مطالب مرتبط با کلیدواژه
۵۰۱.
۵۰۲.
۵۰۳.
۵۰۴.
۵۰۵.
۵۰۶.
۵۰۷.
۵۰۸.
۵۰۹.
۵۱۰.
۵۱۱.
۵۱۲.
۵۱۳.
۵۱۴.
۵۱۵.
۵۱۶.
۵۱۷.
۵۱۸.
۵۱۹.
۵۲۰.
برنامه درسی
حوزه های تخصصی:
تشخیص کیفیت برنامه های درسی از نظر کارآیی درونی و برونی به عنوان اولین گام برای کلیه دست اندرکاران، سیاست گذاران و برنامه ریزان نظام آموزش فنی و حرفه ای و تربیت نیروی انسانی حائز اهمیت است. لذا از آنجائی که بر اساس آمارهای منتشره از سوی سازمان آموزش فنی و حرفه ای کشور، برقکار صنعتی و برقکار ساختمان از حرفه های پرمخاطب در بین کارآموزان این سازمان در سال1393بوده است، این تحقیق در پی آن است که به ارزیابی کیفیت برنامه های درسی مهارتی در رشته های برق صنعتی و برق ساختمان، بپردازد. روش تحقیق در این پژوهش از نظر شیوه گردآوری اطلاعات، توصیفی (پیمایشی) و از نظر نوع هدف کاربردی بوده است. جامعه آماری پژوهش را کلیه مربیان آموزشی حرفه های برقکار صنعتی و برقکار ساختمان در سازمان آموزش فنی و حرفه ای کشور در سال 1393 تشکیل داده اند. حجم نمونه این پژوهش بر اساس جدول مورگان 94 نفر برآورد شده است. این تعداد به شیوه تصادفی ساده از بین جامعه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته بر مبنای عناصر برنامه های درسی سازمان آموزش فنی و حرفه ای کشور، با ضریب آلفای 79/0 بوده است. داده های گردآوری شده به کمک آزمون های آماری t از طریق نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج به دست آمده وضعیت برنامه ریزی درسی در حرفه برق را مطلوب ارزیابی کرده است.
بررسی رویکرد غالب برنامه درسی از منظر مربیان مراکز آموزش دولتی سازمان آموزش فنی و حرفه ای کشور بر مبنای دسته بندی اسکایرو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهارت آموزی دوره ۵ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
100-81
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رویکرد غالب برنامه درسی در سازمان آموزش فنی و حرفه ای کشور از منظر مربیان مراکز آموزش دولتی بر مبنای دسته بندی اسکایرو است. روش انجام این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر گردآوری داده ها توصیفی از نوع تفاوت می باشد. جامعه آماری این پژوهش را نیز کلیه مربیان مراکز آموزش دولتی شهر تهران تشکیل می دهند که با بهره مندی از روش نمونه گیری تصادفی ساده و فرمول تعیین حجم نمونه مورگان شامل 92 نفر از مربیان (41 زن و 51 مرد) می شوند و به عنوان نمونه مورد پژوهش در نظر گرفته شده اند. ابزار پژوهش نیز پرسشنامه ای محقق ساخته است که بر اساس دسته بندی رویکردهای برنامه درسی اسکایرو (1992) طراحی شده است. روایی صوری و آلفای کرونباخ به دست آمده (78 درصد) بیانگر روایی و پایایی ابزار پژوهش بوده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های t تک متغیره و t دو گروه مستقل و تحلیل واریانس استفاده شده است. یافته ها حاکی از آن است که مربیان در ابعادی چون اهداف، روش تدریس و سبک ارزشیابی به صورت کلی به دو رویکرد علمی دانشگاهی و کارایی اجتماعی گرایش دارند. همچنین، مربیان مرد معتقدند که در تدوین استانداردها و برنامه های درسی مهارت آموزی، رویکرد کارایی اجتماعی به نسبت سایر رویکردها از اثربخشی بالاتری برخودار است.
بررسی میزان انعکاس شاخصه هویت و مؤلفه های آن در متون درسی مدارس ابتدایی از دیدگاه معلمان ابتدایی شهرستان دیواندره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۱۷ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲ (پیاپی ۶۶)
73 - 88
هدف تحقیق حاضر بررسی نظر معلمان در مورد جایگاه هویت اسلامی و مؤلفه های آن در متون درسی مدارس ابتدایی است. روش تحقیق در محدوده روش های توصیفی پیمایشی و نوع آن کاربردی است. جامعه آماری تحقیق را کلیه معلمان مقطع ابتدایی جمعاً 571 نفر و نمونه آماری تحقیق مطابق جدول مورگان برابر 230 نفر برآورد شده است. روش نمونه گیری تصادفی ساده و ابزار اندازه گیری تحقیق پرسشنامه محقق ساخته بوده است. از دو روش توصیفی و تحلیلی (تی استودنت) جهت تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات استفاده شده است. مبنای نظری تحقیق مبتنی بر گفتار و دیدگاه امام علی(ع) است و برای تک تک مؤلفه ها و شاخص ها از نگاه تیزبین و مبتنی بر خرد ایشان استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که میزان توجه به شاخصه هویت اسلامی در برنامه درسی از دیدگاه معلمان در بعد اعتقادی و رفتاری بیشتر از حد میانگین و در بعد تاریخی در حد میانگین و در بعد سیاسی و فرهنگی کمتر از حد میانگین است.
مفهوم تعالی و نقد وضعیت موجود آن در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۱۸ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲ (پیاپی ۷۰)
25 - 44
این پژوهش باهدف تبیین مفهوم تعالی و ارزیابی جایگاه آن در سند تحول بنیادین آموزش وپرورش به منظور طرح زمینه های کاربست در برنامه درسی اجراشده است. روش پژوهش آمیخته (تحلیل اسنادی، تحلیل محتوا و مصاحبه نیمه ساختاریافته) است. جامعه پژوهشی شامل سه بخش است: متون اسلامی مرتبط با تعالی، متن سند تحول بنیادین آموزش وپرورش و متخصصان حوزه های برنامه درسی و فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی. با توجه به ماهیت موضوع از نمونه گیری هدفمند استفاده شده است. ابزارهای اندازه گیری فرم فیش برداری، سیاهه تحلیل محتوا و سؤالات مصاحبه است. داده های اسنادی و مصاحبه به شیوه کیفی و داده های تحلیل محتوا با استفاده از شاخص های کمّی در فرایند تحلیلی نرم افزار آنتروپی شانون نسخه 2015 موردبررسی قرارگرفته اند. عمده ترین یافته های پژوهش بیان گر آن است که: 1- چارچوب مفهومی تعالی را می توان بر اساس مدارک و مستندات مرتبط در پنج بُعد و 59 مؤلفه تدوین کرد. 2- درمجموع 410 مرتبه به مؤلفه های تعالی در سند تحول بنیادین آموزش وپرورش توجه شده که میزان تراکم آن در بخش هدف های عملیاتی و راهکارها با 104 فراوانی و 4/25 درصد زیاد و در بخش بیانیه مأموریت با 9 فراوانی و 2/2 درصد کم است. 3- بین ابعاد موردبررسی بُعد سیاسی با میزان بار اطلاعاتی 911/0 و ضریب اهمیت 284/0 بیشترین توجه را به خود اختصاص داده، این در حالی است که به بُعد اجتماعی با میزان بار اطلاعاتی 701/0 و ضریب اهمیت 219/0 کم تر توجه شده است. 4- با توجه به نظرات متخصصان، عمده ترین زمینه های کاربست ابعاد و مؤلفه های تعالی در برنامه درسی را می توان در قالب چهارعنصر اصلی (اهداف، محتوا، روش های یاددهی یادگیری و ارزشیابی) و 47 مضمون فرعی ذکرشده در مقاله حاضر، تأمین کرد.
برنامه درسی هسته ای گسترده برای دانش آموزان با آسیب بینایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با بهره مندی کودکان و دانش آموزان با آسییب بینایی از آموزش عمومی در اوایل قرن بیستم، معلمان متوجه شدند که بسیاری از مهارت هایی که این دانش آموزان به آنها نیاز دارند، با برنامه درسی آموزش عمومی تأمین نمی شود. به همین دلیل، بعضی از مربیان با هدف افزایش مهارت های اجتماعی دانش آموزان نابینا و کم بینا تلاش کردند تا مهارت های مورد نیاز آنان را شناسایی کنند. در سال 1996 میلادی، هاتلِن ۱ از برنامه درسی ویژه ای با عنوان برنامه درسی هسته مشترک گسترده نام برد و بر اهمیت آن در زندگی کنونی و آینده ی دانش آموزان نابینا و کم بینا تأ کید کرد. باور کنونی مربیان این است که کودکان با آسیب بینایی مانند تمام کودکان، نیاز به یادگیری برنامه درسی عمومی و برخلاف سایر کودکان، نیاز به آموزش فنون و مهارت های خاصی دارند که آنان را قادر سازد به برنامه درسی عمومی و سایر اطلاعات رسمی و غیررسمی مورد نیاز برای زندگی موفقیت آمیز در جهان دسترسی داشته باشند. این مقاله به معرفی برنامه ی درسی هسته مشترک گسترده و حوزه های نُه گانه ی آن برای دانش آموزان با آسیب بینایی می پردازد.
بررسی عناصر الگوی برنامه درسی مبتنی بر مغز در دوره پیش دبستانی و اعتباربخشی آن (پژوهش کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: یادگیری مبتنی بر مغز به روش های آموزشی، طرح های درس و برنامه های مدرسه ای اشاره دارد که بر اساس آخرین پژوهش های علمی شامل نحوه یادگیری مغز از جمله تحول شناختی، اجتماعی، و احساسی است. هدف این پژوهش، بررسی عناصر الگوی برنامه درسی مبتنی بر مغز در دوره پیش دبستانی و اعتبار بخشی آن است. روش : این پژوهش با روی آورد کیفی و روش تحلیل مضمون به بررسی عناصر اساسی برنامه درسی مبتنی بر مغز می پردازد. برای شناسایی و استخراج مضامین برنامه درسی در دوره پیش دبستانی، از اسناد و مدارک برنامه های درسی دوره پیش دبستانی و برنامه مبتنی بر مغز و نظرات متخصصان علوم اعصاب و علوم تربیتی استفاده شد. روش تحلیل اطلاعات، توصیف مبانی و تحلیل و استنتاج نظری بود. یافته ها: مضامین ناظر بر اهداف برنامه درسی در این برنامه بر سه سازه اصلی شناختی، نگرشی، و مهارتی تکیه دارد. در بخش محتوای آموزشی، هنرهای زیبا، یادگیری مهارت های اجتماعی- هیجانی، یادگیری زبان و ریاضی، مهارت های زندگی، ایمنی، و علوم تجربی؛ و در بخش راهبردهای یاددهی و یادگیری، استفاده از راهبردهای مبتنی بر فعالیت، مبتنی بر هنر، یادگیری مشارکتی، آموزش مستقیم، راهبردهای یادگیری مستقل و مهارت تفکر، و راهبرد کاربست فناورانه شناسایی شدند. توجه به ارزشیابی های تشخیصی، فرایندی و برآیندی، و استفاده از روش های ارزشیابی گوناگون، مورد توجه این الگو بود. روایی الگوهای پیشنهادی با استفاده از فرمول نسبت روایی محتوا و جدول لاشه مورد بررسی و تأیید قرار گرفت. نتیجه گیری: برنامه درسی طراحی شده ناظر بر توجه به ابعاد مختلف برنامه درسی از جمله هدف، محتوا، روش و ارزشیابی بوده و اعتبار الگوی مذکور توسط متخصصان و صاحب نظران بررسی و مورد تأیید قرار گرفت؛ در نتیجه استفاده از آن در دوره پیش دبستانی پیشنهاد می شود.
واکاوی و تدوین کدهای اخلاقی برنامه درسی کار و فناوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره هفدهم پاییز ۱۴۰۰شماره ۳
85 - 106
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی و تدوین کدهای اخلاقی برنامه درسی کار و فناوری دوره اول متوسطه از نگاه معلمان است. برای دستیابی به این هدف از روش پدیدارشناسانه بهره گرفته شد. جامعه پژوهش، شامل معلمان سرگروه درس کار و فناوری بود. برای نمونه گیری از روش هدفمند از نوع معیاری استفاده شد و با 13 نفر شرکت کننده در پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته تا حد اشباع انجام شد. سپس برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش کدگذاری سه مرحله ای (باز، محوری و گزینشی) استفاده شد. یافته ها نشان داد در مجموع کدهای اخلاقی برنامه درسی کار و فناوری از نظر معلمان، دو مقوله اصلی و دوازده مقوله فرعی؛ کدهای اخلاقی کار (مسئولیت پذیری، عدل و انصاف، صداقت و درستکاری، امانتداری و کسب روزی حلال) و کدهای اخلاقی فناوری (مالکیت فکری، کپی رایت، امنیت اطلاعات، حریم خصوصی، دسترسی، صحت و درستی اطلاعات و آداب و معاشرت شبکه ای) را شامل می شود. لذا بنا به اهمیت موضوعات اخلاق کار و فناوری ضرورت دارد که کدهای اخلاقی اشاره شده در این پژوهش مورد توجه جدی برنامه ریزان درسی کار و فناوری برای تدوین برنامه ای منسجم و همچنین معلمان در امر یاد دهی- یادگیری قرار بگیرد.
سنتز یک الگوی برنامه درسی کارآفرینی در رشته علوم تربیتی مبتنی بر شبکه تارعنکبوتی اکر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره هفدهم پاییز ۱۴۰۰شماره ۳
231 - 250
حوزه های تخصصی:
دست یابی به یک برنامه درسی مطلوب و حرکت در جهت نیل به دانشگاه های کارآفرین، یکی از راهکارهای اصلی برای حل معضل بیکاری، فقر و اقتصاد به کما رفته کشور است. یکی از کامل ترین الگوهای برنامه درسی، شبکه تارعنکبوتی اَکر است؛ که منطق را به عنوان عنصر اصلی و رسالت مرکزیِ برنامه درسی معرفی کرده است. هدف این مطالعه "سنتز یک الگوی برنامه درسی کارآفرینی در رشته علوم تربیتی مبتنی بر شبکه تار عنکبوتی اکر" است که به روش سنتز پژوهی انجام شده و 183 مقاله (75 مقاله فارسی و 108 مقاله انگلیسی)، به فرایند سنتز پژوهی وارد شده اند. پس از دستیابی به عناصر برنامه درسی کارآفرینی منطبق بر 10 عنصر مدل اَکر، روایی محتوایی عناصر به دست آمده بررسی و الگوی حاصل با روش دلفی اعتباربخشی شد و الگوی نهایی طراحی و تدوین گردید. یافته های مطالعه حاضر نشان داد، منطق برنامه درسی کارآفرینی، توسعه روحیه کارآفرینی در دانشگاه ها و جامعه است. ارتقای شایستگی های کارآفرینی در دانشجویان و تقویت قصد کارآفرینی در آن ها از مهم ترین اهداف برنامه درسی کارآفرینی است. محتوا بایستی رویکردی منعطف و مبتنی بر نیاز داشته باشد. اختصاص زمان و مکان مناسب، حمایت از ایده های کارآفرینانه، کار گروهی دانشجویی بر روی پروژه های واقعی کارآفرینی و استفاده از روش های مختلف ارزشیابی از دیگر ضروریات برنامه درسی کارآفرینی هستند. در چنین فرایندی، دانشجو نقشی فعال داشته و استاد تسهیل کننده یادگیری است.
تمرکززدایی از برنامه درسی در ایران با تکیه بر مؤلفه های ارزش- باوری و قوانین سند برنامه درسی ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۲
197 - 222
حوزه های تخصصی:
تمرکزگرایی در برنامه درسی به عنوان یکی از مسائل عمده در آموزش و پرورش ایران شناسایی می شود. با این حال تاکنون زمینه برای رفع این مسئله آنچنان که باید فراهم نشده است. هدف این مقاله زمینه یابی برای برون رفت از تمرکز در برنامه درسی در ایران و تبیین چرایی و ضرورت این برون رفت با تکیه بر مولفه های ارزش _ باوری و قوانین موجود در سند برنامه درسی ملی است. در تبیین دلایل برون رفت از تمرکز در برنامه درسی در آموزش و پرورش ایران و ضرورت آن از دو دسته مولفه های ارزش – باوری مبتنی بر آموزه های دینی و شواهد موجود در سند برنامه درسی ملی استفاده شد. بدین منظور از روش توصیفی – تحلیلی بهره گیری به عمل آمد. نتایج نشان داد که هر چند در آموزش و پرورش ایران تصمیم گیری ها در برنامه درسی به طور متمرکز صورت می گیرد، با این حال دلایل و شواهد مبتنی بر ارزش - باورهای دینی و شواهد و مستندات موجود در سند برنامه درسی ملی (مفروض بر این که که متاثر از ارزش – باورهای دینی هستند)، ضرورت تمرکز زدایی در برنامه درسی در آموزش و پرورش ایران را نشان می دهند. بنابراین هم امکان و هم ضرورت برون رفت از تمرکز در برنامه درسی در آموزش و پرورش ایران وجود دارد.
طراحی الگوی مطلوب برنامه درسی ارتقای مهارت های زندگی دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۲
223 - 256
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به طراحی الگوی مطلوب ارتقای مهارت های زندگی دانش آموزان دوره ابتدایی پرداخته است. روش تحقیق کیفی و از نوع پدیدارشناسی است. شرکت کنندگان را 15 نفر از صاحب نظران آموزش ابتدایی تشکیل می دهند. ابزار پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود، برای تحلیل داده ها، از تحلیل محتوای کیفی از نوع تفسیری استفاده شد. یافته ها نشان داد که آموزش مهارت های زندگی به دانش آموزان ابتدایی، در قالب سه زمینه کلی دانش، نگرش و توانش، و توسط چهار عنصر هدف، محتوا، روش و ارزشیابی انجام می گیرد. بر این اساس، دانش، نگرش و توانش در یک ارتباط متقابل با یکدیگر قرار دارند و همچنین عناصر اشاره شده برنامه درسی مهارت های زندگی در یک ارتباط چرخه ای قرار دارند که از هدف شروع شده و به ارزشیابی ختم می شوند و نتایج حاصل از ارزشیابی به صورت بازخورد به تدوین و بازنگری اهداف می انجامد. همچنین الگوی طراحی شده نشان می دهد که دوره ابتدایی، دوره پایه ریزی ساختار -شخصیتی، شکل گیری رشد عقلانی، اجتماعی و عاطفی و شخصیت آدمی و توسعه مهارت های بنیادی و حرکتی است، بنابراین لازم است به برنامه درسی مهارت های زندگی، ابعاد دانش، نگرش و مهارت به موازات هم و به طور یکسان مورد توجه قرار گیرند.
تبیین میزان توجه به مؤلفه های تربیت شهروندی جهانی در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و کاربست آن در نظام تعلیم و تربیت رسمی از دیدگاه معلمان مقطع متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال شانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۳
231 - 260
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر تبیین میزان توجه به مؤلفه های تربیت شهروندی جهانی در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش بود. روش پژوهش حاضر از طرح های آمیخته درهم تنیده بود که داده های کمی و کیفی با وزن مشابه گردآوری شده اند. جامعه پژوهش شامل متن سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و کلیه معلمان مقطع متوسطه دوم شهرستان دهگلان بودند. ابزار گردآوری داده ها شامل چک لیست مؤلفه های تربیت شهروند جهانی و پرسشنامه مؤلفه های تربیت شهروند جهانی یونسکو (۲۰۱۵) بود که میزان آلفای کرونباخ پرسشنامه 84/. به دست آمد. نتایج تحقیق نشان داد که در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش به مؤلفه های احساس هویت و عزت نفس، عدالت و برابری اجتماعی، تعهد به عدالت و برابری اجتماعی بیشترین توجه و به مؤلفه های هویت و گوناگونی، توسعه پایدار، تنوع و گوناگونی ارزشی، اعتقاد به توانایی مردم برای ایجاد تغییر، همکاری و حل تعارضات، توانایی مدیریت پیچیدگی و فقدان قطعیت، آگاهی و عمل تأملی هیچ توجهی نشده است.
مطالعه تطبیقی برنامه های درسی هدایت شغلی به منظور ارائه رهنمودهایی برای نظام آموزش و پرورش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال بیستم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۰
213-246
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی و بررسی برنامه های درسی هدایت شغلی در کشورهای جهان است. روش پژوهش توصیفی و تحلیل مستندات با رویکرد تطبیقی است. جامعه آماری شامل برنامه درسی هدایت شغلی در کشورهای جهان و نمونه ی مورد بررسی برنامه درسی مشاغل و آموزش کار-محور انگلستان و برنامه درسی شغلی ویکتوریا استرالیا بود که به صورت هدفمند انتخاب شدند. الگوی مورداستفاده روش توافق و تفاوت جان استوارت میل و ابزار گردآوری اطلاعات، فیش برداری و تجزیه وتحلیل اطلاعات با استفاده از روش تحلیل محتوا صورت گرفته است، همچنین برای قضاوت درباره اعتبار اسناد و مدارک به نقد بیرونی و درونی منابع توجه شده است. نتایج تحلیل و مقایسه ی تفاوت و شباهت های عناصر اصلی برنامه درسی (هدف، زمان، محتوا، روش های یاددهی-یادگیری –ارزشیابی) نشان داد جهت گیری هر دو برنامه درسی، آموزش با رویکرد شغل محوری است اما برنامه درسی مشاغل و آموزش کار-محور نسبت به برنامه درسی شغلی ویکتوریا اهداف و زمان اجرای متنوع و گسترده تری را شامل می شود. نتایج بررسی عنصر محتوا در هر دو برنامه درسی حاکی از سه مرحله توسعه فردی، اکتشاف شغلی و مدیریت شغلی بود. بررسی عناصر راهبردهای یاددهی- یادگیری و ارزشیابی نشان داد آنچه در هر دو برنامه درسی هدایت شغلی حائز اهمیت است استفاده از روش های نوین و فعالانه در کنار روش های سنتی است. با توجه به یافته های تحقیق به سیاست گذاران نظام آموزشی کشور ایران پیشنهاد می گردد، طراحی برنامه درسی هدایت شغلی را با توجه به ویژگی های عناصر برنامه درسی هدایت شغلی کشورهای موفق را در دستور کار قرار بدهند.
تدوین الگوی توسعه حرفه ای معلمان مقطع متوسطه دوم شهر اردبیل بر مبنای برنامه درسی (یک مطالعه کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدارس بهتر از معلمانی که در آنها تدریس می کنند نیستند و توسعه حرفه ای کلید اصلی پیشرفت معلمان و رشد حرفه ای آنها است. پژوهش حاضر باهدف تدوین الگوی توسعه حرفه ای معلمان در برنامه درسی و به صورت کیفی و به شیوه تحلیل مضمون انجام شده است. بدین منظور با 14 نفر از اساتید رشته علوم تربیتی در شهر اردبیل که به صورت هدفمند و قضاوتی انتخاب شده اند، مصاحبه نیمه ساختاریافته، انجام شده است. در این پژوهش از روش شبکه مضامین استفاده شد. روایی و پایایی پژوهش با استفاده از روش گوبا و لینکن (1985) بررسی و مورد تائید قرار گرفت. پس از تکمیل فرایند مصاحبه ها و کدگذاری، تعداد 67 مضمون پایه، 18 مضمون سازمان دهنده و 3 مضمون فراگیر در خصوص توسعه حرفه ای معلمان شناسایی شد. مضامین اصلی عبارت بودند از: 1. عوامل فردی ، 2. عوامل سازمانی، 3. عوامل مدیریتی. بررسی الگوها و مدل های ارائه شده برای توسعه حرفه ای مربیان و معلمان نشان داد که این الگوها تمامی جنبه ها و مولفه های توسعه حرفه ای را مدنظر قرار نداده اند از این رو، پژوهش حاضر الگویی را شناسایی و ارائه می کند که شامل مولفه های سه گانه ی فردی، سازمانی و مدیریتی و روابط متقابل بین این مولفه ها بوده و با ویژگی های معلمان مقطع متوسطه سازگار می باشد.
بازنمایی انتظارات دانش آموزان دوزبانه از برنامه درسی رسمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال نهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
127 - 103
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر باهدف بازنمایی انتظارات دانش آموزان دوزبانه از برنامه درسی رسمی صورت گرفته است. روش: روش این مطالعه کیفی با طرح پدیدارشناسی بود. میدان تحقیق کلیه ی دانش آموزان دوزبانه شهرستان سراوان بوده است. مشارکت کنندگان در پژوهش 18 نفر از دانش آموزان دوزبانه بوده که به صورت هدفمند موردبررسی قرارگرفته اند. ابزار پژوهش مصاحبه های نیمه ساختارمند بود. تجزیه وتحلیل داده های پژوهش با استفاده از تحلیل محتوی مضمونی انجام شده است. یافته ها: یافته ها نشان داد که دانش آموزان دوزبانه از برنامه درسی رسمی انتظار آموزش زبان مادری در سال های اولیه ابتدایی و زبان رسمی در سال های بعدی؛ به کارگیری هم زمان آموزش با زبان مادری و رسمی در مدرسه؛ یاددهی سایر زبان ها (عربی و انگلیسی) در برنامه درسی؛ طرح مطالب قومی – زبانی در محتوا رسمی؛ گنجاندن آداب ورسوم و فرهنگ قومی- زبانی در محتوا رسمی؛ تدوین محتوای رسمی منطقه ای؛ بهره گیری معلم از روش های مختلف؛ به کارگیری هم زمان زبان رسمی و مادری؛ برخورد عادلانه و به دوراز تبعیض معلم نسبت به دانش آموزان دوزبانه؛ استفاده از ارزشیابی شفاهی؛ استفاده از کارپوشه در یادگیری و توجه به ارزشیابی روزانه و ماهانه را دارند. درنهایت مدل مفهومی پژوهش بر اساس داده های حاصل از پژوهش ارائه شده است.
وضعیت مؤلفه های الگوی برنامه درسی کارورزی دوره کارشناسی دانشگاه فرهنگیان (امکان سنجی اجرا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال نهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
155 - 127
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی و امکان سنجی اجرای مولفه های الگوی برنامه درسی کارورزی در دوره کارشناسی دانشگاه فرهنگیان بود. این پژوهش بر مبنای هدف از نوع کاربردی و از حیث روش به دست آوردن داده ها از نوع توصیفی- پیمایشی می باشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه متخصصان برنامه ریزی درسی دانشگاه های شهر تهران و کارشناسان گروه های درسی دفتر تألیف و اساتید و معلمان راهنما کارورزی شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1399 می باشند. با استفاده از جدول مورگان و روش تصادفی طبقه ای به ترتیب برای متخصصان برنامه ریزی درسی 52 نفر و برای استادان و معلمان 84 نفر برآورد گردیده است. ابزار این پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی پرسش نامه، توسط 6 نفر از صاحب نظران حوزه برنامه درسی و اساتید تأیید شد. مقدار آلفای کرونباخ برای کل پرسش نامه 89/0 بود. نتایج آزمون t تک متغیری نشان داد که در کل میانگین مولفه ها و شاخص های برنامه درسی کارورزی دوره کارشناسی دانشگاه فرهنگیان با میانگین فرضی نمونه، در سطح معناداری 05/0 تفاوت معناداری وجود دارد (05/0p-value ≤). بنابراین می توان این چنین استنباط کرد که میزان «مولفه ها و شاخص های برنامه درسی کارورزی دوره کارشناسی دانشگاه فرهنگیان» در حد «پایین تر از میانگین» ارزیابی شده است. بنابراین وضعیت شاخص های برنامه درسی کارورزی دوره کارشناسی دانشگاه فرهنگیان در اجرا مساعد نیست.
اولویت بندی گرایش معلمان ابتدایی شهر اصفهان به ایدئولوژی های برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، اولویت بندی گرایش معلمان مدارس ابتدایی شهر اصفهان به ایدئولوژی های برنامه درسی به روش پژوهش توصیفی - پیمایشی بود ه است. جامعه آماری پژوهش را کلیه معلمان مدارس ابتدایی نواحی شش گانه شهر اصفهان به تعداد 4290 نفر تشکیل دادند که از بین آن ها تعداد 354 نفر متناسب با جدول مورگان و با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه استاندارد ایدئولوژیهای برنامهدرسی اسکایرو (2014) بود که براساس مؤلفه های هدف، تدریس، یادگیری، دانش، کودک و ارزشیابی به تعیین انواع ایدئولوژی برنامه درسی (علمی دانشگاهی، فراگیر محور، کارآیی اجتماعی و بازسازی اجتماعی) می پرداخت. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش آماره فریدمن استفاده گردید. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که معلمان ابتدایی شهر اصفهان در مؤلفه های هدف، تدریس، یادگیری، کودک و ارزشیابی به ایدئولوژی فراگیرمحور و در مؤلفه دانش به ایدئولوژی کارآیی اجتماعی بیش ترین گرایش را داشته اند. همچنین در همه مؤلفه های هدف، تدریس، یادگیری، کودک ، دانش و ارزشیابی به ایدئولوژی علمی دانشگاهی کم ترین گرایش را داشته اند.
بررسی معرفت شناسی تاریخ دینی و برنامه درسی؛ مطالعه کیفی
حوزه های تخصصی:
درس تاریخ، از زمان گذشته در برنامه درسی دانش آموزان وجود داشته و تدریس آن متأثر از پیش فرضهای مختلفی بوده است. بنا به اهمیت و ضرورت توجه به تاریخ و گذشته فرهنگی در برنامه آموزشی متعلمان، این تحقیق به بررسی چیستی و چگونگی دلالتهای تاریخ دینی در برنامه درسی می پردازد . جستار پیش رو که از نوع تحقیقات کتابخانه ای است، روش تربیتی تاریخی با تاکید بر منابع دینی با روش تحلیلی – استنتاجی بررسی کرده است. نتایج تحقیق نشان دهنده آن است که آگاهی و دانش به تاریخ دینی نقش مهمی در فهم تفسیرها، هدایت هدفمند و موضوعات مهمی دارد. برنامه درسی و دانش آموز باید به دانش ارزیابی و تفکر پیرامون طراحی ایجاد نسلی مسلمان دست یابد که پاسخگوی چالشهای کنونی باشد و این تنها با کسب نگرش و دانش تاریخ اسلامی امکان پذیر است. شناخت تاریخ اسلامی به دانش آموزان می آموزد تا آموزش بهینه، یادگیری معنادار، احترام به دیگران، موضوعات و متون چالش برانگیز را به خوبی بیاموزد و به شناخت استعدادها و توانایی های خود دست یابند و با دوست داشتن یکدیگر در راستای شکل دادن هویت دینی و فرهنگی خود گام بردارند.
برنامه درسی دین و زندگی دوره متوسطه دوم؛ چالش های موجود (وارسی تجارب زیسته دبیران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موفقیت و اثربخشی برنامه های درسی گوناگون نظام آموزشی مستلزم شناسایی واقعیات میدانی و تلاش برای حل مشکلات و تنگناهای اجرایی آن هاست. یکی از مهم ترین عرصه ها و کارکردهای نظام آموزشی در کشور ما تربیت دینی است که در راستای رشد و پرورش فضایل و سجایای دینی و اخلاقی دانش آموزان پیش بینی شده و در دوره متوسطه دوم از طریق برنامه درسی خاص و کتاب مربوط بدان یعنی «دین و زندگی» توسط دبیران این درس اجرا و آموزش داده می شود. از این منظر، هدف اصلی تحقیق حاضر وارسی و شناسایی مجموعه تنگناها و مشکلات برنامه درسی دین و زندگی در مقطع متوسطه دوم با استناد به ادراکات و تجارب زیسته دبیران درس مذکور است. رویکرد کلی حاکم بر این پژوهش با توجه به ماهیت و هدف آن کیفی از نوع پدیدارشناسی بوده و طی آن داده ها و اطلاعات لازم با رعایت اصل اشباع نظری از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با ۲۰ نفر از دبیران دین و زندگی مقطع متوسطه دوم شهرستان کاشان که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند، جمع آوری و سازمان دهی شده اند. جهت تجزیه وتحلیل و تفسیر اطلاعات به دست آمده از روش مرحله هفت مرحله ای کلایزی استفاده شد. نتایج حاصله نشان داد که از دیدگاه دبیران حوزه برنامه درسی دین و زندگی مقطع متوسطه دوم نظام آموزشی کشور مجموعاً با دو مانع اصلی یعنی مشکلات آموزشی (مسائل مرتبط با مدرسه و عوامل درسی و آموزشی) و چالش های غیر آموزشی (واقعیت های بیرون از محیط مدرسه) مواجه است. این موانع که البته هر یک دارای طبقات فرعی خاص خود هستند، در عمل باعث می شوند برنامه درسی دین و زندگی مقطع متوسطه فاقد کارکردهای مورد انتظار تربیتی و تأثیرات مثبت بر روی یادگیری های دینی و اخلاقی دانش آموزان باشند. بدیهی است به کارگیری راهکارهای علمی جهت حل مشکلات مذکور می تواند باعث کارآمدی هر چه بیشتر نظام آموزشی کشور در درس دین و زندگی شده و دانش آموزان را نیز از فضایل دینی موردنظر بهره مند سازد.
اجرای برنامه درسی مبتنی بر تفاوت های فردی درس «دین و زندگی» در نظام آموزش و پرورش ایران؛ چالش ها و راهکارها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال شانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۷
7 - 30
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی چالش ها و موانع اجرای برنامه ی درسی مبتنی بر تفاوت های فردی درس «دین و زندگی» در نظام آموزش و پرورش ایران انجام شده است. در این پژوهش با استفاده از روش پدیدارشناسی و نمونه گیری هدفمند ملاک محور، دیدگاه بیست و سه نفر از متخصصان و دست اندرکاران حوزه ی تربیت دینی با ابزار مصاحبه نیمه ساختار یافته مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج مطالعه بیان گر آن است که اجرای این رویکرد با چالش هایی قبل و حین اجرا مواجه استاست. چالش-های قبل از اجرا عبارتند از ضعف در سیستم آموزشی و برنامه های درسی دانشگاه فرهنگیان، ضعف سیستم تربیت معلم در جذب و تربیت معلمان برخوردار از شایستگی حرفه ای، «کنکور» عاملی برای یکسان سازی، انعطاف ناپذیری اهداف و عدم استقلال معلم در انطباق دادن اهداف با تفاوت های فردی دانش آموزان، حاکمیت رویکرد موضوع محوری در طراحی برنامه درسی، تمرکز محوری در تهیه محتوا و عدم توجه به مؤلفه های بوم شناختی، عدم تناسب محتوا با نیازهای گوناگون دانش-آموزان، و چالش های حین اجرا نیز عبارتند از محدودیت در استفاده از مواد یادگیری متنوع آموزشی، ضعف دانشی و عملی معلمان در شیوه های تدریس، عدم «جذابیت و برانگیزانندگی» محیط یادگیری، عدم اختصاص زمان کافی به معلمان، تعداد زیاد دانش آموزان در کلاس درس، عدم امکان استفاده کافی از فرصت های یادگیری برون مدرسه ای، ضعف ارتباط میان خانواده و مدرسه، محدودیت امکانات و تجهیزات آموزشی فن آورانه و روزآمد و حاکمیت شیوه ارزشیابی شناخت محور. همچنین جهت مقابله با این چالش ها راهکارهای مقتضی ارائه شده است.
تأملی در ضرورت استفاده از «خود-ارزیابی» در برنامه درسی تربیت دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال شانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۷
57 - 84
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف تبیین ضرورت «خود−ارزیابی» و تناسب آن با اصول تربیت دینی انجام گرفت. روش تحقیق، توصیفی−تحلیلی بود. براساس یافته ها مشخص شد که خود−ارزیابی با هشت اصل تربیت اسلامی (اصل جامعیت، اصل توحید و اخلاص، اصل مشارکت و مسئولیت، اصل تفاوت های فردی، اصل گرایشات مثبت دینی، اصل عذرپذیری و جبران، اصل کرامت و اصل مداومت و نظارت دائمی) متناسب بود و بر ارزشیابی رایج (شناخت−محور، کمی و معلم−محور) مزیت دارد. همچنین، به کار بردن خود−ارزیابی در برنامه درسی تربیت دینی می تواند از حالت حداقلی (به صورت مکمل) تا حالت حداکثری (تنها مدل ارزیابی) متفاوت باشد. درنهایت، استلزامات کاربرد خود−ارزیابی در برنامه درسی تربیت دینی مطرح شده است.