مطالب مرتبط با کلیدواژه

تفسیرگریزی


۱.

جایگاه متن در تقریر سبک زندگی اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سبک زندگی دینی متن گرایی واگرایی از متن تفسیرگریزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۵ تعداد دانلود : ۳۹۷
متن دینی، همواره جایگاه خاصی در نظام تعالیم اسلامی ازجمله سبک زندگی اسلامی داشته است. این اعتبار ویژه را البته نمی توان چندان بدون چالش تصور کرد. نوع تقریر متن دینی و به عبارتی، چگونگی ارتباط بخشی بین متن دینی و مسائل سبک زندگی، موضوع و سؤال اصلی این مقاله است. روش ما برای رسیدن به پاسخ این سؤال، روش تحلیل انعکاسی متن است که متن دینی را بسان یک موضوع اجتماعی، از منظر انعکاس آن در محیط پیرامون بررسی می کند. برای استخراج و کشف سبک زندگی دینی، دو رویکرد افراط و تفریط در تقریر رابطه متن و معرفت دینی، قابل تقریر است. رویکرد افراطی، تلاش دارد تا ضرورتاً در مواجهه با هر معرفتی، راهی برای استناد به متن دینی بیابد و عملاً معرفت بدون استناد به متن را معرفت نمی داند. لزوم پرهیز از نگاه کمّی به گزاره های دینی و همین طور لزوم توجه به انتقال تمدنی معارف در کنار انتقال در قالب اخبار آحاد، این رویکرد را با چالش مواجه می کند. در مقابل، واگرایی از متن، آسیب قابل توجهی در نهادینه شدن سبک زندگی در جامعه ازجمله فاصله گرفتن از ادبیات انگیزشی خود متن است. در ایجاد تعادل بین این دو رویکرد و رسیدن به رویکرد مختار این پژوهش، چهار متغیر تأثیرگذار در نوع مواجهه با متن مورد بررسی قرار می گیرند که عبارت اند از: «نوع طبقه بندی گزاره های دینی»، «تحلیل کمّی گزاره های دینی»، «سیاق گفتاری و نوع خوانش متن دینی» و «انتقال تمدنی معارف». نتیجه نهایی بررسی این متغیرها، آن خواهد بود که اولاً پی جویی از سبک زندگی را نه صرفاً در میان اخبار آحاد بلکه در میراث تمدنی باید جستجو کرد و ثانیاً توجه به دلالت های انعکاسی خبر واحد و بار تمدنی گزاره های خاصی چون: «جملات منتقله» و «جملات نشان دار» در انتقال سبک زندگی اسلامی، به مراتب، دارای کارکرد بیشتری نسبت به اخبار آحاد و درگیر شدن در نزاع هایی چون «حجیت خبر واحد» یا «تقدم بررسی سندی یا محتوایی» است.
۲.

جواز تفسیر از طبری تا ابن کثیر؛ سیر تطور ادله جواز اجتهاد در تفسیر

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مبانی و اصول تفسیر جواز تفسیر تفسیرگریزی حجیت تفسیر غیرمعصوم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۴ تعداد دانلود : ۱۴۴
یکی از مبانی مهم تفسیر نزد مفسران، مسئله جواز تفسیر است؛ اینکه آیا به طور کلی تفسیر کردن قرآن با چیزی فراتر از روایات منقول از معصومان یا دست کم اجتهاد عقلی در تفسیر قرآن برای غیرمعصومان جایز است یا خیر؛ از دیرباز تا کنون ادله بسیاری برای جواز اجتهاد در تفسیر از سوی اندیشمندان و مفسران مسلمان ارائه شده است. تحلیل این ادله بیانگر وجود تفاوت هایی در شیوه استدلال هر یک از مفسران برای اثبات مدعای جواز تفسیر است؛ به گونه ای که استدلال ها، بین استدلال برای جواز تفسیر و استدلال برای وجوب تفسیر در نوسان است و به نظر می رسد فرایندی تطوری بر این موضوع حاکم بوده است. این مقاله سیر تطور ادله اقامه شده برای اثبات جواز تفسیر را از رهگذر تحلیل متنی و استنطاقی ادله به کار گرفته شده برای اثبات جواز تفسیر، بررسی کرده است. یافته های پژوهش نشان می دهد نخستین رویارویی مفسران با جریان تفسیرگریزی در قرن سوم و توسط طبری انجام شد. اما این ابن کثیر بود که با طرح بحث وجوب تفسیر قرآن تیر خلاص را بر پیکر نیمه جان جریان تفسیرگریزی نواخت.