مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۰۱.
۴۰۲.
۴۰۳.
۴۰۴.
۴۰۵.
۴۰۶.
۴۰۷.
۴۰۸.
۴۰۹.
۴۱۰.
۴۱۱.
۴۱۲.
۴۱۳.
۴۱۴.
۴۱۵.
۴۱۶.
۴۱۷.
۴۱۸.
۴۱۹.
۴۲۰.
پایداری
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۸ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۶۵
۱۱۲-۹۷
حوزه های تخصصی:
این مقاله به ارزیابی تغییرات شاخص ردپای اکولوژیکی در محیط های روستایی در اثر جایگزینی انرژی فسیلی با منابع تجدید پذیر انرژی می پردازد. رشد جمعیت و به تبع آن افزایش استفاده از سوخت های فسیلی، اثرات مخرب زیست محیطی گوناگونی را به دنبال داشته است. بیش از 40 درصد استفاده از کل انرژی که 70 درصد آن را مصرف برق تشکیل می دهد، در ساختمان ها مصرف می شود. از این رو ضروری می نمود با تمرکز بر بخش ساختمان، انرژی های تجدید پذیر که به مراتب اثرات زیست محیطی کمتری دارند، جایگزین انرژی حاصل از سوخت های فسیلی گردند. محیط های روستایی نیز بخشی از جمعیت ساکن در زیست کره را شامل می شوند که نسبت به محیط های شهری از پتانسیل های متنوعی در بهره گیری از منابع تجدید پذیر انرژی برخوردار می باشند. ردپای اکولوژیکی شاخصی به منظور بررسی تأثیرات زیست محیطی تولیدات، فعالیت ها و خدمات بشری بر زیست کره است. شاخص ردپای اکولوژیکی در ایران و در سال 2015 میلادی برابر با 2.8 هکتار در مقیاس جهانی به ازای هر نفر بوده است، این در حالی است که ظرفیت زیستی ایران 0.9 هکتار در مقیاس جهانی به ازای هر نفر است که نشان از برداشت بیش از حد از منابع طبیعی دارد. با توجه به ضرورت موضوع، روستای نجوبران در استان کرمانشاه به عنوان نمونه موردی انتخاب و پس از جمع آوری اطلاعات از طریق مشاهدات، پرسشنامه و مصاحبه، آمارهای رسمی، سایت ها و منابع کتابخانه ای مورد بررسی قرار گرفت تا میزان اثرگذاری بهره گیری از انرژی های تجدید پذیر بر شاخص ردپای زیست محیطی کشوری به شیوه تحلیلی-توصیفی، محاسبه و بررسی گردد. نتایج این مقاله نشان داد که ردپای اکولوژیکی برق مصرفی در روستای نجوبران در سال 1396 برابر با 6.894 هکتار در مقیاس جهانی می باشد. استفاده از صفحات فتوولتاییک به مساحت 1000 مترمربع و دو توربین آبی کوچک ردپای اکولوژیکی مصرف برق در این روستا را به صفر رساند. استفاده از این دو سامانه در کنار یکدیگر و تزریق برق تولیدی مازاد بر نیاز به شبکه سراسری، در مجموع 10.364 هکتار در مقیاس جهانی به ظرفیت زیستی منطقه و کشور اضافه نمود که می تواند سایر فعالیت ها در نقاط شهری را از لحاظ زیست محیطی پشتیبانی نماید.
طراحی مدل ارزیابی عملکرد زنجیره تامین پایدار بیمارستان های دولتی با رویکرد گراندد تئوری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۲ بهار ۱۳۹۸ شماره ۷۵
۱۱۸-۱۰۳
حوزه های تخصصی:
مقدمه: طراحی مدل ارزیابی عملکرد زنجیره تامین بیمارستان ها یکی از اساسی ترین تصمیمات در مدیریت زنجیره تامین حوزه سلامت است که اثری قابل توجه بر روی بازگشت سرمایه و عملکرد کلی آن دارد. هدف پژوهش حاضر، طراحی مدلی برای ارزیابی عملکرد زنجیره تامین در بیمارستان ها با لحاظ کردن ابعاد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی پایداری بود. روش ها: مطالعه حاضر از نوع کیفی بود که با روش گراندد تئوری انجام شد. روش گردآوری داده ها مصاحبه های عمیق با 14 نفر از خبرگان بیمارستان های دولتی استان یزد شامل پنج نفر از مدیران بیمارستان ها، چهار نفر از مدیران بخش ها، سه نفر از معاونت منابع و پشتیبانی، دو نفر معاون اداری با حداقل هشت سال سابقه کار وآشنا با بحث پایداری بود. روش نمونه گیری روش ترکیبی هدفمند و گلوله برفی بود و از روش های کدگذاری باز، محوری و گزینشی برای تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: در پژوهش حاضر ابتدا 44 کد فرعی موثر بر زنجیره تامین پایدار بیمارستان، با استفاده از مصاحبه عمیق با خبرگان بیمارستان های دولتی استان یزد شناسایی شد و در قالب شش کد اصلی عوامل مداخله گر، عوامل علّی، پدیده محوری، راهبردهای عملکرد، الزامات زمینه ای و پیامدهای عملکرد قرار گرفت. بهبود همکاری مشترک در بخش های مختلف بیمارستان، کاهش ریسک خطای پزشکی، بهبود کیفیت خدمات و ارتقا جایگاه حرفه ای پرسنل از جمله پیامدهای ارزیابی عملکرد زنجیره تامین پایدار بیمارستان ها بود. نتیجه گیری: مدل ارائه شده می تواند به عنوان ابزاری جهت پیش بینی و سیاست گذاری در زمینه ارزیابی عملکرد زنجیره تامین پایدار در بیمارستان های دولتی مورد استفاده قرار گیرد. برنامه ریزی و سیاستگذاری ارتقای سلامت و سیستم مدیریت محیط زیست، می تواند به نتایجی همچون مشارکت و همکاری بخش ها، کاهش اشتباهات تشخیصی و تجویز دارو، درک نیازهای خاص هر بیمار و اجرای برنامه های آموزشی و مراقبتی و همچنین کاهش انتشار آلاینده های زیست محیطی منجر شود.
تحلیل اثرات مگامال ها بر پایداری جوامع محلی (مطالعه موردی: شهرهای شهرستان عباس آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه یکی از وجوه توسعه یافتگی شهرها، احداث مراکز تجاری بزرگ مقیاس با عنوان مال ها و مگامال هاست. در شهرستان عباس آباد، از شهرستان های ساحلی شمال کشور به دلیل رونق گردشگری، 18 مرکز تجاری بزرگ مقیاس احداث شده است که به نظر می رسد آثار گوناگونی بر ابعاد پایداری (کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی) شهرهای این شهرستان گذاشته است؛ بنابراین هدف اصلی این تحقیق، تحلیل اثرات مگامال ها در شهرستان عباس آباد از دیدگاه کارشناسان و مردم است که به طور ملموس با این تأثیرات مواجه شده اند. روش تحقیق از نوع هدف، کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی-تحلیلی است. داده ها از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی گردآوری شد و جامعه آماری شهرهای شهرستان است که با استفاده از فرمول کوکران 386 نفر نمونه آماری تخمین زده شد و با روش تصادفی طبقه بندی شده، پرسشنامه از شهرهای شهرستان به نسبت جمعیتشان برداشت شده است. با پرسشنامه تعیین ارجحیت، وزن نهایی معیار ها به وسیله 9 کارشناس و با روش مقایسه زوجی تعیین شد و با مدل ویکور فازی، شهرهای شهرستان از نظر پایداری تحلیل شدند. نتایج درخصوص معیارهای 78 گانه تحقیق نشان داد، معیارهای درآمد، قیمت زمین و مسکن، اجاره بها و قیمت کالا و خدمات مهم ترین معیارهای سنجش پایداری هستند و اینکه شهرهای عباس آباد، کلارآباد و سلمان شهر به ترتیب با مقادیر ویکور 444/0، 450/0 و 533/0، رتبه های اول تا سوم پایداری (ناشی از ایجاد مراکز تجاری) را کسب کرده اند. همچنین میانگین پایداری کل شهرستان در حد متوسط با مقدار ویکور 475/0 ارزیابی شد که نشان می دهد مگامال ها بر پایداری شهرستان اثر گذاشته اند و میزان آن را در مقایسه با قبل از احداث مگامال ها کمتر کرده اند
ارزش گذاری شاخصه های زیست پذیری و ارتقای کیفیت زندگی در کلانشهر کرج (به منظور افزایش پایداری شهری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۱
155 - 166
حوزه های تخصصی:
درجهان امروز شهرها با چالشهای بسیاری در زمینه های زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی مواجه و در عین حال به مکان اصلی سکونت و هنجار تبدیل شده اند. رشد شهرنشینی منجر به افزایش مسائل و مشکلات شهرها گشته و هشداری بر ناپایداری شهرها می باشد. در دو دهه اخیر به موازات نظریه های توسعه پایدار شهری ایده ارتقای کیفیت زندگی که خود موجبات زیست پذیر بودن شهرها را سبب می شود، مطرح و به همین دلیل قابلیت برخورداری از خصوصیات زیست پذیری برای شهرها و به ویژه کلان شهرها ضرورت یافته است. این پژوهش با توجه به هدف کاربردی و از نظر روش از نوع تحقیقات توصیفی- تحلیلی میدانی است.داده های آماری با استفاده از پرسشنامه جمع آوری و جامعه آماری پژوهش شهروندان ، مدیران و کارشناسان شهری می باشند.نتایج برگرفته ازتحلیل مدل رگرسیونی نشان می دهد که عامل اقتصادی با عدد 525/0 بالاترین اهمیت را دارد. همچنین نتایج بدست آمده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون نیز نشانگر اهمیت بالای شاخص اقتصادی و سپس شاخص اجتماعی در زیست پذیری کلانشهر کرج را دارند. نتایج آزمونT در این پژوهش نشان می دهد که بین ابعاد چهارگانه عوامل اقتصادی ، اجتماعی ، زیست محیطی و کالبدی- زیبا شناسی با زیست پذیری شهری و کیفیت زندگی در کلانشهر کرج رابطه معنادار و تاثیرگذاری حاکم است. نتایج برگرفته ازتحلیل مدل رگرسیونی نشان می دهد که عامل اقتصادی با عدد 525/0 بالاترین اهمیت را دارد. همچنین نتایج بدست آمده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون نیز نشانگر اهمیت بالای شاخص اقتصادی و سپس شاخص اجتماعی در زیست پذیری کلانشهر کرج را دارند. نتایج آزمونT در این پژوهش نشان می دهد که بین ابعاد چهارگانه عوامل اقتصادی ، اجتماعی ، زیست محیطی و کالبدی- زیبا شناسی با زیست پذیری شهری و کیفیت زندگی در کلانشهر کرج رابطه معنادار و تاثیرگذاری حاکم است.
تحلیلی بر نقش روانشناسی محیطی در تحقق پایداری در فضاهای شهری (مطالعه موردی: مناطق حاشیه نشین شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : در محیط های شهری به ویژه محلات شهر، عواملی مانند پنجره های شکسته، زباله در خیابان ها، نقاشی بر روی دیوارها، ساختمان های رها شده و عدم روشنایی خیابانی به ویژه در مناطق حاشیه نشین شهر منجر به ایجاد محیطی می شود که جرم و جنایت و بزهکاری را ترویج می کند و در نتیجه احساس امنیت شهروندان به خطر می افتد.
داده و روش : نوع پژوهش، کاربردی و جامعه آماری آن ترکیبی از متخصصان شامل مطلعین، متخصصان و خبرگان مرتبط با مدیریت شهری در مناطق حاشیه نشین است. حجم نمونه بر اساس نمونه گیری تصادفی ساده و جدول مورگان 299 خانوار ساکن در مناطق حاشیه نشین شهر یزد است. به منظور ارتباط بین متغیرها و پاسخ به سؤالات پژوهش از آمار استنباطی (ضریب همبستگی، ضریب رگرسیون، تحلیل واریانس چند متغیره ) استفاده شده است.
یافته ها : نتایج حاصل از مدل تحلیل شبکه نیز نشان می دهد، شاخص های کالبدی شامل عرض کم معابر، قدمت ابنیه، وجود مخروبه ها، مساحت قطعات تفکیکی، سازگاری کاربری ها، تأمین فضای باز مورد نیاز با مقدار 0/196 بیشترین نقش را در افزایش تهدید در مؤلفه های روان شناسی محیطی مشتمل بر عدم تأمین خلوت گزینی، عدم امنیت و ایمنی و عدم دسترسی به فضاهای عمومی و فضاهای بازی کودکان دارد.
نتیجه گیری : برای کاهش آسیب پذیری روانی ناشی از مسائل و مشکلات سکونتگاه های غیررسمی اقدام به تدوین مدل توانمندسازی سکونتگاه ها شده است. در این مدل در گام اول مسائل و مشکلات بافت در ابعاد مرتبط با روان شناسی مورد بررسی قرار گرفت، در گام دوم بایستی اقدام به ظرفیت سنجی و برنامه ریزی گردید، در گام سوم اقدام به اجرای برنامه جهت ساماندهی و کاهش مسائل روانی محیط و در گام چهارم اقدام به بررسی بازخورد مسائل گردید.
بررسی تأثیرات خزش شهری بندر انزلی در پایداری کالبدی –فضایی سکونتگاه های پیراشهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طی بیست سال اخیر استان گیلان همواره در کانون اصلی مهاجرپذیری و رشد جمعیت شهرهای بزرگ وکوچک قرار داشته است. شهر بندر انزلی نیز به شدت متأثر از شرایط یاد شده بوده است؛ به طوری که طی دهه های اخیر به طور فزاینده ای به سمت پیرامون خود گسترش یافته است. پدیده خزش در شهر انزلی رو به رشد است و بستر ساز تحولات کالبدی –فضایی در سکونتگاه های پیراشهری شده است. خزش شهری بیشتر در فضاهای پیرامونی گسترش یافته و زمین های اطراف شهر را در خود می بلعد. گسترش فیزیکی شهر بندر انزلی ، سبب الحاق سکونتگاه ها و ادغام آنها شده است. هدف این پژوهش بررسی ابعاد مختلف تاثیرات خزش شهری بندر انزلی در پایداری کالبدی –فضایی سکونتگاه های پیراشهری در ابعاد کالبدی – زیربنایی، اجتماعی و فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی است. نتایج نشان می دهد میان شاخص های خزش شهری و پایداری سکونتگاه های مورد مطالعه با ضریب 638/0 رابطه همبستگی وجود دارد. ضریب تعیین تعدیل شده نیز نشان می دهد 8/64 از پایداری سکونتگاه های روستایی به وسیله ترکیب خطی چهارشاخص است. ارزش افزوده زمین، بهبود وضعیت اقتصادی، دسترسی مطلوب به خدمات، تنوع در ساختار فضایی، سرزندگی سهم بیشتری را نسبت به سایر زیرمعیارها در پیش بینی متغیر وابسته نسبت به سایر متغیرها دارد و کمترین اثرگذای در زمینه زیست محیطی با زیرمعیارهای تنظیف و پسماندها، آلودگی زیست محیطی و چشم انداز فضای سبز مشاهده می شود. شاخص کالبدی بیشترین تأثیر را بر پایداری سکونتگاه های پیراشهری مورد مطالعه داشته اند و شاخص زیست محیطی با ضریب 352/0 کمترین تأثیر را در پایداری داشته است.
بررسی ابعاد پایداری و رتبه بندی محلات شهری (مورد مطالعه: شهر گمیشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مبسوط پیشینه و هدف: شناخت وضعیت نواحی شهری نقش مهمی در توسعه پایدار شهری دارد. محله، یکی از رکن های مهم کالبد شهری بوده و توازن زندگی اجتماعی در شهرها وابسته به حفظ محله است. با گذشت نزدیک به سه دهه از سابقه توسعه پایدار، پرداختن به پایداری اجتماعی نسبت به دو بعد اقتصادی و زیست محیطی بسیار کمرنگ بوده است اما در سال های اخیر ادبیات مرتبط با این بعد از توسعه پایدار نیز گسترش یافته است. مطالعات نشان می دهد که بهترین مقیاس برای ارزیابی و سنجش پایداری اجتماعی محلات شهری می باشند اما نکته مهم تعدد و تنوع شاخص ها در سطوح و مقیاس های متفاوت با روابط در هم تنیده علی معلولی است. بنابراین امروزه رویکرد توسعه خلاق که استعدادهای محلی را با شیوه های نوآورانه تقویت و شکوفا می کند، توجه زیادی را در سطوح مختلف تصمیم گیری به خود جلب کرده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی عوامل موثر در پایداری محلات شهری گمیشان بوده است. مواد و روش ها: جامعه آماری پژوهش شامل افراد بالای 18 سال ساکن در شهر گمیشان، در سال 1400 بود که از بین آن ها 210 نفر از افراد به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیدند حجم نمونه براساس روش نمونه گیری مورگان صورت گرفت که برای هر حوزه شهری 20 پرسشنامه مشخص گردید. برای دسترسی به آنها از روش سیستماتیک طبقه بندی شده متناسب با محله ها و جمعیت محلات به آنها نمونه اختصاص داده شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده های حاصل از عملیات میدانی از آزمون آماری t تک نمونه ای برای سنجش وضعیت پایداری، از تحلیل واریانس برای مقایسه بافت های شهری در قالب نرم افزار SPSS و از مدل های تصمیم گیری چند معیاره (الکتر، تاپسیس، کپلند و ویکور) برای رتبه بندی مناطق شهری استفاده شده است. یافته ها و بحث: نتایج حاصل از آزمون t تک نمونه ای نشان داد که پایداری محله ای در حد نا مطلوبی است و تحلیل واریانس یک طرفه حاکی از وجود تفاوت زیاد بین مناطق شهری گمیشان از نظر سطح پایداری است، بگونه ای که مناطق شهری گمیشان در دو دسته ناپایدار و نسبتاٌ پایدار قرار گرفتند. نهایتاً اینکه مدل های تصمیم گیری چند معیاره نشان داد که سهم پایداری اقتصادی و پایداری کالبدی (توسعه زیرساخت و وجود امکانات) به عنوان ابعاد پایدار شهری بالاتر از دو شاخص دیگر(پایداری اجتماعی و زیست محیطی) است همچنین مولفه های سرزندگی و مشارکت در شرایط نامناسبی قرار دارد و این وضعیت در محلات مختلف شهر گمیشان متفاوت است. نتیجه گیری : نتایج نشان داد بیشتر مناطق شهر گمیشان از لحاظ ابعاد اقتصادی از وضعیت ناپایدار برخوردار هستند. نتایج نشان داد اغلب مناطق شهر گمیشان از لحاظ بعد زیست محیطی از وضعیت ناپایدار برخوردار هستند پیشنهاد می شود، فضاهای سبز ورزشی و فراغتی گسترش یابد و شبکه فاضلاب محلات که یکی از تهدیدات اصلی را شامل می شود، تکمیل و نگهداری شود. با توجه به اینکه مناطق شهر گمیشان از لحاظ کالبدی نیز وضعیت ناپایداری دارند پیشنهاد می شود: از ایجاد محیط های خشک و بی روح، ساختمان های خشن و زمخت در داخل محله جلوگیری شود و ایجاد کاربری های مختلط به منظور افزایش دسترسی و کاهش هزینه های سفر در سطح محلات شهر ادامه روند کنونی چالشی اساسی در دست یابی به توسعه پایدار شهری است. نتایج تحقیق نشان می دهد که اکثر متغیرها و ابعاد تحقیق در وضعیت پایداری متوسط قرار دارند، از بین متغیرها، متغیرهای پویایی و سازگاری، دسترسی و خدمات، هویت، امنیت و سلامت، سرزندگی، تعلق خاطر مکانی، سرمایه اجتماعی، مشارکت، اشتغال و آلودگی ها در وضعیت پایداری متوسط به بالا قرار دارند. در بین ابعاد تحقیق نیز بعد اجتماعی از وضعیت نسبتاً مناسبی برخوردار است و ابعاد نهادی و زیست محیطی در وضعیت ناپایداری به سر می برند و در حالت کلی وضعیت پایداری محلات و بافت های شهری گمیشان در سطح متوسط قرار گرفته است.
توسعه انرژی های تجدیدپذیر بر اساس شاخص گرین متریک (مطالعه تطبیقی: دانشگاه گیلان و دانشگاه سِگِد مجارستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مبسوط پیشینه و هدف: نظام رتبه بندی گرین متریک بر پایه سه شاخص محیط زیستی، اقتصادی و اجتماعی استوار است. هدف این نظام رتبه بندی، بررسی نحوه برخورد دانشگاه ها با مسائل براساس مدل توسعه پایدار می باشد. در نتیجه، بسیاری از دانشگاه ها در جهت اجرای برنامه های منطبق بر اهداف توسعه پایدار با هدف کاهش اثرات زیست محیطی در حال فعالیت می باشند. از طرفی، استفاده از انرژی های تجدیدپذیر مانند انرژی خورشیدی به عنوان منبعی مهم جهت جایگزینی سوخت های فسیلی براساس اهداف توسعه پایدار همواره مورد توجه نظام های رتبه بندی دانشگاه ها بوده است. مطالعه حاضر با هدف مقایسه تطبیقی رتبه و عملکرد دانشگاه گیلان و دانشگاه سِگِد مجارستان در زمینه استفاده و توسعه انرژی های تجدیدپذیر براساس نظام رتبه بندی گرین متریک انجام شده است. مواد و روش ها: این پژوهش به روش توصیفی و با تحلیل اسنادی انجام شده است. برای گردآوری داده ها و ارزیابی تطبیقی جایگاه دانشگاه های گیلان و سِگِد در نظام رتبه بندی سبزترین دانشگاه های جهان از اطلاعات آماری موجود در گرین متریک استفاده شده است. در ادامه با مراجعه به سایت دانشگاه گیلان و دانشگاه سِگِد مجارستان، عملکرد این دانشگاه ها در زمینه مدیریت سبز و به طور ویژه استفاده از انرژی های تجدیدپذیر مورد بررسی قرار گرفت. سپس، مبانی نظری و سابقه پژوهش در زمینه استفاده از انرژی های تجدیدپذیر در دانشگاه ها بررسی شد. در نهایت پس از تجزیه و تحلیل و ارزیابی ها، نتیجه گیری صورت گرفت. یافته ها و بحث: نتایج نشان داد که دانشگاه سِگِد با کسب 85/1141 امتیاز و نصب 2754 قطعه پنل خورشیدی و برنامه ریزی جهت نصب 2040 قطعه پنل دیگر در 42 ساختمان خود، ضمن قرار گرفتن بین 100 دانشگاه سبز جهان توانسته است با تولید و صرفه جویی در مصرف انرژی، به عنوان سبزترین دانشگاه مجارستان معرفی شود. از این رو، نصب پنل های خورشیدی در سقف ساختمان ها براساس زاویه استاندارد موجب کاهش نسبت سطح نور خورشید و در نتیجه، کاهش مصرف انرژی در خنک سازی در این دانشگاه شده است. همچنین با اجرای فناوری منحصر به فرد استفاده از گرمای فاضلاب برای خنک سازی و گرمایش، سالانه بیش از 300 تن از انتشار آلاینده دی اکسید کربن در دانشگاه سِگِد کاسته شده است. طبق نتایج، دانشگاه گیلان علی رغم حضور کوتاه و 4 ساله خود در رتبه بندی گرین متریک نیز توانسته است با رویکردی ویژه در حوزه مدیریت انرژی های تجدیدپذیر، رتبه 198 سبزترین دانشگاه های جهان را به خود اختصاص دهد. نصب سیستم روشنایی خورشیدی بر روی ایستگاه اتوبوس، نصب چراغ چشمک زن راهنمایی و رانندگی با استفاده از صفحه های خورشیدی و ساخت نیروگاه فتوولتائیک با ظرفیت تولید 100 کیلووات از جمله این اقدامات می باشد. همچنین در دانشگاه گیلان، تولید گازهای گلخانه ای به میزان 112500 کیلوگرم معادل عدم استفاده از 215 تن زغال سنگ در سال کاهش یافته است. همچنین، احداث نیروگاه فتوولتائیک در دانشگاه گیلان باعث شده تا ضمن تأمین بخشی از انرژی مورد نیاز این دانشگاه، از هدررفت انرژی نیز جلوگیری به عمل آید. نتیجه گیری: با وجودی که دانشگاه گیلان با ساخت نیروگاه فتوولتائیک با ظرفیت 100 کیلووات توانسته است ضمن تأمین بخشی از نیاز خود به انرژی، با کاهش تولید گازهای گلخانه ای و توسعه مدیریت انرژی در حفاظت از محیط زیست و اهداف توسعه پایدار به دستاوردهای مهمی دست یابد اما در مقابل، دانشگاه سِگِد به عنوان سبزترین دانشگاه مجارستان و پیشگام در تولید و استفاده از انرژی های تجدیدپذیر با برنامه ریزی و سرمایه گذاری توانسته است با نصب 2754 قطعه پنل خورشیدی در 24 ساختمان اصلی دانشگاه به یکی از اعضای مؤثر شبکه بین المللی گرین متریک تبدیل شود. در این راستا، پیشنهاد می شود برای دستیابی به توسعه پایدار در دانشگاه ها، دستورالعمل استفاده از انرژی های تجدیدپذیر با توجه به ظرفیت دانشگاه ها تدوین و اجرا شود. با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش، استفاده از انرژی خورشیدی و احداث نیروگاه فتوولتائیک می تواند موجب کاهش اثر ردپای اکولوژیک و کاهش وابستگی به منابع سوخت فسیلی در دانشگاه ها شود.
بازخوانی مفهوم آرمان شهر و امکان سنجی تحقق آن در شهرسازی طبیعت گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مبسوط پیشینه و هدف: تعامل انسان با محیط اغلب در جوامع امروزی به دلیل روندهای اجتماعی اخیر مانند ازدیاد جمعیت، شهرنشینی فزاینده، محدودیت ها و تحمیل هایی که ناگزیر به شیوه نامتجانس طراحی ساختمان و شهر انجامیده و همچنین سبک خاص زندگی، مطلوب نیست. این امر، رجوع به مفهوم دیرینه آرمان شهر را در ذهن متبادر می کند که یکی از وجوه اساسی آن همواره تعامل با طبیعت بوده و امروزه با یک نگرش واقع گرا به تعبیر آرمان شهر اکولوژیک (بوم گرا) معطوف می شود. بر همین مبنا توجه به شهر به مثابه فضای زندگی انسان، نیازمند تمرکز بیشتری بر اکولوژی و طبیعت حاکم بر آن بویژه در پرتو اخلاق است. لذا برای ایجاد شهر اکولوژیک، توجه به ابعاد و شاخص های زیست محیطی از طریق غالب کردن رویکردهای تحقق پایداری بر ایجاد و مدیریت شهر و حریم آن ضروری می گردد. در این راستا شهرسازی بیوفیلیک (طبیعت گرا) به عنوان یک رویکرد راهبردی پایدار در سال های اخیر مورد توجه فزاینده ای قرار گرفته که علاوه بر پیگیری پایداری در ابعاد زیست محیطی، در بر دارنده مضامین مرتبط با پایداری اجتماعی بویژه رعایت اصول و ارزش های اخلاقی بوده و در نتیجه استفاده صحیح از سیستم ها و فرآیندهای طبیعی را در طراحی محیط ساخته شده تمهید می کند. به همین دلیل در این تحقیق، تلاش شده تا اثربخشی و جایگاه این رویکرد نوپا در تحقق اهداف آرمان شهر اکولوژیک دنیای معاصر روشن گردد. مواد و روش ها: پژوهش حاضر با توجه به معیارها و شاخص های مد نظر در شهرسازی بیوفیلیک نسبت به جمع بندی مولفه های اساسی آن به شیوه اسنادی اقدام نموده و با بهره گیری از تحلیل انطباقی و ادغام مولفه های مذکور در قالب راهبردی اثربخش به تبیین چگونگی بهره گیری از عوامل مذکور در رهیافت به آرمان شهر اکولوژیک پرداخته است. بر این اساس، از منظر هدف از نوع توسعه ای و متعاقبا کاربردی می باشد که به دنبال گسترش و تبیین معیارها، تدوین شاخص ها و تدقیق ساز و کار رهیافت به شهر پایدار در قالب نگرشی آینده نگر با مقیاسی کلان بوده و در این راستا از روش تحلیل محتوای کیفی و کدگذاری توصیفی و البته رویکردی انتقادی بهره برده است. از این رو می توان مدعی شد که این تلاش، بستر شفاف سازی فرآیند حصول آرمان شهرهای اکولوژیک با بهره گیری از دانش بیوفیلیک شهری و امکان جهت بخشی به سیاست های موثر در عرصه مدیریت شهری معاصر را مهیا می سازد و بنابراین مقاله حاضر در بطن خود علاوه بر ابعاد مروری - تحلیلی، دارای بُعد نوآوری پژوهشی نیز هست. یافته ها و بحث: یافته های پژوهش، بیانگر آن است که رهیافت به پدیده متعالی آرمان شهر با نگاهی واقع گرایانه و به دور از رویا در دوران معاصر را باید در مفهوم آرمان شهر اکولوژیک جستجو نمود که مستلزم اتخاذ رویکردی چندبُعدی با محوریت سه شاخص عملکردی و اثرگذار سیاسی - حکمروایی، فرهنگی - اجتماعی و کالبدی - اقتصادی و پایش تاثیرات منفرد، ترکیبی و چرخه ای آنها بر پنچ شاخص محیطی و اثرپذیر زمین، آب، هوا، انرژی و پسماند در قالب الگواره تکمیلی - تکاملی مبتنی بر رویکرد بیوفیلیک پیشنهادی تحقیق بوده و بر این اساس است که نقش بی بدیل اخلاق در تنظیم کلیه روابط انسانی در بستر محیط های مختلف کالبدی، طبیعی، اجتماعی و سیاسی، بیش از پیش خودنمایی می کند. چرا که بدون توجه به حقیقت اخلاق، هیچ چیز پایدار نخواهد ماند و باید اذعان داشت که اصول اخلاقی اگر در حد حرف و شعار باقی بماند و در عملکرد حکومت و منش روزمره مردم، مشهود نباشد نه تنها اثر مثبتی ندارد بلکه به دلیل ترویج فزاینده تزویر و دورویی به انباشت عقده های اجتماعی، انزجار و تباهی بیشتر جامعه و افول روزافزون فرهنگی آن منتج می گردد. نتیجه گیری: پرواضح است که با توجه به معیارهای متعدد مرتبط با حوزه های فوق الذکر، حصول آرمان شهر معاصر، علی رغم دست یافتنی بودن، مستلزم انقلابی در رابطه فرهنگ بشری و طبیعت در مقیاس های خُرد و کلان خواهد بود. در این رابطه، شناخت ارکان مهم دخیل در سامانه پیش روی (برنامه ریزی و طراحی بیوفیلیک به عنوان ابزار و رویکرد مواجهه با مسئله؛ اخلاق به عنوان زیربنای لازم برای تحقق رویکرد مذکور؛ پایداری به عنوان هدف غائی و نهایتا آرمان شهر اکولوژیک به عنوان محصول و مطلوب فرآیند) حائز اهمیت فوق العاده ای بوده که باید در برنامه ریزی راهبردی در سطوح کلان ملی و بین المللی ملحوظ گردد.
اثرات حکمروایی خوب شهری بر بهبود کیفیت زندگی. مطالعه موردی: منطقه یک شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مبسوط پیشینه و هدف: باوجود اهمیت موضوع موردمطالعه در توسعه پایدار شهری، تاکنون مطالعات اندکی صورت گرفته است. در این مقاله ها، به وضعیت حکمروایی شهری در محدوده های موردمطالعه پرداخته و به این نتیجه رسیده اند که بین حکمروایی شهری و کیفیت زندگی رابطه وجود دارد و هرچه اوضاع شاخص های حکمروایی خوب شهری بهتر شود، کیفیت زندگی در محدوده موردمطالعه نیز بهتر می شود. با توجه به اهمیت فراوان دو حوزه موضوعی کیفیت زندگی و حکمروایی خوب شهری از یک سو و نقش مهم شرایط ملی در شرایط محلی از سوی دیگر، در پژوهش حاضر به بررسی رابطه میان این دو پرداخته می شود. هدف اصلی از تحقیق حاضر تحلیل اثرات حکمروایی خوب شهری بر بهبود کیفیت زندگی شهروندان منطقه یک کلان شهر شیراز است. با توجه به اهمیت موضوع پژوهش، و با نظر به اینکه در این باره مطالعات اندکی صورت گرفته است، در این مقاله به بررسی اثرات حکمروایی خوب شهری بر بهبود کیفیت زندگی در منطقه یک شهر شیراز پرداخته شد، با این امید که در برنامه ریزی برای ارتقای کیفیت زندگی شهروندان، مؤثر باشد. مواد و روش: این تحقیق ازنظر روش، توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری در این پژوهش ساکنان منطقه یک شهر شیرازند. با استفاده از روش کوکران، حدود 384 پرسش نامه به طور تصادفی به دست مردم تکمیل شده است. برای گردآوری داده های پژوهش، بخشی از کار به صورت نظری انجام گرفته است که در این بخش، از کتاب ها، مقاله ها، رساله ها، پژوهش ها و جست وجوی رایانه ای برای دستیابی به مقاله ها و رساله های خارج از کشور استفاده شده است. با توجه به اهداف پژوهش و ماهیت آن، با استفاده از پرسش نامه به بررسی اثرات حکمروایی خوب شهری بر بهبود کیفیت زندگی شهری پرداخته شده است. این پژوهش ماهیت تکنیکی، کاربردی و توسعه ای دارد و متکی بر روش های میدانی و آماری است. با توجه به اینکه حداقل میزان ضریب نسبی روایی محتوا برای 5 داور، 99/0 است، چون مقدار این ضریب برای تمامی سؤال های پرسش نامه بیشتر از 99/0 محاسبه شده، نتیجه می گیریم که ابزار گردآوری اطلاعات پژوهش حاضر از اعتبار محتوایی لازم برخوردار است. میزان ضریب آلفای کرونباخ برای چک لیست پژوهش بیش از 7/0 محاسبه شده است. لذا چک لیست پژوهش از پایایی لازم برخوردار است و درنهایت با استفاده از تکنیک تحلیل تی تک نمونه ای و تحلیل عاملی، آزمون صورت می پذیرد. یافته ها: برای شروع استفاده از داده ها در تحلیل عاملی از این شاخص کایزر مایر الکینا استفاده می شود ک ﻪ ﺁی ﺎ ﺗﺤﻠی ﻞ ﻋ ﺎﻣﻠی بر ﺭﻭیداد ﻫ ﺎی ﺟﻤ ﻊ ﺁﻭﺭی ﺷ ﺪﻩ ﻗﺎﺑﻞﺍﺟﺮﺍست. کایزر (۱۹۷۷) ﺣ ﺪﺍﻗﻞKMO ﺭﺍ 60/0 ﺗﻌییﻦ ﻣیکﻨﺪ، ﺑﻪﻃ ﻮﺭی ک ﻪ ﺍﺟ ﺮﺍی ﺗﺤﻠی ﻞ ﻋ ﺎﻣﻠی ﺭﺍ ﺩﺭﺻﻮﺭﺗی ﺑﺪﻭﻥ ﻣﺎﻧﻊ ﻣیﺩﺍﻧﺪ کﻪ مقدار ضریب بیش از 6/ 0ﺑﺎﺷﺪ. در این تحقیق، مقدار ضریب KMO برابر با 672/0 است. عوامل به دست آمده از تحلیل عاملی اکتشافی در حدود 5 مورد هستند. عامل اول که مهم ترین عامل است (مشارکت) 23.01 درصد واریانس و عوامل دوم و سوم (شفافیت و پاسخگویی، کارایی و عدالت) در حدود 60/13 و 56/10 درصد واریانس را به خود اختصاص داده اند. این نشان می دهد که عامل اول بر بهبود کیفیت زندگی شهروندان در منطقه یک شهر شیراز تأثیر زیادی دارد. عوامل سوم به بعد که کمتر از 10 درصد واریانس را به خود اختصاص داده اند (حاکمیت قانون و مسئولیت پذیری) اهمیت بسیار کمتری نسبت به عامل اول دارند. شایان ذکر است که درمجموع، 96/62 درصد از واریانس بُعد حکمروایی خوب شهری را این عوامل پنج گانه تأمین می کنند که به دلیل آنکه بیش از 60 درصد است، قابل استناد خواهد بود. با توجه به حد پایین و بالای مثبت هر پنج عامل و با توجه به اینکه میانگین هر پنج عامل بیش از 3 عدد موردآزمون است، می توان به این نتیجه رسید که حکمروایی خوب شهری تأثیر مستقیم و معناداری بر کیفیت زندگی دارد. نتیجه گیری: نتایج آزمون تی تک نمونه ای نشان داد که شاخص های حکمروایی خوب شهری تأثیر مستقیم و معناداری بر کیفیت زندگی دارند. با توجه به بررسی ها، متغیر فراهم کردن فرصت مشارکت عام بیشترین امتیاز را در بین سایرین دارد. عوامل به دست آمده از تحلیل عاملی اکتشافی عبارت اند از: عامل اول که مهم ترین عامل است «مشارکت»، عامل دوم «شفافیت و پاسخگویی»، عامل سوم «کارایی و عدالت»، عامل چهارم «حاکمیت قانون» و عامل پنجم «مسئولیت پذیری». درمجموع، 62.96 درصد از واریانس بُعد حکمروایی خوب شهری را این عوامل پنج گانه تأمین می کنند که به دلیل آنکه بیش از 60 درصد است، قابل استناد است. براساس نتایج پژوهش، بین شاخص های حکمروایی شهری و بهبود کیفیت زندگی روابط معناداری وجود دارد. همچنین این موضوع اثبات می شود که هرچه شرایط استقرار و پایداری حکمروایی خوب شهری و عناصر و ارکان آن بهتر و بیشتر شود، کیفیت زندگی شهری بهبود و عملی تر می شود.
تأثیر آموزش انگیزش تحصیلی بر ابعاد شناختی-انطباقی/غیرانطباقی، رفتاری-انطباقی/غیرانطباقی انگیزش و عملکرد تحصیلی دانش آموزان سال دوم دبیرستان های پسرانه شهر بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش انگیزش تحصیلی بر ابعاد شناختی-انطباقی، شناختی-غیرانطباقی، رفتاری-انطباقی و رفتاری-غیرانطباقی انگیزش و عملکرد تحصیلی دانش آموزان سال دوم دبیرستان های پسرانه شهر بوشهر بود. آموزش انگیزش تحصیلی (طی 16 جلسه آموزشی) به عنوان متغیر مستقل و خوداثربخشی، تبحرگرایی، ارزش گذاری، پایداری، برنامه ریزی، مدیریت تکلیف، اضطراب، اجتناب از شکست، کنترل نامطمئن، خودناتوان سازی، عدم التزام تحصیلی و عملکرد تحصیلی به عنوان متغیرهای وابسته بودند. پژوهش حاضر یک طرح آزمایشی میدانی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه انگیزش و التزام تحصیلی دانش آموزان دبیرستانی مارتین، پرسشنامه راهبردهای یادگیری خودگردان زیمرمن و مارتینز-پونز و پرسشنامه راهبردهای انگیزشی یادگیری ایکلس بودند. نمونه پژوهش شامل 60 دانش آموز پسر سال دوم دبیرستانی شهر بوشهر در سال تحصیلی 88-1387 بود، که با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله یی انتخاب و به دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. نتیجه ی تحلیل کوواریانس چندمتغیری (مانکوا) نشان داد که آموزش انگیزش تحصیلی باعث افزایش معنی دار خوداثربخشی، تبحرگرایی، ارزش گذاری، پایداری، مدیریت تکلیف و عملکرد تحصیلی و کاهش معنی دار اضطراب، اجتناب از شکست و کنترل نامطمئن می شود. اما، در متغیرهای برنامه ریزی، خودناتوان سازی و عدم التزام تحصیلی تغییر معنی داری صورت نگرفت.
مرثیه سرایی در شعر فارسی و عربی با نگرشی بر مرثیه شعر احمد وائلی از نظر سبک و محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۰
403 - 428
حوزه های تخصصی:
رثاء در شعر احمد وائلی به غایت برجسته است، و ایشان توانسته است از نظر سبک و محتوا به قله های این سبک دست یابد. او برای شعر رسالت بزرگی در پیام رسانی و ارشاد قائل بود و معتقد بود شاعر متعهد باید پیام رسان و راهنما باشد و همانطور که منبر رسالت دارد شعر نیز دارای نقش و رسالت است. وی نه تنها به بیان دشواری ها و چالش های موجود در جامعه اسلامی می پردازد بلکه مردم را به بصیرت، آگاهی، پایداری و مبارزه علیه استبداد و استعمار نیز فرا می خواند. اصالت اسلامی- شیعه و پرهیز از غرب گرایی و تفرقه، مشخصه آشکار اندیشه وائلی است. بکارگیری ساختارهای خطابی استوار، توجه به مسائل فکری، اعتقادی، نیازها و خواسته های کنونی مسلمانان از جمله ویژگی های بارز شعر دینی او است. می توان در نمونه های شعری ایشان نوآوری و ابداع را به وضوح مشاهده کرد. وائلی یک شاعر متعهد به تمام معنا بود. شعر نزد وائلی جنبه تفریح و ذوق و دوست داشتن نداشت بلکه او برای شعر رسالت بزرگی در پیام رسانی و ارشاد قائل بود و شاعر متعهد باید پیام رسان و راهنما باشد.
بررسی جلوه های پایداری در سروده های زنان فلسطینی و الجزایری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۳
237 - 257
حوزه های تخصصی:
بی شک مسأله فلسطین به عنوان تراژدی جهان امروز شناخته شده است و موضوع فلسطین هم اکنون به عنوان یکی از مباحث مهم محافل بین المللی و سازمان های دولتی به شمار می آید. در کنار آن استعمار کشور الجزایر توسط فرانسوی ها و جنایت های آنان در حق الجزایری ها و انقلاب آزادی بخش ایشان، بازتاب وسیعی در ادبیات این دو ملت داشته اند. زنان نیز به عنوان بخشی از جامعه، تحت تأثیر تحولات سیاسی و اجتماعی و فرهنگی آن بوده، و با تمام توان خود در آن تحولات ایفای نقش کردند. لذا در این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و تکیه بر نمونه های شعری به بررسی شعر زنان فلسطینی و الجزایری در جریان مقاومت پرداخته شده و مضامینی چون وطن دوستی، دعوت به مبارزه، سرزنش حکام و محکوم کردن پیمان نامه بالفور و مبارزه طلبی در شعر آنان بررسی شده است.
تحلیل پایداری بافت فرسوده منطقه 10 کلان شهر تهران با مدل الکتر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد شهرنشینی یکی از مهم ترین عوامل در تمرکز جمعیت ، تغییرات شرایط محیطی و ساختار کلی شهر است که موجب ایجاد و گسترش بافت های فرسوده شهری شده است و پایداری شهر را با چالش مواجه کرده است. هدف از این پژوهش تحلیل بافت فرسوده منطقه 10 کلان شهر تهران و سنجش پایداری 3 ناحیه آن است. روش پژوهش تحلیلی – توصیفی و جمع آوری داده و اطلاعات آماری در 4 بعد کالبدی ، اجتماعی ، اقتصادی ، زیست محیطی با بهره گیری از مدل الکتر مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته است و بر اساس آن 3 ناحیه رتبه بندی شده اند. یافته ها نشان می دهد که ناحیه 3 منطقه 10 تهران به دلیل نوساز بودن اکثر ساختمان ها و داشتن کمترین مقدار ریزدانگی بافت ها و خیابان های بن بست در پایدارترین وضعیت کالبدی قرار دارد. ازنظر وضعیت اجتماعی ناحیه 2 بر اساس داشتن متوسط جمعیت ، تعداد باسوادان و همچنین متوسط شاخص های زیست محیطی در پایدارترین وضعیت اجتماعی و زیست محیطی قرارگرفته است. مهاجرت پذیری در این منطقه بسیار زیاد بوده است و عدم تعادل در جمعیت و کاربری های خدماتی و فضای سبز موجب ناکارایی اقتصادی می گردد. در بعد اقتصادی هر سه ناحیه در یک رتبه قرار دارند. بنابراین هر یک از این عوامل جدا از هم نبوده و بر ایجاد فرسودگی بافت ها تأثیرگذارند و برای هدایت مناطق در راستای پایداری باید همه عوامل تأثیرگذار بر آن موردتوجه قرار گیرند.
بررسی ارتباط میان ساختار فضایی منطقه ای و استطاعت پذیری مسکن در 22 استان کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دو دهه اخیر توسعه چندمرکزی توجه زیادی را در ادبیات نظری و اسناد سیاسی به سوی خود معطوف کرده است. طرفداران چندمرکزیتی معتقدند این الگوی فضایی می تواند توازنی را میان اهداف متناقض رقابت پذیری اقتصادی، انسجام اجتماعی و پایداری محیطی در مقیاس های مختلف ایجاد کند. تا به حال، مطالعات زیادی به بررسی اثربخشی و کارایی فرضیات مطرح شده در ارتباط با ساختارهای چندمرکزی پرداختند اما پژوهش های انگشت شماری به بررسی ارتباط میان قیمت زمین و استطاعت پذیری مسکن توجه کردند. در این راستا، ابتدا استان های کشور با دو شاخص پراکنش فضایی و توزیع اندازه شهرها مورد سنجش قرار گرفتند. و سپس با استفاده از رگرسیون دو متغیره ارتباط آنها با شاخص های قیمت زمین، رشد قیمت زمین و استطاعت پذیری مسکن بررسی شدند. یافته های پژوهش از الگوهای فضایی چندمرکزی حمایت می کند. به طوری که میان پراکنش فضایی شهرها و توزیع اندازه شهرها و قیمت زمین ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین پراکنش فضایی متوازن مراکز شهرها در پهنه سرزمین می تواند تا حدودی رشد قیمت مسکن را کنترل کند. به علاوه، بین شاخص های چندمرکزی و استطاعت پذیری مسکن ارتباط نسبتا محکم و معناداری پیدا شده است. بنابراین، به نظر می رسد ساختارهای چندمرکزی می توانند در زمان اوج تاب آوری بیشتری در برابر رشد قیمت مسکن داشته باشند.
تحلیل فضایی شاخص های کیفیت مسکن در نواحی شهری با رویکرد مسکن پایدار (مورد پژوهی: شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار محیط جغرافیایی سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳
133 - 148
حوزه های تخصصی:
شهرنشینی پدیده جهانی قرن بیست و یکم تعریف می شود؛ چراکه برای نخستین بار از آغاز تاریخ، بیش از نیمی از جمعیت جهان در شهرها زندگی می کنند. با تداوم رشد شتابان شهرنشینی، شواهد حکایت از ناپایداری مناطق شهری به ویژه در کشورهای در حال توسعه دارد. در راستای تعدیل ناپایداری شهرها پارادایم توسعه پایدار شهری بیش از گذشته اهمیت یافته است. در این میان مسکن به عنوان یک زیرساخت کالبدی و اجتماعی نقش مهمی در راستای اهداف توسعه پایدار شهری بر عهده دارد که همین امر می تواند بایستگی پژوهش در زمینه مسکن پایدار را توجیه کند. بر این اساس هدف پژوهش حاضر تحلیل فضایی وضعیت شاخص های کیفیت مسکن از منظر پایداری در نواحی شهر زنجان می باشد. روش تحقیق در این پژوهش، با توجه به ماهیت و هدف آن توصیفی-تحلیلی و نوع تحقیق، کاربردی است. روش گردآوری داده ها اسنادی با استفاده بلوک آماری نفوس و مسکن و نقشه های شهری سال 1390 می باشد. بر این اساس شاخص های کیفی مسکن با استفاده از روش های کمی در محیط GIS به سنجش و تحلیل پرداخته شد که نتایج یافته ها نشان می دهد که نواحی منطبق با محلات غیررسمی از پایداری خیلی کم و از کل مساکن محدوده موردمطالعه 14 درصد از پایداری خیلی زیاد، 36 درصد از پایداری زیاد، 27 درصد از پایداری متوسط، 8 درصد از پایداری کم، 15 درصد از پایداری خیلی کم برخوردارند. در ارتباط با افزایش میران پایداری واحدهای مسکونی با استفاده از مدل SWOT راهبردهای ارائه گردیده است.
بررسی آگاهی و درک زنان جوان تحصیل کرده به خرید و مصرف پایدار پوشاک (مطالعه موردی: دانشکده هنر دانشگاه الزهرا(س))(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۸ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲
281 - 300
حوزه های تخصصی:
خرید و مصرف پایدار پوشاک، با توجه به حجم عظیم تولیدات این صنعت و مشکلات ناشی از آن و نقش فعال زنان در این حوزه، از مسائل مهم دنیا، به خصوص کشور ایران با جمعیت جوان، در مسیر توسعه پایدار است. هدف، بررسی میزان آگاهی و درک زنان جوان تحصیل کرده متخصص از پایداری و تأثیر آن بر خرید و مصرف پوشاک است. پژوهش، توصیفی پیمایشی با داده های پرسش نامه ای از جامعه دانشجویان دختر سال آخر مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد سه رشته طراحی پارچه، طراحی لباس و طراحی صنعتی دانشگاه الزهرا(س) (100نفر) و حجم نمونه 80 نفر است. پرسش ها با طیف پنج تایی لیکرت و آلفای کرونباخ 735 / 0، طراحی و نرم افزار آماری برای تحلیل استفاده شد. طبق یافته ها، با وجود تمایل زیاد برای خرید و مصرف پایدار پوشاک، آگاهی کافی و جامعی در این زمینه وجود ندارد. اطلاعات در مقوله پایداری، درراستای مسائل معمول زیست محیطی است. دیدگاه ها و عملکرد مخالف پایداری در خرید و مصرف به وضوح دیده می شود که نشان از نیاز به آگاهی بخشی کامل تر و دقیق تر دارد. افزایش آگاهی و درک این گروه از مصرف کنندگان از خرید و مصرف پایدار پوشاک به منزله متخصصان آینده این صنعت، می تواند موجب بهبود راهبردهای تولید، خرید و مصرف منطبق بر اصول توسعه پایدار در آینده شود.
بازآفرینی شخصیت حضرت مریم(ع) در شعر معاصر عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۴
573 - 592
حوزه های تخصصی:
کاربست شخصیت های دینی و به ویژه قرآنی، یکی از شاخصه های بارز شعر معاصر عربی است. آن شاعران برای القای مفاهیم مورد نظر خود به شیوه غیر مستقیم از این شخصیت ها بسیار الهام می گیرند. حضرت مریم(ع) از جمله رمزهای دینی ای است که شاعران با کمک آن به شیوه ای نمادین به بیان تجربه معاصر خویش پرداخته اند. در پرتو اهمیت مسأله، جستار حاضر می کوشد با روش توصیفی- تحلیلی چگونگی حضور این رمز دینی را در شعر پنج شاعر برجسته معاصر عربی همچون محمود درویش ، بدر شاکر سیّاب ، عزالدّین مناصره ، عبدالوهاب البیاتی و ممدوح عدوان مورد نقد و بررسی قرار دهد. پژوهش نشان از آن دارد که این شاعران بر آیه ﴿وهزّی إلیک بجذع النخله تساقط علیک رطباً جنیاً﴾ تمرکز ویژه ای داشتند و از خلال آن کوشیدند بر صبر و پایداری تأکید ورزند.
واکاوی نقش فناوری های نوین بر ساختار کالبدی ساختمان های منتخب معماری معاصر ایران 1360- 1400(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
۴۷-۳۰
حوزه های تخصصی:
اهداف: از جمله چالش های رخ داده پس از انقلاب صنعتی می توان به تقلیل بهره گیری از فناوری های روز توسط بسیاری از معماران به دلیل بحران های هویتی و معنایی در معماری ساختمان ها اشاره نمود. در این راستا هدف اصلی پژوهش پیش رو واکاوی ارتباط نظری فناوری و ساختار کالبدی ساختمان در آثار معماری چهار دهه اخیر ایران و ارائه راهبردی در جهت ارتقاء معماری معاصر کشور می باشد. روش ها: پژوهش پیش رو از نوع تحقیقات ترکیبی و از منظر روش شناسی توصیفی- تحلیلی و پیمایشی و از نظر هدف کاربردی می باشد. در این پژوهش پس از بررسی مبانی نظری ، نمونه های مورد مطالعه پژوهش تبیین و بر اساس معیارهای اصلی که تعیین گردیده اند تحلیل می گردند. در ادامه داده های حاصل در غالب پرسشنامه هایی در اختیار جامعه آماری متخصص قرار گفته که به جهت اعتبار یابی پرسشنامه از SmartPLS استفاده شده و به جهت اولویت بندی داده ها از آزمون فریدمن در نرم افزار SPSS استفاده شده است. یافته ها: براساس یافته ها حاصل از ارائه پرسشنامه ها، اکثریت متخصصین معتقدند که می بایست بیشترین تاثیر فناوری های نوین در معماری ساختمان های معاصر در سه بعد انعطاف پذیری در ساخت و ساز، سرعت احداث بالا و ایمنی هر چه بیش تر مصالح فناوارانه در برابر آتش سوزی نمود یابند. نتیجه گیری: با بررسی ساختمان های چند عملکردی شاخص چهار دهه اخیر به خصوص در دهه اخیر، عموم توجه طراحان و معماران معاصر به بهره گیری از فناوری های نوین در جنبه های زیبایی شناختی ساختمان ها (از جمله کاربری های تجاری) می باشد که این مهم منجر به افول هویتی و معنایی ساختمان ها در عین بهره گیری از فناوری های روز گردیده است.
تدوین چارچوب اقدام و معاصرسازی مجموعه ذوب آهن کرج بر اساس سامانه رتبه بندی پایداری DGNB(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
۶۸-۴۸
حوزه های تخصصی:
اهداف: سامانه های ارزیابی پایداری ابزار مهمی برای سنجش و مدیریت اقدامات انجام شده در آثار معماری هستند. هدف اصلی پژوهش، سنجش میزان کارایی سامانه DGNB در نمونه مطالعاتی کارخانه ذوب آهن کرج است. روش ها: روش تحقیق روش توصیفی-تحلیلی؛ و از نظر هدف کاربردی است، روش گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای و اسنادی است. به عنوان نمونه مطالعاتی، در این پژوهش به اولویت بندی و رتبه بندی پایداری در مجموعه ذوب آهن کرج پرداخته است. این کارخانه به عنوان میراث مشترک ایران و آلمان، به دست معماران مشهور از آلمان، اتریش، ایتالیا، سوییس و غیره در فاصله جنگ جهانی اول و جنگ جهانی دوم ساخته شد، و از بناهای شاخص در حد آثار میراث جهانی به شمار می آید. یافته ها: یافته های پژوهش در مجموعه ذوب آهن کرج بر اساس سیستم DGNB، حاکی از آن است که کیفیت زیست محیطی با 20 درصد تاثیرگذاری بر پایداری مجموعه ذوب آهن کرج در رتبه اول، کیفیت اقتصادی با 9/17 درصد در رتبه دوم، کیفیت اجتماعی-فرهنگی و عملکردی با 7/16 درصد در رتبه سوم، کیفیت فناورانه با 3/15 درصد در رتبه چهارم، کیفیت فرآیندی با 2/15 درصد در رتبه پنجم و در نهایت کیفیت سایت با 15 درصد در رتبه ششم قرار دارد. نتیجه گیری: نتایج بر کارایی و موفقیت سامانه رتبه بندی DGNB در طراحی چارچوب اقدام در مجموعه ذوب آهن کرج، حکایت دارد. از این رو، می توان استفاده از این سامانه ارزیابی پایداری را در مدیریت فرآیند اقدام در سایر آثار ارزشمند میراث معاصر و میراث معماری صنعتی توصیه نمود.