مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۹.
۲۰.
شرق
حوزه های تخصصی:
"مقاله حاضر، خلاصه اى از پایان نامه کارشناسى ارشد است که در آن، نشریه هاى
ایران و امریکا به روش تحلیل محتوا مورد بررسى قرار گرفته است. هدف اصلى پژوهش، شناخت ساختار و شیوه انعکاس رویدادهاى عراق به لحاظ بى طرفى یا جانبدارى در ارایه اخبار و بررسى هم سویى یا عدم هم سویى این نشریه ها با دیدگاه سیاسى حاکم در کشور متبوع خود است.
بدین منظور، تمام مطالب مربوط به حوادث عراق از زمان انتقال قدرت به دولت موقت در طول دو ماه، یعنى از 11 تیر 1383 تا 11 شهریور 1383 (اول جولاى 2004 تا اول سپتامبر 2004) در کلیه شماره هاى تایم و نیوزویک (از آمریکا) و کیهان و شرق (از ایران) مورد بررسى قرار گرفته است.
حوادث 11 سپتامبر 2001 در آمریکا و حمله این کشور به افغانستان و عراق، نقش رسانه ها و از جمله مطبوعات را در انعکاس وقایع و ارایه اطلاعات، از یک سو و کنترل افکار عمومى، یا به گفته ""ادوارد ال برنیز""، «مهندسى رضایت»، در هم سویى با اقدامات سیاسى و نظامى دولت ها را از سوى دیگر، مشخص تر نمود.
مطبوعات دو کشور ایران و آمریکا نیز هر کدام از دیدگاه خود به ارایه اطلاعات در مورد وقایع مذکور پرداختند.حمله نیروهاى ائتلاف به عراق در 20 مارس 2003 و سرنگونى حکومت صدام حسین ، یکى از این حوادث بود که در مطبوعات دو کشور بازتاب هاى مختلفى داشت .
نتایج این پژوهش نشان مى دهد که روزنامه کیهان و هفته نامه نیوزویک، در موارد مختلفى نزدیک به هم عمل کرده اند. به عنوان مثال، در مواردى مانند جهت گیرى منفى در تیتر و لید، استفاده از تیترهاى اقناعى، استفاده از صفات ارزشى در تیتر، گرایش به تنش زایى و ارایه رویکردى معیوس کننده و بدبینانه، درصدهاى بالاترى در مقایسه با شرق و تایم داشته اند. اگر چه میزان هماهنگى یا هم سویى کیهان با دیدگاه سیاسى حاکم در ایران، به مراتب بیش تر از هماهنگى یا هم سویى نیوزویک با دیدگاه سیاسى حاکم در آمریکا بوده است.
"
ادبیات معاصر فارسی در ترازوی ادبیات تطبیقی
حوزه های تخصصی:
درآمدی بر شرقشناسی و مستشرقان
حوزه های تخصصی:
غربیان از دیرباز به شناخت شرق توجه کرده و کارها و پژوهشهای فراوانی در اینباره سامان دادهاند که آنها را «شرقشناسی» و در سرزمینهای اسلامی «مطالعات اسلامی» میخوانند. این نوشتار بر آن است که با تبیین و تعریف این پدیده، دگرگونیهای مفهومی و عوامل، انگیزهها و تطور تاریخیاش را بررسد.
این پژوهشها از نخستین عصرهای باستان آغاز شده، دورهای میانی این عصر را گذرانده و دوره مطالعات نوبنیاد را درباره شرق و اسلام (کلاسیک و آکادمیک) در برگرفته و بر پایه اوضاع گوناگون در هر زمانی متفاوت شده است. خاورشناسان غربی به انگیزههای گوناگونی به این مطالعات میپردازند و از اینرو، این نوشتار در پایان، ارتباط اسلام و مسیحیت و واکنشهای کلیسا را در برابر اسلام وامیکاود و شیوههای تازه این رویارویی ارزیابی میکند.
جایگاه ایران در نظریه انقلاب شرق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دوره اولیه حاکمیت سوسیالیستی بر روسیه، نگاه و برداشت لنین از نقش و جایگاه ایران همواره تعیین کننده ابعاد روابط دو کشور و میزان اهمیت آن بود. اهمیت چنین برداشتی موجب شد دولت روسیه پس از تسلط کامل ارتش سرخ بر سراسر روسیه و تامین امنیت در مرزهای دوکشور، نیروی نظامی خود را وارد ایران کند.
زندگی بعد از پسامدرنیسم و تحلیل کانترا پانتال متن
حوزه های تخصصی:
این مقاله که به نوعی در پاسخ به کتاب های «شرق شناسی»و «فرهنگ و استعمار» ادوارد سعید است‘ نگرشهای دیالکتیکی نسبت به «شرق» در تعدادی ازمتون ادبیات انگلیسی را مورد مطالعه قرار می دهد. با انجام یک تحلیل «کانترا پانتال» متن علائمی از یک شرق کلیشه ای و یکنواخت در چارچوب گفتمان غالب ظاهر می شود. به نظر می رسد گفتمان های مشابه ‘تعدادزیادی از اساتید ومنتقدین معاصر در زمینه ادبیات انگلیسی را نیز تحت تاثیر قرار می دهند. این مسئله درباره یک «تضاد جفتی» و یا به قول «بابا» در باره یک رابطه «جاذبه و دافع» میان«غرب» و «غیر» پرسش های بسیاری را بر می انگیزد. آیا تصویر شرق نسبتاً ثابت و یکنواخت است؟ و آیا شرق به خاطر تبادل فرهنگی و اختلاط فرهنگی همیشه تهدید بالقوه ای به شمار می رود؟ پاسخ این پرسش ها را می بایست در بطن موضعگیری ایدئولوژیکی خود نویسندگان و نیز شرق شناسی منتقدان و نظریه پردازان دنبال کرد
نجات تالابا و پایداری گفتمان شرق شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یک ویژگی مهم که مکررا در بررسی و تجزیه و تحلیل شرق مشاهده می شود عقیده بدوی بودن شرق وناتوانی آن در اداره و مدیریت خویش است. چنین گفتمان مکرری در فرایند گفتمانی نویسندگان و دانشمندان شرق شناس وجود دارد و به نظر می رسد برخلاف عقیده برخی از نقادان رابرت سوتی نیز از این قاعده مستثنی نیست. علیرغم اینکه رابطه شرق وغرب به اشکال مختلف در متون غربی ظاهر می شود‘ به ندرت غرب موقعیت برتر خیالی خود را در این متون واگذار میکند. این موقعیت برتر ولی انعطاف پذیر این ادعا را تقویت می کند که شرق شناسی یک گفتمان ایدئولوژیک است با مرزهای به شدت محدود شده. علیرغم اینکه ساخته های "غیر" از جهات مهم تنوع خارق العاده ای ندارند‘ هدف این مقاله این نیست که غرب واحدی را ارائه دهد که "غیر" را می سازد. اساساً این ایده که یک شرق واحد و یک غرب واحد وجود خارجی دارند و بشر را به دو اقیانوس مجزا و منفک از هم تقسیم میکند یک توهم ایدئولوژیکی است.
جایگاه شرق ودیوان حافظ در اندیشة گوته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گرچه آشنایی اولیه غرب با شرق‘ با شک و تردیدهایی همراه بود‘ اما به تدریج و به خصوص در دوره روشنگری‘ با پی بردن به غنای فرهنگ و ادب مشرق زمین ‘ از پیشداوری های منفی غرب کاسته شد و روند گرایش به شرق شتاب بیشتری گرفت. در دوره رمانتیسم ‘ ادبیات مشرق زمین منبع الهام نویسندگان ‘ متفکران و ادبای غرب شد. هردر از پیشگامان نهضت فکر ی گرایش به فرهنگ و ادب شرق در ادبیات آلمان بود و بر باورهای گوته درباره شرق تاثیر عمیقی نهاد. به دنبال هردر ‘ نویسندگان آلمانی دیگری نیز به این نهضت فکری پیوستند. شرق در ابتدا برای گوته محملی برای فرار از دنیای پر آشوب غرب بود. آشنایی او با دیوان حافظ و تاثیری که حافظ از نظر فکری بر او داشت‘ آن چنان عمیق بود که او را بیش از پیش به سوی شرق سوق داد و زمینه ساز سفرعرفانی ‘ خیالی و هجرت گونه او به شرق شد.
حضور شرق در فرهنگ آلمانی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"موضوع «شرق» دهه ها پیش از ایجاد و گسترش آکادمی ها و مکتب های شرق شناسی مورد توجه اهل ادب و فرهیختگان آلمانی زبان قرار گرفته و به ویژه از نیمه دوم سده هیجدهم میلادی بیش از هر زمان دیگری در آثار ادبی، ترجمه ها و مباحث نظری مطرح شده، و وجه تخیلی آن نیز افزایش قابل توجهی یافته بود. جستار حاضر نخست دلایل مطرح شدن شرق را در برهه زمانی مذکور بررسی می کند و سپس به معرفی آن دسته از متون شرق گرایانه می پردازد که سهم برجسته ای در باز شدن فضای فرهنگی و تکوین ادبیات جهان شمولانه داشته اند.
در پایان برداشت های عرضه شده در مورد شرق، در سه ساحتِ علوم نظری، پرداخته های ادبی و سفرنامه بررسی و تحلیل خواهد شد."
«جغرافیای تخیلی»: گفتمان شرقشناسانه در بهشت از دست رفته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بهشت از دست رفته ارجاعات فراوانی به شرق وجود دارد. شرق در چارچوب زمانی- مکانی فراگیر این اثر - در «جغرافیای تخیلی» آن - جایگاه ویژه ای دارد. این مقاله به بررسی گفتمان شرق شناسانه در شاهکار جان میلتون می پردازد. نویسندگان برآنند که این گفتمان را باید در رویکرد اساساً مذهبی و ضد سلطنتی شاعر بازجست. همعنان کردن شرق با شر و منش شیطانی را نمی توان از «شرق شناسی پنهان» بهشت از دست رفته جدا انگاشت اما نویسندگان می کوشند نشان دهند مسائلی چون ملاحظات زیبایی شناسانه، مکان- زمان کیهانی، تکیه بر مرجعیت تاریخ، کلاسیسیسم، دانشنامه گونگی، سلطنت ستیزی ریشه ای و، مهمتر از همه، فرایند مابه ازاگذاری و فرافکنی تعمدی – استتار انتقاد از شرایط زمانه در کسوت شرق - جملگی بازنمایی های شرق در این اثر را پیچیده می کنند. ماحصل، گفتمانی است چندلایه و دوپهلو.
در مصاف با دیگری، بازخوانی سه رمان فارسی در پرتو گفتمان غربزدگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله کوشیده ایم دو رمان شازده احتجاب و بره گمشده راعی اثر هوشنگ گلشیری و نیز رمان سووشون سیمین دانشور را بر بستر گفتمانی یک دوره خاص یعنی دهه 40 بازخوانی کنیم. این گفتمان را می توان گفتمان غربزدگی نامید که شامل موتیفهای مختلفی است از قبیل حسرت بر سنت و از دست رفتن یکپارچگی آن؛ تحقیر روشنفکر طرفدار غرب و کوشش برای دادن تعریفی جدید از او، بیزاری از غرب و عامل کلیه ویرانیها و مصیبتها چه مادی و چه معنوی دانستن آن و از این قبیل. متنی که کلیه این موتینها را در خود متبلور می کند، کتاب غربزدگی جلال آل احمد است. در این کتاب آل احمد نشان می دهد که غرب از همان آغاز شکل گیری اش در صدد ضربه زدن و نابود کردن جهان اسلام بوده است؛ و در این راه از انواع حربه ها و دسایس و توطئه ها استفاده کرده است. در نهایت غرب با این ابزار کلیت اسلامی را نابود کرده است. نابودی این کلیت در سووشون به صورت نابودی خانواده زری بازنمایی می شود و در بره گمشده راعی به صورت پراکنده شدن گله و از هم پاشیدن مجموعه و بی اعتبار شدن عمل پیام آوری.
غرب و مبانی فکری آن در اندیشه خمینی (ره)
حوزه های تخصصی:
با توجه به تحول در زاویه دید ما نسبت به غرب و وضعیت جهان معاصر ، ضرورت اتخاذ موضعی متناسب با ارزشهای انقلاب اسلامی و هویت ایرانی - اسلامی به وضوح آشکار می گردد . امام خمینی به عنوان ایدئولوگ و رهبر انقلاب اسلامی و بنیانگذار جمهوری اسلامی رویکردی را نسبت به غرب مطرح می سازد که کمابیش با کلیت فرهنگ ما سازگار و هماهنگ است . چنین رویکردی با نفی غرب بر مبنای شاخصها و اصول نظری آن چون اومانیسم ، ماده گرایی و سکولاریسم ، ناسیونالیسم ، اصالت فرد و سلطه محوری به طرح احیای شرق و قیام و ایستادگی مردمانش در برابر غرب با توکل بر مبداء جهان هستی و با اتکای به خود می پردازد . بر اساس این طرح ، غرب ، مغرب حقیقت قدسی و شرق ،اشراق حقیقت و تجلی نور خدا است. در چنین طرحی انسان به خویشتن حقیقی یا فطرت خداگونه و مخموره خود باز می گردد و بدین سان به سوی کمال و سعادت حقیقی گام بر می دارد .
مفهوم شرق و غرب در اندیشه فردید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شرق و غرب واژگانی هستند که پیشینه طولانی در ادبیات و اندیشهی ایرانیان دارند. با پذیرش همراهی ادبیات و اندیشه به این نکته پی میبریم که ریشهی این اصطلاحات از کجا وارد ادبیات ما شده است. مفهوم شرق و غرب نخستین بار توسط عرفاء بهکار گرفته شد. این واژهها در مسیر تاریخی خود چندین بار تغییر معنا یافته و در نهایت به فضای جدید رسیده اند. تمرکز این مقاله بررسی این دو واژه در اندیشه فردید است، اینکه فردید چگونه با بهرهگیری از ادبیات چپ و ادبیات عرفانی سرزمین خود این دو واژه را بازتولید میکند و در دنیای مدرن و در تقابل با آن معنای جدید به آنها میدهد. بررسی این دو واژه در گرو شناخت ادوار تاریخ از نظر فردید می باشد. به تعبیری بحث از حقیقت غرب زدگی مستلزم بحث از ادوار تاریخ است.
شرق شناسی ادواردسعید و جایگاه اسلام در مقابل غرب
حوزه های تخصصی:
از همان زمانی که غرب و اروپای مسیحی کوشید هویتی مشخص برای خویش پردازش کند، تعریف شرق به مثابه «دیگری» ضرورت یافت و غرب تلاش کرد خود را در ساختار آن روزگار در تقابل با این دیگری تعریف کند. به بیان دیگر، شرق آن دیگری بود که غرب برای هویت یابی می باید از آن فاصله بگیرد و این فاصله گیری مستلزم شناخت این دیگری بود. غرب مدرن باید این دیگری را تعریف می کرد تا خود را در برابر آن و در تفاوت با آن تعریف کند. در همین راستا شرق شناسی شکل گرفت تا آغازی به غیریت سازی شرق باشد.
تاثیر اسلام و فرهنگ شرقی بر آثار میخائیل لرمانتف (نویسنده قرن طلایی ادبیات روسیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعاتی که در بحث ادبیات تطبیقی مطرح می شود، تاثیر و تاثرهای ادبی و فرهنگی شرق و غرب بر یکدیگر می-باشد. لذا مساله تاثیر شرق و فرهنگ شرقی بر آثار ادبی غرب از دیرباز مورد توجه منتقدان و صاحبنظران بوده است. البته باید بر این نکته تاکید کنیم که تاثیر ادبیات و فرهنگ شرق و جلوه های آن در آثار اروپایی به خصوص در آثار رمانتیسم به روشنی نمایان است.در این مقاله، به بررسی مساله تاثیر شرق و اسلام در آثار میخائیل لرمانتف پرداخته ایم و با بررسی نمونه هایی از اشعار این شاعر، درام و رمان نویس روس، گرایش وی را به شرق و فرهنگ شرقی نشان داده ایم. در بسیاری از اشعار لرمانتف، شاعر برعلاقه و گرایش خود به شرق پافشاری می کند و بدان فخر می ورزد. بررسی آثار این شاعر نیز نشان از آگاهی و معرفت وی نسبت به ایران، مکه، مصر، فلسطین و... دارد، البته بیشترین تاثیر او از قفقاز می باشد که در کودکی چندین مرتبه برای استفاده از آب های معدنی به آن جا سفر کرده بود و همچنین، به-دلیل تبعیدش توسط نیکلای اول به قفقاز، او توانست از نزدیک با فرهنگ مسلمانان قفقاز آشنا شود. لرمانتف تمدن کهن مشرق زمین را در آثار خود پاس می دارد و به طبیعت زیبای کشورهای شرقی عشق می ورزد و در سروده های خود مناظر شرقی را با خلاقیتی تاثیرگذار به تصویر می کشاند.
تاثیرسعدی بر آثار ولتـر (فیلسوف قرن 18 فرانسه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیقات وسیعی درباره سعدی و غرب تا به حال انجام شده است، اما سهم سعدی در آثار ولتر، این فیلسوف روشنگر که امروز حتی به نام پیش کسوتِ تساهل و تسامح شناخته شده است و تمام دوران طولانی زندگیش را برای بهبود جوهره وجود انسانی چه از طریق حکایات (معروف ترین آن ها زدیگ یا صادق) و چه از طریق تحقیقات تاریخی (تاریخ شاهان یا تتبع بر اخلاقیات) صرف کرد بسیار است. فیلسوفی چون ولتر در سعدی همان آنی را پیدا کرد که تا آخر قرن 17 افکار مسالمت جویانه اش به خصوص نزد سیاحان پروتستان ستایش شد. از اوایل قرن 18 روشنگران برای اشاعه مرام فلسفی خود بر پایه انسانگرایی مسیحی کلاسیک جدید خلاف کلاسیک یونان باستان در جهت بهبود وضع سیاسی و مذهبی جامعه فرانسه بر مبنای وضع قوانین و اعتلای اخلاقیات احتیاج به منابع زنده و مستدل از کشورهای بر سر زبان و دور از اروپا داشتند. خواهان آن بودند که با نشان دادن فرهنگ غنی دیگری کمبودها و خود باوری های بی محتوای طبقه فرهنگ زده فرانسه را انتقاد کنند. شواهد و تحقیقات نشان می دهد که ولتر بیش از آنچه به طورگذرا بخواهیم در باره اثر پذیریش از سعدی در قسمتی از حکایاتش بگوییم به او مدیون است. جای پای او را چه مستقیم آنجا که خود اعتراف می کند و چه غیر مستقیم آنجا که در تاملات و واکنش هایش انعکاس می یابد، می توان جست وجو کرد. در ادبیات ولتر نه تنها شرق افسانه ای با طنز و استعاراتش نفوذ دارد، بلکه فلســـفه اخلاقی، خداپرستی و سیاسی و بالاخره ایده آل انسان دوستی سعدی نیز در نوشته هایش(1) حلول کرده است؛ به همین دلیل هم منابعی را که نشان می دهند ولتر از سعدی بهره ها برده است، نباید از نظر دور داشت، زیرا این منابع می توانند ادعای تفاهم ولتر با سعدی را در این پژوهش ثابت کنند و دلایلی بر پیشرفت تاثیر افکار سعدی بر میراث گذاران اواخر قرن و شعرا، محققان و مترجمین قرن 19و ادبیات نوین باشند.
جایگاه سعدی در ادبیات روسی(بر اساس آثار ایوان بونین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارتباطات فرهنگی و ادبی دو کشور ایران و روسیه سبب شده است تا آثار نویسندگان ایرانی ، مانند : سعدی ، حافظ ، مولوی و خیام بر نویسندگان روسی تاثیر چشمگیری بگذارد . از میان نویسندگان روسی ایوان بونین بنا به اظهار خودش بشدت تحت تاثیر سعدی است . این دو نویسنده از بسیاری جهات همانند یکدیگرند . مهمترین شباهتهای آن دو این است که برای شناخت جهان بسیار سفر کرده اند . هر دو در آثار خود زراندوزی را سخت نکوهش می کنند و از نظر آن دو هدف اصلی زندگی در این دنیا کسب کمالات اخلاقی و بر گرفتن توشه برای جهان آخرت است . ایوان بونین ، آخرین نویسنده کلاسیک ادبیات روسیه در آثارش بارها از تاثیر پذیری خود از سعدی سخن می گوید . او زیبایی کلام خود را وامدار سخنان همچون مروارید سعدی می داند که بر کلام او تاثیر گذاشته است . بونین چه در نظم و چه در نثر با بهره گیری از سخنان شیخ سعدی گفته های خود را مستند می کند . علاقه به سفر که از ویژگیهای بارز بونین به شمار می آید ، از نظر نویسنده باعث شده تا او روح خود را قم زنی کند و به دیدگاه های جدید فلسفی دست یابد .
آرتو و تئاتر شرق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آنتنن آرتو شاعر دیده ور فرانسوی و نظریه پرداز تئاتر مدرن از جمله هنرمندان عصاینگری است که جامعه زمان خود را به باد انتقاد می گیرد و در کتاب مشهور تئاتر و همزادش به خصوص به ساختار شکنی تئاتر کلاسیک غربی و لاتین می پردازد. او در این کتاب تئاتر غرب را رد می کند و به تئاتر شرق روی می آورد که بر عکس تئاتر غربی که تا آن روز شالوده هایش بر واژه و کلام برای بیان نظر ها و احساسات استوار بوده، نمادین و اغواگر است. آرتو بر این پندار است که تئاتر غرب با آشکارا بیان کردن مفاهیم در واقع به جای به تفکر واداشتن، ریشه تفکر آدمی را می خشکاند. حال آنکه تئاتر شرق با پوشاندن نظر و احساس در لفافه نماد ذهن را به کنکاش در حقیقت آنها بر می انگیزد. مقاله خاضر تلاشی است برای شناساندن نقاط قوت تئاتر شرق با ارائه مثالهای روشن و شفاف. همچنین تلاشی است برای هر چه شفافتر پاسخ دادن به انی پرسش ها که چرا آرتو تئاتر شرق را برتر و متمایز از تئاتر غرب می داند و تا چه حد در پرورش نظریه های خود از تئاتر سنتی، آیینی و جادویی مشرق زمین الهام می گیرد.
گزینه های ایران در روابط خارجی بر اساس سیاست نگاه به شرق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از تحولاتی که پس از انقلاب در عرصه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران به وقوع پیوست، طرح سیاست نگاه به شرق در دولت نهم می باشد. سیاست نگاه به شرق جمهوری اسلامی ایران از جمله سیاست های راهبردی است که با هدف توازن بخشیدن به مراودات سیاسی و اقتصادی با کشورهای غربی از یک سو، و کشورهای جنوب شرقیآسیا با توجه به امکانات بالقوه آن ها صورت می گیرد. با توجه به این که سیاست نگاه به شرق بعد از انقلاب مطرح شده، اما با روی کارآمدن دولت نهم، جنبه رسمی تری به خود گرفت و دستگاه سیاست خارجی ایران آن را به طور جدی در دستور کار خود قرار داده است که این امر ناشی از مساله هسته ای ایران و تهدیدهایی است که از سوی غرب بر ایران وارد می شود. از این رو، اولین اقدام در عرصه سیاست خارجی دولت نهم مقابله با شرایط تهدیدآمیزی است که از سوی نظام سلطه جهانی به سرکردگی امریکا علیه ملت ایران تحمیل می شود. از این نظر پرداختن به مساله هسته ای در کانون دیپلماسی دولت نهم قرار گرفت. از این رو یکی دیگر از ارکان یا مؤلفه های دولت نهم در زمینه سیاست خارجی، متنوع ساختن گزینه های سیاست و روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران می باشد. دولت نهم قائل به محدود شدن روابط خارجی با چند دولت قدرتمند از قبیل کشورهای اروپایی نیست و سعی در استفاده از تمام ظرفیت های موجود برای تعامل با سایر کشورها از قبیل دولت های منطقه ای، امریکای لاتین، روسیه و چین دارد که در تقابل با چنین رویکردی است. اما این که کشورهای آسیایی ظرفیت های لازم را در برابر کشورهای غربی در سیاست نگاه به شرق ایران می توانند داشته باشند، مساله ای است که در این مقاله به آن پرداخته می شود.
شرق شناسی مطالعات فرا استعماری درباره ی شرق (L’orientalisme, études post-coloniales sur l’Orient)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شرق شناسی در اروپای قرون وسطی ابتدا به عنوان یک رشته ی علمی بواسطه تلاش محققان برای فراگیری زبانهای شرقی پایه گذاری شد.اما در ابتدای قرن هفدهم میلادی و کثرت سفر به مشرق زمین پیشرفت کرده و عاملی برای شناخت بهتر و دقیق تر به شرق و شرقیان گردید. بر اساس نظریه ی فرا استعماری (post-colonialisme) ارائه شده توسط ادوارد سعید در کتاب ""شرق شناسی ˛ شرق مخلوق غرب""این جریان نوع جدیدی از تسلط را ارائه می کند .در این میان تلاش بعضی از نویسندگان و شاعران برای شناساندن شرق به غرب مطابق با کلیشه های شکل گرفته در اروپای قرن نوزده وزمینه سازی این نوع تسلط قابل تامل است .با این نوع نگاه شرق در ذهن غربیان به گونه ای دیگر در امده ودیگر به معنای جغرافیایی کلمه مد نظر قرار نمی گیرد بلکه به نوعی خاص مخلوق ذهن غربیان معرفی می شود. ما در این مقاله نشان داده ایم چگونه مطالعات و قضاوتهای شرق شناسان ̨ نویسندگان و علمای غربی بهانه و سر انجام موجب استعمار کشورهای افریقائی و شرقی بوسیله ی دولتهای غربی می شود.