مطالب مرتبط با کلیدواژه
۵۶۱.
۵۶۲.
۵۶۳.
۵۶۴.
۵۶۵.
۵۶۶.
۵۶۷.
۵۶۸.
۵۶۹.
۵۷۰.
۵۷۱.
۵۷۲.
۵۷۳.
۵۷۴.
۵۷۵.
۵۷۶.
۵۷۷.
۵۷۸.
۵۷۹.
۵۸۰.
برنامه درسی
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هفدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۴
157 - 188
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله تاریخی واکاوی نقش فعالیت های ناظران آموزشی ابتدای قرن بیستم در پیدایش حوزه برنامه درسی و ترویج اندیشه برنامه درسی متمرکز است. روش این مقاله استناد به اسناد و آثار نخستین ناظران آموزشی و برنامه ریزان درسی است. این مطالعه نشان می دهد فکر برنامه درسی متمرکز با هدف محدودسازی اختیارات مدارس و به عنوان ابزاری برای نظارت مطرح شد. هریس با اندیشه نظارت مبتنی بر کتاب درسی، بابیت با اندیشه برنامه درسی مبتنی بر استانداردها، و راگ با تدوین کتاب راهنمای معلمان، به دنبال اثرگذاری مستقیم بر آموزش در کلاس های درس بودند. اگر چه اندیشمندانی نظیر جان دیویی و ب وید ب ود کوشیدند رویکرد مردم سالارانه ای را که مبتنی بر اصول روان شناختی نیز بود در نظریه و عمل آموزش نهادینه کنند اما ناظرانی نظیر هریس، بابیت و چارترز با بهره گیری از تحقیقات علم گرایانه و قدرت اجرایی توانستند ذینفعان آموزش را در برابر ذهنیت دیوان سالارانه و نظارتی و نیز در برابر اندیشه برنامه درسی متمرکز و یکپارچه متقاعد کنند. پیدایش حوزه مطالعاتی برنامه درسی در واقع شروع تفکر برنامه درسی متمرکز و با نظریه مردم سالاری اهماهنگ نبود.
بررسی الگوها و اهمیت تلفیق برنامه درسی تعلیمات دینی با درس علوم تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با هدف بررسی الگوها و اهمیت تلفیق برنامه درسی تعلیمات دینی با درس علوم تجربی انجام گرفت. این پژوهش به شیوه کیفی و با رویکرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد انجام شد. در این روش پس از مصاحبه با طراحان و متخصصان برنامه ریزی درسی و الهیات و همچنین معلمان دارای مدرک کارشناسی ارشد و دکتری، داده ها به شیوه طرح سیستماتیک با بهره گیری از مراحل تحلیل داده از طریق کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام پذیرفت. مشارکت کنندگان با روش نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به نقطه اشباع نظری انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختارمند جمع آوری گردید. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد با ترکیب دیدگاههای رشته ای و تمرکز روی یک مضمون، تلفیق واقعی منطبق با الگوی پیشرفت گرایان یعنی هم توجه به علائق و هم توجه به مسائل اجتماعی، در نظر گرفتن شایستگی ها از قبیل خلاقیت و قدرت تصمیم گیری، رسیدن به مهارت های سطح بالا همچون تفکر انتقادی، می توان برنامه درسی تعلیمات دینی با درس علوم تجربی را با توجه به این الگوها به شیوه صحیح طراحی نمود.
بررسی انسجام محتوای برنامه درسی در کتاب های درسی زیست شناسی دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هفدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۶
211 - 258
حوزه های تخصصی:
این مقاله با هدف بررسی انسجام محتوای برنامه درسی کتاب های درسی زیست شناسی دوره دوم متوسطه انجام گرفته است. بدین منظور چهار شاخص وسعت، تداوم، توالی و ادغام در کتاب های مذکور با استفاده از تحلیل محتوای کیفی بررسی شد. نمونه پژوهش عبارت بود از تمام کتاب های درسی و کتاب های راهنمای معلم زیست شناسی دوره دوم متوسطه در سال تحصیلی 99-1398. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که در شاخص وسعت، کتاب های پایه یازدهم و دوازدهم کاملاً استانداردهای محتوایی و عملکردی را رعایت کردند، اما پایه دهم از این استانداردها برخوردار نیست. در شاخص تداوم، محتوای دوره دوم متوسطه از وضعیت مناسبی برخوردار است و بیش از 90% مطالب دارای ارتباط از نوع تداوم هستند. در شاخص توالی، به عنوان نمونه کتاب پایه دوازدهم بررسی شد، مشخص گردید از هیچکدام از شیوه های توالی در ادبیات این حوزه تبعیت نمی کند. در شاخص ادغام نیز مشخص شد این شاخص چندان مورد توجه نیست.
ارائه الگوی غنی سازی برنامه درسی مدارس استعدادهای درخشان ایران: پژوهش داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هفدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۶
259 - 288
حوزه های تخصصی:
غنی سازی برنامه درسی با آموزش های کاربردی، هسته اصلی شکوفایی و هدایت استعدادهای درخشان است. بنابراین هدف از این پژوهش ارائه الگوی غنی سازی برنامه درسی دانش آموزان استعدادهای درخشان ایران بود که با روش کیفی و رویکرد داده بنیاد انجام شد. مشارکت کنندگان شامل کارشناسان حوزه برنامه درسی، مدیران، معلمان و دانش آموزان مدارس استعدادهای درخشان شهر اصفهان بودند که با روش هدفمند انتخاب و دیدگاه آنان با ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته مورد بررسی قرار گرفت. داده ها با 15مصاحبه به اشباع رسید و بر مبنای رویکرد نظام مند کوربین و استراووس (2008) تحلیل شد. یافته ها شامل 135 کد باز، 18 کد محوری و 9 کد گزینشی بود. نتایج نشان داد در حوزه برنامه درسی استعدادهای درخشان، مولفه های غنی سازی برنامه درسی (پدیده محوری)؛ چشم اندازنوین در آموزش تیزهوشان؛ منابع و امکانات کاربردی (عوامل علی)؛ حمایت های اجتماعی، فرهنگی، محیطی، خانوادگی و بهسازی فرآیند آموزش و ارزیابی (عوامل زمینه ای)؛ ضعف در پیوستگی و همکاری خانه و مدرسه (عامل مداخله گر)؛ آموزش مهارت های شناختی و فراشناختی؛ برنامه درسی چندبعدی (راهبردها) و موفقیت های فردی، اجتماعی، عاطفی، تحصیلی و شغلی دانش آموزان (پیامد)، از اهمیت ویژه برخوردار است و توجه به آنها مسیرآموزش را به سوی ارتقاءکیفیت و شکوفایی استعدادهای این دانش آموزان رهنمون می سازد.
تهدید ها و فرصت های بین المللی شدن و بومی سازی برنامه های درسی در نظام آموزشی ایران در دو دهه اخیر و ارائه راهکار های پیشنهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۱ شماره ۸۱
47 - 70
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تهدید ها و فرصت های بین المللی شدن و بومی سازی برنامه های درسی در نظام آموزشی ایران در دو دهه اخیر و ارائه راهکار های پیشنهادی انجام شده است. روش پژوهش سنتزپژوهی و طبق شش مرحله ایِ روبرتسون است و جامعه پژوهش شامل کلیه مقالات علمی معتبر درزمینه بین المللی شدن و بومی سازی برنامه درسی در نظام آموزشی ایران در دو دهه اخیر می شود. روش نمونه گیریِ آن هدفمند و ابزار جمع آوری داده ها فهرست ساخته محقق است. در این پژوهش ابتدا نیاز مطالعاتی درزمینه تهدید ها و فرصت های بین المللی شدن و بومی سازی برنامه های درسی، در نظام آموزشی ایران، شناسایی شد. سپس منابع مرتبط با آن جست وجو شد. معیار مرتبط بودن منابعِ پژوهش اجرای آن ها در بازه زمانی سال های 1380 تا 1397 بود. داده های جمع آوری شده به صورت کدگذاری باز و محوری تحلیل شدند و در ادامه، یافته های پژوهش نیز در قالب پاسخ به سؤال هایِ پژوهش پردازش، تفسیر و جمع بندی شدند. طبق یافته های پژوهش، نظام آموزشی ایران در بین المللی شدن و بومی سازی برنامه درسی با تهدیدهای عمده ای مثل انعطاف نداشتن اهداف برنامه درسی، تمرکزگرایی، علم استعماری و تضاد ارزشی و همچنین فرصت هایی ازجمله شناخت فرهنگ ملل، ارج گذاری به میراث تمدن غرب، جذب استادان دارایِ مدارج علمی بین المللی و توجه به مبانی فلسفی اسلامی روبه رو بوده و همچنین برای تبدیل تهدیدها به فرصت راهکارهایی مثلِ یادگیری بیشتر زبان انگلیسی و گنجاندن حقوق بشر و دمکراسی در برنامه درسی ارائه کرده است.
تاملی بر ویژگی های برنامه درسی مبتنی بر خلاقیت در دوره ابتدایی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف واکاوی ویژگی های برنامه درسی مبتنی بر خلاقیت در دوره ابتدایی انجام گرفته است. رویکرد پژوهش حاضر، کیفی و از نوع اسنادی بود. جامعه پژوهش شامل اسناد مکتوب داخلی وخارجی انجام شده درحوزه ی برنامه درسی وخلاقیت دربازه زمانی 2000 تا 2019 و روش نمونه گیری به صورت هدفمند مبتنی بر ملاک بود. در پژوهش حاضر از رویکرد NCT جهت تحلیل محتوای استقرایی داده ها با استفاده از نرم افزار ATLAS.ti استفاده شد. یافته های به دست آمده نشان داد که طراحی برنامه درسی (اهداف، محتوا، راهبردهای یاددهی- یادگیری، مواد ومنابع آموزشی،گروه بندی یادگیرندگان،فعالیت های یادگیری، فضا، زمان وارزشیابی)باید به گونه ای باشدکه تمامی عناصرآن حول محورپرورش وتوسعه خلاقیت باشد. دراین مسیرنقش هرکدام ازمولفه های برنامه درسی نباید موردغفلت واقع شود.
شناسایی ابعاد و مؤلفه های تربیت شهروند جهانی به منظور ارائه الگویی برای دانش آموزان دوره ابتدایی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی ابعاد و مؤلفه های تربیت شهروند جهانی به منظورارائه الگویی برای دوره ابتدایی ازدیدگاه خبرگان بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا، کیفی با تحلیل مضمون بود. جامعه آماری، اساتید دانشگاه در سال 400-1399 بودند که بر اساس قاعده اشباع نظری تعداد 14 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه های نیمه ساختار یافته بود. برای اعتبار ابزار از روایی محتوایی و جهت پایایی نیز از روش کدگذاری مجدد استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون با کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده گردید. یافته ها نشان داد 31 کد باز، 9 کد محوری (دانش در مورد فرهنگ های دیگر، مهارت های شناختی، مهارت های اجتماعی، محیط زیست جهانی، سواد جهانی و.....) و 2 کد انتخابی (فرصت های آموزش شهروند جهانی و تهدیدهای آموزش شهروند جهانی) به عنوان عناصر الگوی برنامه درسی شهروندی جهانی شناسایی شدند.
تحلیلی بر مقالات آموزش تاریخ در آموزش و پروش ایران (مطالعه ی مروری)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، آموزش تاریخ یکی از ابعاد مطالعات اجتماعی، در جهان کنونی محسوب می شود که مورد توجه محققان مختلف قرار گرفته و پژوهش های انجام شده در این عرصه به مرور در حال افزایش است. لذا این مقاله با هدف بررسی سیر تحولی مقالات منتشر شده در حوزه آموزش تاریخ در آموزش و پرورش ایران و در وهله دوم شناسایی مسیرهای جدید برای تحقیق و پژوهش برای توسعه این علم در عرصه آینده پژوهی انجام شده است. پژوهش حاضر از نوع مروری است که بر اساس آن، پایگاه های اطلاعاتی نورمگز، پرتال جامع علوم انسانی، پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، سیویلیکا، علم نت، مگیران و... با استفاده از کلیدواژه های: آموزش تاریخ در مدارس، تحلیل محتوای کتاب درسی، تدریس تاریخ در مدارس، منابع آموزش تاریخ، آسیب شناسی آموزش تاریخ، نقش رسانه در آموزش تاریخ، فواید آموزش تاریخ مورد جست وجو قرار گرفت. تمامی مقالات ژورنالی منتشر شده از سال 1385 تا 1400 مورد بررسی و مورد تحلیل قرار گرفت. پس از مطالعه و ارزیابی محتوای مقالات، شکاف های پژوهشی و عرصه های مورد توجه قرار گرفته مقالات بررسی و تحلیل شد. یافته های پژوهش نشانگر آن است که موضوعات اصلی مورد بررسی در مقالات پانزده سال اخیر شامل؛ ابزارهای آموزشی و منابع درسی بوده و روش کیفی بیشترین فراوانی را دارا بود. همچنین پیشنهاد های پژوهش بر رویکردها و عرصه های نوین آموزش تاریخ در مدارس متمرکز بودند.
فراتحلیل مطالعات تربیت شهروندی در آموزش و پرورش ایران
حوزه های تخصصی:
این مقاله باهدف تحلیل موضوعات، یافته ها و پیشنهادهای ارائه شده و حوزه های مغفول مانده پژوهشی در آموزش و پرورش و آموزش شهروندی در کشور ایران انجام شده است. پژوهش حاضر از نوع فراتحلیل بوده و بر اساس آن، پایگاه های اطلاعاتی نورمگز، پرتال جامع علوم انسانی، پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، سیویلیکا، علم نت، مگیران با استفاده از کلیدواژه های: «تربیت شهروندی»، «اهداف برنامه درسی»، «شهروند مطلوب»، «مؤلفه های شهروندی»، «آموزش شهروندی» مورد جست وجو قرار گرفت. تمامی مقالات مجله ای منتشرشده از سال 1381 تا 1400 موردبررسی و با اعمال فیلتر، در عنوان و اهداف و یافته های پژوهش، تعداد 23 مقاله ی مرتبط انتخاب و مورد تحلیل قرار گرفتند. پس از مطالعه و ارزیابی محتوای مقالات، یافته و پیشنهادهای ارائه شده توسط آن ها بررسی و تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد که وظایف و اهداف نظام آموزشی در آموزش شهروندی نیاز به بازاندیشی و تأملی مجدد دارد. توازنی بین محتوای اختصاص داده شده به موضوع شهروندی و سایر مطالب در کتاب های درسی وجود ندارد و محتوای موجود فاقد مطلوبیت کافی بوده و ازنظر مخاطب جذاب نیست. برخی از ابعاد آموزش شهروندی مغفول مانده و با توجه به شرایط کنونی هماهنگی بین محتوا و نیازهای امروز مخاطب لازم است تا موردتوجه قرار گیرد. همچنین توجه به مؤلفه های سواد رسانه ای و فناوری در آموزش شهروندی و همچنین تربیت شهروند الکترونیک حائز اهمیت است. در نتیجه، لازم است تا بازنگری جدی در جذابیت، کیفیت و کمیت محتوا و ابعاد گوناگون آموزش و تربیت شهروندی در برنامه ی درسی ایران صورت گیرد.
مطالعه اسنادی مقالات آینده پژوهی در حوزه آموزش و پرورش
منبع:
آموزش و پرورش متعالی دوره اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
87 - 106
حوزه های تخصصی:
آینده پژوهی در آموزش وپرورش، یکی از ابعاد نوین این علم در جهان کنونی است که موردتوجه محققان این حوزه قرارگرفته و پژوهش های انجام شده در این عرصه به مرور در حال افزایش است. لذا این مقاله با هدف بررسی سیر تحولی مقالات منتشرشده در حوزه آینده پژوهی در آموزش وپرورش ایران و در وهله دوم شناسایی مسیرهای جدید در تحقیق و پژوهش برای توسعه این علم انجام شده است. پژوهش حاضر از نوع مروری است که بر اساس آن، پایگاه های اطلاعاتی نورمگز، پرتال جامع علوم انسانی، پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، سیویلیکا، علم نت، مگیران و... با استفاده از کلیدواژه های آینده پژوهی در برنامه درسی، مدارس، تدریس، آموزش وپرورش، آموزش از راه دور، کتاب و اسناد آموزش مورد جست وجو قرار گرفت. تمامی مقالات منتشرشده از سال 1390 تا 1400 مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. پس از مطالعه و ارزیابی محتوای مقالات، شکاف های پژوهشی در عرصه های موردتوجه قرارگرفته مقالات، بررسی و تحلیل شد. نشانگر آن است که موضوعات اصلی مورد بررسی در مقالات یک دهه اخیر شامل سند تحول بنیادین و برنامه درسی بوده و روش کیفی بیشترین فراوانی را دارا بود. همچنین پیشنهاد های پژوهش بر آینده پژوهی در کلاس های مجازی، کلاس های بین المللی، ربات های آموزشی و آموزش پایدار متمرکز بودند. حوزه های مغفول مانده می تواند برای عناوین پژوهشی جدید مورد استفاده پژوهشگران قرار گیرد.
طراحی و اعتبارسنجی الگوی برنامه درسی پژوهشگری دبیران دوره دوم متوسطه براساس الگوی اکر
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف : این پژوهش به منظور طراحی و اعتبار سنجی الگوی برنامه درسی پژوهشگری دبیران دوره دوم متوسطه بر اساس الگوی اکر در سال 1399- 1398 انجام گرفته است. روش شناسی پژوهش : این تحقیق از لحاظ روش، از نوع تحقیقات ترکیبی( کمّی- کیفی) و از لحاظ هدف جزو تحقیقات کاربردی بوده که در رویکرد کیفی از روش سنتز پژوهی استفاده شده و برای اعتبارسنجی آن از روش توصیفی از نوع پیمایشی با استفاده از روش نسبت روایی محتوایی لاوشه و آزمون یو من ویتنی استفاده گردید. نمونه آماری شامل 20 نفر از دبیران پژوهشگر برتر دوره دوم متوسطه استان آذربایجان غربی و 10 نفر از نخبگان و صاحبنظران برنامه درسی که حداقل دارای دو تألیف کتاب و 5 مقاله علمی پژوهشی هستند، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تا حد اشباع داده ها انتخاب شدند. یافته ها : در این تحقیق، ابتدا با در نظر گرفتن الگوی اکر، عناصر برنامه درسی پژوهشگری مشخص و سپس برای پاسخ به سؤالات تحقیق، ابتدا بر اساس مصاحبه نیمه ساختار یافته، دیدگاه های دبیران پژوهشگر نمونه و نخبگان و صاحبنظران برنامه درسی استخراج وسپس از طریق کد گذاری پاسخ های مصاحبه شوندگان کد بندی و مقولات نهایی مشخص و بر اساس آن الگوی نهایی تدوین شد. سپس الگوی به دست آمده توسط دو گروه دبیران پژوهشگر و نخبگان برنامه درسی مورد اعتبار سنجی قرار گرفت و دو گروه، اعتبار الگوی به دست آمده را تأیید نمودند.
مروری بر نظریه های محتوا و انتخاب محتوا در ادبیات تخصصی حوزه مطالعات برنامه درسی
منبع:
چشم انداز برنامه درسی و آموزش سال دوم بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
75 - 90
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه تحلیل مفهوم محتوا در ادبیات حوزه مطالعات برنامه درسی است. روش این مطالعه واکاوی و استناد به نظریات متخصصان در زمینه انتخاب محتوای مناسب برای برنامه های درسی است. مجموعه ای از شواهد در این زمینه مورد استناد قرار گرفت که حکایت گر بروز جابجایی وسیله-هدف در اندیشه برنامه ریزان درسی است به این معنا که محتوا از ابزاری برای تحقق اهداف عالی آموزش به هدفی مستقل تبدیل شده است. این مدعا در اندیشه های اسپنسر تا آیزنر قابل ردیابی است. اسپنسر در پاسخ به این پرسش که کدام دانش ارزشمندترین است علم را در معنای آشنایی با پدیده ها مطرح می کند. دیویی ضمن پرهیز از تجویز و تحمیل محتوا بر معلمان کوشید رویکردی میان رشته ای برای آموزش دروس مختلف تبیین کند. هرست موضوع عدم تناسب منطقی یا روان شناختی دیسیپلین ها را برای آموزش مدرسه ای می پذیرد. آیزنر محتوا را ابزاری برای رسیدن به هدف دیگر می داند. نیل، برونر، فنیکس و بلوم ضمن اشاره به محدودیت های تلقی سنتی از محتوا، به جای انتخاب محتوای مناسب کوشیدند اصولی نظیر تسلط، علاقه، عمق و ساختار را در تدوین محتواهای درسی رعایت کنند. اندیشمندان انتقادی نظیر اپل، ژیرو و دال نیز تلقی سنتی از محتوا را دارای کارکردهای ایدئولوژیکی و اقتصادی می دانند و اعتقاد دارند که این تلقی باعث ایجاد محدودیت های نظام مند در فرایندهای آموزشی و نتایج تربیتی می گردد. در تحلیل نهایی، مجموعه شواهد نشان می دهد نوع تلقی برنامه ریزان درسی از محتوای برنامه درسی از خطوط فکری متخصصان این رشته فاصله گرفته و به شکل محدودتر و سنتی تری به نام محتوای متنی فرو کاسته شده است.
کرونا و تولد نظام آموزشی و برنامه های درسی هوشمند در آموزش عالی هزاره سوم
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی وضعیت موجود در برنامه های درسی و شناسایی نیازهای موجود در جهت افزایش کیفیت نظام آموزشی و برنامه های درسی در عصر پساکرونایی، بود. پژوهش از نظر هدف، کاربردی، از نظر رویکرد، کیفی با استفاده از روش پدیدارشناسی بود. جامعه آماری پژوهش شامل اساتید مدیریت آموزشی و برنامه ریزی درسی متخصص در حوزه برنامه درسی هوشمند و آموزش عالی بودند(16 نفر). سؤالات مصاحبه به صورت باز پاسخ (6 سؤال) بود. روایی و پایایی مصاحبه ها به تأیید رسید. از نرم افزار مکس کیودی ای نسخه پرو به منظور تحلیل و استخراج کدها استفاده شد. نتایج نشان داد که هفت مضمون اصلی(سخت افزاری، اهداف، محتوا، ارائه محتوا، مدیریت زمان، فرایندهای یادگیری و ارزشیابی) استخراج گردید. لازمه گسترش یادگیری الکترونیکی، علاوه بر ضرورت توجه به عدالت توزیعی وکاستن از شکاف دیجیتالی در وضعیت سخت و نرم، آمادگی زیرساختی، انسانی ، محتوایی و سازمانی می باشد. برای شکل گیری یادگیری و آموزش با کیفیت، در مثلث با رئوس دانشجو، استاد و محیط ، ضروریست تعامل بین آنها برقرار شود و شمولیت برخورداری از فرصت های برابر آموزش عالی مجازی در تمامی نواحی کشور با زیرساختهای تثبیت شده و تجهیزات و آموزشهای فنی و پشتیبانی تکمیلی صورت گیرد. مهارت افزایی و انگیزه زایی برای مطلوبیت و اشتیاق استادان و دانشجویان به تکنولوژی های پیشرفته طراحی و تدارک دیده شود .رسالت آموزش عالی در دگرگونی برنامه های درسی با انتقاد از بنیان های فکری کنونی و ایجاد تصویری نوین از محتوا و روش های آموزشی و شیوه های ارزیابی مورد انتظار است. نقش استاد و دانشجو بازتعریف شده و اساتید، فناوری های جدید را با موفقیت مدیریت کرده و خودکارآمدی در دانشجو تقویت شود.
بررسی ابعاد برنامه درسی مبتنی بر فرهنگ برای دانش آموزان دوره ابتدایی در مناطق دارای خرده فرهنگ
منبع:
پژوهش در برنامه درسی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱
27 - 42
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف مطالعه ی حاضر، هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگی های برنامه درسی مبتنی بر فرهنگ برای خرده فرهنگ ها است. روش: این پژوهش کاربردی، با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناختی انجام گرفت. جامعه آماری معلمان مناطق چند قومیتی دوره ابتدایی شهرستان کلات، لاین و درگز بود که با نمونه گیری هدفمند «باحداکثر تنوع»، مورد مصاحبه ی نیمه ساختاریافته قرار گرفتند و به روش کدگذاری سه مرحله ای استراوس و کوربین تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: عبارت های بیان شده از سوی اطلاع رسان ها، در مرحله اول و پس از مکتوب نمودن متن مصاحبه ها، در مجموع 528شناسایی و نام گذاری شددرادامه و در مرحله دوم کدگذاری، جهت دستیابی به یک محور مشترک،تلاش شد تا مفاهیم ایجادشده در مرحله قبل، در قالب 34 مقوله، طبقه بندی گردندو درنهایت مقوله های بدست آمده ذیل 5مضمون و یک محور "ویژگی های برنامه درسی مبتنی بر فرهنگ " طبقه بندی شدند. نتیجه گیری و پیشنهاد: عمده ترین چالش های آموزش در محیط های چند قومیتی ، در وجود و حاکمیت برنامه درسی متمرکز است که دانش آموزان و معلمان در مناطق دارای خرده فرهنگ از برنامه درسی پاسخگویی فرهنگی برخوردارد نیستند و پیشنهاد می شود در راستای استفاده از تجارب زیسته معلمان این مطالعه ویژگی های برنامه درسی مبتنی بر فرهنگ مشخص و بر آن اساس آموزش ها در محیط های چند خرده فرهنگی ارائه شود.
روش تدریس تفکر جانبی در برنامه درسی دوره ابتدایی
منبع:
پژوهش در برنامه درسی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱
84 - 96
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی روش تدریس تفکر جانبی در دوره ابتدایی است. لذا ابتدا کلیاتی درباره تفکر در مدارس طرح شد و ضرورت و اهمیت پرورش تفکر و تعقل در برنامه درسی ملی مطرح و سپس تعریف تفکر از دیدگاه های مختلف بررسی و تفکر جانبی از دیدگاه ادوارد دوبونو تعریف گردید. و مقایسه ای بین تفکر سنتی و تفکر جانبی انجام گرفته و سپس تکنیک های تفکر جانبی شامل ، پو، شکل های هندسی و سهمیه ها، طرح و تردید نسبت به فرضیات شرح داده و برای آن ها نمونه هایی آورده تا در کلاس درس در دوره ابتدایی استفاده شوند. پو تحریک ایده ای است که تفکر را به جایی جدید منتقل می کند که ایده ها یا راه حل های جدید در آن یافت می شود. با استفاده از سهمیه ها، به تعیین تعداد مشخص راه حلهای بدیل که باید تولید شوند، پرداخته می شود. بدین ترتیب فرد تلاش خود را صرف تولید راه حلهای گوناگون و نه پریدن بر روی یک نتیجه، می کند. اشکال هندسی ایجاد راههای متفاوت را مورد تفهیم قرار می دهد. در خلق طرح، دانش آموز به ساخت طرحهای بصری می پردازد و می تواند برای انجام دادن امور، روشهای مختلفی بکار ببرد. تردید نسبت به مفروضات کوشش در تجدید ساخت و تغییر ساخت هر الگویی می باشد در نهایت نشان داده شد که این روش های تدریس می تواند خلاقیت را در دانش آموزان رشد و تقویت نماید و در این راستا معلم در راهنمایی آنان نقش بسزایی دارد.
سنتزپژوهی عناصر برنامه درسی تربیت جنسی در دوره آموزش عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۷ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۵۰
۲۶-۷
حوزه های تخصصی:
تربیت جنسی یکی از پیچیده و حساس ترین ساحتهای تعلیم و تربیت است که همواره به دلیل وجود پاره ای از ابهامها و سوء تفاهمهای نظری و فکری با موانع زیادی در عرصه عمل مواجه بوده است و همین امر، زمینه ساز ایجاد و بروز بسیاری از معضلات اجتماعی و انحرافهای رفتاری در میان نسل جوان شده است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف تبیین عناصر دهگانه برنامه درسی تربیت جنسی در دوره آموزش عمومی انجام شده است. در این راستا، مطالعات انجام شده طی سالهای 1399-1380 در داخل و سالهای 2020-1990 در خارج از کشور با موضوعات تربیت جنسی، سلامت جنسی، عناصر برنامه درسی تربیت جنسی و آموزش جنسی به عنوان جامعه اطلاع رسان جستجو شده و پس از مطالعات لازم، 66 پژوهش بر اساس ملاکهای خروج برای نمونه انتخاب شده و با روش سنتزپژوهی شش مرحله ای روبرتس، ترکیبی بهینه از نتایج آنها ارائه شده است. برای فراهم آوردن اطلاعات موردنیاز، از فرم کاربرگ و برای اطمینان از میزان پایایی، از ضریب کاپای کوهن استفاده شده است. همچنین برای تحلیل داده ها نرم افزار NVivo-8 به کار رفته است. بر اساس یافته ها، اهداف تربیت جنسی شامل تدارک دانش، مهارت و نگرش لازم برای هدایت صحیح امور جنسی در فرد و زندگی اجتماعی است. محتوا در هر دوره منطبق بر اهداف بوده است و رویکردهای فعال تدریس مناسب اند. معلم نقش مشاور را دارد و می توان از منابع متنوع استفاده کرد. زمان و مکان انعطاف پذیر بوده است و فعالیتها باید در قالب گروههای کوچک انجام پذیرند و انواع روشهای ارزشیابی کیفی اهمیت دارند.
شناسایی و اعتباریابی مبانی و اهداف الگوی برنامه درسی تربیت اخلاقی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تعلیم و تربیت معاصر با مسئله تربیت اخلاقی روبه رو است. اهمیت تربیت اخلاقی در نظام های آموزشی و پرورشی، امری بدیهی و غیرقابل انکار است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اعتباریابی مبانی و اهداف الگوی برنامه درسی تربیت اخلاقی صورت گرفته است. روش ها: تحقیق حاضر به صورت ترکیبی و شامل بخش های کیفی و کمی است. در بخش کیفی از روش تحلیل محتوای کیفی به صورت قیاسی و در بخش کمی از روش تحقیق پیمایشی استفاده شد. در تحلیل محتوی، 54 مقاله مطابق معیارهای مورد نظر بررسی شد. برای تشکیل الگوی پیشنهادی، داده های حاصله تلفیق شدند. ابزار تحقیق پیمایش، پرسش نامه محقق ساخته بود که روایی آن به تایید 5نفر متخصص حوزه علوم تربیتی رسید. برای اعتباربخشی الگوی پیشنهادی، 85 نفر از متخصصان حوزه علوم تربیتی به صورت هدفمند انتخاب شدند که الگوی پیشنهادی براساس نظرات آنها اعتباریابی شد. نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS 18 مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: الگوی طراحی شده دارای رویکرد تلفیقی به عناصر برنامه درسی تربیت اخلاقی بود. مهم ترین و اولین سطح این الگو مبانی اسلامی بود و در سطح بالاتر، اصول منتج شده از این مبانی قرار داشت. مبانی و اصول اسلامی به اهداف این الگو جهت داد و به مانند صافی مانع ورود عناصر مغایر با ارزش های اسلامی به برنامه درسی تربیت اخلاقی شد. نتیجه گیری: در پرتو مبانی و اصول برنامه درسی تربیت اخلاقی با رویکرد اسلامی و توجه به مولفه های برنامه درسی رسمی و برنامه درسی پنهان مطابق با اهداف این الگو می توان به تربیت اخلاقی و یادگیری مهارت ها و صلاحیت های اخلاقی دست یافت.
طراحی برنامه درسی نظام آموزش مجازی ایران براساس الگوی نه گانه کلاین در دانشگاه شهید بهشتی در سال تحصیلی 1392-1393؛ موانع و چالش ها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: یادگیری الکترونیکی پدیده ای است، که توجه دست اندرکاران آموزش عالی و محققان این حیطه را به خود جلب کرده است. هدف این پژوهش، شناسایی چالش ها و عوامل بازدارنده طراحی برنامه درسی دوره آموزش مجازی دانشگاه شهید بهشتی در جارچوب عناصر نه گانه کلاین از نظر اعضای هیأت علمی است. روش ها: در این پژوهش از روش تحقیق توصیفی پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 48 نفر اعضای هیأت علمی آموزش مجازی دانشگاه شهید بهشتی است که 42 نفر با توجه به جدول مورگان و با روش تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید. جهت تعیین روایی پرسشنامه از نظرات اساتید و کارشناسان حوزه استفاده شد و پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرانباخ 89/0 محاسبه گردید. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی(فراوانی، درصد، میانگین، انحراف استاندارد) و آمار استنباطی(آزمون تی تک نمونه ای و تی برای دو گروه مستقل، تحلیل واریانس یکراهه، آزمون تعقیبی توکی) استفاده شده است. یافته ها: یافته ها نشان داد از نظر اعضای هیأت علمی طراحی برنامه درسی آموزش مجازی با چالش اهداف(p=0/003)، محتوا (p=0/017)، فعالیت های یادگیری(p<0/001)، راهبردهای یاددهی(p<0/001)،گروهبندی(p<0/001) و ارزشیابی(p<0/001) مواجه است. این نتایج با توجه به مقدار سطح معنی داری آنها که از 05/0 p< کمتر است با اطمینان 95 درصد معنی دار است. نتیجه گیری: طراحی برنامه درسی آموزش مجازی دانشگاه شهید بهشتی با چالش هایی روبروست. بنابراین بایستی با تدوین برنامه درسی جدید منطبق با اصول طراحی برنامه درسی چالش های موجود را از بین برد.
کاربرد تلفیق در برنامه درسی ابتدایی: مطالعه سنتز پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، مطالعه نظام مند کاربردهای تلفیق در برنامه های درسی دوه ابتدایی بود. رویکرد پژوهش از نوع کیفی و با راهبرد فراترکیب بود. برای دستیابی به تبیین فوق از روش سنتز پژوهی و تکنیک تحلیل محتوا استفاده شده است. جامعه مورد مطالعه تحقیقات انجام شده داخلی از سال 1380 و پژوهش های خارجی از سال 2015 بود که طی واکاوی محتوایی دسته بندی و غربالگری انجام گرفته و 91 پژوهش که واجد شرایط و معیارهای مد نظر بودند به صورت هدفمند انتخاب شده ،کد گذاری و طبقه بندی صورت گرفته است.سپس با استفاده از تحلیل محتوا 5 کاربرد اصلی شناسایی شده که عبارتند از : کاربرد تلفیق در برنامه درسی تربیت بدنی، برنامه درسی هنر ، آموزش مهارت های زندگی در برنامه های درسی، کاربرد تلفیق ICT(فناوری اطلاعات و ارتباطات ) در برنامه های درسی، کاربرد تلفیق در طراحی و سازماندهی برنامه های درسی
تدوین چارچوب برنامه درسی سواد رسانه ای در دانشگاه فرهنگیان از دیدگاه صاحبنظران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تدوین چارچوب برنامه درسی سوادرسانه ای در دانشگاه فرهنگیان از دیدگاه صاحب نظران است. این پژوهش با رویکرد کیفی از طریق مصاحبه با 28 نفر از متخصصان علوم ارتباطات، علوم تربیتی و فعالان سوادرسانه ای انجام شد. نمونه گیری به صورت هدفمند تا حد اشباع انجام شد. برای تعیین روایی مصاحبه از روایی محتوایی استفاده شد و داده ها به روش تحلیل محتوای استقرایی تحلیل شد. بر اساس دیدگاه متخصصان، اهداف برنامه درسی سوادرسانه ای شامل رسانه شناسی، اصلاح سبک مصرف رسانه ای، توسعه اخلاق کاربری، پرورش شهروند فعال و تربیت معلم مولد می باشد. همچنین محتوا شامل مفاهیم وکلیات، تکنیک های ساخت رسانه ای، نقد وتحلیل پیام ها، رژیم مصرف رسانه ای، ملاحظات اخلاقی و کاربست رسانه است. بدین منظور باید روش های توضیحی، مسئله محور، مشارکت محور، انتقادی و کارگاهی برای تدریس به کار رود و از شیوه ارزشیابی مشاهده ای، عملکردی، پروژه ای، آزمون و خودارزیابی استفاده شود. چارچوب به دست آمده می تواند مبنایی برای طراحی برنامه درسی سواد رسانه ای در دانشگاه فرهنگیان باشد.