مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
زیبایی
منبع:
اخلاق سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۵ (پیاپی ۵۷)
11 - 34
حوزه های تخصصی:
زیبایی در قرآن کریم از جایگاه و ارزش والایی برخوردار بوده، لذا در آیات بسیاری با استفاده از عناصر عینی و ذهنی فرهنگ آن به مخاطبین القاء شده است. از سویی هدف نهایی تعلیم و تربیت در اسلام، دستیابی به نوعی حیات طیبه و پاک است که عاری از هرگونه آلودگی و پلیدی باشد. بر این اساس نگارنده در این پژوهش بر آن است تا مبانی زیبایی شناختی حیات طیبه در آیات الهی را تبیین نماید. نتیجه این تحقیق که با روش تحلیل محتوا صورت پذیرفته، نشان می دهد: زیبایی و زشتی، صرفاً اموری ذهنی و ذهن گرایانه نیستند، بلکه در عرصه های مختلف زندگی آدمی هویدا شده و به منصه ظهور می رسند. ازاین رو در آیات قرآن کریم به صورت مکرر به زشتی و زیبایی امور و پدیده ها در عرصه ها و شئون مختلف وجود آدمی همچون قلب، اندیشه و اعتقاد، عواطف و عمل فردی و جمعی، اشاره و به اهمیت شناسایی آن تذکر داده شده است. این شناسایی می تواند باعث اجتناب انسان از زشتی ها و آلودگی ها، و به تبع آن مشاهده حق و حقیقت و دوری از باطل شده و او را در نیل به حیات طیبه یاری نماید.
زیبایی و ارتباط آن با صورت در نظام فلسفی آکوئیناس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نشریه فلسفه سال ۴۷ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
1 - 20
حوزه های تخصصی:
در توماس زیبایی امری متافیزیکی است و با وجود پیوند دارد، از اینرو می توان وجود را ریشه و اصل زیباییِ اشیاء تلقی کرد. صورت نیز مفهومی کلیدی در زیبایی شناسیِ تومایی و اساسِ زیباییِ امور است. هر چیزی که وی راجع به زیبایی می گوید، بیانگر ابتنای آن بر صورت است. در نظام تومایی صورت شیء، با فعلی ت آن شیء مرتبط است. صورت، معیارِ درونیِ زیبایی شیء است. همچنین سه معیارِ عینیِ زیبایی که توماس ذکر می کند، هر یک، صراحتا یا به طور تلویحی، به مفهوم صورت اشاره می کند. از طرف دی گر، توماس زیبایی را با شناخت مرتبط دانسته و ادراک امر زیبا را ادراکی شناخت ی قلمداد می کند. فعلِ «دیدن» یا فعل «ادراک کردن» فعلی است که فاعل شناسا در طی آن یک واقعیت صوری را درک می کند. پس از نظر توماس، عمل ذهن شناساننده، شکل دهنده زیبایی است و صورت حلقه اتصالِ ذهنِ شناسنده زیبایی و شیء زیبا و به عنوان واسطه ای است که ذهن، ش یء را از طری ق آن می شناسد. پس می توان صورت را واسطه عین و ذهن تلقی کرد؛ زیرا صورت، هم جنبه معقول شیء زیبا است و هم اصل ساختاری شیء انضمامی است و با مؤلفه های عینی زیبایی در ارتباط است.
تحلیلی بر زیبایی شناسی تکاملی از منظر استیون دیویس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زیبایی شناسی تکاملی از منظری طبیعت باورانه در پی تبیینی تکاملی از هنر و زیبایی است. استیون دیویس در زمره ی شاخص ترین فیلسوفانی است که در این عرصه فعالیت می کند. وی به ویژه در کتابِ گونه هنرور، در مقامِ یک فیلسوفِ نقاد، نظریه های متنوعی را که در برنامه ی پژوهشی زیبایی شناسی تکاملی ارائه شده است معرفی و نقد می کند. اما درنهایت هیچکدام از تبیین های تکاملی موجود از هنر را قانع کننده نمی یابد و در عین حال بر این رأی است که هنر و زیبایی محصول فرایند تکاملِ زیستی هستند. نتیجه آنکه وی باور دارد موضعی شک گرایانه دراین باره موضعی موجه است. در انتهای مقاله نشان داده خواهد شد که برخلاف نظر دیویس، اتخاذ موضع تکثرگرایانه، هم با نقدهای او همخوان است و هم ضرورت اتخاذ موضع شک گرایانه را برطرف می کند.
راهبردها و روش های نهادینه سازی فرهنگ قرآن بر پایه گرایش فطری انسان به کمال و زیبایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مربیان و فرهنگ سازان در فرایند تبلیغ، تعلیم و تربیت ناگزیرند برای نهادینه سازی فرهنگ قرآن، به گرایش های فطری بشر توجه ویژه کنند؛ چون قرآن کلام خداوند فطرت آفرین، و زبان قرآن هماهنگ با فطرت آدمیان است. این نوشته درصدد تدوین راهبردهایی تربیتی است که از گرایش فطری انسان به زیبایی و کمال استنتاج می شود و نیز بر آن است تا با کشف روش های مناسب برای اجرای این راهبردها، جهان بینی، باورها و ارزش های قرآنی را در مخاطبین قرآن نهادینه کند. در این پژوهش، برای استنتاج هر راهبرد و روش های مربوط به آن، از الگوی منطقی «فرانکنا» استفاده شده و شواهد قرآنی و روایی نیز برای مبانی، اصول و روش های مورد بحث ارائه شده است. در این زمینه بر مبنای «عشق به کمال مطلق»، راهبردهای «تبیین کمال بخشی فرهنگ قرآن»، «معرفی کمالات قرآن و فرهنگ قرآن» و «تقویت و ارتقای حس کمال خواهی» و بر مبنای «گرایش به زیبایی»، راهبردهای «رعایت زیبایی و آراستگی در نهادینه سازی»، «برجسته سازی زیبایی های قرآن» و «تقویت و اعتلای ذائقه زیبایی شناختی» استخراج شده و مجموعاً 24 روش نیز برای اجرای این راهبردها ارائه شده است.
تحلیل فقهی حقوقی مسئولیت ناشی از ورود خسارت بر زیبایی و کارکرد ثانوی اعضا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ثبوت ضمان در صورت ایراد صدمه به زیبایی افراد همچنین از میان بردن کارکرد ثانوی اعضا، از جمله مسائلی است که دارای پیچیدگی های خود بوده و در مصادر فقهی سهم چندانی از نصوص را به خود اختصاص نداده است. پذیرش کلیت این نظر منوط به تفحص در منابع فقهی و یافتن وحدت ملاک در موارد مشابه است. در فقه و احکام مربوطه شاید نتوان به صورت مستقیم حکم مساله مطروحه را یافت، با این وجود برخی روایات همچنین فتاوا وجود دارند که می توانند در این مسأله ارائه طریق کرده و نقش چراغ هدایت گری جهت مشخص کردن فروض این مساله به منظور وصول به نتیجه ای قابل قبول ایفا کنند. این پژوهش با تکیه بر مبادی سنتی حقوق اسلامی و روایات و فتاوای مربوطه سعی بر ارائه راه حلی مطابق احکام فقهی جهت ورود دو مقوله زیبایی اشخاص و کارکرد ثانوی اعضا به جرگه پهناور ضمان (دیه- ارش) می باشد.
مقایسه تعریف زیبایی از منظر فارابی و آکویناس؛ با تاکید بر مفهوم کمال
منبع:
مطالعات هنر و رسانه سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
29 - 52
حوزه های تخصصی:
فارابی در بستر فلسفه اسلامی و آکویناس در بستر فلسفه مسیحی هر دو در تعریف «زیبایی» از مفهوم «کمال» بهره می برند. این نوشتار، با روش گردآوری اسنادی و تحلیل محتوا، تعاریف زیبایی و مفهوم کمال در آنها از منظر فارابی و آکویناس را بررسی می کند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که این دو فیلسوف در چگونگی پرداختن به تعریف زیبایی و مراتب آن با یکدیگر اشتراک دارند، اما فارابی به مفهوم «کمال» در تعریف زیبایی اهتمام بیشتری دارد و به جای آن، آکویناس به «لذت»، «تناسب» و «وضوح» می پردازد که در تعاریف فارابی به طور صریح اشاره نمی شوند. نکته مهم دیگر گره زدن بحث زیبایی با اقانیم سه گانه از سوی آکویناس است که فارابی چنین پرداختی در باب مفاهیم اسلامی ندارد. همچنین با آنکه اشاره ای در فلسفه آکویناس مبتنی بر ذهنی بودن زیبایی وجود دارد، در جمع بندی کلی، زیبایی از منظر هر دو فیلسوف را می توان عینی دانست.
بررسی ارتباط ماه و زن از منظر اساطیری در ویس و رامین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال هجدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۴
227 - 246
حوزه های تخصصی:
موضوعات اساطیری یکی از اساسی ترین و اوّلین موضوعات مطرح شده در ادبیات هستند و در این شکی نیست که ادبیات و اسطوره دو اصل جدانشدنی از یکدیگر می باشند و هر اسطوره، کوشش ساده و ابتدایی تخیل برای این همانی جهان بشری است که اغلب داستانی درباره یک ایزد یا ایزدبانو می باشد. یکی از این ایزدبانوان، ماه است که در اساطیر به صورت الهه سین، سِلین، آرتمیس، دیانا و اناهیتا جلوه گر می شود. این پژوهش برآن است تا اسطوره زن و ماه را که یکی از باورهای بنیادین بشری می باشد، در منظومه ویس و رامین بررسی کند. در این پژوهش هدف، استخراج و تبیین اسطوره ماه و زن و پاسخ دادن به این سؤال است که دلایل همانندی زن و ماه کدامند؟ روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است و درتحلیل نمونه های منظومه، ارتباط آن ها با اساطیر مورد بحث قرار گرفته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که ماه به عنوان الهه آسمانی، مظهر زیبایی و فرّه بخشی به موجودات، خصوصاً زنان، به خاطر مناسباتی که با ماه دارند، می باشد.همچنین این باور، حجم زیادی از تشبیهات منظومه ویس و رامین را به خود اختصاص داده است.
بررسی ساختار باغ های ایرانی
حوزه های تخصصی:
باغ های ایرانی از قدیم الایم در زندگی ایرانیان یکی از آثار و بناهای ارزشمند ویژه و موردعلاقه، هم چون روح انسان در معماری ایران رخنه کرده و از منظرهای گوناگون ارزیابی بررسی و تحلیل اجزاء با عناصر گردیده است برمبنای این تحلیل و تفصیل ها حقایقی وجودی ساخت باغ روشن ساخته، طوری که با شناسایی زیبایی شناسی و استفاده از علت وجودی رابطه ها و کشف حقایق ابهاماتی در شناخت و ساخت باغ های ایرانی در عملکرد شیوه به کارگیری در زمینه های مختلف و متنوع معماری ایجاد، متشکل گردیده است. باغ های ایرانی جایگاهی برای استفاده انسان در زندگی برای بهتر زندگی کردن و ترکیب معماری با آرایه های اعم از درخت کاری، گل کاری تزئینی و آب متناسب با اقلیم در رابطه با فرهنگ های گوناگون با سلیقه های متفاوت با روش های ابتکاری در حرکت باغ سازی ایرانی به نمایش گذاره شده. باغ سازی به طورکلی هنر ترکیبی با (زمین + عناصر گیاهی + آب + عناصر معماری)، به عنوان عناصر وحدت بخش به هم تشکیل دهنده ساختار باغ سازی مورد توجه می باشند. باغ های ایرانی ریشه در حکمت ایرانی با ترکیبی از دین، فلسفه و عرفان و عناصر تشکیل دهنده باغ سازی مجموعه های هماهنگ و شاه راهی در رسیدن به حقیقت بوده چراکه حقیقت وجودی باغ ایرانی شیوه تصویرکردن صرف طبیعت نیست، باغ های ایرانی درعین آن که امکان حضور طبیعت را آن گونه که هست فراهم می کند با تصویرکردن آن در قالب هندسه منظم سعی در زیبای زمینی آن صور مثال اعلای الهی زیبایی را منعکس می سازد. باغ های ایرانی را می توان تمثیلی از باغ های بهشتی و جلوه های از هنرومعماری ایرانی در باغ سازی یک امر جهانی و فناپذیر و جلوه جاودانگی از جهان ابدی هم سو با باغ های بهشتی را به نمایش درآورده است. روش تحقیق در این پژوهش با استفاده از نوع روش توصیفی-تحلیلی، و جمع آوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای و مستندات مکتوب براساس موضوع پژوهش و مفاهیم مرتبط استوار و با تجزیه وتحلیل داده های اطلاعات، استخراج گردیده است. بنابراین نتایج حاصل نشان از ساختارهای اصلی باغ در معماری ایران را با هدف به تصویرگشیدی باغ ایرانی در جهان هستی با تأکید بر محوری، مرکزی، الگویی و هماهنگی های عملکردی با عناصر و موقعیت اقلیمی در طول تاریخ موردتوجه قرار گرفته و از اهمیت بسزایی در تداوم و لایه های اندیشه های اَبرانسانی در طراحی باغ در مهد معماری باغ سازی در جهان هستی، باغ های ایرانی دارای نوعی سبک مختص به خود بوده و در سبک خود مطرح می باشند. هم چنین نمادهای استفاده شده مبتنی بر افکار ایرانیان در جهت کمال انسان در رسیدن به مکانی با حس فضایی «حس مکان – روح مکان»، بهشتی مبتنی بر اصول انسانی مدنظر گرفته شده که در این مقاله امکان بررسی اهداف و اهمیت باغ های ایرانی به صورت جامع مورد ارزیابی، فراهم گردیده شده است.
پیوند زیبایی و سه گانه شکل، عملکرد و معنا؛ تفسیری پدیدارشناسانه از تجربه زیبایی شناسی حضور در پل خواجوی اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم شهریور ۱۳۹۹ شماره ۸۷
29 - 44
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: حکمت زیبایی معماری کهن این سرزمین، هنوز یکی از پرسش های اساسی است که پژوهش های زیادی را به خود اختصاص داده است. این مسئله با وجود بحران زیبایی شناسی معماری معاصر و خلأ نظریه پردازی در این زمینه و به ویژه در دورانی که معماری معاصر ما نسبتی با مقوله زیبایی از دریچه تفکر و معماری ایرانی ندارد، تأمل برانگیزتر شده است. اگرچه بسیاری از مطالعات در متون مکتوب به جای مانده از متفکران اسلامی و ادبیات دینی به طرح و تفسیر این مقوله پرداخته اند، ولی بدون شک تنها منبع موثق باقی مانده از آن دوران که بتوان مفاهیم و لایه های پنهان زیبایی را از دل آنها آشکار ساخت، آثار هنری به جای مانده است. هدف: بر این اساس این پژوهش سعی دارد با رجوع به یکی از آثار زیبای به جای مانده از عصر صفوی (پل خواجو)، بنیان های هستی شناسانه زیبایی را در این اثر بیرون بکشد و نشان دهد زیبایی در این بنا چگونه در تناسب با معماری شکل گرفته است. روش تحقیق: برای آشکارگی سرشت زیبایی، از روش پدیدارشناسی استفاده شده است و متأثر از الگوی ماکس وان مانن، تجربه های زیسته چهار گروه از افراد در حین حضور و بودن در بنا مورد تفسیر قرارگرفته است. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان از آن دارد که جهت گیری معماری معاصر به سمت یکی از مقولات فرم، عملکرد و معنا، منجر به آن شده که دیگر معماری نتواند واجد آن فضاهای زیبا و سرورانگیز گذشته باشد. در حقیقت، معماری زمانی زیباست که بتواند به هر سه مقوله فرم، عملکرد و معنا به خوبی پاسخ دهد. همچنین هفت مؤلفه زندگی، بیخودی، اصالت، غنای متن، منطق، شاعرانگی و تفکر- حیرت به عنوان ساخت های هستی شناسانه زیبایی در پل خواجو به دست آمد. ساخت هایی که بتوانند با تبدیل شدن به ساختارهای متفاوت در معماری، در خلق فضایی زیبا مورد استفاده قرارگیرند.
ورزش، زیبایی و سلامت: تحلیل کیفی تجربه زنان از مراجعه به باشگاه ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زنان به واسطه ارتقای توان عاملیتی و کاسته شدن از عوامل محدودیت زا نقش آفرینی روزافزون در جامعه مدرن دارند. اما در مسیر رشد و شکوفایی ظرفیت های شان، همچنان با چالش های جدی در زمینه نوع نگاه جامعه بازارمحور به بدن مواجه اند. در این جامعه بدن عرصه ای پررونق برای تعریف و پیشبرد جریان های جدید مصرف است. این پژوهش بر آن است تا از طریق واکاوی نظام مند تجارب زنان از زیست روزمره در باشگاه های ورزشی، به دریافتی روشن از نحوه مواجهه آنها با سه دغدغه فراگیر در دنیای مدرن شامل زیبایی، سلامتی و ورزش دست یابد. بدین منظور مبتنی بر رویکردی کیفی، مصاحبه هایی نیمه ساختاریافته با چهارده تن از بانوان مراجعه کننده و فعال در باشگاه های بدن سازی و ورزشی، صورت گرفت. تجزیه و تحلیل متن مصاحبه ها به کمک تکنیک تحلیل مضمون، منتج به صورت بندی مجموعه ای از مقوله های اصلی شامل"اهمیت یافتن پذیرش اجتماعی بدن"، "عملکرد چندگانه باشگاه ورزشی"، "تنوع در منابع و عوامل انگیزاننده"، "درک آمیخته از ورزش و سلامتی"، "درک آمیخته از ورزش و زیبایی" و "مرکزیت ایده بهبود در پیامدهای ورزش" شد. هر یک از این مضامین نیز خود دربرگیرنده مفاهیم معینی بوده اند. در بالاترین سطح انتزاعِ مفهومی نیز، کلان مقوله ای تحت عنوان "باشگاه بدن سازی به عنوان عرصه تحقق زیبایی سلامت محور" تعریف و صورت بندی شد.
نگاه تکاملی دنیس داتن به هنر و زیبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متافیزیک سال یازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۸
35 - 48
حوزه های تخصصی:
دنیس داتن (Denis Lourenc Dutton.1944- 2010) ، فیلسوفِ هنرِ امریکایی-نیوزیلندی، در بسیاری از آثارش و به ویژه آخرین اثرش با عنوان غریزه ی هنر: زیبایی، شعف و تکامل انسان (The art instinct: Beauty, pleasure, and human evolution) نظریه ی جدیدی در مورد هنر ارائه کرده و معتقد است که تمایل انسان به هنر و زیبایی، در واقع محصول تکامل او و یکی از سازگاری های متعددی است که از طریق انتخاب های طبیعی و جنسی در جریان تنازع برای بقاء کسب کرده است. داتن علاقمندی به هنر و زیبایی را نتیجه ی برنامه ریزی ژنتیکی می داند که از قدیمی ترین اجداد انسان امروز برای وی باقی مانده است. در دفاع از این ادعا، وی به مواردی مثل سلایق مشترک زیبا شناسی انسان ها در دوره های گوناگون تاریخی و در جوامع مختلف با فرهنگ های متفاوت و جهانشمولی زیبا شناسی اشاره می کند. از منظر داتن هنر و زیبا شناسی، برخاسته از غرایز انسانی اند و ریشه در سرشت انسان دارند. به عقیده ی او تکامل - و مهمتر از همه تکامل تخیل و عقل- است که آدمی را به فراتر رفتن از سرشت حیوانی اش قادر می سازد و باز همین انتخاب های طبیعی و جنسی اند که او را در موقعیت انسان خردمند قرار می دهند. این پژوهش در پی دستیابی به پاسخ این پرسش است که "چگونه می توان با بهره گیری از رویکرد داتن، تمایل انسان ها به هنر و زیبایی و دلیل لذت بردن همیشگی و همه جایی آن ها از آثار هنری را توجیه کرد؟"
مفهوم شناسی جمال و جلال در معماری اسلامی از دو دیدگاه ادراک و تجلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
211 - 229
حوزه های تخصصی:
بحران هویت و فقدان مبانی نظری مشخص در ساخت بناهای مذهبی که ریشه در معانی عمیق اندیشه اسلامی داشته باشد، یکی از چالش های معماری امروز ایران است. فقدانی که نه تنها در فرآیند آفرینش معماری که در شناخت و مداخله در بناهای گذشته نیز نتایج نامطلوبی به بار آورده است. بنابراین تحقیق بیشتر در مفاهیمی همچون جمال و جلال که هم در ماهیت آثار معماری و هم در ادراک آنها، قابل بازشناسی هستند، لازم می نماید. با توجه به اینکه مفاهیم جمال و جلال همواره ذیل موضوع زیبایی بررسی شده اند، ابتدا تدوین یک چارچوب نظری مشخص که دو دیدگاه متفاوت به زیبایی را بیان نماید، انجام شد. مقولات زیبایی شناسانه، که مفاهیم جمال و جلال مستخرج از آنها تعریف شده اند، در گام بعدی مورد تدقیق قرار گرفته اند. سپس مفهوم شناسی جمال و جلال ذیل دوگانه بدست آمده از چارچوب نظری، انجام پذیرفته است. این بخش از مفاهیم کیفی و مباحث نظری محض آغاز شده و در نهایت به نتایجی کمی-کیفی در معماری رسید. در انتها، پارامترهای مشخصی بیان شد که از سویی مشخص می کنند، دو واژه جمال و جلال تجلی چه صفاتی بوده و چه تاثیری بر مخاطب می گذارند. تحقیق از نظرِ هدف یک تحقیق کاربردی است و از حیثِ راهبرد در دسته ی تحقیقاتِ توصیفی- تحلیلی قرار می گیرد. ضمن اینکه روش های تحقیق تحلیلی-تاریخی نیز، بویژه آنجا که آثار و بناهایی از گذشته مورد استناد قرار گرفته اند، استفاده شده است. گردآوری اطلاعات در حوزه ی تئوری با مطالعات کتابخانه ای و با ابزار فیش برداری، انجام شده است. اهداف پژوهش: 1- تبیین جایگاه مفاهیم جمال و جلال، در رویکردهای متفاوت به زیبایی شناسی اسلامی 2- دستیابی به چگونگی تحقق مفاهیم جمال و جلال در معماری اسلامی سوالات پژوهش: 1- جایگاه جمال و جلال ذیل موضوع زیبایی در عالم اسلام، از چه رویکردهایی قابل تبیین است؟ 2- مفاهیم جمال و جلال چگونه در معماری اسلامی محقق می شوند؟
مقایسه طرحواره های ناسازگار مد و زیبایی نسل جوان و نسل گذشته و نقش آن در تعارضات خانوادگی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر مقایسه طرحواره های ناسازگار مد و زیبایی نسل جوان و نسل گذشته و نقش آن در تعارضات خانوادگی بود. روش: روش این پژوهش از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل تمامی مردان و زنان 60 – 55 و پسران و دختران 20-16 ساله منطقه2 شهر تهران به تعداد 15000 نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی تصادفی350 نفر انتخاب شدند. در این پژوهش از پرسشنامه طرحواره های مد و زیبایی شناختی مرتبط با سن و جنسیت (بهرامی، فرخی و شریفی نیا، 1397) استفاده گردید. روش آماری این پژوهش تحلیل عاملی به صورت تحلیل واریانس دوراهه و اثر تعاملی بین آنها بود. یافته ها: یافته ها حاکی از تفاوت طرحواره های زیبایی شناختی در نسل های 20 – 16 و 60 – 55 سال داشت. همچنین نتایج نشان داد بین طرحواره های زیبایی شناختی نسلهای 20 – 16 و 60 – 55 سال شهر تهران در هر دو جنس تفاوت معناداری وجود دارد و بین هر دو جنس به جز معیارهای زیبایی نیز تفاوت معناداری وجود داشت که همین امر منجر به اختلافات بسیاری در خانواده ها شده است (P<0/05). نتایج: براساس یافته های پژوهش بیشتر اختلافات نسل جوان امروز و نسل گذشته تفاوت در طرحواره های آنان است. طرحواره هایی که ممکن است به دلیل تأثیر شبکه های اجتماعی، ماهواره، اینترنت، همسالان و آثار همدوره به شکل ناسازگاری شکل گرفته باشند و باعث اختلافات بزرگی در خانواده گردد.
تحلیل تحول تاریخی گفتمان های زیبایی و تاثیر آن بر حیات زن ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"گفتمان زیبایی" را می توان شیوه ای تلقی نمود که افراد و گروه ها برای سخن گفتن درباره زیبایی به عنوان نظامی از رمزگان و نشانگان مرتبط با بدن به کار می گیرند. این نظام طی فرایند تاریخی، درون بافت اجتماعی- فرهنگی خاصی از طریق اعمال قدرت های موجود اجتماعی شکل می گیرد. در پژوهش حاضر سعی شده است با برگزیدن نظریه و روش تحلیل گفتمان براساس خوانش لاکلا و موفه سیر تحول تاریخی پدیده ی زیبایی و تاثیرات آن بر حیات فردی و اجتماعی زنان ایرانی مورد کنکاش قرار گیرد. بر این اساس اسناد و داده های تاریخی دوره مشروطه به عنوان مقطع تاریخی عطف، و مقاطع تاریخی پیش از این دوره برای نشان دادن گذر جامعه ایران و مقاطع پس از آن جهت نشان دادن تعمیق و تشدید پدیده زنانگی زیبایی مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحلیل نشان می دهد تحت تاثیر مدرنیسم بر ارزشهای زیبایی و ایجاد بی قراری های گفتمانی و نهادی در دوره قاجار و به ویژه مشروطه و به دنبال تعامل با اروپا چرخش گفتمان زیبایی شروع شد. عمیق تر شدن اثرات مدرنیسم در دوره پهلوی به استیلای نسبی گفتمان جدید زیبایی منتهی گردید که آثار آنرا در حیات فردی و اجتماعی ...
خلاقیت هنری در حکمت اشراق سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شناخت بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۸۲
173-193
حوزه های تخصصی:
امروزه نظرورزی ضروری ترین وجهِ مباحث هنر محسوب می شود، اما، این مهم در فرهنگ ما سابقه ای درخور ندارد. هنر ما از اواخر صفویه رو به افول نهاده است، این افول دلایل متعددی دارد که قسمی از آن ها با هنر مناسبت درونی دارند و قسمی بیرونی، و عدم خلاقیت مهم ترین دلیل درونی است. پس، نظرورزی در خصوص خلاقیت نه تنها شایسته بلکه حتی بایسته می نماید. این نوشتار که در پی همین بود، اسطوره کاوی ژیلبر دوران را روش خود برگزید و آثار سهروردی را پیکره ی خود. و از اسطوره کاوی در رساله های رمزی سهروردی، بدین نتیجه رسید که منشاء خلاقیت حقیقت است؛ هنرمند در مراتب ادراکی چندان فراز می گیرد که به ادراک عقلی و فهم حقیقت امور نائل می شود و به لطف این قادر به خلاقیت، و زیبایی شکوه حقیقت است، چه به زعم سهروردی جمال و کمال اصلاً یکی است، و خلاقیت که ماحصل کمال است اگر آن گونه که باید به فعلیت رسد ثمره ی آن ذاتاً زیبا خواهد بود.
مغناطیس زیبایی ،نگاهی به اندیشه های جمال شناسانه سعدی در غزل هایش
حوزه های تخصصی:
هنر شرقی، هنر مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگرش ادیان و مکاتب گوناگون به زیبایی و جمال، نقشی بسزا و تعیین کننده در شکل و محتوای آثار هنری آنها دارد. در تمدن های شرقی، هنر از دیرباز در اکثر مواقع با دیدی شاعرانه، آیینی - عرفانی و یا اساطیری همراه بوده و هدفش نزدیک کردن هرچه بیشتر انسان به زیبایی مطلق بوده است. با بررسی جنبه های فرهنگی و آیینی رویکرد هنری در مشرق زمین، همچنین مطالعه اندیشه ها ، دیدگاه ها و جهان بینی های متفاوت و طبقه بندی آرا و نظریه های گوناگون، می توانتعریفی قابل قبول از هنر ارائه داد و با نگاهی عرفانی ادبی به هنر مقدس و دینی که حاصل تمدن شرق است ، نگریست. در مقاله حاضر که به روش کتابخانه ای و به شیوه تحلیلی – توصیفی انجام شده سعی بر آن بوده که ضمن معرفی جلوه های اصیل هنر، نشان داده شود که هنر واقعی حقیقت زیبایی، خالق زیبایی و محور کمال، وارستگی و اصالت است.
تحلیلی بر نقش زیباشناسانه هندسه در شکل گیری فضای شهری چهارباغ عباسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره پنجم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱۷
41 - 54
حوزه های تخصصی:
شکل هندسی محور چهارباغ اصفهان درطول تاریخ، تغییرات وتحولات بسیاری رابه خود دیده وهمواره ازفرازونشیب های تاریخی بهره جسته است،طراحی ساختار اولیه چهارباغ که به دوره صفوی بر می گردد. بر مبنای الگویی هندسی بوده و موضوع اصلی این مقاله راتشکیل می دهد. بنابراین در این بررسی چگونگی استفاده از روش های هندسی انتقال اندازه هاوجستجوی سنجه های (مدول) مبنایی برای تشخیص تناسب در محور چهارباغ مهم هستند. روش مورد استفاده در این پژوهش توصیفی، تحلیلی است به این صورت که ابتدا با توجه به متون، کتاب ها و نقشه های تاریخی، اشکال و تناسبات هندسی محور چهارباغ دردوره صفوی استخراج می گردد، سپس با استفاده از بار ارزشی زیباشناسانه نقش های هندسی چگونگی شکل گیری محور چهارباغ استنباط خواهد شد. نتایج تحلیل در این مقاله، بیانگر آن است که چهارباغ صفوی ازارتباطی همه جانبه، مادی و معنوی برخوردار بوده؛ که بواسطه تناسبی هندسی شکل های آن به تبعیت از یک بار معنایی بهم آمیخته، و این تناسب در ترکیب گری بین مولفه ها و در تناسبات کل و جزء ساختار ی هماهنگ و برقرار کرده، و این اوج کاربرد نقش هندسی را در کار زیبای معماری ایرانی نشان می دهد.
پیوند زیبایی و عشق عرفانی سهروردی با زیبایی شناسی مدرن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
زیبایی و عشق در ایران، از قدمت بسیارکهن، برخوردار است. هرچند نویسنگان و شاعران ایرانی از زیبایی و عشق بسیار سخن گفته اند، اما از این مفهوم تعریف روشنی به دست نداده اند، بلکه همواره خود را مجذوب و مسحور زیبایی و عشق یافته اند. ساختار زیبایی که در میان این مباحث پژوهش مطرح می شود، با آنچه در زیبایی شناسی مدرن مطرح است، متفاوت به نظر می رسد. سهروردی در سخن از زیبایی واژه حسن را به کار برده است و حسن را با جمال و کمال مترادف دانسته اند. تطبیق زیبایی و عشق سهروردی دو مقوله بنیادی هستند که می توان با احتیاط آن ها را با زیبایی شناسی جدید نسبت داد؛ چنانکه بامگارتن برای اولین بار در کتابی به زبان لاتین به نام «استتیک» در غرب وضع کرد که کاملا درباره ی زیبایی نیست، بلکه بخش هایی از آن درباره زیبایی است و در واقع عمده مطالب آن درباره معرفت شناسی است. با این حال سهروردی نیز در رساله « حقیقه العشق» اشارات اندکی در مورد زیبایی دارد و مستقیما به زیبایی شناسی و هنر نپرداخته است. بدین منظور با توجه به جایگاه زیبایی و عشق در نظام فکری سهروردی در این مقاله تلاش شده با استناد به منابع و به روش توصیفی- تحلیلی، ابتداء به رساله « حقیقه العشق» او پرداخته شود، سپس به این پرسش پاسخ داده شود که زیبایی و عشق عرفانی چیست؟ و چگونه می توان آن را با زیبایی شناسی مدرن تطبیق داد؟
عینیت و ذهنیت زیبایی در فلسفه کانتی و صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت فلسفی سال هجدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۷۰)
115-130
حوزه های تخصصی:
مسئله ذهنیت و عینیت در فلسفه عرصه های متفاوتی از زندگی بشری را تحت تأثیر قرار داده است. از جمله این عرصه ها فلسفه هنر و به ویژه مسئله شناخت زیبایی است. صدرالمتألهین و کانت، دو فیلسوف اسلامی و غربی هستند که در این حوزه کنکاش و نظریات تأثیرگذاری را مطرح کرده اند. با مقایسه دیدگاه هر دو فیلسوف می توان به این نتیجه رسید که هر دو به گونه ای معتقد به دخالت ذهن در درک زیبایی هستند؛ ولی کانت ورای زیبایی ذهنی، زیبایی عینی را قبول ندارد و تمام زیبایی را به ذهن و احساس درک شده ناشی از آن بازمی گرداند. در مقابل اگرچه صدرالمتألهین ذهن را در درک زیبایی دخیل می داند و قائل به درک زیبایی در مرتبه بالاتری از عالم مادی است، اما حقیقت زیبایی را از آن جهت که از اوصاف وجود و مساوق با وجود است، متشخص در خارج لحاظ می کند. صدرالمتألهین با گنجاندن زیبایی تحت معقولات فلسفی و کانت با ذهنیِ صرف دانستن زیبایی، در عمل وجودی مستقل برای زیبایی در نظر نمی گیرند.