مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۸۱.
۱۸۲.
۱۸۳.
۱۸۴.
۱۸۵.
۱۸۶.
۱۸۷.
۱۸۸.
۱۸۹.
۱۹۰.
۱۹۱.
۱۹۲.
۱۹۳.
۱۹۴.
۱۹۵.
۱۹۶.
۱۹۷.
۱۹۸.
۱۹۹.
۲۰۰.
روان شناسی
حوزههای تخصصی:
در این مقاله دو موضوع بخشش و بخل مورد توجّه قرارگرفته اند . دو موضوعی که نه تنها تصوّر برخی از مردم نسبت به آنها درست نیست بلکه بالعکس ، بخشیدن ،نوعی به دست آوردن و خساست از دست دادن است . در این نوشته تعدادی از کتاب های روان شناسی موفّقیّت مورد مطالعه واقع شده است و در کنار آن و برای اثبات این مطالب در کتاب های گلستان و بوستان سعدی ، پژوهش شده و ابیات و عباراتی که تأیید بر چنین مضمونی دارند استخراج و توضیح داده شده است . این تحقیق می خواهد بیشتر درباره ی بعد روان شناسی صفت مثبت بخشندگی و صفت منفی بخل ، تفحّص کند ، هم چنین می خواهد اثبات نماید که کتاب های گلستان و بوستان نه تنها اخلاقی هستند بلکه فراتر از آن روان شناسی اخلاق هستند و نکته های ویژه ای از اخلاق در آنها بیان شده است که راه خوشبختی حقیقی را برای مردم نمایان می سازد
تفسیر کاربردی گونه های مختلف معشوق در اشعار سیمین بهبهانی با تکیه بر نظریات اریک فروم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیمین بهبهانی معمار شعر عاشقانه معاصر است وهنر بزرگ وی در طراحی این جهانهای تودرتوی عاشقومعشوق است که هیچ یک در تزاحم با دیگری نیستند. براساس نظریات فروم بین عشق به خدا، عشق مادر بهفرزند، عشق برادرانه، عشق به جنس مخالف، ویا حتی عشق به نفس، فرق اساسی وجود ندارد؛ بلکه ماهیت اینعشقها، همه یکی است وتنها موضوع آنها متفاوت است. این جستار با روش تحلیلی - توصیفی به تفسیر گونه-های مختلف معشوق براساس نظریات اریک فروم با ذکر شواهد در اشعار سیمین بهبهانی پرداخته است کهبازتابی از رهیافت ترکیبی جامعهشناسی – روانشناسی را به خواننده عرضه میکند. نتایج این پژوهش نشانمیدهد که میان نظریات اریک فروم وسیمین بهبهانی درباره گونههای مختلف معشوق وجه اشتراک بسیاریوجود دارد.
عوامل موثر در شخصیت افراد بزهکار و ارتباط آن با جرم
منبع:
معارف فقه علوی سال ششم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۱
92-102
حوزههای تخصصی:
با ارتکاب جرایم سوالی که ذهن هر فردی را مشغول می سازد این است که انسانهای بزهکار دارای چه شخصیت ها و ویژگی هایی می باشند نگارنده جهت پاسخ به سوال مطروحه با رجوع به منابع فقهی، حقوقی وروانشناسی به این نتیجه دست یافته است که برخی بزهکاران با داشتن شخصیت های خاص مستعد ارتکاب جرم می باشند. با پیشرفت علوم برخی از دانشمندان علل وقوع چنین ناهنجاری ها را نقص شخصیتی موجود را افراد قلمداد کرده و معتقدند چنین افرادی از قابلیت ارتکاب جرم بالایی برخوردارند. حقوقدانان معتقدند که افراد با داشتن تیپ های شخصیتی مختلف تحت تاثیر عامل های اختلاف در شخصیت مرتکب جرایم مختلف می شوند. همچنین از منظر روانشناسان با تشخیص اینکه بعضی افراد دارای اختلالات روانی و شخصیتی بوده اند که این اختلالات در نتیجه عدم تعادل روانی و فکری شخص است افراد را به سوی ارتکاب جرم سوق می دهد.در نظر فقها هم افراد با داشتن شخصیت و ویژگی های نامتناسب و ناموزون وتحت تاثیر آن دست به ارتکاب جرایم می زنند.
بررسی تطبیقی نگاه روان شناسی و اسلام به مقوله ی مثبت نگری در انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
173 - 192
حوزههای تخصصی:
مثبت نگری مفهومی است که توجه ویژه ای را در روان شناسی و نیز در دین به خود جلب کرده است. روان شناسی در ابتدای ظهور خود بیشتر توجه خود را معطوف به نقاط منفی وجود انسان مانند درمان بیماری ها و آسیب های روانی می کرد اما اخیرا رویکرد روان شناسی مثبت نگر که یکی از رویکردهای نو ظهور در مکتب روان شناسی است، برخلاف روان شناسی قدیمی به جای تأکید بر بیماری ها و آسیب ها تمرکز خود را روی خصایص و توانمندی های مثبت انسان از قبیل شادکامی، امید، خوشبینی، بهزیستی و دیگر ابعاد وجود انسان معطوف داشته است. همچنین در دین اسلام هم همواره بر مثبت اندیشی و تفکر مثبت جهت بهداشت روان و سلامت عقل تأکیدات فراوانی شده است. بنابراین هدف پژوهش حار بررسی تطبیقی نگاه روان شناسی و اسلام در رابطه با ابعاد و مولفه های مثبت نگری در انسان است. روش پژوهش حاضر از نوع تحقیقات تحلیلی- استنتاجی است، به این ترتیب که با جمع آوری اطلاعات از متون اسلامی و روان شناسی، به بررسی مفهوم مثبت نگری و نگرش نسبت به انسان پرداخته شد. به طور کلی می توان اینگونه نتیجه گیری کرد که بین هسته اصلی معنای روان شناختی مثبت نگری و معنای اسلامی آن نه تنها تفاوت وجود ندارد بلکه در این دو رویکرد نگاه تقریبا مشابهی به مثبت نگری و مثبت اندیشی شده است و از طرفی دیگر، هم در اسلام و هم در روان شناسی اگرچه به جنبه های منفی وجود انسان توجه شده است اما به طور کلی در این دو دیدگاه نگاه تقریبا مثبتی به انسان و ابعاد وجودی آن معطوف است.
اختلال شخصیت خودشیفته از منظر قرآن و حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش دینی دوره ۱۶ پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۳۳
119-141
حوزههای تخصصی:
خداوند در قرآن از شخصیت یا الگوهای بادوام و فراگیر در رفتار، احساسات و افکار انسان با تعبیر شاکله یاد نموده، خود را به عنوان خالق وی، دارای آگاهانه ترین دیدگاه نسبت به شخصیت های رشد یافته و مختل معرفی می نماید. (الإسراء/84). بر این اساس می توان ادعا نمود که قرآن به عنوان کلام وحیانی و حدیث به عنوان منبع مکمل مرتبط با وحی، می توانند از منابع تشخیص و درمان انواع اختلالات شخصیتی باشند. ولی این نظیر آنچه در روان شناسی طی فصلی مشخص و مجزا با عناوین وتعریف ها و حدود خاص ارائه گردیده، نیست؛ بلکه آموزه هاییست پراکنده در بین آیات الهی و روایات معصومین که نیازمند بررسی دقیق و استخراج است. پژوهش حاضر، نتایج حاصل از بررسی آموزه های قرآنی و روایی پیرامون اختلال شخصیت خودشیفته است و به تبیین چیستی این اختلال، عوامل ایجادکننده و ویژگی های مبتلایان به آن، با توجه به آموزه های اسلامی پرداخته است. بر اساس این پژوهش بیست و سه ویژگی اصلی شخصیت مبتلایان به خودشیفتگی، از جمله: خیال پردازی، خود بزرگ بینی، خودستایی، خودفریبی، تجاوزگری و... ضمن بررسی عبارات قرآنی و مفاهیم روایی به دست آمد که در مقاله به طور مبسوط و منسجم بدان اشاره شده است.
نقدی بر هرمنوتیک به عنوان روشی برای فهم متون دینی و روان شناسی
هرمنوتیک را هنر تفسیر متن دانسته اند و روش هرمنوتیکی می تواند روشی برای فهم و تفسیر هر متنی از جمله متون دینی و علمی باشد. در نوشته حاضر به روش های هرمنوتیکی به لحاظ سیر تاریخی و کاربردی (هرمنوتیک متنی و فلسفی) پرداخته شده و از جهت دسترسی به ذهنیت مؤلف و معنای متن به دو نوع شیوه تفسیر دستوری و روان شناختی (فنی) اشاره شده است. همچنین با توصیف دیدگاه امثال شلایرماخر ، دیلتای ، هایدگر و گادامر رویکرد هرمنوتیکی آن ها نقد و بررسی شد؛ همان گونه که به نگاه امثال ویگوتسکی و آزوبل درباره رفتار و ویژگی های انسان به عنوان یک متن پژوهشی پرداخته شد. همچنین از مسائل مورد توجه در حوزه هرمنوتیک، تفاوت «تأویل یا تفسیر قرآن کریم» با سایر متون حتی با متن کتاب مقدس است. اندیشمندان علوم قرآنی و نیز مفسران در سامان دادن بحث تأویل قرآن کریم و روشمندکردن آن سهم بسزایی داشته اند؛ از جمله اینکه برای تفسیر و تأویل قرآن ضوابط و معیارهایی وجود دارد تا مفسر را یاری رساند تا در ورطه تفسیر به رأی نیفتد. اما می توان گفت محدودیت هایی چون تفسیر به رأی و نسبی گرایی هم در تفسیر متون دینی و هم علمی از جمله در حوزه تعلیم و تربیت و مباحث روان شناختی وجود دارد. هدف این پژوهش «نگاهی نقادانه به هرمنوتیک به عنوان روشی برای فهم متون دینی و روان شناسی» است. به این منظور با بررسی برخی منابع و متون مرتبط با موضوع و با روش توصیفی-تحلیلی، نوشته حاضر به دنبال پاسخی برای پرسش های زیر است: 1- با توجه به متون روان شناسی و حوزه تعلیم و تربیت، اگر مجموعه زندگی انسان به مثابه «متنی» است با قابلیت تفسیر، این تفسیر چگونه و با چه ویژگی هایی امکان پذیر است؟ 2- آیا از روش هرمنوتیک می توان به عنوان روش تحقیق و پژوهش در مطالعات دینی بهره برد؟ 3- محدودیت ها و کاستی های روش هرمنوتیک در رویکردهای دوگانه دینی و روان شناسی کدام است؟
ماهیت انسان و نقش آن در علوم انسانی؛ بررسى تطبیقى دیدگاه آیت الله مصباح و آبراهام مزلو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حوزه انسان شناسی، دو رویکرد عمده «انسان شناسی فلسفی» و «انسان شناسی تجربی» دنبال می شود. این پژوهش به دنبال آن است که آرای دو انسان شناس معاصر را به نمایندگی از این دو رویکرد درباره ذاتیات انسانی مقایسه کرده، آثار اشتراکات و اختلافات مبنایی آنها را در علوم انسانی بررسی کند. ازاین رو از میان فیلسوفان مسلمان آرای آیت الله محمدتقی مصباح متکی بر منابع اسلامی و حکمت متعالیه، و از میان روان شناسان انسان گرا آرای آبراهام هارولد مزلو متکی بر فلسفه رمانتیک، فلسفه اگزیستانسیالیسم و دیدگاه تجربه گرایی را مدنظر قرار داده است. این پژوهش در نتیجه گیری، متوجه اشتراکات محدود و ظاهری و اختلافات بسیار و ریشه ای این دو متفکر درباره این مسائل اساسی شده است؛ به گونه ای که اختلافات یادشده موجب شده تا ایشان در مقام توصیف پدیده های انسانی، تبیین روابط میان آنها، تعیین موضوعات و مسائل تحقیق، و انتخاب ابزار و منابع شناخت، به گونه متفاوت بیندیشند، و در مقام دستور و تعیین هنجارهای رفتاری نیز در ارزش گذاری، سیاست گذاری، و توصیه نسبت به رفتارها و مسائل انسانی، داوری هایی متعارض داشته باشند.
ابعاد، خصوصیات و ویژگی های هوش هیجانی از منظر اسلام
هوش هیجانی در روان شناسی پدیده جدیدی نیست و صرفاً نوعی نوآوری در اصطلاح سازی است. حتی اگر بپذیریم که موضوعی کاملاً تازه و نوآوری در پدیده است، از دیدگاه قرآن و روایات چیز جدیدی محسوب نمی شود، زیرا اسلام در 1400 سال پیش، هم به هوش هیجانی، هم به مؤلفه های آن و هم به کاربردها و فواید آن به صورت مستوفی اشاره کرده است. عقل و هوش هیجانی با هم مرتبط بوده و هوش هیجانی بخش جداناپذیری از عقل است، زیرا تمام ویژگی ها و مؤلفه های هوش هیجانی در احکام، آثار، کاربردها، ویژگی ها و توصیه های عقل، به ویژه در احکام فردی و اجتماعی عقل (ارتباط فرد با خود با 151 شاخص و ارتباط فرد با دیگران با 95 شاخص) به چشم می خورد. در این ویژگی ها به خودآگاهی، خودمدیریتی، خودکنترلی، قدرت بروز احساسات و عواطف، قدرت شناخت حالات و هیجانات خود و دیگران، و قدرت برقراری ارتباط سالم و سازنده با خود و دیگران اشاره شده است.
مرزهای درونی خانواده از نگاه روان شناسی و قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مرزهای درونی خانواده از موضوعات مهم روان شناسی است که ناظر به تعاملات اعضای خانواده با یکدیگر است و برای نخستین بار در رویکرد ساخت نگر ارائه شد. پژوهش حاضر، با هدف تبیین مرزهای درونی خانواده بر اساس قرآن کریم انجام شد. برای دست یابی به این هدف 83 آیه و 70 روایت تفسیری درباره مرزهای درونی خانواده به روش اجتهاد دینی تجزیه و تحلیل شد که نشان دهنده پنج یافته مهم در این موضوع است: نخست اینکه مرزهای درونی خانواده در آیات قرآن کریم به روشنی تبیین شده است و این الگو، قالب پیشنهادی رویکرد ساخت نگر را پوشش می دهد و از نظر کیفیت و کمیت، زیرمنظومه ها و مرزهای آن جامعیت بیشتری دارد؛ دوم اینکه تمام قوانین اخلاق بین فردی و حدود شرعی (واجب، حرام، مستحب و مکروه) ناظر به تعاملات درونی اعضا و زیرمنظومه های سه گانه خانواده ، مرزهای انعطاف ناپذیر و انعطاف پذیر درونی خانواده نامیده می شوند؛ سوم اینکه، تعهد خاص زناشویی، حدود تعاملات جنسی زوجین، حدود انتظارات دوسویه زوجینی، فضای روانی- فیزیکی اختصاصی، رازداری زناشویی و انعطاف در برابر یکدیگر، عمده ترین مرزهای زیرمنظومه زوجینی است؛ چهارم اینکه، ممنوعیت ورود فرزندان به فضای روانی- فیزیکی والدین، مجزا بودن بستر والدین و فرزندان، پرهیز والدین و فرزندان از نگاه به اندام های خصوصی یکدیگر، ممنوعیت سلب مسئولیت نسبت به فرزندان، ممنوعیت ایذاء فرزندان و والدین نسبت به یکدیگر از مرزهای زیرمنظومه والدینی است؛ پنجم اینکه، علاوه بر مرزهای اخلاقی و جنسیتی مردان و زنان، پایبندی به حدود فیزیکی مانند مجزا بودن بستر فرزندان و استیذان برای ورود به حریم دیگری، حفظ حریم روانی و ممنوعیت تجسس در کار یکدیگر، مهم ترین مرزهای زیرمنظومه برادران و خواهران است.
کاربرد نظریه تربیت منفی ژان ژاک روسو در روانشناسی جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
221 - 244
حوزههای تخصصی:
مفهوم تعلیم و تربیت که امروزه با مفهوم روانشناسی گره خورده است به عنوان عامل اصلی سعادت در نظر گرفته می شود. با توجه به شکل گیری بافت شخصیتی هر فرد در نخستین سال های زندگی، می توان گفت که کودک در رأس تعلیم وتربیت قرار گرفته و در مرکز توجه است. ژان ژاک روسو، فیلسوف بزرگ قرن هجدهم، کسی است که به حق به کشف کودک و اهمیت تعلیم و تربیت وی نائل آمد. نظریات تربیتی وی که در امیل مطرح شده اند، جهان تعلیم و تربیت را دگرگون ساخته و نام این مربی و فیلسوف را که نظریاتش بر نظریه های تربیتی جدید مؤثر بوده است، به ثبت رسانده اند. روش اصلی که روسو در در دستورالعمل آموزشی خود به کار گرفته، روش تربیت منفی است که اساسِ آن را مفاهیم آزادی و «کودکی را به صورت تام و تمام زیستن» تشکیل می دهند. مقاله حاضر به بررسی نظریه تربیتی منفی روسو پرداخته و ردّ پای این نظریه را در روانشناسی امروز دنبال می کند تا از این طریق به ارزیابی تأثیر نظریات وی بر نظریات مربیان و روانشناسان قرن بیستم بپردازد. در این مقاله که به حوزه روانشناسی و تربیتی مرتبط است، مفاهیم روش تجربی، آموزش و پرورش تدریجی، آموزش و پرورش همراه با حفظ استقلال و آزادی آموزشی روشن خواهند شد.
شناسایی شاخص های کاربردی باشگاه بازی کودک با رویکرد روان شناسی ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی ورزشی بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۵
187 - 214
حوزههای تخصصی:
از طریق بازی می توان فکر و اندیشه ورزشکاران را از کودکی رشد داد و به او کمک کرد تا در آینده از نظر جسمی، روانی، عاطفی و اجتماعی پیشرفت کند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی شاخص های کاربردی باشگاه بازی کودک با رویکرد روان شناسی انجام شد. در جهت شناسایی، تحلیل و گزارش الگوهای موجود در داده هایی که در فعالیت های باشگاه کودک نقش کلیدی دارند، از روش کیفی و از استراتژی تحلیل مضمون استفاده گردید. به منظور تحلیل مضمون و دستیابی به شاخص های ارزشمند، با 20 متخصص این حوزه مصاحبه عمیق انجام شد. یافته ها حاکی از آن بود که شش مضمون شامل تدوین برنامه های عملیاتی با رویکرد رشد متعادل، فعالیت بدنی، سنجش بالیدگی، سنجش نمو، تحلیل نقاشی و مربیان شایسته و متخصص را می توان به عنوان شاخص های کاربردی با نگاه روان شناسی، در جهت ایجاد وضعیت مطلوب به طوری که تعادل روح و جسم را پوشش دهد در نظر گرفت. به طور کلی شاخص های به دست آمده نشان می دهند ایجاد یک باشگاه مطلوب کودک، با بکارگیری مربیان شایسته، می تواند فعالیت های شناختی کودکان را افزایش دهد و تغییرات روان شناختی کودکان را به حداقل برساند و در ارتقاء سبک زندگی سالم کودکان نقش مؤثری داشته باشد.
تحلیل و بررسی جایگاه اعتماد به نفس در روان شناسی
اعتماد به نفس از مفاهیم برجسته در روان شناسی و از مفاهیم نوظهور در اخلاق اسلامی است. اعتماد به نفس عبارت است از احساس درونی که انسان را به هدفش می رساند و هیچ مانعی برای رسیدن به مقصود سد نخواهد شد. به عبارت دیگر آن، باور به توانائی های خود است به شرطی که از هیچ کوششی فروگذار نکند و از سختی راه ناامید نشود. این اصطلاحی است که به تازگی رایج شده است. عمدتاً پژوهش های به عمل آمده در موضوع اعتماد به نفس در حوزه روان شناسی است. زیرا همان گونه که می دانیم این واژه در قرن 17 میلادی متولد و پس از آن با بررسی روان شناختی به فرایند تکاملی خود دست یافت. اما آنچه مد نظر است آن است که دیگر حوزه های علمی همچون اخلاق از بررسی این مفهوم غفلت نورزیده، به دنبال تبیین این مفهوم و عملیاتی شدن آن به واسطه مفاهیم وآموزه های دینی بوده است. نهایتاً باید اذعان داشت در این مقاله علمی قصد داریم به تحلیل و بررسی جایگاه اعتماد به نفس در روان شناسی بپردازیم و در این راستا ابعاد مهم و پژوهشی موضوع را مورد مداقه قرار دهیم.
کودکی، بزهکاری، حبس: روایتی از برآمدن دارالتادیب در عصر پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) پاییز ۱۳۹۹ شماره ۹۰
195 - 230
حوزههای تخصصی:
«کودکی» پدیده ای مدرن است که کمتر مورد کاوش تاریخی-جامعه شناختی قرار گرفته است. در دیدگاه غالب، کودک درون دستگاهی روان شناختی تعریف می شود و موجودی معصوم، آسیب پذیر و نیازمند حمایت است. این شکل برساخت کودک به شیوه ای درونماندگار، تجربه های متفاوت دیگری از کودکی را خلق و طرد می کند؛ اما کودکی موجودیتی یکپارچه نیست و نباید از دریچه معیارهای برساخته ی آن به تمامی تجربه های متکثر اجتماعی اش معنا بخشید. در این مقاله تلاش کردیم با رویکردی تاریخی، یکی از این کودکی های مطرود را برجسته کنیم و از خلال آن به بررسی زمینه های پیدایش دارالتادیب به عنوان نخستین فضای اختصاصی حبس کیفری کودکان بپردازیم. بدین منظور از ملاحظات نظری و مفروضات روش شناختی تبارشناسی و دیرینه شناسی فوکویی بهره برده و تلاش کردیم با بررسی اسناد تاریخی، روایت بدیعی از تجربه ی کودکی در ایران برسازیم. نتایج نشان می دهد ادراک کودکی در عصر پهلوی اول بر مبنای «کودک نیازمند تربیت» بود و کودکان مجرم در این دوران با شکلی از آسیب شناسی تربیتی بازنمایی می شدند. سوژه ای که در این گفتمان مورد تأدیب قرار می گرفت «طفل بدذات» بود که با تغییرات تاریخی پیش آمده، بدل به «طفل بزهکار» شد. ایدئولوژی حمایت در همدستی با گفتمان روان شناسیْ کودک را همچون موجودی آسیب پذیر تولید می کردند و دارالتادیب در نتیجه ی چنین فرآیندی تجلی فضایی یافت.
همجنس گرایی: اختلال یا امر طبیعی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
انجام رفتارهای جنسی با همجنس قرن ها در اغلب جوامع بشری علامت یک انحراف و اختلال در شخصیت فرد محسوب می شد و با عناوین «لواط» و «مساحقه» در زمره یکی از بزرگ ترین گناهان قرار می گرفت؛ اما امروزه تحت عنوان «همجنس گرایی» به سمت عادی شدن پیش می رود و حتی گاه در زمره یکی از سرفصل های حقوق بشر مطرح می گردد. مقاله حاضر ضمن تأکید بر تفاوت های معناشناختیِ ظریفی که بین رفتار، گرایش و هویت جنسی برقرار است، می کوشد با گردآوری شواهد لازم در یک بررسی تاریخی معلوم سازد که چه تطوراتی در مواجهه با مسائل جنسی و فهم این مسائل رخ داد که فضای عمومی جوامع مدرن از گناه شمردن رفتار جنسی با همجنس، به بیماری قلمداد کردن همجنس گرایی، سپس عادی و طبیعی دانستن آن و قانونی کردن ازدواج همجنس گرایان کشیده شد؛ و این تطورات چه اندازه مستند به بحث های علمی بود. در اغلب آثار روان شناسی ای که در ایران رواج دارد، عمدتاً جریانی که همجنس گرایی را امری طبیعی معرفی می کند، بازنمایی شده است؛ اما مقاله حاضر با استناد به نقدهایی که در دو دهه اخیر بر طبیعی دانستن همجنس گرایی مطرح شده و کمتر مورد توجه قرار گرفته اند، و نیز با درنگی در باب هویت همجنس گرایانه و تحلیل پدیده همجنس گرایی از منظر انسان شناختی، درصدد بررسی این مسئله است که آیا مواجهه با این پدیده به عنوان یک وضع طبیعی موجه تر است یا به عنوان یک اختلال و بیماری و نارسایی ای که عدم درمان آن آسیب های بیشتری در پی خواهد داشت؟
واکاوی رویکرد روان شناختیِ تصوف در پژوهش های شرق شناسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۴
163 - 192
حوزههای تخصصی:
تمرکز بر نفس و خودشناسی و نیز توجه به منِ قدسی، ازجمله موضوعاتی است که عرفان و تصوف را با روان شناسی پیوند می دهد. تصوف پژوهان غربی در مواجهه با متون عرفانی، از مطالعات تطبیقی، رویکردها و روش های پژوهشی متنوعی بهره برده اند. یکی از دانش ها و ابزاری که این پژوهشگران در بررسی و تحلیل های عرفانی خود استفاده کرده اند، روان شناسی است. شرق شناسان به کمک بن مایه های روان شناختی و روان کاویِ موجود در متون صوفیانه، رهیافتی نوین در تصوف پژوهی ارائه کرده اند. مبنای پژوهش حاضر، واکاوی و نقد آثار ترجمه شده تصوف پژوهان غربی است که با رویکردی روان شناختی به عرفان و تصوف نگریسته اند. با غوررسی در پژوهش های آنان آشکار می شود که ضمیر ناخودآگاه، نماد و مسئله تأویل، به همراه زمینه «فردیت» در نظام روانی یونگ، توجه به «منِ شکوفا» در روان شناسی کمال و تکیه بر اصل تمرکز در نیایش عرفانی، از مهم ترین رویکردهای روان شناختیِ پژوهش های عرفانی شرق شناسان است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که تمرکز بر فرایند «ذکر» و «مراقبه» صوفیانه و تلاش عارف برای نیل به منِ ملکوتی، سهم قابل توجهی از پژوهش های شرق شناسان را به خود اختصاص داده است. فهم و غرض تصوف پژوهان از رویکرد روان شناسی و روان کاویِ عرفان، لزوماً و مطلقاً، روان شناسی نوین و مکاتب روان درمانگر سده های متأخر نیست، بلکه عمده کوشش آنان - به تبع تمرکز عرفای ایرانی بر نفس- بیشتر گرایشی «نفس پژوهانه» دارد. از سوی دیگر، آنان در بخش اندکی از پژوهش های خود به تطابق آموزه های عرفانی با مکاتب نوین علم روان شناسی باور دارند و از این رهگذر به تحلیل و نقد آن نیز برخاسته اند.
تعدد نوعی نفوس و ماهیت انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار علاوه بر اعلام موضع درباره وحدت و یا تعدد نوعی نفوس بشری به دنبال پاسخی درخور برای حل معمای روان شناختی چگونگی ماهیت انسان هستیم. یکی از مباحث مطرح در علم النفس فلسفی، مسئله وحدت و یا تعدد نوعی نفوس انسانی است. اندیشمندان مسلمان در این زمینه اقوال مختلفی را مطرح ساخته اند و علاوه بر اقامه استدلال از شواهد قرآنی و روایی در تثبیت اندیشه خود بهره برده اند. برخی حکمای اسلامی معتقد به وحدت نوعی نفوس و برخی دیگر معتقد به تعدد آن هستند. در این میان صدرالمتألهین در بعضی کتب خود نظری بینابین ارائه داده و به وحدت ابتدایی نفوس در نوع و در عین حال کثرت نوعی آنها طی یک حرکت جوهری رأی داده است. این مسئله فلسفی قرابت سازنده ای دارد با مسئله مطرح در روان شناسی تحت عنوان ماهیت روان شناختی انسان که در آن روان شناسان دیدگاه های مختلف و بعضاً متضادی بیان کرده اند. بعضی ماهیت انسان را خنثا دانسته اند، برخی آن را دارای تمایلات شر انگاشته اند و بعضی نیز تمایلات خیر را به آن نسبت داده اند. با حل مسئله وحدت یا تعدد نوعی نفوس در حکمت اسلامی، پاسخی درخور به پرسش مطرح شده در علم روان شناسی داده می شود.
بررسی «امیدواری» در معنویت دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال سی ام خرداد ۱۴۰۰ شماره ۲۸۲
89-100
حوزههای تخصصی:
«امید» یکی از مهم ترین نیازهای روانی و ریشه در کمال جویی فطری انسان دارد. امید یعنی انتظار رسیدن به امر مورد علاقه ای که اسباب آن فراهم است و از تحقق آن لذت و شادی حاصل می شود. امید نقش مهم و اثرگذاری در جنبه های مختلف زندگی دارد. آنچه معنویت اسلامی به آن توجه دارد، تقویت روحیه و ایجاد انگیزه از طریق «امیدواری» است که نتیجه اش رسیدن به یکی از جنبه های مهم زندگی انسان، یعنی سعادت حقیقی است. این پژوهش با روش تحلیلی و با گردآوری مطالب به صورت کتابخانه ای به دنبال تأمین این هدف است که نشان دهد که دین اسلام به عنوان دینی جامع و کامل و مطابق با فطرت انسان ها، تأمین نیازهای بشری را در راستای هدف غایی یعنی قرب الهی می داند. حاصل اینکه، معنویت اسلامی، براساس آیات قرآن کریم و روایات اهل بیت علیهم السلام عناصر و عوامل امیدآفرینِ همسو با هدف غایی را مورد توجه قرار داده و انسان ها را به سوی امیدی حقیقی که باعث رسیدن به آن سعادت حقیقی است، رهمنون می سازد.
بررسی تطبیقی مفهوم سلامت روانی از منظر دین اسلام و روان شناسی نوین
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات اساسی که در سال های اخیر روان شناسان توجه بیش تری به آن معطوف داشته اند، مقوله ی سلامت روان است. هدف اصلی این پژوهش تطبیق و ارزیابی دیدگاه دین اسلام و نظریه های روان شناسان در زمینه ی سلامت روان است. برای انجام پژوهش حاضر که به شیوه ی تحلیلی- توصیفی انجام گرفته است، پیش فرض های لازم از احادیث، روایات و آیات قرآنی گرفته شده و براساس آنها، سعی شده است تا پلی میان دین اسلام و روان شناسی نوین در زمینه سلامت روان ایجاد شده و به بررسی تاثیرات متقابل آن ها بر یکدیگر پرداخته شود. بر اساس نتایج و یافته های حاصل در بعد روان شناسی، در یافتن معنا و فلسفه وجود، نیرویی وجود دارد که نوعی قدرت معنوی به انسان بخشیده، در تحمل سختی های زندگی روزمره او را کمک کرده و از نگرانی و اضطرابی که بسیاری از مردم در معرض ابتلا به آن هستند، دور می سازد. از نقطه نظر دین اسلام نیز ارتباط با خدا در سختی ها، مشکلات و بحران های زندگی به انسان آرامش می دهد و توکل و توسل به او باعث کنترل استرس ها و تنش های فرد می شود. در نهایت با تطبیق دیدگاه های روانشناسی و دین اسلام، انسان عصر حاضر می تواند با افزایش ظرفیت های دینی و شناختی خود، توانایی مواجهه و مقابله با استرس های زندگی را پیدا کند تا در دنیای پر استرس امروز، کم تر دچار مشکلات روحی و روانی گردد.
آزمون های شخصیت و تحلیل شخصیت دانالد ترامپ: نگرشی روان شناختی- سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانالد ترامپ یکی از شخصیت های سیاسی است که به واسطه ی داشتن تحرک و هیجان پذیری بالا، درک ماهیت افکار و رفتارهای او بیش از همه رؤسای جمهور پیشین ایالات متحده امریکا مورد توجه روان شناسان قرار گرفته است. تعداد بسیاری از روان شناسان در مقالات و مصاحبه های متعدد، ویژگی های رفتاری و سخنان ترامپ را بر اساس آزمون های روان شناختی تحلیل کرده اند. این مقاله سعی دارد شباهت ها و تفاوت های یافته های معتبرترین تشخیص ها را برجسته کرده و ساختار فکری و روان شناختی دانالد ترامپ را تحلیل کند. مسئله بنیادین مورد نظر روانشناسان و روانکاوان این است که مشاهده گر بیرونی چگونه می تواند ساختار فکری- روانشناختی، رفتار و کنش های یک شخصیت سیاسی را تحلیل کند؟ پرسش اصلی این است که ماهیت شخصیت دانالد ترامپ چیست و چگونه می توان رفتار او را درک، تحلیل و پیش بینی کرد؟ با این هدف، شخصیت ترامپ را با توجه به آزمون های روان آزاری هیر، خودشیفتگی، بالینی چندمحوری تئودور میلون، پنج عاملی شخصیت، و شش عاملی شخصیت HEXACO بررسی خواهد شد. بررسی و ارزیابی نتایج آزمون های روان شناختی مختلف و تحلیل شخصیت ترامپ، می تواند موجب درک عمیق رفتارها و کنش های سیاسی و امکان پیش بینی پذیری اقدامات او شود.
حوزه واژگانی «احساس تنهایی» در قرآن کریم و مقایسه آن با تعابیر روان شناختی
حوزههای تخصصی:
امروزه بشر با مشکلی «احساس تنهایی» دست به گریبان است. این احساس، دو جنبه دارد؛ یکی شناختی، احساسی و روانی و دیگری، روحی و معنوی. در این تحقیق با مراجعه به متون روان شناسی و آیات قرآن کریم، واژگان مربوط به احساس تنهایی با روش توصیفی تحلیلی، مفهوم شناسی شده است. هدف این جستار، شناخت واژگان قرآنی قابل مطالعه در موضوع یادشده است. با استفاده از داده های این نوشتار می توان پژوهش در حوزه احساس تنهایی را با تکیه بر قرآن کریم سامان داد. این مقاله ابتدا به شناخت واژگانیِ احساس تنهایی می پردازد و سپس حوزه معنایی آن را در روان شناسی مورد توجّه قرار می دهد. آنگاه حوزه واژگانی این مفهوم در قرآن کریم شناسایی می شود.