مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
منطقه 10 شهرداری تهران
حوزه های تخصصی:
سرمایه گذاری در یک تعریف کلی عبارت از کاربرد سرمایه برای تولید درآمد جدید است. بر اساس نظر اقتصاددانان، سرمایه گذاری به معنای استفاده از منابع به منظور افزایش درآمد یا تولید در آینده است. منطقه 10 شهرداری تهران از جمله مناطق مرکزی تهران است که به دلایلی چون کمبود زمین، بازگشت سرمایه کمتر، فقدان عملکرد فرامنطقه ای و فرسودگی و تراکم بافت چندان برای فعالیت بخش خصوصی در امر سرمایه گذاری جاذب نبوده است. در این بررسی سعی شده با استفاده از بررسی های میدانی، موانع موجود بر سر راه سرمایه گذاری در منطقه شناسایی شود و راهکارهای رفع آنها ارائه گردد. همچنین مهم ترین ابزارهای تأمین مالی نیز متناسب با این اولویت ها ارائه گردد. تمایل به فروش به جای مشارکت، تغییر پست ها و مشکلات ناشی از آن، جابه جایی و احتیاط، زمان بر بودن انعقاد قراردادها، شرایط قراردادها، مشکلات کارشناسی پروژه ها، مشکلات مالکیت بعد از اختتام پروژه ها، انتقال مالکیت، تخصص و دید تخصصی نسبت به سرمایه گذاری، ارتقای هر چه بیشتر جایگاه سازمان مشارکت مردمی، بسته های سرمایه گذاری، مدیریت در بهره برداری از پروژه ها، شناور نبودن قراردادها، عدم تضمین، تیپ بودن قراردادها و ناهمخوانی شرایط وصف شده با شرایط مندرج در قرارداد مهم ترین موانع موجود بر سر راه سرمایه گذاری بخش خصوصی در منطقه 10 شهرداری تهران است.
تحلیل فضایی مؤلفه های تاب آوری کالبدی بافت های فرسوده شهری در برابر زلزله (مطالعه موردی: منطقه 10 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی فضایی سال هشتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۲۸)
111 - 130
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین الزامات، پرداختن به مسائل کالبدی بافت های مسکونی در شهرها، تبیین مفهوم تاب آوری و پیرو آن مقاوم سازی این بافت ها در مواجهه با حوادث و مخاطرات احتمالی است. قلمرو پژوهش حاضر منطقه 10 شهرداری تهران است که 3 ناحیه و 10 محله دارد. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و ازلحاظ روش شناسی توصیفی تحلیلی مبتنی بر رویکرد مطالعات کالبدی - سازه ای است. برای دستیابی به اهداف پژوهش، شاخص های برگزیده اسکلت ساختمان، جنس مصالح، قدمت ساختمان و کیفیت ابنیه استخراج شد. برای کشف روند الگوها از ابزار Regression، برای وزن دهی به لایه ها در داده های فضایی از روش خودهمبستگی فضایی و ابزار Weights Manager موجود در نرم افزار Geoda و برای تعیین نوع توزیع تاب آوری کالبدی از ابزار Moran’s I استفاده شد؛ همچنین برای بررسی توزیع فضایی اولویت بندی تاب آوری بافت مسکونی، روش خودهمبستگی فضایی موران (Anselin Local Morans) در نرم افزار ArcGIS به کار رفت. نتایج مکانی در این پژوهش نشان می دهد تاب آوری محدوده های بافت مرکزی، غربی و جنوب شرقی نسبت به شمال منطقه 10 در وضعیت تاب آوری کم تا بسیار کم قرار دارد. اولویت برنامه ریزی برای تاب آورکردن بافت کالبدی منطقه 10 شهرداری تهران به ترتیب محدوده غربی، مرکزی و جنوب شرقی است.
«خیابان در دست بچه ها»: تجربه طراحی شهری تاکتیکی در خیابان رودکی منطقه 10 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۲
85-95
حوزه های تخصصی:
کیفیت فضای شهری و حضور ساکنان یکی از مهم ترین مسائل طراحی شهری امروز است زیرا تسلط حضور سواره امکان تردد گروه های مختلف اجتماعی و سرزندگی فضاهای شهری را کم رنگ کرده است. ضرورت توجه به این مسئله در بافت متراکم منطقه 10 که با کمبود فضاهای باز شهری گریبان گیر است، نیاز به خلق مکان برای حضور کودکان در فضای شهری را دوچندان کرده است. این مطالعه درصدد است تا روایت ، رویداد طراحی شهری تاکتیکی را دریکی از خیابان های فعال منطقه 10 تهران تحت عنوان «خیابان در دست بچه ها», با رویکرد کیفی و به «روش مطالعه موردی» بررسی کند و امکان حضور بیشتر کودکان را در فضای شهری واکاوی نماید. این رویداد بر اساس اصول شهرسازی تاکتیکی در جهت تحقق تأمین نیازهای ساکنان بخصوص کودکان و نوجوانان است تا با ارائه رویکردی از جنس اقدامات کوچک مقیاس پاسخ دهد. مطالعه موردی رویداد «خیابان در دست بچه ها» که در آذرماه 1396 انجام شده است. گردآوری داده های پژوهش به روش مشاهده مشارکتی و مصاحبه نیمه ساختاریافته با 13 نفر از کارشناسان و 15 نفر از مخاطبان این رویداد، جمع آوری و به روش تحلیل محتوا ارزیابی شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که رویداد شهرسازی تاکتیکی بر اساس «تفکر طراحی» در 5 گام «درک و همدلی», «تعریف موضوع»، «ایده پردازی»، «اجرای نمونه اولیه» و «آزمون» قابل برنامه ریزی و ارزیابی هستند. وقوع این رویدادها را می توان سرمشقی برای جریان تکاملی پروژه های شهرسازی تاکتیکی در خدمت مدیریت شهری متکی بر رویدادهای کوچک مقیاس و امکان تحقق ابزار غیررسمی «حکمروایی طراحی شهری» در جهت ارتقا کیفیت محیط برشمرد.
نقش سرمایه های اجتماعی در مدیریت ومشارکت محله ای. مورد مطالعه: محله های سلیمانی تیموری وهاشمی منطقه 10 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال پنجم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱۸
105 - 122
حوزه های تخصصی:
مدیریت شهری به معنای ادراه امور شهر به منظور پایداری و رضایت اجتماعات محلی با در نظر گرفتن و تبعیت از سیاست های ملی است. نیل به چنین مدیریتی، توجه به سرمایه های اجتماعی را ضروری می سازد تا مشارکت محلی به منظور بسیج منابع نهفته شهروندان برای رفع مشکلات فزاینده را هموار سازد. درحالی که مدیریت محله در تهران برای ارتباط مردم و اجتماعات محلی با شورای شهر و مدیریت شهر تهران(شهرداری) ایجاد شده اند، فاقد اثر بخشی وکارایی لازم می باشد و هنوز جایگاه مشخصی در ساختار مدیرت شهری پیدا نکرده است. در سالهای اخیر بسیاری از جوامع سرمایه های اجتماعی را به عنوان جزئی از یک استراتژی برای تجدید قوا ، تقویت جوامع شهری وکاهش مسائل و مشکلات مدیریت شهری مورد پذیرش قرارداده اند. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و پیمایشی به بررسی مفهوم سرمایه های اجتماعی و ارتباط آن با مدیریت محله پرداخته است. برای بررسی میزان سرمایه های اجتماعی و مشارکت محله ای تعداد 201 پرسشنامه در بین ساکنین2 محله هاشمی و سلیمانی(تیموری ) منطقه 10 شهرداری تهران توزیع گردیده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارspss و همچنین آزمونT با دو نمونه مستقل و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج پژوهش بیانگر وجود تفاوت معنادار بین سرمایه های اجتماعی در دو محله می باشد که این امر تاثیر خود را به صورت متفاوت در میزان مشارکت ساکنین محلات گذاشته است، یعنی بین تمایل به مشارکت و سرمایه های اجتماعی همبستگی وجود دارد، اما هیچ گونه همبستگی بین سرمایه های اجتماعی و مشارکت عینی در محلات وجود ندارد. همچنین علی رغم بالا بودن سرمایه های اجتماعی در محله تیموری به نسبت محله هاشمی ، میزان آشنایی و میزان مشارکت واقعی در محله هاشمی از محله تیموری بیشتر می باشد، این امر نشان دهنده ی این است که سرمایه های اجتماعی در محله تمیوری کمتر مورد بهره برداری قرار گرفته و در مشارکت واقعی ساکنین تاثیر چندانی نداشته است.
سنجش کیفیت فضاهای عمومی شهری با تأکید بر خیابان رودکی و آذربایجان در محله سلسبیل شمالی منطقه ۱۰ تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۵
71 - 94
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش سنجش کیفیت فضاهای عمومی از لحاظ کارکرد، دسترسی و ارتباطات، اجتماع پذیری، آسایش و کیفیت محیطی در رابطه خیابان های رودکی و آذربایجان در محله سلسبیل شمالی منطقه ۱۰ تهران است. یکی معیارهای ارزیابی شهرها و محیط های شهری کیفیت فضای عمومی شهری است. کیفیت این فضاها معیار سنجشی برای میزان مطلوبیت شهرها محسوب می شود. فضای عمومی ماهیتی اقتصادی، سیاسی و فرهنگی دارد و ارتقاء هرکدام، با بهبود شاخص های زیبایی شناسی و سلامت و احساس رضایت شهروندان همراه است. روش پژوهش اکتشافی-تحلیلی و جمع آوری اطلاعات به صورت پیمایشی است. داده های این پژوهش با استفاده از پرسشنامه و به روش نمونه گیری تصادفی به دست آمده است. جامعه آماری شامل شهروندان محله سلسبیل شمالی بوده و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران ۳۸۱ نفر است. متغیرهای پژوهش بر مبنای PPS مطلوبیت این مکان ها را در چهار کیفیت کلیدی دسترسی و ارتباطات، کاربری و فعالیت ها، اجتماع پذیری، آسایش و تصویر ذهنی می داند؛ و جهت ارزیابی کیفیت از آزمون t، پیوستگی معیارها از آزمون پیرسون و برای اولویت بندی از آزمون فریدمن استفاده شده است. یافته ها مشخص می سازد با توجه به اجتماع پذیری زیاد خیابان رودکی و آذربایجان، این دو خیابان با توجه به چهار کیفیت کلیدی از مطلوبیت پایینی برخوردار هستند. بنابراین برای ارتقای کیفیت فضاهای عمومی در محله ارتقاء دسترسی ها و پیوستگی و سازگاری کاربری ها با فعالیت ها و همچنین ارتقای پیاده مداری، خوانایی، کارایی و اختلاط کاربری ها در سرزندگی فضاهای عمومی محله مؤثر است.
تجزیه و تحلیل کیفیت و اثرات محیط زیستی فضاهای سبز شهری (مطالعه موردی: منطقه 10 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عصر حاضر از فضای سبز به دلیل اهمیت و نقش آن در حیات و توسعه شهرها به عنوان یکی از شاخص های توسعه پایدار یاد می شود. تأثیرات فیزیکی و طبیعی این فضاها در سیستم شهری و بازدهی های مختلف اکولوژیکی، اجتماعی و اقتصادی آن در ساختار جوامع انکارناپذیر است؛ تا آنجا که کاربری فضای سبز در شهرها و سرانه آن از مباحث اساسی در برنامه ریزی و مدیریت شهری محسوب می شود. هدف از این تحقیق بررسی کیفیت زیست محیطی در منطقه 10 شهرداری تهران براساس فضای سبز موجود و ارائه توصیه های مناسب به منظور بالا بردن کیفیت محیط زیست به سطح استاندارد می باشد. برای رسیدن به این هدف، مناطق فضای سبز با استفاده از تصویر ماهواره لندست-8 و شاخص نرمال شده پوشش گیاهی (NDVI) استخراج شد. مناطق فضای سبز استخراج شده با شاخص های کیفیت هوا و تراکم جمعیت و با استفاده از روش شاخص نمایه سازی قیاسی در سطح هر بلوک، برای شناخت ارتباط این عوامل به صورت کمی تجزیه و تحلیل شدند. برای شناسایی مناطق با حساسیت بالا، نقشه وضعیت بحران زیست محیطی براساس تراکم جمعیت و درصد فضای سبز موجود ایجاد شد. نتایج حاکی از آن است که 25/3 درصد از کل منطقه 10 را فضای سبز در بر می گیرد؛ و همچنین 122 بلوک از 125 فاقد حداقل سرانه فضای سبز برای زندگی سالم هستند. به منظور بالا بردن کیفیت شاخص های زیست محیطی به سطح استانداردهای بین المللی، توصیه هایی در مورد مناطقی که فضای سبز باید در آن ایجاد شود ارائه گردید. این پژوهش برای پروژه های توسعه آینده، برنامه ریزی شهری در راستای حفظ کیفیت محیط زیست در سطح قابل قبولی اهمیت دارد.
تحلیل پایداری بافت فرسوده منطقه 10 کلان شهر تهران با مدل الکتر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد شهرنشینی یکی از مهم ترین عوامل در تمرکز جمعیت ، تغییرات شرایط محیطی و ساختار کلی شهر است که موجب ایجاد و گسترش بافت های فرسوده شهری شده است و پایداری شهر را با چالش مواجه کرده است. هدف از این پژوهش تحلیل بافت فرسوده منطقه 10 کلان شهر تهران و سنجش پایداری 3 ناحیه آن است. روش پژوهش تحلیلی – توصیفی و جمع آوری داده و اطلاعات آماری در 4 بعد کالبدی ، اجتماعی ، اقتصادی ، زیست محیطی با بهره گیری از مدل الکتر مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته است و بر اساس آن 3 ناحیه رتبه بندی شده اند. یافته ها نشان می دهد که ناحیه 3 منطقه 10 تهران به دلیل نوساز بودن اکثر ساختمان ها و داشتن کمترین مقدار ریزدانگی بافت ها و خیابان های بن بست در پایدارترین وضعیت کالبدی قرار دارد. ازنظر وضعیت اجتماعی ناحیه 2 بر اساس داشتن متوسط جمعیت ، تعداد باسوادان و همچنین متوسط شاخص های زیست محیطی در پایدارترین وضعیت اجتماعی و زیست محیطی قرارگرفته است. مهاجرت پذیری در این منطقه بسیار زیاد بوده است و عدم تعادل در جمعیت و کاربری های خدماتی و فضای سبز موجب ناکارایی اقتصادی می گردد. در بعد اقتصادی هر سه ناحیه در یک رتبه قرار دارند. بنابراین هر یک از این عوامل جدا از هم نبوده و بر ایجاد فرسودگی بافت ها تأثیرگذارند و برای هدایت مناطق در راستای پایداری باید همه عوامل تأثیرگذار بر آن موردتوجه قرار گیرند.
تحلیل عوامل موثر بر افزایش سرمایه اجتماعی و رابطه آن با نوسازی بافت های فرسوده (مطالعه موردی: منطقه 10 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
مقدمه: امروزه یکی از چالش های پیش روی مدیریت شهری ، بافت فرسوده شهری است. استفاده از ظرفیت های مردم و سرمایه اجتماعی دستیابی به هدف نوسازی و سازماندهی این ساختارها برای مدیریت شهری را تسهیل می کند. هدف پژوهش: هدف تحقیق: هدف از این مطالعه بررسی عوامل مؤثر بر افزایش سرمایه اجتماعی و ارتباط آن با نوسازی بافتهای فرسوده است. روش شناسی: روش این تحقیق توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر اطلاعات کتابخانه ای و آماری است. اطلاعات اولیه با روش اسنادی و پیمایشی و پرسشنامه جمع آوری شده است. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و Smart PLS پردازش شده اند. قلمرو جغرافیایی پژوهش: منطقه جغرافیایی تحقیق حاضر منطقه 10 شهرداری تهران است که با 327115 نفر جمعیت، بخش قابل توجهی از بافت های فرسوده شهر تهران را در خود جای داده است. نتایج و بحث: یافته های تحقیق نشان می دهد که بین مؤلفه های سرمایه اجتماعی و نوسازی بر اساس آزمون همبستگی پیرسون از سطح ضعیف تا متوسط همبستگی مثبت وجود دارد. همچنین ، مدل سازی مسیر PLS و آزمون رگرسیون چند متغیره نشان می دهند که به ترتیب مؤلفه های اعتماد نهادی، تعاملات اجتماعی و اعتماد بین فردی دارای تأثیر بیشتر و مشارکت مذهبی تأثیر کمتری در نوسازی بافت های فرسوده شهری دارد. نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان می دهد بین سرمایه اجتماعی و نوسازی بافته ای فرسوده رابطه معنادار مثبتی وجود دارد. همچنین نشان می دهد که مؤلفه های سرمایه اجتماعی تأثیرات متفاوتی بر نوسازی بافت های فرسوده دارند که می توان با برنامه ریزی برای ارتقاء این مؤلفه ها، ساماندهی و نوسازی بافت های فرسوده منطقه مطالعه را تسریع می کند.
سنجش میزان تاب آوری کالبدی محلات شهری در برابر زلزله با به کارگیری روش ویکور (نمونه موردی : منطقه 10 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۱ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
90 - 103
حوزه های تخصصی:
طی دهه های اخیر، افزایش قابل توجه وقوع بلایای طبیعی در سراسر جهان سبب شده تاب آوری به عنوان رویکردی جامع در مواجهه با مخاطرات مورد توجه قرار گیرد. منطقه 10 شهرداری تهران واقع در بخش مرکزی شهر، دارای ده محله است و با مشکلات کالبدی بسیاری روبرو می باشد که در صورت وقوع زلزله، دچار خسارات جبران ناپذیری میگردد. بنابراین، هدف پژوهش حاضر بررسی میزان تاب آوری کالبدی منطقه 10 شهر تهران به عنوان یک منطقه قدیمی و فرسوده میباشد. به این منظور ابتدا با استفاده از روش دلفی به تبیین شاخص ها پرداخته شد و سپس جهت تعیین وزن آنها از روش AHP استفاده گردید. در ادامه، محله های موردمطالعه با به کارگیری روش ویکور مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته های حاصل از روش AHP نشان می دهد شاخص های بافت فرسوده”، فضاهای سبز و باز”، معابر اصلی” و مراکز ستاد بحران” بیشترین نقش را در تاب آوری کالبدی منطقه 10 ایفا میکنند. نتایج روش ویکور نیز حاکی از آن است که محله های زنجان جنوبی، شبیری-جی و سلیمانی-تیموری بیشترین میزان تابآوری کالبدی و محله های هاشمی، کارون جنوبی، بریانک و هفت چنار به ترتیب کمترین میزان تاب آوری کالبدی را دارند.