مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
بحران کرونا
منبع:
پژوهش های فلسفی تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۱
305-331
حوزه های تخصصی:
این نوشته تلاش کرده است وجوهی از پدیدار کرونا که در دام مستوری افتاده اند را مورد مطالعه قرار دهد و به آنها مجال دهد تا خود را بنمایانند . در چنین جهتی ، مقاله بحث کوتاهی عرضه کرده است درباره ابعاد وضعیت بحرانی ناشی از بیماری های همه گیر با تاکید بر کرونا و نشان داده است که بحران مذکور سبب شده است که بحران های ناشی از کنش انسانی از پستوی خود خارج شوند و انسان را مجبور سازند تا وضعیت بحرانی خود را دریابد و درگیر آن شود . مقاله بحث کرده است که پاندمی کووید ۱۹ ، شش سطح بحران رابطه انسان با خود ، با فرهنگ ملی ، با طبیعت ، با دیگری ، با خدا ، و با علم را از پستو درآورده است و انسان را مجبور کرده است که در خود و در رابطه خود با غیر خود توقف کند . گرچه پدیدارشناسی پاندومی کووید ۱۹ زمانی به سرانجامی می رسد که سطوح شش گانه بحران مذکور به ترتیب از طریق وام گیری مفاهیم فلسفی«موقعیت های مرزی» ، «نزاع برای ارج شناسی» ، «گشتل» ، «دیگری» ، «نام خدا» و «بحران علم» مورد مطالعه قرار گیرند ، مقاله به دلایل روش شناختی ترجیح داده است ، درآمد آن را برگزار کند و به کمک واضع اصطلاح موقعیت های مرزی ، کارل یاسپرس ، منحصرا بر سطح نخست بحران توقف کند و به ایضاح آن بپردازد . مقاله بدین ترتیب با برشمردن دو خصلت اصلی موقعیت های مرزی یعنی تعارض و شکست ، و چهار موقعیت مشخص مرزی یعنی رنج ، جدال ، گناه و مرگ تلاش کرده است شرحی از بحران های ناشی از کرونا فراهم آورد و نشان دهد که بحران مذکور ، نقش های موقعیت های کلی و موقعیت های مرزی را جا به جا کرده است . اگر موقعیت های مرزی در شرایط عادی حاشیه ای بر متن موقعیت های کلی بوده است ، در شرایط کرونایی جاری این موقعیت های کلی مبتنی بر آگاهی است که حاشیه ای بر متن درگیری های وجودی در موقعیت های مرزی شده است و چون چنین است ضرورت دارد که نحوه مواجهه با آن از سطح اگزیستانسیل به سطح اگزیستانسیال و از خاستگاهی ناشی از اگزیستانس آدمی به موقعیت های کلی رودرروی دازاین تغییر جهت دهد .
بحران ویروس کرونا و سوء مدیریت مسئولیت اجتماعی شرکت: تحلیل واکنش کاربران شبکه های اجتماعی به اخبار منفی حول مسائل CSR(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت کسب و کارهای بین المللی سال سوم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۰ «ویژه نامه کرونا و کسب و کار»
33-52
حوزه های تخصصی:
بحران ویروس کرونا و اثرات زیستی، اجتماعی و اقتصادی آن تأثیر شگرفی بر اکثر کسبوکارها گذاشته است. در این میان، سو مدیریت کسبوکارها در قبال مسئولیتهای اجتماعی خود نسبت به بحران پیشآمده و انتشار اخبار منفی در شبکههای اجتماعی میتواند تبعات سنگینی بر آنها وارد سازد. شبکههای اجتماعی به کاربران امکان میدهند تا تبلیغات دهانبهدهان الکترونیکی منفی راجع به شرکتها ایجاد کنند. برای شناسایی عوامل این رفتار، یک خبر ساختگی راجع به ویروس کرونا و شرکت هواپیمایی ماهان در میان کاربران اینستاگرام توزیع شد تا قصد مشارکت آنها توضیح داده شود. بر این اساس مجموعهای از متغیرهای توضیحی بررسی شد که شامل آگاهی اجتماعی، آگاهی محیطی، ارزش سودمندی و نگرش نسبت به کامنت و اشتراکگذاری در مورد اخبار منفی CSR میشوند. این پژوهش از نوع توصیفی و پیمایشی بوده و جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان کاربر اینستاگرام دانشگاههای تبریز و تهران میشد. پرسشنامهها بهصورت الکترونیکی و به روش در دسترس توزیع و درمجموع 460 پرسشنامه گردآوری شد. تجزیهوتحلیل دادهها توسط نرمافزار SPSS و PLS نشان داد آگاهی اجتماعی بر آگاهی محیطی اثر مثبت میگذارد. همچنین باوجود آنکه تاثیر مثبت آگاهی اجتماعی و محیطی بر ارزش سودمندی تائید شد، اما نتوانست تاثیر معناداری با نگرش به کامنت و اشتراکگذاری نشان دهند. درنهایت نگرش بر قصد رفتاری کاربران تأثیر قابلتوجهی داشت، اما اثر ارزش سودمندی بر قصد رفتاری تائید نشد. یافتههای این مطالعه میتواند به سازمانهای مختلفی که نسبت به مسائل محیطی و اجتماعی احساس مسئولیت میکنند، بهواسطه تجزیهوتحلیل رفتار مشتریانشان و پیشنهادهای کاربردی که ارائه میدهد، کمک شایانی کند.
بررسی تأثیر ابعاد استراتژیک مدیریت ارتباط با مشتری الکترونیکی بر رضایت مشتریان در شرایط بحرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت کسب و کارهای بین المللی سال سوم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۰ «ویژه نامه کرونا و کسب و کار»
137-154
حوزه های تخصصی:
امروزه با شرایط بحرانی به وجود آمدن بیماری کرونا و با در خانه ماندن مردم نقش فروش آنلاین بیشازپیش پررنگ شده است. این در حالی است که باوجود در خانه ماندن، مشتریان در این شرایط بحرانی میتوانند با انجام چندین کلیک موارد موردنیاز خود را انتخاب و درب منزل تحویل بگیرند. بنابراین نقش فروش آنلاین در جلوگیری از انتقال بیماری و بحران بزرگتر مهم جلوه میکند. از طرفی تأثیر گذاشتن کسبوکارهای آنلاین بر رضایت مشتریان برای ادامه این خریدها بسیار مهم میباشد. با توجه به موارد بیانشده هدف از این پژوهش بررسی تأثیر ابعاد استراتژیک مدیریت ارتباط با مشتری الکترونیکی بر رضایت مشتریان بهواسطه کیفیت خدمات درک شده در شرایط بحرانی میباشد. این تحقیق از حیث هدف کاربردی، و از حیث روش پیمایشی و با استفاده از الگوی مدل یابی معادله ساختاری است. موردمطالعه این تحقیق تعداد 390 نفر از مشتریانی است که در زمان بیماری کرونا برای در خانه ماندن از وبسایت دی جی کالا خرید کردهاند. بر اساس یافتههای بهدستآمده مدیریت ارتباط با مشتری الکترونیک بر کیفیت خدمات و رضایت مشتریان تأثیر مثبت دارد. این در حالی است که نقش میانجی کیفیت خدمات درک شده در رابطه بین ابعاد استراتژیک مدیریت ارتباط با مشتری الکترونیکی و رضایت مورد تائید قرار گرفت.
تحلیل و بررسی نقش دولت در مدیریت و برنامه ریزی بحران های گردشگری؛ مطالعه موردی بحران کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت و برنامه ریزی گردشگری کنشی است جمعی که بازیگران مختلفی از سازمان ها و نهادهای دولتی و غیر دولتی در آن نقش آفرین هستند. مدیریت این پدیده هم در حالت عادی و هم در مواقع بحرانی ضروری است. یکی از مهم ترین کنش گران حوزه مدیریت گردشگری دولت است که نقش تسهیل گر و مقررات گزاری این حوزه را بر عهده دارد. اما پدیده ای که اکنون صنعت گردشگری را در ایران و کل جهان تحت تاثیر منفی قرار داده است بحران کرونا است. هدف این مقاله بررسی نقش دولت در مدیریت تاثیر این بحران در صنعت گردشگری است. سوال اصلی مقاله حاضر است که دولت چگونه می تواند پیامدهای بحران کرونا را در صنعت گردشگری ایران مدیریت کند؟ روش این مقاله توصیفی تحلیلی است. روش جمع آوری داده ها نیز کتابخانه ای است. نتایج مقاله نشان می دهد که دولت اولا بایستی برآورد درستی از میزان زیان-های ناشی از بحران کرونا در حوزه گردشگری داشته باشد و در ادامه با شناسایی حوزه هایی که کم و بیش دچار زیان و آسیب شده اند بخشش های مالیاتی را برای آن ها در نظر بگیرد. همچنین مهیا کردن فضای مجازی و فراهم کردن زیرساخت های این حوزه برای رونق بخش گردشگری از دیگر اقدامات مفید دولت برای حمایت از صنعت گردشگری در برابر بحران کروناست.
حقوق شهروندی و تقابل دو محور گفتمانی اسلام و غرب در بحران کرونا
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث مهم نظام های حقوقی و فلسفی در جهان بینی اسلام و غرب، نحوه بهره مندی انسان ها از حقوق شهروندی خویش است که تفاوت های بنیادینی میان آموزه های این دو گفتمان وجود دارد. این تفاوت به دیدگاه و اصول هر مکتب و تعریف آن از موضوع حقوق شهروندی باز می گردد که بر طبق آن، قوانین و مقررات موضوعه نیز به تبع تعریف و منشاء حقوق افراد، متفاوت می شود. احترام به حقوق شهروندی در وضعیت بحران، از مهم ترین وظایف هر حاکمیتی تلقی می شود که در شاخص هایی نظیر مسئولیت پذیری و پاسخ گویی مسئولان، ارائه خدمات عادلانه به تمامی شهروندان و ایجاد بستر مشارکت آگاهانه مردمی، تبلور می یابد. بروز و شیوع ویروس کرونا، از جمله بحران هایی است که از نظر گستردگی و دامنه تأثیرات، در نوع خود بی مانند بوده و در حال حاضر تمام کشورهای جهان را درگیر کرده است، اما نحوه مقابله هر حکومتی با این ویروس، بر اساس نوع جهان بینی و مبانی فکری مشخص آن نظام سیاسی بوده که به اقتضای خصوصیات جامعه خود، پاسخ متفاوتی به این بحران داده اند. بحران کرونا معیار و محک خوبی بود تا تفاوت میان نوع نگاه به انسان ها و حقوق شهروندی در گفتمان اسلامی و گفتمان لیبرال غربی آشکار شود؛ لذا این نوشتار سعی دارد نحوه مواجهه با کرونا را در تمدن غرب به محوریت آمریکا و تمدن اسلامی به محوریت ایران، مورد ارزیابی قرار دهد.
کاربرد استراتژی تصمیم گیری پاندا در شرایط بحرانی: با تمرکز بر بحران کرونا در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحرانها همیشه سختترین آزمون برای انواع نظریههای مدیریت هستند. نظریات مدیریتی اندکی وجود دارند که در در بحرانهای سهمگین نیز کارایی داشته باشند. در نتیجه، سازمانها و مدیران در عمل، هنگام بحرانهای بزرگ، بسیاری از کارکردها، ابعاد و وظایف خود را موقتاً متوقف میکنند. در این میان، عرصهی تصمیمگیری وضعیتی ویژه دارد، چرا که عرصهی تصمیمگیری به هیچ وجه قابل تعطیلی نیست. بر این اساس، نظریات کاربردی تصمیمگیری در شرایط بحرانی از ضروریترین نیازهای هر سازمان در هنگام بحران است. در این راستا، تلاش شده است تا با تمرکز بر استراتژی تصمیمگیری پاندا و توسعه این استراتژی، کاربرد این استراتژی تصمیمگیری در شرایط بحرانی تبیین شود. به این منظور، بحران کرونا به عنوان حیطه تمرکز انتخاب گردید. بحران کرونا به عنوان یکی از مهمترین بحرانهای بشری که در حال حاضر تمامی جهان را درگیر خود ساخته است، بهترین گزینه برای این هدف است بنابرین، روش موردکاوی چندگانه به عنوان روش پژوهش حاضر انتخاب گردید. نتایج این پژوهش نشان میدهد که ویژگیهای نتیجهگرایی، بازخور چندگانه، سرعت عمل و نگرش سیستماتیک چهار ویژگی اصلی روش پاندا هستند که این روش را برای شرایط بحرانی به صورت ویژه مناسب میسازند.
بحران کرونا و بازاندیشی فرهنگی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
این مقاله تحلیلی فرهنگی از پیامدها و تأثیرات فرهنگی بحران ویروس کرونا در ایران است. در ماه هایی که بحران ویروس کرونا شکل گرفته است این پرسش در کانون توجه جامعه و اندیشمندان ایران بوده است که این بحران چه دلالت هایی برای شیوهٔ زندگی و فرهنگ در ایران دارد؟ نگارنده در پی ارزیابی این پرسش است. در قسمت مقدمهٔ مقاله هدف و چگونگی و پرسش های اصلی مقاله را توضیح داده می شود. در قسمت دوم مقاله به تحیلی از مسئله مندی فرهنگ در ایران امروز پرداخته می شود و این که چگونه ذهنیت جمعی مردم ایران متأثر از بحران ویروس کرونا هوشیار و حساس و شده و به پرسشگری از امور بدیهی و طبیعی فرهنگ می پردازد. سپس سه دیدگاه دربارهٔ نحوهٔ صورت بندی کردن این پرسشگری ارائه می شود: 1) گفتمان تداوم؛ 2) گفتمان گسست؛ و 3) گفتمان بازاندیشی انتقادی. در قسمت سوم مقاله این گفتمان ها شرح داده می شود. رویکرد نگارنده به موقعیت کرونایی همسو با گفتمان بازاندیشی است. از این رو بخش مهم مقاله را به ویژگی ها و ابعاد این بازاندیشی انتقادی اختصاص داده شده است. نگارنده استدلال می کند که انفجار اطلاعات و دانش، آشنایی زدایی، بازاندیشی در نظام اولویت ها، دیجیتالی شدن مضاعف، افزایش توانش تطبیقی، افزایش تقاضای اجتماعی برای دانش، و در نهایت افزایش سوژگی و عاملیت، مجموعه عواملی هستند که گفتمان بازاندیشی را شکل می دهند. روش نگارنده در این مقاله تحلیل دیدگاه های شکل گرفته دربارهٔ پیامدهای فرهنگی بحران کرونا در ایران است. در عین حال، از تجربه های زیسته و درک های شهودی ام نیز کمک گرفته ام. تجزیه وتحلیل نظری مفاهیم و دیدگاه ها یکی از راهبردها برای فهم روایت های شکل گرفته از پیامدهای بحران کروناست.
آینده پژوهی تأثیرات بحران کووید 19 بر آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
در این مقاله به آینده های محتملی خواهیم پرداخت که بر اثربحران کرونا پیش روی آموزش عالی قرار خواهد گرفت. این مقاله از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی اکتشافی و از نظر روش، زمینه یاب مقطعی است. آینده پژوهی به عنوان یک حوزهٔ میان رشته ای جهت گیری این مقاله را تشکیل می دهد نحوهٔ جمع آوری داده ها میدانی است. داده ها از طریق ابزار پرسش نامهٔ بسته محقق ساخته گردآوری شد. در تهیه پرسش نامه از مقیاس گاتمن استفاده شد. پاسخگویان جمعی از خبرگان و متخصصان آموزش عالی هستند که به صورت راهبردی و هدفمند انتخاب شدند. نتایج در قالب سناریوهای آینده ارائه شده اند. سناریوهای محتمل برای کشف و اعتباربخشی سناریو مرجح در اختیار عده ای از خبرگان آموزش عالی قرار گرفت. در پیمایش مربوط به اعتباربخشی، 84 نفر از متخصصان و صاحب نظران آموزش عالی مشارکت داشتند. سناریوهای محتمل در هفت مؤلفه سازماندهی شدند: 1) هویت و جایگاه دانشگاه؛ 2) توجه به پایداری 3) ورود به دانشگاه؛ 4) تغییر سبک زندگی دانشگاهی؛ 5) بین المللی شدن؛ 6) یادگیری الکترونیکی؛ و 7) حکمرانی و مدیریت. یافته ها نشان داد خبرگان آموزش عالی اصل وجود تأثیرات و پیامدهای بحران کووید 19 برآموزش عالی را پذیرفته اند. همچنین، از دیدگاه آنان این تأثیرات بسیط و ساده نبوده و دارای ابعاد وسیع و متنوّعی است. همان گونه که ملاحظه شد، در هر یک از ابعاد هفت گانهٔ معطوف به آینده حداقل یک سناریو مرجّح با میانگین بالای 50درصد موافق وجود دارد. سه روند کلان که بیشترین احتمال وقوع را از نظر پاسخگویان دارند به ترتیب عبارت انداز: 1) تقویت یادگیری الکترونیکی(اما نه به صورت تحوّل بنیادین و مجازی شدن کامل)؛ 2) تغییر در سبک زندگی دانشگاهی؛ و 3) توجه بیشتر به مقولهٔ پایداری. این سه روند بیشترین سناریوهای مرجّح را در درون خود جای داده اند.
مناسک دینی و چگونگی نقش آفرینی نهاد دینی در بحران کرونا
منبع:
حوزه دوره جدید تابستان ۱۳۹۸ شماره ۷
72 - 89
حوزه های تخصصی:
بحران کرونا: بستری برای بازنگری در مسئله علم و دین از منظر «دین عامیانه»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله علم و دین از جمله مسائل اصلی در فلسفه دین به حساب می آید. رخدادهای به خصوص تاریخی بسترهایی هستند برای به محک گذاشتن الگوهایی که برای تبیین نسبت علم و دین در فلسفه دین مطرح شده اند. ازجمله این رخدادهای تاریخی که جامعه بشری امروز با آن دست به گریبان است می توان به بحران کرونا اشاره کرد. به نظر می رسد الگوهایی که تاکنون برای تبیین نسبت بین علم و دین مطرح شده اند همگی به واسطه نظری بودن توان بررسی واقعیّت انضمامی علم و دین را در ارتباط با بحران کرونا در ایران ندارند؛ واقعیّتی که به میزان زیادی بیش از آنکه تابع تحلیل های مفهومی باشد، تابع مؤلفه های اجتماعی است. مدعای این مقاله آن است که پیرامون این رخداد تاریخی، دیدگاهی که قائل به تعارض میان علم و دین است قابل اطلاق به وضعیت جاری در ایران نیست، ولی واقعیّت انضمامی حکایت از بروز تعارض هایی در مواجهه جامعه دینی با توصیه های علمی دارد. دلیل این اختلاف تضاد بین تحلیل مفهومی و واقعیّت انضمامی است. به نظر می رسد با در نظر گرفتن مقوله ای به نام «دین عامیانه» می توان این اختلاف را درک کرد. در این مقاله با به کار گرفتن مقوله «دین عامیانه»، که خصوصاً در مطالعات اجتماعی دین و از منظر پدیدارشناسانه قابل تصور است، تلاش می شود تا تبیینی از تعارض پیش آمده در ارتباط با بحران کرونا در ایران ارائه گردد. بدین منظور با بررسی ناکارآمدی دیدگاه های موجود در ارتباط با نسبت بین علم و دین در ادبیات این حوزه، گفته می شود که با در نظر گرفتن مقوله «دین عامیانه» می توان تبیینی از مسئله علم و دین به دست داد که مشخصاً در ایران پیرامون بحران کرونا قابل استعمال باشد.
چگونگی رویارویی رسانه های دولتی ایران با بحران کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوع رفتار رسانه های هر کشور در مواجهه با بحران های طبیعی و غیرطبیعی یکی از موضوعات مهم در امر مدیریت بحران است. فقدان وحدت رویه در عملکرد رسانه ها عموماً و رسانه های دولتی به طور خاص در شرایط بحرانی مدیریت افکار عمومی را با چالش مواجه می سازد. در این پژوهش با طرح این سوال که عملکرد رسانه های دولتی ایران در یک هفته اول بحران کرونا چگونه بوده تلاش شده تا با ارائه یک چارچوب مفهومی و تبیین «نقش رسانه ها در بحران»، عملکرد سه خبرگزاری دولتی ایرنا، صداوسیما و فارس واکاوی شود. بدین منظور با بهره مندی از روش تحلیل محتوا، عملکرد سه خبرگزاری فوق در موضوع نوع راهبرد انتخابی برای مواجهه با بحران مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد اگرچه متغیر مهم انتخابات دوم اسفند 1398 در اتخاذ راهبردهای متفاوت توسط این خبرگزاری ها اثر داشته اما هر سه خبرگزاری (البته با تفاوت های معنادار) بعد از گذشت چند روز از آغاز بحران از راهبرد «منفعل(بحران گریزی)» به سمت اتخاذ راهبرد «فعال(بحران پذیری)» تغییر جهت داده اند.
نحوه مواجهه دولت ها با پاندمی کوید 19 و تأثیر این بحران بر بازتعریف حیطه اختیارات و مسئولیت های دولت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
31 - 60
حوزه های تخصصی:
شیوع بیماری کوید 19 دنیا را با یک بحران کم سابقه مواجه کرد؛ ویژگی های منحصر به فرد ویروس کرونا، یعنی سرعت و سهولت انتقال آن، دولت ها را غافلگیر و از قدرت کنترل بحران ناتوان ساخت، در نتیجه تقریباً هیچ یک از دولت ها عملکرد مطلوبی در زمینه مهار بحران نداشتند، اما دنیا شاهد طیف وسیعی از عملکرد دولت ها در مدیریت بحران بود؛ بررسی نحوه مواجهه دولت ها با این بحران نشان می دهد که میان حاکمیت سیاست و اقتصاد لیبرال از یک سو و ضعف عملکرد دولت ها در مدیریت بحران از سوی دیگر، رابطه مستقیم وجود داشته و اقتصادهای لیبرال کمترین آمادگی را برای مهار بحران کرونا از خودنشان داده اند. در ایران از یک سو ساختار نظام سیاسی، جایگاه اخلاق در حکومت دینی و مسئولیت های اجتماعی حکومت به کاهش تلفات انسانی کمک کرد و از سوی دیگر برخی موانع زیرساختی نظیر ضعف بنیه اقتصادی و ناتوانی دولت در ارائه کمک های مالی به صاحبان مشاغل باعث برخورد ناکارآمد و منفعلانه با بحران گردید. دراین پژوهش از روش ترکیبی(کمی و کیفی)و تحلیلی استفاده شده و داده ها از طریق مطالعات کتابخانه ای جمع آوری شده است.
بحران کرونا و برنامه آلمان در ریاست دوره ای بر شورای اتحادیه اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جهان پساکرونا تحت تأثیر ملی گرایی سیاسی و اقتصادی، رقابت در تولید و توزیع واکسن و تقویت گفتمان جدید نظم جهانی با تحولات جدیدی روبرو است. مطالعه تأثیر متقابل این تحولات بر برنامه آلمان در ریاست دوره ای بر شورای اتحادیه اروپا در نیمه دوم 2020، به عنوان نخستین سیاست برنامه ریزی شده اروپایی پس از کرونا، در فهم اثرات این پدیده ضروری است. بررسی محتوایی اظهارات مقامات آلمان و برنامه های آنها در حوزه های مختلف بویژه اقتصادی و سیاست خارجی، نگارندگان این مقاله را در پاسخ به این پرسش اصلی یاری می کند که «بحران کرونا چگونه و چه تأثیراتی بر ریاست دوره ای آلمان بر شورای اروپا گذاشته است؟» این پژوهش از نوع کیفی و با استراتژی قیاسی است و با بررسی تغییرات صورت گرفته در برنامه مدیریت اروپایی آلمان به این نتیجه رسیده که این کشور درصدد است از «مدیریت بحران کرونا» در دوره ریاست به عنوان فرصتی برای ترمیم و تقویت رهبری اقتصادی و اخلاقی خود و تقویت جایگاه سیاسی خود در صحنه بین الملل در دوران پساکرونا استفاده کند. جمهوری اسلامی می تواند از این فرصت برای مدیریت سیاست های ضدایرانی قدرت های اروپایی و شکل دادن به همکاری موثر چندجانبه و کاهش انتقاد از نقش منطقه ای ایران استفاده کند.
تاثیر بحران کرونا بر همبستگی اتحادیه اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۳ (پیاپی ۶۳)
125 - 156
حوزه های تخصصی:
با توجه به اینکه همبستگی روح فرآیند همگرایی اروپا در دوران بعد از جنگ جهانی دوم محسوب می شود. این مقاله در صدد پاسخگویی به این پرسش است که بحران کروناویروس سال2020 چه تاثیری بر همبستگی اروپا داشته و ضعف یا فقدان این همبستگی چگونه فرایند همگرایی اروپا را تحت تاثیر قرار داده است؟ فرضیه این است که ضعف همبستگی اروپایی در مقابله با بحران کرونا موجب تشدید رویکردهای ملی گرایانه در کشورهای عضو اتحادیه اروپا شده است و تشدید شکاف ها در اروپا و نیز بی توجهی به دستاوردهای فراملی، این اتحادیه در پی داشته است. یافته های مقاله نشان می دهد مواردی همچون ناامید شدن شهروندان اروپایی از وجود همبستگی، تشدید گرایش به سمت سیاست های ملی گرایانه، تشدید شکاف های شمال و جنوب و مرکز- پیرامون در اروپا و خدشه دار کردن ایده اروپای بدون مرز از مهمترین تاثیرات بحران کرونا بر همبستگی اتحادیه اروپا است. اتحادیه اروپا در واکنش به این بحران با استفاده از تجربیات بدست آمده از مدیریت بحران های قبلی، تقویت حکمرانی را مورد توجه قرار داده تا با توسل به آن بتواند تاب آوری خود را هر چند با هزینه سیاسی بالا افزیش دهد.
سازوکار اعتماد مردم به عملکرد دولت در شرایط شیوع کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال ششم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
1-34
حوزه های تخصصی:
امروزه شیوع ویروس کرونا در ایران و سراسر جهان تبدیل به یک مسئله اجتماعی شده و به نوبه خود جایگاه، کارکرد و اهمیت نهاد دولت ها را نیز آشکار نموده است. این مقاله با هدف تحلیل جامعه شناختی اعتماد مردم به عملکرد دولت در شرایط شیوع کرونا از نظریه های زتومکا و برناد باربر استفاده گردیده است. روش تحقیق پژوهش «پیمایش» بوده و جامعه آماری آن را افراد 15 سال به بالای کشور در سال 1399 تشکیل می دهند. از طریق فرمول کوکران حجم نمونه تحقیق برابر با 1600 نفر برآورد گردیده و شیوه نمونه گیری از نوع «نمونه گیری چندمرحله ای» می باشد. یافته ها نشان می دهد که بحث اعتماد به عملکرد دولت هم متوجه مجموعه ای از رفتارها و انتظارات ابزاری نسبت به نظام سیاسی و نیز بعد ارزش شناختی اعتماد در قبال نظام سلامت می با شد. به طور مشخص و متأثر از ایده نظری زتومکا، اعتماد مردم کشور به نظام سیاسی از نوع «اعتماد ابزاری» بوده که کماکان در سطح «اعتماد پایه» می باشد؛ در مقابل، اعتماد به نظام پزشکی و سلامت که اعتمادی مبتنی بر انتظارات اخلاقی و نیز «اعتماد ارزش شناختی» میباشد، در حد بسیاری افزایش یافته است. همچنین در بررسی اعتماد مردم به عملکرد مجموعه دولت مشخص شد که مؤلفه های اعتمادساز از معرف های هر دو نوع اعتماد تشکیل می شود؛ به عبارتی مردم وقتی وارد تعامل و همکاری با مجموعه دولت می شوند بتدریج به رعایت رفتارهای بهداشتی فردی و جمعی می پردازند و از حجم انتقادات کاسته می شود که به نوبه خود زمینه های همکاری مردم را فراهم می سازد.
رهبری سیاسی و بحران کرونا؛ مطالعه موردی آمریکا، هندوستان و آلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
77 - 102
حوزه های تخصصی:
پس از اعلام رسمی وجود اولین موارد ابتلا به ویروس کوید-۱۹ در اواخر دسامبر سال ۲۰۱۹ در چین، طولی نکشید که این بیماری به سرعت در اکثر کشورهای جهان شیوع پیدا کرد و جهان را در وضعیتی استثنایی قرار داد. دولت های مختلف واکنش های گوناگونی به این بحران داده اند. نکته قابل توجه این است که متغیرهایی مانند نوع رژیم سیاسی، ساختار حکومت و ظرفیت دولت ها نیز لزوماً ارتباط مستقیم و تعیین کننده ای با نحوه واکنش کشورها به این بحران و پیامدهای آن نداشته است. به عنوان مثال تعداد قربانیان ناشی از این بیماری در کشورهای توسعه یافته ای مانند آمریکا، اسپانیا، بریتانیا و ایتالیا بسیار بالاتر از دیگر کشورهای با ظرفیت ها و زیرساخت های محدودتر بوده است. براین اساس، پرسش اصلی ما این است که «علت رفتار متفاوت کشورهای مختلف در مقابل بحران همه گیری کرونا چیست؟». فرضیه این مقاله نیز این است که «در زمان بحران، مهم ترین عامل در تعیین واکنش و اقدامات کشورها، رهبری سیاسی و شیوه های متفاوت معنابخشی اوست». این مقاله با به کارگیری «مدل رهبری CIP» و تقسیم شیوه های رهبری و معنابخشی به کاریزماتیک، ایدئولوژیک و پراگماتیک و با مطالعه موردی تجربه کشورهای هندوستان، ایالات متحده آمریکا و آلمان، ضمن اثبات و تأئید فرضیه مقاله، به این نتیجه رسیده است که نوع رهبری پراگماتیک کارآمدی بیشتری در شرایط بحرانی اخیر داشته است.
بحران کرونا و تغییر پویش های راهبردی نظام بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
401 - 422
حوزه های تخصصی:
بحران کرونا با مطرح کردن مقوله ای جدید در باب امنیت به نام امنیت بهداشت و درمان، اکثر کشورهای جهان را در اَشکال مختلف درگیر کرده است. برخی کشورها به جای آنکه به سمت همکاری برای مقابله با این چالش ها پیش بروند، به سمت رقابت و ناسازواری حرکت می کنند که نتیجه آن، شکل گیری الگوهای جدیدی در نظم بین المللی است. در این چهارچوب، این پرسش مطرح می شود که «بحران کرونا چه تأثیری بر پویش های راهبردی نظام بین الملل و الگوی نظم جهانی خواهد گذاشت؟» در پاسخ به عنوان فرضیه می توان گفت بحران کرونا به عنوان «متغیر مداخله گر و پیشران» باعث تسریع در روند تغییرات راهبردی نظام بین الملل از گذشته شده؛ به گونه ای که دیگر الگوهای نظم لیبرالی جوابگوی نیازها و دغدغه های متنوع بشری نیست و نظام جهانی بیشتر به سمت الگوهای غیرغربی روابط بین الملل و نظام های سیاسی مسئولیت پذیرتر همانند الگوهای شرقی و یا مدل دولت سازی فراملی موردنظر نظریه پردازان انتقادی پیش می رود. بدین ترتیب، بحران کرونا را نمی توان به عنوان یک متغیر مستقل در نظر گرفت که تغییردهنده اساسی نظم بین المللی باشد؛ بلکه یک «متغیر مداخله گر و شتاب دهنده» است که روند تغییر در نظم بین المللی موجود را شدت خواهد بخشید. درخصوص این موضوع که با وقوع بحران کرونا، نظم بین المللی موجود شاهد تغییر و تحولاتی بوده اختلاف نظر وجود ندارد، اما بر سر اینکه این تغییرات، شدت و عمقش چگونه خواهد بود و یا اینکه نحوه مدیریت این بحران چگونه باید باشد، اختلا ف نظر وجود دارد. در این مقاله با بهره گیری از روش توصیفی_تحلیلی و استفاده از نظریات خبرگان روابط بین الملل به بررسی تأثیر بحران کرونا بر پویش های راهبردی نظام بین الملل و آینده نظام جهانی خواهیم پرداخت.
چرخش به سمت الگوی دولت حداکثری «پیامد ناگزیر بحران «کرونا» بر تغییر الگوهای حکمرانی جهانی»
منبع:
حکمرانی متعالی سال اول تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
49 - 56
حوزه های تخصصی:
انباشته بودن قدرت در دست دولت، با حق بلامنازع حاکمیت مردم در اِعمال قدرت و همچنین حق تعیین سرنوشت سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی شهروندان وفق اسناد حقوقی و موازین بین المللی، در مغایرتِ کامل است. به باور این نوشتار، توجه به حق مشارکت شهروندان و پذیرش حداکثری این حق از سوی دولت ها، گذشته از توجیهات نظری، بنا بر ملاحظات واقع گرایانه نیز، امری بایسته است. با وصف این، در شرایط کنونی و همه گیری ناشی از پدیده کرونا، تغییرات محسوسی در نحوه حکمرانی جهانی رخ نموده و دولت ها با این توجیه که تحدید حق ها به معنای ترجیح حق حیات و زندگی شهروندان بر هر امر دیگری است، به سمت سیاست مبتنی بر محدودیت و ممنوعیت هرگونه مشارکت شهروندان متمایل شده اند. بدین منظور در مقاله پیش رو در پی شناسایی دلایل چرخش واضح دولت ها و تغییر محسوس در الگوهای حکمرانی جهانی و همچنین تأکید بر این مسئله هستیم که این تغییر نحوه حکمرانی، به ناگزیر و هر چند مقطعی، راه را در مسیر دخالت و هدایت و نظارت گری بیشتر دولت می گشاید.
آمریکا و چین؛ بررسی دو الگوی حکمرانی در عصر کرونا
منبع:
حکمرانی متعالی سال اول تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
162 - 170
حوزه های تخصصی:
یکی از عمیق ترین حوزه هایی که با شیوع کرونا مورد پرسش قرار گرفت شیوه حکمرانی در کشورهای مختلف است. از چین تا آمریکا همه کشورها با بحران اقتصادی سیاسی مواجه شده اند. تنها تفاوت این کشورها با هم_ فراسوی مارکسیسم، سوسیالیم و لیبرالیسم_ شیوه حکمرانی آن ها است. این که سیستم های حکومتی با چه سرعتی به کرونا واکنش نشان دادند؟ چقدر در برخورد با این بحران پویا بودند؟ فرایند سیاستگذاری خود را تا چه اندازه متناسب با شرایط بحران تنظیم کردند؟ جایگاه جهانی آمریکا و چین و رقابت میان این دو کشور چه تاثیری بر مدیریت بحران داشته است؟ پیامدهای بحران کرونا بر رقابت راهبردی میان دو کشور چگونه خواهد بود؟ چند سوال مهم و اثرگذار است که از پی پاسخ های آن ها می توان به ارزیابی کیفیت حکمرانی حکومت ها دست یافت. یافته ها در این مقاله که با روش تحلیل محتوا به ارزیابی نظرات صاحبنظران و کارشناسان پرداخته، نشان می دهد اگر جهانی که پس از این بحران می آید جهانی باشد که در آن ایالات متحده تسلط کمتر و کمتری داشته باشد- تصور این تقریبا غیرممکن است که امروز هر کسی در مورد «لحظه تک قطبی» بنویسد- این روند تقریبا جدید نیست. این روند لااقل یک دهه است که رخ نموده است. تا حدودی، این نتیجه آن چیزی است که آن را «ظهور دیگران» نامیده اند (که این «دیگران» می تواند اشاره خاصی به چین باشد) که با وجود اینکه قدرت اقتصادی و نظامی مطلق آمریکا همچنان روندی رو به رشد دارد اما موجب افول و کاهش مزیت نسبی آمریکا شده است.
مطالعه تطبیقی تعدیل و تفسیر قراردادهای خصوصی در بحران اقتصادی ناشی از کرونا
منبع:
اندیشه حقوقی دوره اول تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
38 - 55
حوزه های تخصصی:
در قراردادهای خصوصی، طرفین ملزم به رعایت قواعد آمره و تعهدات ناشی از آن می باشند؛ البته مشروط بر این که مخالف نظم عمومی یا اخلاق حسنه نباشد و در صورت اختلاف، این آزادی مشروع طرفین در انعقاد و اجرای قرارداد می تواند توسط دادگاه محدود و بر اساس اصل قانونی معروف: "هیچ کس نمی تواند اعمال حق خویش را باعث تضرر به غیر قرار دهد" به نفع طرف دیگر قرارداد، تعدیل شود. همچنین طبق نظریه عدالت معاوضی، که در قانون تعهدات فرانسه در مواردی از طرف ضعیف قرارداد حمایت لازم را به عمل می آورد، می توان رد پای آن را در حقوق ایران، به ویژه در قانون تجارت الکترونیک در حمایت از طرف ضعیف قرارداد، در مواجهه با طرف حرفه ای قرارداد مشاهده نمود. آنچه الهام بخش این تحقیق است اصلاح قانون تعهدات فرانسه، به ویژه در تبیین قواعد تعدیل و تفسیر قراردادهای خصوصی است که به عنوان منبعی برای نحوه تعدیل و تفسیر قراردادهای خصوصی در بحران اقتصادی ناشی از شیوع ویروس کرونا می باشد. با بررسی قوانین موضوعه، به خصوص قانون مدنی ایران، می توان به این نکته اشاره کرد که با بهره گیری از ابزارهای حقوقی موجود در آن می توان در مواجهه با قراردادهای خصوصی، که در آنها عدالت یا انصاف نسبت به یک طرف قرارداد رعایت نشده، آن را تعدیل یا تفسیر نمود. گاهی اوقات نیز قرارداد خصوصی، که با مشکل یا سختی در اجرای تعهد مواجه شده، تعدیل قرارداد، سعی در هر چه بهتر اجرا شدن آن با شرایط ایجاد شده را دارد.