مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۸۱.
۳۸۲.
۳۸۳.
۳۸۴.
۳۸۵.
۳۸۶.
۳۸۷.
۳۸۸.
۳۸۹.
۳۹۰.
۳۹۱.
۳۹۲.
۳۹۳.
۳۹۴.
۳۹۵.
۳۹۶.
۳۹۷.
۳۹۸.
۳۹۹.
۴۰۰.
عدالت اجتماعی
نویسنده کتاب بازاندیشی عدالت اجتماعی نظریه خود را «ارزش اخلاقی فراگیر و خودبسنده عدالت» نامگذاری کرده که دارای سه رکن مفهومی، ارزشی و موضوعی است. بخش عمده ای از کتاب صرفاً به گزارش نظریات مختلف عدالت پرداخته است بدون آنکه برای مخاطبانی که به دنبال نظریه ای از عدالت اجتماعی مستند به اسلام هستند، آورده چندانی داشته باشد. نویسنده اجرای شریعت را به تنهایی برای تحقق عدالت اجتماعی کافی نمی داند و مجموعه ای از علوم انسانی اسلامی را در کنار فقه و شریعت برای تبیین و اجرای عدالت ضروری می داند. در نگاه وی عدالت ارزشی در کنار سایر ارزش ها است درحالی که این تلقی از عدالت نمی تواند مبنای تنظیمات اجتماعی قرار بگیرد چرا که نیازمند معیاری برای سنجش آن در مقابل سایر ارزش ها هستیم. مسائلی از عدالت اجتماعی که نویسنده درصدد پاسخ به آن هاست بیش از آنکه مسائلی «اجتماعی» باشد، مسائلی «نظری» و «ذهنی» است که عمدتاً در مجامع علمی با آن سروکار دارند. درواقع این نظریه فارغ از جامعه و تاریخ خاص مطرح شده و لذا اتصاف آن به «اجتماعی» بودن دچار تردید جدی شده است. بااین حال این کتاب به لحاظ آموزشی می تواند قابل استفاده باشد و خواننده را ضمن فراگیری اصطلاحات و مکاتب عدالت، با چالش های نظری و مرزبندی های ماهوی میان نظریات آشنا سازد.
نابرابری سلامت گروه های آسیب پذیر جامعه و تاثیر سیاست های دولت بر کاهش آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر نابرابری سلامت در بین گروه های آسیب پذیر جامعه و همچنین سیاست هایی که به منظور کاهش این نابرابری از سوی دولت اتخاذ می شود مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش به دنبال پاسخ گویی به این سوال است که سیاست های پوشش همگانی سلامت در شکل دهی به تخصیص منابع به ویژه به گروه های آسیب پذیر مانند زنان، کودکان و اقشار محروم تا چه اندازه بر اجرای سیاست عدالت سلامت استوار بوده اند؟ فرضیه تحیقی بر این گزاره استوار است که عوامل جامعه شناختی و سیاسی تخصیص منابع برای تحول سلامت در ایران بیشتر مبتنی بر نابرابری های موجود در مراقبت های بهداشتی و مطالبه عدالت اجتماعی در این زمینه بوده است. یافته ها حاکی از این واقعیت است که توجه به گروههای آسیب پذیر از همان آغاز در دستور کار سیاست های کلان جمهوری اسلامی در حوزه سلامت و درمان بوده و همواره باعث شده است که تصمیم گیران منابعی برای رفع این نابرابری ها اختصاص دهند و تمرکز خود را بیشتر بر این جمعیت های آسیب پذیر جامعه قرار دهند. نتیجه تحقیق نشان می دهد که علی رغم کاهش نابرابری ها، همچنان حوزه سلامت به پایه ریزی و گسترش محورهای اساسی جهت استقرار عدالت اجتماعی در زمینه سلامت نیازمند می باشد که از آن جمله بیمه سلامت همگانی و چرخش از پوشش بیمه ای کارفرمامحور به پوشش بیمه ای دولت محور؛ مراقبت های سلامت فرامکان از جمله پزشکی از راه دور و سلامت دیجیتال و در پایان تغییر پارادایم از حجم ارائه خدمات سلامت به ارزش ارائه خدمات سلامت می باشد. این مقاله به روش کیفی از نوع توصیفی-تحلیلی است و داده ها از طریق فیش برداری از منابع کتابخانه ای و تحلیل اسناد جمع آوری شده است
تحلیلی بر وضعیت عدالت اجتماعی در دولت سازندگی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ایران ، از دلایل رخ دادن انقلاب این بود که درون جامعه، عدالت و برابری برقرار شود و قشر محروم جامعه از بی عدالتی دور شود. عدالت همواره درون جوامع رضایتمندی و همراهی مردم را برای حکومتها به همراه دارد و مشروعیت حکومتها را تضمین می کند. بنابراین بعد از انقلاب یکی از دغدغه های مسئولان برقراری عدالت و دوری ازفساد بوده است. در دولتهای مختلف بعد از انقلاب ، این مهم، همواره در سخنان دولتمردان دیده و شنیده شده است. هدف اصلی در این مقاله، تحلیل وضعیت طبقه محروم در بعد از انقلاب اسلامی در دولت سازندگی می باشد. سوال اصلی مطرح شده این است که وضعیت طبقه محروم در دولت سازندگی پس از انقلاب اسلامی در ج.ا.ایران چگونه بوده است؟ برای پاسخ به این سوال ، از روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از یافته های کتابخانه ای و سایتهای اینترنتی، بهره برده شده است. یافته های تحقیق نشان می-دهند که با توجه به اینکه در دولت سازندگی ، اقداماتی در راستای فقرزدایی و کاهش فقر و برقراری عدالت انجام شده است ولی طبقه محروم در جامعه ایران وضعیت بهتری پیدا نکرده است و این طبقه، در جامعه روند کاهشی نداشته است.
جامعه شناسی خصوصی سازی عدالت کیفری و فرصت ها و چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۵۵)
145-166
حوزههای تخصصی:
عدالت کیفری یکی از مهم ترین نهادهای اجتماعی است که وظیفه حفظ نظم و امنیت جامعه و اجرای عدالت را بر عهده دارد. در نظام های حقوقی مدرن، دولت مسئول ارائه خدمات عدالت کیفری است. بااین حال، در سال های اخیر شاهد افزایش روند خصوصی سازی عدالت کیفری در سراسر جهان هستیم. در این مقاله درصدد هستیم که به این سؤال پاسخ دهیم که خصوصی سازی عدالت کیفری به مثابه پروبلماتیک اجتماعی چه فرصت و چالش هایی به دنبال دارد. یافته های پژوهش حکایت از آن دارد که به صورت کلی دو دیدگاه کلی در حوزه خصوصی سازی عدالت کیفری مطرح می شود؛ استدلال اصلی در دیدگاه نخست یا نئولیبرالی این است خصوصی سازی موجب افزایش کارایی و صرفه جویی در هزینه، نوآوری، قرارداد مبتنی بر عملکرد، انعطاف پذیری، کاهش بوروکراسی، تخصص محوری و کاهش انحصارت دولتی می شود؛ در مقابل، دیدگاه دوم یا کالایی سازی عدالت کیفری مطرح می کند که کالایی سازی عدالت کیفری سبب سلب عدالت و آزادی، کاهش خدمات، ساده سازی، بی ثباتی، فقدان پاسخ گویی، تضاد منافع و سلب اعتماد عمومی می شود. در این مقاله، با بهره گیری از روش توصیفی و تحلیلی به بررسی خصوصی سازی عدالت کیفری و دیدگاه های متباین بپردازیم.
سنجش تحقق عدالت اجتماعی در اخلاق زیستی شهروندان، نمونه مورد مطالعه: مناطق شهری اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۳
81 - 94
حوزههای تخصصی:
اخلاق زیستی مبنای ایجاد یک زیستگاه اخلاقی و فضای واقعی عدالت است. این مقاله با هدف بررسی ابعاد عدالت اجتماعی در اخلاق زیستی و میزان تحقق آن در هر یک از مناطق شهری اردبیل انجام شد. پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی و تحلیلی بود. تعداد 40 سئوال پژوهشی در قالب20 گویه با طیف لیکرت محقق ساخته تهیه و تدوین شد. از بین 529 هزار و 374 نفر جمعیت شهر اردبیل طبق فرمول کوکران، 383 نفر به عنوان حجم نمونه آماری تعیین شد. به روش نمونه گیری تصادفی ساده طبقه بندی شده، سئوالات در اختیار نمونه آماری بالای 18 سال قرار گرفت. برای تحلیل پژوهش از مدل ترکیبی (تحلیل عاملی و مدل وازپس) استفاده شد. به طوری که داده ها از طریق نرم افزار spss نسخه20 تحلیل شده و با استفاده از مدل وازپس میزان تحقق ابعاد عدالت اجتماعی در مناطق شهری سنجیده شد. درصد واریانس تجمعی حدود77/59 درصد از واریانس شاخص های عدالت اجتماعی بر اخلاق زیستی را تبیین نمود و معیارهای انصاف، برابری، نیاز و فردگرایی اقتصادی به ترتیب بیشترین تا کمترین میزان اثربخشی در اخلاق زیستی شهروندان را به خود اختصاص داده اند. همچنین مدل وازپس نشان داد که میزان تحقق عدالت اجتماعی در اخلاق زیستی شهروندان اردبیل کمتر از حد متوسط بود. مناطق شهری 1، 2، 5، 3و 4 بیشترین تا کمترین میزان تحقق ابعاد عدالت اجتماعی را داشتند. نتیجه این که حیطه های اخلاق زیستی تحت تأثیر ابعاد عدالت اجتماعی تقویت شده و زمینه برنامه ریزی شهری را مهیا می سازند.
محیط زیست شهری عادلانه: ارتباط بین عدالت اجتماعی و کیفیت محیط زیست شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
1 - 24
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: در جهان امروز حق بهره مندی همگان از محیط زیست شهری سالم، صرف نظر از وضعیت اجتماعی-اقتصادی، یک الزام اخلاقی پررنگ است. تخریب محیط زیست اغلب به طور نامتناسبی بر جوامع به حاشیه رانده شده تأثیر گذاشته و سلامت و رفاه را تحت تأثیر قرار می دهد، ازاین رو مطالعه رابطه بین عدالت اجتماعی و کیفیت محیط زیستی برای پرداختن به چگونگی ارزیابی آن حائز اهمیت است. از طریق شناخت این ارتباط حصول اطمینان از مسیر صحیح توسعه شهری میسر شده و راه برای ایجاد سیاست ها و چارچوب های قانونی مؤثر برای رسیدگی به بی عدالتی های محیطی و اجتماعی هموار می گردد.هدف: این مقاله با هدف شناسایی و تحلیل روش ها، چالش ها، فرصت ها و مؤلفه های علمی در زمینه ارتباط بین عدالت اجتماعی و محیط زیست شهری، مقالات منتشرشده در نشریات علمی معتبر را موردمطالعه قرار می دهد تا به چگونگی رویکردهای ترکیبی، شاخص ها و تجلی عدالت اجتماعی و کیفیت محیط زیست شهری در شهرسازی پاسخ دهد.روش: در این پژوهش با جستجوی دو کلیدواژه اصلی "عدالت اجتماعی" و "کیفیت محیط زیست شهری" در پایگاه داده های علمی ساینس دایرکت ابتدا حدود 112000 مقاله، سپس با تدقیق جستجو در بخش عنوان حدود 5000 مقاله و پس ازآن با جستجوی ترکیبی کلیدواژه ها 58 مقاله کاملا مرتبط در بازه زمانی 1990 تا 2023 انتخاب شد که موردمطالعه قرار گرفتند.یافته ها: یافته ها نشان می دهند که مهم ترین مؤلفه های ارزیابی وقوع عدالت اجتماعی در محیط زیست شهری در پنج دسته قابل تعریف هستند: مؤلفه محیطی شامل سنجه های کلیدی کیفیت هوا، آسایش اقلیمی و فضای سبز؛ مؤلفه اجتماعی شامل سنجه های کلیدی جمعیت، تحصیلات و مشارکت عمومی که جنبه های انسانی و فرهنگی جامعه را اندازه گیری می کنند؛ مؤلفه اقتصادی شامل سنجه های کلیدی درآمد، هزینه ها و تولید ناخالص داخلی؛ مؤلفه بهداشت و سلامت شامل سنجه های کلیدی نرخ شیوع بیماری، مرگ ومیر و کیفیت زندگی؛ و مؤلفه حقوق شهروندی شامل سنجه های کلیدی سطوح آلایندگی، عوامل محیطی و خدمات محیط زیستی که توزیع فشارها و مزایای محیط زیستی را تحلیل می کنند.نتیجه گیری: تحلیل محتوای مقالات موردمطالعه نشان می دهد که تأثیر متغیرهای عدالت اجتماعی و کیفیت محیط زیست در شهرها در قالب اصطلاح محیط زیست شهری عادلانه، جریان جدیدی از پژوهش های مرتبط با مطالعات شهری را در برمی گیرد که از یک سو به ابعاد مختلف عدالت از جمله عدالت اجتماعی، عدالت فضایی، عدالت بین نسلی و عدالت بین گونه ای می پردازد و از سوی دیگر کیفیت محیط زیست و ابعاد شهری آن را در نظر دارد
تحلیل گفتمانی مفهوم رفاه اجتماعی در انقلاب اسلامی با تأکید بر دیدگاه آیت الله خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رفاه اجتماعی اداره امور مادی و روانی جامعه است ؛ و با مقولاتی نظیر کیفیت زندگی و آسایش در امور روانی و معیشت و مزایا و خدمات اجتماعی در امور مادی ارتباط دارد. در این مقاله باهدف دستیابی به نگاه انقلاب اسلامی به عنوان یک حکومت دینی به رفاه اجتماعی ، به کشف معنای رفاه اجتماعی در دیدگاه آیت الله خامنه ای به عنوان رهبر انقلاب اسلامی پرداخته شده و با سؤال اصلی «رفاه اجتماعی در دیدگاه آیت الله خامنه ای چیست؟» پیگیری شده است. معناکاوای رفاه اجتماعی در این دیدگاه به وسیله بررسی مفاهیم مقوم و مفاهیم مرتبط با رفاه که بر اساس حساسیت نظری موضوع در نظریات رفاهی است، به دست آمده است. این تحقیق با روش کیفی و از طریق تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف انجام شده است. براین اساس بیانات آیت الله خامنه ای با نمونه گیری هدفمند انتخاب و در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین تحلیل شده است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که رفاه اجتماعی در دیدگاه آیت الله خامنه ای مبتنی بر مفهوم کمال انسانی و مبتنی بر رشد معنوی است. در این دیدگاه آزادی و عدالت اجتماعی برخلاف نظریات رایج رفاهی نه دو مفهوم مخالف که دو مفهوم موافق یکدیگرند و اساساً رفاه اجتماعی در نظر ایشان از رهگذر این دو مفهوم می گذرد. در این دیدگاه دولت نقش نظارتی در اعمال و انجام رفاه اجتماعی دارد. در این تحقیق به این نتیجه رسیده شد که که تلاش و کار و مسئولیت پذیری عامل اعطای تسهیلات است و تنها افرادی که توانایی کسب درآمد ندارند مانند ناتوانان جسمی و روحی دریافت کننده خدمات و تسهیلات رایگان هستند.
بودجه ریزی مبتنی بر تغییرات محیطی(اجتماعی-اکولوژیک) (مطالعه موردی: لایحه بودجه سال 1402 به مثابه «بودجه آمایش سرزمینی»)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۱
273 - 312
آمایش سرزمین، راهبرد حیاتی برای حفاظت از یکپارچگی سرزمین و استفاده بهینه از استعدادهای(طبیعی و اجتماعی) سرزمینی است و بدون برخورداری از نظام بودجه ریزی مبتنی بر محیط و پویایی های محیطی، قابل تصور نیست. بودجه آمایش سرزمینی، راهبردی اصلاحی در نظام بودجه ریزی است که تقسیم منابع را متکی بر شناسایی کلیت و یکپارچگی سرزمین، صورت بندی و عملیاتی می سازد. از این رو، بودجه آمایش سرزمینی حداقل چهار ویژگی مهم دارد که به ترتیب عبارتند از: 1) «منعطف»؛ یعنی متناسب با تغییرات محیطی و پذیرایِ اصل تنوع زیستیِ طبیعی و اجتماعی و سازگار با ویژگی های زیستی در فلات ایران. 2) دارای «وحدت» نه فقط در شاکله و شیوه ارائه سند بودجه، بلکه بهره مند از وحدت ناشی از پیوستگیِ اجتماعی-زیستی و اقتصاد بوم شناختی است. 3) «شفاف» در انعکاس روندِ تغییرات بافتِ مجتمع های زیستی می باشد. 4) «مشارکت پایه» طراحی و اجرا می شود. با توجه به تصویب سند ملی آمایش سرزمین، پرسش اصلی مقاله عبارت است از اینکه: لایحه بودجه سال 1402 توانسته است کل نگری و مفصل بندیِ تغییرات تنوع زیستی(طبیعی و اجتماعی) و ساختار فضایی کشور را صورت بندیِ مالی-فنی نماید؟ تحلیل انتقادی و آمایشی متن لایحه بودجه سال 1402 و مقایسه آن با لایحه بودجه سال 1401 نشان می دهد لایحه بودجه سال 1402 نیارمند ترمیم از طریق پی ریزی قانونی، مفهومی، عملیاتیِ و اتکاء بر علوم محیطی است. برای بهبود بودجه ریزی 9 پیشنهاد ارائه شده است.
از احساس بی عدالتی تا بدبینی اجتماعی: رنج مضاعف شهروندان(مقاله علمی وزارت علوم)
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطیه احساس عدالت اجتماعی و بدبینی اجتماعی در میان شهروندان انجام شده است. برای تدوین چارچوب نظری، از نظریات دورکیم، گیدنز، تد رابرت گر و مرتن استفاده شده است. روش مورداستفاده در این پژوهش، پیمایش بوده و جامعیه آماری را شهروندان 64-15سالیه شهر یزد تشکیل داده اند. حجم نمونه، براساس فرمول کوکران 385 نفر تعیین گردیده و نمونه ها با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده اند. پرسشنامه، محقق ساخته و روایی آن به صورت محتوایی بوده و ضریب آلفای کرونباخ برای سازه های پژوهش بیش از 7/0 به دست آمده است که نشانگر پایایی مطلوب ابزار است. داده ها با نرم افزارهای اس پی اس اس و اموس تحلیل شده اند. یافته های پژوهش نشان داده اند که میانگین نمرات احساس عدالت اجتماعی (84/1) در سطحی پایین قرار دارد و بدبینی اجتماعی اکثریت پاسخگویان (8/68درصد) در حد متوسط است. بین متغیر احساس عدالت اجتماعی (متغیر مستقل) و ابعاد آن یعنی عدالت توزیعی، عدالت مراوده ای و عدالت رویه ای با بدبینی اجتماعی (متغیر وابسته)، رابطیه معکوس و معنادار وجود داشت؛ درنتیجه، با کاهش احساس عدالت اجتماعی، بدبینی اجتماعی افزایش می یابد. تحلیل مدل معادلیه ساختاری بیانگر این بود که احساس عدالت اجتماعی، 17درصد از تغییرات بدبینی اجتماعی را تبیین می کند. نتایج، بیانگر ضرورت توجه بیشتر به بحث عدالت اجتماعی جهت جلوگیری از گسترش بدبینی اجتماعی است.
تبیین جامعه شناختی توزیع عادلانیه منابع و ثروت ها از دیدگاه قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۰
57 - 105
حوزههای تخصصی:
نظام های فکری که در اندیشیه رهبری، انسان و ساختن فرد و جامعه هستند، هرکدام برای جامعه و شرایط اجتماعی موردنظر خود طرح ها و برنامه های خاصی را ارائه داده اند که یکی از مؤلفه های اصلی آن ها نحویه توزیع منابع ارزشمند در جامعیه موردنظر خود است. این مقاله با هدف بررسی جامعه شناختی توزیع عادلانیه منابع و ثروت ها از منظر قرآن کریم مشخصاً در وهلیه اول به این سؤال می پردازد که چه عوامل و موانعی از آیات قرآن در مورد توزیع عادلانیه منابع و تأثیر آن بر عدالت اجتماعی قابل استنباط است و در وهلیه بعد از منظر جامعه شناختی، نقش این عوامل در تحقق عدالت اجتماعی و جامعیه موردنظر قرآن چگونه تحلیل می شود. روش انجام پژوهش از نوع تحلیل کیفی و کشف مضامین مرتبط با مسئلیه مبتنی بر چارچوبی از مفاهیم جامعه شناسی و رجوع مستقیم به آیات بوده است. بر اساس یافته های پژوهش، الگویی از عوامل ایجابی و سلبی به عنوان زمینه ها و موانع استخراج شده است. عوامل ایجابی شامل گسترش فرهنگ انفاق، اعتمادسازی در مبادلات، توجه به باور روزی رسانی خداوند و پرداخت زکات به عنوان زمینه های مثبت مؤثر در توزیع عادلانیه ثروت شناسایی گردید. همچنین عوامل سلبی، مانند توجه دادن به سبک های زندگی ناسالم، بی توجهی به نیازمندان، انباشت نابرابر ثروت و اسراف به عنوان موانع جدی پیش روی تحقق عدالت اجتماعی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان می دهد که آموزه های قرآنی به وضوح بر اهمیت همکاری و همیاری در جامعه تأکید دارند و می توانند بسترهای لازم برای ایجاد نظامی عادلانه و پایدار فراهم آورند.
عدالت اجتماعی در تجربه حکمرانی متعالی- انقلابی مطالعه تطبیقی گفتمان غرب و انقلاب اسلامی
منبع:
پژوهش های نوین در حکمرانی اسلامی دوره اول پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱
141 - 186
حوزههای تخصصی:
عدالت اجتماعی ارزش و مطالبه ای همیشه زنده و تازه است؛ ازاین رو همه حاکمیت ها بر پاسداشت آن به عنوان عملی عقلانی، اخلاقی یا ارزش اجتماعی در راستای حکمرانی متعالی تأکید کرده اند. بر همین اساس رقابت بر سر مصادره به مطلوب عدالت اجتماعی چالشی بنیادین بین مکاتب مختلف است. این تحقیق با هدف «تبیین جایگاه عدالت اجتماعی در حکمرانی متعالی» با روش ترکیبیِ «تحلیل گفتمان برساخت گرایی پس نگری» با مقایسه دیدگاه های متفکران اسلامی و غربی، به خصوص دیدگاه های رهبری انقلاب اسلامی (به عنوان گفتمان غالب در انقلاب) با عنوان «تجربه انقلاب اسلامی» انجام شده است. نتایج تحقیق نشان داد در حالی که مدعیان تمدن غربی خود را واضع و مدافع عدالت اجتماعی می دانند، عدالت اجتماعی در تاریخ اندیشه اسلامی، به ویژه ساختار گفتمانی رهبران انقلاب اسلامی، به مثابه روح و جوهره این گفتمان است؛ به این معنی که افق انقلاب بدون عدالت تُهی است؛ بنابراین عدالت ناموس و جوهره حکمرانی اسلامی انقلابی محسوب می شود.یافته های تحقیق نشان می دهد که رهبران انقلاب اسلامی در جایگاه حکمرانی اسلامی با درک ضرورت زمان از طریق وضع قوانین بالادستی، نهادسازی، بازتوزیع فرصت ها، منابع و امکانات در گسترش عدالت با رویکرد رفاه و تأمین اجتماعی در عرصه های مختلف، به ویژه در محرومیت زدایی، مقابله با فقر مطلق، عدالت آموزشی، عدالت اقتصادی، عدالت بهداشتی و درمانی از طریق ساختارسازی و بنیان گذاری نهادهای انقلابی مانند جهاد سازندگی، کمیته امداد، نهضت سوادآموزی، خانه های بهداشت روستایی، بنیاد مسکن، بنیاد مستضعفان و... عملاً به بازتوزیع ثروت ملی و تحقق عدالت اجتماعی پرداخته اند. همچنین وجه مشترک این اقدام حکمرانی با رویکردهای نوین غربی به عدالت را می توان در چهار مورد کلی بازگو کرد: 1. قانون اساسی و قوانین موضوعی عادلانه؛ 2. ایجاد نهاد ها و ساختارهای بنیادین عادلانه؛ 3. اتخاذ رویه ها و راهبردهای عادلانه؛ 4. تعاملات و مراودات عادلانه ازجمله همدلی ها، مشارکت ها، مسئولیت پذیری و اطلاع رسانی در فرایند دموکراسی و انتخابات مردمی و آزاد.
بررسی عدالت اجتماعی از دیدگاه مولانا در مثنوی معنوی
حوزههای تخصصی:
عدالت اجتماعی از محورهای اساسی انسانی است که مولانا در مورد آن در مثنوی معنوی پرداخته است. او عدالت اجتماعی را استحقاقی و گذاشتن هر چیز را در جای خودش می داند. اگر عکس آن عمل شود و هر چیزی به هر موضعی گذاشته شود، آنرا ظلم خوانده و بی عدالتی می گوید.مولانا عدالت اجتماعی را در مثنوی معنوی با اقتباس از کلام الله مجید و سخنان ائمه معصومین، با گرایش عرفانی و تب شعری، مطرح کرده و به اهمیت آن تاکید فراوانی نموده است. او عدالت اجتماعی را مبنای انسانی و ظلم را بی حرمتی به مقام انسان پنداشته است. این تحقیق بعد از بررسی و تحلیل موضوعات، به چنین یافته های دست پیدا کرده اند؛ مولانا عدالت اجتماعی را سبب و علل آرامش و رسیدن به کمال می داند و علاوه بر این، به این نتیجه رسیده که اساس تحقق عدالت اجتماعی مبتنی بر استحقاق است. که مولانا در مثنوی معنوی با استفاده از داستان ها و تمثیلات، به بیان عدالت اجتماعی پرداخته اند و آن را از طریق آنها به بشریت مطرح و بیان کرده است. پژوهش حاضر در پی واشکافی عدالت اجتماعی از دیدگاه مولانا هست. و این پژوهش با روشی تحلیلی- توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای انجام گرفته است.
بازاندیشی حقوق بشر بین المللی در مواجهه با بحران های انسانی: مطالعه موردی غزه و لبنان با رویکرد اندیشه علامه طباطبایی
منبع:
فلسفه حقوق سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۶)
205 - 230
حوزههای تخصصی:
مسئله اصلی پژوهش حاضر این است که با وجود تأسیس چارچوب های حقوق بشر بین المللی، ازجمله اعلامیه جهانی حقوق بشر، کنوانسیون های ژنو و نهادهایی نظیر شورای حقوق بشر سازمان ملل، در عمل نتوانسته اند از وقوع گسترده نقض حقوق بشر در بحران های انسانی جلوگیری کنند و حتی در بسیاری از موارد به دلیل فشارهای سیاسی قدرت های جهانی، دچار استانداردهای دوگانه و اعمال گزینشی عدالت شده اند. این ناکارآمدی ساختاری موجب شده که پژوهشگران به جست وجوی مبانی جدید برای اصلاح یا تقویت حقوق بشر بین المللی بپردازند. در این راستا، اندیشه های علامه طباطبایی، متفکر برجسته شیعی، با تأکید بر عدالت، کرامت انسانی و حقوق فطری، به عنوان یک چارچوب نظری بدیل و بومی قابل توجه معرفی می شود. روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی است و با رویکرد کیفی، ابعاد حقوقی و فلسفی بحران های انسانی در غزه و لبنان را بررسی می کند. در این چارچوب، با تحلیل مستندات و گزارش های حقوق بشری نهادهای معتبر بین المللی، و همچنین استخراج مبانی نظری اندیشه های علامه طباطبایی از آثار تفسیری و فلسفی ایشان، سعی شده است همزمان رابطه میان نظریه های اسلامی در مورد حقوق انسان و چالش های عملی حقوق بشر بین المللی روشن شود. یافته های پژوهش نشان می دهد که اندیشه علامه طباطبایی در خصوص عدالت، کرامت انسانی و فطرت الهی، به عنوان اصولی غیرقابل نقض و فرازمانی، می تواند چارچوب های اخلاقی و فلسفی عمیق تری در قیاس با مدل های متعارف حقوق بشر ارائه دهد. از منظر علامه، عدالت نه تنها یک اصل حقوقی، بلکه یک قاعده کلی در نظام اجتماعی و طبیعی است که هم در شرایط عادی و هم در مواقع بحران باید اجرا شود. همچنین کرامت ذاتی انسان که از فطرت الهی نشأت می گیرد، جایگاهی جهان شمول برای همه افراد، بدون استثناء قائل است، امری که در بسیاری از رویکردهای حقوق بشر بین المللی، دستخوش تفسیرهای متغیر و گاه متناقض شده است. ناکارآمدی نظام های حقوقی جهانی در محافظت از غیرنظامیان در بحران های غزه و لبنان، علاوه بر دلایل ساختاری، به فقدان یک بنیان اخلاقی پایدار در حقوق بشر بین المللی نیز بازمی گردد. تلفیق اندیشه های علامه طباطبایی با چارچوب های بین المللی می تواند از این منظر رویکردهای جدیدی ارائه دهد که هم به اصول انسانی و الهی وفادار باشد و هم در سطح عملی، قدرت پاسخگویی به بحران های انسانی را تقویت کند. بازتعریف حقوق بشر با تکیه بر ارزش های عدالت، کرامت انسانی و فطرت الهی، در کنار ایجاد همبستگی جهانی و به ویژه اتحاد کشورهای اسلامی در دفاع از حقوق ملت های مظلوم، می تواند نقش مؤثری در کاهش بحران های انسانی ایفا کند و زمینه تحقق نظام حقوقی پایدار و عادلانه تری را فراهم آورد.
بررسی و مقایسه نگرش متخصصان و مدیران ورزش در زمینه نقش ورزش همگانی و قهرمانی بر شاخص های توسعه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، بررسی و مقایسه نگرش متخصصان و مدیران ورزش در زمینه نقش ورزش قهرمانی و همگانی بر شاخص های توسعه اجتماعی بود. روش تحقیق توصیفی بود و به صورت پیمایشی انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق شامل استادان تربیت بدنی، دانشجویان دکتری مدیریت ورزشی استان تهران و افراد شاغل در فدراسیون های ورزشی (حدود 700 نفر) بودند که 203 نفر به صورت تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار تحقیق شامل پرسشنامه 38 سؤالی محقق ساخته بود که روایی محتوایی آن توسط پانزده نفر از استادان دانشگاه ها و متخصصان تأیید شد و پایایی آن در آزمون مقدماتی با 30 آزمودنی و با استفاده از آلفای کرونباخ درتمامی شاخص ها بیشتر از 7/0 محاسبه شد. در خصوص روایی سازه، با توجه به بار عاملی و T–value تمامی شاخص ها پیشگوی مناسبی برای توسعه اجتماعی بودند. برای تحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی و استنباطی تی استودنت تک گروهی و مستقل، تحلیل واریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که نگرش متخصصان و مدیران ورزش درباره نقش ورزش همگانی و قهرمانی بر توسعه اجتماعی تمامی شاخص ها به جز عدالت اجتماعی در حد زیاد است، بنابراین برای استفاده از ورزش در راستای توسعه اجتماعی باید برنامه ریزی مناسب انجام گیرد.
تحلیل گام های حکمرانی اسلامی در اندیشه شهید محمدباقر صدر (ره)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمرانی سال ۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیای ۳)
167 - 197
حوزههای تخصصی:
شهید محمدباقر صدر، حکمرانی اسلامی را بر پایه اصولی همچون عدالت اجتماعی، تطابق با شریعت، انعطاف پذیری در رویارویی با مقتضیات زمانی و نظارت پیوسته، استوار می داند. از نگاه او، عدالت اجتماعی به عنوان ستون مشروعیت نظام حکومتی، نقش محوری در اعتمادسازی و پایداری حکومت دارد. ایشان بر هماهنگی کامل قوانین اجرایی با اصول شریعت تأکید کرده و مفهوم «منطقه الفراغ» را به عنوان ابزار انعطاف پذیری نظام حکمرانی برای پاسخ گویی به نیازهای متغیر جامعه معرفی می کند. در این راستا، نظارت دقیق و مداوم بر دستگاه های اجرایی، از دیدگاه وی، تضمین کننده شفافیت، رویارویی با فساد و افزایش کارآمدی نظام است. روش پژوهش به کار گرفته شده در این مقاله، توصیفی _ تحلیلی است و با بهره گیری از مطالعات تطبیقی و تحلیل متون کلاسیک و معاصر، چهارچوب نظری جامعی از حکمرانی در اندیشه شهید صدر; ارائه شده است. دستاوردهای پژوهش نشان می دهد که اندیشه حکمرانی شهید صدر، الگویی جامع و منعطف برای مدیریت جوامع اسلامی ارائه می دهد که با وجود حفظ اصول ثابت شریعت، امکان انطباق با تغییرات اجتماعی و فرهنگی را داراست. این مقاله، با ارائه مدل تحلیلی حکمرانی صدر، نقطه آغازی برای پژوهش های ژرف تر و گسترش مطالعات میان رشته ای در باب حکمرانی اسلامی شمرده می شود و زمینه ای را برای کاربردی سازی این اندیشه در بافت جوامع معاصر فراهم می آورد.
کشف فرایند تحقق عدالت اجتماعی با تحلیل آیات مشتمل بر دو کلید واژه «عدل» و «قسط»
حوزههای تخصصی:
درک ضرورت عدالت فطری است، اما فهم دقیق مؤلفه ها و فرایند آن دغدغه اندیشمندان و برآورنده نیازهای جامعه است. درک نگاه قرآن به عدالت نیازمند فهم جامعی از آیات ناظر به عدالت است. این مقاله کوشیده است با تنظیم آیات مربوط به عدل و قسط، نظریه ای درباره «فرایند تحقق عدالت اجتماعی» استنباط کند. بدین روی قریب ۵۰ آیه دارای کلیدواژه «عدل» و «قسط» انتخاب شده و از ۷۰ کلیدواژه در این آیات، قریب ۲۵ کلیدواژه اصلی استخراج شده و از ۸۰ آیه، برای ۱۴ کلیدواژه اصلی سلبی، معادل های ایجابی انتخاب گردیده است. بر اساس دو تفکیک «رفتار وضعیت» و «ویژگی ها آثار»، کلیدواژه های اصلی ایجابی به چهار بخش تفکیک و بر مواضع تحقق عدالت (نیازها، امکانات، تکالیف و حقوق) منطبق شده است. استمرار عمومی رفتار عادلانه، جامعه را به تحقق وضعیت عادلانه در جامعه سوق می دهد و به تدریج، آثار رفتار عادلانه و سپس آثار وضعیت اجتماعی عادلانه جامعه را فرا می گیرد. بنابراین، فرایند تحقق عدالت اجتماعی در قرآن چهار گام دارد: ۱) نیازها: حق و خیر؛ ۲) امکانات: امام حق، علم، شریعت، برّ و حدود؛ ۳) تکالیف: استمرار عمومی ایمان، پیروی علم، پیروی شریعت، حفظ حدود، انجام برّ، اتّقاء، اقتصاد، احسان، ایفاء، اصلاح، ابداء و تبیین؛ ۴) حقوق: فراگیرشدن اطمینان و اعتماد و تحصّن، رواج یافتن نفع، رشد، قوام، ثبات، کمال و تأویل احسن.
بنیادهای الهیاتی نظریه عدالت اجتماعی از منظر قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه حقوق اسلامی سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۶۸)
483 - 520
حوزههای تخصصی:
نظریه عدالت اجتماعی در دریافت معاصر، خواستار توزیع منابع کمیاب میان افرادی با دعاوی متعارض است و در این میان، بنیادهای نظریه عدالت، پاسخ به پرسش های اساسی آن، همچون ارزش ها و اهداف جامعه، توجیه نظریه عدالت و نقش آن می باشد که در نهایت آن را تا صورت بندی عدالت اجتماعی به مثابه نظریه ای ساخت یافته پشتیبانی می کند. در رویاورد به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، با عنایت به خاستگاه دینی آن، توجه به مبانی فقهی و کلامی قانون اساسی حائز اهمیت است؛ از این رو، «بررسی بنیان الهیاتی نظریه عدالت اجتماعی، مبتنی بر قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران» مسأله اصلی این نوشتار را صورت بخشیده است. نخستین یافته پژوهش حاضر، بررسی نسبت اجرای شریعت و تحقق عدالت اجتماعی است. نگارندگان کوشیده اند تا علاوه بر صورت بندی این رابطه، به بازکاوی تحلیلی آن نیز بپردازند. به علاوه، بنیادهای انسان شناختی نظریه عدالت نیز مورد توجه قرار گرفته است تا از این رهگذر، بنیادی الیهاتی در خصوص برابری اجمالی ابناء بشر فراهم آید. پژوهش حاضر در نهایت روشن می کند که عدالت اجتماعی نه صرفاً وظیفه ای برای دولت است، و نه تحقق آن تنها به اقدامات فردی افراد گره خورده است، بلکه عدالت اجتماعی نظامی تعاملی میان مردم و حاکمیت است که تحقق آن در گرو ایفای نقش دوطرفه حاکمیت و مردم خواهد بود.
بررسی اثر تصمیم گیری جمعی در افزایش عدالت اجتماعی با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد سال ۳۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۱
319-347
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله شناسایی شاخص های عقلانیت مشترک (به عنوان مبنایی برای تصمیم گیری مشترک)، تصمیم گیری جمعی و عدالت اجتماعی و سنجش نوع و میزان رابطه بین آنهاست. برای دستیابی به اهداف ابتدا یک مدل مفهومی با استفاده از پیشینه تحقیق و مصاحبه با خبرگان طراحی شده است. سپس روابط بین سنجه ها و سازه های این مدل به وسیله توزیع پرسش نامه در جامعه هدف بررسی شد. جامعه هدف، مدیران سازمان های دولتی (در سطوح مدیریتی مختلف) هستند که از موضوع تصمیم گیری جمعی آگاهی داشتند و یا تجربه استفاده از آن را داشتند. در مدل مفهومی عقلانیت مشترک شامل چهار شاخص (تفکرات مشترک، اهداف مشترک، منافع مشترک و علایق مشترک)، تصمیم گیری جمعی شامل چهار شاخص (رأی گیری، اشتراک اطلاعات، مشورت و تیم سازی) و عدالت اجتماعی شامل چهار شاخص (کاهش تبعیض، کاهش فساد، توزیع قدرت و کاهش تعارض منافع) است. برای دستیابی به اهداف تحقیق از روش معادلات ساختاری و برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار Smart PLS 2.0 استفاده شده است. برای بررسی برازش مدل کلی، از معیار نیکویی برازش (GOF) استفاده شده است که 0.516 به دست می آید و این معیار نشان می دهد برازش کلی مدل پژوهش مناسب است. نتایج نشان می دهد عقلانیت مشترک از طریق متغیر میانجی تصمیم گیری جمعی بر عدالت اجتماعی جمع تأثیر می گذارد. یعنی اگر مدیران بخواهند از عقلانیت مشترک ایجاد شده برای افزایش عدالت استفاده کنند، نباید تصمیم گیری جمعی را نادیده بگیرند. این مقاله می تواند به حکمرانان و مدیران انگیزه دهد که بدون صرف هزینه های زیاد، برای افزایش عدالت اجتماعی از روش تصمیم گیری جمعی در امور مختلف استفاده کنند.
ارزیابی و تحلیل توزیع فضایی شاخص های خدمات بهداشت و درمان با تأکید بر عدالت اجتماعی، مطالعه موردی: شهرستان های استان خراسان جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خدمات بهداشت و درمان یکی از ارکان توسعه محسوب می شود و توزیع عادلانه آن یکی از پیش نیازهای اصلی بهبود سطح برخورداری جامعه از سلامت و خدمات بهداشتی و درمانی می باشد. پژوهش حاضر با بهره گیری از روش تحلیل عاملی و تکنیک چند شاخصه آراس و با استفاده از 41 شاخص بهداشت و درمان به سطح بندی شهرستان های استان خراسان جنوبی می پردازد. رویکرد حاکم بر این پژوهش توصیفی – تحلیلی و از نوع کاربردی- توسعه ای است و برای تهیه نقشه سطح بندی از نرم افزار GIS استفاده شده است. با استفاده از مدل تحلیل عاملی تأییدی شاخص های خدمات بهداشت و درمان از تعداد 90 شاخص اولیه به تعداد 41 شاخص کاهش و در چهار دسته تقسیم بندی شدند؛ سپس با استفاده از مدل آراس هریک از شهرستان های استان خراسان جنوبی ازلحاظ برخورداری از شاخص های بهداشت و درمان رتبه بندی شدند، نتایج حاصل از مدل آراس نشان می دهد که شاخص های خدمات بهداشت و درمان از پراکندگی زیادی برخوردار است و اختلاف زیادی بین شهرستان های خراسان جنوبی ازلحاظ برخورداری از شاخص های خدمات بهداشت و درمان وجود دارد و شهرستان فردوس به عنوان برخوردارترین و شهرستان خوسف به عنوان محروم ترین شهرستان استان می باشند؛ همچنین با استفاده از ضریب پراکندگی (cv)، میزان توزیع و پراکندگی هر یک از شاخص های بهداشت و درمان بررسی شد و نتایج حاصل از آن بیانگر توزیع نابرابر هر یک از شاخص های بهداشتی در سطح شهرستان های استان خراسان جنوبی می باشد.
تبیین نقش عوامل فضایی در استقرار الگوی بهینه مراکز خدمات روستایی بر اساس رویکرد عدالت اجتماعی (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه پایدار فضا دوره ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
190 - 206
حوزههای تخصصی:
دسترسی مناسب به خدمات در مناطق روستایی از جمله ضرورت های توسعه روستایی است. درواقع، مراکز خدمات روستایی نیز نقش مهمی را در ارائه امکانات و خدمات موردنیاز روستاهای تحت نفوذ خود دارا هستند؛ زیرا این مراکز به عنوان پایگاهی برای تحرک و میل به زیستن در نواحی روستایی به حساب می آیند. به همین منظور پژوهش حاضر با هدف مکان یابی مراکز استقرار خدمات روستایی و تعیین سطح توسعه روستاهای شهرستان اصفهان تدوین شده است. بدین منظور 9 شاخص مکان یابی مراکز استقرار خدمات روستایی (تراکم جمعیتی، دسترسی به خدمات آموزشی و فرهنگی، دسترسی به خدمات بهداشتی و درمانی، دسترسی به تأسیسات زیربنایی، دسترسی به و سایل ارتباطی و حمل ونقل، دسترسی به خدمات تجاری و بازرگانی، دسترسی به خدمات سیاسی و اداری، معیار شیب زمین، توپوگرافی و ارتفاع)، انتخاب و با بهره گیری از مدل فرآیند تحلیل شبکه ای (ANP) ضریب اهمیت معیارها مشخص و ضرایبِ به دست آمده در سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) در لایه های اطلاعاتی تأثیر داده شد. با هم پوشانی آنها، پهنه های مستعد جهت ساخت مراکز استقرار خدمات روستایی شناسایی شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که معیار تراکم جمعیت با میزان ضریب اهمیت 191/0 بیشترین اهمیت و شاخص شیب زمین با ضریب اهمیت 068/0 کمترین میزان اهمیت را در فرآیند جانمایی مراکز استقرار خدمات روستایی شهرستان اصفهان به خود اختصاص داده اند. در نهایت اینکه مناطق شمال، غرب و مرکز شهرستان دارای ظرفیتی مستعد برای احداث مراکز استقرار خدمات روستایی می باشد.