مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
تابو
حوزه های تخصصی:
در همه زبان های دنیا، واژگان و تعابیر دال بر مفهوم ناخوشایند و غیرمؤدبانه وجود دارد که در اصطلاح به آن ها «تابوهای زبانی» یا «دش واژه ها» گفته می شود که عموماً از کاربست آشکار و مستقیم آن خودداری می شود. بررسی سریال مختارنامه، نشانگر کاربرد تعداد قابل توجهی از این تابوها است. در پرتو این مسأله آنچه برای نویسندگان این مقاله مهم بوده، آن است که در گام نخست به شناسایی و استخراج تعابیر موردنظر در سریال یادشده بپردازند و در گام بعدی با رویکرد کیفی و روش توصیفی- تحلیلی از شگردهای به کارگرفته شده در ترجمه این دست تعابیر به زبان عربی پرده بردارد و با نقد و بررسی برابر تابوهای فارسی در دوبله عربی سریال به ارزیابی نقاط قوت و ضعف ترجمه بپردازد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که ترجمه تابوهای به کار رفته در سریال مورد مطالعه با مهم ترین استراتژی های زبانی در ساخت حسن تعبیر از جمله استلزام معنایی، گسترش معنایی، مجاز، حذف، کم گفت، مضاعف سازی، تضاد یا تناقض و ترجمه تحت اللفظی یا معنایی، قابل تعریف، قالب بندی و بازشناسایی هستند. همچنین بهره گیری از شیوه کم گفت و تضاد به ترتیب، پربسامدترین و کم بسامدترین استراتژی در ترجمه سریال مورد مطالعه بوده است.
بررسی به گویی دشواژه ها در شاهنامه فردوسی: رویکردی معنی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۹
41 - 64
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر سعی شده است که به عفّت و حیای کلام فردوسی از زاویه ای نو نگریسته شود. لذا به تحلیل سازوکارهای ساخت معنای به گویانه در شاهنامه فردوسی با استناد بر رویکردی معناشناختی و به پیروی از طبقه بندی وارن (1992) پرداخته شده است. وی با اتخاذ رویکردی صوری و معنایی انواع مختلف ارتباط که منجر به تغییر مصداق و نوآوری معنایی می شود را به دست می دهد. این مقاله به روش توصیفی-تحلیلی به انجام رسیده است و داده های آن از شاهنامه فردوسی به تصحیح جلال خالقی مطلق (1366-1386) استخراج شده است. نمونه های به گویانه دشواژه ها در لابه لای بیت های شاهنامه جست وجو و پیدا شد؛ سپس ساخت معنایی آن ها بررسی و معنای ضمنی بین فردی و سازوکار به گویانه آن ها واکاوی شد تا به این اهداف نایل شویم: نخست، فردوسی چگونه از واژگان برای خلق معنای بافتی نو و بیان سرپوشیده پدیده های حساس استفاده کرده است؟ و دیگر، فردوسی برای ایجاد به گویی در حوزه دشواژه ها از چه شگردهایی استفاده کرده است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که مهم ترین شگردهای به گویانه فردوسی به ترتیب بسامد عبارت اند از: به گویی استعاری، واژه مبهم، اطناب به گویانه، استلزام معنایی به گویانه، به گویی کنایی، ویژه سازی به گویانه و واژگون سازی به گویانه. کاربرد مکرّر و ماهرانه دشواژه در متون منظوم و منثور کهن فارسی، بی توجهی یا درک نکردن معنای تلویحی به واژه ها و یا حذف آن ها توسط برخی شارحان شاهنامه، و نبود مطالعه به گویی در شاهنامه به روش های نظام مند زبان شناختی از دلایل اهمیّت این پژوهش است.
همبستگی تابوهای جنسی در فیلم های کمدی ایرانی و فروش گیشه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به نقش مهم سینما در شکل گیری فرهنگ و زبان هر جامعه و همچنین، استقبال زیاد مخاطبان از فیلم های کمدی، استفاده از تابوها در پرفروش ترین فیلم های کمدی سینمایی می تواند باعث تغییر ارزش های جامعه شود. بنابراین، بررسی آن ها در سینمای کمدی موضوعی مهم در جامعه شناسی زبان است. هدف اول پژوهش حاضر بررسی موضوعات تابوهای جنسی در سینمای کمدی ایران است. بدین منظور با مراجعه به وبگاه cinetmag.com و بررسی فروش گیشه، پرفروش ترین فیلم های کمدی در تهران در بازه سال های ۱۳۸۲ تا ۱۳۹۸ مشخص شدند و در هر سال سه فیلم کمدی که بیشترین میزان فروش در تهران را داشتند انتخاب شدند. پس از مشاهده دقیق ۵۱ فیلم ، ۱۰۰۵ تابوی جنسی کلامی و کنشی استخراج و براساس موضوع به شش طبقه اندام جنسی، اعمال جنسی، پوشاک جنسی، شرایط فیزیولوژیک زنانه، بازار جنسی و فحش و اصطلاحات جنسی طبقه بندی شدند. هدف دیگر این پژوهش بررسی همبستگی بین رخداد این تابوها با فروش فیلم بود. تحلیل های آماری نشان می دهد تابوهای جنسی با فروش فیلم همبستگی مثبت معناداری به میزان ۰.۴۸۲ دارد. همچنین، در بین طبقات مختلف تابوهای جنسی میزان فروش فیلم به ترتیب بیشترین همبستگی را با تابوی اعمال جنسی با شدت 0.516، اندام جنسی با شدت 0.373، فحش جنسی با شدت 0.292، و پوشاک جنسی با شدت ۰.۲۱۰ دارد و با دو گروه شرایط فیزیولوژیک زنانه و بازار جنسی همبستگی منفی به میزان ۰.۰۰۱- و ۰.۰۶۵- دارد.
بررسی زبان شناختی حسن تعبیر در برنامه های شبکه استانی تلویزیون به منظور ارائه راهبردهای فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال دوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۷)
135 - 150
هدف از پژوهش پیش رو، بررسی زبان شناختی حسن تعبیر به عنوان مؤلفه تأثیرگذار در زبان و فرهنگ در برنامه های تلویزیونی است؛ بنابراین، این پژوهش بر مبنای هدف و استراتژی از نوع کاربردی، توصیفی تحلیل محتوا می باشد. حسن تعبیر از ابزارهای زبانی است که باعث تقویت و افزایش نزاکت اجتماعی گویشوران زبان می شود. گویشوران هر زبان به جای واژه های بیانی نامناسب از حسن تعبیر استفاده می کنند که بار معنایی مثبتی داشته باشد. ازآنجا که برنامه های محلی صداوسیما مخاطبان زیادی دارند، نحوه استفاده آن ها از زبان به طور یقین تأثیر زیادی بر فرهنگ و زبان بینندگان خواهد داشت؛ بنابراین، تلاش دست اندرکاران و برنامه ریزان این حوزه بر آن است که از مؤدبانه ترین گونه گفتاری استفاده کنند. اهمیت این موضوع سبب شد که به این پرسش پاسخ داده شود که حسن تعبیرها در گویش کردی با استفاده از چه ابزارهای زبانی بیان می شود؟ جامعه آماری پژوهش شامل برنامه های محلی پخش شده از مرکز صداوسیمای استان ایلام از ابتدای سال 1399 بوده که شامل 270 روز برنامه (540 ساعت) بوده است. به منظور انتخاب نمونه مناسب، از روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک استفاده و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران به تعداد 54 روز (108 ساعت برنامه) تعیین گردیده است. حسن تعبیرهای مستخرج 70 مورد بوده است. نتایج بررسی ها نشان دادند که ابزارهای زبانی به کار رفته در ساخت حسن تعبیرها در نمونه موردنظر عبارت اند از: واژه های مبهم، حسن تعبیر استعاری، تضاد معنایی، فرایند ساختواژی تکرار، استلزام معنایی، اطناب، ایجاز، حذف، گسترش معنایی.
واکاوی رمان «حصار و سگ های پدرم»؛ بازتولید استبداد و پدرسالاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۹
331 - 355
حوزه های تخصصی:
پدرسالاری و ذهنیت مذکر در همه شخصیت های این رمان بی استثنا دیده می شود. نهادینه شدن قانون پدر در ناخودآگاه فردی و جمعی اعضای این حصار چنان شدتی دارد که حتی پس از مرگ جسمانی پدر هم این ساختار به شکل هایی دیگر بروز می یابد. شگرد روایی برای تسلط بر نظام نشانه های این متن در اختیار گرفته شده تا خود زبان به ابزار سرکوب بدل شود و سخن و گفتمان مؤنث را سرکوب کند؛ در واقع راوی آن سخنانی را که خود می خواهد از دهان پرسوناژهای مؤنث بیان میکند. ذهنیتی که استبداد درونی آن شده و در ناخودآگاه استبدادزده است خود میل به رهایی نخواهد داشت و با مرگ هر دیکتاتوری دیکتاتور دیگری را جایگزین آن خواهد کرد و تا پایان عمر باید در «گور، هم گنبد و هم گورستان» به سر ببرد. روح سنت اما بسیار قوی تر است و در ذهنیت، روابط اجتماعی و در نهادهایی همچون خانواده، مدرسه و دولت ساری است و در تضادی ابدی با نو شدن است. ما همیشه در حسرت و اندوه دیکتاتورها هستیم و بر فقدان آن ها مویه می کنیم.
تابوی نام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های انسان شناسی ایران دوره ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۴
103 - 119
حوزه های تخصصی:
دین در جهانِ باستان بر سه اصل استوار بوده است: جادو و ارتباط آن با دین و علم؛ توتمیسم و جنبه ی اجتماعی کیش نخستین؛ آیین های باروری و گیاهی. جادو نیرویی است که از نفوذ کلماتی به وجود می آید که با صدای بلند یا به صورت آواز خوانده می شود و انسان می تواند همان طور که روی موجودات روحانی عمل می کند، به وسیله ی واژگان و حرکات مخصوص در طبیعت تأثیر نماید و این نفوذ اساسی را برقرار سازد که آن را جادو می نامند. در مواقعی جادو دستورات منفی، یعنی ممنوعیت ها را دربردارد؛ جادوی منفی تابو است و هر چیزی که به دلیل و علتی ترس و اضطراب به دل می افکند را تابو گویند. نام ها در بسیاری از جوامع تابو هستند، حمله به نام فرد قابل مقایسه یا حتی بدتر از حمله به بدنِ فرد است. تابوی نام برپایه ی ترس است. همان طور که می توان جادوی بدخواهانه ای را با شخص، اعضای بدن یا سایه ی او انجام داد، اگر نام واقعی یک فرد را در اختیار داشته باشند، آن را با نام وی هم می توانند انجام دهند، تابوی نام هم بسیار گستردگی فرهنگی و جغرافیایی داشته و هم این که، همچنان پابرجا مانده است. حتی اگر به طور کامل مانند گذشته نباشد ولی ردپای آن هنوز در دنیای مدرن به چشم می خورد. ملاحظاتی که همچنان درمیان جوامع امروزی، درمورد نام وجود دارد آیا بازمانده ی همان تابوی نام و ممنوعیت هایی که درمورد نام ها وجود داشته نیست؟
بررسی و دسته بندی انواع تابو در غزلیات حافظ شیرازی
حوزه های تخصصی:
شاعران به دلیل نگاه تیزبینانه و ظرافت زبانی در شعر خود، از قراردادهای اجتماعی درمی گذرند و گام در قلمروهای ممنوع می گذارند، که این قلمروهای ممنوعه همان «تابو» نام دارد. در این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی به انجام رسیده است، تابو و انواع آن را در شعر حافظ برحسب مطالعة موردی بررسی کرده، سپس به دسته بندی و تحلیل گونه های آن پرداخته ایم. جستار پیش رو در پی تبیین این مسائل است که چه گونه هایی از تابو در غزل حافظ وجود داد؟ بسامد کدامیک بیشتر است و هدف شاعر از تابوشکنی چیست و به چه وسیله ای توانسته به صورت نرم به تابوشکنی بپردازد ؟ به نظر می رسد حافظ به کمک طنز و با سازواری و اجتماع «ضدّین» به تابوشکنی بپردازد، رویکرد اصلی وی در تابو، سیاسی- اجتماعی است تا اعتقادی و ایدئولوژیک. حافظ از طریق تقابل های دوگانه ای که هم در محتوا و هم در بلاغت او در قالب ایهام وجود دارد، توانسته است به حریم های ممنوعه وارد شود. او در پی گونه ای اصلاح (Reform) سیاسی- اجتماعی است. این جستار علاوه بر بیان تابوهاشکنی های حافظ، هدف ثانوی دیگری نیز پی می گیرد و آن ابراز و تبیین ویژگی های بلاغی و زیبایی شناسانة غزل حافظ است.