مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
سبک زندگی
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق نقش اجتماعی مادران دراصلاح الگوی مصرف در شهر کرج است. جامعه آماری این پژوهش متشکل ازمادران شهر کرج می باشد. چارچوب نظری این پژوهش بر اساس دیدگاه های اسلام وفمینیسم است. روش تحقیق، از نوع توصیفی-پیمایشی بوده و ابزار اندازه گیری از نوع پرسشنامه با طیف لیکرت (شاخص پنج قسمتی از خیلی زیاد تا خیلی کم) است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، 384 نفر حاصل شده است. تجزیه و تحلیل داده ها توسط نرم افزار SPSS و با آمار توصیفی و استنباطی(آزمون های تحلیل واریانسANOVA، همبستگی پیرسون) انجام گرفته است. متغیرهای مستقل این تحقیق برای سنجش میزان تحصیلات، فرهنگ مصرفی(مد)، طبقه اجتماعی، نظام اقتصادی اجتماعی، برخورد یا تهاجم فرهنگی، سبک زندگی و اصلاح الگوی مصرف به عنوان متغیر وابسته بود. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین متغیرهای تحصیلات، فرهنگ مصرفی(مد)، برخورد یا تهاجم فرهنگی، نظام اقتصادی اجتماعی رابطه معنی داری وجود دارد و فقط بین متغیرهای طبقه اجتماعی وسبک زندگی رابطه معنی داری وجود ندارد
نقش و عملکرد زن در تبلیغات بازرگانی تلویزیون ایران «تحلیل محتوای پیام های بازرگانی شبکه سه سیما در مهر، آبان و آذر ماه سال 1391»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه رسانه های ارتباط جمعی نقش بی بدیلی در معرفی و تعیین سبک زندگی مخاطبان خود بازی می کنند و تأثیر انکاری ناپذیری در ایجاد، تقویت و حتی تغییر نگرش مخاطبان خود در مقوله های فکری، سیاسی و تبلیغات بازرگانی دارند. استفاده از عناصر متنوع محتوایی برای جذب مخاطب و افزایش تأثیر آگهی های تلویزیونی، دغدغه اصلی برنامه ریزان و مبلغان تجاری در رسانه است. استفاده ابزاری از زن به عنوان یکی از عناصر مهم مورد استفاده برای اثربخشی تبلیغات تجاری در دنیا و ایران، مورد انتقاد بسیاری از اندیشمندان، نخبگان فرهنگی و دینی قرار گرفته است. مقاله حاضر به بررسی نقش و جایگاه زن در پیام های بازرگانی در ایران می پردازد. برای نیل به این مقصود، از روش تحلیل محتوا سود برده ایم و جامعه آماری مورد نظر در این تحقیق، 410 آگهی بازرگانی پخش شده از شبکه سوم سیمای جمهوری اسلامی ایران در ساعات 18 تا 24 هر روز طی ماه های مهر، آبان و آذر سال 91 است. آمارهای به دست آمده در نهایت نشان می دهد استفاده از زنان در آگهی ها برای فروش بهتر کالا و خدمات، باعث پررنگ تر نشان داده شدن نقش کلیشه ای وی ـ کار در منزل و مکمل نقش مرد ـ شده است
حیات شیعه و تأثیر آن بر معماری حیاط در خانه های سنتی یزد
حوزه های تخصصی:
با بررسی سیر تطور خانه در طول تاریخ اسلام شاهد گسترش کمی و کیفی حیاط در خانه های شهرهای اسلامی و به ویژه ایرانی هستیم. پس از دوره صفویه، حیاط به اصلی ترین عنصر در خانه ها تبدیل می شود. در دورة قاجاریه نیز همین حیاط مرکزی با اتاق ها و تالارهای اطراف آن به بهترین نحو ممکن، در عین پاسخگویی به سایر نیازهای مورد توقع، جوابگوی اجرای مراسم عزاداری و روضه خوانی در ماه های محرم و صفر می باشد؛ مراسمی که خانه های امروزی نه تنها جوابگوی آن نیست، بلکه قابلیت برگزاری جلسات هفتگی و خانوادگی -که یکی از آداب محترم خانواده ها تا گذشته ای نه چندان دور بوده است- به دلیل مساحت کم یا طرح و هندسة خاص خانه ها که عموماً متأثر از فرهنگ و معماری برگرفته از غرب و بدون پشتوانة تفکر بومی است را نیز ندارد.
به نظر می رسد عزاداری بر مصائب اهل بیت(ع) که جزئی از سبک زندگی شیعیان پس از استقرار تشیع در فلات ایران بوده، توانسته است بر نحوة شکل گیری معماری خانه های سنتی در محدودة اقلیم مرکزی ایران تأثیرگذار باشد. در این مقاله سعی گردیده است تعامل نزدیک و چگونگی تأثیرگذاری این بخش از سبک زندگی شیعیان در نحوة شکل گیری حیاط خانه های سنتی در محدودة مرکزی ایران و به خصوص شهر یزد، از طریق تحقیقات میدانی و بررسی اسناد و منابع تاریخی، مورد بررسی قرار گیرد.
سبک زندگی به عنوان شاخصی برای ارزیابی سطح ایمان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
«سبک زندگی» از اصطلاحات نسبتاً جدید علمی است که با رویکردهای گوناگونی تعریف شده است. به نظر می رسد، بهترین و جامع ترین آنها، رویکرد دین شناسانه است. بر اساس این رویکرد سبک زندگی، مجموعه ای از رفتارهای سازمان یافته است که متأثر از باورها و ارزش های پذیرفته شده، و همچنین متناسب با امیال و خواسته های فردی و شرایط اجتماعی، وجهة غالب رفتاری یک فرد یا گروهی از افراد شده اند. سبک زندگی جنبة بیانگرانه و نمادین دارد. نمود خارجی هویت باطنی و ابعاد ناپیدای هویت فردی و جمعی است. بر این اساس، می توان از سبک زندگی به عنوان شاخصی برای سنجش کیفیت ایمان افراد و جوامع استفاده کرد. این حقیقت در آیات و روایات فراوانی مورد تأکید قرار گرفته است. ناهماهنگی میان ایمان و سبک زندگی افراد و یا تفاوت سبک های زندگی علی رغم وحدت باورها و ارزش ها، علل و عوامل مختلفی دارد: ذومراتب بودن ایمان، تنوع غرایز و امیال و تأثیرگذاری آنها در گزینش های افراد، تأثیرپذیری سبک زندگی از شرایط اقلیمی و اجتماعی و یا فقدان نهادهای اجتماعی متناسب با باورها و ارزش ها، بخشی از این عوامل اند.
گفتمان های اجتماعی زنان در پارادایم سنت و نوگرایی؛ مطالعة زنان هجده تا چهل سال شهر شیراز(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارزیابی تفاوت های جامعه شناختی در میان چهارصد نفر از زنان هجده تا چهل سال جامعة آماری زنان شهر شیراز است. نمونة آماری پژوهش بر پایة روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تصادفی انتخاب شده است و داده های موردنیاز با استفاده از پرسشنامة بسته ساختار یافته جمع آوری شده است. پرسش اصلی تحقیق این است که آیا میان زنان هجده تا چهل سال سنت گرا و نوگرای شهر شیراز از نظر سرمایة اجتماعی، سرمایة فرهنگی، مصرف رسانه ای، دین داری، سن و پایگاه اجتماعی اقتصادی تفاوت معناداری وجود دارد یا خیر؟ آرای گفتمانی میشل فوکو و لاکلا و موفه، چارچوب تئوریک پژوهش را تشکیل می دهند. در این مطالعه، نگرش های پاسخ گویان دربارة خانواده و ازدواج، حقوق زنان، روابط اجتماعی زن و مرد و حجاب و عفت که در پارادایم سنت و تجدد نظام معنایی خاص خود را دارند، استخراج و تفاوت های میان زنان سنت گرا و نوگرا در میزان متغیرهای مندرج در صدر چکیده شناسایی شد. بر اساس یافته های توصیفی، میانگین گرایش زنان به گفتمان های معطوف به سنت برابر با 1/67 (از 100) و میانگین گرایش آنان به گفتمان های نوگرا برابر با 4/63 (از100) است. نتایج استنباطی پژوهش نشان می دهد میزان سرمایة اجتماعی، دین داری و سن زنان سنت گرا به گونه ای معنادار بیش از همتایان نوگرای آنهاست؛ به طور متقابل، میزان سرمایه فرهنگی و مصرف رسانه ای زنان نوگرا به شکلی معنادار از زنان سنت گرا پیشی می گیرد؛ میان دو گروه یاد شده زنان، از حیث پایگاه اجتماعی اقتصادی تفاوت معناداری مشاهده نشد.
«سبک زندگی» در آئینه فقه سنتی
حوزه های تخصصی:
سبک زندگی با دو نگاه قابل بحث و بررسی است. نگاهی در قلمرو متون و منابع موجود فقه (نگاه توصیفی) و نگاهی دیگر معطوف به متون و منابع کمال یافته تر، که باید آن را فقه مطلوب نامید. (نگاه توصیه ای). با محوریت نگاه نخست، کوشیده شده با مروری بر کتاب ها، ابواب و مسائل و موضوعات فقهی اثبات شود، می توان از پیوندی آشکار و استوار بین آموزه های فقهی و سبک زندگی سخن گفت. هرچند نمی توان ادعا کرد همه الگوهای رفتاری مورد نیاز «سبک زندگی اسلامی»، به صورت کامل و آماده الگوبرداری در فقه سنتی موجود است، اما وجود چارچوبهای اصیل و ساختاری سبک زندگی در آن قابل انکار نیست. این نکته که ارائه الگوهای رفتاری در حوزه های مختلف زندگی بشری از طریق فقه به مثابه گام نخست برای ارائه سبک زندگی اسلامی در گروه تشکیل و تدوین فقه حکومتی است نیز مورد بحث قرار گرفته است.
تحلیل روایی دگرگونی ارزش ها، هویت ها و سبک های زندگی در سینمای بعد از انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأمل جامعهشناختی در روایتهای سینماییِ تحولات اجتماعی، در سه بعد ارزشها، هویتها و سبکهای زندگی، در ایرانِ پس از انقلاب دغدغه محوری این پژوهش است. چارچوب مفهومی پژوهش نخست موضع آن را درباره تعامل اثر هنری و جامعه تبیین میکند و سپس مضامینِ میانجیِ تحقیق، یعنی تحول ارزشها و هویتها و سبکهای زندگی را مفهومپردازی میکند. روششناسی تحقیق، کیفی است: نخست با بکارگیری روش «تحلیل روایتِ نشانهشناختی»، فیلمها تحلیل شدهاند؛ سپس، از دل این تحلیل، مقولات اجتماعی آنها استخراج شده و از طریق راهبرد تحلیل تماتیک، از منظری جامعهشناختی، تحلیل شدهاند. میدان مطالعه کل سینمای بعد از انقلاب است که به شیوه نمونهگیری هدفمند از هر دهه چند فیلم انتخاب شدهاند: «نرگس»، «عروسی خوبان» (دهه شصت)، «آژانس شیشهای»، «زیر پوست شهر»، «اعتراض»، «روسری آبی»، «شوکران» (دهه هفتاد)، «بوتیک»، «چهارشنبه سوری»، «محاکمه در خیابان»، «درباره الی» و «جدایی نادر از سیمین» (دهه هشتاد). نتایج تحقیق نشان میدهد سینمای اواخر دهه شصت نمایانگر نخستین نشانههای ترک برداشتن انسجام اجتماعیای است که خود نمود عینیتیافتن گفتمانِ ارزش مدار آن دهه بوده است. ملودرامهای اجتماعی دهه هفتاد روایتهایی هستند از تضاد ارزشها، چندپارگیهای هویتی، تلاطمهای خانوادگی و شکاف نسلی در شرایط اجتماعیِ سیطره گفتمان توسعهگرایی؛ سینمای دهه هشتاد تصویرگر شکلی از زندگی روزمره بههم ریخته، اضطرابزا، سرد و بیروح، تهی از معنا و خودآیینی، و یأسآور است. روایت سینما از تحول این فضاها، روایت تغییر شکل «انسان آرمانخواه و ارزشگرا»ی دهه شصت به «انسان فردیتطلب و خودآیین» دهه هفتاد و سپس به «انسان میانهحال و نسبیتاندیش» دهه هشتاد است
مطالعه رابطه جهانی شدن فرهنگی با فردگرایی و جمع گرایی جوانان مورد مطالعه: شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه به بررسی ارتباط جهانی شدن فرهنگی (با تأکید بر سبک زندگی) و گرایش فردگرایی و جمع گرایی جوانان شهر شیراز پرداخته است . پس از مرور مطالعات انجام شده و نظریه های موجود در رابطه با متغیرهای مستقل و وابسته ، چارچوب نظری ترکیبی با توجه به نظریه گیدنز و نظریه فردگرایی ـ جمع گرایی تریاندیس تدوین شد. روش این تحقیق پیمایشی و ابزار پرسشنامه بود. در همین راستا، تعداد 533 نفر از جوانان با استفاده از نمونه گیری تصادفی سهمیه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. یافته های مستخرج از چهار مدل رگرسیون چند متغیره نیز نشان داد که متغیرهای: سبک زندگی فراغتی ـ مدرن و سبک زندگی مجازی 58 درصد از تغییرات متغیر فردگرایی عمودی و متغیرهای: سبک زندگی فراغتی ـ مدرن و سبک زندگی فرهنگی ـ اجتماعی بر روی هم 8/15 درصد از تغییرات متغیر فردگرایی افقی را تبیین کردند. برای متغیر جمع گرایی افقی نیز دو متغیر: سبک زندگی معطوف به مدیریت بدن (بعد ظاهر) و سبک زندگی فراغتی ـ سنتی وارد معادله شده و 5/2 درصد از تغییرات فردگرایی افقی را تبیین کردند. دو متغیر سبک زندگی مذهبی ـ سنتی و سبک زندگی مجازی نیز به میزان 3/44 درصد متغیر جمع گرایی عمودی کل را تبیین کردند.
سبک زندگی در سوءمصرف کنندگان مواد و افراد بهنجار: یک مقایسه مبتنی بر آدلری نگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : سبک زندگی سوء مصرف کنندگان مواد و افراد بهنجار شهر تهران بررسی شد. روش : بدین منظور نمونه 404 نفری(191 سوءمصرف کننده و213 فرد بهنجار ) از افراد 45-15 ساله ساکن در شهر تهران به روش نمونه برداری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه سبک زندگی پاسخ دادند . یافته ها : نتایج نشان دادندکه تفاوت بین دو گروه در سبکهای تعلق پذیری ـ علاقه اجتماعی، توجه طلبی و محتاط بودن معنادار اما در سبکهای تبعیت جویی و ریاست طلبی معنادار نبود ؛ تحلیل رگرسیون لجستیک نشان داد که سبک تعلق پذیری ـ علاقه اجتماعی 19% واریانس را بطور معنادار تبیین می کند و سایر ضرایب معنادار نیست. نتیجه گیری : این یافته ها همسو با دیدگاه آدلری درباره تحول روان آزردگیها ضمن تایید تفاوت گروهها در سبکهای زندگی بر اهمیت پیشگیرانه مداخله گری نخستین دراین قلمروها در پیشگیری از سوءمصرف مواد تاکید دارند.
بررسی تأثیر رسانه های داخلی و خارجی بر میزان پایبندی به سبک زندگی دینی در بین شهروندان 15-65 ساله شهرتبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر برگرفته از پژوهشی پیمایشی است که به بررسی تأثیر رسانه های داخلی و خارجی بر میزان پایبندی به سبک زندگی دینی در بین شهروندان 15-65 ساله شهر تبریز می پردازد. داده ها توسط پرسشنامه و از نمونه ای با حجم 706 نفر که از فرمول کوکران به دست آمده، با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تصادفی، گرد آوری شده و تجزیه و تحلیل شده است. نتایج حاصل از آزمون استنباطی آنالیز واریانس و تفاوت میانگین حاکی است: به لحاظ جنسیت، زنان بیش از مردان و به لحاظ تحصیلات، بیسوادان و دیپلم ها دارای بالاترین و لیسانس ها از کمترین میزان پایبندی به سبک زندگی دینی برخوردارند. نتایج حاصل از تحلیل همبستگی نیز نشان می دهد که همبستگی معنی دار و مستقیمی بین میزان تماشای تلویزیون،گوش دادن به رادیو و در کل، میزان استفاده از رسانه های داخلی با میزان پایبندی به سبک زندگی دینی مشاهده شد. همچنین، همبستگی معنی دار و معکوس بین میزان تماشای ماهواره، استفاده از اینترنت و میزان استفاده از رسانه های جهانی با میزان پایبندی به سبک زندگی دینی وجود دارد. یافته دیگر نیز نشان دهنده همبستگی معنی دار و مستقیم سن با متغیر وابسته است. نتایج حاصل از مدل رگرسیون خطی گام به گام نیز نشان داد که همه متغیرهای مستقل تحقیق وارد مدل نهایی شده است. این متغیرها توانسته اند نزدیک 27 درصد از تغییرات متغیر میزان پایبندی به سبک زندگی مذهبی شهروندان را تبیین نمایند. بنابراین، طبق مدل رگرسیونی می توان گفت مهمترین متغیرهایی که در تبیین میزان پایبندی به سبک زندگی مذهبی شهروندان نقش ایفا می کنند، ماهواره و تلویزیون داخلی هستند. اولی میزان پایبندی به سبک زندگی مذهبی را کاهش می دهد و دومی نیز آن را تقویت می نماید.
سبک زندگی آموزش گران علوم انسانی در محیط های دانشگاهی ایران: از آرمان های دینی تا واقعیت های سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سبک زندگی پدیده ای است که باورها، ارزش ها، دانش ها و صلاحیت های فردی را در موقعیت های اجتماعی فردی متبلور می کند. سبک زندگی، بخش حقیقی تمدن های بشری را می سازد و البته به شکل ساده و خطی حادث نمی شود. تبلور درونیات آدمیان، یعنی سبک زندگی، به طور جدی متأثر از موقعیتِ عمل آنان است و زمان و مکان آن گونه که در ادراک شخص ساخته می شود، بستر عمل او را شکل می دهد. با آن که بنیاد اصلی سازنده سبک زندگی شخص دیندار، دین است، اما تحقق آن برای اشخاص فعال در سازمان ها، متأثر از واقعیت جاری حیات ساز+K3مانی است؛ که در قالب قوانین و مقررات عمل می کند و به انواعی از سبک زندگی منجر می شود. سه شکل مواجهه بین باورها و ارزش ها دینی با واقعیت های سازمانی قابل تصور است: انطباق کامل؛ انطباق نسبی و عدم انطباق. در هر یک از اشکال مذکور، گونه ای از سبک زندگی در موقعیت های دانشگاهی جلوه می نماید، که سبک زندگی آموزش گران دانشگاهی نامیده می شود. آنچه توجه به این گونه ها را واجد اهمیت می کند، بازتاب آن در تأثیرگذاری تربیتی فعالیت های آموزشی این گروه است. آموزش گر، فقط یک شخص دارای سبک زندگی نیست؛ بلکه بیش از آن، «آموزنده سبک زندگی» است که به شیوه غیرمستقیم و پنهان عمل می کند. اگر تحقق «تمدن نوین اسلامی» مورد نظر است و «بخش حقیقی» آن را متن زندگی مردم تشکیل می دهد و اگر متن زندگی مردم به شکل آشکار و پنهان متأثر از رفتارهای تحصیل کردگان جامعه است، پس تبیین چگونگی عمل آموزش گران دانشگاهی در شرایط کنونی به عنوان الگوهای مستقیم و غیرمستقیم جوانان حائز اهمیت است.
رویکردی میان رشته ای به سبک زندگی؛ با نگاهی به جامعه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم سبک زندگی به رغم اهمیت کارکردگرایانه و وجه انضمامی آن، یکی از مهم ترین چهارچوب های تبیینی در مباحث جامعه شناسی و مطالعات فرهنگی در دهه های اخیر بوده است. این درحالی است که خاستگاه این مفهوم، فرد، تفاوت های فردی، عادت ها ،ذائقه ها، رجحان ها و به طور کلی تمایزیافتگی افراد و همچنین تفاوت رفتار افراد در فضای کنش با دیگران است که اصولاً امری روان شناختی محسوب می شود. در این میان، سبک زندگی مفهومی وابسته به زمینه تلقی می شود و با طیفی از متغیرهای فردی، فرهنگی، دینی و اجتماعی گره خورده است که در توصیف و تحلیل نیازمند رویکردی میان رشته ای می باشد. به عبارت دیگر تفاوت ها و تمایزهای فردی و روان شناختی به ویژه در موضوعی مانند، سبک زندگی بر خلاف نظریه های کلاسیک روان شناختی، امری صرفاً فردگرایانه و شخصیتی محسوب نمی شود، بلکه به شدت با ساختار و متن اجتماعی و بافت و سرمایه فرهنگی در تعامل هستند. در این مقاله، ضمن توجه به این عوامل و عناصر، ابعادی از تأثیر رسانه های جمعی و الکترونیکی و نیز مدرسه و دانشگاه به عنوان شواهدی از تأثیر زمینه و متن برسبک زندگی طرف توجه قرار می گیرد. در پایان با اتخاذ رویکردی میان رشته ای به توصیف و تحلیل مواردی از کاربرد سبک زندگی در جامعه ایران پرداخته می شود و تلاش می شود با افزوده هایی از آرای دانشمندان اسلامی، دیدگاه هایی برای عرصه سیاست گذاری ارائه شود.
بررسی جامعه شناختی رابطه بین سبک زندگی و دینداری (مطالعه موردی شهر ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، سبک زندگی، مصرف و کالاها از پارامترهای اجتماعی تأثیرگذار بر حوزه جامعه شناسی معرفت هستند که معرفت دینی و به دنبال آن، اهتمام دینی یا به عبارتی دینداری، که بر اساس تقسیم بندی شلر در حوزه جامعه شناسی معرفت قرارمی گیرد، از این حیث مستثنا نیست. در راستای بررسی این هدف، در مقاله حاضر رابطه بین سبک زندگی و دینداری را از طریق روش پیمایش و ابزار پرسشنامه بررسی کردیم. در این تحقیق، حجم نمونه 400 نفر است که نخست از طریق آزمون تحلیل عاملی اکتشافی به شناخت اشکال و سنخ های سبک زندگی و دینداری در جامعه مورد مطالعه پرداختیم و سپس با استفاده از آزمون های کی دو، کرامر، تحلیل واریانس، پیرسون و تحلیل مسیر، فرضیه های تحقیق را بررسی کردیم.
نتایج حاصل نشان می دهد:
1. بین نوع سبک زندگی و نوع دینداری رابطه وجود دارد.
2. بین نوع سبک زندگی و میزان دینداری رابطه ای به دست نیامد.
و نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که سبک های زندگی متفاوت، موجب تعدد رفتار دینی و شکل گیری الگوهای خاص در زمینه دینداری است.
تأثیر تفاوت های جنسیتی در استفاده از کالاهای فرهنگی(فیلم، موسیقی و کتاب) و نحوه گذراندن اوقات فراغت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه جنسیّت و مصرف فرهنگی، به بررسی تمایزات جنسیّتی در استفاده از کالاهای فرهنگی و نحوه گذراندن اوقات فراغت در میان دانشجویان دانشگاه های پیام نور و آزاد اسلامی شهر مریوان اقدام کرده است. در این پژوهش از روش پیمایشی استفاده شد و جامعه آماری آن، کل دانشجویان دانشگاه های پیام نور و دانشگاه آزاد اسلامی واحد مریوان بود. حجم نمونه تعداد 342 نفر از دانشجویان بود که از طریق شیوه نمونه گیری طبقه ای انتخاب شده اند. نتایج نشان دهنده این است که استفاده از انواع فیلم ها برحسب جنس متفاوت است مردان بیشتر فیلم های اکشن، جنایی، تاریخی، مستند و زنان بیشتر فیلم های درام، رمانتیک و خانوادگی نگاه می کنند. همچنین استفاده از انواع کتاب ها برحسب جنس متفاوت است: زنان بیشتر کتاب های رمان، شعر، هنری، روان شناسی و مردان بیشتر کتاب های فلسفی و دینی را مطالعه می کنند. مصرف برخی از انواع موسیقی ها نیز برحسب جنس متفاوت است: زنان بیشتر از مردان موسیقی های پاپ مجاز فارسی، رپ مجاز فارسی، رپ غیر مجاز فارسی و رپ کردی گوش می دهند. نحوه گذراندن برخی از شیوه های اوقات فراغت نیز بر حسب جنس فرق می کند، زنان بیشتر از مردان اوقات فراغت خود را با شرکت در مراسم دینی و فعالیت های هنری سپری می کنند، ولی مردان در زمان فراغت بیشتر به مطالعه غیر درسی، ورزش، بازی های کامپیوتری و رفتن به پارک اقدام می کنند. دختران و پسران دانشجو از لحاظ میزان استفاده از فیلم، کتاب و میزان گذراندن اوقات فراغت تفاوت معناداری با هم ندارند، اما میزان مصرف موسیقی بر حسب جنس متفاوت است.
زنان، ساختار و عاملیت آیا زنان می توانند سبک زندگی خود را انتخاب کنند؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر متغیرهای ساختاری بر رابطه بین قدرت زنان و فعالیت های سبک زندگی است. جامعه آماری پژوهش 550 نفر از زنان متأهل بالای 25 سال شهر شیراز بود. نتایج نشان داد که متغیرهای ساختاری و زمینه ای هم در قدرت زنان در خانواده و هم در انجام دادن فعالیت های مدرن سبک زندگی در حوزه های فراغت، ترجیحات موسیقی و غذا و فعالیت های مربوط به بدن و سلامتی مؤثر است، اما متغیرهای ساختاری با کنترل قدرت زنان باز هم اثر مهمی بر انتخاب سبک زندگی آن ها دارد. بنابراین، گرچه قدرت زنان در خانواده می تواند عاملیت آن ها را در انتخاب سبک زندگی افزایش دهد، اما این کار را با ساز وکارهای ساختاری و در نظام قشربندی اقتصادی اجتماعی جامعه انجام می دهد. برطبق نتایج گرچه قدرت زنان می تواند عاملیت آن ها را افزایش دهد، اما برد آن نامحدود نیست و شرایط دیگری نیز باید محقق شود تا زنان بتوانند عاملیت کامل تری داشته باشند. لذا با بهره گیری از دیگر انواع سرمایه (مانند سرمایه اجتماعی جدید) می توان اثر محدودیت های ساختاری بر عاملیت را کاهش داد.
مطالعه رابطه سبک زندگی و هویت اجتماعی (مطالعه موردی: جوانان شهر بندرعباس)(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف این مطالعه بررسی رابطه سبک زندگی و هویت اجتماعی جوانان شهر بندرعباس بوده است. در این مقاله تلاش شده است که ضمن توجه به مطالعات و نظریات پیشین، هویت اجتماعی جوانان در عرصه فرآیند جهانی شدن مورد مطالعه قرار گیرد. از آ نجا که این فرآیند، ابعاد مختلفی را در بر می گیرد، در اینجا به مطالعه ارتباط سبک زندگی به عنوان پدیده ای مدرن و مرتبط با فرآیند جهانی شدن با هویت اجتماعی پرداخته شده است. نظریة مورد مطالعه عمدتاً مبتنی بر آراء گیدنز بوده است. متغیر سبک زندگی به عنوان متغیر مستقل شامل: مصرف محصولات فرهنگی، فعالیت فراغتی، مدیریت بدن، میزان استفاه از رسانه ها و الگوی خرید و هویت اجتماعی به عنوان متغیر وابسته شامل: هویت مذهبی، هویت جنسیتی، هویت ملّی، هویت قومی، هویت گروهی و هویت بدنی می باشد. روش تحقیق، پیمایش و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسش نامه است. شیوه نمونه گیری تحقیق، تصادفی سهمیه ای چند مرحله ای و حجم نمونه 406 نفر است. یافته های تحقیق نشان داده اند که بین متغیرهای: سبک زندگی مذهبی و سبک زندگی موسیقایی سنتی با هویت اجتماعی ارتباط مثبت و معنی دار و بین متغیرهای: سبک زندگی موسیقایی مدرن و سبک زندگی معطوف به بدن ارتباط منفی و معنی دار وجود دارد. هم چنین نتایج رگرسیون چند متغیره نشان داد که سبک زندگی مذهبی، سبک زندگی موسیقایی - مدرن، سبک زندگی موسیقایی - سنتی، سبک زندگی معطوف به ورزش و سبک زندگی دوستانه در مجموع نزدیک به 7/62 درصد از تغییرات متغیر هویت اجتماعی را تبیین کردند.
نگاهی انتقادی به پیشینة داخلی مطالعات جامعه شناختی بر روی سبک زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سبک زندگی هرچند اصطلاحی صرفا جامعه شناختی نیست لیکن مفهوم پردازی خود را تا حدود زیادی مدیون مطالعات جامعه شناختی ای است که از بدو تاسیس این رشته بر روی این مفهوم صورت گرفته است. مفهوم پردازی سبک زندگی به عنوان مسئله ای پژوهشی به دوران کلاسیک این رشته در قرن 19 میلادی باز می گردد. در این زمان تمرکز اصلیِ پیشگامان جامعه شناسی در کنار توضیح تفاوت های جامعه و اجتماع، بررسی اشکال و الگوهای سبک زندگی انسان ها در جامعة جدید بود. در ایران نیز چندی است این اصطلاح در فضای آکادمیک به موضوعی قابل توجه در هدایت تحقیقات و انجام پژوهش های مختلف تبدیل شده است. در اینجا این سؤال به وجود می آید که آیا می توان به معنایی که در اروپای قرن نوزدهم و بیستم میلادی سبک زندگی به عنوان مسئله ای جامعه شناختی طرح گردید در جامعة ایرانی نیز به عنوان مسئله ای جامعه شناختی صورتبندی گردد؟ و آیا پژوهش های جامعه شناختی صورت گرفته تاکنون توانسته در تمام ابعادِ یک پژوهش، چون طرح مسئله، مفاهیم و نظریات، روش ها و یافته ها به صورتبندی خود منطبق با چارچوب های مسئله مندیِ سبک زندگی در جامعه ایرانی بپردازد؟ در جهت پاسخگویی به این سؤال در مقالة حاضر، یازده مقاله علمی- پژوهشی که با رویکرد جامعه شناختی درباب سبک زندگی در ایران به نگارش درآمده و چاپ شده را با روش تحلیل متنی بررسی نموده ایم. در این پژوهش هدف آن بوده که با توجه به نگاه جامعه شناختی به مفهوم سبک زندگی، رویکرد مقالاتی که به عنوان نمونه انتخاب شده اند را در تمام ابعاد پژوهش مورد ارزیابی قرار دهیم.
مطالعه کیفی سنخ شناسی سبک های زندگی: مطالعه جوانان شهر مهاباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر مهاباد از نظر تراکم نشانگان فرهنگ قومی، شیوه های مصرف و سبک های زندگی همواره مورد توجه دیگر شهرهای کُردنشین و حتی غیر کُردنشین بوده است. تغییر و دگرگونی های ناشی از توسعه، موقعیت خاص جغرافیایی این شهر و وجود امکانات مناسب در مقایسه با دیگر شهرهای کُردنشین، باعث مهاجرت فراوان مردم از شهرها و روستاهای اطراف به این شهر شده است.این پژوهش برای سنخ شناسی سبک های زندگی در بین جوانان پسر شهر مهاباد، با استفاده از رویکرد تفسیرگرایی اجتماعی، کنش ها و ایده های شکل دهنده سبک زندگی را بررسی می نماید. در بخش نظری، با استفاده از آرای اندیشمندان مختلف در حوزه مصرف و سبک زندگی چارچوبی مفهومی تنظیم و برای سنخ شناسی سبک های زندگی استفاده شده است. روش کار، کیفی (نظریه مبنایی) است، و داده های میدانی با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق و معیار اشباع نظری در بین 25 نفر از جوانان پسر 18 تا 29 سال شهر مهاباد گردآوری شده اند. یافته های به دست آمده، شامل شش سبک زندگی به شرح ذیل است: پیشامدرن، مدرن، علمی، ورزش محور، شادزیست و جهان محلی.
مطالعه ارتباط بین جهانی شدن فرهنگی و مدیریت بدن مطالعه موردی: زنان شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه جهانی شدن [1] با مختصات نوپای خود پدیده ای است که موجب پیدایش زلزله ای در جغرافیای سیاسی شده است و تمامی ساختارهای کلان فرهنگی و اجتماعی را تحت الشعاع خود قرار داده است. از جمله پیامدهای ژرف جهانی شدن می توان به تأثیرات آن بر ساحت فرهنگ اشاره نمود. لذا امروزه نظریه پردازی در حوزه تأثیرات جهانی شدن بر تغییر فرهنگ جوامع و زندگی افراد مورد توجه قرار گرفته و بخشی از این نظریات در زمینه تأثیرات آن بر نگرش و رفتار افراد جامعه است. این تحقیق به بررسی ارتباط جهانی شدن فرهنگی و مدیریت بدن زنان پرداخته است . در ابتدا، مطالعات پیشین بررسی شده و سپس با استفاده از نظریه گیدنز و رابرتسون فرضیات تحقیق به آزمون گذاشته شدند. این مطالعه به روش پیمایش و با استفاده از ابزار پرسشنامه انجام گرفته است. جامعه آماری آن، زنان و دختران شهر کرمانشاه بودند. روش نمونه گیری مورد استفاده، تصادفی سهمیه ای چند مرحله ای بوده است و حجم نمونه براساس جدول لین، با سطح معناداری 95 درصد و خطای 4 درصد برابر با 597 نفر برآورد گردید که برای اطمینان بیشتر و به منظور کاهش میزان خطا، نمونه تا 600 نفر افزایش داده شد. شایان ذکر است که متغیر جهانی شدن فرهنگی به عنوان متغیر مستقل، شامل: مصرف وسایل ارتباط جمعی، میزان آگاهی از جهانی شدن، نگرش نقش جنسیتی، سبک زندگی و میزان بازاندیشی بوده است. یافته های تحقیق نشان دهنده آن است که بین متغیرهای: بازاندیشی، سبک زندگی مدرن، استفاده از فناوری های نوین اطلاعاتی و ارتباطاتی، سبک زندگی دوستانه، آگاهی از جهانی شدن و نگرش نقش جنسیتی با متغیر وابسته مدیریت بدن ارتباط معنادار و مثبتی وجود دارد. همچنین، براساس نتایج رگرسیون چند متغیره، متغیرهای: استفاده از فناوری های نوین اطلاعاتی و ارتباطاتی، سبک زندگی مدرن، سبک زندگی دوستانه و بازاندیشی در مجموع توانستند 2،52 درصد از تغییرات متغیر مدیریت بدن را تبیین کنند.
تأثیر سبک زندگی بر هویت اجتماعی(مطالعه تجربی جوانان شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله در پی نشان دادن تأثیر سبک زندگی در هویت اجتماعی است. چارچوب نظری آن استدلال نظری پیر بوردیو مبنی بر تعیین کنندگی سبک زندگی در ایجاد تمایز اجتماعی است. سبک زندگی شامل دو بعد مصرف فرهنگی و مدیریت بدن و به صورت تیپولوژی دو وجهی جهانی محلی در نظر گرفته شده و هویت اجتماعی به صورت سه هویت قومی و مذهبی و جهان وطنی در پیمایشی از نمونه ای احتمالی از جوانان سنندج سنجیده شده است. نتایج به دست آمده از روش مدل سازی معادلات ساختاری نشان می دهد که داده های تجربی مدل نظری مورد نظر را حمایت نمی کنند. به عبارت دیگر بررسی تجربی انجام شده روابط مفروض بین مصرف فرهنگی و مدیریت بدن به عنوان ابعاد سبک زندگی و هویت قومی، هویت مذهبی و هویت جهان وطنی به عنوان ابعاد هویت اجتماعی را تأیید نمی کند. هرچند ارتباطی ضعیف بین متغیرهای مذکور برقرار است.