مطالب مرتبط با کلیدواژه

داستان فارسی


۱.

نقد کتاب: بحثی در ساختار و پژوهش تاریخ ادبیات داستانی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تاریخ ادبیات ایران داستان فارسی شکل گیری و تکوین تا 1332ش حسن میرعابدینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵۰ تعداد دانلود : ۱۳۶۲
تاریخ ادبیات داستانی ایران نوشته حسن میرعابدینی در اصل حاصل پژوهش ایشان در چارچوب طرح تطور مضامین ادبیات داستانی در فرهنگستان زبان و ادب فارسی بوده و پیش تر انتشارات این نهاد، ویرایش دیگری از آن را در دو جلد، در سال های (1387 و 1391) منتشر کرده بود. پس از مدتی، انتشارات سخن ویرایش تازه این کتاب را با تغییراتی چشم گیر، در یک جلد و این بار با ویرایش احمد سمیعی(گیلانی) روانه بازار نشر کرده است. این کتاب شکل گیری و تکوین جریان های گوناگون داستان فارسی را از آغاز تا 1332ش بررسی کرده است. این بررسی به مباحث کمتر دیده شده همچون تأثیر سفرنامه ها و قصه های عامیانه در شکل گیری داستان فارسی، دیباچه نخستین رمان های فارسی، رمان های دینی، داستان های پلیسی و جنایی و... پرداخته و به تبع آن آثار و نویسندگان دیده نشده ای را معرفی کرده است. ما در این جا به اجمال ساختار، شیوه تحلیل، نوآوری ها، ارتباط این اثر با پژوهش های پیشین و پژوهش های آتی و ... را بررسی می کنیم.
۲.

تحلیل شیوه های گوناگون بازنمایی گفتار در داستان های فارسی قبل و بعد از نهضت ترجمه در عصر قاج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نهضت ترجمه داستان فارسی بازنمایی گفتار شیوه های بازنمایی گفتار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷۵ تعداد دانلود : ۱۳۳۲
بازنمایی گفتار از مهم ترین ابزارهای نویسندگان در تألیف متون روایی و به خصوص داستان به شمار می رود. نقل قول مستقیم و غیرمستقیم، که دو شیوه بازنمایی گفتار هستند، نام های آشنایی در زبان فارسی محسوب می شوند، اما درباب بازنمایی گفتار در زبان فارسی کمتر بحث شده است. مقاله حاضر به بررسی و مقایسه شیوه های گوناگون بازنمایی گفتار در داستان های فارسی قبل از نهضت ترجمه در دوره قاجار و داستان های تألیف شده بعد از این نهضت می پردازد و ویژگی های بسامدی، کارکردی و زبان شناختی هرکدام از مقوله های بازنمایی گفتار را ارزیابی می کند. برای این کار از الگوی بازنمایی گفتار سمینو و شرت (2004) بهره گرفته شده است که برپایه الگوی لیچ و شرت (1990) استوار است. داده های این تحقیق از هفت داستان فارسی مربوط به قبل از نهضت ترجمه و هفت داستان مربوط به بعد از این نهضت با حجم برابر انتخاب شده است. در پایان، این نتیجه حاصل شد که گفتار مستقیم (آزاد) بیشترین کاربرد را در داستان های قبل و بعد از دوره ترجمه به خود اختصاص داده است که دلیل آن نیز ماهیت این مقوله در دادن حالت نمایشی به گفتار و زنده و ملموس تر جلوه دادن آن است. کاربرد زیاد گفتار مستقیم (آزاد) در داستان های جدید با توجه به اهمیت یافتن فردیتِ شخصیت های داستانی در رمان های مدرن نیز توجیه پذیر است. همچنین، در طول زمان از تعداد گفتار مستقیم (آزاد) و روایت کنش گفتار به منزله شیوه های بازنمایی گفتار کاسته شده و بر تعداد گفتار غیرمستقیم و خصوصاً غیرمستقیم آزاد افزوده شده است.
۳.

خواندن و عناصر مرتبط با آن در ادبیات داستانی تألیفی و ترجمه ای فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خواندن داستان فارسی داستان ترجمه شده تحلیل محتوا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۱ تعداد دانلود : ۵۲۱
هدف: تعیین کمیّت حضور عناصر مرتبط با خواندن در ادبیات داستانی تألیفی در مقایسه با عناوین ترجمه شده طی سال های 1390-1395. روش شناسی: پژوهش کاربردی حاضر با روش تحلیل محتوا روی پرشمارگان ترین کتاب های حوزه ادبیات در گروه سنی بزرگسال انجام شده است. 34 عنوان کتاب با نمونه گیری هدفمند مطالعه و تحلیل شده است. کدها، واژگان، جملات، یا بخش هایی از داستان هستند که به نحوی درباره خواندن، مطالعه، و مضامین مرتبط با کتابداری است. از سیاهه وارسی برای گردآوری داده استفاده شد. یافته ها: درمجموع، 791 کد شناسایی شد. شش کتاب تألیفی و یک کتاب ترجمه شده هیچ گونه کدی نداشتند. پرتکرارترین کد در هر دو گروه آثار مربوط به واژه کتاب (شیء)، و کمترین میزان فراوانی در گروه آثار تألیفی به استفاده از شخصیت کتابفروش و در گروه آثار ترجمه شده به حضور واژه کتابخانه (شئ) بازمی گردد. نتیجه گیری: با اینکه میزان رخداد عناصر مربوط به خواندن در هر دو گروه آثار مطالعه شده ضعیف است، نویسندگان آثار ترجمه شده توجه بیشتری برای کاربست این مضامین در آثار خود داشته اند.
۴.

جامعه شناسی ادبی آثار فریبا وفی (با تکیه بر زمینه های طلاق عاطفی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بررسی ادبی و جامعه شناخی داستان فارسی فریبا وفی طلاق عاطفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۲ تعداد دانلود : ۴۹۲
یکی از بحران های اجتماعی که به شکل پنهانی پایه های خانواده معاصر را تهدید می کند، طلاق عاطفی است. فقر عاطفی در روابط زناشویی کارکردهای خانواده را در تأمین سلامت روانی اعضا مختل ساخته و در نتیجه سلامت جامعه را نیز با خطر مواجه می سازد. شماری از آثار داستانی در کنار بازتاب وقایع اجتماعی به پدیده طلاق عاطفی نیز توجه کرده اند. مقاله حاضر با رویکرد تفسیری و ادغام مقوله های مستخرج از آثار، دو داستان خانواده محور را براساس طلاق عاطفی و با توجه به ویژگی های ادبی، زبانی و جامعه شناختی بررسی کرده است. داستان های منتخب عبارت است از پرنده من و رؤیای تبت (از فریبا وفی). خانواده محور بودن داستان ها، استقبال از آثار و کسب جوایز متعدد از دلایل انتخاب این آثار است. طلاق عاطفی در سطح ادبی با توجه به عناصر داستانی (موضوع، درون مایه، شخصیت، گفتگو، فضا و کشمکش) بررسی و تحلیل شده است. در سطح زبانی بار معنایی جمله ها و در سطح جامعه شناختی علل و نتایج طلاق عاطفی شناسایی و بررسی شده است. بررسی ها نشان می دهد که سطح پایین ارتباطات کلامی و عاطفی، نبود همدلی، احساس تنهایی و کوتاهی شوهر در تعهدات خانوادگی عوامل اصلی در بروز طلاق عاطفی است و پنهان سازی، سازگاری، ترک خانه و تمایل به جنس مخالف راهکارهای شخصیت های زن در مقابله با این پدیده است.
۵.

عناصر گروتسک و مدرن گرایی در رمان شازده احتجاب گلشیری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: داستان فارسی هوشنگ گلشیری شازده احتجاب گروتسک مدرن گرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۷ تعداد دانلود : ۶۳۹
پایبندی به فرم و شگرد در داستان، استخوان بندی اندیشه های گلشیری را تشکیل می دهد. او به دنبال نمایش حرکت و پویایی در ادبیات، به سنت شکنی دست زد و داستان را به ابزاری برای شناخت خود و دیگران مبدل ساخت و با این دیدگاه در رمان شازده احتجاب به جستجو در اعماق و نفوذ در لایه های پنهان ذهن شخصیت ها و کشف و شناخت خود و دیگران و بیان حقایق جامعه با استفاده از برهم زدن ترتیب و توالی پیوسته زمان پرداخت و با بهره گیری از ژانر گروتسک، چشم خوانندگانش را به روی حقایقی گشود که در زندگی روزمره در مواجهه با واقعیت به ورطه فراموشی سپرده شده بود. نویسندگان در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی شگرد های مدرن در این رمان پرداخته و به این نتیجه دست یافته اند که شازده احتجاب توانسته مدرن گرایی نویسنده اش را به نمایش درآورد و به دلیل مشخصه های عدول از هنجارهای عادی و پذیرفته شده، مسخ شدگی، برانگیختن خنده تلخ و نفرت آور، جان بخشی به اشیاء، تصویر دیوانگی در معنای رمانتیک، ترسیم فضاهای تاریک، رعب آور، تشریح شکنجه های هولناک و نشان دادن مرگ تلخ با بهره گیری از استعاره و مجاز، تصویرگر وقایع روی داده برای چهار نسل از یک سلسله در ژانر گروتسک باشد.
۶.

عناصر گروتسک و مدرن گرایی در رمان شازده احتجاب گلشیری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: داستان فارسی هوشنگ گلشیری شازده احتجاب گروتسک مدرن گرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۹
پایبندی به فرم و شگرد در داستان، استخوان بندی اندیشه های گلشیری را تشکیل می دهد. او به دنبال نمایش حرکت و پویایی در ادبیات، به سنت شکنی دست زد و داستان را به ابزاری برای شناخت خود و دیگران مبدل ساخت و با این دیدگاه در رمان شازده احتجاب به جستجو در اعماق و نفوذ در لایه های پنهان ذهن شخصیت ها و کشف و شناخت خود و دیگران و بیان حقایق جامعه با استفاده از برهم زدن ترتیب و توالی پیوسته زمان پرداخت و با بهره گیری از ژانر گروتسک، چشم خوانندگانش را به روی حقایقی گشود که در زندگی روزمره در مواجهه با واقعیت به ورطه فراموشی سپرده شده بود. نویسندگان در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی شگرد های مدرن در این رمان پرداخته و به این نتیجه دست یافته اند که شازده احتجاب توانسته مدرن گرایی نویسنده اش را به نمایش درآورد و به دلیل مشخصه های عدول از هنجارهای عادی و پذیرفته شده، مسخ شدگی، برانگیختن خنده تلخ و نفرت آور، جان بخشی به اشیاء، تصویر دیوانگی در معنای رمانتیک، ترسیم فضاهای تاریک، رعب آور، تشریح شکنجه های هولناک و نشان دادن مرگ تلخ با بهره گیری از استعاره و مجاز، تصویرگر وقایع روی داده برای چهار نسل از یک سلسله در ژانر گروتسک باشد.
۷.

بازنمایی تجربۀ زیستۀ فمینیستی در داستان فارسی (نمونۀ مورد مطالعه: ترلان)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: داستان فارسی ترلان فمینیسم ایرانی بازنمایی فریبا وفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۷ تعداد دانلود : ۱۳۷
فرض بنیانی پژوهش این است که با آغاز مدرنیزاسیون در زمان پهلوی اول و تشدید آن در زمان پهلوی دوم، تضاد میان سنت و مدرنیسم و تأثیر مدرنیته بر قشر زنان در جامعه بیشتر شد و بخشی از این تضاد در آثار ادبی ِ داستان ایرانی بازنمایی شده است. پرسش پژوهش این است که: زن ایرانی در سال های منتهی به انقلاب سال 1357ه.ش. و هم زمان با آن، تغییرات اجتماعی و مدرن شدن خود و جامعه را چگونه زیسته و تجربه کرده است؟ و این تجربه چگونه در داستان فارسی بازنمایی شده است؟. پارادایم مورد استفاده در این مطالعه، کیفی، روش اجرا کیفی و انتخاب نمونه، هدفمند است. داستان بلند «ترلان» با این فرض به عنوان یک نمونه نمایا برای بررسی انتخاب شده است که مؤلفه هایی از تجربه زیسته فمینیستی را بازنمایی می کند. در این پژوهش برای بررسی موضوع از چند رویکرد فمینیستی ِجامعه شناختی استفاده شده است. نتیجه تحقیق نشان می دهد که هر چند تضاد میان جامعه سنتی با جامعه مدرن و تأثیر مدرنیزاسیون سرمایه دارانه بر روبناهایی چون حقوق فردگرایانه و برابری خواهانه، خانواده، ادبیات، زنان و فمینیسم ایرانی در نمونه مورد مطالعه بازنمایی شده اما این بازنمایی ساختار محکم و نمود شفافی ندارد.