مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
عاملیت
هدف مقاله حاضر ارزیابی نقادانه کتاب هویت های مرگ بار ازمنظری جامعه شناختی است؛ اثری برخاسته از تجربه زیسته نویسنده فرانسوی لبنانی تبار، امین معلوف، که با هدف تبیین مسئله ای بسیار مهم نگاشته شده است: اگر هویت ها تحقیر و تهدید به نابودی شوند فاشیسم، سلطه طلبی، سرکوب گری، و درنهایت «هویت های مرگ بار» سر برمی آورند. ازآن جاکه هویت انسان ها متشکل از عناصر متعدد و گاهی متعارض است، نمی توان تنها یک تعلق خاص را به آن ها نسبت داد، زیرا هویت افراد ترکیبی بوده و هر فرد می بایست تمامی تعلقاتش را مطالبه کند. مقصود نویسنده از ترکیبی بودن هویت بیان این نکته است که فرد می تواند دو ملیت داشته باشد، از والدینی با دو دین متفاوت حیات یابد، در مرز های چندین زبان زندگی کند و درعین حال خود را متعلق به تمامی آن ها بداند و آن ها را نیز از آن خود بداند. در این معنا، کرامت انسان ها فارغ از تفاوت های هویتی می بایست حفظ شود. مهم ترین نتایج حاصل از نقد کتاب در بخش صوری شامل حروف چینی، تلفظ اشتباه واژگان انگلیسی، و ایرادات دستوری است و در بخش محتوایی توجه نکردن نویسنده به عاملیت و فرایند ساخت بندی هویت است.
تحلیلی بر جایگاه عادت و عاملیت در پرورش انسان: ژرف اندیشی در آرای تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال هجدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۷۲
91 - 116
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی جایگاه «عادت» و «عاملیت» در پرورش انسان است. روش پژوهش، «تحلیل مفهومی» است که ناظر بر فراهم آوردن تبیین روشن از معنای یک مفهوم به واسطه توضیح دقیق ارتباطات آن با سایر مفاهیم است. عادت حالتی است در وجود انسان که در اثر کنش های تکراری پدید می آید و به تدریج دشواری انجام آن کنش را آسان می کند. عاملیت نیز بر مفاهیمی نظیر آزادی عمل، مسئولیت پذیری و پاسخ گویی در بروز یک کنش استوار است و از مبادی میلی، معرفتی و ارادی در وجود انسان نشئت می گیرد. مهم ترین یافته های این پژوهش عبارت اند از: ضرورت پرورش عاملیت در فرایند تربیت و عقب راندن موقت آن؛ رفع مسئولیت متربی هنگام سلب عاملیت؛ نفی مطلق انگاری در پرورش عاملیت به دلیل امکان خطا در مبادی عمل؛ وابستگی خودکنترلی در عاملیت به بلوغ ایمانی و معرفت ارزشی عامل؛ ارزش مضاعف عادت های هوشیار به سبب شکل گیری در بستر عاملیت؛ ارزشمندی عادت های ناهوشیار هنگام ضعف عاملیت؛ نقش مؤثر عادت های ناهوشیار در تقویت مبادی عمل، محدودیت عادت های هوشیار در وابستگی به مبادی عمل؛ جلوگیری از زوال عادت ها از طریق ایجاد پیوند با محرک های ارزشی و عاطفی. نتیجه این پژوهش نشان داد که عادت های هوشیار، در بستر عاملیت شکل می گیرند و با آن معارض نیستند. این عادت ها در جایگاه غایت مطلوب، با پرورش عاملیت در تعارض اند و در مقام تسهیل کننده، مکمل رشد عاملیت هستند. همچنین در منظومه تربیتی، پرورش «عاملیت» و «عادت های هوشیار» در جایگاه «اهداف واسطی» و پرورش «عادت های ناهوشیار» در جایگاه «اهداف ابزاری» قرار دارند.
مبادیِ فلسفیِ «قواعد» در علومِ اجتماعی از وینچ تا دیویدسن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جاویدان خرد بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
35 - 57
حوزههای تخصصی:
در این مقاله می کوشم به تحلیلِ فلسفیِ جایگاه و نقشِ «قواعد» در چارچوبِ زندگیِ اجتماعی بپردازم، و نشان دهم که یک علم اجتماعیِ قواعدبنیاد چه مبادی و لوازمی دارد. در این راستا، ابتدا بحثهای کلاسیکِ وینچ دربابِ «کنشهای معنادار» را بازسازی می کنم، و نشان می دهم که چگونه وینچ با تحلیلِ «زندگی اجتماعیِ قاعده مند» نوعی «جامعه شناسی تفسیری» پی می ریزد. سپس به سه نقدِ اصلی به استناد به «قواعد» به عنوان منبعِ تحلیلهای جامعه شناختی می پردازم، که به نظر می رسد خزانه فلسفیِ وینچ برای پاسخ به آنها کفایت ندارد. در گامِ آخر این ادّعا مطرح می گردد که بسیاری از این نقدها به فقدانِ نوعی «نظریه عاملیت» در «نظریه ساختاریِ» ویتگنشتاینیِ وینچ بر می گردد، و از اینرو می توان با افزودنِ یک نظریه عاملیتِ مقتضی آن نقدها را پاسخ گفت. بدین منظور، ایده های دیویدسن، دیگر فیلسوفِ تفسیرگرای سده بیستم، به عنوان منبعی ارزشمند برای دستیابی به فهمِ بهتری از رابطه کُنشگران با قواعدِ اجتماعی معرّفی می شود.
رهاورد جامعه شناس مسلمان در تنقیح دوگانه ساختار و عاملیت: بررسی موردی سه نظریه
«ساختار و عاملیت» ازمهم ترین مباحث نظری و بنیادی موجود در جامعه شناسی معاصر است. ساختار و عاملیت هریک دارای ویژگی های مخصوص به خود هستند.ضرورت توجه به این دو عنصر در تبیین پدیده های اجتماعی، منجر به پدیدآمدن نظریات متنوعی شده است که هریک ازطریق فرایند متفاوتی، سعی در حفظ اصالت یکی، یا توأمان این دو در یک نظریه اجتماعی دارند. این مقاله با استفاده از روش مقایسه ای، درصدد کشف عناصر مشترک و متمایز موجود در سه نظریه مربوط به تبیین مسئله «رابطه ساختار و عاملیت» است. سه نظریه ای که می خواهند به این دو، توأمان توجه کنند. نظریات مورد بررسی، نظریه «ساختاربندی گیدنز»، نظریه«تکوین آرچر» و نظریه «اصالت فرد جمع رابطه زاهد» هستند. در این بین، نظریه زاهد تبیین جامع تری از نوع رابطه ساختار و عاملیت ارائه داده است. نتیجه ای که از مقایسه بین این نظریات حاصل می شود این است که سازوکار و مکانیسم ارتباطی بین ساختار و عاملیت، با استنادات دینی موجود در نظریه زاهد به عنوان یک جامعه شناس مسلمان قادر است نشان دهد که عاملیت چگونه با ساختار ارتباط می یابد و ساختار چگونه با عاملیت مرتبط می شود.
نظریه افتراق زنان و تحلیل آن در رمان هرس نوشته نسیم مرعشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد و نظریه ادبی سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۹)
123 - 142
حوزههای تخصصی:
فمینیست ها تعاریف موجود از «زن» را در سامان های اجتماعی بشری، نه بازشناخت واقعی از او، بلکه شناسایی هژمونی فرهنگ مردانه از زن می دانند و در مقام راه کار، زنان را دعوت به «افتراق و استقلال» می نمایند. نظریه افتراق در دیدگاه های مختلف فمینیستی، تعاریف مختلفی از جوامع مادرسالار و آرمان شهرهای تک جنسیتی تا خلوت گاه های شهودی می یابد؛ اما دستاورد منظور و موعود همه نظریه های پیرامون افتراق، کمک به پاک کردن انگاره ها و باورداشت های معهود از زن است، برای آنکه به هستی شناختی حقیقی از اصالت و عاملیت خود دست یابد. در این مقاله، به روش تحلیل محتوای قیاسی، دلایل و نیز نتایج حاصل از استقلال زنانه موجود در رمان هرس را براساس نگرش های فمینیستی ارائه شده در باب نظریه افتراق بازجسته ایم. آنچه از این جستجو به دست آمد اینکه: اگرچه استقلال زنان در رمان هرس شباهت به نوعی تنبیه یا تبعید خودخواسته دارد، اما حداقل در مورد شخصیت اصلی داستان، نوال، منجر به رسیدن به خودباوری، استقلال، آرامش، عاملیت و هماهنگی و اتحاد با عناصر هستی گشته است که ناشی از نوعی سفر شهودی در خود است، یعنی همان چیزی که نظریه افتراق به آن توجه دارد.
عاملیت اخلاقی در مصنوعات هوشمند (ربات ها)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
11 - 32
حوزههای تخصصی:
عاملیت اخلاقی در مصنوعات هوشمند (ربات ها) چکیده گسترش روزافزون پیشرفتهای فناورانه در عرصه مصنوعات هوشمند و تجربه های تلخِ گذشته از جانب انسانهای سودجو، لزوم بکارگیری و عملیاتی کردن اخلاق را در این عرصه را دوچندان کرده است. در راستای تحقق این امر بحث از عاملیت اخلاقی داشتن مصنوعات هوشمند حیاتی است. این پژوهش– که در روش گردآوری مطالب، کتابخانه ای است و در نحوه استناد داده ها، از شیوه اسنادی پیروی می کند و در تجزیه و تحلیل مطالب، روش آن تحلیل محتوایی از نوع توصیفی تحلیلی می باشد- با تبیین دقیق و نقد نظرات مخالف در این عرصه و با کمک گرفتن از تحقیقات انجام شده به این نتیجه دست یافته است که اثبات عاملیت اخلاقی برای مصنوعات هوشمند، با توجه به ویژگیهای خاص این مصنوعات و نظام اخلاقی مختص به خودشان امکان-پذیر است. کلیدواژه ها: عاملیت، عاملیت اخلاقی، اخلاق، مصنوعات هوشمند، ربات
ردپایی تازه؛ دین و عاملیت زنان مسلمان مذهبی- سنتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات انجام شده در حوزهٔ دین و زنان، رهایی زنان از ساختار مردسالاری و به چالش کشیدن باورها و تفاسیر اسلام سنتی را مختص طبقهٔ بالا و نخبه جامعه می دانند. در این مقاله، این پرسش مطرح می شود که آیا زنان مذهبی طبقه سنتی و فرودست هم از توان بازتفسیر دینی در زندگی روزمرهٔ خود برخوردار هستند؟ چگونه این زنان بدون آشنایی با منابع نواندیشی دینی دست به بازتفسیر دین سنتی زده و آن را به صورت عملی در زندگی خود به کار می برند؟ برای انجام این مطالعه از مصاحبه های عمیق نیمه ساخت یافته با زنان مذهبی سنتی در شهرهای آنکارا و تهران استفاده شده است. نتایج نشان داد که زنان نه تنها به دنبال گسترش فرصت های توانمندسازی از طریق دین به عنوان ابزار نبوده اند؛ بلکه، اسلام سنتی و تفسیرهایی را که سال ها هم دوش پدرسالاری، بستری برای منکوب کردن شان فراهم کرده بود را به چالش کشیده و فضا را برای ورود تفکرات نواندیشی دینی، ناخواسته در قالب زندگی روزمره و به شکل عملی از درون باز کرده اند. مخالفت غیرمستقیم با قانون هایی که زیربنای فقهی دارند باعث شده تا زنان از مرحله مقاومت کردن فراتر روند. این مخالفت به عنوان مبارزه ای که در زندگی روزمره چندان محسوس به نظر نمی رسد، جنبه هایی از زندگی آنها را تغییر داده و در نهایت نگاه ملموس تری از مساوات طلبی اسلام نسبت به زنان را به نمایش می گذارد.
مقایسه نسبت فرد و جامعه در اندیشه علامه طباطبایی، شهید مطهری و آیت الله مصباح یزدی
منبع:
فرهنگ پژوهش زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۶ ویژه علوم اجتماعی
5 - 32
حوزههای تخصصی:
بحث عاملیت و ساختار همچنان در اندیشه اجتماعی مدرن به عنوان یکی از مهم ترین مباحث و نزاع های نظری علوم اجتماعی در جریان است. این بحث در پارادایم فکری اسلامی تحت عنوان نسبت «فرد» و «جامعه» مطرح می شود. در بین متفکران اخیر اسلامی، کسانی که به صورت خاص و ممحّض به بحث فرد و جامعه و نسبت میان این دو و وجود این دو پرداخته اند، علامه طباطبایی، شهید مطهری و آیت الله مصباح یزدی هستند. علامه طباطبایی وجود حقیقی برای جامعه قائل است؛ قول به اصالت جامعه و اصالت فرد می دهد؛ و تعیین کنندگی و نیروی بیشتر و غلبه را به جامعه می دهد تا اراده و عاملیت فردی. شهید مطهری نیز به وجود حقیقی جامعه و اصالت جامعه و اصالت فرد باور دارد؛ اما به خلاف علامه طباطبایی نقش اختیار، اراده و عاملیت فردی را در نسبت با تحمیل و فشار جامعه بیشتر دانسته و حکم به غلبه ی بیشترِ آن می دهد ولی آیت الله مصباح یزدی وجود حقیقی جامعه را نپذیرفته، وجود آن را اعتباری می داند و اصالتی برای آن قائل نیست، فلذا تمام غلبه و تعیین کنندگی را به اراده و عاملیت فردی می دهد.
دیوارهایی که ترک می خورند: پیش روی آرام عاملیت زنان، مطالعه ی موردی زنان ترکیه و ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عاملیت ، در بسیاری از مطالعات با طبقات متوسط بالا گره خورده است، در مقابل، برای طبقات متوسط پایین و فرودست بیشتر در مفهوم انقیاد و اطاعت به کار می رود. مقاله ی مورد نظر، با کاوش در زندگی زنان طبقات متوسط به پایین در خاورمیانه مسلمان با تأکید بر زنان مذهبی- سنتی آنکارا و تهران، می کوشد مسیر خلاف نظریه های جاری را نشان دهد. این پژوهش با استفاده از روش کیفی، از نوع تحلیل تماتیک و مصاحبه های شناختی و نیمه ساخت یافته با 50 زن در تهران و آنکارا، توانست نشان دهد که دانش کافی در مورد معانی عاملیت زنان برای افرادی که در مناطق محافظه کار غیر غربی به ویژه خاورمیانه زندگی می کنند ، وجود ندارد. نتایج نشان داد که پیش روی زنان مذهبی – سنتی در زندگی روزمره شان ممکن است خاموش، پنهان و کند باشد؛ اما این زنان با تحصیلات و اقتصاد پایین، توانسته اند عاملیت خود را به نمایش بگذارند. نه تنها این زنان ؛اغلب با توجه به انتظارات اجتماعی، فرهنگی، سنتی و مذهبی به عنوان شخصیتی مطیع، منفعل و مطیع فکر و رفتار نمی کردند؛ بلکه در عین آگاهی به دنبال توزیع مجدد امکانات و فرصت های خود و همچنین کسب استقلال درونی -آنچه در وضعیت فعلی آنها- می گذرد، هستند
واکاوی فقهی کاربرد عاملیت در تجهیز و تخصیص منابع شرکت های لیزینگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شرکت های لیزینگ در دنیا از روش های متنوعی جهت تأمین و تخصیص منابع استفاده می نمایند ولی در ایران این روش ها کمتر موردتوجه قرار می گیرد. یکی از این روش ها که اشکال مختلفی نیز دارد، عاملیت است. عاملیت یکی از شیوه های نوین در تجهیز و تخصیص منابع شرکت های لیزینگ می باشد. با توجه به اینکه تخصص اصلی این شرکت ها در انجام امور اعتباری است، این ظرفیت می تواند جهت کمک به افزایش توان بنگاه ها و همچنین تأمین مالی آنها استفاده گردد. شرکت های لیزینگ در این فرایند می توانند نقش دوگانه ای را ایفا نمایند. اولاً، به عنوان عامل نقش وصول مطالبات را برعهده بگیرند، ثانیاً با توجه به حجم بالای حساب ها و اسناد دریافتنی در صورت های مالی خود می توانند با تعامل با یک شرکت عامل که توان اعتباری مناسبی دارد موجبات دسترسی بیش از پیش خود را به وجه نقد فراهم گردانند. مقاله حاضر که با روش توصیفی- تحلیلی و با رویکردی فقهی صورت پذیرفته پس از بیان ماهیت و اقسام عاملیت از منظرهای گوناگون، به تبیین انواع روش های کاربردی آن در شرکت های لیزینگ پرداخته است. با توجه به اینکه فرایند عاملیت، خواه شرکت لیزینگ به عنوان کارفرما باشد؛ خواه در نقش عامل، ترکیبی است از فعالیت های مختلف ازجمله وصول مطالبات، تأمین مالی و ترکیبی از این دو، عقودی که در این جهت می تواند مورداستفاده قرار گیرد، مانند بیع دین، وکالت، جعاله و ضمان از منظر فقهی مورد واکاوی قرارگرفته است. ازآنجاکه عقود نامبرده شاکله اصلی فرایند عاملیت را تشکیل می دهند و مطابق با ارزیابی فقهی که در این مقاله از این عقود انجام گرفته، مانعی جهت به کارگیری آنها وجود ندارد، می توان استفاده از روش عاملیت جهت تجهیز و تخصیص منابع را در شرکت های لیزینگ مدنظر قرار داد.
عاملیت نوجوان، عیارسنجی در داستان گزارش مرد لوبیایی از مهدی رجبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویا یدالهی شاه راه * چکیده نگارنده در این مقاله، ابتدا دیدگاه های نظریه پردازان و منتقدان مطرح حوزه ی داستان نوجوان را درباره ی مسئله ی عاملیت نوجوان در این داستان ها مطرح کرده است؛ سپس این مسئله را به طور خاص، در قالب دوگانه هایی مفهومی از منظر دو نظریه پرداز ادبیات نوجوان، روبرتا سیلینگر-ترایتس و کارن کوتس، تبیین و صورت بندی کرده است. در مرحله ی بعد، با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی فیلیپ می رینگ و با تکنیک روندهای موازی، در یک نمونه داستان نوجوان ایرانی ( گزارش مرد لوبیایی از مهدی رجبی)، این دوگانه های مفهومی را برای تحلیل وضعیت عاملیت شخصیت داستانی نوجوان به کار برده است. تحلیل ها نشان داد سوژه ی نوجوان در این رمان، از نظر عاملیت، در طیف میان سوژه ی مستقل رمانتیک و سوژه ی برساخته و نسبتاً مقهور پست مدرن واقع است، اما در بخش پایانی داستان، انتخاب اصلی او متمایل به اندیشه ی رمانتیک است و متضمن اندیشه و عمل آگاهانه در برابر مواضع ایدئولوژیک دیگر و نفی اهمیت آن هاست. با این وصف می توان گفت عاملیت سوژه ی این داستان بیش تر بر اساس اندیشه ی رمانتیک تصویر شده و بر استقلال سوژه تأکید دارد، اما باتوجه به تعلیق وضعیت سوژه در پایان داستان و طرح امکاناتی چون جنون یا مرگ سوژه، بر اهمیت نهادهای قدرت و نیز بر اهمیت مرگ به منزله ی امری زیستی و گریزناپذیر تأکید می شود. از سوی دیگر، پایان بندی داستان با تکیه بر اندیشه ی کنار هم بودن و برتری دادن آن بر سایر اندیشه های جایگزین، بر شکل گیری نوعی هویت زایا دلالت دارد که البته مستلزم گسست از سایر بخش های اجتماع و نادیده گرفتن آن هاست.
مسائل جمعیتی تجرد زنان و دختران در ایران، علل وآثار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال سی ام فروردین ۱۴۰۰ شماره ۲۸۰
35-48
حوزههای تخصصی:
ازجمله مسائل اجتماعی حوزه زنان و خانواده در جامعه امروز ایران، روند رو به تزاید «تجرد زنان و دختران» است. تجرد، اعم از تجرد ابتدایی و تجرد ثانوی و متأخر، از علل و عوامل شخصی و ساختاری متعددی ناشی شده و آثار و نتایج زیانباری در سطوح فردی و اجتماعی به همراه دارد. نظربه جایگاه قدسی ازدواج و تشکیل خانواده در متون دینی و گفتمان مذهبی غالب جامعه ایران، تأخیر در ازدواج، به ویژه تأخیر طولانی مدت یا محرومیت قطعی از آنچه از ناحیه مرد و یا زن و تجردگزینی، با فلسفه وجودی خانواده در نظام ارزشی اسلام تعارض دارد. پذیرش این وضعیت از ناحیه مردان، غالباً اختیاری و از ناحیه زنان، غالباً غیراختیاری است. جمعیت شناسان با استناد به دلایل مختلف، تجرد زنان در مقیاس وسیع را امری آسیبی تلقی کرده و سیاستگذاری و برنامه ریزی فرهنگی اجتماعی برای کاهش و تعدیل آن را اجتناب ناپذیر می دانند. این نوشتار درصدد است تا با ارجاع به آمارها و مطالعات و پژوهش های انجام شده، این موضوع را از منظر تئوریک، و با محوریت جامعه ایران بعد از انقلاب؛ توصیف، تفسیر و تبیین کند. روش این مطالعه، در مقام گردآوری اطلاعات، اسنادی و در مقام تفسیر و تبیین، تحلیلی و استنتاجی است. در بخش پایانی، به راه کارهای مواجه با این موضوع اشاره شده است.
عاملیت های نامتجانس در جامعه شناسیِ بیش ازانسان: واکاوی جایگاه عاملیت در رویکردهای بیش ازانسان در جامعه شناسی، با تاکید بر نظریه کنشگر-شبکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث بسیار محبوب و شناخته شده در ادبیات جامعه شناسی نوین، رویکردهایی هستند که تحت عنوان "بیش ازانسان" مطرح شده اند. گستره ی این دیدگاه ها بسیار وسیع هستند؛ از جامعه شناسی کلاسیک گابریل تارد و مونادولوژی او و نظریات دولوز و گتاری پیرامون اتصال و هم پیوندی امور در جامعه، تا سلسله نظریات و رویکردهایی با عنوان مادیگرایان جدید که توسط کسانی ازجمله هاراوی، باراد، برایدویتی و جان بنت نمایندگی می شوند، و در نهایت برخی از رویکردهای حیطه علم وفن آوری و به طورویژه نظریه کنشگر-شبکه، که مطرح ترین چهره آن برونو لاتور است، همگی را می توان در ذیل این رویکرد قرار داد. چیزی که تمامی این رویکردها را به هم نزدیک کرده است، گریز از عاملیت بخشیِ صرفاانسانی و نیل و میل به سوی ارایه ی عاملیت های نامتجانس است که کنشگری در جامعه را محدود به انسان نمی دانند و هم چنین همگی از دوگانگی هایی چون سوژه و ابژه، انسان و طبیعت، ساختار و عاملیت و... می گریزند. اما منظور از عاملیت های نامتجانس چیست؟ پس از واکاوی مهم ترین ابعاد این رویکردها، که با روش مطالعات اسنادی صورت گرفت، درنهایت با ارایه مدلی مفهومی، سعی می شود به این پرسش پاسخ داده شود. در میان اشتراکاتی که پیرامون مفهوم و چیستی عاملیت در تمامی این رویکردها می توان برشمرد، تجانس و چند وجهی بودن مهم ترین ویژگی آن است.
فردگرایی و جمع گرایی روش شناختی در علم اجتماعی از منظر آیت الله مصباح یزدی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مقوله روش شناسی از مسائل برجسته فلسفه علوم اجتماعی است و مسئله فردگرایی و جمع گرایی روش شناختی از جمله مسائل پرمناقشه این عرصه می باشد. فیلسوفان اجتماعی را در یک صورت بندی می توان در سه دسته فردگرایی و جمع گرایی روش شناختی و تلفیقی دسته بندی کرد که هریک، مدعیات روش شناختی خود را با شواهدی قرین ساخته اند. مسئله اصلی این پژوهش بررسی دیدگاه آیت الله مصباح در این صورت بندی است. پرسش اصلی این است که مطالعه اندیشه های اجتماعی آیت الله مصباح ما را به کدام یک از آن سه رویکرد رهنمون می سازد. این مقاله که با روش تحلیل محتوای آثار آیت الله مصباح سازمان یافته، بر این مدعاست که به رغم دفاع استاد از اصالت فرد و انکار وجود حقیقی جامعه، آرای ایشان را می توان در رویکرد تلفیقی صورت بندی نمود: به این معنا که ایشان از مسیر فردگرایی و جمع گرایی روش شناختی، تأملات نظری خود را در حوزه جامعه و پدیده های اجتماعی سازمان می دهد. مبادی انسان شناختی شکل گیری جامعه و نقش اراده و اختیار در تکوین شخصیت، مؤید رویکرد فردگرایانه است، اما تحلیل های ساختاری و نقش جامعه در شکوفایی شخصیت، شاهدی بر رویکرد کل گرایانه ایشان شمرده می شود.
بت تراش نادرپور و سلب عاملیت از سوژه (تحلیل بت تراش نادرپور از نظرگاه فلسفه وجودی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۵۰)
221 - 238
حوزههای تخصصی:
اندیشه های وجودی در عصر جدید، ریشه در سنت فکری- فلسفی غرب دارد و نوعی اندیشیدن در باب انسان و وضعیت انضمامی او در هستی است. این فلسفه در درجه ی نخست نوعی اعتراض به اندیشه های ماهیت گرای کلاسیک است که سهم انسان را در انتخاب سرنوشت خویش کم رنگ ساخته و با اشاعه ی نوعی جبرگرایی به انجماد فکری و انفعال دامن زده اند. در مقاله ی حاضر پس از پرداختن به پیشینه و سابقه ی فکری و محتوای شعر بت تراش از نادر نادرپور، به عنوان یکی از نمونه های موفق ادبیات منظوم معاصر فارسی، نسبت آن با سنت های ماهیت گرای کلاسیک بررسی شده است و سپس خوانشی تازه از این شعر ازمنظر فلسفه وجودی ارائه شده است. در هسته ی مرکزی شعر بت تراش نادر نادرپور، نکته ای بسیار ظریف و مهم قرار دارد چنانچه اصالت نسبی انسان را به عنوان یکی از بنیادی ترین ارکان بنای اندیشه مدرن به شمار آوریم. شعر نادرپور ازین منظر با چنین مفهومی کاملاً ناسازگار و بیگانه است و در تحلیل نهایی می توان کارکرد اصلی این شعر را معطوف به بازتولید اندیشه های ماهیت گرای متعلق به سنت های جبرگرای کلاسیک به شمار آورد که در سطحی از یک رویکرد انتولوژیک تا یک ابزار ایدئولوژیک برای سرکوب و سلب عاملیت از سوژه جریان یافته است.
چالش شیوه متداول شهرسازی ایران در مواجهه با بافت های دچار فرسودگی و کاربست رویکرد نهادگرایی در حل معضل بررسی موردی: «طرح پیشگام مسکن» در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۷
79 - 97
حوزههای تخصصی:
به رغم اقدامات وسیع نوسازی تهران از ابتدای دهه 80 کمبود خدمات عمومی (از اهداف اصلی مداخله شهرسازی) همچنان مشهود است. چالش های حرفه شهرسازی که در این مقاله به آن پرداخته می شود، بیانگر این است که درشیوه متداول مداخله در شهرسازی ایران، نظام مدیریت شهری برای تأمین خدمات عمومی «امکان مداخله» ندارد. هدف این پژوهش ارائه الگوی نهادگرایی شهرسازی ذیل دو رویکرد رویه ای و محتوایی و بیان شقوق آن است به گونه ای که براساس شیوه متداول شهرسازی و حاکمیت نظام بازار، بخش عمده ای از چالش ها مرتفع شود. یافته پژوهش این است که با به رسمیت شناختن نظام بازار (محوریت نهاد توسعه گر) و به قاعده در آوردن آن (کاربست اخلاق توسعه) می توان امکان مداخله برای مدیریت شهری و فرصتی جهت حل عمده چالش های شیوه متداول شهرسازی ایران را فراهم نمود. در این پژوهش با استفاده از روش تحقیق ترکیبی، چالش های موجود شناسایی و یافته ها تدوین گردیده اند. نمونه مطالعاتی، طرح پیشگام مسکن است که توسط بخش خصوصی با داعیه رویکرد نهادی و نقش آفرینی توسعه گر به دولت معرفی شد و در اینجا پس از تشریح، نقد گردید. درنهایت دو پیشنهاد جهت تطبیق آن با رویکرد نهادگرایی ارائه شد. پیشنهاد نخست به رسمیت شناختن ظرفیت و امکان مداخله بخش خصوصی و نظارت دولت و پیشنهاد دوم تعریف شئون رویه ای و محتوایی فعالیت توسعه گر است.
عاملیت زنان در وقف نامه های رقبات آبی (موردمطالعه: وقف نامه های دوره قاجار در کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۳)
26 - 54
حوزههای تخصصی:
شناخت پویاییِ سامانه اقتصادی-اجتماعی وقف در ایران به ویژه در دوره قاجار، با نشانه شناسی وقف نامه ها امکان پذیر است. این سامانه فرهنگی با بن مایه های مذهبی، اجتماعی، و اقتصادی در اقلیم خشک فلات مرکزی ایران و ازجمله در شهر کرمان، دسترسی زنان به منابع آب را گواهی می دهد. هدف: شناخت ذهنیت زنان در این سامانه فرهنگی و چگونگی عاملیت آنان در شرایط دسترسی به منابع آب روش/ رویکرد پژوهش: نظریه-روش تحقیق حاضر انسان شناسیِ تفسیری با رویکرد تاریخی است و روش نشانه شناسی فرهنگی مقاله، استفاده از تکنیک مشاهده در واحد اسنادِ «دفتر موقوفات ایالت کرمان» شامل 168 فقره وقف نامه زنانِ دارای منابع آب، و 11 برگ سند مکمل مرتبط است. این پژوهش با نمونه گیری نظری و نگاهی به مفهوم عاملیت در فرانظریه گیدِنز و تلفیق آن با نظریه هیوسون درباره عاملیت و مفهوم مرگ آگاهی از ادگار مورن انجام شده است. یافته ها و نتیجه گیری: دسترسی زنان به منابع آب، فرصتی برای عاملیت زنان در سطوح چندگانه و مبتنی بر پایه های عاملیت است.
مسأله «من» در نگاه گلن استراوسن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۸
186 - 213
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مطرح در فلسفه ذهن بحث از «من» است که فلاسفه با تعابیر مختلف خود، هویت شخصی، نفس و روح از آن یاد کرده اند. نظریات متفاوت فلاسفه درباره هستی و حتی چیستیِ این مفهومِ به نظر ساده و بدیهی، آن را به یک مسئله فلسفی تبدیل نموده است. استراوسن فیلسوفی فیزیکالیست است که با تعبیر«خود» به این مسئله پرداخته است. وی از یک سو قائل به وجود «من تجربی» است؛ اما از سوی دیگر، ویژگی هایی چون استمرار، شخصیت و عاملیت را منکر شده است. درحالی که به نظر می رسد این مؤلفه ها، ویژگی هایی اساسی برای معنای «من» می باشند. نوشتار حاضر با روش تحلیلی-انتقادی سعی می کند از بستر تحلیل مؤلفه های مفهوم «من» مورد نظر استراوسن، به این سؤال بپردازد که وی چگونه با عدم پذیرش این سه ویژگی، وجود «من» را باورکرده است. در این راستا، ابتدا دیدگاه استراوسن درباره ماهیت و وجود «من» تحلیل شده و پس از ارزیابی دیدگاه او این نتیجه حاصل می شود، که حذف این سه ویژگی ناشی از نقاط ضعفی چون اتخاذ مبنای فیزیکالیستی، رویکرد تجربه گرایی و روش پدیدارشناسانه و نگاه ذهنی صر ف به «من»، نیز خلط دو مقام ثبوت و اثبات و ضعف در تبیین ویژگی وحدت درطول زمان است.
زنان و برساخت روابط زناشویی در فضای مجازی مطالعه موردی «تالار گفت وگوی سایت اینترنتی نی نی سایت»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با نفوذ شبکه های اجتماعی به زندگی شخصی افراد در چند دهه اخیر، ابعاد و کیفیت روابط خانوادگی در معرض تحولات گسترده و بی سابقه ای قرار گرفته است. یکی از مهم ترین گروه های متأثر زنان هستند که شکل جدیدی از ارتباطات اجتماعی را ورای محدودیت های سنتی یا فرهنگی مرسوم تجربه می کنند. وب سایت «نی نی سایت» به طور مشخص محورها و مسائل مربوط به زنان را پوشش می دهد و کاربران پرشماری یافته است. مطالعه حاضر به بررسی یکی از تالارهای گفت وگوی این سایت با موضوع «همسران» می پردازد تا نحوه برساخت روابط زناشویی توسط کاربران زن را تحلیل و بررسی کند. پژوهش، مبتنی بر تحلیل محتوای کیفی است و نمونه گیری زمانی، در بازه یک ماهه (تیر تا مرداد 1398) انجام شده است. چهار تم اصلی مستخرج شامل روابط عاطفی و جنسی، مالی، خانوادگی و بحرانی بودند. نتایج تحلیل نشان می دهد دغدغه های عاطفی و احساسی دارای بیشترین فراوانی گفت وگوها در میان کاربران است. زنان بیشترین نشانه های عاملیت و بازاندیشی را در زمینه روابط جنسی و مالی از خود بروز داده اند؛ حال آنکه در زمینه های مربوط به عرف های اجتماعی (مانند تعهد زناشویی)، سنت های خانوادگی (مانند خانواده محوری فرهنگ ایرانی) و چالش های قانونی (مانند حق طلاق و حضانت فرزند) بازتولید باورهای کلیشه ای جنسیتی و سازش پررنگ تر است.
سنجه های معنایی برای سکوی سایبری نوآوری با الهام از زبان شناسی کاربردپایه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دیریت نوآوری سال یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳۹)
163-190
حوزههای تخصصی:
نظریه آرایه ای با ارائه تعریف موسّعی از زبان، خلاقیت معنادار در هر حوزه عملیاتی را معادل خلق معنای زبانی توصیف می کند. در این تعریف، هر مفهوم معناداری در یک حوزه عملیاتی معادل یک کلمه تلقی می شود و هر ترکیبی از این کلمه ها معادل یک سازه زبانی گرفته می شود. چنین تعریفی فضای بسیار وسیعی برای خلاقیت عامل های هوشمند فراهم می کند. نظریه آرایه ای چنین فضایی را به صورت یک سکوی سایبری پشتیبانی از خلق معنا توصیف می کند. محدودیت اساسی خلق معنا در سکوی آرایه ای اعتبار معنایی ساخت و سازهای زبانی است. این مسئله معادل مسئله اعتبارسنجی نوآوری و تضمین اثربخشی در سکوهای نوآوری رایج است. زبان شناسی کاربردپایه در دهه های اخیر ایده های بدیعی برای محاسبه کمیت های معنایی در ساخت و ساز های زبان طبیعی ارائه کرده است. محدودیت فعلی بهره گیری از چنین محاسباتی در حوزه هایی غیر از زبان طبیعی، عدم دسترسی به داده های انبوه معنایی است که با تکیه بر یک سکوی سایبری مرتفع می شود. در این مطالعه، با ترکیب اصول و ابزارهای اساسی نظریه عمومی سنجه با ایده های زبان شناسی کاربردپایه و ملاحظات خاص نظریه آرایه ای، مجموعه ای از سنجه های معنایی برای تحلیل خلق معنا در یک عملیات جمعی توسعه داده شده است. برای این کار، ابتدا دسته ای از سنجه های پایه معنایی/زبانی بر مبنای مفاهیم اساسی زبان شناسی کاربردپایه ساخته شده و سپس، این سنجه ها برای ساخت سنجه های پیچیده تر «عاملیت» و «تعامل پذیری» با هم ترکیب شده اند.