مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
سوسیالیسم
منبع:
پژوهشنامه علوم سیاسی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
155 - 184
حوزه های تخصصی:
مارکس در زمره ی فیلسوفانی است که تاثیر عمیق و گسترده ای در ساحت نظر و عمل بر فلسفه و جریان های سیاسی و اجتماعی قرن بیستم داشته است. اندیشمندان در نحله های گوناگون از جمله پوپر و دریدا به ایجاب و سلب او را مورد ملاحظه قرار دادند. بررسی هم زمان مواجهه آن ها با مارکس از جهات گوناگون دارای اهمیت است. پوپر به وجهی سلبی در جهت تحقق کاپیتالیسم به نقد همه جانبه ی مارکس می پردازد. اما دریدا مطابق با رویکرد ساختارزدایی برخی از مفاهیم مارکس را به نقد می گیرد و برخی دیگر را بازآفرینی می کند. رویکرد دریدا زمینه ی عبور از دوگانه سوسیالیسم و کاپیتالیسم حاکم بر تمامی ارکان اندیشه های قرن بیستم را فراهم می کند. این مقاله سه مورد را به طور خاص تبیین می کند:1- مواجهه ایجابی و سلبی پوپر با مارکس. 2- مواجهه ایجابی و سلبی دریدا با مارکس. 3- شباهت ها و تفاوت های مواجهه پوپر و دریدا با مارکس.
مفهوم «ازخودبیگانگی»؛ نظرگاه اریک فروم و جلال آل احمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«ازخودبیگانگی» به عنوان یکی از مهم ترین مسائل انسان شناختی، که در رشته های گوناگون و از دیدگاه های مختلف، محل توجه و بررسی قرار گرفته، در زندگی امروزی از اهمیت و جایگاه ویژه ای برخوردار است. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر، بررسی مفهوم «ازخودبیگانگی» از نظر دو اندیشمند غربی و اسلامی، اریک فروم و جلال آل احمد، با توجه به جایگاه خاص آنها در مقام اندیشه است. برای گردآوری داده ها، از روش کتابخانه ای و اسنادی استفاده شده است. براساس نتایج تحقیق، مفهوم «ازخودبیگانگی» در نظر اندیشمندان مذکور، متشکل از چهار بُعدِ ماهیت، نمودها، ریشه ها، و راه های برون رفت از آن است. علاوه بر این، روشن شد که تشریح ابعاد گوناگون «ازخودبیگانگی» از سوی این دو اندیشمند، علاوه بر تفاوت های مبنایی و ظاهری، از شباهت هایی نیز برخوردار است. در نهایت، با توجه به نظر این دو، می توان گفت که اولا،ً باید از برخورد منفعلانه با عوامل پدیدآورنده «ازخودبیگانگی» دوری کرد. ثانیاً، اینکه رهاییِ از «ازخودبیگانگی» از رهگذر فردگرایی حاصل نمی شود و مستلزم ارزش های جمع گرایانه است.
جریان های سیاسی-اجتماعی مؤثر در تحول فکری اخوان المسلمین
منبع:
پژوهش در تاریخ سال دوم زمستان ۱۳۹۰ شماره ۴ (پیاپی ۵)
45 - 65
حوزه های تخصصی:
نقش تحولات سیاسی و اجتماعی در برآمدن نهضت اخوان المسلمین، حکایت از وسعت و دامنه تأثیرات عوامل مذکور در تحول فکری این جنبش دارد. مسئله اصلی پژوهش درک مسائل بیرونی در تحوّل فکری اخوان المسلمین است. بدین ترتیب سوال اصلی حول محور این مسئله است که چه عواملی در تحوّل فکری اخوان در طول هشت دهه از فعالیت آن جنبش نقش داشته است؟ فرضیه تحقیق که بر مدار مسئله دور می زند حکایت از آن دارد که عواملی چون ملی گرایی(فرعونیسم)، و پان عربیسم، استعمار و استشراق (شرق شناسی)، علمانیت (سکولاریسم)، اصلاح طلبی و مدرنیسم اسلامی، صهیونیسم و تشکیل دولت اسرائیل در فلسطین، سوسیالیسم و... در تحوّل فکری جنبش مذکور نقش شایانی ایفا نموده است. نتیجه حاصل از پژوهش بیانگر تأثیر عوامل بیرونی در اندیشه اخوان چه به صورت جبهه گیری منفعلانه و یا فعّال و چه به صورت همراهی با آن بوده است.
تحلیل ساختار سه وجهی اندیشه های دکتر علی شریعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۹ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
645 - 664
حوزه های تخصصی:
دکتر علی شریعتی از نادر روشنفکران معاصر ایرانی است که طی نیم قرن اخیر توانسته است نفوذ و حضور خود را در حوزه اندیشه ورزی حفظ کند. در بررسی اجمالی می توان دریافت ساختار ذهنی شریعتی اغلب شکلی سه وجهی دارد؛ ذهنیتی که ریشه در سنت داشت و در هوای مدرنیته تنفس کرده بود و در جهان سوم و نظام بین المللی دوقطبی می زیست. شاید «تنوع»، «پویایی» و «تغییر» از عوامل اصلی تکوین ساختار فکری و اندیشه ورزی او باشد. در این چارچوب، مقاله حاضر در پی این است که با به کارگیری نظریه مسئولیت روشنفکران و با استفاده از روش تاریخی – تحلیلی، به واکاوی چارچوب اصلی و متد غالب حاکم بر اندیشه شریعتی بپردازد و در این میان به این پرسش ها پاسخ دهد که ساختار ذهنی و اندیشه شریعتی منطبق بر چه الگویی است و از کجا سرچشمه می گیرد؟ و اینکه آیا کاربست این ساختار یا ساختارهای ترکیبی مشابه می تواند در برون رفت از بن بست تاریخی توسعه نیافتگی یاریمان کند؟ فرضیه اصلی در این تحقیق این است که اندیشه های شریعتی تحت تأثیر فلسفه تاریخ مارکس و هگل از ساختار سه وجهی پیروی می کند و در این چارچوب در نوشته های وی مهم ترین سه گانه شامل اسلام، ایران و سوسیالیسم است و به نظر می رسد در شرایط حاضر نیز این منطق می تواند در ایجاد فصل مشترک و نقطه اتصال مساعی مردم، جریان های سیاسی و دولت در راستای ایجاد تفاهمی آینده نگر و توسعه خواه مفید باشد.
الگوشناسی و بازشناسی انتقادی مردم سالاری نزد جریان سیاسی سوسیالیسم ایرانی دوره پهلوی دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال اول تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
91 - 126
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی مقاله حاضر، کاوش مردم سالاری در اندیشه و نظر جریان سیاسی سوسیالیسم ایرانی دوره پهلوی دوم بوده است؛ ازاین رو این پرسش مطرح شد که آیا می توان تلقی این جریان را از مردم سالاری به شکل الگو وار نیز عرضه کرد. مطالعه کنش و نظر این جریان سیاسی، با کاربست الگوی نظری-روشی جریان-گفتمان نشان داد که مردم سالاری، یکی از نشانه هایی بوده که جریان سوسیالیسم به تلاش برای معنادهی به آن برآمد، وقته حاصله در خدمت تحول خواهی سوسیالیستی قرار داشته و در تعارض های گفتمانی، ابزار ضد نظم و از عناصر تقویت کننده گفتار مقاومت برای تحقق دال مرکزی یعنی «سوسیالیسم» بوده است. از متن مطالعاتِ کنش و نظر این جریان، سه الگوی «مردم سالاری توده ای»، «مردم سالاری ارشادی» و «مردم سالاری دوسویه» بازشناسی و مفهوم پردازی شدند. ارزیابی مقایسه ای الگوها نیز نشان داد الگوی اصلی و جریانی مردم سالاری این دوره سوسیالیست ها، الگوی مردم سالاری توده ای بوده است.
تحلیلی بر روش شناسی نظام های اقتصادی- سیاسی با تأکید بر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال اول پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
5 - 30
حوزه های تخصصی:
در این مقاله تلاش شده است تا از طریق بررسی رابطه میان ایده - ماده به بررسی نظام های مطرح در حوزه اقتصاد سیاسی که عبارت اند از لیبرالیسم یا اقتصاد مبتنی بر بازار آزاد و سوسیالیسم یا اقتصاد برنامه ریزی شده و اقتصاد ترکیبی پرداخته شود و در پایان، روش شناسی نظام اقتصادی- سیاسی ایران مورد تحلیل قرار گیرد. سؤال این است که چه نوع روش شناسی برای بررسی این نظام ها مناسب تر است. فرض پژوهش این است که ازآنجاکه در اقتصاد لیبرالیستی، ایده تقدم بر ماده و در اقتصاد سوسیالیستی، ماده تقدم بر ایده دارد به دلیل جدایی میان سوژه و ابژه در این دو نظام، روش شناسی این دو نظام اقتصادی- سیاسی، پلورالیستی و مبتنی بر نقد بیرونی و ذره گونه است. درحالی که در اقتصاد ترکیبی که مبتنی بر دیدگاه توسعه منابع انسانی و دولت رفاه است، نوع روش شناسی آن «درون ماندگار» و یا استعلایی است. روش شناسی در این مقاله، مبتنی بر روش شناسی مایکل والزر است که درصدد است به نوعی بین ایده و بین ماده در نظام های اقتصادی - سیاسی، توازن و تعامل بر مبنای واقعیت های موجود ایجاد کند.
تحلیل انتقادی اندیشه سیاسی غرب مدرن در منظومه معرفتی اقبال لاهوری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
غرب در سده های اخیر اندیشه های نوینی را در عالم سیاست پدید آورده است. سکولاریسم، دموکراسی، ناسیونالیسم، سوسیالیسم، فاشیسم و لیبرالیسم از جمله این اندیشه هاست. تحقیق پیش رو کوشیده است این اندیشه ها را از نگاه اقبال لاهوری یکی از تحصیل کردگان در غرب و آشنا با فرهنگ مغرب زمین مورد تحلیلِ انتقادی قرار دهد. با توجه به اینکه پیشرفت و چیرگی غرب بر دیگر ملت ها سبب ارزشمندی تمدن جدید و به ویژه قداست تفکر سیاسی مدرن در اذهان بسیاری شده است، این بررسی می تواند گامی مهم در فهم اندیشه سیاسی غرب به عنوان رقیب اندیشه اسلامی و نیز نقد بت شدگی و غرب پرستی به شمار آید. این پژوهش که به صورت توصیفی تحلیلی و با ابزار کتابخانه ای صورت بندی شده است، مشخص نمود که اقبال، اگرچه به برخی از این باورهای سیاسی روی خوش نشان داده و بعضی از محاسن آن را پسندیده و از آن سود برده است و حتی در پاره ای از زمان ها نسبت به برخی از آن ها متعصب بوده، اما با کلیت آنها مخالف است و آنها را مانع و دشمن سعادت و حیات سیاسی بشر می داند.
نسبت توسعه و عدالت در سه گفتمان لیبرالیسم، سوسیالیسم و اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال اول بهار ۱۳۹۲ شماره ۱
76 - 109
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر در پی پاسخگویی به این پرسش است که عدالت و توسعه در سه گفتمان لیبرالیسم، سوسیالیسم و اسلام چه جایگاهی دارد و نسبت این دو با هم چیست. مطالب، پس از مقدمه، تحت این عنوان ها سامان یافته است: اول جایگاه عدالت در مدل های توسعه لیبرالی (که به دلیل تنوع برداشت ها، در این مقاله، تنها، دیدگاه رالز و هایک، به صورت تطبیقی، معرفی شده است)، دوم عدالت در مدل های سوسیال (که در اینجا سه روایت تخیلی، علمی و سوسیالیسیمِ اصلاح طلب از تعامل عدالت با توسعه، به صورت مقایسه ای، مورد بحث قرار گرفته است) و سوم عدالت در نگاه اسلامی (که، از باب نمونه، دیدگاه استاد مطهری درباره توسعه و نسبتِ آن با عدالت بررسی شده است). در پایان نیز نتیجه گیری، در قالب جدولی مقایسه ای، بر اساس مؤلفه های هفتگانه سه مکتبِ مورد بحث در موضوع عدالت و توسعه، سامان داده شده است.
بررسی و تحلیل اندیشه های سوسیالیستی در شعر دو شاعرحزبی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انقلاب مشروطه ایران (1285) و پیامدهای آن درهای تازه ای به روی مردم گشود و به ویژه شاعران را با موضوعات اجتماعی و فرهنگی جدیدی همچون دردها و مشکلات مردم مواجه کرد که پیش از آن از اولویت های شعر شمرده نمی شد. پس از مشروطه، شکل گیری احزاب چپگرا و وقوع جنبش ها و انقلاب های سوسیالیستی و نظام های سیاسی برآمده از این انقلاب ها که از سده بیستم میلادی نخست در روسیه تزاری و سپس دیگر نقاط جهان رخ داد، بر بخشی از ادبیات ایران تأثیر گذاشت؛ بعلاوه، شعارهای سوسیالیست ها با آرمان ها و نیازهای بعضی از روشنفکران و کنشگران اجتماعی و فرهنگی ایران، ازجمله نویسندگان و شاعران، مطابق افتاده بود. بر این اساس، گروهی از شاعران از مشروطه به این سو با گرایش یا عضویت در احزاب چپ، با رویکردی سوسیالیستی به اوضاع کشور توجه نشان دادند و با مظاهر نظام سرمایه داری به مبارزه پرداختند. این اندیشه ها در شعر آنان بازتاب بسیاری داشته است. در این مقاله ضمن اشاره به اندیشه و اصول و مفاهیم سوسیالیسم و سرچشمه های ورود آن به ایران، بازتاب این اندیشه ها و مفاهیم را با ذکر شواهدی در شعر لاهوتی و افراشته -شاعرانی که رسماً عضو حزب سوسیالیستی بوده اند- بررسی کرده ایم. اعتراض به فاصله طبقاتی، برابری حقوق، دفاع ازحقوق کارگران و دهقانان و غیره مهمترین موضوعاتی است که این گروه با به کارگیری واژگان خاص شاعران سوسیالیست، در شعر خود وارد کرده اند.
رسول زاده و دین اسلام (تحلیلی بر جایگاه دین اسلام در اندیشه و عملِ سیاسی محمدامین رسول زاده)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۵
149 - 173
حوزه های تخصصی:
این مقاله که با هدف بررسی اندیشه و عملِ سیاسی محمدامین رسول زاده در عرصه دین اسلام انجام شده است، در صدد است به این سوالات پاسخ دهد که دین اسلام چه جایگاهی در اندیشه محمدامین رسول زاده داشته است؟ و مهم ترین شاخصه های رفتار سیاسی رسول زاده در عرصه دین اسلام کدام اند؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که رسول زاده با وجود این که بر نقش و اهمیت دین اسلام در زندگی شخصی و اجتماعی انسان تأکید داشت، اما شرایط سیاسی و اجتماعی قفقاز و نیز برخی پیش فرض های ذهنی مانند تأثیرپذیری از روشنفکران عصر خود، باعث شد که وی از دین اسلام در راستای اهداف سیاسی و ناسیونالیستی خود نیز بهره جوید. او از ظلم و استعمار تزاریسم علیه مسلمانان روسیه و قفقاز در راستای اهداف و آمال سیاسی خود استفاده نموده و از هیچ کوششی در راستای تطبیق اسلام با اندیشه های سوسیالیستی و ناسیونالیستی و نیز تفسیر ناسیونالیستی از مسئله اتحاد اسلام فروگذار نمی کرد. روش پژوهش دراین نوشتار، توصیفی تحلیلی با تکیه بر آثار محمدامین رسول زاده و اسناد تاریخی است.
تحلیل تطبیقی مکتب سوسیالیسم در رمان «سال های ابری» اثر علی اشرف درویشیان و آثار ماکسیم گورکی (مادر و سه گانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سوسیالیسم در اروپای پس از رنسانس، در دوره شکوفایی علمی و اجتماعی، سرانجام در روسیه، با انقلاب اکتبر 1917 وروی کار امدن اتحادجماهیر شوروی سوسیالیستی، به اوج پیروزی خود رسید. این انقلاب، کشورهای جهان، بخصوص همسایگان شوروی کمونیستی همانند ایران را تحت تأثیر خود قرار داد. آثار مورد نظر، روایت فرایند انقلاب های دو کشور در سده میلادی گذشته و زندگانی این نویسندگان چپ گرا است که تفکرات سوسیالیستی را در تضاد با وضع موجود جوامع پیش رویشان بیان می کنند. در این پژوهش با توجه به اصول سوسیالیسم، بر اساس مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی، به واکاوی شباهت ها و تفاوت های پنداشت های سوسیالیسم در جوامع ایران و روسیه پرداخته می شود. بررسی ها مشخص می کند که در آثار مورد توجه، انتقادهایی در زمینه مالکیت خصوصی سرمایه داران محلی، خصومت اجتماعی پدید آمده در پی اختلاف طبقاتی، فئودالیته مدرن، ظلم و جور تحمیل شده به روستاییان، تخریب جایگاه اجتماعی زن در برابر مرد و عدم وجود امکان آموزش برای همه اقشار جامعه، با شدت و ضعف ها و تفاوت های فرهنگی، بیان شده اند که نشان از تأثیرپذیری جامعه ایرانی از اندیشه های انقلاب اکتبر 1917 روسیه است.
نقد نظریه سوسیالیستی اقتصاد اشتراکی از منظر اخلاقی؛ بر مبنای تفکرات فردریش هایک و آین رند(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال بیست و ششم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۴)
127 - 155
حوزه های تخصصی:
دیدگاه سوسیالیستی اقتصاد اشتراکی نیز مانند سایر نظریات اقتصادی و سیاسی که بر اساس مبانی فلسفی شکل گرفته اند، تاریخ مصرف نداشته و در هر شرایطی ممکن است به عنوان گزینه ای برای مدیریت جامعه مورد توجه قرار گیرد؛ چنانچه در وضعیت فعلی جهان با توجه به شیوع بیماری کرونا که موجب پدیدارشدن مشکلات اقتصادی شدید، از بین رفتن بسیاری از کسب وکارها و بالارفتن آمار بیکاری شده، برخی از نظریه پردازان بازگشت به روایت هایی از سوسیالیسم را توصیه می کنند. با توجه به این مسئله، هدف ما در این مقاله این است که نظریه اقتصاد اشتراکی را از منظری اخلاقی مورد کندوکاو قرار دهیم و در نهایت، اعتبار آن را از نظرگاه اخلاقی بسنجیم. فردریش هایک و آین رند دو تن از اندیشمندانی هستند که به تحلیل سوسیالیسم و اقتصاد اشتراکی پرداخته اند و پیامدهای اخلاقی این نظریه را بررسی و نقد کرده اند. این دو متفکر در نقد اخلاقی اقتصاد اشتراکی به مؤلفه هایی چون نقض حقوق و آزادی فردی در سوسیالیسم و همچنین نابودی هویت فردی انسان در این نظریه می پردازند. در این پژوهش جمع آوری داده ها بر مبنای روش کتابخانه ای صورت گرفته و تلاش شده این داده ها تحلیل و ارزیابی شوند. یافته های این تحقیق نمایانگر این مطلب است که رند از منظری عمیق تر و فلسفی تر به نقد مبانی اخلاقی سوسیالیسم و نظریه اقتصاد اشتراکی می پردازد؛ حال آنکه هایک بیشتر به پیامدهای اخلاقی و اجتماعی این دیدگاه در جامعه توجه می کند.
نقد و ارزیابی کتاب چگونگی رشد و فروپاشی اقتصاد، یک داستان اقتصادی
حوزه های تخصصی:
همواره این سوال در اذهان عمومی وجود دارد که علل رشد و توسعه برخی کشورها چیست و چرا برخی از دیگر از جوامع در سیاست های توسعه ای خود ناکام می مانند؟ پاسخ به این سوال با توجه به پیچیدگی تشریح و تبیین ارتباط و برهم کنش متغیرهای اقتصادی و اجتماعی برای افراد عادی جامعه بسیار سخت است. کتاب «چگونگی رشد و فروپاشی اقتصاد، یک داستان اقتصادی» در تلاش است با بیانی ساده و ادبیاتی بدور از مفاهیم پیچیده اقتصادی، موضوعات و مفاهیم مرتبط با اقتصاد خرد و کلان را تشریح نماید و برای خواننده ریشه ها و علل موفقیت و شکست سیاست های اقتصادی را روشن سازد. نویسندگان کتاب مولفه های گوناگونی از علم اقتصاد نظیر مبانی رشد اقتصادی، موارد استفاده از سرمایه، ماهیت ویرانگر وام های مصرفی، علل تورم، اهمیت تجارت خارجی، پس انداز، ریسک و بسیاری از مهم ترین اصول علم اقتصاد را قصه وار تشریح می کنند و هرچند داستان کتاب ممکن است ساده و سطحی به نظر برسد ولی قادر است خواننده را به درکی عمیق از چگونگی رشد اقتصاد و دلایل فروپاشی آن برساند. در این مقاله ضمن ارزیابی ظاهری و محتوایی کتاب فوق، بینش و خط فکری نویسنده مبتنی بر جریان لیبرال در حوزه اقتصاد مورد بررسی و نقد نیز قرار می گیرد.
نقد کتاب تبیین پست مدرنیسم: شک گرایی و سوسیالیسم از روسو تا فوکو(مقاله علمی وزارت علوم)
استوین آر. لی هیکس در کتاب تبیین پست مدرنیسمبه بررسی ریشه های تاریخی و فکری جریان پست مدرن می پردازد و تأثیر آراء روسو و کانت و فلاسفه ی دیگر را در ایجاد و رشد این جریان نشان می دهد. وی از موضع دفاع از غرب و نظام سرمایه داری حملات سختی را متوجه جریان پست مدرن کرده و آن را نخستین بیان منسجم و قاطع ضدخردگرایی از کانت به بعد می داند و برای آن پیامدهایی چون ضد واقع -گرایی متافیزیکی، ذهنیت شناخت شناسانه، قرار گرفتن احساس در بطن قضایای ارزشی و درنتیجه نسبی گرایی در زمینه ی دانش و ارزش و کم بها شدن کار علمی و... بر می شمارد. مقاله ی حاضر بر آن است که ضمن ارائه ی خلاصه ای از آراء هیکس، به نقد نظرات وی بپردازد. تلاش خواهد شد نشان دهیم که دیدگاه هیکس در پذیرش بی چون و چرای نظم و نظام سرمایه داری، چگونه گزارش او را از سرچشمه های ایجاد پست مدرنیسم و نیز وضعیت فعلی این جریان تحت تأثیر قرار داده و منجر به ارائه ی تحلیلی تقلیل گرایانه و جانب دارانه از جانب وی شده است._x000D_
In Explaining Postmodernism book, Stephen R. C. Hicks examines the historical and intellectual roots of the postmodern movement and shows the influence of Rousseau, Kant, and other philosophers on its creation and growth. From the position of defending the West and the capitalist system, he attacks hard on the postmodern current. He considers it the first coherent and decisive expression of anti-rationalism from Kant onwards and counts for its consequences such as metaphysical anti-realism, epistemological mentality, getting the feeling in the heart of value propositions, and as a result, relativism in the field of knowledge and value and underestimation of scientific work, and etc. The present article intends to critique Hicks'' views while providing a summary of his views. An attempt will be made to show how Hicks''s view on the unequivocal acceptance of the capitalist order influenced his report of the origins of postmodernism and the current state of the movement, leading to a reductionist and partisan analysis on his side.
تحلیل گفتمان مدیریت سیاسی فضا در کشور کوبا پس از انقلاب 1959(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال نوزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۹
1 - 18
حوزه های تخصصی:
کارکرد سیاسی واحدهای مختلف درون کشوری به نوع حکومت و سیستم سیاسی کشور بستگی دارد. مدیریت سیاسی فضا، بیشتر تسهیل حاکمیت تا پایین ترین سطح سیاسی است. بیشتر پژوهشگران صرفاً به توصیف کارکردی و ساختاری مدیریت سیاسی فضا و تشریح چگونگی تقسیمات کشوری اکتفا کرده و از توجه به تأثیر عوامل مختلف بر شیوه مدیریت سیاسی فضا غافل بوده اند. ماهیت پژوهش اکتشافی بوده و محتوا توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر روش تحلیل گفتمان است و از منابع کتابخانه ای استفاده شده است. گفتمان طبق یک تعریف مسلط، منطق فکری و عملی حاکم بر یک دوره زمانی و مکانی خاص است، ایدئولوژی یک حکومت را می توان یک گفتمان هژمونیک محسوب کرد. ایدئولوژی حکومت در کوبا تاثیر خاصی بر مدیریت سیاسی فضای آن گذاشته است. ویژگی های کوبا در قالب تحلیل گفتمان لاکلا و موفه، تشریح و سپس تاثیر گفتمان حاکم بر کوبا در مدیریت سیاسی این کشور بعد از انقلاب 1959 تحلیل و بررسی شد. بعد از انقلاب 1959 ایدئولوژی مارکسیسم، ضرورت توجه به همه آحاد ملت کوبا را مورد توجه قرار داده و در همه مسائل این کشور نمود پیدا کرد. از نتایج پژوهش چنین بر می آید که مدیریت سیاسی فضا در کوبا تمرکزگرا با تکیه بر تفکیک قوا بوده و قانون اساسی آزادی های مدنی و مذهبی را به رسمیت می شناسد. انسداد گفتمان انقلابی کوبا بعد از فروپاشی شوروی موجب بازنگری در قانون اساسی شد، که این اصلاح و بازنگری استیلای گفتمان انقلابی کوبا را تا امروز تضمین کرده است.
سوسیالیسم و اراده معطوف به شکست (نقد و بررسی کتاب سوسیالیسم، ایده شکست خورده ای که هرگز نمی میرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
این مقاله بر بنیاد نقد و بررسی کتاب سوسیالیسم، ایده شکست خورده ای که هرگز نمی میرد (اثر کریستین نیمیتز) تالیف شده است. در جایی که نیمیتز بر آن است که ایده سوسیالیسم به رغم شکست های پیاپی ش هنوز زنده است، من بر آنم که مساله مرگ یا زنده بودن «ایده»ها نیست. پدیدارهای ذهنی انسان شامل ایده ها، احکام و اراده ها هستند. ایده ها هیچ گاه نمی میرند؛ خواه ایده سوسیالیسم باشد یا ایده خدا یا اژدهای هفت سر. مساله اصلی، درستی یا نادرستی اراده های انسانی است. بر این اساس، من تلاش کرده ام تا به شیوه پدیدارشناسی انتقادی، پدیدار کنم که سوسیالیسم یک اراده معطوف به شکست است. هزار بار دیگر هم که تکرار و تجربه شود، چیزی جز شکست را محقق نخواهد کرد. در مقابل، و حسب تجربه تاریخی، این لیبرال سرمایه داری است که اراده های درست و معطوف به پیشرفت را پیش روی ما نهاده است. برای ما که در فرایند پیشرفت گام نهاده ایم، حکم اخلاقی این است که وسوسه های سوسیالیستیک معطوف به توزیع برابر را کنار نهیم. آغاز پیشرفت ما، گام نهادن در مسیر تولید است. تولید و تبادل سرمایه عبارت اخرای گردش آزاد و حق آزادی است. تنها با این حق است که می توانیم خود را محقق کنیم.
متفکران چپ نو، خوانش انتقادی متفکران چپ نو(مقاله علمی وزارت علوم)
«متفکران چپ نو» یکی از پرحاشیه ترین و خبرسازترین آثار راجر اسکروتن، فیلسوف فقید انگلیسی است، که در دهه های اخیر در نقد متفکران چپ نو منتشر شده است. اسکروتن با هدف رمزگشایی از زبان ترازنوین گفتمان چپ نو مهم ترین فیلسوفان معاصر را بررسی و نقد می کند که وجه اشتراک آن ها بیش از هرچیز فاصله ای است که از تفکر راست دارند. او در این خوانش انتقادی تلاش می کند از پسِ زبان مغلق و نظریه های پیچیده که گاه مبتنی بر تحلیل های تاریخی و روان شناختی اند، صورت ساده ای از ایده ی اصلی ارائه کند و نشان دهد این نظریه ها در واکنشی احساسی به تحولات زمانه خود شکل گرفته اند، نظریه هایی برآمده از نیاز به باور و ایمان. گرچه تلاش اسکروتن برای تحلیل و نقد جریان غالب زمانه اش شجاعانه و کم نظیر است، در تحلیل نهایی خود در همان وادی و به همان سبک و سیاق بحث خود را پیش می برد که شالوده و مبنای اصلی نقدش را شکل می دهد. فارغ از محتوا، از منظر روش شناختی، بیشتر انتقادهایی که در این کتاب بر متفکران چپ نو وارد می شود، به خود او نیز وارد است، و از این منظر رویکرد او به این متون، رویکردی گزینشی، احساسی و غیرعلمی است. در این مقاله از رهگذر خوانش انتقادی کتاب، برای اثبات این ادعا تلاش می کنم و تاحد ممکن بدون ورود به محتوا، با بررسی رویکرد و روش اسکروتن در گزینش متون، شرح نظریه ها و نقد محتوا نشان می دهم نگاه ارزش گذارانه، باور به حقیقتی واحد و توسل به شخص بنیاد اساس نقد اسکروتن را شکل می دهد.
گفتمان های اشتغال زنان (مقایسه دیدگاه امام خمینی با دیگر گفتمان های رایج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال بیست و سوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۹۳
75 - 106
حوزه های تخصصی:
گفتمان های اشتغال زن شیوه های خاصی است که افراد و گروه ها برای سخن گفتن درباره ضرورت یا عدم ضرورت و بایدها و نبایدهای اشتغال زنان در جامعه به کار می گیرند. در پژوهش حاضر سعی شده با برگزیدن نظریه و روش تحلیل گفتمان بر اساس خوانش لاکلا و موفه به بررسی تطبیقی گفتمان امام خمینی و گفتمان های رایج دیگر در مقوله اشتغال زنان و وجوه اشتراک و تمایز آن ها بپردازیم. جامعه آماری پژوهش متون تاریخی مربوط به مکاتب فکری است که به صورت هدفمند انتخاب شده است. نتایج تحلیل نشان می دهد گفتمان های حامی اشتغال زنان بیشتر بر خودبسندگی زن تأکیددارند؛ درحالی که گفتمان های مخالف با استناد به تفاوت نظام طبیعی، اشتغال زنان را مخل نظام خانواده تلقی می کنند. در میانه این دو گفتمان، گفتمان امام خمینی بر اساس آموزه ای اسلامی قرار دارد که ه ژمونی آن در حوزه اشتغال زنان پیام دهای گسترده ای در ورود سالم و بی دغدغه آن ها به مراکز اشتغال و کار و درعین حال حل تعارض نقش های چندگانه زنان در عرصه خانواده و کار داشته است.
تأثیر حزب توده بر ادبیات داستانی ایران (1332- 1357)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با بررسی ادبیات داستانی ایران، از دهه سوم سده حاضر تا انقلاب اسلامی، متوجه نقاط اشتراکی، آشکار یا در لفافه معنا، میان آثار نویسندگان گوناگون می شویم. در آثار این نویسندگان، از چپ های تندرو با ریشه های روستایی و شهرستانی تا لیبرال های اشراف زاده تهران و دیگر شهرهای بزرگ، و از ملی گراهای دو آتشه ضد عرب تا هویت گراهای دینی، نوعی دلسوزی و در عین حال تقدس قایل شدن برای توده ها و در کنار آن تحقیر و بیزاری نزدیک به کینه از طبقات بالاتر را شاهدیم. با کمی فاصله گرفتن از ادبیات و نزدیک شدن به تاریخ اجتماعی آن روزگار، به شاهدی دیگر بر این مدعا برمی خوریم که می تواند توجیه کننده این شباهت نیز باشد. به گواهی تاریخ، حزب توده، جریان اصلی مارکسیسم در ایران، در همان سال ها در اوج تفوق بوده است. طی سال های 1320-1328، که این حزب فعالیت آزادانه داشت، اعضای آن به 300 هزار نفر می رسد که برای جمعیت نه چندان بسیار آن دوران شگفت انگیز است. پس از 28 مرداد 1332 و ترور بحث انگیز شاه، که منجر به منع فعالیت آشکار حزب شد، و نیز دست کم تا سال 1342، که می تواند آغاز گرایش به ایدئولوژی اسلامی دانسته شود، حزب توده و به طور کلی ایدئولوژی کمونیستی- سوسیالیستی نیروی مسلط در فضای سیاسی روشنفکری به شمار می رفته و حتی پس از پاگیری جنبش اسلامی، تا انقلاب اسلامی، ادامه تأثیر سوسیالیسم را در این فضا شاهدیم. در نهایت، با نیم نگاهی به تاریخ زندگی ادیبان آن دوران نیز این تأثیر تآیید می شود. تقریباً همه نویسندگان و شعرای آن دوران، دست کم برای دوره ای، از اعضا (یا هواداران) حزب توده بوده اند. مقاله پیش رو سر آن دارد تا به تأثیر حزب توده تا سال1342 و، پس از آن، ادامه این تآثیر در قالب باورهای سوسیالیستی در ادبیات ایران تا انقلاب اسلامی بپردازد.
پیدایش مبانی سوسیالیسم و اندیشه مارکسیستی در ایران: تحلیل اسناد تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
921 - 897
در منابع گوناگون همواره خوانده ایم که سوسیالیسم و مارکسیسم در صدر مشروطه و با پیدایش سازمان ها و گروه های سوسیال دموکرات نفوذ خود را به ایران آغاز کرد. دو پرسش مهم در این زمینه مطرح می شود: 1. مردم مسلمان ایران چگونه و در چه شرایطی متأثر از این اندیشه های غربی شدند؟ 2. در این مقطع زمانی که نفوذ مارکسیسم به ایران آغاز شده است، این اندیشه در چه سطحی و از چه راهی گسترش پیدا می کند؟ در این پژوهش، تلاش خواهیم کرد با گردآوری داده های موجود در اسناد تاریخی و بهره برداری از روش تحلیل کیفی اسنادی، به این پرسش ها پاسخ دهیم. استدلال ما این است که در گام نخست ایرانی ها بیش از آنکه به مبانی نظری مارکسیسم توجه کنند، اثرگرفته از شعارهای ایدئولوژیک این اندیشه شدند و نخستین بار پیش از پرداختن به نظریه، به برخی مبانی سوسیالیستی آن هم در قالب اهداف سازمانی توجه کردند. البته در این مقطع تلاش هایی هم در جهت ترویج نظری سوسیالیسم و مارکسیسم انجام گرفت، ولی سطح معرفی این اندیشه از مبانی آغازین و معرفی کلیات فرا نمی رفت. با همه اینها، این خود پایه های نخستین طرح یک اندیشه و به وجود آمدن جریانی نو پیرامون آن در ایران بود و در این فرایند پیش زمینه های آغازین گسترش سوسیالیسم و مارکسیسم در ایران فراهم شد.