مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۶۱.
۲۶۲.
۲۶۳.
۲۶۴.
۲۶۵.
۲۶۶.
۲۶۷.
۲۶۸.
۲۶۹.
۲۷۰.
۲۷۱.
۲۷۲.
۲۷۳.
۲۷۴.
۲۷۵.
۲۷۶.
۲۷۷.
۲۷۸.
۲۷۹.
۲۸۰.
معناشناسی
حوزه های تخصصی:
واژه «قسوره» از واژگان تک کاربرد قرآن است که در آیه 51 سوره مدثر به کار رفته است. عالمان لغت و مفسران درباره ریشه، معنا و اصالت این واژه دیدگاه یکسانی ندارند. برخی این واژه را معرّب از زبان فارسی و عده ای از زبان حبشی می دانند. این پژوهش به روش تاریخی و تحلیلی به دنبال پاسخ به این سوال است که ریشه و معنای این واژه چیست؟ در اشعار جاهلیت، قرآن و روایات این واژه به چه معنایی به کار رفته است و آیا می توان معرّب بودن این واژه را از زبان فارسی یا حبشی پذیرفت؟ از بررسی تفصیلی و تحلیل منابع مختلف لغوی، اشعار جاهلیت و کتاب های معرّب نویسان این نتیجه به دست می آید که این واژه در عربی، دارای ریشه از «قسر» بوده و از آن فعل و شبه فعل ساخته شده است؛ کاربرد این واژه در منابع کهن و اشعار جاهلیت فرضیه معرّب بودن آن را از زبان فارسی و یا حبشی رد می کند. درباره معنای این واژه هم دیدگاه های مختلفی از سوی عالمان لغت و مفسران مطرح شده است که بهترین دیدگاه این است که این واژه به معنای شیر (حیوان درنده) یا شکارچیان تیرانداز می باشد.
معناشناسی واژه زکاه و مشتقات آن با رویکرد همنشینی در قرآن کریم
حوزه های تخصصی:
معناشناسی مطالعه علمی معناست که یکی از زیر شاخه های علم زبان شناسی است و شامل رویکرد های شناختی، تاریخی، توصیفی و ... می باشد. رویکرد توصیفی این علم که مقصود ماست خود شامل هم نشینی و جانشینی است که توجه ما در پژوهش پیش رو بر روی قسمت هم نشینی این علم است و سعی داریم از طریق رابطه هم نشینی به ارتباط بین واژه زکاه و سایر مشتقات آن با هم نشین های آن بپردازیم و با توجه به این ارتباط، به دلیل تأکید زیاد خداوند از بین همه دستورات خود، بر روی مسئله زکات که یکی از فروعات دین است، پی ببریم. آنچه بر اهمیت انجام این پژوهش می افزاید این است که واژه زکاه به همراه مشتقات آن 59 بار در قرآن کریم ذکر شده است و قطعاً در کتابی چون قرآن که همه چیز در جایگاه خود بیان شده است تکرار این واژه بدون دلیل نمی باشد. یافته های پژوهش بیانگر این است که واژه زکاه با واژه هایی مانند صلاه، ولی، اطیعوا الله و اطیعو الرسول، تاب، آمن، دون الخوف و الحزن، بِرّ، متقون، جاهد و حنان و مشتقات آن نیز با یؤذن، عض البصر و حفظ الفرج هم نشین شده است، در این میان واژه صلاه بیشترین بسامد هم نشینی را با زکات دارد و دلیل این امر این است که خداوند قصد دارد به مسلمانان جایگاه و ارزش این دو فروع دین را برساند و گویی شرط قبولی بقیه اعمال مسلمانان را این دو عمل می داند بعد از آن اطیعوا الله و اطیعو الرسول و تاب و آمن با واژه زکاه پربسامدترین هم نشین ها هستند.
دلالت تقدیم وتأخیر در قرآن کریم ازنظر معناشناسی و کاربست آن در ترجمه به فارسی (مطالعه موردی برخی آیات سوره آل عمران)
حوزه های تخصصی:
تقدیم وتأخیر از اسلوب های زبانی است و ترجمه قرآن، بدون آشنایی با آن، به نتیجه مطلوب نمی رسد. تقدیم وتأخیر در قرآن علاوه بر توجه به رعایت فواصل و ضرب آهنگ آیات، بر مفاهیمی نظیر تعظیم، اهتمام، اختصاص، ابراز تعجب و ... دلالت دارد. از منظر فرایند ترجمه، این اسلوب عملیاتی دشوار و گاهی ناشدنی است اما می توان با در پیش گرفتن برخی فنون، به ترجمه برخی از آن ها و انتقال پیام نهفته مبادرت ورزید. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی درصدد تبیین دلالت تقدیم وتأخیر ازنظر معناشناسی در آیاتی از سوره آل عمران و ارائه فنونی برای ترجمه چنین آیاتی به زبان فارسی است، طبق یافته های پژوهش، انتقال دلالت های تقدیم وتأخیر در همه آیات امکان پذیر نیست و گرچه ترجمه، دلالت معانی موردنظر را دستخوش تغییراتی می نماید اما مترجم باید تلاش کند هر چه بیشتر به کمال مطلوب که انتقال دلالت های تقدیم وتأخیر است، نزدیک تر شود. رعایت تقدم و تأخر واژگانی آیات در ترجمه، استفاده از ادات ویژه حصر و اختصاص در زبان فارسی، استفاده از واژگان جبرانی مناسب مقام آیات نظیر واژه های دارای بار معنایی تعجب، تهدید و تأکید ازجمله فنون ترجمه این اسلوب به زبان فارسی است.
معناشناسی واژه «إحصان» در قرآن با تکیه بر روابط هم نشینی و جانشینی
حوزه های تخصصی:
دانش معناشناسی یکی از ابزار معتنابه برای فهم معنای واژگان بر اساس نظام معنایی و چینش منسجم الفاظ قرآن است. از جمله واژگان برجسته در حوزه احکام دین، «إحصان» است که به دلیل کارکردهای مختلف در مباحث فقهی، به ویژه مبنا بودن تحقق آن در «رجم»، فهم معنای آن در بافت قرآنی قابل تأمل خواهد بود. بدین منظور در مقاله حاضر، ابتدا تمامی مشتقات واژه مذکور از ریشه «حصن» در آیات قرآن احصا شد که پنج بار در قالب فعلی ذکر شده اند-أُحْصِنَّ، أَحْصَنَت(2بار)، تُحْصِنُونَ و لِتُحْصِنَکُمْ - که غالبا در باب افعال است و 13 بار نیز در قالب اسمی به کار رفته که اکثر آن ناظر به جنس مؤنث- الْمُحْصَناتِ(4بار)، الْمُحْصَناتُ(3بار)، مُحْصَناتٍ، تَحَصُّناً – است. سپس بر اساس روش توصیفی- تحلیلی و معناشناسی به تبیین رابطه مشتقات واژه «احصان» با واژگان همنشین(شامل «نکح»، «مومن»، «فرج»، «قری»، «لبس»، «حلل»، «رمی» و «منع»)، جانشین(شامل «عفف» و «حفظ») و دارای تقابل معنایی(«أیم»، «فتی»، «فاحشه»، «مسافحه»، «بغی») با آن در قرآن پرداخته شد. بر اساس نتایج پژوهش، «احصان» فارغ از شرایط حداقلی آن در فقه(ازدواج و اسلام) و حداکثری آن در اخلاق(تقوا و عفت ورزی) حالتی در انسان ایجاد می کند که به صورت خودمراقبتی از هرگونه عبور از حریم های الهی به ویژه در زمینه مسائل جنسی پرهیز نماید و مانند یک زره، مانع از رسیدن آسیب های ناشی از انحرافات و به تبع آن، تهمت های مرتبط با آن به انسان گردد.
بررسی معناشناسی دعا در قرآن کریم در سه گام
منبع:
مطالعات ادبی متون اسلامی سال ششم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۲)
101 - 125
حوزه های تخصصی:
معناشناسی بخشی از زبانشناسی امروزی (زبانشناسی توصیفی و ساخت گرا) است. معناشناسی به دنبال مطالعه و بررسی شرایط تولید معنا و دریافت آن نزد خواننده است. در واقع، نویسنده اثر را به عنوان تولید دستورزبانی و گرامری نگاه نمی کند و در نگاهی نو به مطالعه فرهنگ واژه و جهان بینی حاکم بر آن می پردازد. از این رو، با علم تفسیر متفاوت است. این روش در میان مستشرقان نظیر ایزوتسو و برخی از محققان اسلامی به کار گرفته شده است. پژوهش حاضر به کمک دانش معناشناسی با رویکرد به محورهای خرد و کلان و روابط همنشینی و جانشینی به مفهوم دعا در قرآن کریم در سه گام می پردازد. در اولین گام به بررسی معناشناسی واژگانی دعا بر پایه معنای وضعی و لغوی و مطالعه جهان بینی و فرهنگ قومی عرب جاهلی در پیش از اسلام پرداخته است. در دومین گام برای رسیدن به معنای واژه دعا ، به شبکه معناشناسی واژه های هم معنا، واژه های متضاد، و واژه های ملازم دعا در قرآن پرداخته است. در آخرین گام، به تحلیل متنی دعا و تعریف دعا و بررسی واژه های کلیدی و کانونی آن در قرآن می پردازد.
پژوهشی ناکام درباره ملارجبعلی تبریزی: بررسی مقاله تحلیل و نقد بُعد هستی شناسی و معناشناسی الهیاتِ تنزیهیِ حکیم تبریزی بر مبنای حکمت صدرایی
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۳ خرداد و تیر ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۹۴)
305 - 318
حوزه های تخصصی:
در اصفهان عصر صفوی فلسفه رشد و نمو خوبی داشته است. در آن زمان با سه مدرسه فلسفی متفاوت روبه رو هستیم. مدرسه میرداماد، مدرسه ملاصدرا و مدرسه ملارجبعلی تبریزی. مدرسه تبریزی در بیشتر مسائل همچون اشتراک معنوی و لفظی وجود، حرکت جوهری، وجود ذهنی، تجدد امثال و... با دو مدرسه دیگر تفاوت های بنیادین دارد. یکی از این تفاوت ها «الهیات سلبی» است که در مدرسه تبریزی مورد قبول و در دو مدرسه دیگر مردود است. موضوع اصلی این نوشتار بررسی مقاله «تحلیل و نقد بُعد هستی شناسی و معناشناسی الهیاتِ تنزیهیِ حکیم تبریزی بر مبنای حکمت صدرایی» است. نتیجه اجمالی که این مقاله گرفته است این است که پژوهش چه در انتخاب موضوع و چه در نقل و نقد اقوال ناکام است.
معناشناسی ماهیت نگاره های معماری سنتی و تأثیر هویّتی آن در جهانی شدن شهر یزد (مورد مطالعاتی : خانه ملک زاده)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۵
96 - 112
حوزه های تخصصی:
بافت های تاریخی شهرهای ایرانی- اسلامی با ارزش کالبدی و فرهنگی نهفته در خود، از هویت شهری بالایی برخوردار هستند. شهر یزد از جمله شهرهای است که از بافت تاریخی و معماری منحصر به فردی برخوردار است. بازشناسی نگاره های موجود در معماری آن می تواند بخشی از این هویت تاریخی را معرفی کند. در همین راستا، پژوهش حاضر که از نوع تحقیقات کیفی و توصیفی است و در آن از مطالعات اسنادی بهره گرفته شده، با روشی پیماشی تلاش دارد تا با استناد به دو رویکرد "دید مکانی" (هستی شناسی) و "معنای مکان" (پدیدارشناسی) محیط زیسته را در جهانی شدن شهر یزد و خاصه نمونه مورد مطالعه پژوهش، خانه ملک زاده مورد کنکاش قرار داده و هر بخش را با عناصر هویت سازی که معماری به فرد منتقل می کند، تبیین و ارزیابی نماید؛ در حقیقت محقق از میان نیازهای روانشناختی، دو نیاز "ابراز وجود" و "احراز وجود" را مورد تاکید قرار داده و تلاش دارد تا با روش «تئوری برخاسته از زمینه»، به شناسایی معیارهای خانه های سنتی یزد در پاسخگویی به این نیازها بپردازد. نتیجه حاصل نشان می دهد، تأثیری که عناصر هویت ساز معماری ایرانی اسلامی در غالب خانه های سنتی در بافت های تاریخی بر جهانی شدن شهر یزد می گذارد، در جستجوی هستی شناسی و شناخت شناسی در هویت و فرهنگ شهر است. اهداف پژوهش: تبیین و بررسی مؤلفه های هویت دهنده به معماری سنتی شهر یزد و جستجوی عناصر موثر آن در جهانی شدن این شهر. ارائه راهکاری برای زدودن بحران های ایجاد شده در معماری خانه های معاصر شهر یزد. سؤالات پژوهش: طرحواره های معماری سنتی شهر یزد چه نقشی در ماهیت این شهر و ثبت میراث فرهنگی جهان دارند؟ چگونه می توان با استناد به طرحواره های معماری سنتی یزد بحران هویتی فرهنگی ایجاد شده در خانه های معاصر این شهر را در ردایی مدرن برطرف نمود؟
واکاوی مفهوم «تمدن نوین اسلامی» با رویکرد معناشناختی
حوزه های تخصصی:
بی گمان، سخن گفتن از تمدن نوین اسلامی و ارائه هر طرح و نظریه ای دراین باره ، نخست مستلزم درک صحیح و واقعی از مفهوم تمدن است. تمدن واژه ای آشنا، درعین حال مبهم و پرمناقشه است که درباره چیستی آن گفت وگوهای بسیاری انجام شده و دیدگاه های فراوانی ارائه گردیده است. در این پژوهش کوشیده ایم با روشی تحلیلی و رویکردی انتقادی ضمن واکاوی مفهوم تمدن از حیث معناشناختی، مسئله اسلامیت و نوین بودن آن را بررسی کنیم. برای رهیافت به این مهم نخست با مراجعه به دیدگاه اهل لغت و فرهنگ نامه نویسان و نیز آرا و اندیشه های نظریه پردازان تمدنی ضمن نقد برخی دیدگاه ها، هماهنگ با معنای لغوی نظریه ای جامع و جدید ارائه نموده ؛ و در ادامه تبیین کرده ایم که تقیّد تمدن به پسوند اسلامیت و نوین بودن گویای تقابل تمدن مزبور با تمدن غرب و تغایر آن با تمدن اسلامی است.
ابهام در قوانین کیفری با رویکردی زبان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر بر پایه ساخت زبانی با رویکردی معناشناسی- نحو به بررسی گونه های عدم تعین در قوانین کیفری می پردازد. عدم تعین در جمله ناشی از دلالت چندگانه زبانیاست. بر این اساس ابتدا به بررسی دلالت چندگانه و سپس نتیجه حاصل از آن یعنی ابهام در دو سطح واژگانی و نحوی و زیرگروه های هر کدام با تمرکز بر واژگان و جملات قانون مجازات اسلامی و قانون آیین دادرسی کیفری به عنوان پیکره داده ها پرداخته شده است. این پژوهش با نگاهی نو و با روشی توصیفی-تحلیلی نشان می دهد که در سطح چندمعنایی واژگانی: فنی و تخصصی بودن زبان، به کارگیری زبان بیگانه (عربی)، اشتراک لفظی، هم معنایی و تقسیم، بیشترین تأثیر را بر ابهام قوانین کیفری داشته است. در سطح نحوی می توان به حذف واژگانی، ارجاع، وجود جملات طولانی و پیچیده، استفاده فراوان از عبارات حرف اضافه ای و نامعمول عربی، عدم رعایت اصول نشانه گذاری و اعراب گذاری اشاره کرد.
بررسی و ارزش گذاری کاربست تضییق مفهومی در واژه ضرب در تفاسیر با محوریت آیه 34 سوره نساء(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های قرآن و حدیث سال ۵۴ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
247 - 225
حوزه های تخصصی:
از جمله شاخه های مطالعاتی حوزه معناشناسی، بحث «تحوّل معنایی واژگان» در قرآن کریم است که به معنای توجه به تغییرات ایجاد شده در معنا و مفهوم برخی واژگان در قرآن و پیشینه معنایی آن در دوران پیش از نزول یعنی در عصر جاهلی است. تضییق مفهومی به عنوان یکی از این تحولات معنایی، به معنای آن است که ﺗﻌﺪاد اﺷﯿﺎﺋﯽ ﮐﻪ ﯾﮏ واژه ﺑﺮ آن دﻻﻟﺖ ﻣﯽﮐﻨﺪ با گذشت زمان و تحول جریانات رو ﺑﻪ ﮐﺎﺳﺘﯽ ﻧﻬﺎده، و ﯾﮏ واژه، دریک معنا منحصر شده اﺳﺖ. این اصل آن هنگام که برای بررسی واژه ای در همان هنگام نزول اعمال شود، امری طبیعی و بدون نقد است. اما تضییق مفهوم یا معنا در قرآن هنگامی از مدار صحت خارج می شود که میان نزول قرآن و تفسیر آن فاصله بسیاری قرار گرفته باشد و مفسران بخواهند براساس تضییق مفهومی که برای یک واژه در عصر تفسیر رخ داده، کلام را تفسیر و معنا کنند. برخی از واژگان قرآن مانند ضرب در آیه 34 نساء از این سرنوشت برخوردار بوده است. هنگامه نزول قرآن این واژه از معانی بسیار متعدد برخوردار بود که یکی از معانی شایع آن نکاح بود. اما پس از چند قرن مفسران که بیشتر و اولین آن ها غیرعرب زبان بودند، مفهوم گسترده ضرب را در کتک زدن حصر نموده و پس از آن در پی توجیهات متعدد در تفسیر آیه برآمدند. این پژوهش برآن است تا با بررسی معناشناسانه این واژه و تبیین معانی گسترده ضرب و تمرکز بر معنای نکاح برای آن تفسیری نو از آیه ارائه دهد و با ادله ها و مستندات دیگر آن را تحکیم بخشد.
مطالعه تفسیری ماده (حفظ) در آیه نهم سوره حجر با تکیه بر روش معناشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱شماره ۵۰
145 - 169
حوزه های تخصصی:
معنای لغوی (اساسی) مادّه «ح ف ظ» از آن جهت که در مقابل معنای «ن س ی» قرار دارد؛ در موضعی بکار میرود که به جهت تعهّدپذیری و کمی غفلت و وفاداری کامل ذهن در فرایند ذخیره سازی مفاهیم، موجودی ترک نشده و در نتیجه سالم مانده و هلاک و ضایع نشود. همچنین تفاوت این ریشه با دیگر ریشههایی که به لحاظ معنایی، شبیه مادّه «ح ف ظ» اند در این است که این مادّه، مانند ماده «رعایه» سبب عدم هلاکت را بیان نمیکند، یعنی در فرایند خود حالت خاصّی را در بر نداشته و محلّ تحقّق حفاظت نیز باید قابل جمعآوری و نگهداری، متناهی و قابل حصر باشد. همچنین در این مادّه، زمان و استمرار آن مورد توجّه نیست. بنابراین با توجه به تدریج موجود در معنای فعل «نزّلنا» در آیه نهم سوره حجر و با این که «الذّکر» نزولی تدریجی دارد، از آن جهت که واژه «الحافظون»، از سویی دلالت بر محلّ تحقّقی متناهی و جمع آوری شده داشته و از سویی دیگر، زمان و استمرار در آن مد نظر نیست و توجّهی به زمان در آن نیست، معنای ثبوت و پایداری حفاظت را متبادر میسازد. به بیان دیگر تنها با بهرهگیری از معنای لغوی حافظ برای حفاظت، با حرکت تدریجی محفوظ (الذکر) در طول زمان حرکت نمیکند. یعنی خداوند تمام قرآن کریم را در همه زمانها محافظت مینماید.
«تبدیل» و «نوشتن کتاب با دستان»؛ تحلیلی زبان شناختی از دو گزاره موهم تحریف بایبل در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۰
1 - 32
حوزه های تخصصی:
در میان آیاتی که معمولاً برای اثبات تحریف تورات بدان ها استناد می شود، دو دسته آیات خاص وجود دارند که بسیاری از محققان مسلمان و قرآن پژوهان غربی آن ها را حاکی از وقوع «تحریف لفظی» در تورات (و یا انجیل) قلمداد کرده اند. یکی آیاتی که در آن ها از «تبدیل» سخن به میان آمده و دیگری آیه 79 بقره که از «نوشتن کتاب با دستان» توسط یهودیان سخن می راند. پژوهش حاضر با تکیه بر دانش های معناشناسی و کاربردشناسی و با استناد به روابط بینامتنی تلاش می کند به بررسی این آیات بپردازد. این بررسی نشان می دهد که بر اساس کاربردهای قرآنی، «تبدیل» صرفاً موضوعی مربوط به فضای شفاهی است و هیچ ارتباطی با تورات یا سایر کتاب های مقدس ندارد؛ بلکه تنها ناظر به تبدیل سخن خاصی است که در قرآن صراحتاً به آن اشاره شده است. «نوشتن کتاب با دستان» نیز، برخلاف دیدگاه رایج نزد مفسران که آن را دال بر تحریف تورات یا جعل کتابی در کنار تورات می دانند، تنها اشاره به یک دیدگاه غلوآمیز یهودیان درباره چگونگی کتابت متن تورات دارد و بنابراین کاملاً بی ارتباط با موضوع تحریف است.
تحلیل گفتمان خنده در آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۰
33 - 67
حوزه های تخصصی:
خنده به عنوان یکی از نیازهای روحی و روانی انسان در جنبه های مختلف زندگی وی ایفای نقش می کند بااین حال این سؤال پیش می آید که آیا در اسلام به خندیدن پرداخته شده یا بر اساس دیدگاه برخی که اسلام را دین گریه می دانند به خنده پرداخته نشده است؟ برای پاسخ به این پرسش که خنده در آیات و روایات چگونه تبیین شده است؟ از روش های معناشناسی تاریخی و توصیفی و سپس تحلیل کمی و کیفی و تحلیل گفتمان استفاده شده است این پژوهش در حوزه معناشناسی تاریخی نشان می دهد که کلمه ضحک در قبل از اسلام گستردگی معنایی داشته است که معنای خندیدن، تعجب کردن و مسخره کردن را شامل می شده و ازنظر معناشناسی توصیفی نیز واژه ضحک و واژه های مرتبط با آن با به کارگیری قاعده سیاق هسته معنایی خنده و ارتباط نظام مند مؤلفه های آن نشان می دهد که ضحک با توجه به هم نشین هایش دارای معانی متفاوتی می باشد که برخی ممدوح مانند شادی و خنده در بهشت و برخی مذموم مانند مسخره کردن است؛ و نیز این پژوهش نشان داده است که اصل خنده ذاتاً مذموم و نکوهیده نیست ولی خنده را به شرایط و زمان و مکان مناسب محدود کرده است.
ژرف ساخت لایه آوایی- معنایی در سوره مبارکه لقمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش بی بدیل قرآن کریم در زندگی بشر، سبب شده است تا دانش آواشناسی، در راستای کشف لایه های به هم پیوسته معانی و مضامین نهفته در این کتاب مقدس، به کمک محققان علوم اسلامی بیاید و پژوهش های گسترده ای در زمینه انسجام میان لایه های آوایی و معناشناسی آیات قرآن کریم، صورت پذیرد. در پژوهش حاضر، در راستای نیل به هدف مزبور، به واکاوی انسجام آوایی- معنایی در سوره لقمان پرداخته شد. روش به کار گرفته شده، توصیفی– تحلیلی بوده و از خلال مبانی نظری مطرح و تطبیق آن ها بر آیات مبارکه، برخی نتایج حاصل شد: ارتباط بین جنبه های صوتی و دلالی آیات سوره کاملا مشهود است و اصوات دقیقا در اقتضای معانی آیات به خدمت آمد ه اند. اصوات مجهور با بسامد 71% و متوسط با بسامد 49% بیش ترین سهم را در القای معانی آیات داشته اند و بعد از آن ها اصوات مهموس با بسامد 29%، شدید 27% و سایشی 24% قرار دارند. دلیل غلبه اصوات مجهور و متوسط، ناظر بر معانی و سیاق آیات است؛ زیرا در این سوره درباره موضوعات مهمی چون: عظمت قرآن کریم، خلقت خداوند، رستاخیز عظیم قیامت، توحیدگرایی و ارزش های اخلاقی سخن به میان آمده است که نیاز به کارگیری این اصوات را بیش تر توجیه می کند و در مقابل آن، در مواضعی که نیاز به برانگیختن احساسات لطیف مخاطب است، از اصوات مهموس و سایشی آرامش بخش افزون تری استفاده شده است؛ به گونه ای که تناسب آوایی میان حروف کلمات و معانی آن ها کاملا مشهود است و جایگزین کردن آن ها با واژگان دیگر، غیرممکن است.
شناخت معنای هنر مبتنی بر روش رایج معناشناسی در فقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی دوره ۱۸ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
863 - 896
حوزه های تخصصی:
حضور جدی فقه در عرصه های فردی و اجتماعی هنر، نیازمند موضوع شناسی و به تبع معناشناسی متناسب با مختصات آن است. اما هیچ گاه بابی برای موضوع مستنبطه عرفی هنر، گشوده نشده تا معنای آن در چارچوب موضوع شناسی رایج در فقه تعریف شود. بنابراین به منظور نقش آفرینی فعال فقه در عرصه هنرها و تعیین خط مشی کارامد از آنها با جهت گیری فقهی، ضروری است که روش کشف معنا از ابواب فقهی، استحصال و در تعریف هنر، مورد بهره برداری قرار گیرد. با توجه به اینکه یکی از چالش های فرعی در دستیابی به هدف مذکور، تعریف ناپذیری ذاتی موضوع هنر است؛ تلاش بر این بوده است تا با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، ابتدا روش معناشناسی در فقه، بازخوانی شود و سپس در جهت کشف معنای هنر و ارائه تعریف از آن به کار رود، به نحوی که وجه جامعه شناختی و عرفی آن را تضمین کند. بر این اساس در گام نخست فرایند معناشناسی موضوعات در فقه با بررسی ادله فقها، ترسیم شده و در ادامه با نفی تعریف پذیری ذاتی از هنر، مؤلفه هایی پیشنهاد شده است که در حکم تعریفی غیرذاتی، حائز دو ویژگی مهم است؛ اولاً در ضمن آن جهت سیال، عرفی و جامعه شناختی هنر لحاظ شده است؛ ثانیاً انطباق آن با روش فقها در شناخت معانی مستنبطه عرفی، سبب می شود که سازگاری حداکثری با دستگاه فقاهت در هضم معنای هنر داشته باشد و به همین اعتبار تعیین تکلیف آن اعم از ابعاد فردی و اجتماعی میسر شود.
علیه دوحمل گرایی در سنت ماینونگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه فلسفی دوره دوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۷)
249-268
حوزه های تخصصی:
مسئله ای که در این مقاله پی گیری میکنیم آنست که آیا دو حمل گرایی ماینونگی موجه است؛ و فرضیه ما آنست که موجه نیست. به رغم این که نظام های منطقیِ دوحمل گرا ویژگی های صوری و معناشناختیِ اساساً متمایزی به حمل متداول و حمل ماینونگی (یا رمزانشی یا درونی) نسبت می دهند، خود دوحمل گراییِ ماینونگی خلاف شهود است. نشان می دهیم که وجوه اختلاف ادعاییِ این دو گونه ی حمل، فارغ از طبیعت این حمل ها هستند. این که گزاره های رمزانشی (یعنی آنها که حاوی حمل رمزانشی هستند) صرفاً در قالب نسبت های یک موضعی صورت بندی می شوند، این که نمی توان از آنها خاصیت های مرکب انتزاع کرد، این که مقید به بستار منطقی، ناتمامیت و ناسازگاری هستند، و این که اتفاقی نیستند، هیچ یک برآمده از سرشت رمزانش نیست و به کار تمایز نهادن میان انواع حمل نمی آید. همچنین معناشناسی های نظام های دوحمل گرا تنها هنگامی شهود های ما درباره ی طبیعتِ اشیاءِ ماینونگی را پاس می دارند که شهودهای دیگر ما درباره ی ثبات معنای حمل یا ثبات معنای شیء را نادیده انگارند. دوحمل گراییِ ماینونگی جواب نمی دهد.
تحلیل روان شناختی رشد قرآنی و نشانه های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد از مسائل اساسی و واژگان پرکاربردِ دانش هایی چون روان شناسی و علوم تربیتی است. در دانش روان شناسی، رشد به ابعاد جسمی، جنسی، عقلی، اقتصادی، اخلاقی، عاطفی، اعتقادی و... تقسیم می شود؛ در آموزه های قرآنی نیز رشد در معانی یادشده به کار رفته است. هدف این پژوهش، تحلیل روان شناختی رشد عاطفی در قرآن با تأکید بر آیه 7 سوره حجرات و بررسی نسبت آن با رشد عاطفی در دانشِ روان شناسی است. رشد عاطفی−قرآنی، تحول و تعالی عواطف انسانی در پرتوی تربیت قرآنی است که با دوست داشتنِ خوبی ها و میل به انجام آنها و نفرت از بدی ها بروز می کند. باریابی به مقام رشد عاطفی، هدف نزول قرآن (جن، 2) و تربیت قرآنی، فرایند دستیابی به رشد عاطفی است. از رشد عاطفی می توان به رشد قرآنی، متعالی، معنوی، اخلاقی نیز تعبیر کرد. شیوه گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و گستره آن، قرآن و داده های روان شناختی درباره دو مفهوم رشد و عاطفه است؛ روشِ پژوهش، تحلیلِ مفهومی به سه گونه تحلیلِ سیاقی، تحلیلِ مفاهیم متضاد و تحلیلِ شبکه معنایی است.
معناشناسی توصیفی ماده «خلف» در قرآن کریم بر محور روابط همنشینی
حوزه های تخصصی:
گرچه بسامد واژه «خلف» و مشتقات آن در قرآن کریم 127 مورد است، اما تاکنون با رویکرد معنا -شناختی به عنوان شیوه ای منسجم در تحلیل مفاهیم قرآنی مورد مطالعه قرار نگرفته است. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی بر آن است تا در یک فرایند منظم این واژه را در لغت نامه ها و سپس در کل قرآن مورد تحلیل و بررسی قرار داده و شبکه معنایی آن را با تکیه بر روابط همنشینی، بازیابی کند. بر اساس یافته های پژوهش، این ماده سه اصل معنایی دارد: نخست اینکه چیزی جانشین چیزی دیگر شود، دوم به معنای پُشت و سوم به معنای تغیر. این واژه در قرآن کریم نیز با معانی متعددی چون جانشینی، پُشت، آیندگان، مخالف، خلف وعده، اختلاف نمودن و آمدن پیاپی شب و روز، استفاده شده است که با سه اصل معنایی مذکور رابطه دارد. همچنین با بررسی واژگانی که با مشتقات این ماده در محور افقی همنشینی قرارگرفته اند، مولفه های معنایی زیر به دست آمد: ایجاد جانشین توسط خداوند، حقایق و کتب آسمانی نازل شده از مصادیق اختلاف در میان گروه های کفران کننده، برتری انسان بر سایر موجودات به واسطه اعطای مقام جانشینی در روی زمین از سوی خداوند، داوری اختلاف کافران توسط خداوند در روز قیامت، ایجاد دوگانگی به وسیله گروه های کفران کننده، عدم صدق خُلف وعده از جانب خداوند و اعتراف به مالکیت حقیقی خداوند نسبت به نعمت ها.
گوناگونی معنایی واژه «سخن» در شاهنامه فردوسی و تطبیق آن با متون فارسی میانه زردشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاهنامه فردوسی یکی از مهم ترین و ماندگارترین آثار حماسی ایران و جهان است و این ارزش و اعتبار آن تنها نتیجه آرایش صحنه ها و ارائه تصویر مناسب با موضوع و صور حسی خیال نیست، بلکه گزینش کلمات و ترکیبات به کار رفته در جملات در ماندگاری این اثر به عنوان یکی از شاهکارهای ادبی جهان نقش به سزایی بازی کرده است. از اینرو طرح این پرسش که اساساً «سخن» و کلام در دیدگاه او چه جایگاه و معنایی داشته بی سبب نیست. این جستار در نظر دارد تا معنای واژه «سخن» را در شاهنامه فردوسی مورد بررسی قرار دهد. به نظر می رسد که فردوسی در معناهای مختلفی از واژه «سخن» استفاده کرده است و این خود نشان از اهمیت و جایگاه کلام و «سخن» نزد فردوسی دارد. اما این پرسش مطرح است که آیا برخی از این معناها با مفاهیم همین واژه در متون پهلوی مطابقت دارند یا خیر. به همین منظور علاوه بر بررسی معنای «سخن» در شاهنامه به بررسی معناهای در نظر گرفته شده برای این واژه در متون فارسی میانه زردشتی نیز پرداخته خواهد شد. از سوی دیگر به سبب اهمیتی که کلام و «سخن» در اندیشه فردوسی دارد ردپای این اهمیت در اندیشه ایران باستان نیز مورد بررسی قرار خواهد گرفت. این مقاله برای رسیدن به اهداف خود از روش توصیفی و تحلیل تطبیقی بهره خواهد برد و تلاش دارد تا با رویکرد معنی شناسی، معناهای گوناگونی را که برای واژه «سخن» در شاهنامه و متون پهلوی در نظر گرفته شده است مورد بررسی قرار دهد.
معناشناسی واژه «رجس» در قرآن کریم با تأکید بر روابط هم نشینی و جانشینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دستیابی به معنای درست مفردات قرآنی اساس تفسیر است که کمال آن، با تحلیل معنای واژگان در سیاق آیات و دستیابی به شبکه معنایی کلمات صورت می گیرد. واژه «رجس» یکی از کلمات ارزشی در قرآن کریم است که 10 بار و در 9 آیه ازجمله در آیه مهم تطهیر (احزاب: 33) آمده است. پژوهش حاضر پس از بررسی در معنای اصلی «رجس» و معانی برآمده از آن، براساس روش معناشناسی به استخراج مفاهیم هم نشین و جانشین «رجس» در قرآن می پردازد. معنای اصلی «رجس»، حرکت، لرزش، اضطراب و شیوع تند و گسترده (بوی بد یا صدای بلند و آزاردهنده) است که باعث تنفر و دوری می شود. با بررسی روابط معنایی «رجس» در آیات قرآن روشن می شود مهم ترین هم نشین های «رجس» با رابطه مکملی، الفاظ «قَدْ وَقَعَ»، «من رَّبِّکُمْ»، «اللّهُ»، «یجْعَلُ»، «مَیْتَهً»، «دَمًا مَّسْفُوحًا»، «لَحْمَ خِنزِیرٍ»، «لِیُذْهِبَ»، «فَاجْتَنِبُوا»، «الْخَمْرُ»، «الْمَیْسِرُ»، «الأَنصَابُ»، «الأَزْلاَمُ»، «فَأَعْرِضُواْ» و «فَزَادَتْهُمْ» است. رجس بر محور جانشینی با واژگانی چون «القول» (حکم به عذاب)، «الرِجز»، «الظنّ»، «المشرکون» و «الشیطان» دارای هم معنایی نسبی است؛ به طوری که هر کدام از آنها یکی از مصادیق «رجس» نیز محسوب می شوند. وجه جامع معانی «رجس» در قرآن، «دوری» است که در دوری از رحمت الهی، ایمان و طهارت نمودار می شود. خداوند با موهبت عصمت به اهل بیت(ع)، آنها را از همه انواع «رجس» (زمینه ساز دوری از ایمان) مصون داشت.