مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
زشتی
حوزه های تخصصی:
شاهنامه فردوسی دربردارنده باورها، اعتقادات و اندیشه های مردمان ایران است و می توان هویت ایرانی را در آن بخوبی جست وجو کرد. یکی از مسایل با اهمیّت، رابطه زشت رویی و ویران گری در شاهنامه است. از آن جا که این باور در شاهنامه بارها آمده است، نمی توان بسادگی از آن گذشت. با توجّه به اهمیّت این موضوع، در این مقاله سعی شده است ابتدا ژرف ساخت این رابطه بیان گردد، سپس بازتاب آن در شاهنامه بررسی شود. توأم بودن زشتی و ویران گری، ریشه در دین ها و کیش های مختلف ایران باستان دارد، زیرا وقتی اهریمنِ تیره و بدبو، در جای گاه خالق موجودات معرّفی می شود - آن هم موجودات موذی و مضر- به تبع آن، هر آن چه زشتی، بدی، نقص، کژی و کاستیست، به او بازمی گردد. بنابراین چون اهریمن ویران گر است، مخلوق او نیز ویران گر است. این بن مایه در شاهنامه بارها آمده است و در همه جا افراد زشت روی، اهریمنی و ویران گر شناسانده شده اند. این اندیشه آن چنان در شاهنامه عمیق است که در بسیاری از موارد ویران گران نیز زشت رو و اهریمنی معرّفی شده اند.
تبیین مبانی زیبایی شناختی حیات طیبه با تکیه بر آیات(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۵ (پیاپی ۵۷)
11 - 34
حوزه های تخصصی:
زیبایی در قرآن کریم از جایگاه و ارزش والایی برخوردار بوده، لذا در آیات بسیاری با استفاده از عناصر عینی و ذهنی فرهنگ آن به مخاطبین القاء شده است. از سویی هدف نهایی تعلیم و تربیت در اسلام، دستیابی به نوعی حیات طیبه و پاک است که عاری از هرگونه آلودگی و پلیدی باشد. بر این اساس نگارنده در این پژوهش بر آن است تا مبانی زیبایی شناختی حیات طیبه در آیات الهی را تبیین نماید. نتیجه این تحقیق که با روش تحلیل محتوا صورت پذیرفته، نشان می دهد: زیبایی و زشتی، صرفاً اموری ذهنی و ذهن گرایانه نیستند، بلکه در عرصه های مختلف زندگی آدمی هویدا شده و به منصه ظهور می رسند. ازاین رو در آیات قرآن کریم به صورت مکرر به زشتی و زیبایی امور و پدیده ها در عرصه ها و شئون مختلف وجود آدمی همچون قلب، اندیشه و اعتقاد، عواطف و عمل فردی و جمعی، اشاره و به اهمیت شناسایی آن تذکر داده شده است. این شناسایی می تواند باعث اجتناب انسان از زشتی ها و آلودگی ها، و به تبع آن مشاهده حق و حقیقت و دوری از باطل شده و او را در نیل به حیات طیبه یاری نماید.
ضرورت زشتی شناسی متون ادبی (مطالعه موردی یک غزل از حافظ)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۷
180-147
حوزه های تخصصی:
«زشتی» مفهومی فلسفی است که در طول تاریخ، رویکردهای مختلفی به آن اتخاذ شده است. برخی آن را عدم و بعضی منفی، شر بنیادین، بی ارزش و بدشکل می پنداشتند؛ عده ای نیز آن را روی دیگر زیبایی و بخشی از هستی که قادر است وجوهی جدید از کل هستی را برملا سازد، می انگاشتند و بر نقش مثبت زشتی در برجسته کردن زیبایی تأکید می کردند. موضوع این مقاله ضرورت پرداختن به مفهوم زشتی در تحقیقات ادبی در قالب الگوی منسجم است. در این پژوهش، دلایل فقدان زشتی شناسی در تحقیقات ادب فارسی واکاوی و سپس فواید و کاربردهای زشتی شناسی توضیح داده شده و برای نمونه یک غزل حافظ بررسی شده است. نتیجه تحقیق نشان می دهد هرچند تاکنون حضور زیبایی شناسی در عرصه تحقیقات ادبی، غیبت زشتی شناسی را به دنبال داشته، درواقع زشتی شناسی روی دیگر سکه زیبایی شناسی است و بررسی این دو مفهوم جدا از هم نیست. در زشتی شناسی غزلیات حافظ، بسیاری از حقایق از دید شارحان و محققان پنهان مانده است؛ برای مثال کاربست زشتی شناسی در یک غزل حافظ گویای این است که غزل مورد بررسی برخلاف گفته برخی محققان، انسجام و یکپارچگی دارد. درنتیجه کاربرد نظریه زیبایی شناسی زشتی در بازنگری این اثر الزامی است.
امکان پرسش از امر زشت در افق استتیک کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت و فلسفه سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۶۹)
1 - 25
حوزه های تخصصی:
استتیک ایمانوئل کانت در نقد نیروی حکم همواره محل بحث ها و کشف نکات بسیاری در باب کالبدشناسی قوه ذوق و احکام مربوط به آن بوده است. مسائل استتیکی زمانه معاصر، پژوهش در امکان ادراک تأملی ناخرسندی و به تبع آن جایگاه زشتی را در اندیشه استتیک کانتی موردتوجه مفسران قرار داده است. زشتی و احکام مربوط به آن در ملاحظات پیشانقادی کانت در قیاس با اندیشه های وی در چهارچوب دستگاه نقادی جایگاه متفاوتی داشته اند. او پیش از نگارش نقدهای سه گانه، زشتی را در قالب ادراکات حسی و مفاهیم انسان شناسانه به عنوان متعلق ادراک ناخوشایندی ایجابیِ صرفاً تجربی موردتوجه قرار داده است. لیکن پرسش از زشتی به مثابه حکم تأملی در افق استتیک نقادانه او ممکن نیست، چراکه امکان صدور چنین حکمی با غایت های سیستماتیک و روش شناسی نقد سوم در تناقض خواهد بود. نوشتار حاضر جهت روشن شدن جایگاه زشتی در افق استتیک کانت، ضمن بررسیِ نگاه وی به زشتی در افق پیشانقدی، به تبیین دلایل فقدان امر زشت به عنوان حکمی تأملی در ملاحظات انتقادی کانت و اثبات عدم امکان تحقق حکم تأملی درباره زشتی در فلسفه استعلایی می پردازد.
درآمدی به زیبایی شناسی زشتی، جستاری در چیستی زشتی و کارکردهای آن در دنیای هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شناخت پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۸۷
185 - 207
بخش اعظم مطالعات هنر، در طول تاریخ، در حول مفهوم زیبایی به مثابه مهم ترین کیفیت آثار هنری گردیده است و اگر هم گهگاه سخن از زشتی به میان آمده است غالباً به عنوانِ مفهومِ متضاد یا متناقض با زیبایی بوده است و نه بیش از آن. اما در دو سده اخیر آرام آرام تحقیقات به سمتِ مفهوم زشتی در عالم هنر نیز معطوف شده اند و خود این مفهوم، فارغ از نسبتش با زیبایی، محل توجه و تأمل قرار گرفته است، هرچند هنوز نمی توان از زیبایی شناسی زشتی به مثابه حوزه ای غنی در ذیل زیبایی شناسی به معنایِ عام آن سخن گفت. ازاین رو، در جستار حاضر کوشیده ایم، با پرداختن به مهم ترین مسائل این حوزه تازه، به نحوی، درآمدی بر این حوزه پژوهشی عرضه کنیم. زیرا، چنان که نشان خواهیم داد، زشتی کارکردهای مهمی در عالم هنر دارد و، بالتبع، نمی توان و نباید از آن به سادگی گذشت. براین قرار، نخست به چیستی زشتی و انواع آن پرداخته ایم و سه نوع زشتی را از هم تمییز داده ایم: زشتی روان شناختی، زشتی زیبایی شناختی، و زشتی اخلاقی. آنگاه به مسئله مهم دیگر در این حوزه، یعنی کارکردهای بروز و ظهور زشتی در عالم هنر، پرداخته ایم. به عبارتِ دیگر، تلاش کرده ایم ببینیم که هنرمندان به چه اهداف و اغراضی انواع زشتی -اعم از روان شناختی و زیبایی شناختی و اخلاقی- را در آثارشان ترسیم و تصویر می کنند. و، درنهایت، نشان داده ایم که، همان طور که نمود زیبایی در آثار هنری کارکردهای خاص خود را دارد، ظهور زشتی نیز کارکردهایی دارد. کارکرد زیبایی شناختی، کارکرد معرفتی، کارکرد روان شناختی، کارکرد اخلاقی، و کارکرد پروپاگاندیک از مهم ترین علل بروز زشتی در آثار هنری اند.
چگونگی کاربست عناصر تصویری، بصری و طراحی در دیونگاری های محمد سیاه قلم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عرصه نگارگری هنرمندانی مرزهای مرسوم نگارگری را درنوردیده و معیارهای جدیدی را رقم زده اند، ازجمله محمد سیاه قلم است. مسئله ی این پژوهش چگونگی کاربست عناصر تصویری و بصری همچنین طراحی در دیونگاری های محمد سیاه قلم است. تمایز این پژوهش با پژوهش های پیشین در پرداختن به عناصر تصویری، بصری و طراحی در دیونگاری های محمد سیاه قلم برای نمایش هم زمان دو مفهوم زشتی و زیبایی است. پرداختن به جنبه های مغفول مانده در دیونگاره های سیاه قلم، هم و همچنین تحلیل چگونگی بازتاب مظاهر زشتی در آن با تأکید بر دیونگاره محمد سیاه قلم از اهداف این پژوهش است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از فیش، منابع کتابخانه ای و اسنادی به گردآوری مطالب پرداخته است. روش تجزیه وتحلیل اطلاعات به صورت کیفی از طریق تحلیل اطلاعات با استفاده از کتب، مقالات، تحقیقات و پژوهش های مرتبط با موضوع دیونگاره های محمد سیاه قلم (در اینجا با تمرکز بر عناصر تصویری و بصری و طراحی) مورد بررسی قرار داده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در دیونگاره های سیاه قلم عناصرى از طنز، بازى، سرگرمى و نشاط در عین عجایب نمایی در آن وجود دارد. وی برای ترسیم زشتی و زیبایی از دریچه ی تمرکز بر عناصر بصری و طراحی در دیونگاره ها استفاده کرده است که دسته بندی و تفکیک آن ها ازجمله دستاوردهای این پژوهش است.
زشتی شناسی در اندیشه سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه و کلام اسلامی سال ۵۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
491 - 509
حوزه های تخصصی:
مفهوم زشتی در جهان اسلام، مفهومی وابسته به زیبایی است و هنگامی در عرفان اسلامی هویت می یابد که عارف، قصدِ توضیح مفهوم زیبایی را داشته باشد و اشاراتی به همتای مخالفِ زیبایی یعنی زشتی کند. سهروردی از جمله حکمای مسلمان است که علاوه بر توضیح و تفسیر زیبایی به توصیف عالم خیال و قوه متخیله می پردازد که نقش عمده ای در آفرینش زیبایی و به تعبیر دیگر در توصیف مفهوم زشتی دارد. در نوشتار پیش رو ضمن بررسی مصنفات شیخ اشراق به جست و جوی مفهوم زشتی در آثار شیخ پرداخته ایم. در ادامه به مظاهر و نمودهای مختلف زشتی در آثار سهروردی پرداخته و انواع زشتی از قبیل زشتی های محسوس، زشتی های معقول و زشتی های خیالی را در دستگاه فکری وی مشخص کرده و در پایان نشان داده ایم که چگونه زشتی به مثابه ظلمت و تاریکی، با نور در جدال است. نوری که در بنیان های فلسفی سهروردی از مصادیق آشکار زیبایی و حُسن به شمار می رود.