مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
سبک زندگی
حوزه های تخصصی:
مقالة حاضر به اولویت یابی پژوهشی علوم اجتماعی زنان اختصاص دارد. اولویت یابی برآمده از تجربة کار میدانی اعضای اجتماع علمی این عرصة جوان تخصصی، ضمن توجه به چگونگی تداوم انباشتگی علوم اجتماعی زنان و نیز روشن سازی ابعاد پژوهشی مسیر طی شده، با نگاه به پرسش هایی که در این حیطه در ایران مطرح نشده یا بی پاسخ مانده اند دستاوردهای سودمندی دارد.
بنابراین، این تحقیق کوشیده تا از رهگذر مصاحبة نیمه سازمان یافته با پژوهش گران متخصص علوم اجتماعی به گردآوری اولویت های موضوعی آنان همت گمارد؛ اولویت هایی که ناظر به ارزیابی پژوهش های انجام شده در حکم بخشی از ساختار علمی این حیطه و نیز درک مقتضیات کنونی جامعة ایران از منظر ایشان است.
یافته ها نشان می دهد متخصصان با درک تغییرات اجتماعی پرسرعت چند دهة اخیر و تحول کرد و کارهای جنسیتی بر موضوعاتی چون سیاست گذاری ها، اشتغال، تفکیک جنسیتی، خانواده، آسیب ها و مشکلات اجتماعی، سبک زندگی، مهاجرت، مطالعات فرهنگی زنان و مطالعات نظری تأکید دارند.
سبک زندگی و مدیریت بدن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سبک زندگی و مدیریت بدن از مفاهیم مهم جامعه شناسی معاصر است. این مطالعه سعی در بررسی رابطه ی این دو مفهوم دارد. در این پژوهش پس از بررسی مطالعات نظری و تجربی موجود، نظریه ی ترکیبی مبتنی بر نظریه ی گیدنز ساخته شد. داده های پژوهش با استفاده از روش پیمایشی و با تهیه ی پرسشنامه ی خود گزارشی در شهر شیراز نمونه ای 508 نفری از زنان 15 تا 64 ساله با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. نتایج پژوهش نشان دادند که در سطح تحلیل دو متغیره تمامی سبک های زندگی با مدیریت بر ظاهر و هم چنین تغییر شکل اندام رابطه داشته اند، اما در تحلیل چند متغیره مشاهده شد که سبک های مدرن ورزشی - موسیقی، فراغتی، مشارکت های جدید، مذهبی و در نهایت، موسیقی سنتی روی هم توانسته اند مدیریت زنان بر ظاهرشان را با 45 درصد تبیین کنند و متغیرهای سبک مشارکتی جدید، ورزشی- موسیقی جدید، موسیقی قدیمی و در نهایت فراغتی روی هم 3/30 درصد تغییرات مدیریت تغییر شکل اندام زنان را تبیین کنند.
بررسی سبک زندگی زنان شاغل و غیر شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
این پژوهش به بررسی تفاوت بین سبک زندگی زنان شاغل و غیر شاغل اختصاص دارد. جامعه آماری این پژوهش را زنان شاغل و غیر شاغل متاهل 49-25 سال شهر ساری مرکز استان مازندران تشکیل می دهند که حجم نمونه با استفاده از نمونه گیری خوشه ای تصادفی 450 نفر می باشد. روش پژوهش پیمایشی و از ابزار پرسشنامه جهت جمع آوری داده ها استفاده شده است. برحسب یافته های پژوهش اکثر زنان دارای سبک زندگی سنتی می باشند. و آزمون های مقایسه میانگین ها نشان می دهد بین سبک زندگی زنان شاغل و غیر شاغل تفاوت وجود دارد، این تفاوت در ابعاد سبک زندگی(روابط اجتماعی، مدیریت بدن، الگوی خرید) کاملا مشهود است. دیگر نتایج ناشی از تحلیل همبستگی پژوهش نشان می دهند بین سن، تحصیلات، درآمد خانواده با سبک زندگی، رابطه معناداری وجود دارد و منزلت شغلی زنان شاغل از عوامل تاثیر گذار بر نوع سبک زندگی آنان است. تحلیل رگرسیون چند متغیری نشان می دهد به ترتیب سن افراد و سپس نوع فعالیت ودررتبه بعدی درآمد خانواده و تحصیلات به گونه نسبی قدرت تبیین نوع سبک زندگی را دارند. در نهایت، بر اساس نمودار تحلیل مسیر، تحصیلات زنان نقش اصلی را در نوع سبک زندگی دارا می باشد.
بررسی رابطه ی بین سبک زندگی و سبک فرزندپروری مادران شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه رابطه ی بین سبک فرزندپروری والدین و سبک زندگی مادران شهر ایلام را مورد بررسی قرار داده است. والدین برای به ثمر رسیدن فرزندان هر یک وظایفی را بر عهده دارند، که در این میان بیش ترین سهم در تربیت و تأثیرپذیری بر فرزندان را مادران بر عهده دارند؛ مادر از ابتدایی ترین مراحل پیدایش به عنوان مربی همراه انسان است. بنابراین سلامت روانی، جسمانی، اجتماعی مادران که بر گرفته از سبک زندگی آنها است برای تربیت فرزندان سالم لازم و ضروری است.
در این پژوهش ابتدا مطالعات انجام شده در این حوزه مرور گردید، سپس بر اساس نظریه ی مبتنی بر آراء بوردیو و گیدنز شش فرضیه ارائه شد. جهت آزمون فرضیه ها 400 نفر از مادران شهر ایلام به شیوه نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شده اند. روش تحقیق این مطالعه پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه بوده است. نتایج حاصل از آزمون اتا نشان دهنده همبستگی بین متغیر های ابعاد سبک زندگی و سبک فرزندپروری والدین است؛ از همه مهم تر همبستگی بین سبک زندگی مادران با سبک فرزندپروری مقتدرانه می باشد. و هم چنین نتایج بدست آمده در سطح تحلیل رگرسیون لجستیک، آماره های سبک فرزندپروری نشان می دهد که سبک های زندگی به ترتیب 7/72، 6/76، 6/79، 1/74 درصد به درستی سبک های فرزندپروری مقتدرانه، آسان گیر، مستبدانه و بی توجه را پیش بینی می کنند. بنابراین این پژوهش تایید کننده این موضوع است که انتخاب سبک های زندگی مختلف، سبک های فرزندپروری متفاوت را رقم می زند.
تطبیق نظریات جهانی شدن فرهنگ در روستاها بر اساس شاخص های سبک زندگی مطالعه موردی: دهستان براآن جنوبی شهرستان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دانشمندان رشته های گوناگون، تأثیرات جهانی شدن را بر جوامع و گروه ها و افراد بررسی کرده اند تا بتوانند به پیامدهای آن در دگرگون سازی روندهای جهانی پی ببرند. جهانی شدن دارای دو چهره محلی و جهانی است که از یک سو دربرگیرنده توسعه شکل ها و تأثیرات جهانی است، و از سوی دیگر تقویت گروه های محلی را در پی دارد. در این مقاله کوشش شده است تا با توجه به نظریه های موجود در زمینه جهانی شدن فرهنگی، تأثیرات آن بر سبک زندگی روستایی مورد کنکاش قرار گیرد. برای پرداختن به شاخص های سبک زندگی از آثار بوردیو استفاده شده است. مبانی نظری این مقاله نیز سه دیدگاه ""تفاوت های فرهنگی، یکی شدن فرهنگی و پیوندزدن یا درآمیختن فرهنگی"" استوار است که در نهایت توضیح داده شود که کدام یک از آنها می تواند با منطقه مورد مطالعه مطابقت داشته باشد.در این پژوهش، روش تحقیق کیفی با ابزار مصاحبه به کار رفته است. نتایج مطالعه نشان می دهد که در منطقه یاد شده، تفاوت در سبک زندگی را نه در همه گروه ها بلکه عمدتاً در بین دانشجویان و شاخص رسانه ها مشاهده کرد و تأثیرپذیری از رسانه ها بر دیگر جنبه های زندگی آنان نیز سایه انداخته است.
خوشه بندی سبک زندگی مبتنی بر مصرف رسانه ای(مورد مطالعه: کلان شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با رشد فزاینده مصارف رسانه ای، چگونگی استفاده از رسانه های نوین شاخصی برای قشر بندی افراد در کلان شهرها شده است. پژوهش حاضر در کلان شهر اصفهان به روش پیمایشی برای پاسخ به این سوال بود که کدام مصارف رسانه ای عامل این قشر بندی است؟ جامعه آماری این پژوهش را کلیه شهروندان کلان شهر اصفهان به تعداد 1908968 نفر تشکیل دادند. از این میان تعداد 959 نفر به عنوان حجم نمونه برآورد و از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای نمونه گیری انجام شد. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بود که پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ (85/0) برآورد گردید. تجزیه و تحلیل اطلاعات از طریق تحلیل خوشه ای دو مرحله ای بر اساس معیار اطلاعاتی (آکائیکه) و ضریب کای دو انجام گرفت. مهم ترین نتایج نشان داد دو خوشه در مصرف رسانه ای از یکدیگر قابل تفکیک هستند. خوشه اول نسبت به تعویض گوشی در سال، داشتن گوشی با کارایی و امکانات جدید، استفاده از ارتباطات غیر کلامی و برنامه های شبکه ای، فعالیت در شبکه های مجازی و استفاده زیاد از اینترنت نمرات بالایی کسب کردند. خوشه دوم در استفاده کلامی از تلفن همراه و انجام فعالیت های روزمره به صورت الکترونیکی به میانگین نزدیک تر بودند.
رابطة سبک زندگی و مسئولیت پذیری فردی و اجتماعی (مطالعة موردی: نوجوانان دبیرستانی شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دوران نوجوانی زمان ارزشمندی برای یادگیری مسئولیت پذیری اجتماعی است، زیرا در این دوران است که فرد دوست دارد استقلال بیشتری داشته باشد و باید تصمیماتی درباره برخی از ارزش ها و روش های رفتاری خود بگیرد. یکی از فاکتورهای اصلی که می تواند به انتخاب های نوجوانان پختگی ببخشد، میزان مسئولیت آن ها در کارهای شخصی و اجتماعی است. در این راستا، این پژوهش به بررسی رابطه بین سبک زندگی و مسئولیت پذیری فردی و اجتماعی در بین دانش آموزان شیرازی پرداخته است. تکنیک مورد استفاده در این تحقیق پیمایش است و داده ها از طریق پرسشنامه خودگزارشی جمع آوری شد. نتایج تحقیق بطور کلی بیانگر این است اگرچه مسئولیت پذیری در مدرسه و مسئولیت پذیری فردی در میان دختران بیش از پسرها بود اما، مسئولیت پذیری اجتماعی پسرها بیش از دختران می باشد. بعلاوه، مسئولیت پذیری اجتماعی و فردی و مسئولیت پذیری در مدرسه رابطه معنی داری با ابعاد مختلف سبک زندگی دارد.
بررسی رابطه میزان مذهبی بودن و سبک زندگی با ازخودبیگانگی نوجوانان موردمطالعه: دانش آموزان دبیرستان های شهر شیراز در سال 91-1390(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ازخودبیگانگی یکی از علائم بیماری روحی و روانی در بین انسان ها است که موجب می گردد تا آن ها نتواند نقش هایشان را در ارتباط با خود و یا جامعه به خوبی انجام دهند. پژوهش حاضر به بررسی رابطه میزان مذهبی بودن و سبک زندگی نوجوانان با ازخودبیگانگی آن ها پرداخته است. نمونه موردمطالعه 381 دانش آموزان )دختر و پسر)دبیرستانی شهر شیراز می باشد. برای جمع آوری اطلاعات از روش پیمایشی استفاده شده است. اطلاعات موردنیاز با شیوة نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای به دست آمد.نتایج تحقیق نشان داد که متغیرهای مناسک مذهبی، هویت مذهبی، سبک زندگی و مشارکت فرهنگی رابطه منفی با ازخودبیگانگی نوجوانان دارد و بر روی هم توانسته اند نزدیک به 23 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین کنند. بیشترین همبستگی بین دو متغیر انجام مناسک مذهبی و هویت مذهبی با متغیر ازخودبیگانگی می باشد. مهم ترین متغیری که بیشترین تغییرات ازخودبیگانگی جوانان را تبیین می کند مناسک مذهبی است. این متغیر به تنهایی نزدیک به 19 درصد تغییرات متغیر وابسته را توضیح می دهد. دومین متغیر واردشده در مدل، متغیر هویت مذهبی می باشد که 7/2 درصد تغییرات ازخودبیگانگی نوجوانان را توضیح می دهد. سبک مشارکت فرهنگی سومین و آخرین متغیر واردشده در مدل است که با دو متغیر پیشین بر روی هم توانسته اند نزدیک به 23 درصد تغییرات متغیر وابسته را توضیح دهند.
بررسی مقایسه ای سبک زندگی خانواده های شاهد و ایثارگر و خانواده های عادی استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش بررسی مقایسه ای سبک زندگی خانواده های شاهد و ایثارگر با خانواده های عادی استان لرستان است که به صورت توصیفی مقایسه ای صورت گرفت. بدین منظور 460 نفر از افراد سرپرست خانوار خانواده های شاهد و ایثارگر و خانواده های عادی استان لرستان به روش نمونه گیری سهمیه ای انتخاب شدند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران محاسبه شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه سبک زندگی اسلامی (ILST) در ده مؤلفه (عملکرد اجتماعی، مسائل عبادی، باورها، مسائل اخلاقی، مسائل مالی، مسائل خانوادگی، سلامت جسمی، مسائل تعقلی و عملی، مسائل امنیتی، زمان شناسی) جمع آوری و با نرم افزار SPSS-19 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که در مؤلفه های عبادی، باورها، اخلاقی، مالی، خانوادگی، جسمی، تعقلی، امنیتی، بین دو گروه نمونه تفاوت معناداری وجود دارد (05/0p<). اما در عملکرد اجتماعی و زمان شناسی تفاوتی وجود ندارد (05/0p>). همچنین نتایج نشان داد که بین زنان و مردان در کل مقیاس سبک زندگی و کلیه خرده مؤلفه های آن تفاوت معناداری وجود ندارد و بین کل مقیاس سبک زندگی و خرده مؤلفه های آن بر اساس سطح تحصیلات فقط در خرده مؤلفه زمان شناسی تفاوت معناداری وجود دارد)05/0p<). بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که برنامه ریزی و اجرای آموزش، با هدف تقویت بیشتر سبک زندگی اسلامی ضروری به نظر می رسد.
«سبک زندگی» در آینه سیره نبوی
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ و سیره حضرت محمد(ص)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ و سیره اهل بیت(ع)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و خانواده
سیره پیشوایان دین(ع) و به خصوص سیره نبیِ مکرّم اسلام(ص)، ترسیم کننده شیوه های زندگی، در صحنه های گوناگون حیات بشری است؛ ضمن آنکه یگانه راه و روش و برنامه دقیق، برای زندگی فردی و اجتماعی مسلمانان و آحاد بشر است. بنابراین سیره پیامبر اکرم(ص)، به پشتوانه آیه شریفه «لَقَدکانَ لکُم فی رسول َالله اُسوَهحَسنه» (احزاب، 23)، به عنوان الگوی عملی اسلام، نقطه مرکزی ارائه شیوه و سبک زندگی و الگوهای رفتاری حیات آدمی، در حوزه های مختلف آن است. مقاله حاضر با نگاه توصیفی می کوشد تا با مروری اجمالی، اثبات کند که می توان از پیوندی آشکار و استوار بین آموزه های سیره نبوی و سبک زندگی سخن گفت. نمی توان ادعا کرد همه الگوهای رفتاری ضروری، برای «سبک زندگی اسلامی»، به صورت کامل و آماده الگو برداری در سیره نبوی موجود است؛ امّا وجود چارچوب های اصیل و ساختاری سبک زندگی در آن انکار کردنی نیست. بدیهی است نگاه تجویزی به سیره نبوی و ارائه الگوهای رفتاری تامّ و تمام، در حوزه های مختلف زندگی بشری، برای ارائه سبک زندگی اسلامی، در گرو رویکرد کل نگر و فقاهت حکومتی در پروسه اجتهاد و استنباط است.
بازسازی معنایی تغییر سبک زندگی زنان لر شهر یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سبک زندگی منعکس کننده ترجیحات افراد است که در عرصه های مختلف زندگی همچون اوقات فراغت، آداب سخن گفتن، نوع موسقی، لباس، آرایش و ظاهر بروز می کند. هدف این پژوهش مطالعه فهم و تفسیر زنان لر شهر یاسوج از تغییر سبک زندگی بود. این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش نظریه داده بنیاد انجام شد. نمونه پژوهش، مشتمل بر 52 نفر از زنان شهر یاسوج بود که با روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند انتخاب شدند که این تعداد بر اساس ملاک اشباع نظری انتخاب شد و نمونه گیری تا رسیدن به اشباع داده ها ادامه یافت. برای گرداوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد. داده های حاصل از مصاحبه، با روش کدگذاری نظری تجزیه و تحلیل شد. در مرحله کدگذاری باز 39 مفهوم و در مرحله کدگذاری محوری 8 مقوله به دست آمد. مقوله «دگردیسی سبک زندگی» به عنوان مقوله هسته ای ظهور یافت. نتایج بیان کننده آن است که زنان در دنیای جدید خود را به محدود ماندن در چهارچوب سنتی مورد انتظار مجبور نکرده و آخرین نوع و مدل تکنولوژی ها را می خواهند. ضمن توجه به زندگی و روش های سخت گذشته، در پی تجربه شکل های نوین خانواده هستند. آموزش مدرن، رسانه ها و شهرنشینی به عنوان شرایط علی تأثیرگذار بر پدیده دگردیسی سبک زندگی زنان بوده است، پیامدهای حاصل از این پدیده شامل دگرگونی ارزش های زنان، مدگرایی، مدیریت بدن، مصرف گرایی است.
تحلیل رفتارهای زیست محیطی ساکنان شهر رشت با تأکید برسبک زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسائل زیست محیطی بعنوان یکی از تهدید های عمده برای بشر در قرن بیست و یکم شناخته شده اند.اکثر مسائل زیست محیطی پیامد رفتار انسان است و این رفتارها در خلأ صورت نمی پذیرند و انوع تعیین کننده های زمینهای، هویتی در آن دخیل می باشند به طوری که در بررسی رفتارهای زیست محیطی توجه به سبک زندگی و نحوه مواجه افراد با محیط زیست حائز اهمیت است. هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین سبک زندگی و رفتار های زیست محیطی ساکنان شهر رشت می باشد. روش مورد استفاده در این پژوهش پیمایشی می باشد. جامعه آماری این پژوهش افراد بالای 16 سال ساکن شهر رشت می باشند که از طریق نمونه گیری خوشه ای بصورت تصادفی انتخاب شده اند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که بین سبک زندگی و رفتارهای زیست محیطی رابطه ی معناداری وجود ندارد. به نظرمی رسد مسئله محیط زیست در شهر هایی مانند رشت به عنوان یک مسئله ی مهم اجتماعی تلقی نمیشود و بحثی است که هنوز وارد عرصه عمومی نشده و محدود به نخبگان جامعه می باشد.
سبک زندگی در روستاهای تبدیل شده به شهر در ایران (مورد مطالعه: شهرهای جدید خواف و رشتخوار در استان خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عوامل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی گوناگونی تحت تأثیر شهرنشینی، سبک زندگی افراد را تغییر داده است. سبک زندگی در نحوه ی گذران اوقات فراغت، پوشاک، تغذیه، مدیریت بدن، سبک معماری و چیدمان داخلی منازل جلوه گر می شود. این پژوهش با هدف بررسی عوامل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی مؤثر بر سبک زندگی ساکنان روستاهای تبدیل شده به شهر در شهرستانهای خواف و رُشتخوار در استان خراسان رضوی انجام شده است. مبانی نظری پژوهش بر مبنای نظریات ابن خلدون، وبر، وبلن، زیمل، بوردیو، گیدنز و چِنی تدوین شده است. روش پژوهش پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ی محقق ساخته است. نتایج نشان می دهد بین مشارکت اجتماعی، سازمان های سیاسی و اداری، شبکه ی راهها و وسایل ارتباطی، روحیه ی فردگرایی، هویت طبقاتی و روابط غیرمستقیم و ثانویه به عنوان عوامل اجتماعی، امکانات فرهنگی و آموزشی، مصرف رسانه ای و سرمایه ی فرهنگی به عنوان عوامل فرهنگی، مصرف گرایی، ایجاد مراکز خرید، تمایل به منافع سوداگرانه، کمرنگ شدن حمایت های مشترک و سطح رفاه اقتصادی به عنوان عوامل اقتصادی و سبک زندگی افراد ارتباط معناداری وجود دارد.
سبک های زندگی در سطح شهر تهران به کدام سو می روند؛ تمایز یا یکدستی؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله پیش رو با حرکت از مفهوم «تمایز بوردیو» به شناسایی سبک های زندگی در تهران می پردازد. در این راستا، سؤال محوری: «سبک های زندگی در تهران از چه روندی پیروی می کنند: تمایز یا یکدستی؟» شکل گرفته است. در سنجش این امر، صور مادی و غیرمادی فرهنگ در نظر گرفته شده است. صور مادی، مواردی چون مصرف خوراک، پوشاک، خانه و صور غیرمادی مواردی چون تعاملات اجتماعی، هنر، ادبیات، موسیقی، شعرا و نویسندگان را در بر می گیرد. روش تحقیق، کمی و ابزار پژوهش، پرسش نامه محقق ساخت بود که در میان 300 پاسخ گوی ناهمگون از نظرِ؛ سن، جنس، میزان تحصیلات، شغل، محل سکونت و میزان درآمد، در سطح شهر تهران تکمیل شد. در این پژوهش از آمارهای توصیفی و استنباطی بهره گرفته شده است. نتایج این پژوهش نشانگر آن است که علی رغم ناهمگونی پاسخ گویان، وجه یکدستی بر وجه تمایز در سبک های زندگی در شهر تهران، غالب است.
سبک زندگی ایرانی - اسلامی به مانند الگوی اعتدال در زندگی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر تحت عنوان « سبک زندگی ایرانی – اسلامی به مانند الگوی اعتدال در زندگی» میباشد که به روش توصیفی – تحلیلی به بررسی مفهوم اعتدال پرداخته و سبک زندگی را به عنوان یک الگویی برای اعتدال اسلامی مورد تبیین قرار می دهد. چرا که اسلام مجموعه ای از آموزه های وحیانی الهی است که مسیر کمال یابی انسان را تبیین می کند. آموزه های معرفتی و دستوری اسلام ضمن ایجاد معرفت و شناخت کامل و جامع از هستی، راههای رسیدن به کمال مطلق را نشان میدهد، زیرا با شناخت کامل و جامع از هستی و حقایق آن است که می توان فلسفه راستین نسبت به هستی داشت و پس آن را در چارچوب سبک زندگی خود تبیین کرد.
اهمیت پژوهش حاضر بر این امر استوار است که سبک زندگی هر کسی بیانگر فلسفه زندگی اوست. هر کسی چنان زندگی می کند که هستی و از جمله زندگی دنیوی را برای خود تفسیر کرده است. شاید هم چنین گفت که سبک زندگی تأویل فلسفه زندگی هر انسانی است. مقاله حاضر با هدف ارزیابی تحلیلی بررسی مفهوم سبک زندگی و اعتدال را به عنوان مهمترین شاخصه ی سبک زندگی اسلامی مورد بررسی قرار می دهد.
سبک زندگی خانوادگی در قرآن و سنّت پیشوایان معصوم (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و خانواده
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت اخلاقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
سبک زندگی خانوادگی در آیین اسلام همانند درختی است که ریشة آن، باورها و اندیشه ها و ساقه و شاخه هایش، ارکان و وظایف اعضای خانواده می باشد. از این رو، سبک زندگی خانوادگی دارای ابعاد زیادی است. پژوهش حاضر در صدد بررسی سبک خانوادگی در قرآن و سنّت پیشوایان معصوم(ع) در ابعاد تشکیل خانواده و ازدواج، محیط خانواده و ادارة آن و همسرپروری می باشد. از منظر قرآن کریم و سنّت پیشوایان معصوم (ع)، باورها و اعتقادات نقشی اساسی در خانواده دارند و ازدواج را امر مقدّسی می داند و همگان را به این امر فرا خوانده است و به آن تشویق می نمایند و معیارهای تقوا، عقل، اخلاق نیک و همتایی در انتخاب همسر را مورد توجّه قرار می دهند و مدیریّت خانواده را به مرد و لزوم مسئولیّت پذیری اعضای خانواده نسبت به یکدیگر مخصوصاً مسئولیّت تربیت دینی پدر نسبت به فرزندان و همکاری زن و شوهر در خانه را ضروری می دانند و تأکید به رفتار شایسته با همسران و محبّت و مهرورزی نسبت به آنان می نمایند.
واکاوی سبک زندگی علمی حضرت زینب (س) با رویکردی به قرآن و حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیات تطهیر، مباهله، مودّت، تبلیغ و... به نوعی جلوه گر تقدیر خداوند از اهل بیت (ع) است. زندگی علمی حضرت زینب (س) زاویه ای است که نیاز به واکاوی و تحلیل دقیق تری دارد؛ زیرا دربارة این خاندان گفته شده: «إِنَّ هَؤلاَء وَرَثُوا العِلمَ وَ الفَصَاحَةَ زُقُّوا العِلمَ زُقّاً». حضرت زینب(س) علاوه بر علم لدّنی، تمام شرایط یک راوی موثّق را در حدّ کمال داراست. بدین لحاظ، به او (س) عالمه گفته اند. همچنین علم پیشگویی حوادث را نیز دارا می باشد، چنان که کیفیّت شهادت خود را پیشگویی کرد. صفت دیگر ایشان (ع) عقیله است که ابن عبّاس به او داده است. همچنین مفسّری بی بدلیل است؛ زیرا خطبه های آن حضرت(س) آکنده از آیات قرآنی است.
سبک زندگی و الگوی مصرف مورد مطالعه: تلفن همراه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تلفن همراه امروزه جزء جدانشدنی مناسبات و ارتباطات روزمره محسوب می شود، و با توجه به پیشرفت های روزافزون این وسیلة ارتباطی، مطالعه در مورد آن ضروری است. هدف اصلی پژوهش حاضر توصیف و تبیین فرهنگ مصرف تلفن همراه با استفاده از شاخص های سبک زندگی در بین دانشجویان است. چارچوب نظری این پژوهش نظریة مصرف بوردیو است. این پژوهش مطالعه ای پیمایشی با حجم نمونة چهارصد نفر، با استفاده از ابزار پرسش نامه بر روی دانشجویان دانشگاه دولتی و علوم پزشکی شهرکرد است. نتایج پژوهش نشان می دهد که نظریة مصرف بوردیو در جامعة مورد مطالعه به میزان زیادی رفتار مصرفی دانشجوها در ارتباط با تلفن همراه را به خوبی تبیین می کند. همچنین نتایج مربوط به شبکه های اجتماعی مجازی، نظریة گمنامی در فضای مجازی را در زمینة مصرف برنامه های نرم افزارهای پیام رسانی وایبر، لاین، واتس آپ و... را تأیید می کند.
بررسی عوامل اجتماعی موثر بر گرایش محله ای جمعیت ها در دو بافت منتخب شمالی و جنوبی شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
با توجه به نقش و اهمیت محلات در مطالعات توسعه پایدار شهری، مساله گرایش های جمعیتی به زندگی در محله های شهری تحت تاثیر عوامل اجتماعی، در این پژوهش مورد توجه قرار گرفته است. از آنجایی که محله های شهری مهم ترین عناصر اجتماعی یک شهر محسوب می شوند نقش مهمی در روند رو به رشد شهرها دارند. محله بیش از آنکه یک عنصر فیزیکی در شهر باشد یک بافت اجتماعی است که از نظر فضایی توسط ساکنان آن درک و مشخص می شود و محل ایجاد ارتباط متقابل و هویت یابی مشترک میان شهروندان است. قدرت هر محله تابع تجانس اجتماعی ساکنان آن است به گونه ای که همسانی و شباهت در نوع زندگی، موجب نزدیک شدن و شناسایی متقابل افراد و احساس تعلق به گروه معین می شود. این سوال اساسی که «چه عوامل اجتماعی بر گرایش محله ای جمعیت ها نقش دارند» مساله اصلی در پژوهش حاضر می باشد. احساس گرایش محله ای براساس شاخص حس تعلق و همبستگی در نظر گرفته شده و به عنوان متغیر وابسته مورد سنجش و در رابطه با سایر متغیرها (متغیرهای مستقل) قرار گرفته است. عوامل اجتماعی که بر این گرایش و حس تعلق موثر فرض شده اند، متغیرهای سبک زندگی، پایگاه اجتماعی و احساس امنیت اجتماعی می باشد. این فرض در نظر گرفته شده است که هریک از متغیرهای فوق در رابطه با حس تعلق و گرایش محله ای هستند و بر انتخاب ساکنان به عنوان محل سکونت دخیل بوده اند. برای انجام پژوهش حاضر و آزمون فرضیات از روش های اسنادی و کتابخانه ای و در مرحله بعد از روش پیمایشی با ابزار پرسشنامه استفاده شده است. نتایج و یافته های پژوهش نشان می دهد که بیشترین ارتباط معنادار و وجود همبستگی بین سبک زندگی و پایگاه اجتماعی افراد با حس تعلق و گرایش به محل زندگی بوده است. با توجه به اینکه پژوهش حاضر به صورت مطالعه تطبیقی میان دو منطقه 1 (شمالی) و منطقه 16 (جنوبی) شهر تهران صورت گرفته است، مقایسه میانگین نتایج دو منطقه وجود تفاوت معنادار میان عوامل اجتماعی مورد بررسی به عنوان شاخص های تاثیر گذار بر گرایش محله ای را نشان می دهد.
عقدة برتری یا عقدة حقارت؟ واکاوی اشعار خاقانی بر اساس روانشناسی فردنگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از اینکه عبدالحسین زرّین کوب به موضوع عقدة حقارت خاقانی اشاره کرد، عدّه ای با این دیدگاه، مخالف و برخی با آن موافق بوده اند. یکی از روانشناسانی که نگاهی علمی نسبت به عقدة حقارت داشته، آلفرد آدلر است. او در «روانشناسی فردنگر» خود با بررسی سبک زندگی، به تحلیل ویژگی های روانی افراد می پرداخته است. در روانشناسی فردنگر معیار اصلی سنجش سلامت روانی افراد، علاقة اجتماعی است. تلاش برای برتری، دیگر ویژگی مهم روانشناسی فردنگر است. بر این اساس، افرادی که از سلامت روانی برخوردارند، برای موفّقیّت های جمعی تلاش می کنند و افرادی که از سلامت روانی برخوردار نیستند، برای برتری های شخصی. روانشناسی فردنگر بهترین دیدگاه برای تحلیل روانشناختی اشعار خاقانی و روشن شدن موضوع عقدة حقارت اوست. جمع آوری داده ها در این مقاله به شیوة کتابخانه ای صورت گرفته است و در آن با روش پژوهش تحلیلی توصیفی به تحلیل روانشناختی مؤلّف (شاعر) پرداخته شده است. هرچند برخی از نشانه های عقدة حقارت در اشعار خاقانی وجود دارد، امّا این شواهد به اندازه ای نیست که بتوان دربارة آن با قطعیّت سخن گفت و با توجّه به ضعف علاقة اجتماعی در برخی از اشعار خاقانی و علاقة فردی مبالغه آمیز او و نیز میل به برتری جویی شخصی وی، می توان نتیجه گرفت که این شاعر برجسته تا اندازه ای گرفتار عقدة برتری بوده است.