جهت و استفاده از منطق مرتبه دوم سه شیوه ای که در این مقاله معرفی شده است. مزایا و معایب هر یک از این شیوه ها را به صورت جداگانه معرفی نموده ایم. هر یک از این روش ها به شیوه ای برای بررسی تفسیرهای متفاوت از آراء ابن سینا درباره سور شرطیات و اختلاف های منطق دانان سینوی درباره شرطیات مفید هستند. در مجموع نشان داده ایم که هیچ یک از این روش ها به صورت مطلق بر شیوه های دیگر برتری ندارد و ممکن است هر یک برای بررسی یکی از اختلافات موجود در منطق سینوی درباره شرطیات مفیدتر از بقیه باشند.
مقایسه و تمایز نحوه دعوا با منشأ، جهت، سبب، خواسته، علت و استحقاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوقی معاصر سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۲
257 - 279
حوزه های تخصصی:
طبق بند 4 ماده ۵۱ قانون آئین دادرسی مدنی یکی از مندرجات الزامی دادخواست، تعهدات و جهاتی است که به موجب آن خواهان خود را مستحق مطالبه می داند. در برخی از مواد قانون یادشده مانند مواد ۱۵ و ۹۸ نیز به منشأ و نحوه دعوا اشاره شده است. در حقوق دادرسی مدنی منشأ، جهت، سبب و نحوه دعوا به درستی تبیین نشده است؛ به گونه ای که با مطالعه منابع حقوقی می توان پی برد برخی از حقوق دانان منشأ و نحوه دعوا و برخی دیگر با ابداع سبب دعوا آن را با نحوه دعوا و گاه با منشأ دعوا یکی پنداشته اند. تشخیص تفاوت و در عین حال، رابطه آنها با یکدیگر آثار مهمی در دادرسی به همراه دارد. برای نمونه می توان تعیین کرد که ذکر کدام یک در دادخواست الزامی است، زیرا عدم تعیین آن موجب توقیف دادخواست و صدور اخطار رفع نقص خواهد بود. همچنین تغییر منشأ دعوا پس از تقدیم دادخواست امکان پذیر نبوده، اما تغییر نحوه دعوا با رعایت شرایط مقرر در ماده ۹۸ قانون آئین دادرسی مدنی ممکن است. نقص کار قانون گذار اشاره به برخی از کلمات بدون بیان معنای آن است، زیرا در حقوق دادرسی هر کلمه یا عبارت آثار حقوقی خاص خود را دارد. در این تحقیق تعهدات و جهات و در عین حال منشأ، واژه ابداع شده سبب و نیز نحوه دعوا به زبان ساده و روشن تبیین شده است.