مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۶۱.
۱۶۲.
۱۶۳.
۱۶۴.
۱۶۵.
۱۶۶.
۱۶۷.
۱۶۸.
۱۶۹.
۱۷۰.
۱۷۱.
۱۷۲.
۱۷۳.
۱۷۴.
۱۷۵.
۱۷۶.
۱۷۷.
۱۷۹.
۱۸۰.
داعش
منبع:
مطالعات ملی سال ۱۸ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳ (پیاپی ۷۱)
87 - 104
هدف از این پژوهش آن است که با روش توصیفی، مقایسه ای و تحلیلی، تحول در راهبردهای رسانه ای القاعده و داعش را بررسی کند. القاعده و داعش بیش از هر سازمان تروریستی دیگری در حوزه ی رسانه فعال بوده اند. به ویژه این مورد در اینترنت و شبکه های اجتماعی بیشتر بوده است. به رغم این که اقدامات دو سازمان، پراکنده و مقطعی به نظر می آید، اما یافته های پژوهش نشان می دهد که این دو در برنامه های رسانه ای خود از راهبردهای مشخصی پیروی می کنند. در این راهبرد، ابزارها و اهداف رسانه ای، جامعه ی مخاطبان هواداران و دشمنان و در نهایت امر تاکتیک های برقراری ارتباط با آنها مشخص بوده و با در نظر گرفتن برخی مقتضیات، ویژگی های ابزار رسانه ای و جامعه ی هدف انتخاب شده اند. افزون بر آن، وجود برخی روش های متفاوت تمایزاتی را در حوزه ی راهبرد رسانه ای آن دو پدید آورده است. هم چنین دو سازمان در محیط راهبردی خاورمیانه بعضاً اهداف رقابتی را دنبال می کنند، به طوری که این رقابت ها به محیط رسانه نیز کشیده شده است.
موازنه گری از دور به مثابه استراتژی ایالات متحده در قبال داعش (2013 تا 2017)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شکل گیری فعالیت داعش، تحولات مهمی را در خاورمیانه به دنبال داشته است. در این میان، سیاست خارجی ایالات متحده در قبال داعش به شکل قابل توجهی در روابط منطقه تاثیرگذار بوده است؛ این مسئله حاکی از استمرار استراتژی کلان موازنه گری از دور است که پس از جنگ جهانی دوم، مدّنظر سیاستمداران آمریکا بوده است. پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که سیاست خارجی ایالات متحده در قبال داعش در سال های 2013-2017، چگونه قابل تبیین است؟ فرضیه محوری پژوهش این است که آمریکا با استفاده از استراتژی های کلان موازنه گری از دور، از یک سو مسئولیت مقابله با داعش را به عراق، سوریه، ایران و برخی دیگر از دولت های منطقه احاله کرده و از سوی دیگر از داعش به عنوان ابزار موازنه سازی برای جلوگیری از به وجود آمدن قدرت جدید و برتر در منطقه استفاده می-کند. احاله مسئولیت، روشی برای کاهش هزینه ها و همچنین کاهش خطرات ناشی از موازنه گری مستقیم است. پژوهش حاضر از نوع ت ح قیق کاربردى و با روش توصیفی و تحلیلی انجام گرفته است. یافته های پژوهش، حکایت از آن دارد که ایالات متحده در سال های 2013-2017 تلاش دارد از یک سو داعش را مهار و از سوی دیگر نفوذ خود را با هزینه دولتی که مسئولیت به آن احاله شده، افزایش دهد.
تحلیل گفتمان انتقادی اشعار احلام نصر بر اساس نظریه «لاکلا و موفه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۵
78 - 103
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی با دخالت دادن عواملی همچون ایدئولوژی و قدرت، قابلیت زبان شناختی بهتری نسبت به سایر روش های تحلیل گفتمان در تفسیر متون دارد، همچنین نظریه «لاکلا و موفه» به سبب وارد کردن تحلیل گفتمان انتقادی به عالم سیاست و اجتماع برای شناخت و تبیین پدیده های اجتماعی و سیاسی مناسب است. هدف اصلی این پژوهش، تحلیل گفتمان انتقادی اشعار احلام نصر به عنوان شاعر داعش بر اساس مفاهیم نظریه «لاکلا و موفه» است که عبارت اند از: دال مرکزی، وقته ها، دال شناور، دال خالی، غیریت سازی، برجسته سازی و حاشیه رانی و استعاری سازی. اهمیت پژوهش حاضر، ضرورت شناخت اندیشه های مبلغان داعش برای مقابله با شیوه کنش آن ها در عرصه اجتماع است، به ویژه این که گروه های تکفیری در سالیان اخیر در منطقه غرب آسیا گسترش یافته و فصل جدیدی از مسائل امنیتی را رقم زده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که دال مرکزی این گفتمان، تشکیل خلافت اسلامی است و وقته های جهاد، هجرت، تسخیر دنیا و شریعت، حول آن مفصل بندی شده است. احلام نصر بر اساس دال خالی قرون اولیه اسلام، دال مرکزی تشکیل خلافت را مطرح کرده است. دال شناور در اشعار وی، مصداق خلفای دوازده گانه قریشی است که با به کاربردن لقب «الحسینی» برای «ابوبکر بغدادی» وی را از مدلول های آن معرفی می کند. دال مرکزی و وقته های گفتمان در این اشعار، برجسته شده، همچنین مفهوم امنیت در حکومت «بشار اسد» و نمادهای ناسیونالیستی از قبیل زبان و نژاد به حاشیه رانده شده است. احلام نصر با تشبیه «ابوبکر بغدادی» به حضرت «ابراهیم»(ع) و داعشیان به صحابه پیامبر(ص) و تداعی نبرد «قادسیه» و شکست ایرانیان، گفتمان اشعارش را استعاری سازی کرده است و بدین وسیله آینده ای درخشان و عاری از مشکلات فعلی را برای مردم مناطق تحت سلطه داعش ترسیم می کند. نتیجه این که روح سلفی گری و خصومت بر گفتمان داعش غلبه دارد که بازتاب آن در اشعار احلام نصر و عملکرد آن ها ملاحظه می شود.
بازخوانی تاثیر قدرت نرم (تکنیک شایعه سازی) گروه تکفیری داعش در کاهش احساس امنیت شهروندان در استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۶
125 - 152
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بازخوانی تحقیق شناسایی میزان تأثیر شایعات مربوط به گروه های تکفیری داعش بر احساس امنیت شهروندان استان ایلام (با تاکید بر میزان ترس و وحشت، سرمایه اجتماعی، توانمندی نیروهای مسلح، مهاجرت و امنیت روانی) است. روش تحقیق کیفی از نوع نشست خبرگی و تحلیل مضمون است که طی آن نظرات کارشناسان از طریق مصاحبه ها استخراج و تحلیل گردید. جامعه آماری شامل: کارشناسان نیروی انتظامی بویژه رسته اطلاعات(10 نفر)، معلمان آموزش پرورش(8 نفر) و اعضای هیأت علمی و دانشجویان رشته های مختلف دانشگاه ایلام(9 نفر) و مسئولین عالی رتبه (8 نفر) شهرایلام می باشد، که به صورت هدفمند با بالاترین تنوع گروهها تا اشباع نظری انتخاب شدند. علت انتخاب این 35 نفر این بود که آنها بیشترین اطلاعات را در خصوص موضوع تحقیق داشتند. روش گردآوری اطلاعات، میدانی و ابزار آن مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته می باشد. روایی و پایایی داده های این پژوهش از معیارهای مقبولیت، همسانی، تعیین و انتقال پذیری بروان و کلارک (2006) بدست آمد. یافته ها در بازخوانی تاثیر شایعات داعش بر احساس امنیت به سبب نابودی هسته های تیمی گروه های سلفی و تکفیری که از لحاظ خوانش فکری و اعتقادی هم رده داعش بودند، مشخص گردید در حال حاضر احساس امنیت در خصوص پنج حوزه تحقیق افزایش یافته و به نظر نمی رسد که احساس امنیت از خلال پدیده داعش و شایعه سازی آنها چندان اثری در احساس امنیت روانی، ترس و وحشت، مهاجرت، سرمایه اجتماعی و توانمندی نیروهای مسلح در شهر ایلام داشته باشد.
بررسی تطبیقی سبک جنگجویی مغولان و نبردهای معاصر (داعش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دیدگاه بیشتر تحلیلگران، بیشتر حوادث به وجود آمده در این منطقه برای کنترل هرچه بیشتر ایران و در پاره ای از موارد به خود مشغول کردن ایران است تا در قبال این موضوع، رژیم صهیونیستی بتواند به آرامی طرح ها، نقشه ها و پیشروی های خودش را در فلسطین اِشغالی به انجام برساند و در پاره ای از مواقع، سنجش توان رزم نیروهای ایران برای نبرد با نیروهای آمریکایی به کمک کشورهای مرتجع منطقه است. تاکتیک های به کار گرفته مغول ها و داعش، آن ها را قادر ساخت به بیشتر اهداف خود در آن زمان و در منطقه مورد نظر خویش، برسند. هدف از انجام این تحقیق، بررسی سبک جنگجویی و نبرد مغول ها است و اینکه چه کسانی و یا چه حکومتی از آن ها بیشترین تأثیر را گرفته و از سبک آن ها بیشترین استفاده را به عمل آورده است. در این تحقیق از روش توصیفی استفاده شده است. اطلاعات مورد نیاز در این تحقیق، به روش کتابخانه ای و با فیش برداری از کتاب های علمی و تخصصی، مقالات علمی و پژوهشی، گردآوری شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که برای بررسی تطبیقی سبک جنگجویی این دو گروه و اینکه تاکتیکی از قلم نیافتد ناگزیر از این هستیم که تاکتیک های این گروهک و حکومت مغولان را در سه مرحله قبل از عملیات، حین عملیات و بعد از عملیات مورد بررسی قرار دهیم
بررسی و تحلیل تاکتیک های نظامی گروه تکفیری داعش در جنگ نیابتی علیه دولت و ملت سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پدیده جنگ در کلیه منابع، اشاره به منازعه ی مسلحانه دارد. بی تردید شیوه های جنگ با پیشرفت تکنولوژی نیز تغییر کرده است. جنگ های نیابتی در انتخاب شیوه ها و تاکتیک با دیگر جنگ ها تفاوت دارد. هدف پژوهش حاضر تجزیه و تحلیل تاکتیک های نظامی گروه تکفیری داعش و اولویت بندی آنها در جنگ نیابتی و ارائه راهکارهای مناسب برای مقابله با آن است. این تحقیق به لحاظ هدف، کاربردی و روش آن توصیفی – تحلیلی می باشد. تلاش شده است تا اطلاعات پیرامون تاکتیک های نظامی داعش، با استفاده از روش کتابخانه ای و مراجعه به اسناد و مدارک موجود، مصاحبه با افراد خبره در منطقه و تجربه محقق و همچنین از طریق پرسشنامه گردآوری شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. یافته های پژوهش نشان می دهد که داعش در عملیات های نظامی (رزم) خود به طور عمده از تاکتیک های کمین 80%، انتحاری 75%، تاخت 70%، استفاده از زمین 75% و تاکتیک های روانی (رعب وحشت 90%، شایعه 75%، عوام فریبی 65%، تفرقه و غیره بیشترین بهره را برده است). همچنین داعش از آموزش و تجهیز نیروها با استفاده از مدرن ترین و به روزترین تجهیزات بهره برداری کرده است. برای مقابله با تاکتیک های داعش پیشنهادهایی چون اجرای کمین در عمق، اجرای تاخت در سحرگاه و...، با در نظر گرفتن شرایط محیطی و بالا بردن سطح رفاه مردم (آموزش، بهداشت، توسعه کشاورزی و غیره)، ارائه شده است.
بررسی نقش دفاعی ایران در مقابله با گروه تروریستی داعش در عراق
منبع:
دانش تفسیر سیاسی سال سوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۰
87-108
حوزه های تخصصی:
با شکل گیری گروه داعش در سال 2014 در عراق و اقدامات تروریستی آن منافع ملی و امنیت ایران در محیط امنیتی غرب آسیا تحت تاثیر قرار گرفت چراکه نه تنها این گروه حوزه عملیات خود را بین الملل تعریف کرده بود بلکه با پیشروی به سمت مرزهای ایران موجب گسترش ناامنی نیز می شد. ایدئولوژی داعش در کنار حمایتی که از سوی غرب و متحدان منطقه ای آن میشد خطری برای محور مقاومت به شمارمی رفت بنابراین پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این پرسش است که راهبرد جمهوری اسلامی ایران در قبال گروه تروریستی داعش در منطقه غرب آسیا چگونه بوده است؟ برای بررسی این سوال در چارچوب رئالیسم تدافعی با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای یافته های پژوهش نشان می دهد که ظهور و قدرت گرفتن گروه تروریستی داعش در همسایگی ایران نه تنها بیم تجزیه عراق را به همراه دارد بلکه توانایی نظامی و تلاش برای نفوذ به داخل ایران از تهدیدات امنیتی به شمار می رود از همین رو استراتژی وحدت ملی و حفظ تمامیت ارضی عراق و مبارزه با داعش مدنظر ایران بوده است.
تلاش راهبردی جمهوری اسلامی ایران برای حذف داعش از معادلات عراق و سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحولات سیاسی که از سال 2011 میلادی در کشورهای عربی به وقوع پیوست نه تنها به استقرار حکومت های دموکراتیک در منطقه ختم نشد ، بلکه به پیدایش و گسترش داعش منجر گردید. این گروه تروریستی از شمال ا فریقا تا غرب آسیا در کشورهای منطقه پدیدار گشت و دست به اقدامات تروریستی زد. با توجه به اینکه سوریه و عراق در کانون این بحران تروریستی قرار گرفتند، تهدید داعش بیش از پیش برای جمهوری اسلامی نمایان گشت. بنابراین، ایران با اتخاذ تدابیر و خط مشی های سیاسی و نظامی در تلاش برای دفع این تهدیدات برآمد تا از این طریق از فروپاشی حلقه های مقاومت در منطقه ممانعت به عمل آورد. این پژوهش به دنبال پاسخ به این سؤال است که جمهوری اسلامی ایران برای حذف داعش از معادلات عراق و سوریه به چه اقداماتی دست زده است ؟ فرضی ه قابل طرح این است که از آنجا که حضور و قدرت یابی داعش در عراق و سوریه تهدیدی وجودی برای ژئوپلیتیک تشیع و از طرفی محاصره فیزیکی ایران قلمداد می شود ، جمهوری اسلامی ، به عنوان بازیگر کلیدی محور مقاومت و با هدف جلوگیری از تضعیف و فروپاشی حلقه های زنجیره مقاومت در منطقه ، در تلاش برای شکست و نابودی این گروه تروریستی برآمد و از شکل گیری نظم و الگویِ منطقه ای در راستای اهداف و منافع رقبای خود در غرب آسیا ممانعت ورزید. یافته های پژوهش نشان می دهد منافع ملی ، به خصوص منافع امنیتی ایران، اتخاذ سیاست دفاعِ فعال این کشور در قبال حضور و فعالیت داعش در عراق و سوریه را ایجاب می کند و در این راستا به حفظ حاکمیت و تمامیت ارضی خود مبادرت می ورزد.
علل اختلاف داعش با جبهه النصره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله مقابل می کوشد بر پایه سناریو پردازی که یکی از مهمترین روش های تحلیلی آینده پژوهشی است به این پرسش اصلی پاسخ دهد که علل اختلاف داعش و جبهه النصره چه بوده و به چه سمت سویی خواهد رفت؟ به عبارت دیگر جریان های تکفیری چکونه پیش خواهد رفت؟به عبارت دقیق تر جریان های تکفیری چکونه پیش خواهد رفت و کدام تمایلات مردمی وضعیت این نظام ها را در آینده رقم خواهد زد؟داعش که گروهی برآمده از القاعده با خط مشی سلفی - تکفیری می باشد، با شروع قیامهای عربی به رغم خوشبینی ها، جریانات دموکراتیک اسلامگرا در کوران حوادث و تحولات جا ماندند و در عوض گروههای تکفیری موفق به گسترش و بسط حوزه نفوذ خود شدند به گونهای که در کمتر از چهار سال، دهها گروه نظامی و شبه نظامی تکفیری شکل گرفتند طوری که اکنون بخشهای وسیعی از سوریه و عراق در دست جریاناتی مانند داعش و النصره و یا گروههای تکفیری همسو قرار داردیافته های پژوهش حاکی از آن است که فرقه گرایی و بحران دموکراسی در سطح ملی، رقابتهای ژئوپولیتیکی و هویتی در سطح منطقه ای و انفعلال نسبی قدرتهای بزرگ به ویژه آمریکا در سطح بین المللی زمینه گسترش یافتن جریانات تکفیری در عراق و سوریه را فراهم نموده است. گسترش یافتن جریانات فوق نیز عملا باعث گسترش بحرانها و منازعات در خاورمیانه و تسری پیامدهای آن به جهان غرب شده و لذا زمینه نقش آفرینی و تحرک بیشتر بازیگران بین المللی را فراهم میآورد.
بررسی دلایل مشروعیت بیعت داعش بر اساس مبانی فکری اهل سنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۳
27 - 50
حوزه های تخصصی:
با اعلان خلافت ابوبکر بغدادی از سوی داعش در مناطقی از عراق و سوریه، آثاری در حمایت از بیعت با او نوشته شد که با استدلال هایی بغدادی را دارای شرایط خلیفه دانسته و به بیعت با داعش مشروعیت بخشیدند، اما این بیعت از سوی جریان های مختلفی در جهان اسلام، به ویژه رهبران سلفی، وهابی و سلفیان جهادی نامشروع خوانده شد. نوشتار پیش رو می کوشد تا در کوششی توصیفی، تحلیلی ابتدا به بیان دلایل مشروعیت بیعت داعش پرداخته و سپس با عنایت به مبانی سیاسی خلافت در متون معتبر اهل سنت، به نقد و بررسی شرایط ارکان بیعت، شخص بغدادی به عنوان خلیفه نخست و گروه داعش به مثابه سازمان خلافت بپردازد. تطبیق این مبانی بر بیعت داعش نشان می دهد که این بیعت نه تنها دارای همه شرایط ولایت عظمی یعنی خلافت اسلامی در نگاه اهل سنت و حتی سلفیان جهادی نیست و به آرمان های خلافت پایبند نبوده، بلکه در موارد متعددی خلاف آن عمل کرده است. نبود شرایط لازم برای خلیفه در شخص بغدادی، اجرایی نشدن مقاصد خلافت مانند عدالت و برطرف نمودن ظلم از مظلومان و برقراری وحدت میان مسلمانان و پرهیز از تفرقه، نارضایتی بیشتر امت اسلامی از بیعت داعش، ناسازگاری این بیعت با قاعده عدم تسلط کافران بر مسلمانان و همچنین مخالفت بزرگان سلفی به ویژه در شاخه جهادی آن موجب شده است تا بیعت یادشده با توجه به مبانی اهل سنت و دیگر سلفیان جهادی در امر خلافت، مشروعیتی نداشته باشد.
تحلیل تماتیک تکنیک های رسانه ای داعش در القای قدرت؛ مطالعه موردی دابق و رومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۷
189-217
حوزه های تخصصی:
رسانه ها مهم ترین و مؤثرترین ابزار انتقال اطلاعات در تحقق فرایند ارتباطات هستند. گروه هایی همچون داعش با فهم توانایی بالقوه رسانه ها در تأثیرگذاری بر افکار عمومی در سطح منطقه ای و بین المللی، اقدامات گسترده ای برای استفاده همه جانبه و جامع از رسانه ها داشته و برای توجیه اقدامات و مشروع نشان دادن خلافت خود، از انواع مختلف رسانه ها و تکنیک های رسانه ای استفاده می کنند. ازاین رو هدف پژوهش حاضر بررسی تکنیک های رسانه ای داعش در القای قدرت را با استفاده از نظریه بازنمایی و روش تحلیل تماتیک است. روش گردآوری داده ها از نوع کتابخانه ای و روش تحقیق تحلیل مضمون بازتابی می باشد. سوال اصلی پژوهش حاضر این است که مضامین تکنیک های رسانه ای داعش در القای قدرت کدام اند؟ یافته های پژوهش با تمرکز بر تحلیل مضامین مجله دابق و رومیه نشان می دهد که داعش با بهره گیری هوشمندانه از تکنیک های رسانه ای رایج از چند طریق توانست در زمینه های مختلف قدرت نرم و سخت اعمال قدرت کند؛ داعش با استفاده از روایات و اسطوره های دینی، خلافت اسلامی را احیا کرده و با تقویت قدرت معنوی و متقاعدسازی، طیفی از مسلمانان سراسر جهان را با خود همراه ساخت. اعضای این گروه با ارائه ارزش های جهان شمول و هنجارهای مقبول مسلمانان، از آنها خواستند تا با «بیعت» و «هجرت» تحت لوای خلیفه قرار گرفته و جهاد کنند و یا با انجام عملیات های تروریستی قدرت داعش را در سراسر جهان به نمایش بگذارند. از دیگر مقولات مهم در این بررسی توجه زیاد داعش در بازنمایی قدرت نظامی و امنیتی، مجازات، قدرت اقتصادی، قدرت سازماندهی، خدمات امور اجتماعی و رفاهی بوده است.
مطالعه رفتار داعش با زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال سوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۹)
304 - 329
حوزه های تخصصی:
گروه تروریستی داعش که مختصر عبارت دولت اسلامی عراق و شام است. از ابتدای شکل گیری ، تمرکز اصلی خود را بر مردان و نقش نیروی بدنی آن ها در نبردهای گروه گذاشت . امّا کم کم و با پیشرفت در جذب افراد ، زنان نیز به این گروه پیوستند. نقشی که زنان درحرکت های جنگی و پارتیزانی گروه داعش ایفا کردند بسیار متفاوت از نقش مردان بود و از چند زاویه قابل بررسی می باشد. از زمانی که ابوبکر البغدادی رهبری شاخه ی القاعده در عراق را عهده دار شد . ورود زنان به القاعده ی عراق آغاز گردید و پس از مدتی که البغدادی اعلام کرد گروه دولت اسلامی عراق را تشکیل داده است و ابومحمد جولانی را جهت تشکیل دولت اسلامی شام به سوریه فرستاد ، زنان به صورت های مختلف به این گروه پیوستند.از طرفی بخش عظیمی از زنان در سراسر جهان با این گروه زاویه داشتند و به مخالفت علنی با داعش پرداختند. گروهی از آن ها بیرون از داعش و گروهی در عضویت اجباری داعش بودند. در این مقاله کوشش شده است نحوه ی تعامل زنان با دولت اسلامی عراق و شام مورد بررسی قرار بگیرد.
مشروعیت ایجاد دادگاه توسط نیروهای ائتلاف ضد داعش برای محاکمه اعضای دستگیر شده «داعش» در سوریه با نگاهی به سازوکارهای جایگزین در حقوق کیفری بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای حقوقی دوره ۲۱ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹
119 - 144
حوزه های تخصصی:
امروزه با گذشت سال ها از شکل گیری «داعش» و گسترش رویکرد ضد بشری و سبعانه این گروه در کشتار مردم بی دفاع، رعایت نکردن مقررات حقوق بشردوستانه و گسترش عملیات تروریستی آنها به قلب اروپا، جامعه جهانی بیش از پیش درصدد یافتن راهکارهایی برای پیشگیری و مقابله با اقدامات این گروه و محاکمه سران و اعضای آن است. یکی از این راهکارها که توسط ائتلاف ضد داعش به رهبری آمریکا دنبال می شود، ایجاد یک دادگاه «بین المللی» برای محاکمه نیروهای بازداشت شده «داعش» در سوریه است. رویکردی که پس از جنگ جهانی دوم، با هدف محاکمه اشخاصی که در یک مخاصمه مسلحانه، قواعد و مقررات بین المللی و بشردوستانه را نقض نموده اند، شکل گرفته و گسترش یافت. در نوشتار حاضر که به شیوه تحلیلی توصیفی به سرانجام رسیده تلاش شده مشروعیت و میزان انطباق ایجاد چنین مرجعی با مقررات و ضوابط حقوق بین الملل سنجیده شود. بر اساس یافته های این پژوهش به نظر می رسد، ایجاد چنین دادگاهی مخالف قواعد حقوق بین الملل و منشور ملل متحد به شمار آمده و ضمن نقض حاکمیت کشور سوریه، برخلاف مقررات اساسنامه دیوان کیفری بین الملل نیز می باشد.
بررسی فرضیه نسل زدایی إزیدی های عراق توسط داعش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گروه «دولت اسلامی عراق و شام» یا به اختصار داعش، در عملیاتی نظامی به منظور تسلط بر استان نینوا در عراق و منطقه هایی با مرکزیت شهر «سنجار» در شمال غرب این کشور، نسبت به جمعیت ساکن که با ویژگی مذهبی به نام «إزیدی» شناخته می شوند، مرتکب اعمال و جنایاتی همچون کشتار و برده ساختن انسان ها و تخریب اماکن مذهبی، آواره ساختن آنان به کوهستان ها در شرایط نامناسب و کشنده اواسط تابستان 2014 میلادی و اجبار إزیدی ها به تغییر دین شده اند که آن اعمال را می توان مصداق جنایت نسل زدایی دانست. اثبات این موضوع در پژوهش حاضر از طریق بررسی عناصر و مؤلفه هایی (شامل معرفی گروه مجنی علیه، اعمال ارتکابی و شناخت قصد و نیت مرتکب) و انطباق آن با مقررات مندرج در کنوانسیون پیشگیری و مجازات نسل زدایی ارزیابی شده است. مهم ترین ویژگی جنایات ارتکابی داعش علیه إزیدی ها آن است که مرتکب نه تنها ارتکاب این اعمال مجرمانه را انکار نکرده، بلکه به صراحت وجود قصد و نیت خود دال بر نابودی مردم إزیدی را اعلام کرده است. از این رو محقق برخلاف دیگر موارد ارتکاب جنایت نسل زدایی مانند قتل عام کردها در عراق موسوم به انفال و یا کشتار مسلمانان بوسنی توسط صرب ها؛ در اثبات عنصر معنوی نسل زدایی *** چندان مشکلی ندارد. با وجود این، ویژگی خاص ایدئولوژیک این جنایات با توجه به عنوان غلط اسلامی این گروه، نیاز به بررسی و مطالعه این جنایت را ضروری می سازد؛ چه آنکه داعش اقدامات خود علیه إزیدی ها را مبتنی بر آموزه های اسلامی و مشخصاً قرآن کریم به عنوان اولین و معتبرترین منبع اجتهادِ احکام معرفی کرده است. ادعایی که هرچند ممکن است با برخی از ظواهرِ منابع تطبیق نماید اما با مداقه در این منابع و تفاسیر معتبر قرآنی، بطلانِ استدلال ها و استنباط مبتنی بر آنها مبرهن می شود.
خشونت جنسی علیه زنان ایزدی به مثابه نسل زدایی با تأکید بر رأی دادگاه بین المللی رواندا در پرونده آکایسو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در اساسنامه دیوان کیفری بین المللی (1998) و در کنوانسیون پیشگیری و مجازات نسل زدایی (1948)، اختصاراً کنوانسیون منع نسل زدایی، خشونت جنسی به عنوان عنصر مادی جنایت نسل زدایی ذکر نشده است و تا قبل از محاکمات دادگاه های بین المللی یوگسلاوی سابق و رواندا، رویه قضایی بین المللی خشونت جنسی را تشکیل دهنده عنصر مادی جرم نسل زدایی محسوب نکرده بود. بااین حال، تحلیل ماهیت واقعی خشونت جنسی نشان می دهد که این رفتار می تواند عنصر مادی جنایت نسل زدایی را تشکیل دهد. در سال 2014 نیروهای داعش شهر سنجار عراق را به تصرّف خود درآوردند و حدود شش هزار زن ایزدی را به اسارت گرفتند، به عده ای تجاوز کردند و عده ای از آنها را نیز به بازار برده فروشان در سوریه و عراق بردند و به عنوان برده جنسی به فروش رساندند. در سال 2016 کمیسیون تحقیق سازمان ملل اعلام کرد داعش علیه اقلیت ایزدی مرتکب نسل زدایی شده است. متعاقباً در سال 2017، شورای امنیت قطعنامه 2379 را صادر کرد که مقدمات تحقیق درمورد جنایات داعش را فراهم کرد. تحقیق حاضر پس از بررسی مصاحبه های زنان ایزدی که توسط سازمان ملل، پژوهشگران و رسانه ها انجام شده بود و در نظر گرفتن واقعیات موضوعی و تطبیق با رویه قضایی سابق و قوانین بین المللی به این نتیجه رسید که گروه داعش از مجرای خشونت جنسی علیه اقلیت ایزدی مرتکب نسل زدایی شده است و دیوان کیفری بین المللی می تواند مبتنی بر صلاحیت شخصی یا ارجاع شورای امنیت این جنایت را موردتعقیب قرار دهد.
بررسی مقایسه ای سیاست عربستان و قطر در قبال داعش در سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داعش نام اختصاری گروه تروریستی عراق و شام از اسلام گرایان افراطی است. در جریان رشد داعش، سوریه با توجه به تحولات داخلی خود بستر مناسبی برای رشد و اعلام خلافت این گروه بوده است. با شروع بحران داخلی سوریه نقش برخی از بازیگران منطقه ای برای رشد داعش و تعمیق این بحران توجیه پذیر است. بازیگران منطقه ای دخیل در تحولات سوریه از جمله کشور های عربی که در رأس آن ها عربستان سعودی و قطر بودند سیاست های متفاوتی را در قبال داعش در سوریه به کار گرفتند. این کشور ها از سیاست ها و ابزار های مختلفی برای حمایت از داعش استفاده کردند. برخلاف ادعای عربستان مبنی بر رد تروریسم و انواع آن، همواره شاهد استفاده از این موضوع در سیاست های این کشور در منطقه و تحولات آن هستیم. در کنار عربستان، قطر به عنوان کشوری کوچک علاقه زیادی به گسترش تأثیرات خود بر تحولات منطقه ای با استفاده از ابزار تروریسم و افراط گرایی اسلامی دارد. در این پژوهش به دنبال پاسخ این پرسش هستیم که سیاست ریاض و دوحه در قبال داعش در سوریه چیست؟ در پاسخ این فرضیه مطرح است که این دو کشور در جریان تحولات سوریه با ابزارها و شیوه های مختلف از داعش در برابر دولت مرکزی سوریه حمایت های گسترده ای کرده اند. سیاست های عربستان و قطر با وجود شباهت، تفاوت های جزئی دارد. پژوهش حاضر به شکل مقایسه ای و با استفاده از روش توصیفی تحلیلی نوشته شده است.
تحلیلی بر شاخص های تأثیرگذار در اجرای تاکتیک ها و راهبردهای جنگ شهری موصل (2014 - 2017م)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۹
111 - 140
حوزه های تخصصی:
اشغال برق آسای شهر موصل از سوی نیروهای داعش و عملیات بازپس گیری پرزحمت آن، ابعاد جدیدی از جنگ شهری در قرن بیست و یکم را متبلور ساخت. در این تحقیق جهت تحلیل شاخص های تأثیرگذار در تاکتیک ها و راهبردهای جنگ شهری موصل، با تجزیه وتحلیل به عمل آمده از طریق مطالعه میدانی و طراحی پرسشنامه، ضریب پایایی 85 درصدی پرسشنامه اثبات کرد شاخص های چهارگانه در تاکتیک ها و راهبردهای جنگ شهری پیاده شده در صحنه عملیات موصل تأثیرگذار بوده است. در ادامه به منظور اولویت بندی شاخص های چهارگانه تأثیرگذار در اجرای عملیات موصل(اشغال و آزادسازی)، از آزمون ناپارامتریک فریدمن استفاده شد. نتایج نشان داد که با اطمینان 95/0 درصد در سطح خطای 05/0، تفاوت معناداری بین ابعاد شاخص های چهارگانه وجود دارد. با مقایسه شاخص ها مشخص شد در اجرای عملیات اشغال و آزادسازی موصل در رتبه اول: نیروهای داعشی با میانگین (45/4)، در رتبه دوم: طرح های نظامی و امنیتی با میانگین (99/2)، در رتبه سوم: جمعیت ساکن شهر با میانگین (25/4) و در رتبه چهارم: شاخص های کالبدی و جغرافیایی شهر با میانگین (1/4) قرار گرفته است.
داعش؛ تلاش برای هویت سازی
منبع:
اندیشه سیاسی در اسلام زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۶
79 - 105
حوزه های تخصصی:
حمله آمریکا و متحدانش به عراق و همچنین حوادث خونین سوریه بعد از انقلاب های عربی در سال 2011، زمینه شکل گیری گروه تروریستی داعش را فراهم نمود. روند قدرت یابی و رشد سریع داعش و ویژگی های خاص و متمایز آن به خصوص پیوستن افراد با ملیت های مختلف به این گروه، اذهان بسیاری را درباره چرایی و چگونگی شکل گیری آن به خود مشغول کرده است. در این مقاله تلاش شده است تا با نگاه جامعه شناختی و با روش اسنادی به چرایی شکل گیری این گروه و به بحران هویتی که اعضای داعش در جوامع و در تجربه زیست قبلی خود با آن مواجه شدند پرداخته شود، این مقاله مدعی است شکل گیری و ایجاد یک گفتمان هویت ساز در قالب دولت اسلامی با راهبرد جهاد جهانی در شکل گیری گروه داعش نقش اساسی داشته است؛ بحران هویتی که به طور عمده ناشی از جهانی شدن و احساس محرومیت بوده است. موفقیت نسبی گروه داعش در هویت سازی مبتنی بر گفتمان سلفی- تکفیری سبب ایجاد میدان مغناطیسی قدرتمندی برای جذب و هویت بخشی به افرادی شد که دچار بحران هویت گردیده بودند.
تأثیرسنجی امنیتی حضور داعش در افغانستان بر جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گروه تروریستی تکفیری «داعش» به عنوان شاخه ای از جریان القاعده، یکی از رادیکال ترین گروه های افراط گرا در منطقه غرب آسیا می باشد که در اواسط سال 2013م اعلام موجودیت کرد و توانست به سرعت بر بخش های قابل توجهی از خاک دو کشور مهم سوریه و عراق سیطره پیدا کند. سرانجام سیطره سرزمینی این «توده سرطانی و مهلک» در اواخر سال 2017م با آزادسازی شهر بوکمال در سوریه پایان پذیرفت. به دنبال شکست داعش در سرزمین های عربی، افغانستان به عنوان یکی از مستعدترین کشورها برای حضور تروریست های داعش، مورد توجه قرار گرفت. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی می کوشد تا به این سؤال اساسی پاسخ دهد که اساساً عوامل مؤثر بر قدرت یابی داعش در افغانستان و تأثیر آن بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران چیست؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که «موقعیت ژئوپلیتیک افغانستان»، «زمینه های اقتصادی»، «شکاف های قومی و مذهبی»، «ضعف ساختاری و حاکمیت مرکزی»، «تأمین منافع عربستان سعودی به عنوان حامی داعش»، «جنگ نیابتی آمریکا علیه ایران» از جمله مهم ترین عوامل حضور داعش در افغانستان و «ضدیت داعش با تشیع»، «تهدید امنیتی مرزهای شرقی ایران»، «توسعه نفوذ عربستان سعودی»، «پیاده سازی الگوی عراقی سوری در شرق ایران» و ... از مهم ترین تأثیرات حضور داعش در افغانستان بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران می باشد.