مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۲۱.
۲۲۲.
۲۲۳.
۲۲۴.
۲۲۵.
۲۲۶.
۲۲۷.
۲۲۸.
۲۲۹.
۲۳۰.
۲۳۱.
۲۳۲.
۲۳۳.
۲۳۴.
۲۳۵.
۲۳۶.
۲۳۷.
۲۳۸.
۲۳۹.
۲۴۰.
داعش
منبع:
بحران پژوهی جهان اسلام دوره ۱۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۹
1 - 16
حوزه های تخصصی:
داعش از آغاز شکل گیری و به ویژه از سال 2014 که رهبر آن، ابوبکر البغدادی در موصل اعلام خلافت کرد، رویکردی در پیش گرفت که متفاوت از اسلاف سلف گرای خود بود. آن ها در راه جذب نیرو و با تکیه بر ابزارها و فناوری های مدرن سعی کردند نمایه ای رهایی بخش به اقدامات و ایدئولوژی خود ببخشند. در این راه، بخشی از هدف گذاری آن ها شامل جوانان کشورهای مختلف دنیا به ویژه کشورهای غربی بود. این پژوهش با روشی توصیفی و تحلیلی به بررسی روندی پرداخته است که داعش در پیش گرفت تا هرروز برشمار افراد خود بیفزاید. در این راه تکیه و سامان این نوشتار بر استفاده از چارچوب نظری نظریه انتقادی و مکتب فرانکفورت برای مفهوم سازی واژه صنعت مذهب است و با به کارگیری مفاهیمی چون رهایی و رستگاری و مقوله صنعت فرهنگ که در راهبرد داعش به صنعت مذهب تعبیر شده است. پرسش پژوهش حاضر این است که کاربست مذهب به مثابه «صنعت فرهنگ» از سوی داعش با چه بحرانی روبروست؟ یافته های پژوهش حکایت از آن دارد که داعش با به خدمت گرفتن مذهب، تکنولوژی و رسانه، به دنبال ایجاد آگاهی کاذب در میان جوانان بوده تا خود را پایگاهی رهایی بخش جلوه دهد این در حالی است که ظرفیت برای رهایی بخشی در دل مذهبی که داعش مبلغ آن است؛ وجود ندارد و این بحران عمده ای است که داعش با آن روبروست.
روندکاوی زمینه های شکل گیری جریان های تکفیری در خاورمیانه و بازتاب آن بر امنیت ملی ایران (مطالعه موردی داعش)
تکفیر و جریان های تکفیری معاصر، بخش جدایی ناپذیری از تفسیر انحرافی از آموزه های اسلامی است که تحت تأثیر تداوم بحران های داخلی در کشورهای اسلامی، نظام های سیاسی ناکارآمد، دولت های ناتوان و ورشکسته و خلاء قدرت در منطقه خاورمیانه و همچنین مداخله قدرت های فرامنطقه ای، نضج یافته و در اشکال مختلف و متنوع به حیات خود ادامه داده است. بااین وجود، مسلماً القاعده و داعش را باید به عنوان دو جریان اصلی دانست که با رویکرد تکفیری-جهادی با اقدامات خشونت بار، غیرانسانی و غیردینی، به مهمترین و خطرناک ترین گروه های تکفیری-تروریستی تبدیل شده اند. در این میان، داعش، اگر چه مولود القاعده به حساب می آید اما سلطه آن بر بخش هایی از عراق و سوریه و اعلام تأسیس خلافت اسلامی و تهدیدانگاری مرکزی ایران از سوی داعش، آن را مستلزم بررسی علمی درباره زمینه ها و دلایل شکل گیری و تحول آن می نماید. از این رو، این مقاله تلاش داشته تا با بررسی زمینه های شکل گیری جریان های تکفیری و بویژه داعش، به ارزیابی بازتاب آن بر امنیت ملی ایران بپردازد.
زمینه های ظهور و گسترش داعش در محیط امنیتی غرب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگرچه ظهور و نق شآفرینی داعش به عنوان بازیگری غیردولتی به حدود یک دهه پی ش
بازم یگردد که ابومصعب الزرقاوی جنبش توحید و جهاد را در عراق تأسیس کرد، بحران
امنیتی عراق موجب شد توجه جامع ه جهانی به این گروه، بیش از گذشته معطوف شود. این
مقاله ضمن بررسی زمینه های فکری و فرهنگی، به دنبال بررسی زمینه های ظهور و گسترش
داعش در محیط امنیتی غرب آسیا در سه سطح ملی، منطقه ای و بی نالمللی است. یافته های
این مقاله که با روش توصیف ی تحلیلی تألیف شده است، نشان م یدهد اندیشه تکفیر مبتنی
بر سلفی گری به عنوان زمینه فکری و مقاومت در برابر امواج جهانی سازی به عنوان زمینه ای
فرهنگی، موجبات ظهور و گسترش داعش در جغرافیای جهان اسلام را فراهم کرده اند. در
سطح ملی، داعش در خلأ رهبری و بحران هویتی اهل سنت، با استفاده از احساسات مذهبی
آنان، در جغرافیای دولت های فرومانده ظهور کرد و اقتدار این دولت ها را به چالش کشید.
در سطح منطقه ای، به عنوان بازیگری غیردولتی، با بدیل سازی از گفتمان اسلا مگرایی، به
مقابله با گفتمان انقلاب اسلامی و محور مقاومت پرداخت. در سطح بین المللی نیز جنگ
بین تمدنی را که آمریکای یها منادی و مدعی آن بودند، به جنگی درو نتمدنی تبدیل و در
جهت اسلا مهراسی حرکت کرد.
داعش: پیوند سلفیت تکفیری و بعثی گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نیروی ایدئولوژیکی محرک گروه داعش از دو منبع کاملً متفاوت می آید: اولین منبع و وجه
غالب کنونی اندیشه تکفیری است که در افکار ابن تیمیه )قرن 7ق( ریشه دارد و توسط
عبدالوهاب )قرن 12 ( به ایدئولوژی تکفیری مدرن تبدیل شد. بر این مبنا، تکفیری های داعش
هدف خود را احیای خلافت اعلام م یکنند. منبع دیگر داعش که در سازمان و اهداف
سیاسی اش کاملً مشخص است، بعث یگرایی و شبکه های بعثی جدید است که بعثی های
سکولار آمال خود را در احیای شکوه اعراب م یبینند. اگرچه گروه داعش ب هطور مؤثر از
دکترین سلفی تکفیری به منظور بسیج افراط یها و ستیزه جویان خارجی استفاده می کند،
در عین حال، برای هدایت و کنترل این خلافت، بر شبکه های پیچیده تحت رهبری افسران
سابق حزب بعث تکیه دارد.
آنچه این مقاله درصدد بررسی آن است «چگونگی پیوند این دو منبع ایدئولوژیکی متفاوت در
سازمانی واحد به نام داعش » است. اسلام در ایدئولوژی بعث کمتر به عنوان پیامی جه ان شمول
که همه انس ا نها در سراسر جهان را مورد خطاب قرار داده و رسالتش رستگاری کل بشریت
است، در نظر گرفته م یشود و بیشتر به عنوان ابزاری مطرح است که سیادت عرب بر جهان
را موجب شد. نظری هپردازهای بعثی از پیش روی اسلام به عنوان شاهدی بر عظمت فرهنگ
عربی و قدرت فکری مردم عرب نام م یبرند. از طرف دیگر، مهارت های تشکیلاتی و نظامی
بعث یها وسیله اصلی پیشبرد اهداف سلف یهای تکفیری داعش در میدا نهای نبرد است.
القاعده، داعش؛ افتراقات و تشابهات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
القاعده نقط هعطفی در تحولات اسلا مگرایی رادیکال محسوب می شود و دارای سه نسل
است. القاعده مرکزی با حمایت امریکا و کشورهای منطقه ای متحدش برای مبارزه با شوروی
سابق در افغانستان شکل گرفت که پس از شکست و خروج شوروی سابق از افغانستان، به
جبهه جهانی اسلامی علیه صلیبیون و یهودیان تغییر راهبرد داد. ریشه ایدئولوژیک القاعده و
داعش به تفکرهای سلفی تکفیری که مبدع آن وهابیت بود، بازم یگردد. پس از حمله امریکا
به افغانستان در دوران طالبان و سپس عراق، القاعده به عراق نقل مکان داد و به مبارزه با
اشغالگران و شیعیان پرداخت. تغییر راهبرد القاعده عراق باعث انشعاب در القاعده شد و در
نهایت، به تشکیل داعش منجر شد. این مقاله ابتدا به تشکیل القاعده و انشعاب داعش از
آن پرداخته، و سپس به افتراقات القاعده و داعش از منظر ایدئولوژیکی، سازمانی و جهادی
م یپردازد و در نهایت، تشابهات القاعده و داعش را بیان م یکند.
گفتمان حاکم بر شکل گیری و فعالیت های داعش بر اساس نظریات اسپرینگز- تیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منطقه غرب آسیا، از دیرباز کانون بحران های امنیتی، سیاسی و ایدئولوژیک و همواره آبستن
تحولاتی گسترده و ژرف بوده است. ظهور، رشد و گسترش حرکت های خشون تزا و گروه های
تروریستی نمونه ای از این تحولات است. از یک سو، حراست از اسلام و از سوی دیگر تقابل
با هجمه نظام اومانیستی غرب، همواره دستاویز گروهک های تروریستی بوده است. شکل
جدیدی از فعالیت های سلفی گری فرانوین در خاورمیانه تلقی می شود. نخستین مستمسک
این گروه در اقدامات تروریستی را شاید بتوان سقوط دول تهایی مانند سوریه و عراق دانست
که به نحوی به زعم آنان، ه مپیمان نظام کفر تلقی می شوند. البته باید افزود بسیاری از
پژوهشگران تأسیس این گروهک سلف ی تکفیری را فراسوی مسائل عقیدت ی ایدئولوژیکی
م یدانند. اما چگونه می توان در قالبی تئور کی به بررسی این جریا نهای افراطی پرداخت؟
نویسندگان مقاله شکل گیری داعش را با استفاده از تئوری های تلفیقی بسیج منابع چارلز
تیلی و نظریه بحران توماس اسپرینگز تبیین کرده اند؛ به سخن دیگر، شک لگیری هر بحرانی
را می توان به دلایل متعددی نسبت داد. نوشتار پیش رو نیز شک لگیری و بسط بحران فزاینده
گروهک تروریست ی تکفیری داعش را با استفاده از بسیج منابع چارلز تیلی تشریح و با
بهر هگیری از تئوری بحران اسپرینگز تفسیر و تحلیل کرده است. بدین منظور از منابع مکتوب
و مجازی نیز استفاده شده است.
شکنندگی دولت و نابسامانی جامعه در عراق؛ بستری برای بحران امنیتی ظهور و گسترش داعش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۱ بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۸
35 - 68
حوزه های تخصصی:
پس از شکل گیری نظام سیاسی نوین در عراق پسا صدام، این کشور شاهد ظهور و رشد امواجی از سلفی گری بوده که در سال 2004 در قالب القاعده و سپس در سال 2014 به صورت داعش، در این کشور نمایان شدند القاعده به سبب ظهور و گسترش در افغانستان پدیده ای نو نبوده، اما تبدیل آن به گروه موسوم به دولت اسلامی در عراق و شام (داعش) این مساله را در اذهان پژوهش گران ایجاد کرد که چرا داعش در عراق ظهور کرد و گسترش یافت. بر این اساس سوال اصلی این مقاله به این شکل طراحی شده که مهم ترین عوامل زمینه ساز ظهور و گسترش داعش در عراق کدام است؟ و در پاسخ به این سوال فرضیه ای ابتدایی طراحی شده بدین صورت که دولت شکننده (بحران های ناشی از منازعه بر سر مسایل سیاسی، اقتصادی و نظامی) و جامعه ی نابسامان (شکاف های قومی مذهبی جامعه ی عراق) منجر به ظهور و گسترش داعش گردید. ادعای اصلی مقاله این است که شکنندگی دولت از یک سو در قالب 1) مشکلات ناشی از بحران مشروعیت سیاسی نظام فدرال در چالش میان گروه ها و جریان های سیاسی، 2) ناتوانی اقتصادی کشور در شکل دادن به رفاه اقتصادی و ایجاد توسعه ی اقتصادی متوازن و هم چنین منازعه بر سر منابع طبیعی کشور و به کنترل درآوردن آن و نیز 3) ضعف نیروهای نظامی و انتظامی کشور که با شکست در مقابل داعش همراه بود و از سوی دیگر، نابسامانی جامعه در قالب خشونت های قومی و مذهبی، زمینه را برای ظهور و گسترش این نیرو در عراق پس از 2003 فراهم نمود.
مؤلفه های افزایش قدرت نرم و عمق راهبردی ایران در سوریه و عراق پس از ظهور داعش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۲ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۳
33 - 55
حوزه های تخصصی:
قدرت و نفوذ جمهوری اسلامی ایران از زمان وقوع انقلاب اسلامی به واسطه هم تکمیلی عوامل داخلی و خارجی به میزان قابل ملاحظه ای افزایش یافته است. تقویت انسجام و خودآگاهی هویتی، احیاگرایی و بیداری اسلامی، طرح و بسط گفتمان مقاومت و مقابله گرایی با نظام سلطه و الگودهی به جریان های متعدد اسلامی را می توان درزمره جلوه های قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران در سطح منطقه ای دانست. سوریه و عراق را می توان ازجمله عرصه هایی دانست که جلوه های قدرت نرم و عمق راهبردی نرم ایران در آنها از برجستگی خاصی برخوردار بوده است. قدرت و نفوذ ایران نه تنها در دوران قبل از ظهور داعش در این دو کشور محسوس بوده، بلکه روند صعودی افزایش جایگاه نفوذ و قدرت ایران را می توان به خوبی در دوران پس از ظهور داعش نیز مورد ملاحظه قرار داد. دراین ارتباط، پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که افزایش قدرت نرم و عمق راهبردی ایران در سوریه و عراق پس از ظهور داعش در پرتو چه مؤلفه هایی قابل تبیین است؟ یافته های مقاله حاکی از آن است که افزایش قدرت نرم و عمق راهبردی نرم جمهوری اسلامی ایران در سوریه و عراق پس از ظهور داعش را می توان در پرتو مؤلفه هایی چون: تحکیم و بازتولید فرهنگ مقاومت، الهام بخشی و افزایش نقش ایران در عرصه سیاست و حکومت عراق و سوریه، تقویت تبادلات فرهنگی و اقتصادی و ائتلاف سازی با قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای و تقویت جبهه مقابله با نظام سلطه مورد ملاحظه قرار داد. مقاله حاضر، توصیفی تحلیلی بوده و اطلاعات موردنیاز هم به روش کتابخانه ای گردآوری می شود.
تأثیر رسانه های اجتماعی بر دگرگونی ماهیت گروه های تروریستی (با تأکید بر داعش و القاعده)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۲ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۴
126 - 145
حوزه های تخصصی:
فناوری های نوین اطلاعاتی و ارتباطی، کارکرد و ماهیت بسیاری از پدیده های سیاسی و اجتماعی معاصر را دستخوش دگرگونی کرده است. مطالعات و بررسی های انجام شده در زمینه شکل گیری و فعالیت گروه های تروریستی بیانگر این واقعیت است که پدیده تروریسم، هم ازنظر ماهیت و هم ازنظر کارکرد به صورت اساسی دگرگون شده است. امروزه، گروه های تروریستی چندملیتی بازیگرانی جدید در عرصه بین الملل محسوب می شوند و به خصوص بعد از 11 سپتامبر 2001 نقش پررنگ تری در مناسبات بین المللی پیدا کرده اند. اینکه چه عواملی در این ارتباط نقش مؤثر داشته اند همواره از موضوعات مورد علاقه اندیشمندان مختلف بوده است. در این پژوهش به بررسی این موضوع باتوجه به تأثیر شگرف فناوری های نوین اطلاعاتی و ارتباطی پرداخته خواهد شد. تأثیر رسانه های اجتماعی به عنوان یکی از مهم ترین عوامل این دگرگونی از اهمیت بسیاری برخوردار است. در این پژوهش، ضمن تأکید بر گروه های افراط گرای داعش و القاعده این موضوع مورد مطالعه قرار می گیرد که چگونه رسانه های اجتماعی ماهیت گروه های تروریستی را در سه بُعد هویتی (از تک ملیتی به چندملیتی)، شکلی (از پنهان به آشکار) و ساختاری (از سلسه مراتبی به شبکه ای) تغییر داده اند. رویکرد این پژوهش توصیفی تحلیلی و روش آن علّی است و گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای صورت گرفته است.
نیروی مستشاری انقلاب اسلامی و تحول در سیاست منطقه ای ایران 2020 2003(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۳ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۹
55 - 84
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر مطرح شدن جمهوری اسلامی ایران به عنوان قدرت منطقه ای تأثیرگذار در غرب آسیا و نمایش قدرت در عراق، سوریه، لبنان و یمن نشان دهنده تحول در سیاست منطقه ای ایران نسبت به گذشته است. این نمایش قدرت علاوه بر افزایش توانمندی های نسبی و خلاء قدرت ناشی از تحولات ژئوپولیتیکی محیط پیرامونی، مرهون کنشگری منطقه ای نیروهای مستشاری ایران با محوریت نیروی قدس بوده است. هدف از این پژوهش تبیین این مسئله است که نیروهای مستشاری در سیاست منطقه ای ایران چه نقشی ایفا کرده و اقدامات آن چگونه بر قدرت و نفوذ منطقه ای جمهوری اسلامی ایران تأثیر گذاشته است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که نیروی قدس به عنوان بازوی اجرایی نقش مهمی در جهت تحول سیاست های منطقه ای ایران ازطریق تحقق بخشیدن به نقش های سه گانه منطقه ای (رهبری، پاسداری و پشتیبانی) داشته و از طریق بهره گیری از نیروهای بومی مقاومت در پی گسترش نفوذ جمهوری اسلامی ایران بوده است. از این رو موفقیت نیروی قدس در ساماندهی یک بلوک سیاسی تحت عنوان محور مقاومت، رویارویی با داعش به عنوان مهمترین تهدید درون منطقه ای و جلوگیری از نفوذ و مداخله قدرت های فرامنطقه ای همچون امریکا، افزایش ضریب نفوذ و ارتقای جایگاه منطقه ای ایران را به همراه داشته است. ذکر این نکته ضروری است که روش به کار رفته در این نوشتار از نوع مطالعات تحلیلی توصیفی و داده ها و اطلاعات مورد نیاز نیز به روش منابع کتابخانه ای و اینترنتی گردآوری شده است.
گفتمان پژوهی در عملیات شناختی رسانه ای داعش (با تاکید بر دابق و رومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۰
77 - 105
حوزه های تخصصی:
گروه «دولت اسلامی» موسوم به داعش در شرایط بحرانی سوریه و عراق، با اتخاذ گفتمانی متفاوت از سایر جریان ها و گروه های سلفی جهادی و با ادعای تشکیل خلافت اسلامی در مناطق تحت تصرف خود، به سرعت گسترش پیدا کرد و توانست ساختاری شبه دولتی در این مناطق ایجاد کند. داعش با انتخاب «خلافت» به عنوان دال مرکزی، گفتمان خود را از یک گفتمان هویتی به گفتمانی ژئوپولیتیکی تبدیل کرد. شکست های مکرر داعش و آزادی دو شهر موصل و رقه از سیطره داعش در اواخر سال 2017 گفتمان این سازمان که برپایه تصرف سرزمین بود را دچار اختلال کرد. این مقاله به دنبال پاسخ به این سؤال تالیف شده است که «تهدید امنیتی گفتمان توسعه طلب داعش چیست؟» برای پاسخ به پرسش تحقیق با استفاده از روش تحلیل محتوا این فرضیه بررسی شده است که «مرکز ثقل قدرت داعش، گفتمان این گروه می باشد. به همین دلیل، داعش برای حفظ این مرکز ثقل قدرت، متناسب با شرایط و مقتضیات زمانی و مکانی، تغییراتی را در آن به وجود آورده است.» یافته های مقاله ضمن تائید فرضیه تحقیق نشان می دهد داعش، ضمن وفاداری به دال مرکزی و دال های شناور گفتمان پیشین، دال های شناور جدیدی را به گفتمان خود افزوده است و مفصل بندی جدیدی از دال ها ارائه کرده است. گفتمان جدید داعش در مقایسه با گفتمان پیشین، گفتمانی تدافعی است.
کاربست جایگاه زن در رمان «حبیبی داعشی» براساس رئالیسم اجتماعی لوکاچ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
33 - 52
حوزه های تخصصی:
هدف: این مقاله، در تلاش است تا رمان «حبیبی داعشی» از هاجر عبدالصمد را مورد تحلیل و بررسی قرار داده ، قلمرو واقعیت و زندگی اجتماعی را بکاود. هاجر عبدالصمد نویسنده مصری است که تا قبل از «حبیبی داعشی» رمان دیگری نداشت و ابتدا با انتشار نسخه الکترونیکی این رمان پا به عرصه ادبیات نهاده است؛ رمانی واقع گرا، با بیانی ساده و بدون کلمات پرطمطراق. نویسنده تلاش نموده است تا از پدیده جدیدی به نام داعش در قالب رمان پرده بردارد و به نقد زشتی ها و فروکاهی های جامعه در خصوص قشر زنان و البته در رویارویی با داعش، زبان بگشاید و آنها را در قاب رئالیسم عرضه کند. شخصیتی که از هر یک از آنها به نمایش گذاشته شده این است که هرکدام علاوه بر ویژگی های فردی خاص، نماینده طبقه خود نیز هستند و آنان همواره در حال تغییرند و ایستا نیستند. این مقاله می خواهد آسیب پذیری آنها را در جدال با داعش و با بهره گیری از دیدگاه های رئالیستی به تصویر بکشد.
روش ها: با روش توصیفی_تحلیلی به بررسی مؤلفه های مهم شخصیت زنان در این رمان پرداخته شده و هدف این است تا زمینه ای برای شناخت هرچه بیشتر نویسنده و بررسی سنجش شخصیت ها و ارزیابی رمان و آثار رئالیستی با موضوع داعش که نوظهور است، فراهم شود؛ بنابراین، این مهم را اساس قرار داده و به بررسی شخصیت زنان در این رمان بر اساس مؤلفه های رئالیستی لوکاچ پرداخته ایم.
یافته ها: در این پژوهش نشان داده شده که زنان از هر طبقه و قشری که باشند در معرض تهاجم و خشونت هستند و جهل و ناآگاهی زندگی انسان را به ورطه نابودی می کشاند. این پژوهش بررسی شیوه پرداخت شخصیت ها در رمان حبیبی داعشی بر مبنای رئالیسم لوکاچ و تعاریف ارائه شده از شخصیت رئال در دیدگاه او را در کانون توجه قرار داده است. یافته ها نشان داد که این داستان کاملا منطبق با رئالیسم است و شخصیت ها در آن هرکدام وجوهی از واقع گرایی را از خود به نمایش گذارده اند.
بررسی نگرش سیاسی گروه های سلفی جهادی به نقش زنان در جهاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
287 - 310
حوزه های تخصصی:
گروه های سلفی جهادی جزو جریان های اسلام گرای افراطی محسوب می شوند که به تفسیر خاصی از اسلام پایبند هستند. با توجه به اهمیت روزافزون خشونت جنسیتی در گروه های سلفی جهادی که مدعی فعالیت اسلامی اند، درک نقش عملیاتی و نمادین زنان برای مقابله با تهدید این گروه ها در سطح جهانی بسیار حائز اهمیت است. زنان نه تنها به طور نامتناسبی قربانی درگیری های مدرن شده اند، بلکه نقش مهمی را در عملیات تاکتیکی گروه های سلفی جهادی ایفا می کنند. نگرش گروه های سلفی جهادی نسبت به نقش زنان، از فعالیت های پشتیبانی در خطوط تا مشارکت فعال در میدان جنگ تکامل یافته است. این تکامل از تهیه سلاح، تدارک غذا برای مبارزان، پرستاری از مجروحان و گسترش ایدئولوژی جهادی تا جذب اعضای جدید، به مشارکت واقعی زنان در عملیات های جهادی در میدان رزم یا انجام عملیات بمب گذاری انتحاری رسیده است. این تحولات با اصول ایدئولوژیک این گروه ها در تعارض است؛ بنابراین با این سؤال اصلی مواجه هستیم که گروه های سلفی جهادی چه نگرشی به نقش زنان در جهاد دارند؟ یافته های پژوهش نشان می دهد نگرش این گروه ها نسبت به نقش زنان، از یک نقش سنتی به یک نقش فعال و رادیکال در حال تغییر است. این تغییر در برخی موارد بستگی به شرایط و استراتژی های مختلف دارد. نویسنده درصدد است با روش توصیفی - تحلیلی، جزئیات تغییر نقش زنان در گروه های سلفی جهادی و همچنین تناقضات موجود در این زمینه بررسی شود.
شناسایی سناریوهای آینده حضور و فعالیت گروهک تکفیری - تروریستی داعش (مورد مطالعه: مرزهای شرقی کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه جغرافیای انتظامی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۳
41 - 70
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: فعالیت گروهک های تکفیری- تروریستی داعش در مرزهای شرقی کشور یکی از مهم ترین رویدادهایی است که در سال های اخیر مورد توجه جدی قرار گرفته است. تأمین امنیت مرزهای شرقی دغدغه بسیار مهمی است که با توجه به فعالیت داعش در آینده با عدم قطعیت های فراوانی روبه رو شده است. هدف از انجام این پژوهش شناسایی سناریوهای آینده حضور و فعالیت گروهک تکفیری- تروریستی داعش در مرزهای شرقی جمهوری اسلامی ایران است. روش پژوهش: پژوهش حاضر با رویکرد آینده پژوهی و روش های متنوع آن، به این پرسش پاسخ داده است که: چه سناریوهای محتملی برای حضور گروهک های تروریستی داعش در مرزهای شرقی می توان تصور کرد؟ در هر کدام از این سناریوها وضعیت حضور داعش و نقش آفرینی سازمان های انتظامی - امنیتی به چه شکل خواهد بود؟ از رویکرد ۸ مرحله ای پیترشوارتز برای سناریونویسی استفاده شده است. روش پژوهش، خبره محور و مبتنی بر مصاحبه، پنل های خبرگی و جلسات ذهن انگیزی است و برای تجزیه وتحلیل داده ها نیز نظرات 20 نفر از خبرگان امنیتی - انتظامی به صورت کیفی و نظام اند تا حصول اشباع نظری مورد تحلیل قرار گرفته است.یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که پیشران ها و حالت های مختلف عدم قطعیت های کلیدی دوگانه شامل احتمال همکاری سایر گروهک های تکفیری منطقه با داعش و وضعیت هماهنگی مرزنشینان در برخورد با گروهک تدوین که در بهترین وضعیت داعش توان حمله مستقیم به مرزهای شرقی کشور را نداشته و مرزنشینان با یکدیگر هم سو و در مقابل داعش قرار دارند و در بدترین وضعیت با همکاری سایر گروهک های تکفیری از مرزهای شرقی به داخل کشور نفوذ و برخی مرزنشینان با این گروهک تروریستی هم سو شده اند. نتیجه گیری: چهار سناریو برای آینده فعالیت گروهک تروریستی داعش در مرزهای شرقی قابل تصور است و پیشنهادهایی برای تأمین امنیت مرزهای شرقی و اقدامات لازم برای تحقق سناریوی مطلوب در حوزه های مختلف ارائه شده است.
تحلیل نقش جمهوری اسلامی ایران در شکست گروه تروریستی داعش بر اساس رهیافت محور مقاومت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از سیاست های جهان غرب و متحدانش به منظور ضربه زدن بر محور مقاومت تحت رهبری جمهوری اسلامی ایران، تأسیس و حمایت از گروه تروریستی داعش بوده است. مقاله حاضر با بهره گیری از رهیافت محور مقاومت، در پی آن است که به تحلیل نقش ایران در شکست گروه تروریستی داعش بپردازد. برای این منظور تلاش شده است تا از روش ترکیبی استفاده گردد. بر این اساس، در ابتدا با استفاده از مطالعات اکتشافی به بررسی عواملی پرداخته شده است که در نقش ایران جهت شکست این گروه تروریستی مؤثر بوده است و سازوکارهای ایران برای شکست داعش را تحلیل نماید. در مرحله بعد با روش نمونه گیری غیر تصادفی، نمونه آماری از خبرگان دانشگاهی به تعداد 30 نفر مورد انتخاب قرار گرفت و یافته های این پژوهش به وسیله پرسشنامه به آنها ارائه و داده ها از طریق نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان می دهد، که ایران با اتخاذ راهبردهایی مانند ائتلاف با دولت ها و گروه های مختلف سیاسی و مذهبی، ارتباط بیشتر با اقلیم کردستان عراق، بهره گیری از نیروهای کارآمد نظامی-امنیتی در عراق و سوریه، سامان دهی نیروهای مردمی و شبه نظامی شیعه نقشی کلیدی در مقابله با اقدامات داعش داشته است. همچنین در چارچوب رهیافت محور مقاومت، تهدید هویتی و فیزیکی داعش علیه منافع حیاتی ایران در تحلیل چرایی فهم رفتار سیاستگزاران جمهوری اسلامی در اقدام جدی علیه این گروه تروریستی مؤثر بوده است.
واکاوی رفتارهای جمعی جماعت داعش بر اساس نظریه آگ برن و نیم کوف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رفتارهای جمعی یکی از پدیده های اجتماعی است که گروه های اجتماعی نوظهور از طریق آن نظام های سیاسی را به چالش طلبیده است. داعش از جمله این گروه های تروریستی است که رفتار آن ها در این چارچوب قابل بررسی می باشد. این گروه اسیر تبلیغات و آگاهی کاذب رهبرانی شده اند که ترویج دهنده رفتارهای جمعی خشونت آمیز مانند ترور، وحشت، هراس، جنون و شایعه با بهره گرفتن از وسایل ارتباطی جدید مانند ماهواره، اینترنت و شبکه های اجتماعی هستند. بر این اساس، هدف اصلی این پژوهش واکاوی رفتارهای جمعی جماعت داعش بر اساس نظریه آگ برن و نیم کوف است (مسئله). روش تحقیق در این مقاله توصیفی-تحلیلی و گردآوری اطلاعات از طریق بررسی کتب، مقالات و منابع اینترنتی انجام شده است (روش). نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد داعش از طریق رفتارهای جمعی خشونت آمیز مانند سر بریدن، به صلیب کشیدن، زنده به گور کردن، آتش زدن اسرا، اعدام های دسته جمعی، فروش دختران و زنان به عنوان بردگان جنسی، تیرباران و گردن زدن اقلیت های قومی- مذهبی و روزنامه نگاران خارجی، تخریب آثار باستانی و مکان های مقدس و شایعه پراکنی به عنوان یک ابزار جنگ نرم به افزایش اضطراب، نگرانی و رعب و وحشت در جوامع دامن زده است و از این طریق نظام های سیاسی را به چالش کشیده است (یافته ها).
انتهاکات داعش للقوانین الدولیه واحتمال مسؤولیه الحکومه السوریه تجاهها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی العلوم الانسانیه دوره ۳۰ سال ۱۴۴۵ شماره ۴
61 - 85
إن داعش فی سوریا قد ارتکبت عملیات إرهابیه تم تصنیفها ضمن جرائم الحرب وجرائم ضد الإنسانیه وجرائم الإباده الجماعیه. ولکن القضیه لدینا هی إذا ما کانت أفعال داعش کجماعه متمرده فاشله تُنسب إلی الحکومه السوریه أم لا. تظهر الدراسه أن الأعمال الإجرامیه وغیر الحکومیه لداعش لا تُنسب للحکومه السوریه وبذلک الحکومه السوریه غیر مسؤوله دولیاً عنها. لکن بشکل استثنائی، فی حال فشل الحکومه السوریه أو تقصیرها فی قمع ومحاکمه داعش أو منح العفو لأعضائها، یمکن أن یُنسب سلوکهم إلی الحکومه السوریه ویمکن نسب الأعمال الاقتصادیه و الإداریه و القضائیه التی قام بفعلها تنظیم داعش علی الأراضی الواقعه تحت سیطرته فی سوریا فی هذه المده إلی الحکومه السوریه فی حال تحققت شروط الماده التاسعه من مواد المسؤولیه الدولیه. القضیه الأساسیه هی أنها بالنظر إلی الإطاحه بما یسمی بحکومه داعش وعدم وجود الدوله الإسلامیه فی العراق والشام، ما هی السلطه المسؤوله عن الأعمال المخالفه للقانون الدولی التی ارتکبتها تلک الحکومه التی نسبت نفسها بنفسها خلال حیاتها؟ لذلک فالمسأله المطروحه هی المسؤولیه الدولیه لحکومه داعش التی لم تعد موجوده، لکن المسؤولیه الجنائیه لأعضاء داعش هی قضیه أخری ولیست موضوع هذا البحث. وکُتبت العدید من الأبحاث حول المسؤولیه الجنائیه، لکن قضیه المسؤولیه الدولیه بسبب الأعمال غیر القانونیه لداعش لم تحظ باهتمام خاص.
تحلیلی بر قابلیت اعمال حقوق بین الملل بر اعمال داعش
منبع:
قضاوت سال ۱۹ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۹۹
211 - 238
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر جامعه بین المللی شاهد ظهور گروه تروریستی موسوم به داعش یا «دولت اسلامی عراق و شام» و وحشت آفرینی آن در نقاط مختلف جهان به خصوص خاورمیانه بوده است که با اقدامات خشونت آمیز خود صلح و امنیت بین المللی را به شدت به مخاطره افکنده است. اقدامات تروریستی و جرائم بین المللی داعش، بررسی قابلیت اعمال حقوق بین الملل بر این قبیل بازیگران غیر دولتی را ایجاب می نماید. همچنین علی رغم اقدامات مختلف صورت گرفته به منظور مبارزه با داعش، تاکنون تعقیب، محاکمه و مجازات اعضای این گروه تروریستی محقق نشده است. این مقاله با بررسی حوزه های اصلی حقوق بین الملل و برخی موانع حقوقی و سیاسی نتیجه می گیرد که حقوق بین الملل موجود به نحو مطلوب به مقابله با فعالیت های داعش نمی پردازد و ناکامی جامعه بین المللی در اجرای عدالت کیفری نسبت به اعضا و رهبران داعش مؤید آن است که ایجاد یک سازوکار بین المللی جدید و همکاری بیشتر دولت ها ضرورت دارد.
سیر تحول ساختار کنش گری سازمان های تروریستی
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۱ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
145 - 193
حوزه های تخصصی:
سازمان های تروریستی مدرن به سوی ساختار شبکه ای و غیرمتمرکز گرایش دارند. این سازمان ها از ساختار سلسله مراتبی به سوی ساختار شبکه ای و پویا تغییر جهت داده اند. القاعده تا 11 سپتامبر از ساختار سلسله مراتبی بهره می گرفت، ولی پس از حمله آمریکا به افغانستان، به بازسازی سازمان خود پرداخت و از ساختار متمرکز به ساختار غیرمتمرکز و شبکه ای تمایل یافت. داعش دو ساختار اداری و تروریستی دارد. ساختار اداری آن متمرکز و سلسله مراتبی با رهبری منسجم بالا به پایین و سازمان تروریستی آن غیرمتمرکز و خودگردان است و براساس راهنمایی های ایدئولوژیک و پیام کاریزماتیک و حیات سلولی هسته ها ی خودگردان و خودکفا به انجام عملیات مشغول است. متحدان داعش نیز با اعلام بیعت با آن بر مبنای راهبرد ایدئولوژیک، اهداف عملیاتی خود را انتخاب و به انجام آن مبادرت می کردند. در نهایت سازمان های تروریستی مدرن به مرور ساختار خود را از سلسله مراتبی و متمرکز به سوی ساختار غیرمتمرکز، شبکه ای و خودگردان سوق دادند.
علل شکل گیری گروه های ضدسیستمی در روابط بین الملل؛ مطالعه موردی خاورمیانه(داعش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۵ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۵
5 - 44
حوزه های تخصصی:
هم زمان با افزایش قدرت ژئوپلیتیک منطقه ای ایران از سال 2006 در جغرافیای سیاسی غرب آسیا تا سواحل مدیترانه شرقی، ما شاهد ارتقای جایگاه ژئوپلیتیکی این منطقه در نظام بین الملل و برهم خوردن توازن منابع قدرت، به شکل فعال شدن نیروهای ژرف سیستمی شامل نیروهای اقتصادی(ژئو اکونومیکی)، هویتی(فرهنگ و ایدئولوژیک) و سیاسی (جغرافیایی، نظامی) در نظم خاورمیانه هستیم. نیروهای ژرف سیستمی با تحول دو مفهوم نظم و الگوهای رفتاری از طریق ایجاد فرآیندها و ساختارها، محیط سیستمی و نظام بین الملل نوینی را سبب شده اند که در آن، منافع متعارض بازیگران در حوزه های موضوعی مختلف باعث شکل گیری پویش های واگرایانه به همراه پذیرش نقش های متنوع بازیگران منطقه ای متناسب با تغییرات ژئوپلیتیکی به منظور ایجاد توازن قوای منطقه ای شده است. در این مقاله، تلاش شده است تا عمده عوامل شکل گیری گروه های ضدسیستمی مانند داعش در منطقه خاورمیانه مورد بررسی قرار گیرد. در پاسخ به پرسش فوق، این فرضیه مطرح می شود که ظهور گروه های ضدسیستمی در منطقه خاورمیانه ناشی از پیوند تغییرات در هر سه سطح (سیستمی، منطقه ای و سطح دولت ملتی) در راستای موازنه قوای نیروهای سیاسی می باشد. در این زمینه، ابتدا می توان به تحولات ساختاری ژئوپلیتیکی نظام بین الملل نوین، نقش قدرت های بزرگ نظام بین الملل از جمله تغییر تاکتیک آمریکا از "حمله پیشگیرانه" و استراتژی "تغییر رژیم"دوران بوش به بهره گیری از سیاست "دیپلماسی اجبار" و راه اندازی "جنگ نامتقارن" در قالب ائتلاف سازی منطقه ای و طرح "بی ثبات سازی" و ناامن کردن کشورهای امن و تبدیل آنها به "دولت های فرومانده " از طریق مهندسی ژئوپلیتیکی در مناطق آشوب، در دولت اوباما اشاره داشت. همچنین، در سطح منطقه ای نیز می توان به ویژگی نظم بی ساختار منطقه خاورمیانه همراه با جدال ژئوپلیتیک هویتی در قالب جنگ درون تمدنی اشاره داشت. سرانجام، در سطح داخلی می توان به عواملی چون فرآیند شکننده دولت ملت سازی در خاورمیانه و ساختار سیاسی داخلی که موجب ظهور عوامل گریز از مرکز و میکروپولیتیکی به شکل خرده ناسیونالیستی و خرده دولتی همانند افراط گرایان مذهبی در قالب داعش شده اند، اشاره کرد.