مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
تابو
حوزه های تخصصی:
واژه تابو((taboo هم به معنی مقدس و هم به معنی ناپاک و نجس است و در کل معنای آن نوعی ممنوعیت و خطرناکی را می رساند؛هر تابویی به مثابه «ورد ممنوع» ی است که شکستن حریم آن انواع مواخذه –بشری یا آسمانی – رادر پی دارد. ادبیات هر ملت یک از عرصه های به چالش کشیدن تابوهای آن ملت است زیرا هنر و ادبیات با ویژگی های هنجار گریزانه وجنبه انتقادی که دارد حریم اغلب قراردادهای آسمانی و بشری را درهم می شکند و به عبارتی تابوشکنی می کند. در این مقاله سعی شده است ابتدا تابو و کارکرد آن معرفی شود سپس با محدودکردن معنای تابو در ممنوعیت مقدسات و منهیات دینی به رابطه تابو و ادبیات پرداخته شده است.در نهایت تابو شکنی در انواع ادبی کلاسیک فارسی مورد تحلیل قرارگرفته است.
نقد روان شناختی شخصیت ضحاک در شاهنامه
حوزه های تخصصی:
در شاه نامه داستان هاییبیشمار میتوان یافت که از بن مایه هایژرف اساطیریبرخوردار است. داستان ضحاک از جمله این داستان هاست. ضحاک با درونیبسیار تاریک و روانیآشفته، موجودیهراس انگیز در میان اسطوره هایایرانیاست. داستان ضحاک به دلیل برخوردار بودن از بن مایه هایاساطیریدر اوستا، بارها مورد نقد و بررسیواقع شده است. در این مقاله سعیشده است، این داستان از دیدگاه نقد روان شناسیمورد بررسیقرار گیرد. به این ترتیب که شخصیت ضحاک و ارتباط او با عناصر اطرافش از دیدگاه روان شناسی(بیش تر برپایه نظریه هاییونگ و فروید) مورد توجه قرار گرفته است. از آن جا که نقد اسطوره گرا و نقد روان کاوانه پیوندینزدیک با یکدیگر دارند، نگارنده در این مقاله کوشیده است به مفاهیمیچون توتم و تابو که عناصر کلیدیدر نظریه فروید بوده توجهیویژه نماید. هم چنین با پرداختن به انواع عقده ها نظیر پدرکشیو طغیان بر پدر که ریشه در ناخودآگاه جمعیدارد و از عمده ترین نظریات یونگ است به لایه هایدرونیشخصیت ضحاک نفوذ کرده تا توجیهیبرایپاره ایاز کنش ها، واکنش ها، تنش ها و کشمکش هایروانیاو بیابد و به بسیاریاز پرسش ها در مورد شخصیت ضحاک و روان تاریک او پاسخ گوید.
نامجویی در شاهنامه
حوزه های تخصصی:
در بنیان داستان های حماسی ایران، صدها موضوع بشری است که چشم عالم را به حیرت افکنده، امّا موضوع «نامجویی» از درخشندگی بیشتری برخوردار بوده است. نام و نامجویی، نقش های گوناگونی را در داستان های حماسی شاهنامه رقم زده و مضامین مختلفی را به خود اختصاص داده است. پهلوانان شاهنامه برای به دست آوردن نام، به پیکار برمی خیزند و برای حفظ آن، جان می بازند. نام، عالی ترین خواسته فردوسی و پهلوانان شاهنامه است که در این مقاله، آن را کلیدی ترین واژه داستان های باستانی ایران معرفی کرده و از منسجم ترین و شاخص ترین مؤلّفه ها در حماسه ملّی ایران قلمداد کرده ایم.
حسن تعبیر در زبان وادبیات عربی، شیوه ها و انگیزه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تابو ها مقولات و مفاهیمی است که به واسطه حرمت عرفی یا اجتماعی و دینی از ذکر یا استفاده آن می پرهیزند. این حرمت و ناخوشایندی تابوها، انسان را به پردازش مفاهیم ناخوشایند، زشت، خشن و گستاخانه، در قالبی زیبا، خوشایند و پسندیده و دور از صراحت لهجه سوق داده است که از این شیوه معناپردازی به حسن تعبیر یاد شده است.
مقوله حسن تعبیر از آغاز پژوهش های زبانی و ادبی در کانون توجه علمای زبان و منتقدان مسلمان قرار گرفت، به گونه ای که بیشتر آنان به معرفی و نام گذاری و تحلیل شیوه ها و انگیزه ها و گستره معنایی این رفتار زبانی پرداختند. قدما در زمینه نام گذاری این شیوه معناپردازی، گاه برابرنهادهایی به کاربرده اند، مانند «التلطُف»، و گاه از شیوه های ساخت حسن تعبیر، مانند « الکنایه» برای نام گذاری آن بهره جسته اند. حوزه معنایی حسن تعبیر در زبان عربی، امور جنسی، رخدادها و پدیده های ناگوار همچون مرگ، بیماری است. رعایت ادب و شرم، کاستن از بار منفی تعابیر صریح و تلطیف آن، بدبینی و ترس، نزاکت مداری، تفنن و نوجویی و تکریم وبزرگداشت، مهم ترین انگیزه های این رفتار زبانی را سامان می دهند. این نوشتار، به جایگاه مقوله «حسن تعبیر» در نقد ادبی، به بازشناسی این رفتار زبانی و انگیزه های کاربرد و شیوه های ساخت آن می پردازد و به فراخور مقام از دیدگاه های قدما نیز بهره خواهد جست.
بررسی و نقد نظریه منشا دین از دیدگاه فروید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درباره «منشا دین» و «انگیزه پیدایش مذاهب»، و بررسی عامل پیدایش مفاهیم دینی و در راس آنها مفهوم خدا، روان شناسان، جامعه شناسان، فلاسفه و ... آرا و فرضیه های بسیاری ارایه کرده اند. ما در این مقاله به بررسی دیدگاه زیگموند فروید، از روان شناسان مطرح درباره منشا دین می پردازیم و عامل ترس و عامل روانی را بررسی و از منظر جامعه شناسی، فلسفی، قرآن و روایات به آن پاسخ داده، بیان نمودیم که بحث از تابو و توتم؛ و عقده اودیپ نمی تواند مبنایی عقلانی و منطقی برای اعتقاد به خدا باشد.
بن مایه های توتمیسم در قصه های عامیانة ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قصه های عامیانة ایرانی، مانند قصه های عامیانة دیگر ملل، ریشه در عقاید و باورهای مردم دارد. کارکرد اصلی این قصه ها نیز انتقال اندیشه ها، باورها و فرهنگ از نسلی به نسل دیگر است. توتمیسم ریشه در ادیان و اعتقادات باستانی و ماقبل تاریخی دارد که از نمونه های ابتدایی و آغازین ادیان بشر شمرده می شود. توتمیسم، گیاهان و یا حیوانات خاصی را مقدس می داند و براساس این اعتقاد، زندگی و معیشت انسان ابتدایی شکل می گیرد و منظم می شود. در بعضی از این قصه های عامیانه، می توان ردپای اساطیر، ادیان و باور های باستانی را دید. این اساطیر و باورهای باستانی به صورت پنهان و در قالب رمز در ساختار قصه ها وجود دارد که با کنکاش و بررسی دقیق آنها می توان به این لایه های پنهان پی برد. با بررسی این قصه ها می توان نشانه هایی از توتمیسم را در آنها یافت. مقالة پیش رو می کوشد تا با آوردن مثال هایی از این گونه قصه ها و بررسی ژرف ساخت و لایه های پنهان آنها، بن مایه های توتم گیاهی یا جانوری را در آنها بکاود.
بررسی کاربرد دشواژه ها در گفتار گویشوران زبان ترکمنی
حوزه های تخصصی:
تجربة زندگی اجتماعی به ما آموخته است که، اگر بخواهیم در برخوردهای اجتماعی خود موفق باشیم، باید رفتار اجتماعی خاصی، متناسب با موقعیت مورد نظر و متناسب با رابطة اجتماعی خود با دیگران در آن موقعیت، داشته باشیم. در واقع آن چه ما رفتار اجتماعی مناسب می نامیم، در اکثر موارد، صرفاً رفتار زبانی مناسب است. رفتار زبانی مناسب یعنی تشخیص این که در هر موقعیت اجتماعی چه باید گفت و چه نباید گفت. دشواژه ها نیز از آن دسته واژه هایی هستند که درهنگام استفاده از آن ها باید به این امر توجه نماییم. در این مقاله، کاربرد دشواژه ها در گفتار گویشوران زبان ترکمنی بررسی شده است. نتایج بررسی نشان داد که میان میزان کاربرد دشواژه ها و جنسیت و سن گویشوران رابطة معناداری وجود دارد.
مقاله به زبان فرانسه: چگونه تابو ها را ترجمه کنیم ؟ (Dire l’interdit : Comment traduire les tabous?)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختلافات فرهنگی و تابوهایی که از آن ها نشات می گیرند، استانداردها و هنجارهایی در هر جامعه چه سنتی، چه مدرن و پیشرفته به وجود می آورند. هدف این مقاله بررسی موانع و مشکلاتی است که برای انتقال این نوع مسائل فرهنگی و مذهبی بر سر راه مترجم قد علم می کنند خصوصا متون ادبی در برخی از جوامع که تابوها در آن جریان دارند. مسلما در برخورد با چنین قسمت هایی از متن مترجم تسلیم نمی شود و تلاش می کند تا راه حلی مناسب از میان تئوری های ارائه شده بیابد. او بدون اینکه وفاداری خود را زیر سوال ببرد، سعی می کند تا با در نظر گرفتن نیازهای مخاطبان واعتبار نویسنده ترجمه ای معتبر ارائه دهد. یک نگاه تحلیلی بر چند اثر ادبی و ترجمه فارسی آنها نشان می دهد که حتی متون فرانسوی که بار فرهنگی قوی دارند توانسته اند مسیرشان را درانتشارات و بازار کتاب ما باز کرده و دراختیار خوانندگان علاقه مند قرار بگیرند. اگرچه رد پایی از استراتژی های مختلف ممیزی در این متون به چشم می خورد، با این حال با این وضعیت مقابله کرده و به چاپ رسیده اند، اما بیشتر اوقات با صورتی دگرگون و تغییر یافته تا شاید بتوانند پیغام کلی فرهنگ بیگانه و یا نیت ومقصود اصلی نویسنده را منعکس کرده و انتقال دهند.
مقاله به زبان فرانسه: انتقال فرهنگ دردوبلاژ فیلم ""ژرمینال"" به فارسی (Les problèmes du transfert culturel dans le doublage de Germinal de Claude Berri en persan)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرهنگ جنبه ای جدانشدنی از حیات هر جامعه و هر تمدن انسانی است و حین ترجمه یک اثر، تنها نمی توان از زبان مبدأ به زبان مقصد رسید بلکه گذر از فرهنگ مبدأ به فرهنگ مقصد نیز الزامی است. مشکل نمایاندن فرهنگ مبدأ هنگامی جد ی تر می شود که دو فرهنگ مبدأ و مقصد با هم متفاوتند یا حتی در تقابل با یکدیگر قرار دارند. بنابراین عملی که در یک فرهنگ کاملاً پذیرفته شده است در فرهنگ دیگر تابو (جزء امور نهی شده) محسوب می شود. با انتخاب دوبلاژ به عنوان یکی ازگونه های ترجمه ی سمعی بصری، قصد داریم تا راهبردهای اتخاذ شده در ترجمه ی مراجع فرهنگی در فیلم ژرمینال را که ساخته ی کلود بری در سال 1993 است، با توجه به نقش سفارش دهنده ی ترجمه و مخاطب اثر بررسی کنیم. شیوه هایی چون ""معادل گزینی"" ""اقتباس"" ""تعمیم"" و حتی ""وامگیری"" در ترجمه مولفه های فرهنگی در این فیلم به کار رفته اند.
باورها و عناصر ادبیات عامه در رُمان سووشون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رمان سیاسی- اجتماعی سووشون که با شهرت خود، سیمین دانشور را در کنار بزرگان داستان نویسی ایران قرار داده، افزون بر خصلت جمع گرایی و توده اندیشی، مجموعه ای از ادبیات و باورهای مردم ایران است. توجه به فرهنگ و ادبیات عامه در اثر دانشور نه تنها عیب نیست، بلکه در نوع خود بیانگر بلاغت و سخندانی اوست.
مقاله حاضر به بررسی عناصر ادبیات و باورهای عامه در این اثر می پردازد. در این پژوهش باورهای عامه نظیر توتم، تابو، فتی شیزم، آنیمیزم، مانا، نوما و خرافه ابتدا تعریف و تشریح شده اند، سپس شواهد آن از متن ارائه گردیده است. در مقدمه ویژگی ها و کارکردهای ادبیات عامه و سپس وضعیت ادبیات داستانی و موقعیت سووشون و جایگاه آن در فرهنگ مردم بیان شده است. سووشون با وجود خصلت توده گرایی، بسیاری از معایب نثر معاصرانش، نظیر رکاکت بی حد، تعصب و تحزب و تجددگرایی های بی معنی را ندارد. یافته ها نشان می دهد که سووشون موفقیت و اقبال خود را مدیون به کارگیری همین عناصر و باورهاست. البته دانشور هریک از این عناصر را برای اثرگذاری بیشتر بر مخاطب، با اغراق و غلو همراه کرده و آن را دست مایه ای برای پرورش مطلب و غنای اثر قرار داده است.
تابوی نام در شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی و مطالعه طومارهای نقالی به عنوان بخشی مکتوب از سنت حماسی روایی شفاهیِ در باور انسان های ابتدایی نام با ذات منطبق است؛ زیرا انسان ابتدایی فکر می کرد ارتباط بین نام و شخص یا شیء موسوم به آن قراردادی نیست و نام جزوی از وجود خود اوست و نیروهای شر می توانند از این طریق به او آسیب برسانند. این نوع نگاه به نام مختص مکان خاصی نیست و در همه جوامع وجود دارد و قواعد خاصی نیز با عنوان تابوی نام بر این جوامع تحمیل شده است. در باورهای عامه مردم ایران و نیز شاهنامه که روایتگر باورهای اساطیری ایرانیان است، این نوع تابو به صورت های مختلف دیده می شود: گاه نام عین ذات است، مانند زمانی که رستم مقصران اصلی کشته شدن سیاوش را برای هومان برمی شمرد. گاه به صورت برگزیدن دو اسم دیده می شود که یک نام، اصلی و جزو ذات است و دیگری فرعی است. این نوع تابو در بخش هایی از سواحل جنوبی ایران و همچنین بین ترکمن ها دیده می شود و در شاهنامه نیز درباره قباد و شیده نمود دارد. مصداق دیگر تابوی نام، عدم ابراز نام است که در بین مردم و در جنگ های شاهنامه دیده می شود. این مسأله در شاهنامه به دو صورتِ صراحت در عدم ابراز نام و طفره رفتن از ابراز نام تبلور یافته است. آخرین نمونه تابوی نام، تعویض و یا تغییر نام است که بیشتر برای فریب ارواح و فرار از آسیب آن ها به کار می رفته است.
بررسی زبان شناختی به گویی در گویش کردی ایلام
حوزه های تخصصی:
به گویی سبکی از کاربرد زبان است که گویشوران از آن به منظور جایگزین کردن واژه ها و عبارت های تابو استفاده می کنند و در تمام فرهنگ ها مورد استفاده قرار می گیرد؛ از این رو، کاربرد آن در زبان های مختلف امری متداول است. در مقاله حاضر تلاش شده است تا حوزه های کاربرد به گویی در گویش کردی ایلام بررسی شود. بدین منظور، نویسنده با استفاده از روش مصاحبه حضوری و نیز شیوه کتابخانه ای به گردآوری داده های این گویش پرداخته و برای مصاحبه حضوری به صورت تصادفی 35 گویشور را از سنین مختلف انتخاب نموده است. در روش کتابخانه ای هم به بررسی دو فرهنگ لغت موجود از واژگان این گویش پرداخته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که به گویی های به کار رفته در گویش کردی ایلام در حوزه های هراس، بدن، مواد مخدر و الکلی، تجارت و ناسزا است و بیشترین واژه های به گویانه مربوط به اندام ها و مسائل جنسی هستند. همچنین، در این گویش در حوزه سیاست به گویی وجود ندارد.
بررسی تابوی زبانی و واژگان اهریمنی در فرهنگ ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بسیاری از اندیشمندان حوزه های علوم انسانی چون مردم شناسی، روان شناسی، جامعه شناسی و زبان شناسی به تابوهای زبانی و واژگان اهریمنی، به خاطر ارزش های اخلاقی و فرهنگی آن توجه کرده اند. تابو منعی است در برابر نیروی سترگ، که هم مقدس است و هم نامقدس، و نیز در جامعه شناسی زبان، واژه هایی است که کاربرد آنها ممنوع و مایه شرم و بیزاری است. اندیشمندانی چون فردیناند دو سوسور و کلود لوی- استراوس به تقابل های دوگانه ساختاری پرداخته اند و می توان نظرات آنها را در امور مقدس و نامقدس، زیبا و زشت، و اهورایی و اهریمنی گسترش داد. در فارسی باستان و میانه، واژگان ناهنجار برای اهریمنان و واژگان خوب برای اهوراییان به کار می رفت. در فارسی دری نیز برخی واژه ها برای اهریمنان به کار می رفته که با این کار، گاه زهر بدزبانی آن برای مردمی که با واژگان اهریمنی ناآشنا بودند گرفته می شد. قلمرو کار مقاله، نمونه وار شامل فرهنگ افسانه ای و مردمیِ ایران می گردد و روش پژوهش تحلیلی و برپایه نظریه تقابل های دوگانه است.
بررسی سازوکارهای حُسن تعبیر در ترجمه تابوهای رمان الهوی از هیفا بیطار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با گسترش روابط زبانی میان ملت ها، تأثیر و تأثر فرهنگی امری طبیعی جلوه می کند و این امر سبب ایجاد رابطه ای دوسویه میان زبان و فرهنگ می گردد. در این حالت، زبانی که بیش از همه تحت تأثیر قرار می گیرد، می تواند بیشتر در معرض ورود واژگان و تعابیر زبان فرادست قرار گیرد. بنابراین، نقش مترجم به عنوان عامل انتقال فرهنگ مبدأ به زبان مقصد حائز اهمیت است. در برخی از آثار زبان عربی، واژه ها و ساختارهایی وجود دارد که در جامعه ما، تابو محسوب می شود و مترجم باید مناسب ترین راهکار را به کار گیرد تا از یک سو، از بار معنایی منفی تابو بکاهد و از سوی دیگر، در ترجمه اش امانت داری کرده باشد. به نظر می رسد حُسن تعبیر، راهکاری مناسب برای ترجمه تابوها باشد. در پژوهش پیش رو، تلاش بر آن است با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی تابوهای رمان الهوی (2007م.) از هیفا بیطار بررسی شود و با استناد به ابزارهای زبانی حُسن تعبیر، مناسب ترین ترجمه برای آن ها ارائه گردد. نتایج نشان از آن دارد که شگرد حُسن تعبیر در ترجمه تابوهای رمان، در حفظ و تقویت خودانگاره اجتماعی مخاطب فارسی زبان بسیار مؤثر است. همچنین، استلزام معنایی (23%)، گسترش معنایی (20%) و مجاز (18%) پربسامدترین سازوکار حُسن تعبیر در ترجمه پیشنهادی تابوهای رمان به شمار می آید.
بررسی اجتماعی - شناختی تابو و حسن تعبیر در ساختارهای عبارات، اصطلاحات و ضرب المثل های فارسی و انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش تابو و حسن تعبیر با دیدگاهی اجتماعی شناختی بررسی شده اند. مطالعه در ساختارهای اصطلاحات فارسی و انگلیسی صورت پذیرفته و 15 جفت (30 مورد) از آن ها با هم مقایسه شده اند. مباحث اجتماعی مانند انواع متغیرهای اجتماعی، تابو و حسن تعبیر، موضوعات شناختی شامل کاربرد طرح واره ها، و استعاره ها در این بررسی لحاظ شده اند. هدف اصلی روشن کردن شباهت ها و تفاوت های موجود در دو زبان است و به روش تحلیلی و توصیفی داده ها تجزیه و تحلیل شده اند. نتایج نشان داده است که اصطلاحات حاوی تابو به انواع اصطلاحات دیگری تبدیل می شوند که دارای «به گویی» باشند تا برای پذیرش در اجتماع خوشایند شوند. متغیرهای سبک، جنسیت، سن، شغل، طبقۀ اجتماعی و قدرت، و طرح واره های قدرتی، رویداد، شیء و مالکیت بیشترین کاربرد را در ساختار اصطلاحات داشته اند. گاهی افراد از یک زاویۀ دید به موضوع نگاه می کنند، گاهی این زاویه شامل چند موضوع می شود و بر مبنای موضوعی که در ذهن دارند اصطلاحی انتخاب می شود که طرح واره های مناسب را داشته باشد . اصطلاحات در دو زبان زیرساخت معنایی و موضوع مشابهی را دارند؛ اما در روساخت، بازنمود عینی و ساختار هر مورد متفاوت می شود.
مقایسه گرایش سخنرانان مذهبی و سیاسی به کاربرد انواع تابوها در برنامه های تلویزیون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی کاربرد تابوهای زبانی در سخنرانی ها و مناظره های سیاسی و مذهبی در رسانه و مقایسه تنوّع این دو است. داده های این پژوهش از طریق تلویزیون و یا آرشیوهای اینترنتی برنامه های صدا و سیما گردآوری شده و میزان کاربرد تابوهای زبانی و حوزه های واژگانی تابوها در گروه سیاسی و مذهبی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان داد استفاده از تابو در سخنرانی های تلویزیونی هر دو گروه سیاسی و مذهبی صورت می گیرد و هر دو از تابوهای حوزه ی واژگانی عمومی بیشتر از سایر حوزه ها استفاده می شود. نکته قابل توجه این است که سخنرانان سیاسی در تلویزیون احتیاط بیشتری در کلام خود به کار می برند، امّا گروه مذهبی استفاده بیشتری از تابوها می کنند. بیشترین تابوی به کاررفته توسط گروه مذهبی مربوط به حوزه واژگانی عمومی و حیوانات بوده است و کمترین تابوی به کار رفته مربوط به حوزه واژگانی روانی-جسمی و خانواده بوده است. بیشترین تابوی بکار رفته توسط گروه سیاسی مربوط به حوزه عمومی و کمترین تابو در حوزه جنسی و حیوانات بوده است.
مطالعه کیفی تابوها در نارضایتی جنسی زنان متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش میان رشته ای حاضر، درصدد کشف و بررسی تابوهای جنسی و اثر آن بر دعوای طلاق توسط زوجه در محاکم دادگستری می باشد. ابتدا عوامل موثر بر بدعملکردی و یا اختلال در کارکرد روابط جنسی زوجین بررسی شد و سپس زمینه های فردی و جامعه شناختی تابوهای جنسی که منجر به پنهان داشتن علت طلاق و تغییر عنوان دادخواست های مطروحه توسط زنان شده بود مورد بحث قرار گرفت. نمونه گیری از بین افراد مراجعه کننده به محاکم دادگستری و دفاتر وکلا صورت پذیرفت. 10 نفر از بین زنان مطلقه و 16 نفر از زنان در آستانه ی جدایی انتخاب شدند. تمامی زنان مطلقه و یا متقاضی طلاق مورد مصاحبه، از کیفیت روابط جنسی خود اعلام نارضایتی نموده و مهم ترین عوامل آن به ترتیب در ناتوانی در ارضای زنان، فقدان پیش نوازش و آماده سازی قبل از رابطه و نبود روابط محبت آمیز کلامی خلاصه گردید. همچنین، درک از تابوهای جنسی در بین زنان ، در سطح فردی و اجتماعی، با فراوانی مضامین شرم، ترس از قضاوت، وجود خلاء های قانونی و فضای حاکم بر محاکم شناسایی گردید. نتایج حاصله، تاثیر مهم نارضایتی جنسی بر تقاضای طلاق را نشان می دهد و وجود تابوهای جنسی در بین زنان، بر مکتوم داشتن آن در دادخواست ها موثر می باشد
واکاوی توتم و تابو در عناصر بصری دوران ایران باستان با تاکید بر دوران هخامنشی
در این مقاله به بررسی آثار ایران باستان در زمینه توتم و تابو پرداخته شد که هدف از انتخاب این موضوع احیای نماد و نشانه های خفته در فرهنگ باستانی تاریخ ایران و یادآوری دوباره آن بود. نشانه هایی که اعتقادات و آداب و رسوم گذشتگان و یا به عبارتی دیگر ممنوعیت ها و توتم های فرهنگی ایران را خاطر نشان می کند، در این مقاله سعی بر آن بوده که به شناسایی عناصر بصری توتم و تابو در دوران ایران باستان بپردازد. روش پژوهش پیش رو به صورت کیفی و با رویکرد توصیفی تحلیلی است. نتایج پژوهش نشان داد که توتم در ایران باستان به سه وجه ماورایی، حیوانی و گیاهی دیده می شود و گه گاه نیروی طبیعی مانند باران و آب است که با همه ی گروه رابطه ویژه ای دارد. عناصر بصری توتم و تابو در ایران باستان پیرو عقاید فکری و فلسفی مردمان باستان اقوام ایرانی است که به صورت دینی و اساطیری و فلسفی و نیایشی و فکری بوده اند.
مفهوم تابو در فرهنگ عامه مردم سرکویر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرهنگ شفاهی اقوام ایرانی دنیایی رمزآلود و دست ناسوده است که بررسی محتوایی ظرایف آن می تواند چشم اندازهای تازه ای به دنیای مردم شناسی و جامعه شناسی انسانی بگشاید. پژوهش پیش رو می کوشد با بیان و بهره گیری از عناصر فرهنگی و اعتقادات عامه مرسوم در میان مردمان منطقه سرکویر جنوب استان سمنان و در مجاورت دشت کویر، به تبیین و تحلیل جایگاه مفهوم تابو در میان مردم این دیار بپردازد. این جستار با بهره گیری از شیوه مشاهده مستقیم و مبتنی بر مصاحبه، مشاهده و تحلیل داده ها به معرفی و شناسایی بخشی از فرهنگ عامه اقوام ایرانی و تحلیل ریشه های کهن افکار تابوآفرین پرداخته است. در این راستا، مضامین تابو در ادب شفاهی مردم منطقه مورد پژوهش در دو دسته کلی تحلیل شده است: پاره نخست در حوزه واژه های تابو و مفردات زبانی و پاره دوم شامل تابوهای ممنوعیت آداب و سنن رفتاری و مادی است. در نوشتار حاضر، تابوهای رفتاری درپیوسته با ازدواج، مردگان و آداب سوگواری، تابوهای نام افراد، پیشه ها و دیگر تابوهای اجتماعی بر بنیاد روایت راویان بومی و محلی تحلیل محتوایی شده است.
بررسی تطبیقی تابو در سه اثر حماسی: گیل گمش، رامایانا و گرشاسپ نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله که به شیوه تحلیلی - تطبیقی و با هدف شناخت تابوها و کارکرد آن ها ، نگاشته شده است، خوانندگان را با اندیشه های همسان و ناهمسانِ سه قومِ سومری، هندی و ایرانی، در سه مقطع تاریخی آشنا خواهیم ساخت. در این راستا با خوانش سه اثر بر گزیده: گیل گمش،رامایانا و گرشاسپ نامه ،همراه با شناخت تابوهای موجود در این آثار، به تحلیل و توصیف این مقوله خواهیم پرداخت. تابو، به مثابه باورداشت به وجود نیرویی ماورایی و حرمت بخش در شماری از اشیاء، گیاهان، جانوران و آدمیان، با برخورداری از دو ویژگی «تقدس» و «حرمت»، مقوله-مفهومی برجسته در عرصه مطالعات ادبی و مردم شناختی است. نگارندگان با شناخت و تحلیل تابوهای موجود در سه اثر یادشده، نشان خواهند داد که باورها و قوانین تابویی، با کارکردهای ویژه خویش، نقشی برجسته در این آثار، ایفا می کنند و به کنش- واکنش های شخصیت های حماسی- اساطیری، سمت و سویی خاص می بخشند؛ ویژگی ای که گویای همگونی نوع کارکرد ذهن آدمی، در دوره های گوناگون پیشاتاریخی- تاریخی، در عرصه های متفاوت جغرافیایی است.