مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
بحران کرونا
حوزههای تخصصی:
این مقاله تأملی نظرورزانه درباره موقعیت نهاد ورزش در جهان امروز و امکان بازاندیشی انتقادی در این نهاد در بستر بحران کروناست. در این مقاله تلاش می شود این پرسش مورد ارزیابی و تحلیل قرار گیرد که بحران کرونا چه درسی برای گفتمان و نهاد ورزش مدرن در دنیای امروز و تحولات آینده می تواند داشته باشد. استدلال و مسئله مورد طرح این است که نهاد ورزش مدرن برای کمک به تأمین سلامت عمومی انسان در جامعه مدرن از قرن نوزدهم به این سو گسترش یافت. گفتمان ورزش مدرن متأثر تحولات ساختاری جامعه شهری و صنعتی جدید شکل گرفت. از همان ابتدای ظهور این گفتمان، اقتصاد و سیاست هم در آن اهمیت داشت، ولی به هر حال تأمین سلامت عمومی نیز یکی از ارکان این گفتمان بود. اما در فرایند تحولات تاریخی نهاد ورزش، به تدریج مقوله سلامت عمومی انسان در حاشیه قرار گرفت و فراموش شد. علاوه بر این، گسترش فعالیت های ورزشی، برای سلامت و پایداری طبیعت و محیط زیست نیز مخاطره آمیز گردید. سیطره ارزش های ابزاری، مانند تجاری شدن و سیاسی شدن افراطی و همچنین بسط رقابت خصومت آمیز و سیطره آن بر گفتمان ورزش، نکات انتقادی است که در این مقاله تحلیل می شود. برای این منظور در بخش نخست، مسئله کرونا و ورزش صورت بندی می شود. در بخش دوم، تاریخ شکل گیری گفتمان ورزش در جهان مدرن توضیح و چگونگی برآمدن و بالیدن این نهاد از حیث هدف ها و فلسفه وجودی آن شرح داده می شود. سومین بخش به تحلیل درس واقعی کرونا برای گفتمان و نهاد ورزش اختصاص دارد. این مقاله از منظر نظریه های انتقادی ورزش می باشد و از طریق تحلیل مفهومی تلاش شده است تا مسئله بیگانگی ورزشی توضیح داده شده و افق تازه ای برای بازاندیشی در گفتمان ورزش مطرح گردد. این مقاله صرفاً طرح مسئله است و جنبه تحلیلی و نظرورزانه دارد.
آسیب شناسی داده بنیاد حکمرانی پاندمی کرونا در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد سال بیست و نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۹۷
97 - 129
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش: بروز و شیوع ویروس کرونا ، جامعه جهانی را با مخاطرات زیادی روبه رو کرده است و دولت ها براساس نوع جهان بینی خود و به اقتضای شرایط و خصوصیات جامعه خود، به این بحران پاسخ متفاوتی داده اند. پژوهش حاضر با استفاده از نظریه حکمرانی مطلوب درپی پاسخگویی به این پرسش اساسی است که حکمرانی پاندمی کرونا در ایران دارای چه مسائل و آسیب هایی است؟روش شناسی پژوهش: این پژوهش با استفاده از گراندد تئوری و انجام مصاحبه عمیق انجام گرفت. با استفاده از نمونه گیری هدفمند پس از مصاحبه با 19 نفر از اساتید دانشگاه، پزشکان، کادردرمانی بیمارستان ها، کارشناسان کمیته امداد و سازمان بهزیستی به اشباع نظری رسید. علت انتخاب نمونه ها به دلیل درگیر بودن آنها چه به لحاظ نظری و پژوهشی و چه به لحاظ تجربی و کاری با آسیب دیدگان از بیماری کرونا است.یافته ها: یافته های حاصل نشان داد که محوری نبودن موضوع کرونا، عادی انگاری بیماری، عدم وحدت رویه در بین دستگاه های مسئول، خلأ قانونی درزمینه حقوق و مسئولیت های افراد و دستگاه ها ازجمله شرایط علّی بحران کرونا به شمارمی روند. فقدان حمایت نهادی، ضعف آموزش و اطلاع رسانی و فقدان سوادرسانه ای به عنوان بسترهای این بیماری هستند. تحریم های اقتصادی، کمبود امکانات و تجهیزات پزشکی و نادیده گرفتن حقوق شهروندی از شرایط مداخله گر در شیوع بیشتر این بیماری محسوب می شوند. راهبرد اصلی مورداستفاده در این بحران، قرنطینه خانگی و فاصله گذاری فیزیکی شناسایی شد. تشدید بحران، احساس ناامنی، نابرابری های آموزشی، اقتصادی و اجتماعی از پیامدهای این بحران محسوب می شوند.نتیجه گیری: نگاه ژرفانگر به موضوع کرونا و بحران های مربوط به آن نشانگر این است که بیشتر مشکلات این حوزه ناشی از سیاست گذاری غیراصولی، شتاب زده، سوءمدیریت و جامعه پذیری ناقص است که با بسط حکمرانی خوب می توان سهم بسزایی در پیشگیری و کاهش این بیماری داشت.
کارکرد دیپلماسی رسانه ای صدا و سیمای ج.ا.ا برای تامین منافع ملی در دوران بحران کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه بدون استفاده از دیپلماسی رسانهای و فناوریهای نوین ارتباطی هیچ کشوری نمیتواند در عرصههای بین المللی به اقناع افکار عمومی بپردازد و به منافع ملی کشورش دست یابد. همچنین رسانه ها در زمان وقوع ﺑﺤﺮان ﻧﻘﺶ ﻣﻬﻤی دارﻧﺪ و ﻣی توانند در مراحل مختلف بحران اطلاع رسانی صحیح و به موقع از گسترش خسارات ناشی از بحران جلوگیری کنند. صدا و سیمای ج.ا.ا به عنوان بزرگترین سازمان رسانه ای کشور نقشی اساسی در سیاست خارجی و دیپلماسی رسانه ای کشورمان به عهده دارد. در ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺣﺎﺿﺮ که به روش کتابخانهای، اسناد و مدارک علمی انجام شده است، ضمن مروری بر مفاهیم دیپلماسی رسانهای، صدا و سیما، منافع ملی، بحران و کرونا، نقش دیپلماسی رسانهای صدا و سیمای ج.ا.ا در دستیابی به منافع ملی در دوران بحران کرونا مورد بررسی قرار گرفته است. نتیجه این تحقیق نشان داد: کارکرد دیپلماسی رسانه ای صدا و سیمای ج.ا.ا. در دوران بحران کرونا را می توان به 8 کارکرد شامل 4 کارکرد جامع و کل نگرانه و 4 کارکرد ژرفانگر تقسیم کرد. برای دستیابی ایران به منافع ملی حداکثری باید همه کارکردهای دیپلماسی رسانه ای صدا و سیمای ج.ا.ا. در دوران بحران کرونا متناسب با ارتقاء قدرت نرم ایران مورد استفاده بهینه قرار گیرد.
بازخوانی مبانی معرفت شناختی امام خمینی در مواجهه با بیماری همه گیر کوید 19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۵)
175 - 188
حوزههای تخصصی:
امام خمینی در آثار فلسفی و عرفانی خود، به شرایط سخت با تعابیر «ابتلائات» و «شرور» امعان نظر دارد و به توجیه جایگاه شرور در کل نظام هستی و ریشه آنها در عالم لاهوت و غایت ابتلائات در زندگی میپردازد. بنابر اصول و مبانی عرفانی امام، ابتلا به کرونا به نقص جسمانی مربوط است که ریشه در مرتبه اعیان ثابته و تجلیات اسمای جلالی و درنهایت شئون ذاتی حق تعالی دارد که از آن به «نفایس جواهر اسماء» تعبیر میشود. تقدم اسمای جمال بر اسمای جلال در عرفان با نگره فلسفی حداکثریبودن جهات خیر بر امور شر همسو است و اصل کمون جمال در اسمای جلال یا بطون خیر در هر حادثه ناگوار همراستا با اندیشه دینی جبرانانگاری است. بنابر مبانی فلسفی، حوادث ناگوار را باید در نسبت با کل حوادث عالم سنجید و احسنیت نظام کل بر پایه برهان لمّی مطرح است. برپایه این اصول، شیوع کوید 19 میتواند مقدمه بهبود دعا، تضرع و تقرب به پروردگار، افزایش یاد آخرت و عرصه بروز کمکهای مؤمنانه باشد. همچنین، اعتقاد بر چینش عالم براساس علیت، مستلزم رعایت پروتکلهای بهداشتی و تقویت زیرساختارهای درمانی کشور در زمینه مداوا و پیشگیری است.
نقش واقعیت مجازی در رفتار سازمانی آموزش عالی در بحران کرونا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی و کشف رفتار سازمانی آموزش عالی در شرایط بحران با تاثیرپذیری از واقعیت مجازی انجام گرفته است. در این پژوهش از روش کیفی و مطالعه موردی استفاده شد. مشارکت کنندگان حاضر در پژوهش 12 نفر از ارکان آموزش عالی بودند. با رویکرد نمونه گیری هدفمند و روش معیار انتخاب شدند. روش گردآوری داده های پژوهش، مصاحبه های ساختارمند بوده و برای تجزیه و تحلیل داده ها از فن تحلیل استفاده شد. یافته های حاصل از پژوهش حاضر، در 6 دسته چون؛ اعضای هیئت علمی، کارکنان، دانشجویان، دانشگاه ها، مخترعین و صاحبان ایده و کسب و کار در حوزه وزارت علوم، بخشی از ساختار آموزش عالی، تقسیم بندی و استخراج شد. همچنین نتایج مطالعه کنونی، شناخت و درک اثربخش تر، از رفتار سازمانی آموزش عالی در برهه بحران کرونا بر پایه واقعیت مجازی را هموار کرد. تحلیل دقیق آن، مسیر بهره وری بیشتر رفتار سازمانی آموزش عالی را، در تعاملات خود با محیط، بهینه تر می کند.
پاندمی کرونا و تشدید شکاف دولت-ملت در ایالات متحده با تأکید بر سیاست های دونالد ترامپ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با فراگیری پاندمی کرونا در سال 2020 میلادی، تمامی تلاش ها به سمت و سوی یک ائتلاف قدرتمند برای حل و فصل و در نهایت درمان این ویروس خطرناک آغاز شد. در این میان، دونالد ترامپ به جای حمایت از سازمان جهانی بهداشت و اتخاذ سیاست های حمایتی از طیف ها و جریان های مختلف داخلی، با اتهام پراکنی وسیع، علیه چین، قطع حمایت های مالی از سازمان بهداشت جهانی و سپس وارد کردن اتهام به دولت باراک اوباما، نتوانست رویکردهای لازم را برای مهار یا عدم فراگیری این ویروس در آمریکا به نتیجه برساند. به همین سبب کمتر از سه ماه پس از شیوع کرونا، آمریکا در صدر بیشترین مبتلایان و قربانیان این بحران قرار گرفت. لذا در این مقاله مساعی نویسندگان حول ارائه پاسخی متقن به این سؤال است که چگونه پاندمی کرونا به تعمیق شکاف های میان دولت - ملت در ایالات متحده منتهی گردید؟ فرضیه نویسندگان مبتنی بر این این اصل است که هژمونی خواهی افراطی ترامپ و سیاست های اتخاذ شده وی بسترساز تعمیق این گسست ها گردیده است. یافته های مقاله که با بهره گیری از منابع مکتوب و مجازی، روش جامعه شناسی تاریخی و استفاده از تئوری شکاف ها اجتماعی بوده، نشان دهنده تعمیق شکاف های ترامپ با دولت پیشین ایالات متحده؛ یعنی باراک اوباما، تمعیق گسست ها با دموکرات های مجلس آمریکا، تشدید چالش های ترامپ با فرمانداران ایالت های مهم آمریکا و تشدید تنش ها با طیف های کارگر می باشد.
بررسی تأثیر کرونا بر محیط بحران در نظام های سیاسی جهان اسلام با تأکید بر منطقه خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بیداری اسلامی سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۲۱)
129 - 155
حوزههای تخصصی:
دولت های خاورمیانه به ویژه نظام های پادشاهی همواره با بحران های گوناگون نظیر مشروعیت روبرو بوده اند. بی ثباتی داخلی و ناآرامی های منطقه ای از مظاهر این بحران ها بوده است و بحران کرونا به تعمیق این بحران ها در سطوح گوناگون می انجامد.( مسئله )؛ مقاله حاضر با رویکرد توصیفی-تحلیلی و با گردآوری داده ها از منابع کتابخانه ای و اینترنتی ( روش )، درصدد پاسخگویی به این پرسش است که بحران کرونا چگونه مناسبات قدرت و کیفیت حکمرانی را در نظام های سیاسی خاورمیانه متحول نموده و پیامدهای احتمالی آن کدام است. به نظر می رسد بحران های پیشینی دولت های خاورمیانه تحت تأثیر بحران جهانی کرونا در سطوح اقتصادی، سیاسی و اجتماعی تشدید شده اند و در یک معنا بحران کرونا به تشدید محیط بحران کشورهای خاورمیانه انجامیده است.( فرضیه )؛ به منظور اثبات صحت فرضیه مذکور، مقاله جاری پس از پرداختن به بحران های هویت، مشروعیت، مشارکت، نفوذ و همگرایی در جهان اسلام، شرایط پیش و پس از کرونا را در این جوامع تشریح و تأثیر بحران کرونا را بر ساختارهای داخلی، مناسبات قدرت و تعاملات خارجی این کشورها بررسی می کند. یافته های تحقیق حکایت از آن دارد که بحران کرونا در کنار سایر متغیرها احتمالا به تقویت اقتدارگرایی در نظام های پادشاهی، گسترش گرایشات ناسیونالیستی، تعمیق شکاف دولت-ملت و افزایش شکاف دولت های غنی و فقیر در خاورمیانه می انجامد ( یافته ها ).
بررسی شاخصه های سبک زندگی اسلامی در تقابل با سبک زندگی غربی در مواجهه با بحران کرونا
منبع:
سیاست کاربردی سال سوم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
187-211
حوزههای تخصصی:
در این مقاله سعی شده است با مرور و بررسی دیدگاه ها و نظرات مختلف مرتبط با مفهوم سبک زندگی و مولفه های آن به ویژه در شرایط بحرانی ، شناختی نسبی پیرامون تاثیرات ویروس کرونا بر سبک زندگی ارائه شود؛ همچنین ارتباط و اثرات متقابل این دو بر یکدیگر نیز مورد بحث قرار گرفته است. نظریه پردازان متعددی به بحث و بررسی پیرامون کرونا و آثار آن پرداختهاند. همچنین با توجه به اهمیت و نقش اساسی نوع سبک زندگی در نحوه برخورد با پیشامدهای اجتماعی در سطح خرد و کلان، در این پژوهش به نظرات آنان در مورد نحوه یا تغییر سبک زندگی افراد جامعه در مقابل ویروس کرونا اشاره شدهاست. همچنین در این مقاله سبک زندگی از منظر اندیشمندان اسلامی و غربی با یکدیگر مقایسه شده است، به ویژه دیدگاه امامین انقلاب که در زمره مهمترین و تاثیرگذارترین رهبران مذهبی و سیاسی قرن اخیر هستند پرداخته شده است. بهعلاوه سبک زندگی غربی نیز از ابعاد گوناگون مورد بررسی قرارگرفته است. از آنجایی که انسان کنونی خصوصا انسانی که با تفکر غربی دنیوی تعریف می شود، جهت ادامه زندگی در رویاروییاش با کرونا به پوچی رسیده و بیش از پیش در کلاف سردرگم سبک زندگی تحمیلی نظام سلطه که هدفش استثمار و استعمار انسان عصر جدید است، به دام افتاده است. در این میان نظام سلطه در تلاش است تا کارآمدی و توانمندی خود در تمامی ابعاد زندگی بشری را بهعنوان نسخهای جامع و کامل برای زندگی بشر و حذف نیاز انسان مدرن به معنویات و دین به رخ بکشاند.
به کارگیری استراتژی تصمیم گیری پاندا جهت ارزیابی مدیریت عملکرد سازمان تأمین اجتماعی در شرایط بحران کرونا
منبع:
تامین اجتماعی دوره ۱۶ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۵۸)
13 - 92
حوزههای تخصصی:
هدف: عدم تعادل بین منابع و مصارف، ناکارآمدی مدیریت سرمایه گذاری، سالمندی جمعیت، بدهی دولت، عدم استقلال سازمان به عنوان یک نهاد مالی و افزایش سطح انتظارات خدمت گیرندگان، از جمله مشکلاتی است که سازمان تأمین اجتماعی با آن مواجه است. البته شیوع ویروس کرونا این سازمان را مانند سایر ارکان اقتصادی درگیر یک بحران جدید و شرایط عدم قطعیت نموده است. سازمان تأمین اجتماعی در راستای وظایف حمایتی خود در این شرایط اقداماتی را به منظور کنترل شیوع و قطع زنجیره انتقال، خدمت به بیماران کووید 19 و حمایت از کارگران، کارفرمایان و صاحبان حرَف و مشاغل انجام داده است؛ و صدالبته بحران کرونا، دامنه و گستردگی آن، تنوع خدمات موردنیاز و تقاضاهای متعدد ذی نفعان باعث می شود که مدیریت عملکرد این سازمان در معرض نگاه نقادانه باشد. هدف این مطالعه، شناسایی و ارزیابی اقدامات اجرایی سازمان تأمین اجتماعی در شرایط بحران کرونا است. روش: روش شناسی پژوهش حاضر متن کاوی است که با به کارگیری آن، پنج اقدام گسترش دسترسی به خدمات درمانی، استمهال موقتی پرداخت حق بیمه ها، تسهیل برخورداری از بیمه بیکاری، گسترش و تسهیل مزایای کوتاه مدت مانند مزایای غرامت دستمزد ایام بیماری، تعدیل رویه های اداری و مکانیسم ارائه خدمات مشخص شدند. بدین منظور، با استفاده از استراتژی تصمیم گیری پاندا و ویژگی های نتیجه گرایی، بازخورد چندگانه، سرعت عمل و نگرش سیستماتیک و نیز مزیت های چهارگانه (انعطاف پذیری، مقبولیت، تعامل محوری و ارزش محوری) این استراتژی، مدیریت عملکرد سازمان در شرایط بحران کرونا بررسی و تحلیل شد. نتیجه: ازآنجاکه مدیریت عملکرد سازمان ها در شرایط بحران با جامعیتی که در این مقاله بررسی شده تا کنون ارزیابی نشده است، خروجی این مقاله را باید سهم مقاله در مدیریت دانش در شرایط بحران به حساب آورد.
مدیریت کسب وکار در دوره بحران: عوامل، چالش ها و راهبردها (مطالعه صنعت ورزش در شرایط رکود ناشی از ویروس کرونا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت ورزشی خرداد و تیر ۱۴۰۰ شماره ۶۶
297 - 326
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش مدیریت کسب و کار در دوره بحران ناشی از بروز ویروس کرونا و ارائه عوامل، چالش ها و راهبردها بود. روش تحقیق از نوع کیفی با رویکرد اکتشافی سیستماتیک انتخاب شد. جامعه آماری شامل دو بخش منابع انسانی (اساتید، مدیران و تحلیلگران) و منابع اطلاعاتی (کتاب ها، مقالات، اسناد، رسانه ها، و ...) بود. نمونه گیری به تعداد قابل کفایت و با روش قضاوتی بر مبنای رسیدن به اشباع نظری انجام شد (18 نفر و 48 سند). ابزار پژوهش شامل مطالعه کتابخانه ای نظامند و مصاحبه های اکتشافی ساختارمند بود. روایی ابزار براساس اعتبار حقوقی و علمی نمونه، نظر خبرگان و توافق بین مصححان ارزیابی و تایید گردید. جهت تحلیل یافته ها از روش کدگذاری مفهومی چندمرحله ای با رویکرد تحلیل سیستمی استفاده شد. چارچوب مفهومی نهایی شامل 77 مولفه، 22 بُعد، 8 منظر و 3 سطح شناسایی شده بود. سه سطح مدل شامل سطوح زمینه ای-محیطی، ساختاری-قابلیتی و فرایندی-کارکردی است که متغیرهای زیرمجموعه آن ها به صورت متوالی نسبت به هم اثرگذاری-اثرپذیری دارند. در انتها مهم ترین چالش ها و راهبردها درون و برون سیستمی برای کارآمدسازی مدیریت کسب وکار در شرایط بحران و رکورد اقتصادی کرونا براساس چارچوب مفهومی ارائه گردید. براساس کلیات یافته های می توان گفت که مدیریت کسب و کارهای ورزشی در شرایط بحران و رکود اقتصادی نیازمند بکارگیری استراتژی تغییر و نوآوری به همراه شبکه سازی محیطی مبتنی بر فناوری است.
سیاست گذاری در بحران کرونا و تأثیر پیامدهای آن بر عملکرد سیاسی و اقتصادی جامعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ععملکرد سیاسی و اقتصادی یک جامعه متاثراز عوامل گوناگونی است که برخی از این عوامل داخلی و برخی دیگر خارجی هستند.چالش امروزه بحران کرونا است که زندگی بشر را به شدت تحت تاثیر قرار داده است. بنابر این، پژوهش حاضر سعی دارد سیاست های اتخاذ شده توسط دولت در بحران کرونا و تاثیر آنها را بر عملکرد سیاسی و اقتصادی جامعه مورد بررسی قرار داده و با پاسخ به این سوال که آیا سیاست های اتخاذ شده توسط حاکمیت و دولت در زمان بحران کرونا اثر بخش بوده؟ و اثرات آن بر عملکرد سیاسی و اقتصادی جامعه چگونه بوده است؟، سیاست گذاری های بحران کرونا را تحلیل کرده و راهکارهایی را برای برون رفت از این بحران ارائه نماید.در این راستا از نظریات فروید و بحث غریزه مرگ استفاده شده و از روش کتابخانه ای و با استفاده از منابع به روز سعی شده نتیجه ای قابل استناد ارائه گردد. بر اساس نتایج، نحوه برخورد حاکمیت و دولت با بحران کرونا نقدهای بسیاری را در پی داشته است به گونه ای که مسئولیت گریزی نهادها و دستگاه های اصلی در زمان بحران و عدم وجود مدیریت یکپارچه بحران در افکار عمومی و جامعه نقش بسته است.
ارزیابی کارآمدی قوانین و مقررات تبلیغات کالای سلامت در مواجهه با بحران کووید 19؛ مطالعه تطبیقی ایران و بریتانیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش حقوق عمومی سال بیست و سوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۷۲
199 - 230
حوزههای تخصصی:
بحران همه گیری کرونا آزمونی برای نظام های حقوقی و کارآمدی قوانین و مقررات در مواجهه با بحران است. تبلیغات کالاهای سلامت از جمله مواد غذایی، تولیدات بهداشتی و دارویی یکی از حوزه هایی است که با شروع بحران به صورت جدی تحت تأثیر قرار گرفت. هر چقدر تبلیغات گردشگری، سفر یا لوازم خانه کاهش پیدا کرد، در مقابل تبلیغات ابزار محافظت شخصی، شستشو و توجه به ترکیبات غذایی برای افزایش سیستم ایمنی بدن، رو به افزایش نهاد. علی رغم ممنوعیت معرفی و تبلیغ دارو به عموم مردم در قوانین و مقررات ایران، داروهایی _واقعی و جعلی_ برای درمان کرونا در صدا و سیما و فضای مجازی تبلیغ شد. در این پژوهش با مطالعه تطبیقی قوانین و مقررات ایران با بریتانیا بعنوان ابزاری برای سنجش، اقتدار اجرایی این دو نظام حقوقی در مواجهه با بحران کرونا مورد ارزیابی قرار گرفته است. بهره مندی از نظام خودتنظیمی در امر نظارت و وجود نهادهای شبه قضایی با شفافیت در اعلام آرا، مزیت نظام حقوقی بریتانیا بود؛ در حالیکه تعارض صلاحیت در صدور مجوز تبلیغات و فقدان سازوکار مناسب برای جبران خسارت مصرف کننده در ایران، بیانگر ناکارآمدی قوانین و مقررات بویژه در مواجهه با بحران هایی مانند کرونا است.
بررسی تأثیر یوگای خنده بر تاب آوری و امید به زندگی در بحران کرونا در میان زنان منطقه 9 مشهد
حوزههای تخصصی:
بحران کرونا پیامدهای روانشناختی مهمی به دنبال داشته است. لذا هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تأثیر یوگای خنده بر تاب آوری و امید به زندگی با توجه به بحران کرونا در میان زنان منطقه 9 مشهد بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی همراه با پیش آزمون و پس آزمون با گروه آزمایش بود. جامعه آماری پژوهش حاضر دربرگیرنده تمامی زنان ساکن منطقه 9 مشهد بود که 20 نفر از آنان به عنوان نمونه با روش نمونه گیری در دسترس و با در نظر گرفتن ملاک های ورود انتخاب شدند و سپس در گروه آزمایش قرار گرفتند. افراد گروه آزمایش در مرحله پیش آزمون به مقیاس تاب آوری کانر-دیویدسون و امیدواری اسنایدر پاسخ دادند، سپس به مدت 16 جلسه دوساعته در معرض برنامه آموزشی یوگای خنده قرار گرفتند. در مرحله پس آزمون گروه مجدداً به پرسشنامه های پژوهش پاسخ دادند. داده ها جمع آوری و با روش آزمون تی نمونه های وابسته تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاصل نشان داد که یوگای خنده باعث افزایش تاب آوری و مولفه های آن شامل تصور از شایستگی فردی، اعتماد به غرایز فردی، تحمل عاطفه منفی، پذیرش مثبت تغییر و روابط ایمن، کنترل تأثیرات معنوی، و همچنین افزایش امید به زندگی در میان زنان منطقه 9 شده است. تمرین ه ای یوگای خنده یک درمان منحصر به فرد با تمرکز ب ر خنده شبیه سازی شده و تنفس عمیق است که با راه های مختلفی می تواند از طریق خندیدن، انرژی ذخیره شده ناشی از شرایط مختلف مثل بحران کرونا و حوادث ناگوار زندگی را از ذهن فرد تخلیه کند و باع ث کاهش تنش های فیزیکی، افزایش سطح سلامت و امید به زندگی شود.
تحلیل جامعه شناختی نقش و جایگاه سرمایه اجتماعی در سبک زندگی زنان کارمند: ارائه یک نظریه زمینه ای در شرایط بحران کرونا در شهر کرمان
حوزههای تخصصی:
امروزه در مواجه با بحران ویروس کرونا، از یک سو مسئله سبک زندگی زنانی که مستقیماً با بیماران کرونایی در ارتباط هستند مورد توجه قرار گرفته است و از سوی دیگر کیفیت روابط اجتماعی زنان کارمند در تعامل با سرمایه اجتماعی (اعتماد، شبکه های ارتباطی و مشارکت) شهروندان با برنامه های بهداشتی ستاد مبارزه با کرونا قرار دارد. هدف اصلی تحقیق بررسی نقش و جایگاه سرمایه اجتماعی در سبک زندگی زنان کارمند دانشگاه علوم پزشکی کرمان در دوران کرونا است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی و از نظر نوع مطالعه از نوع تحقیقات کیفی مبتنی بر روش داده بنیاد است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان دانشگاه علوم پزشکی کرمان در سال 1399 می باشد. روش نمونه گیری هدفمند در دسترس می باشد. مشارکت کنندگان در پژوهش را 28 نفر از کارکنان زن در این مرکز می باشند. از مصاحبه نیمه ساختار یافته به عنوان ابزار گردآوری داده ها استفاده شده است. برای رسیدن به معیار قابلیت اعتماد از سه روش: کنترل یا اعتباریابی توسط اعضا، مقایسه های تحلیلی واستفاده از تکنیک ممیزی بهره گرفته شده است. داده ها بر طبق رویه مبتنی بر نظریه زمینه ای در سه مرحله کدگذاری باز، انتخابی و گزینشی (محوری) تجزیه و تحلیل شده اند. براساس یافته های به دست آمده عواملی ازجمله: ساختار زمینه ای مشارکت، کیفیت شبکه های ارتباطی، اعتماد و ترس از امنیت شغلی به عنوان مهم ترین عوامل علی، سبک زندگی در دوران کرونا (تقویت شبکه های مجازی، تماشای فیلم و سریال مجازی، پیدایی آگاهی سیاسی، خرید اینترنتی و ...) به عنوان شرایط زمینه ای، بی تفاوتی اجتماعی و سرمایه اجتماعی درون گروهی به عنوان شرایط مداخله گر، کیفیت بخشی به خدمات بهداشتی، ارتقای سلامت روانی و بهداشت محیطی به عنوان مهم ترین راهبردها و نابسامانی اقتصادی، بهداشت و درمان، حمایت اجتماعی ضعیف و از خود بیگانگی اجتماعی به عنوان پیامدها معرفی می شوند. نتایج بررسی نشان می دهد که می توان از طریق بهره گیری از فضای مجازی، سرمایه اجتماعی سلامت محور را در زنان کارمند تقویت کرد که در آن آموزش های لازم جهت رعایت پروتکل های بهداشتی از طریق شبکه های مجازی ایجاد و اعتماد اجتماعی مجازی به آن دامن زده و مشارکت های فعالانه ای را به دنبال داشته باشد.
خشونت خانگی علیه همسران (مورد مطالعه: شهر بندرعباس در دوران همه گیری کرونا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
113 - 142
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پس از ورود پاندمی کرونا به ایران، گزارش های غیررسمی از افزایش خشونت خانگی حکایت داشت. ناظر براین مسئله، پژوهش حاضر تلاش کرده تا وضعیت خشونت خانگی علیه همسران را ارزیابی نماید. روش: پژوهش با روش کمّی و به شیوه پیمایش انجام شده است. جامعه آماری، همه شهروندان ساکن شهر بندرعباس در سال 1399 و حجم نمونه برابر با 384 نفر بوده است. با توجه به شرایط کرونا، از پرسش نامه آنلاین به منظور جمع آوری داده ها استفاده شد. بدین منظور با استفاده از سامانه پرس لاین، لینک پرسش نامه مذکور ایجاد و به مدت یک ماه در شبکه های اجتماعی مجازی (از قبیل واتس اپ، تلگرام، سروش، آی گپ و...) پخش شد و درنهایت به منظور افزایش دقت و توزیع مناسب در مناطق سه گانه شهر بندرعباس، 653 پرسشنامه ی تکمیل شده در سامانه مذکور، مبنای ارزیابی و تحلیل داده ها قرار گرفت. روایی پرسشنامه به لحاظ صوری و محتوایی توسط خبرگان و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ(0.78) تایید گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های تی، پیرسون و آنالیز واریانس با استفاده نرم افزار spss انجام شده است. یافته ها: نتایج آزمون نشان می دهد که میانگین خشونت علیه زنان برابر با 5.22 و میانگین خشونت علیه مردان برابر با 5.69 بوده است که حاکی از خشونت بیشتر علیه مردان است. همچنین ضریب همبستگی پیرسون بین سرمایه فرهنگی و دین داری با خشونت خانگی علیه همسران، به ترتیب برابر با 0/229- و 0/277- می باشد. خشونت خانگی برحسب سن، تحصیلات، درآمد، تعلق طبقاتی، تعداد فرزندان و طول مدت ازدواج متفاوت است. نتیجه گیری : فارغ از اینکه خشونت خانگی علیه مردان را ذیل تحولات نهادی خانواده و نقش های جنسیتی تحلیل کرد یا آن را پدیده ای مقطعی و صرفا مرتبط با بحران کرونا برشمرد، ملاحظه ی اشکال نوظهور خشونت خانگی، امری راهگشا خواهد بود. افزون بر این، خانواده هایی که از سرمایه فرهنگی و دینداری بالاتری برخوردار بوده اند، خشونت کمتری را تجربه کرده اند و این مهم، می تواند در سیاستگذاری های معطوف به خانواده، مطمح نظر قرار گیرد.
تأثیر مقایسه ای بحران مالی جهانی و بحران کرونا بر بازار سرمایه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل های اقتصادی توسعه ایران (سیاست گذاری پیشرفت اقتصادی) سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
235 - 256
حوزههای تخصصی:
یکی از موانع اثرگذار بر تصمیمات مالی مدیران، وقوع بحران های مالی و اقتصادی در جهان است و در شرایط کنونی، بحران ویروس کرونا نیز بر اقتصاد جهانی ازجمله اقتصاد ایران، اثرگذار است. در پژوهش حاضر، تأثیر مقایسه ای بحران مالی جهانی و بحران کرونا بر بازار سرمایه ایران، بررسی می شود. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی، و از بعد روش شناسی، همبستگی از نوع علّی (پس رویدادی) می باشد. جامعه آماری پژوهش، شاخص کل بورس، فرابورس و شاخص صنعت دارویی در دوره زمانی 14 ساله بین سال های 1386 تا 1399 می باشد. روش مورد استفاده جهت جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای بوده و داده های مربوط برای اندازه گیری متغیرها، از سایت بورس اوراق بهادار و مدیریت فنّاوری بورس جمع آوری شده و محاسبات اولیه، در نرم افزار اکسل صورت گرفته، و برای آزمون فرضیه های پژوهش، از نسخه 12 نرم افزار ایویوز استفاده شده، و نتایج حاصل از پژوهش، نشان می دهد که بحران مالی جهانی و کرونا، بر شاخص بورس ایران تأثیر معنادار داشته، اما تأثیر بحران کرونا در مقایسه با بحران مالی جهانی، بر بازده شاخص بورس بیشتر بوده است و همچنین تأثیر بحران کرونا بر شاخص فرابورس و صنعت دارویی، معنادار می باشد
آینده نگاری مقابله با بحران کرونا در مقاصد گردشگری با استفاده از مدل شبکه عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری، مهم ترین منبع درآمد و ایجاد فرصت های شغلی برای بسیاری از کشورهای دنیاست که موتور توسعه محسوب می شود. بدون شک، چنین صنعتی در مقایسه با انواع بحران های طبیعی، انسانی و بیولوژیک آسیب پذیر است و شیوع بحران ها این صنعت را با چالش های جدی مواجه می کند. هدف از انجام این پژوهش، ارائه یک سیستم تصمیم یار مبتنی بر رویکرد شبکه عصبی است که با الگوبرداری از تجربیات کشورهای مختلف در مقابله با بحران های گردشگری ایجاد شده است. مدل شبکه عصبی پیشنهادی با تکیه بر قابلیت تعمیم دهی خود قادر است تا با مدل سازی دینامیک های موجود بین «سیاست ها/ عوامل و شرایط» حاکم بر اکوسیستم ها و «میزان اثربخشی سیاست های اتخاذ شده»، اثربخشی سیاست های پیش رو را برای بحران های احتمالی در اکوسیستم های مختلف پیش بینی کند. نحوه طراحی و پیاده سازی سیستم پیشنهادی برای بحران کرونا موردکاوی شد. خروجی های مدل بیانگر آن است که بهترین سیاست اتخاذشده برای بازگشت به شرایط گردشگری قبل از این بحران بیولوژیک در ایران، بهره گیری از سیاست «ترکیبی اقتصادی و مالی با آمادگی در مقابله با بحران» در وهله اول و سیاست «ترکیبی تمرکز بر گردشگری داخلی همراه با آمادگی» در مرتبه بعدی است که با توجه به معیارهای توسعه پایدار گردشگری و شرایط تحریم های اقتصادی در ایران، سیاست دوم برطبق معیار تعریف شده مدل، کاربردی تر خواهد بود.
بررسی پیامدهای بحران همه گیری ویروس کرونا برای مدیریت منابع انسانی (مورد مطالعه: مجموعه فرهنگی- تاریخی نیاوران)
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۳
149 - 168
حوزههای تخصصی:
بحران کرونا ویروس از چالش های جدید جامعه جهانی به شمار می رود. این پدیده نوظهور، طی چندسال اخیر موجب تأثیرات منفی و مخرب در صنعت گردشگری در موزه ها و مجموعه های فرهنگی تاریخی شده است. در این میان، شیوع کرونا ویروس شرایط کاملاً متفاوتی را در حوزه منابع انسانی به وجود آورده است. هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی پیامدهای بحران همه گیری کرونا ویروس در مدیریت منابع انسانی در طول همه گیری بیماری کرونا در مجموعه فرهنگی تاریخی نیاوران بوده است. این پژوهش به لحاظ روش، توصیفی پیمایشی؛ به لحاظ نوع، کاربردی و به لحاظ داده با استفاده از طیف لیکرت کمّی سازی شده است. جامعه آماری این پژوهش را تمامی کارکنان مجموعه فرهنگی تاریخی نیاوران به تعداد 120 نفر تشکیل داده اند که براساس فرمول کوکران، حجم نمونه 103 نفر تعیین شده است. پایایی و روایی ابزار پژوهش با استفاده از آزمون های ضریب بارهای عاملی، آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی، پایایی اشتراکی، ضریب rho_A، روایی همگرا و روایی واگرا سنجیده شده است. همچنین از نرمافزار اس.پی.اس.اس ۲۴ و اسمارت پی.ال.اس ۳ برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است. طبق یافته ها، میانگین رضایت از انعطاف پذیری و چرخه زندگی مجازی کارکنان، ارائه دوره های آموزشی به کارکنان، مشارکت، توسعه و ارتقای انگیزه کارکنان از طریق برقراری ارتباط مستمر با استفاده از روش های نوین، روش های نوین برای حمایت از کارکنان و حفظ سلامت و رفاه آن ها و اقدامات ایمنی سازمان برای کارکنان در دوران همه گیری کرونا در وضعیت مطلوبی قرار داشته است و صرفاً دسترسی کارکنان به منابع برای کار در خانه در دوران همه گیری کرونا در مجموعه فرهنگی تاریخی نیاوران در وضعیت مطلوبی قرار نداشته است.
بررسی ابعاد توسعه اقتصادی در ایران با استفاده از طراحی شاخص های ترکیبی: CIs(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر به دنبال بررسی عملکرد شاخص های کلان اقتصاد ایران طی برنامه های ششگانه توسعه اقتصادی بوده تا بتواند دستاوردهای حاصل از برنامه ها را مقایسه و رتبه بندی نماید. بر مبنای بازنگری اساسی در گزارش توسعه انسانی 2010 سازمان ملل متحد (تا 2019) و دستورالعمل های تولید شاخص های ترکیبی کمیسیون اقتصادی سازمان ملل متحد برای اروپا (2019)، رویکرد بکارگیری شاخص های ترکیبی (با طراحی 6 بُعد از توسعه در قالب 24 متغیر از منابع داخلی و خارجی)، استفاده شده است. نتایج مطالعه بیان می دارد برنامه های اول تا چهارم در مسیر بهبود قرار داشته اند، ولیکن تشدید تحریم های همه جانبه آمریکا و در راستای جنگ ارزی علیه ایران، وقوع تحریم بانک مرکزی و تحریم خرید نفت از ایران در بهمن 1390 (سال اول برنامه پنجم)، باعث کاهش چشمگیر شاخص ملی توسعه اقتصادی-اجتماعی در سال 1391 گردیده، بطوریکه میانگین این شاخص برای برنامه پنجم از متوسط برنامه اول، نیز کمتر شده است. مدیریت شرایط تحریم ها و پیاده سازی منسجم استراتژی اقتصاد مقاومتی طی اوایل برنامه ششم باعث تقویت شاخص مذکور گردیده ولیکن مدیریت بحران کرونا می تواند جایگاه واقعی تر برنامه ششم را مشخص نماید. مطابق نتایج تحلیل حساسیت، برنامه های چهارم و سوم بعنوان موفق ترین برنامه های توسعه ای و همچنین برنامه های پنجم و اول با ضعیف ترین عملکرد، متمایز گردیده اند.
بررسی نقاط مثبت و منفی بحران کرونا در آموزش مجازی و الکترونیکی دانشگاه ها
هدف پژوهش حاضر، بررسی و شناسایی نقاط مثبت و منفی بحران کرونا در آموزش مجازی و الکترونیکی دانشگاه ها بوده است. روش تحقیق از نوع کتابخانه ای بود. پس از طرح مسأله، بیان اهمیت و ضرورت مطالعه، به بیان مبانی نظری و پیشینه تحقیقات انجام شده درباره موضوع در داخل و خارج از کشور پرداخته شد. نتایج این تحقیق نشان داد، در دنیای پرتلاطم امروزی با توجه به سیر تحولات آموزش، سیستم آموزشی در حال تغییر و تحول می باشد. با توجه به اهمیت آموزش و کیفیت آن، بسیار حایز اهمیت است که شیوه های آموزش به چه صورت و چگونه خواهد شد و این مهم نیاز به پژوهش های عملی و نظری در این زمینه دارد. یکی از روش های آموزش، آموزش به صورت مجازی و یا از راه دور می باشد که می تواند با تعامل مستقیم و یا غیرمستقیم دانش پذیر باشد. با توجه به این مهم، آموزش به صورت مجازی و به طور خاص نوع غیرتعاملی آن مورد بررسی قرار گرفته شده است و با بررسی آن به خصوص در زمان بحران کرونا و محدودیت های ناشی از آن، شکل جدید آموزش مجازی یعنی بر بستر شبکه های اجتماعی علی الخصوص اینستاگرام مورد بررسی قرار گرفت و این بستر بسیار مناسب و درخور توجه تشخیص داده شد که می تواند در زمینه های مختلف از این شبکه مجازی جهت آموزش استفاده گردد.