مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
واقعیت
حوزه های تخصصی:
مفهوم «زمان» در فضای مدرن، به صورت امرِ غیرفطری و اکتسابی مطرح می شود که موجب وحدت و کثرت امور می شود. زمان از نظر کانت، به معنای زمان فیزیکی – ریاضی، در نظر هگل به معنای زمان روحی – تاریخی مطرح است. وبر نیز معنای جدیدی از زمان را برای ترسیم هویت علم اجتماعی مطرح نمود. در این مقاله، بحث از هویت زمانِ وبری و ماهیت علم اجتماعی در پرتو آن، مدنظر قرار گرفته است. روش این پژوهش، توصیفی – تحلیلی است. یافته های پژوهش حاکی از این است که: متعلق علم هماره واقعیت است؛ و واقعیت کل منفرد و شخصی بوده و امر جهان شمول نیست. واقعیت بر اساس فرایند تحول تاریخی؛ و در شرایط کافی تحقق یافته است. واقعیت، لحظه ای است که به واسطه قرابت گزینشی، بین اموری همچون اَشکال و صورت ها اجتماعی با افکار و ایده ها به همدیگر پیوند یافته، پاره ای از امور به واسطه ربط ارزشی برای انسان مدرن معنادار می شوند که معلول آن، روح سرمایه داری است.
بررسی فرآیند خلق معنای واقعیت در زبان نثر رئال-ناتورال چوبک با تکیه بر داستان «چرا دریا طوفانی شده بود»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۲ (پیاپی ۸۷)
7-32
حوزه های تخصصی:
یکی از شیوه های نثر نویسی در روزگار معاصر به انعکاس امر واقع بیرونی در جهان داستان معطوف است. این شیوه، به شکلی گسترده، در آثار نویسندگان رئال و ناتورال ایران نمود یافته است. صادق چوبک یکی از نویسندگان برجسته معاصر است که به جهت ارائه واقعیت از نوعی دیگر، به مدد زبان ویژه نثر خود، به وجهی از امکانات زبان هنری دست یافته است که او را هم در سبک شخصی و هم در مکتب رئال ناتورال، از سر آمدان نحله داستان نویسی ایران کرده است. هدف پژوهش پیش رو، واکاوی فرآیند خلق معنای واقعیت است که به استفاده چوبک از هنر سازه هایی در دو محور هم نشینی و جانشینی برای رسیدن به ارائه موفقِ واقعیتی زبان بنیاد، فارغ از دخالت خود محورانه سوژه، انجامیده است. نگارنده در پژوهش حاضر، با شیوه تحلیلی انتقادی و استفاده از نظریه های مرتبط منتقدان این حوزه، نثر رئال ناتورال چوبک و جنبه های آن را بررسی و نقد کرده و در پی برجسته ترکردن جوانبی از زبان چوبک بوده است که فراتر از بررسی های معمول ناتورالیستی، با بخشیدن حیثیتی هنری به نثر او، به ترازی از داستان نویسی نائل می شود که راه را برای تحلیل های نوپدید در حوزه نقد زبان نثر، بر منتقدان این نحله هموار می کند؛ زیرا نثر چوبک از نوع نثرهای پیش پاافتاده که داستانی واقعی را نقل می کنند و زبانی ارجاعی دارند نیست، بلکه نثری هنری است.
قرآن، منطق، انسان و اکتشاف نفس الأمر جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال بیست و چهارم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۹۴
163 - 194
حوزه های تخصصی:
واقعیت نهایی و حقیقت غایی چیست؟ از دیدگاه قرآن عظیم چگونه و با چه ابزاری می توان به نفوذ در نفس الامر جهان توفیق یافت؟ آیا با یک منطق ساده و تک بعدی مثل ذهن استدلالی می توان به معرفت مطلوب مذهب در باب جهان پیچده و انسان پیچیده تر دست یافت؟ هر متدی برای هر علمی جهت کشف واقعیت مناسبت ندارد. قیاس برهانی در علوم طبیعی بی ثمر است؛ چنان که استقرای علمی در ریاضیات و فلسفه بی اثر است. چه عاملی گذر از دنیای قدیم به دوران جدید را مهیا کرد؟ بی شک منطق مناسب که فرانسیس بیکن و دیگران بدان همت گماردند. قرآن حکیم هم برای شناخت غایت خلقت آدم و عالم منطقی پیشنهاد می کند و علاوه بر عواملی دانشی چونان لُب و تعقل، تدبر، تفکر، تفقه، توسم، علم و یقین از عوامل گرایشی، کنشی و منشی مثل تذکر، تقوا، اسلام، ایمان، انابه، احسان، اراده، سؤال، عبودیت، تبعیت، صبر، شکر، سمع، اعتصام، هدایت و ولایت نام می برد و تأکید می کند که برای فهم اصل واقعیت یا لایه هایی از آن اسبابی سخت اثرگذار هستند. در یک کلام قرآن منطق حق عینی را به جای منطق صدق ذهنی پیشنهاد می کند. منطق صدق بخشی کوچک از منطق حق بوده و در صورت فقدان برخی عوامل عقیم می ماند. اشاره به منطق گسترده اسلام برای فهم مطلوب واقعیت از منظر دین، فلسفه تمایز و تولد این نوشتار به شمار می رود.
تبیین و نقد نگاه شهید صدر به عالم واقع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات فلسفی سال نهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۳
197 - 224
حوزه های تخصصی:
در سنت فلسفی اسلامی بحث از واقعیت در سه مبحث اصالت وجود و ماهیّت، مبحث نفس الامر و مساوقت شیئیّت با وجود متبلور است. با جستجو در این مباحث دانسته می شود که برخی متفکران، عالم واقع را مساوی و عده ای دیگر آن را اعم از وجود دانسته اند. شهید صدر در زمره گروه اخیر قرار می گیرد. ایشان با طرح این ادّعا که عالم واقع وسیع تر از وجود است برخی مفاهیم چون وجود رابط، معدومات، حسن و قبح افعال، لوازم ماهیّات و معقولات ثانی فلسفی را متحقق در این عالم دانسته است و در عین قائل شدن به خارجیّت این مفاهیم، خارجیّت آنها را به واسطه وجود نمی داند. ایشان با استدلال بر قضایای صادقی که موضوعات آنها از ابتدا به حمل اوّلی ذاتی، هم در ذهن و هم در خارج، معدوم فرض شده اند و همچنین با اثبات اتّحاد ظرف عروض و ظرف اتّصاف در معقولات ثانی فلسفی و در ادامه با طرح معقولات ثانیه ای که نمی توان آن را در عالم وجود محقق فرض نمود، به اثبات عالم واقع وسیع تر از وجود می پردازد. منتهی شدن به ارتفاع نقیضین، امکان جایگزینی عالم ذهن به جای عالم واقع از جمله انقادات وارد بر دیدگاه ایشان است پژوهش پیش رو سعی دارد با جستجو در آثار ایشان ماهیّت و حدود و ثغور عالم واقع را از منظر شهید صدر روشن نموده، به بررسی و نقد استدلالات ایشان بر این ادّعا بپردازد.
مسئله وجود در فلسفه کندی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه و کلام اسلامی سال پنجاه و سوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
243 - 257
حوزه های تخصصی:
در فلسفه کندی، به عنوان اولین فیلسوف مسلمان، مسئله وجود به سبک مخصوص به خود مطرح بوده است. لفظ «وجود» در فلسفه کندی کم به کار رفته و به جای آن بیشتر از کلمه «کَون» یا «أیس» در مقابل «لیس» و یا از کلمه «إنّیه» استفاده شده است؛ البته گاهی نیز کلمه «وجود» در آثار کندی به معنی ادراک و وجدان به کار رفته است. کندی میان شیء و ذات آن تفکیک می کند و این بی شباهت به تفکیک میان وجود و ماهیت بین متأخرین نیست. همچنین، از مجموع سخنان او در باب حقیقتِ خداوند، مسئله آفرینش و جعل و به خصوص تحلیلِ حقیقت وحدت چنین برمی آید که وی اصالت و واقعیت داشتن را از آنِ وجود می داند و ذات و ماهیت را امری اعتباری می شمارد؛ به همین خاطر می توان او را پیش از فارابی و بوعلی نخستین فیلسوفِ وجودیِ جهان اسلام دانست، اگرچه در آن زمان اصالت وجود یا ماهیت به عنوان یک مسئله مطرح نبوده است.
تبیین اصل تقدم مکان بر رفتار بر اساس تحلیل وجودی معماری اسلامی-ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال چهارم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۳
17-26
حوزه های تخصصی:
پرداختن به مسئله ارتباط بین اثر معماری، خالق اثر و مخاطب، بدون پرسش از واقعیت و چگونگی حصول معرفت، ممکن نیست. معماری اسلامی به عنوان پدیده ای انسانی محصول آگاهی انسان درباره کلیه جنب ههای مختلف علمی، مهندسی، هنری و...است. بنابراین روشن کردن چیستی و چگونگی آگاهی و معرفت و روش ها و ابزا رهای فهم آن می تواند کمک شایانی به فهم و ادراک اثر کند. بدین سان این پژوهش در ابتدا با حرکت از مفهوم به مصداق، شناختی از معرفت، انسان، جهان و واقعیت ارائه می کند. در ادامه با حرکت از مصداق به مفهوم به واکاوی چگونگی ظهور و ادراک دانایی در اثر معماری اسلامی پرداخته می شود. روش تحقیق این پژوهش استدلال منطقی است. بنابراین در ابتدا جها نبینی اسلامی بر اساس حکمت متعالیه به عنوان آخرین و مهمترین تحول عمده حکمت اسلامی طرح می شود، این رویکرد سامانه ای قوی با روشی منطقی است و از شفافیت نظری قوی جهت تفهیم تعریف مؤلفه هایی همچون هستی شناسی، انسان شناسی، معرفت شناسی و جهان شناسی برخوردار است. پس از تبیین اصول ساختا رهای ذهنی طبق جها نبینی اسلامی طرح شده، به نحوه پیدایی اثر معماری توسط خالق اثر و چگونگی ادراک آن ب هوسیله مخاطب و ارتباط اثر با واقعیت بر اساس علل چهارگانه و پنجگانه، غایی و مثالی، فاعلی، مادی و صوری که در مقام صوری بحث لحاظ شده اند، پرداخته می شود. نحوه ایجاد معماری اسلامی به عنوان علت فاعلی و ظهور اندیشه و خیال به عنوان علت غایی و مثالی و فعلیت توده و فضا به عنوان عل تهای مادی در قالب صورت مکان به عنوان علت صوری، هدف این پژوهش است و چگونگی تبلور هر یک در الگوی حیاط مرکزی از حیث انطباق اندیشه و عمل مورد بررسی قرار می گیرد. نتیجه مهم این تحقیق تقدم وجودی مکان بر رفتار است که فضا را ذیل مکان قرار م یدهد.
واقعیت از نگاه محمدباقر صدر و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناسایی واقعیت از نگاه صدرالمتألهین که تساوی واقع با وجود را امری بدیهی تلقی می کند، همان وجودشناسی است. اما شهید سید محمدباقر صدر با انکار بداهت این تساوی، سعی می کند با استناد به صدق قضایایی که مطابقی موجود در خارج ندارند، واقعیت را اعم از وجود نشان دهد. اگرچه این ادعا، در اندیشه اسلامی طرف دارانی چون معتزله را دارد، اما شهید صدر هم در انگیزه بیان این ادعا، هم در محتوای آن و هم در ادله ارائه شده برای آن، از معتزلیان فاصله گرفته و دیدگاهی متقن عرضه کرده است. به هرحال نتیجه این اختلاف مبنایی میان صدر و صدرا، دو توصیف کاملاً متفاوت از عالم واقع است، اگرچه نسبت واقعیت با وجود، ماهیات، معقولات ثانی فلسفی، معدومات و مدرکات عقل عملی در این دو نگاه، قرابت های زیادی نیز با هم دارند. پژوهش حاضر با نگاهی تطبیقی، ابتدا عالم واقعِ صدری را در کنار وجودشناسی صدرایی، تبیین و ارزیابی کرده است، سپس نشان داده که این دو متفکر با وجود اختلافات مبنایی در بداهت برخی گزاره ها، روش مشابهی را در شناسایی واقعیت به کار بسته و در تعارض میان برهان و بداهت، هر دو جانب برهان را گرفته اند. در نهایت چرایی و چگونگی تجدیدنظر آن ها در گزاره هایی که بدیهی به نظر می رسیدند، تبیین شده و منشأ آن، تفاوت و مرز میان وجدان عدم و عدم وجدان، دانسته شده است.
نسبیت و عدم قطعیت در نمایش نامه ی شش شخصیت در جستجوی نویسنده اثر پیراندللو
حوزه های تخصصی:
قدرت، تخیل و واقعیت در دهه اول سینمای پیتر واتکینز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سینما همواره هنر و رسانه ای مؤثر بر کنش اجتماعی بوده و به همین دلیل، قدرت ها از آن بهره برداری کرده اند. گرایش اصلی مجموعه قدرت های صاحب سرمایه اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، معطوف به یکسان سازی ، دستکاری ، سلطه بر سرنوشت سینما و «فرایند ساخت» سینماگر و سینمای اوست. اما سینما به مثابه تخیل هنری، با واقعیت و فرایند بازنمایی نیز ارتباط دارد. لذا در دیالکتیک میان «سینما به مثابه هنر تخیل» و «سینما به مثابه مهارت دستکاری رسانه ای»، مرزها مبهم و نامطمئن هستند و آثار برخی سینماگران به دیالکتیکی متفاوت میان واقعیت و بازنمایی می انجامد. پیتر واتکینز فیلم سازی است که سینمای او نمونه بارز مبارزه با جریان سلطه گر سینمایی است. او فیلم سازی را از سینمای آماتور شروع کرد، بعد از ورود به سینمای حرفه ای از جریان اصلی جدا شد و در پی آن، مورد سانسور و تخریب قرار گرفت. با مطالعه اسنادی دهه اول فیلم سازی او می توان به فهمی بهتر از ساز وکارهای این دو گونه از دیالکتیک، یعنی «تخیل مستقل هنری» در برابر «فیلم سازی در جهت منافع قدرت ها» رسید. این مقاله نشان می دهد که تخیل واتکینزی در سه محور: قالب، روند و ایدئولوژی، در تقابل با تخیل جریان اصلی سینمایی قرار دارد. این تقابل به سینمایی انسانی شکل می دهد که ضمن حفظ تخیل زیبایی شناختی فیلم، هدف آن بهبود بخشیدن به واقعیت است. این نظر یا هدف، برای نمونه، از این راه ها عملی می شود: تأکید بر فیلم بودن فیلم، سیّالیت زمانی- مکانی، مشارکت دهی مردم عادی، حذف سلسله مراتب فیلم سازی، آگاهی بخشی، آموزش پیش از وقوع فاجعه، مسئله محوری، شفافیت در ابراز عقاید شخصی، فاصله گیری از ساختار روایی و ایجاد زمینه توافق با مخاطب.
نقش نادیده گرفتن واقعیت فضای مجازی در بروز آسیب های اخلاقی خانواده
منبع:
تأملات اخلاقی دوره اول پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
65 - 85
حوزه های تخصصی:
با توجه به اینکه هر انسانی در خانواده به دنیا آمده و اولین محیطی که با آن مواجه می شود خانواده است سلامت این نهاد مهم، نقش بنیادینی در سلامت اخلاقی فرد خواهد داشت. متاسفانه امروزه با توسعه و گسترش شبکه های اجتماعی همچون تلگرام و اینستاگرام، خانواده در معرض آسیب های اخلاقی فراوانی قرار گرفته و این مساله در بسیاری از موارد به سستی یا حتی از هم گسستن روابط خانوادگی منجر شده است. به نظر می آید یکی از مهمترین عواملی که باعث بروز آسیب های اخلاقی در خانواده های ایرانی شده، نادیده گرفتن واقعیت و تاثیر عمیق فضای مجازی و شبکه های اجتماعی است. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی انجام شده و هدف آن این است که واقعی بودن فضای مجازی را اثبات کرده و به بررسی برخی از مهمترین دلایل نادیده گرفته شدن واقعیت این فضا که منجر به بروز آسیب های اخلاقی در خانواده می شود بپردازد. بر اساس یافته های این تحقیق، عواملی چون نامشخص بودن هویت کابران در فضای مجازی، ناپایدار بودن روابط در فضای مجازی، عدم مجاورت فیزیکی و جدید بودن فضای مجازی نقش مهمی در نادیده گرفته شدن واقعیت این فضا توسط کاربران دارد که در نهایت به بروز آسیب های اخلاقی منجر می شود.
ارائه اصولِ "سبک طراحی فرایندیِ، مبتنی بر واقعیت" در معماری
حوزه های تخصصی:
عناصر متفاوتی در شکل گیری محصول معماری، در مراحل و فرایند آفرینش آن نقش دارند که ایجاد هماهنگی بین آن ها، موضوع بسیاری از مطالعات طراحی پژوهی معاصر است. به گونه ای که تفاوت درنحوه سازمان دهی این عوامل، دلیل ایجاد سبک های متنوع طراحی همچون تحلیل-ترکیب، مشارکتی و حدس-تحلیل گردیده است. از سویی دیگر، سبک های طراحی موجود، هنوز ارتباط اندکی با مفاهیم مطرح در مبانی نظری برقرار می کنند، زیرا زبان بیانی متفاوتی دارند. پژوهش حاضر با درک این ضرورت، با توجه به نقش ساختاری عوامل مختلف شکل دهنده به "واقعیت" ها در نظام طراحی معماری، تلاش دارد واقعیت ها را به گونه ای سازمان دهی کند که علاوه بر نقش مستقل و ساختاری خود، در کنار یکدیگر، قابی محدود، معنی دار و هدفمند، برای پاسخ به نیازهای طراحی ایجاد کند. استفاده از روش فرایند نگاری در مدل سازی این روند تحلیلی و تفسیری، روش پژوهش کیفی حاضر است. زیرا فرصتی برای ادراک بهتر جایگاه هر یک از عوامل، و همچنین چگونگی تأثیرگذاری آن ها بر یکدیگر را فراهم می کند. هدف مهم این پژوهش، استفاده عملیاتی از نمودهای واقعیت در معماری، از طریق ارائه الگوئی است که، افزایش جامعیت در عین انعطاف و کارایی را ممکن کند. بدین منظور، با استفاده تحلیلی از منابع کتابخانه ای، استحصال پیشینه و نظریات ارائه شده، نهایتاً عوامل مختلف در شکل گیری واقعیت ها، ریشه شناسی شدند، سپس انواع الگوهای هم نشینی این یافته ها ایجاد، و کاراترین الگوی فرایندی بر اساس شاخص دستیابی موثرتر به اهداف پژوهش، انتخاب و در انتهای این پژوهش ارائه گردید. می توان کاربرد نتایج چنین بستر فرایندنگاری شده ای را، در بستر سازی ایجاد یک سبک طراحی، خصوصا برای استفاده تسهیل شده تری از فناوری های واقعیت مدار همچون BIM عنوان کرد، به گونه ای که مراحل مختلف بهرهگیری از مبانی نظری، برای دست یابی به نمودهای واقعی، در این پژوهش پایه ریزی شده است. ضرورت پژوهش حاضر در ایجاد نظریه ای به عنوان پشتیبان، توسعه دهنده و هماهنگ کننده مبانی نظری با فناوری های واقعیت مدار، قابل بیان است.
نقد معرفت شناسی رئالیسم انتقادی با تکیه بر مبانی نوصدرائیان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۶
53 - 84
حوزه های تخصصی:
یکی از آسیب های اندیشه دینی در جامعه اسلامی، طرح علوم انسانی مبتنی بر مبانی فلسفی غربی است. راه مقابله با این آسیب نیز طرح مسائل بنیادین اندیشه اسلامی و مقایسه تطبیقی آن با اندیشه های معاصر و تاثیرگذار در جوامع غربی در موضوعات نوینی است که در عرصه معرفت شناسی مورد توجه قرار گرفته است. بدین منظور پژوهش حاضر ضمن معرفی مبانی معرفت شناسی حکمت صدرایی و رئالیسم انتقادی، تلاش می کند تا به ارزیابی رئالیسم انتقادی در تبیین واقعیت بر مبنای یافته های به دست آمده از حکمت صدرایی بپردازد و به دنبال پاسخ گویی به این پرسش است که آیا رئالیسم انتقادی می تواند با تکیه بر مبانی معرفت شناسی خویش تبیین درستی از واقعیت داشته باشد؟ از این رو، این پژوهش با گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و با استفاده از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی در نهایت به این نتیجه می رسد که رئالیسم انتقادی پس از تمایز قائیل شدن بین متعلق لازم معرفت (آنچه که وجود دارد) و متعلق متعدی معرفت (آنچه می توانیم بدانیم)، با تقلیل ساحت علم به متعلق متعدی آن، و همچنین با تقلیل محتوای درونی معرفت به ابعاد اجتماعی آن دچار تنگ ناهای شناختی بوده و همچنان از تبیین واقعیت بازمانده است. ؛ در حالی که ملاصدرا در حکمت متعالیه خویش، بر خلاف رئالیسم انتقادی، تعینات معرفت را تماماً به ابعاد اجتماعی آن باز نمی گرداند، بلکه از تعینات و ابعاد وجودی علم نیز بحث می کند. و حقایق عالم را امور عقلی می داند که آنچه در خارج به ادراک حسی در می آید، مرتبه نازله از آن حقایق درک شده توسط عقل است.
تحلیل چگونگی تأثیرپذیری اعتبار قراردادی از واقعیت تأملی بر نوع ارتباط اعتبار و واقعیت تجربی - اجتماعی در حقوق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حقوق، ماهیتی اعتباری دارد؛ ماهیتی که از واقعیت تجربی و اجتماعی قابل تفکیک است. با این حال، در صورتی می توان به دوگانه اعتبار و واقعیت قائل بود که امر اعتباری را، مستقل از واقعیت بدانیم و آن دو را، دو ساحت متفاوت بنگریم. قرارداد نیز امری اعتباری است. آیا اصرار بر تفکیک آن از واقعیت ضرورت دارد؟ چه آثاری بر این استقلال مترتب است؟ اگر نتیجه استقلال قرارداد از واقعیت، استعلای اعتبار قراردادی بر واقعیت باشد، آیا بالضروره قرارداد عادلانه ای را نتیجه خواهد داد؟ چالش های تبعیت محض اعتبار قراردادی از واقعیت چیست؟ آیا در این صورت می توان رأی حقوق و به طور خاص قرارداد، کارکردی تحول گرا و تکاملی قائل بود؟ به نظر می رسد، در صورتی می توان اصل حاکمیت اراده را در کنار اصل انصاف و یا اصل نفی عسر و حرج داشت که رویکرد استعلایی و تبعیت محض را نفی کنیم و تنها بر تأثیرپذیری اعتبار قراردادی از واقعیت تأکید کنیم.
برساخت گرایی واقعیت و مستندنمایی رسانه سینما
منبع:
مطالعات هنر و رسانه سال سوم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵
13 - 42
حوزه های تخصصی:
مستندات نشان از سیر تکوینی روایت ها و سرشت آدمیان دارند و بر باورنمایی مخاطبان مؤثر می باشند. مستندسازی بیان گر تهیه و ثبت اسناد و اطلاعات برای آگاهی بخشی و کشف واقعیت داشته های مختلف تاریخی یک جامعه، فرهنگ و یا یک زیست بوم است. رسانه سینما در تلاش است با واقع نمایی رویکردهای گوناگون اعم از سیاسی، تبلیغی، اجتماعی و فرهنگی را به نمایش گذارده و در تحت تأثیر قرار دادن مخاطبان مؤثر باشد. فیلم و فیلم سازی در گذر زمان، با تحولاتی که در جنبه های مختلف از بُعد فن آوری، تجهیزاتی و روش داشته است، اکنون بدون در نظر گرفتن مرزهای جغرافیایی، عقیدتی و فرهنگی، امکان حضور در همه نقاط جغرافیایی را پیدا می کند و با واقعی جلوه دادن رویدادها، در ساخت فرهنگ عمومی، باورها و افکار عمومی مؤثر می باشد. از این رو، فیلم سازان چه در سینمای داستانی و چه در سینمای مستند، در جهت واقعی نشان دادن فیلم هایشان از شاخصه های سینمای مستند استفاده کرده و آثار تخیلی و تحریف شده خود را حقیقی جلوه داده و به جای مستندسازی، مستندنمایی می کنند. مسئله اصلی مقاله، تحلیل واقعیت و چگونگی نحوه استفاده از آن در آثار فیلم سازان می باشد و هدف آن آشکار شدن راهبردهای سینمای تجربه گرا در مواجهه با واقعیت است. روش تحقیق کیفی توصیفی و بر اساس بررسی و تحلیل موردهای مطالعاتی است که از موارد مطلوب به صورت انتخاب هدفمند گزینش شده است.
شرح دلوز از رابطه امر واقعی و واقعیت برمبنای فعلهای تخیل در نقد اول و سوم کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر روشنکردن رابطه امر واقعی و واقعیت در شرح دلوز بر مبنای فعل های تخیل از نقد اول و سوم کانت است. این رابطه، از رهگذر فعلهای تخیل یعنی سنتز و شاکله در نقد اول و نیز تکوین در نقد سوم قابل توضیح است. مطابق خوانش دلوز، مولفه محوری در نقد اول کمیت اشتدادی، ریتم و شاکله است. او به جای کمیت امتدادی متوجه رابطه بین تغییرات بینهایت کوچک کمیتهای اشتدادی در خود ماده ادراک است. دلوز به واقعیت یعنی احساس بر مبنای کمیت اشتدادی زیر کمیت امتدادی و به ریتم در ادراک استتیکی به عنوان مبنای سنتز تکیه میکند. شاکله، قاعدهای است زمانی برای تولید مصداق مفهومی در تجربه. دلوز برایناساس، شکلگیری ایده یعنی امر واقعی را توضیح میدهد.تشریح امر والا، بههمریختن سنتز بازتولید و از دسترفتن معیار اندازهگیری، تنظیم هماهنگی آشوب بر اساس ریتم، حد تخیل و نیز تکوین ایده عدمتناهی در قوه فوق محسوس به تعبیری همان شدت محض است که پویاییهای مکانی-زمانی، شدت و روابط دیفرانسیل هستنده را رقم میزند و بنیاد فعل وی را تعین میبخشد. دلوز با تأکید بر فعل دیگری از تخیل، یعنی تکوین ایده عدمتناهی یا امرواقعی در موقعیتهای حدی، قادر میشود وجه معرفتشناختی تخیل را به هستیشناختی تغییر دهد.
خلق معکوس در الهیات سیمون وی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۴ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
215 - 195
حوزه های تخصصی:
خلق معکوس یکی از ایده های محوری در عرفان سیمون وی است که نخستین بار از سوی او در گفتمان الهیاتی و عرفانی مسیحیت مطرح گردید. فهم ایده خلق معکوس در گروی فهم مدل آفرینش از منظر سیمون وی است. به باور سیمون وی، خدا از روی عشق برای آنکه جهانِ خلقت تحقق یابد از خداییِ خود کناره گیری می کند. در آفرینش، همان طور که خدا خودش را از الوهیتش تهی می کند تا آدمی و جهان خلقت وجود داشته باشند، در خلق معکوس نیز انسان باید با تقلید از خدا خودش را از آنچه که به او داده شده است تهی کند تا بتواند آن گونه که خدا می خواهد در آفرینش مشارکت کند. خلق معکوس صرفاً به معنای تقلید از انقطاع خدا از الوهیتش نیست؛ بلکه یک کنش منفعلانه است که در این عمل، پس از ترک دلبستگی ها و خیال اندیشی ها باید تنها چشم به راه بود. سیمون وی از رهگذر عمل خلق معکوس، چگونگیِ نفی خود پرستی و دوری جستن از خود محوری را تبیین می کند.
فلسفه اسلامی متأخر و مسئله اصالت وجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابهام های متعددی مسئله اصالت وجود را در فلسفه اسلامی معاصر دربر گرفته است؛ تا جایی که برخی آن را نزاعی لفظی و یا بی حاصل شمرده اند. در مقابل برخی مدافعان اصالت وجود (آیت الله فیاضی و جناب عبودیت) نیز تفسیر های جدیدی به دست داده اند و برخی فهم های معاصر از مسئله را به چالش کشیده اند. آیت الله فیاضی بر این باور است که اصالت وجود صدرایی با تحقق حقیقی ماهیت سازگار است. وی با مقدمات و مباحث مفصلی به اثبات مدعای خود پرداخته است. جناب عبودیت نیز با ریشه یابی مسئله در دیدگاه سهروردی بصیرت های جدیدی را در مسئله فراهم کرده است. وی معتقد است که هرچند صدرالمتألهین به اصالت وجود باور دارد، موجودیت حقیقی ماهیت را نیز به معنایی دیگر می پذیرد. در این مقاله اشکال ها و نقص های این دو تفسیر را نشان می دهد و آن گاه با تکیه بر سیر تاریخی استدلال ها تلاش می شود تا تصویر روشن تر و کم اشکال تری از مسئله و نیز دیدگاه اصالت وجود به دست می دهد.
بازسازی اصول «پرورش تفکر» براساس هستی شناسی اسلامی به قرائت علامه طباطبائی(مقاله پژوهشی حوزه)
هدف پژوهش حاضر تحلیل مفهوم تفکر و استنتاج اصول تربیتی آن براساس مبانی هستی شناسی صدرایی به قرائت علامه طباطبائی است که با استفاده از روش استنتاجی انجام شده است. در بخش اول ناظر بر پیامدهای مبانی هستی شناسی، مفهوم تفکر و هدف پرورش آن تحلیل شده است؛ بدین صورت که به شیوه استنتاج پیش رونده، از بررسی پیش فرض های لازم در مبانی فلسفی، به سمت استنباط تفکر مطلوب پیش رفته ایم. تفکر تلاش حقیقت جویانه ذهن (به منزله شبکه ای از ادراکات نفس) برای نزدیک شدن به واقعیت و عبور از ظاهر پدیده ها به باطن آن هاست که فرایند آن با مشاهده حسی و درک ظواهر اشیاء آغاز می شود و از مشاهده کثرت پدیده ها به باطن و سراپرده هستی عبور می کند. در نگاه علامه طباطبائی هدف از پرورش تفکر واقع بینی فرارونده است. در بخش دوم با توصیف و طبقه بندی مبانی هستی شناختی، از روش بازسازی شده فرانکنا برای استنتاج اصول پرورش تفکر استفاده شده است. در دیدگاه مذکور این اصول تربیتی عبارت اند از: ارتباط با واقعیت (تقویت مشاهدات)، تقویت درک نظام مند مراتب طولی و وجوه عرضی عالم (پرورش تفکر کل نگر در عین جزءنگری) ، نفوذ به لایه های واقعیت و درک ذومراتب عالم و همچنین کشف زوایای مختلف پدیده ها و درک پیچیدگی عالم (پرورش تفکر عمیق و چندوجهی)، تقویت توان کشف علت پدیده ها و روابط علی عالم و درک توأمان اسباب مادی و غیرمادی (پرورش تفکر علت یاب)، درک وابستگی و نیازمندی موجودات به مبدأ هستی (تقویت تفکر آیه ای).
کارکرد تخیل در ساخت و فهم واقعیت در هرمنوتیک پل ریکور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت و فلسفه سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
135 - 157
حوزه های تخصصی:
جدال واقعیت و تخیل از دوران باستان تا به امروز به اشکال مختلف بروز و ظهور داشته است. بر مبنای این دوگانگی، تخیل چیزی مقابل واقعیت تجربی قلمداد می شود که تنها قادر است احساسات آدمی را برانگیزد و با دلالتی ضمنی به چیزهایی اشاره کند که ساخته و پرداخته ی ذهن آدمی است و نقشی در شناخت ما ندارد. این جدال یکی از محوری ترین بحث های پل ریکور را شکل می دهد. او می کوشد تا با نقد و تحلیل نظریه های پیشین از این تقابل فراتر رفته و تأکید خود را بر وجه کارکردی تخیل و نفوذ آن در واقعیت بگذارد. پژوهش حاضر در پی آن است تا با کاوش در نوشته های مختلف ریکور چهارچوبی از تحلیل او به دست دهد تا از این طریق نشان دهد چگونه تخیل در ساخت و پرداخت واقعیت نقشی عمده ایفا می کند. از این رو، نخست با تکیه بر آرا و نقدهای ریکور چرخش زبانی او در بحث تخیل را شرح می دهیم و سپس به کارکردها و پیامدهایی می پردازیم که از پس این ساز و کار زبانی آشکار می شوند. این کارکردها که می توان آنان را تألیف شاکله ساز و طرح افکنی معناهای ممکن نامید در سه گام تشریح می شوند. در این مسیر، می توان دید چگونه شاکله ای بوطیقایی با ابداع معنای تازه تصویری خلق می کند که با ارجاع غیر مستقیم خود به واقعیت از آن آشنایی زدایی می کند. در انتها نیز اشاره می کنیم که این فهم تازه از واقعیت چه تأثیری در نگرش ما به جهان دارد.
نگرشی متفاوت در مباحث معاصر فلسفه زمان: تبیین سازگاری دیدگاه حکمت متعالیه با شواهد فیزیک مدرن در واقعیت رویدادهای آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مباحث معاصر فلسفه زمان در تحلیل واقعیت حوادث آتی، شاهد رویارویی دو نگرش عمده است. این حوادث در دیدگاه پویانگرانه معدوم و در دیدگاه ایستانگرانه موجود تبیین می گردند؛ اما هریک با بخشی از یافته های فیزیک مدرن هم خوانی ندارند. نوشتار حاضر با هدف تبیین سازگاری شواهد مزبور با یک نگرش جامع فلسفی، به دیدگاه متفاوتی رسیده است؛ چراکه مطابق حکمت صدرایی رویدادهای آینده به تشکیک موجودند؛ یعنی نه وجودی کاملا بالفعل و نه وجودی کاملا بالقوه؛ بلکه از فعلیتی ضعیف برخوردارند به طوری که آثار ضعیفی از آنها در زمان حاضر تحقق دارد. در فیزیک جدید شواهد جهت مندی زمان، ناسازگار با نگرش ایستانگرانه و شواهد غیرجایگزیدگی زمانی کوانتومی - همچون آزمایش انتخاب تأخیری – ناسازگار با نگرش پویانگرانه اند. ولی شواهد مزبور مطابق دیدگاه برگزیده با یکدیگر تنافی ندارند؛ زیرا در عین حقیقی بودن گذر زمان، فعلیت تشکیکی پدیده های آتی می توانند مؤثر بر روند کنونی پدیده های کوانتومی باشند. این خوانش، تفسیری صحیح از ناموضعیت ذوات کوانتومی در زمان است.