مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
روان شناسی
منبع:
زن و فرهنگ سال هفتم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲۶
19-32
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه تصویر بدنی، کیفیت زندگی و استرس ادراک شده با اختلالات خوردن در بین دانش آموزان دختر وپسرسال چهارم مقطع متوسطه شهرستان بهبهان بود. تعداد آزمودنی ها200نفر(100پسر و 100دختر) بود که به صورت تصادفی مرحله ای از جامعه مذکور انتخاب شدند. طرح پژوهش از نوع همبستگی بود. ابزارهای مورد استفاده عبارت بودند از: پرسشنامه تصویر بدنی(BICI)، کیفیت زندگی(WhOQOL BERF)، استرس ادراک شده (PSS) و اختلالات خوردن اهواز(AEDI). به منظور تجزیه و تحلیل داده ها ازضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیره استفاده شد، نتایج نشان داد بین تصویر بدنی و اختلالات خوردن در زمینه بی اشتهایی و پر اشتهایی روانی رابطه مثبت معناداری وجود دارد. و بین کیفیت زندگی و اختلالات خوردن رابطه منفی معناداری وجود دارد. بین استرس ادراک شده و اختلالات خوردن رابطه مثبت معناداری وجود دارد. همچنین تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان داد که از بین متغیرهای پیش بین تصویر بدنی و کیفیت زندگی پیش بینی کننده اختلالات خوردن دانش آموزان می باشند.
رابطه ی باورهای مذهبی، سبکهای هویت و ویژگیهای شخصیتی با افسردگی در دانشجویان دختر
منبع:
زن و فرهنگ سال هفتم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲۶
33-54
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه ی بین باورهای مذهبی، سبک های هویتی و ویژگی های شخصیتی با افسردگی در میان دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی اصفهان (خوراسگان) بود. بدین منظور، از بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی اصفهان (خوراسگان)، با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چندمرحله ای، تعداد 370 نفر انتخاب شدند. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. برای جمع آوری اطلاعات، از پرسشنامه های سنجش نگرش های مذهبی مسلمانان سراج زاده (1377)، سبک هویت برزونسکی (1989)، پرسشنامه پنج عاملی شخصیت نئو NEO-FFI (کوستا و مک کری،1985) و پرسشنامه افسردگی بک فرم 21 سؤالی (1961) استفاده گردید. برای تجزیه وتحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیره استفاده گردید. نتایج نشان داد که نمره کل باورهای مذهبی و ابعاد آن شامل اعتقادی، عواطف دینی، پیامدی و مناسکی با افسردگی رابطه ی منفی معنادار و سبک هویتی اطلاعاتی، هنجاری و تعهد با افسردگی رابطه ی منفی معنادار، و سبک هویتی اجتنابی با افسردگی رابطه ی مثبت معنادار وجوددارد. همچنین، روان نژندی با افسردگی رابطه ی مثبت معنادار و برون گرایی، انعطاف پذیری، توافق و مسئولیت پذیری با افسردگی رابطه ی منفی معنادار نشان داد. علاوه بر این، نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان داد که ازمجموعه متغیر های پیش بین، برون گرایی، تعهد، انعطاف پذیری، اجتنابی، اطلاعاتی، و روان نژندی توانستند تا 91% از وایانس افسردگی را تبیین نمایند.
اثر بخشی آموزش کاهش تنیدگی مبتنی بر ذهن آگاهی بر سلامت روان و استرس ادراک شده در مادران دارای کودک مبتلا به اختلال کمبود توجه/ بیش فعالی
منبع:
زن و فرهنگ سال هفتم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲۶
77-93
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش مداخله کاهش تنیدگی مبتنی بر ذهن آگاهی بر سلامت روان و استرس ادراک شده در مادران دارای فرزند مبتلا به اختلال کمبود توجه/ بیش فعالی در شهر اهواز بود. پژوهش از نوع نیمه تجربی و طرح پژوهش از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود.نمونه پژوهش شامل 32 مادر دارای فرزند مبتلا به اختلال بود که به شیوه در دسترس انتخاب و به طور تصاوفی به دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 16 نفر) تقسیم شدند. قبل از مداخله متغیر مستقل یعنی آموزش مداخله کاهش تنیدگی مبتنی بر ذهن آگاهی، از هر دو گروه آزمایش و کنترل با استفاده از پرسشنامه سلامت روان گلدبرگ و هیلر (1972) و پرسشنامه استرس ادراک شده کوهن (1983)، پیش آزمون به عمل آمد. سپس، تنها گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 150 دقیقه ای آموزش های کاهش تنیدگی مبتنی بر ذهن آگاهی را طی 2 ماه دریافت نمود. پس از اتمام مداخله، مجدداً از آزمودنی ها در هر دو گروه آزمایش و کنترل پس آزمون به عمل آمد. نتایج حاصل از یافته ها، با استفاده ار تحلیل کوواریانس نشان داد که تفاوت دو گروه آزمایش و کنترل در سطح 001/0>P معنادار است. این مطلب بیانگر آن است که آموزش مداخله کاهش تنیدگی مبتنی بر ذهن آگاهی منجر به افزایش سلامت روان و کاهش استرس ادراک شده در مادران دارای کودک مبتلا به اختلال کمبود توجه/ بیش فعالی شده است.
اثر بخشی درمان بیوفیدبک GME برکاهش درد زنان مبتلا به دیسمنوره اولیه
منبع:
زن و فرهنگ سال هفتم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲۶
109-123
حوزه های تخصصی:
دیسمنوره یا قاعدگی دردناک یکی از مشکلات زنان در سنین باروری است که بر سلامتی آنان از لحاظ فردی و اجتماعی اثرات نامطلوب می گذارد. یکی از عمده ترین علل مراجعه ی زنان به پزشک بوده و به طور کلّی کیفیت زندگی زنان را در سنین باروری تحت تاثیر قرار می دهد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی بیوفیدبکEMG در درمان بیماران مبتلا به دیسمنوره ی اولیه بود. این مطالعه از نوع طرح پژوهشی نیمه آزمایشی می باشد. جامعه ی آماری تمام بیماران مبتلا به دیسمنوره ی اولیه بودند که در سه ماه اول سال 1394 به بیمارستان های حکیم و قمربنی هاشم(ع) شهر نیشابور مراجعه کردند. نمونه های آماری به صورت در دسترس و با اجرای مقیاس چند بعدی کلامی انتخاب شدند. بیماران طی 6 جلسه در سه روز اول شروع قاعدگی، هر روز دو جلسه بیوفیدبکEMG را همراه با آموزش های آرام سازی عضلانی پیش رونده دریافت نمودند. ابزار اندازه گیری داده های خروجی دستگاه بیوفیدبک و داده های پرسشنامه چند وجهی درد می باشد. داده ها با استفاده از آزمون کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان دادند بیوفیدبکEMG در کاهش درد بیماران دیسمنوره اوّلیّه موثر است(05/0 p-value <).
رابطه مهارت های اجتماعی و اعتقادات مذهبی با طلاق عاطفی در مراجعین زن به مراکز روان شناختی شهر اهواز
منبع:
زن و فرهنگ سال هفتم بهار ۱۳۹۵ شماره ۲۷
23-36
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین مهارت های اجتماعی و اعتقادات مذهبی با طلاق عاطفی در مراجعین زن به مراکز روان شناختی شهر اهواز بود. حجم نمونه پژوهش 216 نفر بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. طرح تحقیق از نوع همبستگی بود. ابزارهای به کار رفته در این پژوهش، مقیاس طلاق عاطفی گاتمن(1995) ، پرسشنامه مهارت های اجتماعی ماتسون (1983) و پرسشنامه جهت گیری مذهبی آلپورت (1967) بود. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغییری استفاده شد. نتایج نشان دادکه بین اعتقادات مذهبی درونی با طلاق عاطفی مراجعین زن رابطه منفی معنی داری وجود دارد و بین مهارت های اجتماعی و طلاق عاطفی مراجعین زن به رابطه وجود ندارد. همچنین بین اعتقادات مذهبی بیرونی با طلاق عاطفی مراجعین زن به رابطه مثبت معنی داری وجود دارد. همین نتایج تحلیل رگرسیون چند متغییره نشان داد که متغیرهای اعتقادات مذهبی درونی و مهارت های اجتماعی به ترتیب پیش بینی کننده طلاق عاطفی مراجعین زن به مراکز روانشناختی می باشند.
رابطه هوش معنوی، نظم جویی هیجانی و جرات ورزی با رضایت از زندگی دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز
منبع:
زن و فرهنگ سال هفتم بهار ۱۳۹۵ شماره ۲۷
89-102
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه هوش معنوی، نظم جویی هیجانی و جرات ورزی با رضایت از زندگی دانشجویان دختربود. نمونه پژوهش شامل 231 نفر از دانشجویان دختربود که به صورت خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند.طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه هوش معنوی امرام و درایر (2007)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجانی گارنفسکی و همکاران (2001)، پرسشنامه جرات ورزی کمبریل و ریچی (1975) و پرسشنامه رضایت از زندگی داینر همکاران (1985) بود. برای تحلیل داده ها از روش آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که بین هوش معنوی، نظم جویی هیجانی و جرات ورزی با رضایت از زندگی دانشجویان دختر رابطه مثبت معناداری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد هوش معنوی بهترین پیش بینی کننده رضایت از زندگی بود.
واکاوی فرهنگی متون کهن پیرامون انتخاب نام زنان
منبع:
زن و فرهنگ سال هفتم بهار ۱۳۹۵ شماره ۲۷
103-119
حوزه های تخصصی:
متن های کهن ایران باستان نشان دهنده اعتقادها ،باورها و شاخص های فرهنگی ،اجتماعی و تاریخی ایرانیان پیش از اسلام است. این باورها و اعتقادهای کهن، بخشی از نگرش مردم را به برگزیدن نام زنان از نمادها و سمبل های مادی مانند آسمان ،خورشید و ستارگان و در بعد معنوی، اعتقاد به خدایان و ایزدان کهن نشان می دهد. هدف از این پژوهش بررسی باورهای اعتقادی و فرهنگی مردم ایران به تاریخ و ادیان پیش از اسلام ،در مورد انتخاب نام زنان بود.در پژوهش حاضر برای گردآوری داده ها از کتاب های باستانی ایران،اوستا و فارسی میانه(پهلوی) استفاده شد.نتایج تحلیل داده ها با استناد بر متون کهن ایرانی نشان داد که بین اعتقادات مذهبی-دینی و باورهای فرهنگی –تاریخی و نیز مقبولیت اجتماعی جهت انتخاب نام زنان رابطه معنی داری وجود دارد.همچنین از بین داده های فرهنگی ،اعتقادات مذهبی که جنبه تبرک و تقدس داشته اند عامل تاثیرگذارتری برای انتخاب نام زنان درایران باستان می باشد.
رابطه جهت گیری هدف و فراشناخت با خودکارآمدی تحصیلی در دانشجویان دختر
منبع:
زن و فرهنگ سال هفتم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۸
23-36
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه جهت گیری هدف و فراشناخت با خودکارآمدی تحصیلی در دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز بود. نمونه پژوهش شامل 200 نفر از دانشجویان دختر بود که به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از، پرسشنامه جهت گیری اهداف پیشرفت میدگلی و همکاران (1998)، پرسشنامه حالت فراشناختی (ESM) و مقیاس خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان (CASE) استفاده شد. پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که بین جهت گیری تبحری، جهت گیری عملکردی-رویکردی، جهت گیری عملکردی-اجتنابی و فراشناخت با خودکارآمدی تحصیلی رابطه معنی دار وجود دارد، همچنین تحلیل رگرسیون چندمتغیره نشان داد که از بین متغیرهای پیش بین، متغیر جهت گیری تبحری و فراشناخت به ترتیب پیش بینی کننده مناسبی برای متغیر ملاک خودکارآمدی تحصیلی می باشند.
پیش بینی فراوانی مراجعه زنان جوان به آرایشگاه بر اساس عزت نفس، کمال گرایی و نگرش نسبت به ظاهر
منبع:
زن و فرهنگ سال هفتم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۸
59-73
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش پیش بینی فراوانی مراجعه زنان جوان به آرایشگاه بر اساس عزت نفس، کمال گرایی و نگرش نسبت به ظاهر بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان جوان شهر تهران بود که در سال های 1394-1393 به سالن های زیبایی و آرایشگاه مراجعه می کردند که از بین آنها 94 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. طرح پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. آزمودنی ها به مقیاس سنجش کیفیت عزت نفس ( هدرتون و پولیوی، 2004)، پرسش نامه کمال گرایی چندبعدی تهران (بشارت، 1384)، مقیاس نگرش اجتماعی - فرهنگی نسبت به ظاهر (هینبرگ، تامپسون و استورمر، 1995؛ تامپسون و همکاران، 2004) و پرسش های جمعیت شناختی پاسخ دادند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد عزت نفس و کمال گرایی با تعداد دفعات مراجعه به آرایشگاه رابطه ندارند و فقط خرده مقیاس کمال گرایی خودمدار با تعداد دفعات مراجعه به آرایشگاه رابطه دارد. همچنین نتایج نشان داد نگرش نسبت به ظاهر با تعداد دفعات مراجعه به آرایشگاه رابطه دارد و می تواند 35/0 درصد از تغییرات متغیر تعداد دفعات مراجعه به آرایشگاه را پیش بینی و تبیین کند.
مدل یابی معادلات ساختاری عملکرد جنسی زنان براساس ناگویی خلقی، سیستم بازداری – فعال سازی رفتاری و صفات شخصیت
منبع:
زن و فرهنگ سال هشتم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۲۹
31-46
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین مدل یابی معادلات ساختاری عملکرد جنسی بر اساس ناگویی خلقی،سیستم های اجتنابی- فعالسازی رفتاری و صفات شخصیت در زنان انجام گرفت. جامعه آماری زنان همسردارمراجعه کننده به فرهنگسراهای شهر اصفهان بودندکه226 نفر به روش در دسترسانتخاب شدند.پژوهش توصیفی از نوع معادلات ساختاری بود. جهت جمع آوری داده ها از فرم کوتاه پنج عاملی شخصیت نئومک کری و کاستا(1989)، پرس شنامه تج ارب جن سی آریزون ا(2008)، پرسشنامه ناگویی هیجانی تورنتو(1994) و مقیاس سیستم های بازداری– فعال سازی رفتاری کارورو وایت(1994) استفاده شد. داده ها با استفاده ازروش همبستگی پیرسون و روش تحلیل مسیرانجام شد.نتایج نشان داد که، بین ناگویی خلقی و بازداری رفتاری با عملکرد جنسی رابطه منفی معنی دار وجود دارد(001/0 P≤).بین فعال سازی رفتاری و عملکرد جنسی رابطه مثبت معنی دار وجود دارد و صفت روان نژندی به واسطه ناگویی هیجانی و بازداری رفتاری بر عملکرد جنسی تاثیر منفی دارد(001/0p≤).صفت برونگرایی و توافق پذیری به واسطه فعال سازی رفتاری بر عملکرد جنسی تاثیر مثبت دارد(001/0 p≤). برازش مدل مفهومی عملکردجنسی از طریق ناگویی خلقی، سیستم بازداری- فعال سازی رفتاری و صفات شخصیت مورد تایید قرار گرفت (97/0CFI=).
شناسایی باورهای نقش جنسیتی غالب در فرهنگ کُرد
منبع:
زن و فرهنگ سال هشتم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۲۹
81-98
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی باورهای نقش جنسیتی غالب در فرهنگ کُرد از دیدگاه مشاورین سطح استان کردستان بود. مشارکت کنندگان این پژوهش کلیه ی مشاورین مدارس و مراکز مشاوره و کلینیک های تخصصی مشاوره در سطح استان کردستان می باشد، که برای انتخاب آنها از روش نمونه گیری دردسترس استفاده شد. ازآنجا که معیار نمونه گیری در پژوهش های کیفی اشباع داده ها می باشد، دراین پژوهش 28 مشاور شرکت داشتند. پژوهش حاضر کیفی از نوع تحلیل محتوا می باشد. داده ها از طریق یک پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شد و با روش کدگذاری باز و محوری تحلیل شدند. برای تعیین روایی صوری و محتوایی ابزار اندازه گیری ازنظر اساتید، برای تعیین روایی کیفی از تکنیک خودبازبینی محقق و برای بررسی پایای کیفی پژوهش ازنظر کدگذاران و میزان توافق بین آن ها در کدگذاری داده ها و تعیین مقوله ها، استفاده شد، روایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفت. نتایج منجر به شناسایی پنج طبقه اصلی(شخصیت، ارتباطات، فعالیت، کار و وظایف اجتماعی، ساختارهای اجتماعی و فرهنگی)، نوزده زیرطبقه ها که هریک دارای مقولات فرعی نیز بودند، شد . باورهای بیان شده در مقوله شخصیت به ویژه زیرمقوله شناختی و رفتاری و نیز مقوله کار و وظایف اجتماعی جزء باورهایی بودند که توسط بیشتر مشاورین بیان شده و به آنها اشاره شده بود. نیز باورهای بیان شده در مقوله ساختارهای اجتماعی و فرهنگی کمترین میزان تکرار را داشتند
اثربخشی آموزش تفکیک خویشتن بر رابطه با جنس مقابل در دانشجویان دختر
منبع:
زن و فرهنگ سال هشتم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۳۰
7-17
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش تفکیک خویشتن بر رابطه با جنس مقابل در بین دانشجویان دختر دانشگاه علامه طباطبایی بود. حجم نمونه 20 نفر بود که به صورت تصادفی ساده انتخاب و به دو گروه آزمایش و کنترل 10 نفره تقسیم شدند. به منظور کنترل متغیرهای مزاحم فاکتورهایی همچون مجرد بودن، دختر بودن و تجربه قبلی رابطه با جنس مقابل به عنوان ملاک های انتخاب نمونه در نظر گرفته شد. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. ابزار اندازه گیری پرسشنامه کیفیت ارتباط با غیر هم جنس(1391) بود که ابتدا از هر دوگروه پیش آزمون گرفته شد و سپس گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت یک بار در هفته تحت آموزش قرار گرفتند و پس از مداخله از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس یک راهه صورت گرفت. نتایج نشان داد که آموزش تفکیک خویشتن بر رابطه با جنس مقابل تاثیر دارد.
اثربخشی مدیریت استرس به شیوه شناختی- رفتاری بر افسردگی و سازگاری اجتماعی مادران دارای کودک کم توان ذهنی
منبع:
زن و فرهنگ سال هشتم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۳۰
19-30
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضرتعیین اثربخشی مدیریت استرس به شیوه شناختی- رفتاری بر افسردگی و سازگاری اجتماعی مادران دارای کودک کم توان ذهنی بود. این پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل و مرحله پی گیری می باشد، مادران دارای کودک کم توان ذهنی مدارس کم توان ذهنی شهر ایلام، پرسشنامه افسردگی بک (1996) و سازگاری اجتماعی بل (1961) را تکمیل نمودند. از میان افرادی که نمره بالاتر از حد طبیعی داشتند، 60 مادر به شیوه تصادفی ساده انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش، دوره آموزشی را در 10 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند. پس از اتمام جلسات درمانی از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد و یک ماه بعد مرحله پیگیری انجام شد. یافته های به دست آمده با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داده میانگین نمره میزان افسردگی در پیش آزمون و پس آزمون در گروه آزمایش تفاوت معنادار داشت، اما این نمره در پس آزمون و پیگیری تفاوت معناداری نداشت. همچنین تفاوت میانگین نمره سازگاری اجتماعی در پیش آزمون و پس-آزمون در گروه آزمایش معنادار بود، اما این نمره در پس آزمون و پیگیری تفاوت معناداری نداشت. نتایج نشان داد که آموزش مدیریت استرس شناختی- رفتاری در کاهش افسردگی و افزایش سازگاری اجتماعی مادران دارای کودک کم توان ذهنی مؤثر بوده است.
اثربخشی حکایت درمانی بر انگیزش تحصیلی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه
منبع:
زن و فرهنگ سال هشتم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۳۰
47-58
حوزه های تخصصی:
حکایت درمانی یکی از درمانهای پست مدرن است که در سالهای اخیر در حوزه ی مشاوره ی تحصیلی به کار گرفته شده است. هدف پژوهش، بررسی اثربخشی حکایت درمانی بر افزایش انگیزش تحصیلی دانش آموزان دختر دبیرستانی شهر زرین شهر بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دبیرستانی شهر زرین شهر در سال 1394 بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی و از طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه شامل 32 دانش آموز دختر بودکه به صورت تصادفی در گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. انگیزش تحصیلی به عنوان متغیر وابسته توسط مقیاس انگیزش تحصیلی والرند(1989) بررسی شد.گروه آزمایش طی 11 جلسه 90 دقیقه ای به صورت گروهی، تحت حکایت درمانی قرار گرفتند. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها، از نرم افزارSpss 21 استفاده شد. نتایج نشان می دهد که حکایت درمانی انگیزش تحصیلی را افزایش داده است (05/0>p). ازمیان خرده مقیاس های انگیزش تحصیلی، حکایت درمانی تنها بر افزایش انگیزش بیرونی موثر بوده است.
مقایسه نگرش های ناکارآمد و انعطاف پذیری شناختی در زنان با و بدون سابقه طلاق
منبع:
زن و فرهنگ سال هشتم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۳۰
103-112
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه نگرش های ناکارآمد و انعطاف پذیری شناختی در زنان با و بدون سابقه طلاق بود. جامعه آماری شامل تمام زنانی است که در سال 1395 به علت مواجهه شدن با رویداد آسیب زای طلاق و نداشتن بضاعت مالی تحت حمایت کمیته امداد شهرستان گیلان غرب بودند. از این میان تعداد 40 نفر به عنوان نمونه آماری، و 40 نفر نیز از میان افراد بدون سابقه طلاق به عنوان گروه مقایسه به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. طرح پژوهش از نوع علی- مقایسه-ای بود. ابزارهای پژوهش مقیاس نگرش های ناکارآمد (وایسمن و بک، 1978) و پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی (دنیس، وندر، وال، 2010) بود. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره (مانوا) استفاده شد. نتایج نشان داد که میانگین نمرات گروه افراد مطلقه در متغییر نگرش های ناکارآمد (66/12=f؛ 001/0>p) به طور معنی داری بالاتر از افراد بدون سابقه طلاق است، اما در انعطاف پذیری شناختی (94/8=f؛ 01/0>p) و زیرمؤلفه های آن یعنی ادراک کنترل (12/14=f؛ 001/0>p)، ادراک چندین راه حل (21/6=f؛ 01/0>p) و ادراک توجیحات (81/3=f؛ 05/0>p)، میانگین نمرات افراد مطلقه به طور معنی داری پایین تر از افراد بدون سابقه طلاق است.
مقایسه اثربخشی درمان متمرکزبر شفقت و درمان بهزیستی بر سرمایه روانشناختی دانشجویان دختر دچار شکست عاطفی
منبع:
زن و فرهنگ سال هشتم بهار ۱۳۹۶ شماره ۳۱
7-21
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف مقایسه اثربخشی درمان متمرکزبر شفقت و درمان بهزیستی بر سرمایه روان شناختی دانشجویان دختر انجام شد. جامعه ی آماری کلیه دانشجویان دخترمجرد دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران در نیمسال دوم تحصیلی 95-94 بود که دچار شکست عاطفی شده بودند و نمونه آن، تعداد 42 نفر داوطلب با جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل بود. طرح پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل است. ابزار استفاده شده در این پژوهش پرسشنامه سرمایه روان شناختی ( لوتانز و همکاران، 2007 ) و مقیاس ضربه عشق (راس،1991) است. هر کدام از گروه های آزمایشی طی هشت جلسه، تحت درمان بهزیستی و درمان متمرکز بر شفقت قرار گرفتند. گروه کنترل طی این مدت هیچ درمانی دریافت نکرد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داده درمان بهزیستی بر افزایش سرمایه روان شناختی مؤثر است و درمان متمرکز بر شفقت برافزایش سرمایه روان شناختی مؤثر نیست. بین اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت و درمان بهزیستی بر مولفه بهبود تنظیم شناختی هیجان تفاوتی وجود ندارد. همچنین نتایج نشان داد که درمان بهزیستی در بر نشانه های شکست عاطفی مؤثر است.
اثربخشی آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب امتحان دانش آموزان دختر
منبع:
زن و فرهنگ سال هشتم بهار ۱۳۹۶ شماره ۳۱
33-43
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضرتعیین میزان اثربخشی آموزش برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان دختر بود. جامعه آماری همه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه (دولتی) شهرستان قدس بودندکه با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای 90 نفر از این دانش آموزان انتخاب شدند. سپس آزمودنیها مقیاس امتحان اسپیلبرگر(1995) را تکمیل نمودند.30 نفر از دانش آموزانی که نمرات اضطراب امتحان بالا داشتند، انتخاب و به صورت تصادفی ساده در دو گروه آزمایش و کنترل هر کدام به تعداد 15نفر جایگزین شدند. به گروه آزمایشی، 8 جلسه برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی آموزش ارائه ولی گروه کنترل هیچگونه مداخله ای را دریافت نکردند. روش پژوهش حاضر از نوع تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. در نهایت داده ها به وسیله آزمون آماری تحلیل کوواریانس یک راهه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که فنون مبتنی بر ذهن آگاهی موجب کاهش میزان علائم اضطراب امتحان دانش آموزان در مرحله پس آزمون شده است. بنابراین، برای کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان می توان از فنون مبتنی بر ذهن آگاهی استفاده کرد.
رابطه الگوهای ارتباطی خانواده و سبک های دلبستگی با شادکامی دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی واحد اندیمشک
منبع:
زن و فرهنگ سال هشتم بهار ۱۳۹۶ شماره ۳۱
91-102
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، تعیین میزان رابطه الگوهای ارتباطی خانواده (جهت گیری گفت وشنود و جهت گیری همنوایی) و سبک های دلبستگی (ایمن، نا ایمن اجتنابی وناایمن دوسوگرا یا مقاوم) با شادکامی دانشجویان دانشگاه آزاداسلامی واحد اندیمشک بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی واحد اندیمشک بود. که گروه نمونه، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به تعداد 327 نفر انتخاب شدند. روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی بود. از ابزار اندازه گیری شامل پرسش نامه تجدیدنظر شده الگوهای ارتباطی خانواده(نسخه فرزندان) کوئرنر و فیتزپاتریک (2002)، پرسش نامه سبک های دلبستگی کولینز و رید(1990) و مقیاس تجدیدنظر شده شادمانی آکسفورد (2002) استفاده گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از روش های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون چند گانه به روش ورود و گام به گام استفاده شد. یافته ها بیانگر آن بود که جهت گیری گفت وشنود و جهت گیری همنوایی با شادمانی رابطه مثبت و معنی دار داشتند. همچنین سبک دلبستگی ایمن با شادمانی رابطه مثبت و معنی دار و سبک های دلبستگی نا ایمن دوسوگرا و ناایمن اجتنابی با شادمانی رابطه منفی و معنی دار دارند. همچنین طبق نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون به روش گام به گام، از میان متغیرهای پیش بین، به ترتیب سبک دلبستگی ایمن، مؤلفه جهت گیری همنوایی و جهت گیری گفت وشنود بهترین پیش بینی کننده های شادکامی بودند.
اعتبار ،پایایی و ساختار عاملی نسخه کوتاه فارسی مقیاس باورها درباره زنان
منبع:
زن و فرهنگ سال هشتم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳۲
7-19
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اعتبار و پایایی و ساختار عاملی نسخه کوتاه 15سوالی مقیاس باورها درباره زنان اسپنس و هلمریچ(1978) بود. نسخه کوتاه فارسی 15سوالی مقیاس باورها درباره زنان بر روی250 نفر از دانشجویان (150 دختر و 100 پسر) دانشگاه خوارزمی تهران اجرا شدکه به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند.اعتبار این مقیاس از طریق تحلیل عاملی اکتشافی و روایی همگرا ارزیابی شد. تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که این مقیاس ساختار تک عاملی دارد و روایی همگرایی این مقیاس با فرم کوتاه مقیاس نقش های جنسیتی بم (1981) مطلوب بود.هم چنین پایایی مقیاس با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ( 60/0) و همبستگی های مجموعه ماده ها نشان داد که پایایی این مقیاس در حد مطلوب است. بر طبق این نتایج، نسخه کوتاه فارسی مقیاس باورها درباره زنان ابزاری مفید برای اندازه گیری نگرش های نقش جنسیتی است و می تواند در پژوهش های مرتبط با جنسیت در ایران مورد استفاده قرار بگیرد.
نقش فرزندپروری ذهن آگاهانه و سبک دلبستگی مادر در پیش بینی اختلالات رفتاری کودکان بیش فعال
منبع:
زن و فرهنگ سال هشتم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳۲
21-36
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی مشکلات رفتاری کودکان بیش فعال بر اساس سبک فرزندپروری ذهن آگاهانه و سبک دلبستگی مادران آن ها بود. جامعه مورد مطالعه تمامی مادران کودکان دبستانی شهر تهران بود که از میان آن ها 60 نفر با روش نمونه گیری هدفمند با اجرای پرسشنامه کانرز (1970) بر روی کودکان و تشخیص بیش فعالی آنان، به عنوان نمونه انتخاب شدند و سپس پرسشنامه های سبک فرزندپروری ذهن آگاهانه (دونکان،2007) و سبک دلبستگی (وان-اونهاون،2003) بر روی مادران این کودکان اجرا شد. طرح این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از رگرسیون چند متغیره نشان داد که سبک فرزندپروری ذهن آگاهانه پیش بینی کننده منفی و معنی دار مشکلات رفتاری اضطراب؛افسردگی، انزوا؛افسردگی، نادیده گرفتن قواعد، رفتار پرخاشگرانه، مشکلات اجتماعی کودکان بیش فعال است (05/0>p). همچنین سبک دلبستگی ایمن والدین به صورت منفی و معنی دار پیش بینی کننده اختلالات رفتاری کودکان بیش فعال است (05/0>p).