آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۲

چکیده

تأمل جامعه­شناختی در روایت­های سینماییِ تحولات اجتماعی، در سه بعد ارزش­ها، هویت­ها و سبک­های زندگی، در ایرانِ پس از انقلاب دغدغه محوری این پژوهش است. چارچوب مفهومی پژوهش نخست موضع آن را درباره تعامل اثر هنری و جامعه تبیین می­کند و سپس مضامینِ میانجیِ تحقیق، یعنی تحول ارزش­ها و هویت­ها و سبک­های زندگی را مفهوم­پردازی می­کند. روش­شناسی تحقیق، کیفی است: نخست با بکارگیری روش «تحلیل روایتِ نشانه­شناختی»، فیلم­ها تحلیل شده­اند؛ سپس، از دل این تحلیل، مقولات اجتماعی آن­ها استخراج شده و از طریق راهبرد تحلیل تماتیک، از منظری جامعه­شناختی، تحلیل شده­اند. میدان مطالعه کل سینمای بعد از انقلاب است که به شیوه نمونه­گیری هدفمند از هر دهه چند فیلم انتخاب شده­اند: «نرگس»، «عروسی خوبان» (دهه شصت)، «آژانس شیشه­ای»، «زیر پوست شهر»، «اعتراض»، «روسری آبی»، «شوکران» (دهه هفتاد)، «بوتیک»، «چهارشنبه سوری»، «محاکمه در خیابان»، «درباره الی» و «جدایی نادر از سیمین» (دهه هشتاد). نتایج تحقیق نشان می­دهد سینمای اواخر دهه شصت نمایانگر نخستین نشانه­های ترک برداشتن انسجام اجتماعی­ای است که خود نمود عینیت­یافتن گفتمانِ ارزش ­مدار آن دهه بوده است. ملودرام­های اجتماعی دهه هفتاد روایت­هایی هستند از تضاد ارزش­ها، چندپارگی­های هویتی، تلاطم­های خانوادگی و شکاف نسلی در شرایط اجتماعیِ سیطره گفتمان توسعه­گرایی؛ سینمای دهه هشتاد تصویرگر شکلی از زندگی روزمره به­هم ریخته، اضطراب­زا، سرد و بی­روح، تهی از معنا و خودآیینی، و یأس­آور است. روایت سینما از تحول این فضاها، روایت تغییر شکل «انسان آرمان­خواه و ارزش­گرا»ی دهه شصت به «انسان فردیت­طلب و خودآیین» دهه هفتاد و سپس به «انسان میانه­حال و نسبیت­اندیش» دهه هشتاد است

تبلیغات