مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۴۱.
۳۴۲.
۳۴۳.
۳۴۴.
۳۴۵.
۳۴۶.
۳۴۷.
۳۴۸.
۳۴۹.
۳۵۰.
معناشناسی
حوزه های تخصصی:
نظام های گفتمانی از مباحث با اهمیت در نشانه -معنی شناسی به شمار می روند. این نظام ها در تعریف نوع روابط افراد و شکل گیری نظام قدرت نقشی بسزا ایفا می کنند. در پژوهش حاضر، داده ها به روش کتابخانه ای از حکایت بیست و سوم باب نخست گلستان که محل نمایش روابط صاحبان قدرت و زیردستان آنان بوده انتخاب شده و به روش توصیفی-تحلیلی مورد بررسی قرار گرفتند. نگارنده در مرحله نخست به دنبال شناسایی نظام ها و عوامل گفتمانی در این حکایت و درنهایت نقش این عوامل در شکل گیری سبکی خاص از زندگی است. ازآن جا که ارزش های نشانه -معنی شناختی در معناسازی و تعریف عوامل گفتمانی نقش آفرینی می کنند در این پژوهش به آن ها نیز پرداخته می شود. نتایج پژوهش نشان داد که در این حکایت نظام گفتمانی کنشی به گونه ای پیچیده حاکم است و گرچه باتوجه به موقعیت موجود انتظار مشاهده نظام های گفتمانی شَوِشی و تنشی می رود، اما این امر رخ نمی دهد. همچنین، یافته ها نشان داد که سعدی با بهره گیری از راهکار تغییر عوامل گفتمانی و نیز دگرگونی ارزش ها کوشیده سبک تازه ای از زندگی را در این حکایت معرفی کند. در بررسی این حکایت از رویکردی از نشانه-معنی شناسی که توسط گرمس با عنوان مکتب پاریس مطرح گردیده بهره گیری شده است.
معناشناسی امر و نهی امر به معروف و نهی از منکر در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
61 - 74
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم کتاب هدایت و مایه رحمت و بشارت برای مسلمانان است. در طول تاریخ آیات و مضامین قرآنی ابزاری هنری و منبعی الهام بخش برای شاعران و ادیبان بوده است .معناشناسی عامل بسیار مهمی است که به وسیله آن می _توان به تحلیل معنای واژگان یک متن پرداخت و جایگاه و مفهوم واقعی و دقیق کلمات و ترکیب های آن را با توجه به نظام معنایی که در آن قرار دارد به دست آورد. این نوشتار که از نوع کیفی است و با روش توصیفی تحلیلی به رشته تحریر درآمده، به تحلیل معناشناسی واژه و مفهوم "امرونهیدر دو فریضه امربه معروف و نهی ازمنکر پرداخته است. با بررسی نظرات فقها و کنکاش در متون فقهی، در این پژوهش چنین استنتاج شد که امر و نهی در دو فریضه امر به معروف و نهی از منکر، در همه مراتب آنها الزاماً معنای واحد نداشته بلکه برای هر مرتبه ای از مراتب باید تطابق معنایی این الفاظ با مرتبه مربوطه لحاظ گردد.
معناشناسی واژه «حُکم» در قرآن کریم و امکان سنجی دلالت آن بر حکومت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واژه «حُکم» سی بار در قرآن کریم به کار رفته است. باوجود کاربردهای پربسامد این واژه و سایر مشتقات آن در قرآن کریم که تفاوت های معنایی روشن یا مبهمی را در این متن مقدّس به نمایش می گذارد، لغت شناسان و صاحبان کتب وجوه و نظائر در عمل معانی کلّی و محدودی را برای آن گزارش کرده اند. این پژوهش سعی دارد علاوه بر پیجویی همزادهای این واژه در زبان های سامی، با توجه به هم نشین های این واژه و بافت کاربرد آن در قرآن کریم، برخی معانی را معرفی کند که لغت شناسان به آن توجه نکرده اند. براساس این، علاوه بر داوری که قطعی ترین و پرکاربردترین معنای این واژه در عربی قرآنی است، معانی توانایی داوریِ صحیح، فرمان و دستور، مسئولیت و مأموریت و احتمالاً فرمانروایی از معانی دیگر این واژه در قرآن کریم است. همچنین، کاربرد «حُکم» در معنای حکومت و فرمانروایی که در عربی کلاسیک و معاصر گسترش آن را شاهدیم، در قرآن کریم محدود و غیرقطعی به نظر می رسد و دالّ اصلی این معنا در قرآن کریم «مُلک» و مشتقات آن است.
معناشناسی «حیرت» با تکیه بر تحلیل مقایسه ای حوزه معنایی «سرگردانی» در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشتقات واژه «حیرت» از کلمات پر کاربرد در معارف اسلامی است. خلأ معناشناختی واژه «حیرت» در پژوهش های پیشین سبب شده است نگارنده ظرایف معنایی این واژه را در مقایسه با واژگان همسو، ارزیابی و ازلحاظ معنایی مقایسه کند؛ ازاین رو، ابتدا معنای لغوی این واژه، مطرح و سپس به بررسی آن در میان واژگان حوزه معنایی «سرگردانی» پرداخته میشود. در این مرحله با قراردادن حیرت در نقطه کانونی این حوزه کلماتی معرفی و با واژه حیرت مقایسه معنایی شده اند که بیشترین مؤلفه های معنایی مشترک با حیرت را در قرآن کریم داشته اند؛ واژه هایی همچون «یُبْلِسُ»، «فَبُهِتَ»، «مُذَبْذَبینَ»، «یَعْمَهُونَ»، «یَتیهُونَ»، «مِرْیَه»، «یَهِیمُونَ» و «یَتَرَدَّدُونَ». از مقایسه واژگان معلوم می شود تحیر برخلاف واژه ابلاس فاقد مؤلفه ناامیدی از راهیابی است و نیز «مُذَبْذَبینَ» حاوی معنایی از سرگردانی است که به عمد رخ می دهد و مخصوص منافقان است. معنای مستظهر از «یَتیهُونَ» مشتمل بر تشبیه به سرگردانی در بیابان است. واژه «مِرْیَه» بیان کننده ریشه سرگردانی در شک است و کلمه «هام» از سردرگمیِ حاصل از عشق خبر می دهد؛ درحالی که واژه تحیر و تردد نسبت به این مؤلفه ها مطلق است.
معناشناسی درختان فرازمینی مذکور در قرآن کریم و مبانی آن از دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی دیدگاه ملاصدرا در خصوص درختان فرازمینی مذکور در قرآن کریم و تبیین، تحلیل و ارزیابی مبانی او در این زمینه می پردازد. «شجره زیتونه»، «سدره المنتهی»، «طوبی»، «شجره طیبه»، «زقوم» و «شجره ممنوعه» در قرآن به حقایق و اموری فرازمینی اشاره دارند و تعیین معنا و جایگاه وجودی آن ها در قوس نزول و صعود اهمیت دارد. ملاصدرا با مبانی هستی شناختی، انسان شناختی، شناخت شناختی، زبان شناختی و کلامی خاص خود به تفسیر و تأویل آن ها پرداخته است. ذو مراتب دانستن واقعیت و تناظر مراتب آن با مراتب حقیقت انسان، مدارج معرفت و بطون قرآن و نیز اتخاذ روش چند منبعی در تفسیر و تمثیلی دانستن متون دینی و تاویل آن ها این امکان را در اختیار او قرار می دهد تا به جمع میان معانی تفاسیر و تاویلات گوناگون درباره این درختان بپردازد، هرچند ممکن است تطبیق اصول حکمی و عرفانی با اشارات قرآنی نوعی تأویل و عبور از تفسیر به شمار آید و بنابراین از دیدگاه بعضی فاقد مبنای درست تفسیری و مستندات محکم قرآنی قلمداد شود.
رهیافتی معناشناسانه به مستضعفین و بازشناخت اجتماعی آن با تأکید بر تقابل های معنایی آن در قرآن
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۰
149 - 188
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل مهم قرآنی در حوزه جامعه شناسی، تحلیل و بررسی ویژگی ها و رفتار گروه های مختلف اجتماع است. یکی از این گروه های اجتماعی، «مستضعفان» هستند که وجود این طبقه اجتماعی در هر زمان، سبب شده آیات متعددی از قرآن، به بیان علل ظهور و عوامل تشکیل این گروه، اقسام و ویژگی های آنها و راهکارهای برون رفت از این وضعیت اجتماعی اختصاص یابد. براساس تحلیل معناشناسانه این واژه، واژگان جانشین مفهومی و همسو با «استضعاف» عبارتنداز: «مُضطرّ، ضرّ، وَهن، فَشل و ذلّ». مهمترین واژگان در تقابل معنایی با «استضعاف» شامل «استکبار، أتراف، ملأ، ظلم، عتوّ، علوّ، غنی، بَغی، بطر، طغیان» است. براساس تقابل های معنایی مذکور مشخص می شود سه گروه اجتماعی «مستکبران، ملأ و مترفین» علت اصلی تشکیل این طبقه ی اجتماعی بوده و آن ها کسانی را که حتی دارای نیروهای بالفعل و بالقوه هستند به استضعاف کشانده و سخت در مضیقه قرار می دهند. عوامل استضعاف گونه گاه توسط «مستکبران» به صورت مستقیم و با تمسک به ظلم، قتل وکشتار ایجاد می شود و گاه توسط «ملأ و مترفین» در قالب های مخفیانه و غیر مستقیم صورت می گیرد. این نوشتار به شیوه توصیف و تحلیل، به بررسی آیات مربوط به استضعاف پرداخته و با بررسی واژه «استضعاف» در کنار واژگان همسو و مقابل آن؛ به مصادیق مستضعف و عوامل و آثار استضعاف، اقسام و ویژگی های جریان های اجتماعی مقابل و راه رهایی از استضعاف پرداخته و در این میان با تحلیلِ برخی مؤلفه های این تقابلِ معنایی، تصویری روشن از واژه «مستضعف» و نمودهای اجتماعیِ آن ارائه می نماید
وجودشناسی و معناشناسی اسما و صفات خداوند در دیدگاه ابوهاشم جعفری
منبع:
کلام اهل بیت سال ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
38 - 57
حوزه های تخصصی:
بررسی اندیشه های کلامی امامیه دوران نخستین، نشانگر دو بحث مهم در باب اسما و صفات خداوند است؛ وجودشناسی و معناشناسی اسما و صفات خداوند. در میان اندیشمندان امامی، ابوهاشم جعفری ازجمله شخصیت هایی است که در این موضوع روایت مفصلی را نقل کرده است و در این رابطه دقت بالایی دارد. هدف این تحقیق، چیستی اندیشه او درباره وجودشناسی و معناشناسی اسما و صفات خداوند است. در اندیشه ابوهاشم، خداوند در مقام ذات از هرگونه صفتی عاری بوده و تمام صفات به خاطر وسیله قرارگرفتن میان خداوند و بندگان، برای دعا و تضرع خلق شده اند. او در بحث معناشناسی نیز صفات را با طریق سلبی (الهیات تنزیهی) قبول داشت و در واقع نقیض صفات ذات را از خداوند نفی می نمود. افزون بر این، صفات ذات حق را به صورت اثبات فعلی نیز بیان کرده و صفات را به افعال و نشانه های ذات حق در مخلوقات معنا می نمود. روش تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی - تحلیلی بوده و گردآوری اطلاعات از نوع کتابخانه ای می باشد.
اقتضائات بهره گیری از معنا شناسی ایزوتسویی در مطالعات قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : محققان در این مقاله بر آن بودند تا با مطالعه مبانی نظری روش معناشناسی، نسبت آن را با مبانی اسلامی سنجیده و اقتضائات بهره گیری از آن را در مطالعات قرآنی کشف کنند. روش: روش تحقیق در این مقاله، تحلیلی- استدلالی- کلامی است. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که اولاً، روش معناشناسی برای استفاده در متون مذهبی ایجاد نشده و نوعی از تحمیل نابجای آن توسط ایزوتسو بر قرآن صورت گرفته است. ثانیاً، نظیر این روش با عنوان علم مناسبات، برآمده از اندیشه های اسلامی باحثین حوزه قرآن در ادبیات علوم قرآنی وجود داشته است، بی آنکه نیازی به بهره گیری از روشهای دخیل باشد. ثالثاً، اگر اصراری بر بهره گیری از روش معناشناسی- به دلایلی نظیر بین المللی بودن این روش یا هر دلیل دیگر- وجود دارد، پژوهشگر می بایست متوجه مبانی نظری آن باشد و صرفاً به عنوان یک روش و ابزار با آن برخورد کند. رابعاً، روش معناشناسی برای فهم کلام قرآن، ضعفهایی دارد که استفاده از روشهای معین نظیر تفسیر موضوعی در کنار آن ضرورت دارد.
تبیین معناشناختی عناصر معماری در روایتگری منقوش و منظوم (با تمرکز بر وجوه عامیانه در نگاره بهزاد و داستان گنبد فیروزه نظامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۲ آذر و دی ۱۴۰۳ شماره ۵۹
183 - 229
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر بر آن است تا با تمرکز بر وجوه عامیانه در نگاره بهزاد و داستان گنبد فیروزه نظامی، به تبیین معناشناختی عناصر معماری در روایتگری منقوش و منظوم ایرانی بپردازد. برای رسیدن به این هدف، نخست با ارائه تعاریف اجمالی و کاربردی از مفاهیم کلیدی مورد نظر مشتمل بر عناصر معماری، روایت، وجوه عامیانه، معناشناسی حدود نظری و محتوایی پژوهش تعیین می شود. سپس با تکیه بر نقاط اشتراک، دو اثر محوری نگاره کمال الدین بهزاد و داستان گنبد فیروزه نظامی مورد بررسی و بازخوانی قرار خواهد گرفت. در ادامه، نقشه راه پژوهش براساس پرسش کلیدی بحث مبنی بر چگونگی یافتن نقش و جایگاه عناصر معماری مشخصاً گنبد و رنگ در فرایند روایتگری ترسیم و برای پاسخ دادن به آن، فرایندی سه مرحله ای، براساس آرای نشانه معناشناختی شعیری و کوتس، تدوین و اجرایی می شود. در مرحله اول، ادبیات و معماری به مثابه دو دستگاه روایتگر تعریف می شوند. سپس، هم زمان با خوانش نگاره و داستان، وجوه عامیانه هر اثر استخراج می شود و مورد بررسی قرار می گیرد. در گام سوم، یافته های پژوهش به صورت موازی بررسی و ارزیابی می شود. نتایج پژوهش شاخص های دوازده گانه معماری روایی و شاخص های هشت گانه ادبیات عامه را به دست داده است. همچنین، با توجه به محتوای روایی و نمادین، فضا، تداعی، تداعی تخیل، ساختن حال یا خلق اکنون، بهره مندی از تنش، در سه ساحت زمینه، استفاده و شیوه روایت، می توان وجوه مرتبط با ادبیات عامه را در گستره مورد بررسی پژوهش دریافت و تحلیل کرد.
واکاوی معنای «حسباناً» در آیه ی ﴿...یُرْسِلَ عَلَیْها حُسْباناً مِنَ السَّماءِ...﴾ بر اساس روابط همنشینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ترجمه قرآن و حدیث دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۹
143 - 171
حوزه های تخصصی:
واژه ی ﴿حُسْباناً﴾ در آیه ی ﴿..وَ یُرْسِلَ عَلَیْها حُسْباناً...﴾ در شمار واژگانی است که در تفاسیر و ترجمه های فارسی و لاتین در معنای آن اختلاف نظر وجود دارد. معانی: عذاب، آتش، صاعقه، تگرگ، سرما، باد، آفت و... در تفاسیر و ترجمه ها برای آن ذکر شده است. پژوهش حاضر با روش تاریخی تحلیلی به منظور یافتن دلایل اختلاف معنای «حسبانا» و بر اساس روابط همنشینی، به ارائه معنای درست آن پرداخته است. بررسی منابع لغت و تفاسیر نشان می دهد که برخی اختلاف ها، مبنای لغوی داشته است و برخی مبنای روایی. سند برخی از این روایات موقوف و برخی مقطوع هستند و به معصوم (ع) نمی رسند؛ همچنین حامل معانی متعددی هستند، از این رو ترجیج آن ها مشکل است. به علاوه منابع لغت نتوانسته اند از اختلاف دیدگاه ها جلوگیری کنند؛ سیر تاریخی تفاسیر نشان می دهد که در قرون اولیه، معنا و مصداقِ «حسبان» مضیق و از قرن ششم به بعد موسع گردیده است.