مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۸۱.
۱۸۲.
۱۸۳.
۱۸۴.
۱۸۵.
۱۸۶.
۱۸۷.
۱۸۸.
۱۸۹.
۱۹۰.
۱۹۱.
۱۹۲.
۱۹۳.
۱۹۴.
۱۹۵.
۱۹۶.
۱۹۷.
۱۹۸.
۱۹۹.
۲۰۰.
معناشناسی
حوزه های تخصصی:
برخی دو واژه «تَحَسُّس» و «تَجَسُّس» را مترادف دانسته و به یک معنا ترجمه نموده اند. واژه «تَحَسُّس» در قرآن کریم به صورت امر «یَا بَنِیَّ اذهَبُوا فَتَحَسَّسُوا» (یوسف/87) و کلمه «تَجَسُّس» به صورت نهی «وَلَا تجَسَّسُوا» (حجرات/11) به کار رفته است. وجود ترادف در قرآن کریم موضوعی است که بر سر آن اختلاف نظر هست و همین مسئله پژوهش پیرامون این دو واژه را موجه می نماید. بررسی معناشناختی این دو کلمه، کارکرد «تَحَسُّس» و «تَجَسُّس» را ترسیم می نماید و همین کارکرد علت بیان فعل «تَحَسُّس» به صیغه امر و فعل «تَجَسُّس» به صیغه نهی در قرآن کریم است. در «تَحَسُّس»، انسان از خبری که قصد پیگیری آن را دارد، اطلاعاتی کلی دارد؛ اما او به جستجوی خود ادامه می دهد تا از طریق حسی نیز نسبت به اطلاعات خویش اطمینان حاصل کرده و شادمان گردد؛ اما در «تَجَسُّس» چیزی از خبر نمی داند و از راه غیر حسی که همان ظن و گمان است جستجو می کند تا اخباری کسب و از این راه زمینه برخی مفاسد اخلاقی را فراهم نماید.
بازخوانش دو صفت "علم الهی" و " کلام الهی" بار اساس مدل معناشناسانه ایزوتسو در روش تفسیری علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فهم متن و کشف معنا دغدغه مشترک رویکرد «تفسیر قرآن به قرآن» علامه طباطبایی و«میدان معناشناختی » ایزوتسو است. روش نخست با رویکرد سنتی، ازفهم و تفسیر قرآن در پرتو آیات دیگر دفاع می کند و رویکرد دوم، به مدد معنا شناسی مدرن، خود را عهده دار کشف معنایی واژگان متن قرآن می داند. ایده اصلی نوشتار حاضر، پاسخ به این سوال است که چگونه می توان با مدل «میدان معناشناختی» ایزوتسو صفات الهی را براساس رویکرد تفسیری علامه اجرا نمود؟ این پژوهش با روش تحلیلی- توصیفی، به عنوان نمونه دو «واژه کلیدی» ازصفات الهی را، ازآثار تفسیری علامه انتخاب وآن هارا با مدل «میدان معنا شناختی» ایزوتسو ترسیم کرد. یافته های نوشتار حاضر نشان می دهد: اولا: براساس داعیه هردو مفسر علیرغم وجود پیچیدگی های زبانی ومعنایی درمتن قرآن ،این کتاب الهی قادر است به زبان خود سخن بگوید و با استقلال تام، مفسرخویش باشد. ثانیا: می توان به مدد روش«تفسیرقرآن به قرآن» علامه نمودار واژگان کلیدی قرآن را دردستگاه تصوری «میدان معناشناختی» ایزوتسو، نمایش داد. ثالثا: خوانش "علم الهی" با مدل «تضاد صوری» و"کلام الهی" با مدل «ترادف یا ساختار موازنه ای »در« نمودارمعنا شناختی» ایزوتسو، مسیر رمزگشایی از سایر واژگان مبهم را فراهم می کند.
معناشناسی پوشیدنی ها در قرآن
حوزه های تخصصی:
واژگان بسیاری در قرآن کریم بر مفهوم پوشش دلالت دارند از جمله آن ها می توان به «سرابیل»، «جلابیب»، «قمیص»، «کسوه»، «عبقری»، «بطائن»، «زرابیّ»، «خُمر»، «لبوس»، «ثیاب»، «سابغ»، «مدثر»، «مزمل» و غیره اشاره کرد. این نوشتار، درصدد تبیین و بررسی واژگانی است که به نوعی با پوشش و پوشیدنی های انسان مرتبط هستند و در قرآن کریم مطرح شده اند. پژوهش حاضر برای تبیین آیات مورد نظر از نظریه معناشناسی بهره جسته و در جهت کشف ارتباط بین مفاهیم درون متن از دیدگاه مفسران و اهل لغت نیز بهره جسته است. روش انجام این پژوهش، توصیفی - تحلیلی است و گردآوری اطلاعات در آن به صورت اسنادی و کتابخانه ای انجام شده است. نگارندگان در این جستار برآنند تا واژگان دال بر پوشش که تعدادشان در قرآن کریم به 26 کلمه می رسد را، در دو دسته پوشش های مادی و غیرمادی تقسیم بندی نموده و از نظر معناشناسی روابط میان این واژگان با یکدیگر و حوزه های معنایی آن ها را استخراج و تحلیل نمایند.
مفهوم شناسی تأویل و کاربرد آن در تفسیر المیزان
حوزه های تخصصی:
واژه تأویل بارها در قرآن به کار رفته و قرآن برای خودش ، قائل به تأویل شده که تلاش های بسیاری را برای یافتن مفهوم صحیح آن به خود معطوف ساخته است؛ علامه طباطبایی نظری جدید برای تعریف تأویل ارائه داده که شناخت آن، در کشف مراد قرآن از تأویل اهمیت ویژه ای دارد. در مقاله حاضر تلاش شده با استفاده از روش کتابخانه ای، تعریف علامه طباطبایی از تأویل در عرف قرآن، تبیین و عملکرد ایشان در کاربرد این واژه در المیزان،گردآوری گردد تا با تعریف ایشان، برداشتی صحیح از معنای تأویل در کاربرد این واژه در قرآن و تفسیر آن بدست آید و مشخص گردد که هیچ یک از تعریف های دیگر تأویل، به جز تعریف علامه طباطبایی، با مراد قرآن مطابقت ندارند و تأویل در تعریف علامه، از سنخ مفاهیم نیست، بلکه حقیقت واقعی و عینی یک واژه یا عبارت قرآنی است که در تمام تفسیر المیزان رعایت شده و تأویل، بر اساس تعریف رایج(بازگرداندن معنای ظاهری)، با هر انگیزه ای باشد، نادرست ارزیابی شده است.
بررسی تطبیقی وجوه معناشناختی و وجودشناختی مفهوم «بطن» و «تأویل» با تأکید بر دیدگاه علامه طباطبایی و امام خمینی
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین مفاهیمی که در ارتباط با تفسیر و بعضا مرادف با آن استعمال شده است، واژه تأویل است. درباره تأویل دیدگاه های متعددی وجود دارد که «ترادف با تفسیر»، «صرف از معنی ظاهر به معنی خلاف ظاهر» و نهایتا «دلالت بر باطن» مهم ترین این دیدگاه ها است. با وجود این که دیدگاه دلالت بر باطن، از شهرت کمتری برخوردار است، ادله متعددی آن را تأیید می کند که از جمله مهمترین این ادله، دلالت آیات قرآنی و احادیث دال بر این معنی است. با این وجود ابهام مفهوم «باطن» کمتر از ابهام مفهوم «تأویل» نیست و همین مطلب، ماجرای «تأویل» را پیچیده تر می سازد. برخی بسیار ساده و سطحی از کنار «باطن» و «تأویل» می گذرند و روندی را طی می کنند که به نفی «باطن» و «تأویل» منجر می شود. علامه طباطبایی (ره) به «تأویل» نگاهی وجود شناسانه و به «باطن» نگاهی معناشناسانه دارد که نیازمند تحلیلِ و تبیین است. این مقاله در صدد بررسی تطبیقی دو مفهوم «باطن» و «تأویل» در دو ساحت وجود شناسانه و معناشناسانه است و اثبات می کند می توان به هر دو مقوله بر اساس دیدگاه علامه طباطبایی (ره) و امام خمینی (ره) به عنوان دو مفسر برجسته معاصر بر اساس نگرش وجود شناختی و معرفت شناختی نگریست.
میدان معنایی مفهوم «نصرت» در قرآن کریم با تکیه بر محور همنشینی
منبع:
پژوهشنامه تأویلات قرآنی دوره اول بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
126 - 156
حوزه های تخصصی:
کاربست الگوی معناشناختی «حوزه معنایی» در مطالعه ساختار معنایی واژگان قرآن و تبیین حدود معنایی رمزگان زبانی آن بسیار راهگشاست. زیرا هر واژه کشف بخشی از معنای خود را وامدار حضور سایر واژگان هم حوزه خود است و ارتباط هر واژه و معنای آن در مجموعه نظام واژگان قرآنی مشخص می گردد. یکی از واژگان پربسامد دستگاه زبانی قرآن که کشف حوزه معنایی آن نیازمند بررسی معناشناختی است، واژه «نصرت» است که در زندگی بشری به اشکال گوناگون اتفاق می افتد. بدین تصور نوشتار حاضر برآن است تا با کاربست نظریه حوزه معنایی و روش توصیفی-تحلیلی، ضمن مفهوم شناسی دقیق بر مبنای الگوی تحلیل مولفه ای، واژگان همنشین حوزه این مفهوم را استخراج و رابطه معنایی و چرایی استعمال هر یک را تبیین نماید. بررسی داده های قرآنی حاکی از آن است که مفهوم نصرت از اتم های معنایی [+تقویت]، [+ظهور]، [+فصل] و [±انتزاعی] تشکیل شده است. این مولفه ها حضور واژگان فتح، غلبه، أید، سکینه و اطمینان را در حوزه این مفهوم موجه می سازند. هر یک از این واژگان علاوه بر سه مولفه مذکور، از مولفه های معناساز دیگری برخوردارند که سبب تمایز آن ها از یکدیگر می شود، به طوری که علیرغم تقارب معنایی برخی از آن ها با هم، جایگزینی یکی با دیگری موجب خلل در افاده معنای مراد خواهد شد. نیز با توجه به رابطه هریک از مفاهیم مذکور با مفهوم نصرت می توان اظهار داشت که نصرت الهی باعث تحقق سکینه و تایید اهل ایمان می شود همچنان که امکان فتح، غلبه و اطمینان را برای ایشان در پی دارد.
معناشناسی توصیفی اراده با تأکید بر روابط همنشینی و جانشینی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن تابستان ۱۳۹۹ شماره ۸۲
187 - 217
حوزه های تخصصی:
اراده در خدا و انسان از مسائل مهم در حوزه معرفت دینی است که از دیرباز مورد توجه متفکران بوده و چالش هایی را در پی داشته است. در مقاله پیش رو به بررسی واژه با روش معناشناسی توصیفی و محوریت رابطه همنشینی وجانشینی- که از زبان شناسی ساخت گرا برآمده- پرداخته می شود. مطالعه مشتقات اراده در 47 سوره از قرآن، نشان ازارتباط معنایی آنبر محور جانشینی با «مشیت، اختیار، اشتهاء، ابتغاء، همّ، عزم و قضی» و بر محور همنشینی با «الله، فعل، کن فیکون، امر، وجه و نفس» می باشد که حوزه معنایی اراده را شکل می دهند. بر محور جانشینی، این واژگان در هسته اصلی معنای اراده یعنی «خواستن»، مشترک بوده وجملگی در زنجیره انجام فعل قرار می گیرند. بر محور همنشینی نیز دو نسبت تقارب معنایی و رابطه مکملّی دیده می شود که درمجموع می توانند معنای شفاف و دقیق تری از اراده را ارائه نمایند.
بررسی قالب های معنایی و روش های بیان جهت در فعل های حرکتی فارسی: آمدن و رفتن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با تمرکز بر دو مسیر بالا و پایین و ترکیب این دو با فعل های حرکتی رفتن و آمدن، کوشیده است تا قالب های معنایی فعل های ساخته شده از این دو مسیر را در دو زبان فارسی و انگلیسی با یکدیگر مقایسه کند و به این ترتیب، کارایی پایگاه شبکه قالبی را برای توصیف زبان فارسی بررسی نماید. بدین منظور، تعداد (120) جمله شامل فعل های مسیرنمای پیش گفته از پیکره اصلی بی جن خان استخراج و سپس سعی شد با استفاده از پایگاه شبکه قالبی، قالب های معنایی هرکدام از این افعال با معادل انگلیسی آن مقایسه شود. درنهایت نگارندگان با مقایسه قالب ها به این نتیجه رسیدند که شبکه قالبی برای آن دسته از فعل های مسیرنمای فارسی که مسیر یا جهت را در قید پیشوندی فعل کدگذاری می کنند، قالب متفاوتی با معادل انگلیسی آن دارد؛ ازسوی دیگر، در نوشتار پیش رو به روابط استعاری این افعال با قالب های معنایی دیگر نیز اشاره شد و به طور کلّی این نتیجه به دست آمد که زبان ویژه بودن این نوع رابطه و همچنین بازنمود نحوی متفاوت افعال و کدگذاری مختلف جهت در آن ها، بیان گر لزوم درنظرگرفتن تفاوت های زبانی به منظور کارایی بیشتر شبکه قالبی برای توصیف زبان های دیگر است.
پژوهشی نو در باره معناشناسی واژه ملائکه در قرآن
منبع:
الاهیات قرآنی سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۲
71 - 87
حوزه های تخصصی:
معناشناسی یکی از بهترین روش های برای بررسی متون می باشد. مقاله حاضر درصدد تبیین سیمای کلی فرشتگان با رویکردی معناشناسانه است. در این جستار که با استفاده از روش معناشناسی واژه های قرآنی صورت گرفته، پس از تبیین مفهوم و ماهیت واژه ملائکه در لغت و نظر مفسران، کاربرد قرآنی این واژه و هم چنین واژه های هم نشین و جانشین آن بررسی شده است. سپس با استفاده از قاعده سیاق و دقت در مقتضای آیات، چگونگی کاربرد آن در سرتاسر قرآن کریم تبیین گردیده است. یافته ها نشان می دهد که این واژه در کاربرد وحیانی بر محور جانشینی با واژه هایی رسل، مُدَبِّراتِ أَمْرا و ... و بر محور هم نشینی با واژگان روح، رسول و ... در یک حوزه معنایی قرار می گیرند. یکی از نتایج مهم این بررسی، آشکار شدن پیوند معنایی عمیقِ این واژه با سایر واژه های هم حوزه در قرآن است.
بیان غیر صریح در شاهنامه فردوسی مبتنی بر نظریه ی معنا شناسی کاترین کربرات
حوزه های تخصصی:
کاترین کربرات، زبان شناس مشهور فرانسوی، در یکی از آثار ارزشمند خود با عنوان «بیان غیر صریح »، بحثی را در مورد ارتباطات کلامی مطرح می کند که سرآغاز مطالعات بعدی در زمینه معنا شناسی، زبان شناسی و به ویژه علم ارتباطات قرار می گیرد.از نظر وی، امکان ایجاد بیان صریح بسیار کمتر است و اغلب ارتباطات کلامی روزمره ما صریح نیست و اصولاً ما بیشتر با بیان خود، نیات باطنی و اراده پنهانی خود را به طور غیر صریح در گزاره می گنجانیم.بنابراین، همواره در گزاره، حضور ناگفته ها بر گفته ها می چربد و حجم و وسعت آن ها نسبت به گفته ها یا بیان صریح در گزاره بسیار گسترده تر است.بیان چنین گزاره هایی مخاطب را وادار می کند تا در باره کم و کیف آن ها فکر گند و به رمز گشایی بپردازد. هدف از این پژوهش، بررسی بیان غیر صریح در شاهنامه فردوسی بر اساس نظریه معناشناسی کربرات و تجزیه و تحلیل این نوع بیان در این شاهکار بزرگ حماسی است.نتایج به دست آمده نشان دهنده آن است که: در شاهنامه فردوسی به وفور از بیان غیر صریح به شیوه ای زیبا و رسا و منطبق با اصول و قواعد معناشناسی زبان استفاده شده و فردوسی در به کارگیری زبان و عوامل فرا زبانی، بسیار موفق بوده است.
معناشناسی واژه "مبین" درسوره یس از منظر تفسیر المیزان
حوزه های تخصصی:
معناشناسی الفاظ در قرآن کریم یکی از مهّم ترین پایه های تفسیر آن می باشد؛ این ارتباط بر این مطلب تأکید دارد که تفسیر قرآن دارای قواعدی است که دلالت بر تبیین معنایی هر واژه از طریق جایگاه و نوع نقش آن با توجّه به قرائن دارد. اهمیّت این بحث زمانی روشن می شود که به این نکته توجّه داشته باشیم که هر لفظی محدود به معنای وضعی خود نمی شود بلکه در پی قرائن موجود بر معنایی خارج از لفظ نیز ظهور می یابد. این تحقیق درصدد پاسخگویی به این مسئله است که تکرار معناشناسانه وصف "مبین" در سوره یس، از دیدگاه تفسیر "المیزان" چگونه مطرح شده است؟ بررسی تحلیلی- توصیفی این مسئله گویای آن است که، واژه "مبین" در سوره یس، افزون بر معنای اصلیِ مُبَیّن، یعنی قابل فهم و درک، و یا معانی و مقاصد روشن گوینده، در معنای فرعیِ "لوح محفوظ" نیز به کار رفته است. واژگان کلیدی: معناشناسی، مبین، سوره یس، المیزان
معناشناسی «شرب» در قرآن بر اساس روابط همنشینی
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم به عنوان یک متن مقدس وحیانی و بزرگترین معجزه ی الهی، از جنبه ی گوناگونی قابل تحلیل و بررسی است که می توان با به کارگیری دانش معناشناسی به بررسی ابعاد و جنبه های آن پرداخت. معناشناسی از روش های نوظهور در مطالعات قرآنی است که با مطالعه و بررسی علمی معنا، به استخراج معنای پنهان متن و اکتشاف لایه های معنایی واژه، می پردازد. یکی از راه هایی که امروزه جهت فهم معنای متون استفاده می شود، تکیه بر اصل روابط جانشینی و همنشینی است. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی سعی بر این دارد که به منظور بهره گیری دقیق تر از فهم و ترجمه قرآن، معنای ساخت ها و کارکردهای مختلف شرب را در قرآن کریم مورد بحث و بررسی قرار دهد، و با روش معناشناسی ساختاری و بهره بردن از متون تفسیری و زبانی ساخت های مختلف نحوی و قرآنی واژه شرب را بشناسد و مفاهیم به دست آمده حاصل از هر یک از ساخت های شرب در قرآن کریم را براساس روابط همنشینی تحلیل و بررسی نماید. در این مقاله پس از واژه شناسی شرب، روابط همنشینی شرب با واژگانی همچون هیم، حمیم، طهور، هنیء و غیره مورد بررسی قرار گرفته است.
بایسته های قرائت قرآن با بررسی معنایی واژه «إقرأ»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش دینی دوره ۱۴ پاییز و زمستان ۱۳۹۳ شماره ۲۹
125-143
حوزه های تخصصی:
فرمان«اقرأ» در آغاز نزول وحی، نخستین دستورالعمل هدفمندی است که رویکرد اصلی دعوت پیامبر اسلام (ص) را مشخص می کند. از این رو ایشان در قرائت و حفظ قرآن کوشا بود و به اقراء بر ایمان آورندگان اهتمام می ورزید. پیامبر(ص) در تعلیم آیات و سور به اصحاب، بیشتر بر تعلیم شفاهی و آموزش سمعی تأکید داشت؛ ایشان آیات را پس از نزول برای اصحاب قرائت می کرد و آن ها را به خواندن، بازخوانی و حفظ وادار می نمود و عدّه ای را برای تعلیم قرآن به اطراف می فرستاد. این رویکرد سبب شده است از همان ادوار نخستین عدّه ای به عنوان قاری شناخته شوند و سلسله قرّاء قرآن، قرن به قرن ادامه یابد. در این نوشتار با بررسی لایه های مختلف معنایی «إقرأ»، فرایند اهتمام پیامبر اسلام به قرائت قرآن و چگونگی قرائت ایشان را باز شناسی شده و از این مسیر بایسته هایی برای قرائت قرآن مشخص شده است. در این بررسی روشن می گردد که محور تعلیم قرآن، قرائت با گستره معنایی آن است. خواندن همراه با تأنّی، نخستین لایه معنایی قرائت است؛ و لایه های دیگر شامل مطالعه، تدبّر، تعمّق، فهم، آگاهی، تأثیر پذیری و عمل به آیات قرآن است که در قرائت پیامبر اسلام مشهود بود و تأسی از آن برای مسلمانان لازم است.
سنجش کارآمدی معناشناسی علامه طباطبایی و ایزوتسو در مفهوم صدق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش دینی دوره ۱۸ پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۷
69-94
حوزه های تخصصی:
امروزه تلاشهایی برای معناشناسی مفاهیم قرآنی به مدد روشهای نوین آغاز شده است. در این مقاله سعی شده است، دستاورد ایزوتسو در معناشناسی مفهوم صدق را که براساس مکتب قوم معناشناختی انجام داده است با معناشناسی همین مفهوم که علامه طباطبایی با روشهای سنتی انجام داده مقایسه کنیم تا با میزان کارامدی هر کدام از این روشها در عمل آشنا شویم. در این جهت گفتنی است که علامه طباطبایی براساس مبانی معناشناسانه خود که می توانیم آنرا در گروه مکاتب ذات گرایانه جای دهیم صدق را در اصل به معنای خبر مطابق با واقع دانسته که با بهره گیری از عنصر مطابقت که در این واژه وجود دارد به صورت مجازی به معانی دیگری مثل مطابقت رفتار با اعتقاد یا مطابقت ظاهر با باطن هم استعمال می شود. ایزوتسو معتقد است مفهوم صدق در جهانبینی اسلام در کنار معنای راستگویی، معنای جدیدی گرفته و آن امانت داری و پای بندی به عهد و پیمان است. در بررسی نهایی مشخص شده است هر چند ایزوتسو و علامه با بهره گیری از روشهای متفاوت توانسته اند تا حد قابل توجهی در معناشناسی صدق موفق باشند اما هر دو نظریه در معنایی که از مفهوم صدق ارائه داده اند حاوی نقاط مبهمی هستند و این نشان دهنده نیاز به مبانی یا روشهای دقیق تر در معناشناسی مفردات قرآن است.
معناشناسی واژه کریم در قرآن مجید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش دینی دوره ۱۸ پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۷
125-158
حوزه های تخصصی:
در این مقاله از طریق معناشناسی توصیفی، مفهوم کرامت با توجه به بافت آیات قرآن بیان شده است. اصل در معنای واژه کریم، تفوّق و عزّت ذاتی است و مانند واژ ه عزیز در مقام مقایسه قرار نمی گیرد. هر چیزی که در حد و غایت خودش، شریف و ارجمند باشد با واژ ه کرم توصیف می شود. براساس واژه های همنشین کریم در قرآن مجید این واژه در اکثر موارد دارای کاربرد معنوی می باشد و در مورد خدا، و غیر خدا بکار رفته است. واژگان وجیه، عزیز، مکین، رفیع در حوزه معنایی کریم بکار رفته اند و به این دلیل در آن ها معنای مشترک شرافت، منزلت و بزرگی مشاهده می شود.
کارکرد معنایی و بلاغی مفاهیم هم نشین توافقی و تقابلی «انفاق» در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکرد معناشناسی همزمانی (توصیفی) تلاشی در جهت بازنمایی واژه ها و روابط آن ها که در ذهن انسان ها وجود دارد، محسوب می شود. بدین تصور، نوشتار حاضر ضمن کاربست این رویکرد، درصدد ارائه تحلیلی توصیفی از مفهوم انفاق و تبیین کارکرد معنایی و بلاغی مفاهیم هم نشین از این موضوع است که بعضا طی رابطه ای توافقی و یا تقابلی در مجاورت مفهوم انفاق استعمال شده اند. بررسی داده های قرآنی حکایت از آن دارد که واژگان « احسان » ، « اطعام » ، « صدقه » ، « الحاف » و « احفاء » از جمله واژگان هم نشین توافقی انفاق به شمار می آیند و واژگان « اکل باطل » ، « کنز » ، « بخل » و « شحّ » از جمله واژگانی هستند که در رابطه ای تقابلی با انفاق همنشین شده اند. همچنین روابط این واژگان با انفاق بر پایه مؤلفه های معنایی، تشابه یا تقابل اهداف، و سیاق و اشتراک در تعلقات قابل تشخیص است. ضمنا هر یک از واژگان با کارکرد مبالغه، یا تحلیل روان شناختی و تبیین جهان بینی استعمال شده اند. نیز میان هم نشین های مذکور با مفهوم انفاق، روابطی نظیر رابطه کنشی ایجابی و سلبی، سببی و عموم و خصوص برقرار است. وانگهی کشف روابط مفهومی میان این واژه ها با مفهوم انفاق، دلیلی بر کاربست حکیمانه و هدفمند واژگان در قرآن کریم به شمار می آید.
معناشناسی واژه ی جمود در قرآن کریم
منبع:
الاهیات قرآنی سال چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۷
85 - 102
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت و کاربرد واژه «جمود» در ادبیات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی عصر حاضر، واکاوی معنای آن از منظر قرآن کریم موضوعی پر اهمیت به شمار می رود. این پژوهش برآن است تا با رویکردی معناشناسانه، به واکاوی معنای جمود و دیگر واژگان مرتبط با آن در قرآن کریم بپردازد؛ تا با کشف معانی و مصادیقی نو در قرآن کریم، معنای جامع تری از جمود به دست آید. در این تحقیق ضمن بازشناسی مفهوم لغوی جمود و واژگان داخل در دایره معنایی آن، واژگان جانشین، همنشین و مصداقی آن مورد بررسی قرار گرفته اند که هر کدام بیانگر بخشی از مفهوم قرآنی جمود می باشند. با این بررسی مشخص شد که مفاهیم مرتبط به جمود به دو دسته حقیقی و مجازی قابل تقسیم است. واژگان مرتبط با آن مانند حمیت، تعصب، تحجر و قساوت قلب، دارای معنایی قریب به واژه ی جمود می باشند. پژوهش حاضر باروش تحلیلی انجام شده است.
واژه و وجود: معناشناسی واژه نبی از رهگذرِ وجودشناسیِ عرفانیِ ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شناخت پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۸۳
131 - 151
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل اختلافی میان عالمان سنت اسلامی در حوزه تفسیر قرآن، که از دیرباز تاکنون همواره محل نزاع بوده، اختلاف در ریشه واژه «نبی» است. برخی این واژه را برآمده از «نبأ» به معنای خبر می دانند و برخی از «نبو» به معنی بلندی و رفعت. ابن عربی هر دو ریشه را در ماده نبی پذیرفته است و طبق نظریه او «نبی مهموز» فرع و متولد از «نبی واوی» است. به عبارتی «نبأ» مشتق از «نبو» است. از شروط تحقق اشتقاق اکبر مناسبت معنایی است که ابن عربی در راستای دفاع از دیدگاه خود تبیینی ارائه نکرده است. با وجود این به باور نگارندگان بر اساس مبانی وجودشناسی ابن عربی می توان مناسبت معنایی میان دو ریشه واژه «نبی» یافت. «نبی واوی» اشاره به نبوت در معنای باطنی آن دارد که همان حقیقت محمدیه به مثابه صادر نخستین است، که دارای شریف ترین و عالی ترین شأن و رفعت در عالم آفرینش است. اما «نبی مهموز» بازگشت به جنبه ظاهری نبوت دارد که از آن تعبیر به نبوت تشریعی می شود که قوام آن به ابلاغ خبر است. بدین معنا «نبی مهموز» (نبی به معنای خبر) فرع بر «نبی واوی» (نبی به معنای رفعت) است که پس از شهود باطن نبوت از سوی نبی، او بار دیگر به سوی خلق باز می گردد و از اسمی که خود مظهر آن است خبر می دهد. از این رو از حیث وجودشناسانه اطلاق هر دو معنا بر واژه نبی توجیه پذیر و صادق است.
معناشناسی معاشرتِ معروف مدار در قرآن و مصادیق تفسیری آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
41-58
حوزه های تخصصی:
از اصول معاشرت، معاشرت بر مدار «معروف» است. معروف، هر کاری است که به دید عقل و نقل، نیکو و زیبا باشد و منکَر هر کاری است که نزد عقل و نقل ناشناخته باشد. معروف، همه اموری را که عنوان هایی مانند خیر، صلاح، فلاح، جمیل و حَسَن بر آنها منطبق اند، دربرمی گیرد و با همین معیار، اموری که عنوان هایی مانند شرّ، فساد و قبیح بر آنها منطبق اند، منکَرند. معاشرتِ معروف مدار معنایی گسترده تر از قانونمداری و عدل گرایی دارد و افزون بر رعایت حق قانونی و عادلانه، کارهای متعالی اخلاقی را نیز دربرمی گیرد. در قرآن کریم، معروف مداری در مصادیقی از معاشرت یاد شده است: در معاشرت با همه مردم؛ با پدر و مادر؛ با زنان؛ با اقشار آسیب پذیر؛ در سخن گفتن؛ در وصیت؛ در قصاص و دیه.
معناشناسی «مثانی» در قرآن کریم با رویکرد زبان شناسی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معناشناسی واژه «مثانی» در قرآن کریم با تاکید بر زبان شناسی اجتماعی نشان می دهد که این واژه مرتبط با فواصلِ آیات قرآنی و به معنای آیاتی با محتوای اصلی حمد و ثنای الهی است که با فواصل متماثل و متقارب به یکدیگر عطف شده اند. این نتیجه بر اساس ریشه شناسی مشتقات مختلف ماده «ث ن ی» و با استفاده از الگوهای مطرح در زبان شناسی اجتماعی و بررسی کاربرد واژه «مثانی» در بافت زبانی و بافت موقعیتی آیه 23 سوره زمر و آیه 87 سوره حجر به دست آمده است. فهم کاربردهای قرآنی واژه مثانی در گفتمانِ رقابت قرآن کریم با اهل کتاب نشان می دهد که «مثانی» در ارتباط با مزامیر داودی بر رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نازل شده و با مناجات و حمد الهی مرتبط هستند. همنشینی واژه «مثانی» با تعابیری همچون «أَحْسَنَ الحْدِیثِ» و ارتباط این واژه با لرزش بدن و «ذکر» در آیه 23 سوره زمر، نشان می دهد که واژه «مثانی» با هیأت صوتی قرآن کریم و محتوای حمد الهی نیز ارتباط دارد. تشابه ایقاعات صوتیِ فواصل و عطف آنها به یکدیگر در هفت آیه پی در پی سوره حمد و محتوای اصلی این سوره یعنی حمد و ثنای الهی، باعث شده که در روایات نبوی و اهل بیت (علیهم السلام) وصف قرآنی «سَبْعاً مِنَ الْمَثانی» بر سوره حمد تطبیق شود، در حالی که در کنار آن، «الْقُرْآنَ الْعَظیم» نیز وصفِ دیگر سوره حمد است که نشان از اهمیت زیاد قرائت این سوره دارد.