مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۸۱.
۴۸۲.
۴۸۳.
۴۸۴.
۴۸۵.
۴۸۶.
۴۸۷.
۴۸۸.
۴۸۹.
۴۹۰.
۴۹۱.
۴۹۲.
۴۹۳.
۴۹۴.
۴۹۵.
۴۹۶.
۴۹۷.
۴۹۸.
۴۹۹.
۵۰۰.
برنامه درسی
حوزه های تخصصی:
توسعه فرهنگ پژوهش، در نظام آموزش و پرورش از جایگاه والایی برخوردار است؛ به گونه ای که بدون انجام پژوهش، امور آموزشی نیز از پویایی و نشاط لازم برخوردار نخواهد بود. حال توجّه به امر پژوهش در دانشگاه فرهنگیان از اهمیتّی مضاعف برخوردار است؛ چرا که مهارت های پژوهشی منجر به توانمندسازی دانشجو معلّمان در حین تحصیل و در نهایت تدریس و حل مسائل آموزشی می شود. زبان و فرهنگ عربی به دلیل اشتراکات فراوان با زبان و فرهنگ فارسی و نیز اهمیّت دینی و مذهبی که در ایران دارد، همواره مورد توجّه پژوهشگران و زبانشناسان ایرانی بوده است؛ بنابراین این پژوهش قصد دارد جایگاه پژوهش در برنامه درسی رشته آموزش زبان عربی دانشگاه فرهنگیان را واکاوی نماید. روش پژوهش حاضر، به لحاظ شیوه جمع آوری داده ها از نوع پژوهش های تحلیل محتوای توصیفی و تحلیلی است. هدف این پژوهش، شرح کامل دروس پژوهش محور و نگاه دقیق و توجّه جدّی به جایگاه پژوهش در برنامه درسی رسمی رشته آموزش زبان عربی دانشگاه فرهنگیان می باشد. بررسی ها نشان داد که تنها 5% از برنامه درسی رشته آموزش زبان عربی دانشگاه فرهنگیان را دروس پژوهشی به خود اختصاص داده اند و رویکرد غالب در برنامه درسی این رشته رویکرد کیفی است. نتایج این مطالعه می تواند نیمرخی منسجم پیش روی برنامه ریزان درسی این رشته قرار دهد و به لحاظ اهمیّت موضوع، مسئولین امر را در جهت رفع نواقص، توجّه بیشتر به غنی تر شدن و کاربردی سازی برنامه درسی این رشته یاری نماید.
میزان انطباق محتوای برنامه های درسی دوره ابتدایی با نیازهای مرتبط با ارتقای سواد محیط زیستی دانش آموزان در حوزه شناختی از دیدگاه معلمان
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه میزان انطباق محتوای برنامه های درسی دوره ابتدایی با نیازهای مرتبط با ارتقای سواد محیط زیستی دانش آموزان در حوزه شناختی از نظر معلمان ابتدایی شهر ازنا در سال 1398 بود. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری کلیه معلمان دوره ابتدایی شهر ازنا در سال تحصیلی 98-97 به تعداد 951 نفر بود که با روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای، 270 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بر مبنای طبقه بندی حوزه شناختی بلوم بود که به منظور بررسی روایی سازه آن از تحلیل عاملی تأییدی با رویکرد کوواریانس به وسیله نرم افزار Lisrel8.8، روایی صوری و محتوایی از نظرخواهی از متخصصان و پایایی آن از آلفای کرونباخ استفاده شده است. همچنین، به منظور بررسی نوع توزیع داده ها از ضرایب چولگی و کشیدگی و جهت بررسی سؤالات پژوهش از آزمون تی تک نمونه ای مستقل و فریدمن استفاده شده است. نتایج نشان داد از نظر معلمان ابتدایی شهر ازنا، برنامه های درسی دوره ابتدایی با نیازهای مرتبط با ارتقای سواد محیط زیستی دانش آموزان در حوزه شناختی و شش حیطه آن بر اساس دیدگاه بلوم، مطابقت دارد. البته میزان مطلوبیت حیطه ها یکسان نبوده و متفاوت است، رتبه بندی حیطه ها از نظر میزان توجه در برنامه درسی عبارت بودند از تحلیل، دانش، ترکیب، ارزشیابی، به کاربستن و فهمیدن.
بررسی شوخ طبعی دبیران دوره متوسطه در فرآیند تدریس
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال چهارم آبان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
154 - 138
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف آگاهی از میزان شوخ طبعی دبیران دوره متوسطه شهر شوش و میزان استفاده از شوخ طبعی توسط آنان در فرایند تدریس انجام شد. پژوهش حاضر یک پژوهش کمی و کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دبیران دوره اول و دوم متوسطه شهر شوش در سال تحصیلی 99-1398 بود. حداقل حجم نمونه طبق جدول مورگان محاسبه شد و در مجموع 224 دبیر با روش نمونه گیری تصادفی متناسب با حجم جامعه انتخاب شدند. داده های موردنیاز از طریق دو پرسشنامه گردآوری شد: الف) پرسشنامه شوخ طبعی(خشوعی و همکاران، 1388)، ب) پرسشنامه محقق ساخته «میزان استفاده از شوخ طبعی در تدریس». روایی پرسشنامه محقق ساخته با توجه به اتفاق نظرکارشناسان و طبق شاخص نسبت روایی لاوشه تعیین گردید. با استفاده از آلفای کرونباخ، پایایی پرسشنامه شوخ طبعی (خشوعی و همکاران) 96/0 و پرسشنامه محقق ساخته «میزان استفاده از شوخ طبعی» 91/0 تعیین گردید. برای تحلیل داده ها از آزمون های تی تک گروهی و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که شوخ طبعی کلی دبیران بسیار بالا است و در فرآیند تدریس شوخ طبعی متوسطی داشتند. به عبارت دیگر، به میزان متوسط از شوخ طبعی در فرآیند تدریس استفاده کرده اند. دیگر یافته این پژوهش نشان داد دبیرانی که به طور کلی شوخ طبع تر بودند، از شوخ طبعی بیشتری در فرآیند تدریس استفاده کرده اند.
دلایل، ضرورت و چگونگی ارزشیابی از درس و موانع آن در دانشگاه های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزشیابی از درس به عنوان یکی از ابزارهای بسیار ارزشمند ارتقاء کیفیت تدریس و یادگیری محسوب می شود، زیرا می تواند بازخورد مفیدی برای استادان و دانشگاه در مورد کیفیت عناصر برنامه درسی فراهم سازد. ازاین رو هدف پژوهش حاضر بررسی دلایل، ضرورت و چگونگی ارزشیابی از درس و موانع آن در دانشگاه های ایران است. بدین منظور با 20 نفر از متخصصان و اعضای هیئت علمی دانشگاه های کشور که در حوزه ارزشیابی و برنامه درسی اهل نظر هستند، مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. مصاحبه ها، پس از پیاده شدن، به صورت مقوله بندی باز تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها حاکی از آن است که ارزشیابی از درس به چهار دلیل انجام و به سه دلیل جانیفتادن فرهنگ صحیح نقد و مطالبه، نگرانی و دلهره برخی از دانشجویان از بازخورد استادان و نگرانی مدیران دانشگاه، دانشکده و گروه و استادان از بازخورد دانشجویان در دانشگاه ها انجام نمی شود. یافته ها همچنین نشان داد ارزشیابی از درس می تواند به وسیله دانشجویان فعلی، دانش آموختگان، همکاران و ذی نفعان خارج از دانشگاه و از طریق مشاهده، مصاحبه، رایانه ای، پرسشنامه و روش های خلاقانه انجام شود.
طراحی الگوی محتوایی آموزش شایستگی های اخلاقی به دانشجویان درنظام آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، طراحی الگوی محتوایی آموزش شایستگی های اخلاقی به دانشجویان درنظام آموزش عالی بود. از روش پژوهش، فراترکیبِ هفت مرحله ای مدل سندلوسکی و بارو(2007) استفاده شد که مدل مفهومی تحقیق شکل گرفته است. در گام اول، سؤال پژوهش مطرح و بر اساس آن اعضای تیم فراترکیب مشخص شدند. در گام دوم و سوم، منابع لاتین داده های پژوهش شامل پایگاه های اسکوپوس، اشپرینگر و ..و منابع فارسی شامل پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تعیین و معیارهای شمول مقالات مشخص گردید. در گام چهارم، با تجزیه و تحلیل دادهها، 65 مضمون پایه مرتبط با آموزش اخلاقی استخراج شد و سپس به ترکیب یافتهها پرداخته شد. در این گام، مضامین پایه استخراج شده در چهار مضمون سازمان دهنده ی سطح دوم صداقت تحصیلی(مانند شجاعت، اشتیاق و روح خدمت رسانی) و عدم صداقت تحصیلی(مانند رفتارهای مخل، عدم انجام تکالیف درسی بی توجهی به حقوق دیگران) ، صداقت پژوهشی(مانند آگاهی از پژوهش) و عدم صداقت پژوهشی (مانند کپی و پیست، بیان ایده های دیگران بدون منبع، روح ماشینی) طبقهبندی شدند و مضمون سازماندهنده سطح دوم در 26 مضمون سازماندهنده سطح اول قرار گرفتند و در انتها نیز، شبکهی مضامین محتوای آموزش اخلاق ترسیم گردید. الگوی طراحی شده در این پژوهش، چارچوبی برای آموزش شایستگی های اخلاقی برای دانشجویان آموزش عالی، در سطوح مذکور را که پیش از این میسر نبود، فراهم آورده است؛ و از اعتباریابی توصیفی، اعتباریابی تفسیری – نظری- پراگماتیک برای اعتباریابی الگوی طراحی شده استفاده شد.
علم شناسی و آموزش علوم: چارچوبی نظری در به کارگیری تاریخ و فلسفه علم در آموزش علوم تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۷ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۴۶
۲۶-۷
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله ارائه چارچوبی نظری در به کارگیری تاریخ و فلسفه علم در آموزش علوم از سه منظر دانش، مهارت و نگرش است که با توجه به اهداف استاندارد آموزش علوم می تواند زمینه لازم را برای درک و شناخت بهتر این اهداف و تحقق بخشیدن به آنها فراهم کند. حاصل این پژوهش صورتبندی برخی اصول راهنمای ایجابی و سلبی دربه کارگیری علم شناسی در آموزش علوم است که چارچوب نظری موردنظر را فراهم می کنند. همچنین نشان می دهد که از منظر دانشی، تاریخ و فلسفه علم می تواند شناختی دقیق تر از چیستی علم، روش و فرایندهای علمی برای فراگیرندگان فراهم کند. از منظر مهارتی، مبتنی بر دانش صحیح درباره علم و روشهای آن، مهارت علم ورزی و دانشمند گونه عمل کردن دربرابر مسائل و چالشهای متفاوت را می تواند فراهم کند. ازمنظر نگرشی، تاریخ و فلسفه علم می تواند نگرشی دقیق تر در زمینه علم و جهان بینی ناشی از آن، حدود و ثغور علم و نیز معضلات و مسائل آن فراهم کند. اساساً شناخت و درک درست چیستی علم و پرورش مهارتهای فرایندی و علم ورزی، خود از اهداف مهم آموزش علوم است که مستلزم به کارگیری علم شناسی است. در نهایت، با توجه به انفکاک ناپذیری علم شناسی از آموزش علوم و امکان شکل گیری دیدگاهی غیردقیق و نامنسجم درباره علم و ایجاد کج فهمی درباره آن، آموزش علم شناسی در مقاطع متوسطه و دانشگاهی، به ویژه آموزش پیش از خدمت و ضمن خدمت معلمان دروس علوم تجربی ضروری می نماید.
طراحی مدل اهداف برنامه درسی مبتنی بر عدالت آموزشی در آموزش عالی ایران: پژوهش کیفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: آموزش عالی یکی از مهم ترین مکان هایی هست که در ترویج عدالت و آموزش آن نقش مهمی ایفا می کند.اگرچه استراتژی های خاصی برای برقراری عدالت آموزشی به وسیله متخصصان به کار گرفته شده است،اما وجود بی عدالتی های آموزشی،بیانگر آن است که بسیاری از این استراتژی ها،ناموفق بوده اندو نیاز به تغییر نگرش و استراتژی های جدید آموزشی در اجزای برنامه درسی توسط متخصصان،کاملا مشهود است.لذا هدف این پژوهش طراحی اهداف برنامه درسی مبتنی بر عدالت آموزشی در آموزش عالی می باشد. روش ها: این پژوهش به شیوه کیفی و با استفاده از راهبرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد انجام شد روش اصلی گردآوری اطلاعات،مصاحبه نیمه ساختار یافته بود.محیط پژوهش شامل 13نفر ازمتخصصان حوزه برنامه درسی و تعلیم و تربیت بوده که با روش نمونه گیری هدفمند از نوع موارد مطلوب انتخاب شدند.برای بدست آوردن اعتبار و روایی داده ها از دو روش بازبینی مشارکت کنندگان و مرور خبرگان غیر شرکت کننده در پژوهش استفاده شد.نتایج تحلیل داده ها در طی سه مرحله،کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی با کمک نرم افزار MAXQDA12به مفاهیم مجزا تفکیک شدند. یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که عدم نگرش عادلانه مسوولین در تدوین اهداف و محتوای برنامه درسی آموزش عالی،همچنین بی توجهی به متخصصین حوزه برنامه درسی، متاثرنبودن آموزش عالی از نیازهای آینده جامعه و فقدان نیازسنجی در گستره ملّی،از جمله مواردی هستند که مانع توسعه عدالت آموزشی در آموزش عالی می شوند. نتیجه گیری: برای رسیدن به عدالت آموزشی در آموزش عالی بهتر است هنگام تصمیم گیری برای تدوین اهداف و بازنگری سرفصلها به علائق و استعدادهای داوطلبین توجه شود،برنامه های درسی با بازار کار،صنعت و تجارت مرتبط شود و آموزش متناسب با نیازهای دانشجویان و جامعه باشد ،توجه ویژه به تخصص اساتید و نظرخواهی از همه اساتید برای تدوین برنامه درسی،صورت گیرد.
شناسایی ساختار و مختصات برنامه درسی هنرهای بومی دوره دوم ابتدایی منطقه سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم پاییز (آبان) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۴
1278-1267
حوزه های تخصصی:
زمینه: توانمندسازی دانش آموزان با آموزش مهارت های حرفه ای متناسب با شرایط محلی و مهارت های عمومی اشتغال و کارآفرینی، همچون برنامه درسی هنر مبتنی بر هنرهای بومی استان می تواند موضوع و فعالیت مناسبی برای این کار به شمار آید. اما به دلیل عدم حمایت، بسیاری از هنرهای سنتی در مناطق مختلف ایران از جمله سیستان افول نموده و یا در وضعیت نابسامانی به سر می برند.. هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی مؤلفه های برنامه درسی هنرهای بومی منطقه سیستان در دوره دوم ابتدایی انجام گرفت. روش: پژوهش در دو مرحله و با روش پژوهش کیفی انجام پذیرفت. در مرحله اول، اسناد، مقالات و منابع مکتوب در دسترس مرتبط با موضوع، به روش سندکاوی مورد بررسی و داده ها جمع آوری گردید و این گردآوری اطلاعات تا مرحله اشباع نظری ادامه یافت. تجزیه و تحلیل اطلاعات این مرحله، از طریق کدگذاری موضوعی صورت پذیرفت. در مرحله دوم پژوهش به منظور بررسی تجارب زیسته هنرمندان بومی منطقه سیستان از روش پدیدارشناسی استفاده شد. در این مرحله، انتخاب شرکت کنندگان به روش نمونه گیری هدفمند ملاک محور، ابزار جمع آوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختار یافته و روش تجزیه و تحلیل اطلاعات روش کلایزی (1978) بود. یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش؛ 7 مؤلفه اهداف، محتوا، یادهی - یادگیری، مواد و منابع، فضا و مکان، زمان و ارزشیابی به عنوان مؤلفه های تشکیل دهنده برنامه درسی هنرهای بومی منطقه سیستان استخراج شدند. طبق نتایج پژوهش حاضر در منطقه سیستان باید بر عناصر برنامه درسی (اهداف، محتوا، روش تدریس، مواد و منابع آموزشی، زمان، مکان و ارزشیابی) و نقش هر کدام از این عناصر بر تربیت هنری، توسعه مهارت ها، دانش، توانایی ها و نگرش ها، خلاقیت، موفقیت تحصیلی، تقویت مهارت های ارتباطی، کلامی و حرکتی، حواس پنج گانه، توسعه قابلیت تفکر دانش آموزان و آموزش اجتماعی، فرهنگی و درسی دانش آموزان با استفاده از هنر و تهیه و تدوین برنامه هایی که آموزش را جذاب، لذت بخش و تأثیرگذارتر کنند؛ تأکید شود. نتیجه گیری: توجه به دانش بومی، حفظ و ارتقاء دانش و هویت بومی و محلی، پرورش روحیه زیباشناسی و رشد و پرورش قابلیت های وجودی برای بیان هنری در برنامه درسی هنر بومی منظقه سیستان ضروری است و برای تحقق و عملی کردن آن نیاز به پژوهش های بیشتر در این زمینه است.
طراحی الگوی برنامه درسی محیط کار: یک مطالعه سنتز پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه درسی محیط کار به عنوان یکی از وجوه نوظهور رشته برنامه درسی به دنبال کاربست یافته های این رشته مطالعاتی در یادگیری محیط کار هست. هدف این پژوهش، بررسی جنبه های مختلف برنامه درسی محیط کار در اسناد مرتبط و طراحی الگو برنامه درسی محیط کار است. بدین منظور از روش تحقیق سنتزپژوهی مضمونی استفاده شده و جامعه پژوهش کلیه آثار منتشرشده در این حوزه از سال 1993 تا 2017 در هشت پایگاه اطلاعاتی معتبر و نمونه مورد بررسی شامل 36سند می باشد که با استفاده از نرم افزار MAXQDA18 دسته بندی و سازمان دهی شدند. بر اساس نتایج به دست آمده برنامه درسی محیط کار به عنوان مضمون اصلی، دارای چهار مضمون «وجوه»، «عوامل مؤثر»، «عناصر سازنده» و «پیامدهای مورد انتظار» می باشد. هرکدام از مضامین نیز دارای سطوح متنوعی هستند که در ارائه الگو برنامه درسی محیط کار به کار گرفته شده اند. الگو ارائه شده دارای عوامل اثرگذار، چرخه برنامه درسی و پیامد متصور از برنامه درسی محیط کار می باشد.
آموزش مبتنی بر سرگرمی در برنامه درسی دوره ابتدایی: چیستی و چگونگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی چیستی و چگونگی آموزش مبتنی بر سرگرمی در برنامه های درسی دوره ابتدایی بود.پارادایم پژوهش،کیفی و روش سنتز پژوهشی بود.جامعه پژوهش شامل رساله ها، کتاب ها و طرح های پژوهشی معتبر و جدید در جهان و روش نمونه گیری، روش هدفمند مبتنی بر معیار بود.به منظور کیفیت بخشیدن به یافته ها، پس از کد گذاری و مقوله بندی نهایی، از نظرات اساتید حوزه برنامه درسی استفاده شد.منطق برنامه در قالب مجموعه ای از مبانی فلسفی ساختن گرایی تبیین شد. اهداف آموزش مبتنی بر سرگرمی شامل ایجاد شایستگی فردی، آموزش مهارت،کاهش شکاف دیجیتال،ایجاد علاقه به آموزش، ارتقای سواد رسانه ای، فراهم کردن آموزش مادام العمر بود؛محتوا شامل اسباب بازی های آموزشی، بازی های ویدیویی و فعالیت های هنری و سیالی بود؛راهبردهای یاددهی و یادگیری شامل آموزش مستقیم،آموزش چرخشی، آموزش مبتنی بر حل مسئله و آموزش اکتشافی بود و ارزشیابی به سه صورت ارزشیابی تکوینی، بازخود دادن و ارزشیابی پایانی صورت میپذیرد.
زمینه ها و راهبردهای اجرای برنامه درسی سواد مالی برای دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله تبیین زمینه ها و راهبردهای اجرای برنامه درسی سواد مالی برای دوره ابتدایی است. با استفاده از روش کیفی داده بنیاد، با 12 نفر از صاحب نظران حوزه برنامه ریزی درسی و آموزش ابتدایی، اقتصاد و امور مالی مصاحبه شد. یافته ها نشان داد که نیازها، سیاست ها و اهداف اجتماعی، اقتصادی، آموزشی و فرهنگی زمینه ساز تدوین و اجرای برنامه درسی سواد مالی دوره ابتدایی اند. مهمترین راهبردهای اجرای برنامه درسی سواد مالی در برگیرنده اقدامات آموزشی و ساختاری مانند غنی سازی برنامه درسی، فراهم ساختن امکانات دسترسی به منابع آموزشی، مشارکت معلمان در تولید برنامه درسی، ایجاد بستر همکاری ها بین سازمان های مالی با آموزش و پرورش، تبادل افکار و ایده های آموزشی بین کلاس ها و مدارس، همکاری سازمان ها در امر گسترش نوآوری های آموزشی در حیطه سوادمالی، تعامل مستمر با مراکز آموزشی و پرورشی حوزه مالی و توسعه تجهیزات آموزش مالی است.
عرصه های اساسی برنامه درسی در محیط کار واقعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه درسی محیط کار به معنای فهم و درک شیوه هایی است که دانش در آن مشخص، سازمان دهی و تبدیل به مهارت می گردد و عرصه ی برنامه درسی در محیط کار شناسایی مجموعه مؤلفه هایی است که برای تصمیم گیری درباره ی چگونگی نگارش برنامه درسی در محیط کار واقعی به کار می آیند؛ ازاین رو هدف از این تحقیق بررسی عرصه های اساسی برنامه درسی در محیط کار واقعی است. روش شناسی تحقیق کیفی مبتنی بر نظریه داده بنیاد (گرندد تئوری) طرح اکتشافی است و جامعه آماری را مدیران دارای سوابق دانشگاهی و اجرایی و کارشناسان خبره ی سازمان آموزش فنی و حرفه ای و تشکیل داده اند. نمونه آماری به صورت هدفمند و بر اساس روش گلوله برفی انتخاب شدند. تجزیه وتحلیل داده های کیفی با استفاده از فرایند کدگذاری مبتنی بر طرح اشتراوس و کوربین (2008) انجام شد. از طریق کدگذاری باز، کدگذاری محوری، کدگذاری گزینشی مقوله ها، زیر مقوله ها احصا شدند. پس از بررسی و مطابقت این کدها و حذف کدهای تکراری، کدهای مشترک مشخص شدند، یافته های حاصل از پژوهش نشان داد عرصه های اساسی برنامه درسی شامل شرایط علی، شرایط زمینه ای و شرایط مداخله گر، عناصر اصلی برنامه درسی و کاربست آن در محیط کار واقعی است. نتایج پژوهش می تواند سیاست گذاران و برنامه ریزان آموزش های فنی و حرفه ای را برای نگارش برنامه درسی در محیط کار واقعی یاری دهد
هویت دینی و پیش بایست های طراحی برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۸۶)
3 - 26
پژوهش حاضر با هدف معرفی هویت دینی انسان و تبیین پیش بایست های طراحی برنامه درسی مختص به آن انجام گردید . روش پژوهش تحلیلی استنباطی و منبع اصلی آن، تفسیر گرانقدر المیزان بود، هرچند از نظرات اختصاصی گروه نویسندگان نیز استفاده شد . نتایج نشان داد که انسان فطرتاً هویتی الهی و توحیدی دارد و مظهر حقیقی شناخت، تکوین و تعالی آن عبودیت است . عبودیت شایسته نیز توأم با خضوع و خلوص بوده و تسلیم صرف شدن در برابر اراده خدا و رضای اوست . اتخاذ این نگاه توانست سه پیش بایست بینشی، گرایشی و کنشی را جهت طراحی برنامه درسی مختص به آن، که همان برنامه درسی هویت بخش دینی است ترسیم کند . بر این اساس، برنامه درسی باید بکوشد تا دانش آموز را به شناخت خدا در وجوه مختلف، شناخت نفس اماره و مسیرهای رشد دهنده آن، شناخت شیطان و اغواگری او، تفکر در آفرینش و نشانه های خدا، شناخت روز حساب، ملاقات باخدا، انقطاع الی الله، حبّ فی الله، تضرع به درگاه خدا، گردن نهادن در برابر امرونهی الهی، ذکر و تسبیح، شکرگزاری، اقامه نماز و دعا دعوت کند و جذب و ماندگار گرداند و از این طریق منتظر تعالی رفتارهای فردی و اجتماعی او باشد .
بررسی ضرورت توجه به آموزش های محیط زیستی مبتنی بر مطالعات آینده پژوهی در دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش محیط زیست و توسعه پایدار سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱
111 - 129
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی ضرورت توجه به آموزش های محیط زیستی مبتنی بر مطالعات آینده پژوهی در دوره ابتدایی صورت گرفته است. این پژوهش در زمره ی تحقیقات کاربردی و از نوع توصیفی می باشد و در دو بخش تحلیل محتوا و تکنیک دلفی انجام شده است. در بخش تحلیل محتوا، جامعه و نمونه ی آماری، کلیه ی کتاب های درسی دوره ابتدایی در سال ۹۹-۹۸ بود که از طریق آمار توصیفی و با ابزار فهرست وارسی از طریق نرم افزار Excel انجام شد. فهرست وارسی شامل ۷ مؤلفه اصلی و ۳۰ مؤلفه فرعی بود که روایی آن مورد تأیید کارشناسان علوم تربیتی قرار گرفت و پایایی آن از طریق روش هولستی ۹۲/۰ محاسبه گردید. در بخش دوم، نتایج به دست آمده از تحلیل محتوا، از طریق تکنیک دلفی در اختیار ۳۰ تن از صاحب نظران و خبرگان حوزه ی آینده پژوهی، محیط زیست و برنامه درسی قرار گرفت که با روش گلوله برفی انتخاب شدند. این تکنیک در سه دور تا رسیدن به نقطه ی اشباع ادامه پیدا کرد. توافق در دور دوم و سوم دلفی در نرم افزار SPSS 26 به روش کندال، ۵۸۴/۰ و ۷۸۷/۰ محاسبه گردید. درنهایت نتایج دلفی نشان داد که محتوای کتاب های دوره ابتدایی ازلحاظ آموزش های محیط زیستی نیاز به بازنگری و اصلاح دارند و در این بازنگری دو موضوع زباله و هوا به دلیل بحران هایی که در آینده ایجاد خواهند کرد، باید در اولویت قرار گیرند. هم چنین پیشنهاد شد در بازنگری محتوای محیط زیستی کتاب های درسی، در دوره اول ابتدایی رویکرد مهارت محور و در دوره دوم رویکرد پژوهش محور در نظر گرفته شود.
اعتبار سنجی زیرساخت های تدوین برنامه درسی غیرمتمرکز مبتنی بر آمایش سرزمین در دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش محیط زیست و توسعه پایدار سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱
161 - 174
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، اعتبار سنجی زیرساخت های تدوین برنامه درسی غیرمتمرکز مبتنی بر آمایش سرزمین در دوره ابتدایی بود. مطالعه حاضر از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ شیوه جمع آوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری در این پژوهش کلیه مدیران و معلمان دوره ابتدایی شهر کرمانشاه می باشند که تعداد 384 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم جامعه به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پژوهش پرسشنامه بود که دارای هشت متغیر و 46 گویه بود و از مبانی نظری استخراج شده بود تحلیل داده ها با بهره گیری از تحلیل عاملی تأییدی و تحت نرم افزار لیزرل انجام گرفت. یافته ها نشان داد که زیرساخت های تدوین برنامه درسی غیرمتمرکز مبتنی بر آمایش سرزمین عبارت اند از سیاست های محیط کلان، تفویض اختیار، زیرساخت های انسانی و اجتماعی، زیرساخت های فرهنگی، نظام مدیریت منطقه ای، زیرساخت های مالی، زیرساخت های قانونی و حقوقی و انطباق برنامه درسی با آمایش سرزمین. همچنین نتایج تحلیل عاملی تأییدی جهت اعتبارسنجی زیرساخت ها نشان از اعتبار قابل قبول زیرساخت های تدوین برنامه درسی غیرمتمرکز مبتنی بر آمایش سرزمین می باشد.
رویکرد بینافرهنگی در آموزش زبان ایتالیایی. مورد تحقیق: دوره کوتاه زبان در ایتالیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه های آموزشی و فرهنگی تبادل دانشجو و دوره های کوتاه مدت آموزش زبان و فرهنگ خارجی که معمولاً در دانشگاه های جامعه هدف که زبان آن مورد مطالعه دانشجویان زبان است، فرصت مناسبی برای گسترش مهارت های زبانی و اجتماعی- فرهنگی برای زبان آموزان فراهم می آورد. در دهه های گذشته، معمولاً در برنامه های آموزشی اینگونه دوره های زبان در کنار نکات مربوط به دستور زبان، با پخش قطعه ای از یک فیلم در کلاس زبان، مدرس سعی بر انتقال مفاهیم فرهنگی و اجتماعی جامعه مقصد به زبان آموز داشت. حال آنکه چنین رویکردی به فرهنگ، در بطن آموزش زبان، چندان موفق نبود چرا که چنین رویکردی قادر به خلق ارتباط و پل بینافرهنگی با زبان آموز نبود. در این مقاله، برنامه آموزشی که در سال های اخیر در یکی از این دوره های کوتاه مدت زبان و فرهنگ در یکی از دانشگاه های ایتالیایی ارائه شده، مورد بررسی قرار گرفته است. با تحلیلی بر داده های گرداوری شده طی مصاحبه با دو زبان آموز که دانشجوی مقطع کارشناسی در رشته زبان ایتالیایی در دانشگاه تهرانند، سعی بر این شده است تا با عنایت به مطالعات بین المللی انجام شده در حیطه توانش کنشگری بینافرهنگی و مسئله مهارت فرهنگی-اجتماعی زبان ببینیم چقدر این دوره های کوتاه مدت، با اتکا بر برنامه های آموزشی مناسب و هوشمند، در کسب مهارت های فرهنگی زبان به دانشجویان کمک می کنند.
تاملی بر برنامه درسی کارشناسی آموزش زبان انگلیسی دانشگاه فرهنگیان از منظر دانش فن آوری، تربیتی، موضوعی و موضوعی-تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرایند یاددهی یادگیری در دوران همه گیری کرونا ثابت کرد که آموزش و پرورش نه تنها به معلمانی توانمند در حوزه دانش موضوعی و تربیتی نیازمند است بلکه شدیدا" نیازمند معلمانی است که در حوزه فن آوری نیز مسلط باشند و این مفهوم در تربیت معلم در قالب دانش فن آوری،تربیتی، موضوعی و تربیتی موضوعی تبیین می شود. هدف از انجام این تحقیق بررسی وضعیت برنامه درسی دوره ی کارشناسی آموزش زبان انگلیسی ویژه دانشگاه فرهنگیان با توجه به الگوی دانش فن آوری، تربیتی، موضوعی و موضوعی تربیتی بود. به این منظور، 103 واحد درسی این رشته با استفاده از روش تحلیل محتوا مورد بررسی قرارگرفت. اهداف، محتوا، ساختار، تکالیف، منابع آموزشی، و تمرینات ارزشیابی هر یک از دروس در تحلیل گنجانده شد. تجزیه و تحلیل کیفی داده ها حاکی از این بود که برنامه درسی جدید مصوب این رشته ازنظر دانش معلمی به طور عمده براساس الگوی قدیمی موضوعی تربیتی (الگوی شولمن) استوار است. در میان 58 واحد درسی به تقویت دانش موضوعی، 18 واحد به ارتقای دانش تربیتی و نیز 27 واحد به توسعه ی دانش تربیتی موضوعی اختصاص داده شد است و تنها 3 واحد کارگاهی سهم دانش تربیتی فناوری بود. کاستی بزرگ تر فقدان ایجاد فرصتی برای تقویت دانش فن آوری، و دانش فن آوری موضوعی و تلفیق سازه ها در قالب پرورش دانش فن آوری، تربیتی و موضوعی است. به طور اخص، نتایج تحلیل نشان داد که برای تقویت برنامه درسی حال حاضر رشته ی آموزش زبان انگلیسی دانشگاه فرهنگیان باید موضوعات مربوط به دانش فن آوری به عنوان یکی از انواع شایستگی ها به صورت واحدهای نظری و عملی ارائه شود و دانش فن آوری آنالوگ و دیجیتال، به همراه دانش فن آوری موضوعی و دانش فن آوری تربیتی به طور یکپارچه ارائه شود. علاوه براین، باید بر ابزارهای فن آورانه تدریس و ارزشیابی برخط تاکید شود.
برنامه درسی و آموزش فنی و حرفه ای: پژوهشی در خصوص تناسب عناصر برنامه درسی در آموزش های فنی و حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهارت آموزی دوره ۱ بهار ۱۳۹۲ شماره ۳
52-35
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی تناسب برنامه های درسی(بر حسب عناصر برنامه درسی) در آموزش فنی و حرفه ای از منظر کارآموزان انجام شده است. پرسش های اصلی در این پژوهش به دنبال سنجش میزان تناسب ابعاد برنامه درسی ( هدف، محتوا، روش آموزش و ارزشیابی) در آموزش های فنی و حرفه ای است. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه کارآموزان (پسر و دختر) مراکز فنی و حرفه ای شهرستان سنندج، مشتمل بر1780 تن است. روش نمونه گیری تصادفی ساده بوده است و حجم نمونه 344 نفر تعیین شدند. روش پژوهش در این پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی است. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه 48 سؤالی طراحی شده از سوی پژوهشگر و بر مبنای 4 عنصر اصلی برنامه درسی ساخته شده است. جهت تجزیه وتحلیل آماری داده های پژوهش در سطح توصیفی از میانگین، انحراف استاندارد، فراوانی، درصد فراوانی و در بخش آمار استنباطی از روش های t تک متغیره، تحلیل واریانس یکراهه و آزمون فریدمن استفاده شد . نتایج پژوهش نشان می دهد که میزان t مشاهده شده در خصوص ابعاد سه گانه اهداف، محتوا و ارزشیابی، از t بحرانی (در سطح 05/0) کم تر برآورد شده است. بنابراین، بین آموزش های فنی و حرفه ای و این سه بعد، در حد متوسط، تناسب وجود دارد. t مشاهده شده در خصوص عنصر چهارم (روش)، از t بحرانی (در سطح 05/0) بیش تر است؛ بنابراین، میزان تناسب در اینجا بیش از حد متوسط است. همچنین F مشاهده شده در سطح 05 / 0 P ≤ معنی دار بوده و نشان دهنده آن است که بین تناسب آموزش های فنی و حرفه ای با عناصر برنامه درسی، تفاوت وجود دارد. بیشترین تناسب، به تناسب مربوط به عنصر روش با میانگین 09/3 و کم ترین تناسب به مؤلفه ارزشیابی با میانگین 84/2 گزارش شده مربوط می شود.
بررسی ارتباط برنامه درسی (مهارت های عمومی) آموزش های فنی وحرفه ای با نیازهای بازارکار شهر بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهارت آموزی دوره ۲ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۴ (پیاپی ۸)
110-93
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط برنامه درسی (مهارت های عمومی) آموزش های فنی و حرفه ای با نیازهای بازار کار شهر بیرجند بود. این تحقیق به لحاظ هدف، از نوع کاربردی و روش جمع آوری اطلاعات، توصیفی و از نوع پیمایشی است. ابتدا دو گروه از رشته های اصلی فنی و حرفه ای انتخاب و در هر گروه یک رشته به طور هدفمند بررسی شد. جامعه تحقیق عبارت است از کلیه صاحبان مشاغل در هر یک از رشته ها که صلاحیت حرفه ای آنها مورد تأیید اداره کل فنی و حرفه ای استان قرار گرفته است. نمونه گیری به روش نمونه گیری طبقه ای در هر گروه از رشته ها انجام و حجم نمونه با مراجعه به جدول مورگان به طور مجزا در هر طبقه تعیین شد. سپس پرسشنامه ای شامل مهارت های عمومی لازم برای کار که حاصل بررسی و مطالعه پژوهش های پیشین بود، تهیه شد. روایی صوری و محتوایی ابزار مورد تأیید صاحب نظران قرار گرفت و پایایی ابزار محاسبه و تأیید شد. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان می دهد، برنامه درسی (مهارت های عمومی) آموزش های فنی و حرفه ای در اکثر موارد با نیازهای بازار کار کاملاً و یا تا حد زیادی منطبق است و در مواردی عدم انطباق دیده می شود.
تبیین عناصر برنامه درسی کارآفرینی در آموزش های فنی و حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کارآفرینی موضوعی است که در چند دهه اخیر مورد توجه بسیاری از مؤسسات آموزشی در کشورهای مختلف جهان قرار گرفته است. بنا بر نظر اکثر متخصصان حوزه کارآفرینی، بسیاری از قابلیت ها و مهارت های کارآفرینی، قابل آموزش است و در زمان حاضر این رسالت برعهده مؤسسات آموزشی است که مهارت های کارآفرینی را نیز به کارآموزان آموزش دهند. بنابراین، کارآفرینی باید در برنامه درسی موجود در دوره های فنی و حرفه ای گنجانده شود. هدف مقاله حاضر، طراحی برنامه درسی کارآفرینی بر مبنای الگوی عناصر برنامه درسی است. در این مقاله، برنامه درسی کارآفرینی بر اساس عناصر الگوی برنامه درسی، یعنی هدف، محتوا، روش های تدریس و ارزشیابی تبیین می شود. علاوه بر آن، بر اساس سه نوع آموزش کارآفرینی، شامل آموزش درباره کارآفرینی، آموزش برای کارآفرینی و آموزش در کارآفرینی توضیحاتی ارائه می شود. روش کار توصیفی تحلیلی است و برای گرد آوری اطلاعات کتاب ها و مقالات معتبر استفاده شده است. نتایج این مقاله نشان می دهد که بنا بر دیدگاه اکثر صاحب نظران، کارآفرینی، فرایندی قابل آموزش بوده و بنابراین باید در برنامه درسی دانش آموزان به خصوص دوره های فنی حرفه ای گنجانده شود. علاوه بر آن، برای اینکه برنامه درسی کارآفرینی نتیجه مطلوب داشته باشد و همخوانی مناسبی بین عناصر آن به وجود آید، باید قبل از آموزش درباره عناصر آن تصمیم گیری شود